نام پژوهشگر: حمید سپهر دوست
حمید حمزه علی دستجردی حمید سپهر دوست
بخش کشاورزی یکی از بخش های مهم اقتصادی است که به لحاظ ایجاد ارزش افزوده، اشتغال زایی و تامین امنیت غذایی نقش بسزایی در اقتصاد ایران دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی کارایی چهار زیر بخش کشاورزی یعنی زیر بخش های زراعت و باغبانی، دامپروری، جنگل و مرتع و شیلات طی دوره زمانی 1388-1374 می باشد. بدین منظور از دو روش تحلیل پنجره ای پوششی داده ها (ناپارامتری) و روش تابع مرزی تصادفی (پارامتری) استفاده شده است. در روش تحلیل پنجره ای ارزیابی کارایی زیربخش های کشاورزی تحت شرایط بازدهی ثابت و متغیر نسبت به مقیاس در حالت نهاده گرا و با بکارگیری داده های پانل صورت گرفته است. در تخمین پارامتری کارایی فنی از روش تابع مرزی تصادفی استفاده شد. این تابع به روش حداکثر درست نمایی (ml) و تحت فروض باتیس و کوئلی در مورد نوع تابع و شکل توزیع عدم کارایی، برآورد شده است. نتایج حاصل از سنجش کارایی در تحلیل پنجره ای نشان می دهد از نظر کارایی فنی زیربخش های زراعت و باغبانی و دامپروری به ترتیب با معیار کارایی 96/0 و 72/0 کاراترین و ناکاراترین واحدها می باشند. به طور عمده پایین بودن کارایی مقیاس باعث بروز ناکارایی فنی در زیر بخش دامپروری شده است. نتایج حاصل از روش تابع مرزی تصادفی نشان می دهد 88 درصد انحرافات از مرز کارای تولید مربوط به عدم کارایی فنی و 12 درصد آن مربوط به متغیرهای خارج از کنترل می باشد. در پایان نیز پیشنهاداتی برای ارتقای کارایی زیربخش ها ارائه شده است.
صابر زمانی شبخانه حمید سپهر دوست
بر اساس مبانی نظری موجود، عوامل بسیاری همانند تورم، مالیات، بهره وری نیروی کار، تسهیلات اعتباری و رشد اقتصادی و بسیاری دیگری از متغیرها بر اشتغال موثر هستند.از آنجا که تأثیرات اجتماعی و اقتصادی اشتغال و تسهیلات اعتباری در دهه های اخیر از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است، در این تحقیق بررسی رابطه بین تسهیلات اعتباری و اشتغال از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی اثر تسهیلات اعتباری بر اشتغال تعاونیهای صنعتی کشور است. بدین منظور، از تابع کشش جانشینی ثابت و روش تحلیل رگرسیون پانل دیتا برای بررسی رابطه بین تسهیلات اعتباری و اشتغال تعاونی های صنعتی 30 استان کشور در بازه زمانی سال های 1385 الی1387، استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیر تسهیلات اعتباری که شامل تسهیلات اعتباری کارآفرینی و تسهیلات اعتباری خدمات فنی است، اثر مثبت و معنی داری بر اشتغال تعاونیهای صنعتی کشور دارد.
سید هادی یوسفی حمید سپهر دوست
شرکت های تعاونی تولیدی کشاورزی به عنوان ابزاری کارآمد برای توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور و به خصوص مناطق روستایی محسوب می شوند. هدف از انجام این مطالعه در ابتدا بررسی جایگاه تعاونی های تولید کشاورزی در توسعه فعالیت های زراعی و غیر زراعی منطقه و سپس پاسخگویی به این سوال اساسی است که آیا تعاونی های تولید کشاورزی در استان همدان توانسته اند در راستای بکار گیری توانمندی های خود، از کارایی اقتصادی مناسبی برخوردار باشند؟ و اینکه عوامل موثر بر ارتقاء سطح کارایی اقتصادی تعاونی های تولید کشاورزی کدام ها هستند؟ برای این منظور کارایی اقتصادی 65 تعاونی از 70 تعاونی فعال تولیدی کشاورزی استان همدان در سال 1389 با استفاده از دو روش پارامتریک و ناپارامتریک یعنی تابع مرزی تصادفی و تحلیل پوششی داده ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که میانگین کارایی اقتصادی بدست آمده تعاونی ها از هر دو روش کم بوده و میزان واریانس محاسبه شده برای کارایی اقتصادی تعاونی ها قابل ملاحظه و زیاد است. همچنین برآورد تابع سود تعاونی های تولید کشاورزی استان همدان با استفاده از روش تابع مرزی، نشان داد که سود مرزی تعاونی های تولید کشاورزی با میزان ارزش سرمایه کنونی شرکت، مخارج مربوط به کلیه فعالیت های شرکت، تعداد اعضاء تعاونی و متغیر مربوط به میزان دانش مدیریتی مدیران تعاونی ها رابطه مستقیم دارد و با افزایش دانش و تجربه مدیریتی و افزایش سطح زیر کشت آبی و مرتبط بودن رشته تحصیلی مدیر عامل با مدیریت تعاونی می توان موجبات بهبود عملکرد تعاونی را فراهم آورد
سمانه ابراهیم نسب حمید سپهر دوست
صنعت بیمه عمر نقش مهمی در ارایه خدمات اجتماعی و همچنین فرایند رشد و توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ایفاء میکند. به طوریکه توسعه بیمه عمر در این جوامع، از یک طرف با هدایت سرمایه های کوچک خانوارها به سمت ایجاد ظرفیت های اقتصادی مناسب و از طرف دیگر با گسترش زمینه های سرمایه گذاری، اثرات مثبت و هدفمند بر رشد بازار سرمایه و تأمین مالی بنگاههای اقتصادی برجای میگذارد. مسئله اصلی تحقیق در این است که به چه دلیل، علی رغم اهمیت قابل ملاحظه صنعت بیمه در رشد اقتصادی کشورها، بیمه عمر نتوانسته است به عنوان یکی از ابزارهای مهم تأمین مالی از رشد مناسب و درخور توجه در کشورهای در حال توسعه برخوردار شده و مورد توجه بنگاههای اقتصادی و خانوارها در این جوامع قرار گیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر، پاسخگویی به این سوال اساسی و بررسی تأثیر عوامل نهادی و اقتصادی بر توسعه صنعت بیمه عمر در منتخبی از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران و ارایه راهکارهای مناسب در جهت رشد این صنعت است. کشورهای منتخب در این تحقیق شامل آن سری از کشورهای در حال توسعه هستند که علاوه بر داشتن ویژگیهای تا حدی متشابه اقتصادی، در زمینه صنعت بیمه عمر نیز دارای کم ترین ضریب نفوذ بیمه عمر در سطح کلان اقتصادی هستند. برای این منظور جهت بررسی عوامل موثر نهادی و اقتصادی بر توسعه صنعت بیمه عمر در کشورهای منتخب، از تجزیه تحلیل داده های مربوط به این کشورها طی دوره زمانی (2011- 1999) و همچنین به کارگیری روش اقتصاد سنجی پانل دیتا (panel data) استفاده شده است. نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که در کشورهای مورد مطالعه طی دوره زمانی مورد بررسی، عوامل نهادی شامل شاخص های حکمرانی خوب از جمله شاخص های حکمرانی کل، حاکمیت قانون، کیفیت قوانین و مقررات، ثبات سیاسی، کارایی و اثربخشی دولت، کنترل فساد و حق اظهارنظر، پاسخگویی و شفافیت و همچنین شاخص های اقتصادی شامل توسعه مالی، تولید ناخالص داخلی سرانه و نرخ بیکاری اثر مثبت و معنادار بر توسعه بیمه عمر دارند. در حالیکه، شاخص اقتصادی تورم اثر منفی و معنادار بر توسعه بیمه عمر دارد.