نام پژوهشگر: اکبر شاملو
فرزانه ساکی هندی اکبر شاملو
موجودات مثل جمادات تا عالی ترین وجودات یعنی عقول مفارقه و در آخرین مرتبه عقل محض و ذات وجود مطلق باری تعالی می داند. از نظر او لذت زمانی حاصله می شود که یک موجود یا یک قوه ی وجودی آنچه را که مقتضای ذات خود است به نحو کامل ادراک کند. به عنوان مثال لذت قوه ی باصره ی انسان در دیدن مناظر زیبا و لذت قوه ی سامعه در شنیدن صداهای گوش نواز
محمود صارمی مصطفی گرجی
استعاره به عنوان رکنی مهم از ارکان علوم بلاغی و یکی از ترفندهای هنری تزیین و تخبیل کلام، از دیرباز مورد بحث و بررسی دانشمندان دنیا بوده است، چنانکه پیشینه این بحث را به آراء ارسطو و افلاطون نسبت می دهند. در این زمینه دانشمندان ایرانی و اسلامی نیز تعاریف و تفاسیر گوناگونی که غالباً در راستای نظرات فلاسفه و بلاغیون غربی می باشد، ارائه داده اند. با اندکی تأمّل می توان دریافت که این تعاریف سنتی در باب استعاره و خاستگاه آن، از یک دیدگاه نسبتاً واحد سرچشمه می گیرند. از حدود سه دهه پیش با رشد مباحث زبانشناسی در کنار فلسفه و سایر علوم شناختی، نظرات جدیدی در خصوص ماهیت و منشأ استعاره ارائه شده است که تعاریف سنتی را با چالش های مهمی روبرو کرده است. در نظریه معاصر استعاره که از سوی لیکاف (زبانشناس آمریکایی) و جانسون (فیلسوف آمریکایی) مطرح شد، استعاره را اساس تفکر و زیربنای اندیشه بشر می داند و نه تنها آنرا امری تزیینی نمی داند بلکه استعاره را جزئی جدایی ناپذیر لاینفک از زبان به حساب می آورد که انسان به طور ناخودآگاه آن را در کلام روزمره و حتی شعر و نوشته های دیگر به کار می گیرد. پژوهش حاضر سعی دارد با توجه به مبانی نظری استوار و علمی نظریه فوق، به شرح و بررسی استعاره در شعر انقلاب از دیدگاه معنی شناسی شناختی پرداخته و زوایای مختلف این نظریه را در دوره شعری مذکور، مورد نقد و واکاوی قرار دهد. در این راستا قیصر امین پور و سید حسن حسینی را به عنوان دو تن از برجسته ترین شاعران انقلاب انتخاب کرده ایم.