نام پژوهشگر: فرشید فتاحنیا
علیرضا حسینی فرشید فتاح نیا
این آزمایش برای تعیین اثر سطوح مختلف موننسین در جیره های دارای دانه کامل پنبه بر مصرف خوراک، تولید و ترکیب شیر، الگوی اسیدهای چرب شیر، گوارش پذیری ظاهری مواد مغذی در کل دستگاه گوارش ومتابولیت های پلاسمای گاوهای شیرده انجام شد. برای این منظور از 4 راس گاو شیرده هولشتاین شکم اول به بالا (multiparous) با متوسط وزن 47 ± 517 کیلوگرم و در 19/8 ± 101 روز پس از زایش در قالب یک طرح چرخشی با 4 جیره و 4 دوره استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل جیره شاهد (بدون مکمل موننسین) و جیره های دارای 10، 20 یا 30 میلی گرم موننسین در کیلوگرم ماده خشک جیره بودند. نتایج نشان داد که جیره های آزمایشی بر مصرف ماده خشک اثر معنی داری نداشتند (0/05< p). مکمل موننسین (به ویژه سطوح 10 یا 20 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک)، تولید شیر و شیر تصحیح شده برای 4 درصد چربی را به طور معنی داری افزایش داد (0/05< p). جیره های آزمایشی بر درصد و تولید چربی و پروتئین شیر اثر معنی داری نداشتند (0/05< p). مکمل موننسین، غلظت اسیدهای چرب کوتاه زنجیر چربی شیر را کاهش داد، اما بر غلظت اسیدهای چرب متوسط زنجیر و بلند زنجیر اثر معنی داری نداشت. همچنین موننسین، غلظت اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع شیر را به ترتیب کاهش و افزایش داد (0/05< p. افزودن سطوح مختلف موننسین به جیره در مقایسه با جیره شاهد بر ضرایب گوارش پذیری ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، چربی خام، ndf، adf و خاکستر اثری نداشت (0/05< p). بیشترین غلظت گلوکز در پلاسمای گاوهای تغذیه شده با جیره دارای 10 و 30 میلی گرم موننسین در کیلوگرم ماده خشک جیره دیده شد (0/05< p)، اما جیره های آزمایشی بر غلظت های کلسترول کل، hdl و ldl پلاسمای گاوها اثر معنی داری نداشتند (0/05< p). با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق، از مکمل موننسین (در سطوح 10 یا 20 میلی گرم) می توان برای کاهش بیوهیدروژناسیون اسیدهای چرب غیر اشباع در شکمبه گاوهای شیرده استفاده کرد و در نتیجه غلظت این اسیدهای چرب را در چربی شیر افزایش داد که بر سلامت انسان اثر مفیدی خواهد داشت.
ابراهیم عبدی فرشید فتاح نیا
این آزمایش جهت بررسی اثر جیره های دارای دانه سویای خام یا برشته با و بدون موننسین بر مصرف ماده خشک، تولید و ترکیب شیر، ترکیب اسیدهای چرب در چربی شیر و قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی در کل دستگاه گوارش گاوهای شیرده هلشتاین انجام شد. همچنین فراسنجه های پلاسما، بازده استفاده از انرژی و نیتروژن خوراک برای تولید شیر، سنتز پروتئین میکروبی در شکمبه و فراسنجه های شکمبه ای شامل غلظت اسیدهای چرب فرار، نیتروژن آمونیاکی و ph مایع شکمبه نیز گاوهای اندازه گیری شد. برای این منظور از 4 راس گاو هلشتاین چند بار زایش کرده با متوسط وزن 55 ± 656 کیلوگرم و 10± 83 روز شیردهی در قالب یک طرح چرخشی متوازن با 4 جیره و 4 دوره استفاده شد. جیره های آزمایشی شامل جیره 1: حاوی سویای خام بدون موننسین، جیره 2: حاوی سویای خام با موننسین (24 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک)، جیره 3: حاوی سویای برشته بدون موننسین و جیره 4: حاوی سویای برشته با موننسین (24 میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک) بودند. ترکیب جیره پایه شامل 40 درصد علوفه (یونجه)، 5/4 درصد تفاله چغندر قند و 5/55 درصد کنسانتره به صورت جیره کاملا مخلوط بود. طول هر دوره آزمایشی 21 روز بود که 14 روز اول برای عادت پذیری گاوها به جیره ها و 7 روز آخر برای جمع آوری نمونه ها در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد جیره های آزمایشی بر مصرف ماده خشک و مواد مغذی، تولید شیر، شیر تصحیح شده برای 4 درصد چربی، شیر تصحیح شده برای انرژی، درصد و تولید چربی، درصد و تولید لاکتوز و درصد پروتئین شیر اثر معنی داری نداشتند (05/0 < p). همچنین غلظت اسیدهای چرب 4:0، 8:0، 10:0، 12:0، 14:0، 15:0، 16:0، 16:1 (سیس- 9)، 17:0، 18:0، 18:1 (ترانس- 11)، 18:1 (سیس-9)، 18:2 18:3، اسیدهای چرب اشباع، اسیدهای چرب غیر اشباع و اسیدهای چرب کوتاه، متوسط و بلند زنجیر تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت (05/0 < p). جیره های دارای مکمل موننسین و برشته کردن دانه سویا، غلظت 6:0 را کاهش ( 05/0 > p) و جیره های دارای مکمل موننسین غلظت cla (سیس- 9، ترانس- 11) را افزایش دادند (05/0 > p). بازده تولید شیر، تولید نیتروژن شیر، بازده انرژی خالص شیردهی و بازده نیتروژن خوراک برای تولید شیر تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت (05/0 < p). قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، دیواره سلولی، چربی خام، تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت (05/0 < p) ولی برشته کردن باعث کاهش معنی دار قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، پروتئین خام و ماده آلی در کل دستگاه گوارش شد (05/0> p). فراسنجه های پلاسما ( گلوکز، کلسترول، تری گلیسریدها، پروتئین کل) تحت تأثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفتند (05/0 < p) اما هم موننسین و هم برشته کردن باعث کاهش معنی دار نیتروژن اوره ای خون شد (05/0> p). دفع کراتینین ، مشتقات پورینی، سنتز پروتئین میکروبی و غلظت اسیدهای چرب فرار، آمونیاک و ph مایع شکمبه تحت تأثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت (05/0 < p). با توجه به نتایج حاصل، اگر چه افزودن مکمل موننسین به جیره های دارای دانه سویای برشته توانسته تا حدودی غلظت cla (سیس- 9، ترانس- 11) در چربی شیر را افزایش و نیتروژن اوره ای پلاسما را کاهش داد اما به نظر می رسد که حرارت به کار رفته برای فرآوری دانه سویای استفاده شده در این آزمایش بیش از اندازه بوده و با کاهش قابلیت هضم پروتئین خام در کل دستگاه گوارش بر عملکرد گاوهای شیرده اثری نداشته است.
مرضیه رحمتی فرشید فتاح نیا
این آزمایش برای بررسی اثر برشته کردن و اکسترود کردن دانه سویا بر ترکیب شیمیایی، بخش های مختلف نیتروژن و تجزیه پذیری شکمبه ای و قابلیت هضم روده ای پروتئین خام انجام شد. بخش های مختلف نیتروژن توسط روش های شیمیایی اندازه گیری شد. تجزیه-پذیری شکمبه ای پروتئین خام و قابلیت هضم روده ای rup توسط روش سه مرحله ای آنزیمی به روش in vitro اندازه گیری شد. برشته کردن و اکسترود کردن دانه ها در دمای 145 درجه سانتی گراد انجام شد. ماده خشک، خاکستر و ماده آلی توسط فرآوری حرارتی تحت تاثیر قرار نگرفت (05/0<p). اکسترود کردن پروتئین خام و عصاره اتری دانه سویا را کاهش داد (05/0>p). برشته کردن و اکسترود کردن الیاف غیرقابل حل در شوینده خنثی و الیاف غیر قابل حل در شوینده اسیدی دانه سویا را کاهش داد (05/0>p). برشته کردن بخش های a و b1 نیتروژن و نیتروژن قابل حل دانه سویا را کاهش، اما بخش های b2، b3 و c را افزایش داد (05/0>p). کمترین تجزیه پذیری شکمبه ای پروتئین خام و قابلیت هضم روده ای rup در دانه سویای برشته مشاهده شد (05/0>p). در روش کیسه-های نایلونی، کمترین مقدار بخش سریع تجزیه (a) و بیشترین مقدار بخش کند تجزیه (b) پروتئین خام در دانه سویای اکسترود شده مشاهده شد (05/0>p). کمترین میزان تجزیه پذیری بخش b (c) در دانه سویای برشته مشاهده شد (05/0>p). نتایج این آزمایش نشان داد که فرآوری حرارتی به طور معنی داری بخش های نیتروژن را تغییر و تجزیه پذیری شکمبه ای پروتئین سویا در مقایسه با سویای خام را کاهش داد. اما اکسترود کردن به دلیل کاهش بخش c و افزایش قابلیت هضم روده ای rup از برشته کردن بهتر بود.