نام پژوهشگر: حمیدرضا اقامحمدیان شعرباف
سمیه رحیمی احمدابادی حمیدرضا اقامحمدیان شعرباف
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری (cbt) بر کاهش خشم و پرخاشگری در افراد مبتلا به ترومای ضربه سر بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه این پژوهش شامل 16 نفر از مبتلایان به ترومای ضربه سر مراجعه کننده به پزشکی قانونی شهرستان مشهد را تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان به شیوه تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول درمان شناختی-رفتاری را دریافت کرد و گروه دوم هیچ گونه روان درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه در سه مرحله زمانی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه مورد سنجش قرار گرفتند. ابزارهای سنجش در این پژوهش عبارت بودند از مقیاس پرسشنامه خشم اشپیبرگر (2-staxi) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (bpaq). داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که الف) گروه آزمایش که درمان شناختی-رفتاری را دریافت کرد در مقایسه با گروه کنترل که هیچ گونه رواندرمانی دریافت نکرد از نظر میزان کاهش خشم تفاوت معنی داری نداشتند. ب) گروه آزمایش که درمان شناختی-رفتاری را دریافت کرد در مقایسه با گروه کنترل که هیچگونه رواندرمانی دریافت نکرد از نظر میزان کاهش پرخاشگری تفاوت معنی داری داشتند. همچنین نتایج فرضیه های فرعی نیز نشان داد که تفاوت معنی داری در گروه آزمایش در مولفه های خشم از جمله خشم حالت، خشم صفت، کنترل برون ریزی خشم و کنترل درون ریزی خشم نسبت به گروه کنترل وجود دارد و در برخی مولفه های دیگر مانند میزان برون ریزی خشم و میزان درون ریزی خشم تفاوت معنی داری یافت نشد. این یافته ها از لحاظ نظری و اهمیت آنها در مداخلات بالینی به بحث گذاشته شده اند. در نهایت می توان از نتایج پژوهش حاضر در جهت ارزیابی و تشخیص معتبر و دقیق تر اثرات ترومای ضربه سر در مراکز پزشکی قانونی استفاده کرد و خدمات (cbt) را به این گروه از جمعیت بالینی به عنوان یک درمان غیر دارویی (nmt) موثر، کارآمد و مقرون به صرفه ارائه داد. کلید واژه ها: گروه درمانی شناختی-رفتاری، خشم، پرخاشگری، ترومای ضربه سر.
سمیه بیضائی بهرام علی قنبری هاشم ابادی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی – مذهبی بر انسجام هویت دختران نوجوان فراری شهرستان مشهد میباشد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون – پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل است. بدین منظور تعداد 24 نفر از دختران فرار ساکن در مرکز طوس سازمان بهزیستی شهرستان مشهد بر اساس ملاک های تحقیق انتخاب شده و پیش آزمون اجرا شد و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.گروه آزمایش پانزده جلسه گروه درمانی معنوی – مذهبی را دریافت نمودند؛ در حالیکه گروه کنترل ، درمانی دریافت نکردند.پس از پایان مداخله درمانی مجددا دو گروه پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی را تکمیل نمودند ( پس آزمون ).داده ها با استفاده از نرم افزار spss16 و با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که گروه درمانی معنوی – مذهبی بر انسجام هویت و همچنین بر سبک های هویت اطلاعاتی ، هویت هنجاری و هویت سردرگم – اجتنابی تاثیر داشته و تفاوت معناداری را در بر داشته است ( 001/0>p ).