نام پژوهشگر: غلامرضا گرایی نژاد
وحیده اصغرنژاد غلامرضا گرایی نژاد
هدف این تحقیق تخمین حجم اقتصاد زیرزمینی در ایران با توجه به رویکرد غیرمستقیم می باشد. عدم توجه به اندازه و علل پیدایش اقتصاد زیرزمینی در ایران، باعث کاهش اثربخشی برنامه ریزی و سیاست گذاری اقتصادی می شود.افزایش حجم اقتصاد زیرزمینی در ایران در سالهای اخیر بیشتر محسوس شده است و توجه مقامات اقتصادی را بیش از پیش به خود معطوف نموده است اما مطالعات انجام شده پیرامون علل و حجم و آثار آن محدود بوده است. در این تحقیق برای تخمین حجم اقتصاد زیرزمینی از روش تقاضای پول نقد که یکی از روش های پولی در رویکرد غیرمستقیم می باشد، با کاربرد الگوهای اقتصاد سنجی سری زمانی (برای دوره زمانی 1386-1352) استفاده شده است. متغیرهای الگو شامل نسبت پول نقد به نقدینگی، نرخ موثر مالیاتی که از تقسیم درآمدهای مالیاتی بر تولید ناخالص داخلی حاصل می شود، نسبت حقوق و دستمزد کارگاهای بزرگ صنعتی به ارزش افزوده و درآمد سرانه می باشند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ارتباط بین نرخ موثر مالیاتی و تقاضای پول نقد مثبت و معنی دار است. ارتباط بین حقوق و دستمزد، و تقاضای پول نقد مثبت و معنی دار است.نرخ سود سرمایه گذاری با تقاضای پول نقد ارتباط منفی و معنی دار داشته و ارتباط بین درآمد سرانه و تقاضای پول نقد منفی و معنی دار است. در مرحله بعد و پس از تخمین الگو به روش ols برای استخراج مقادیر c1 (c1 پول در گردش در کل اقتصاد) با در نظر گرفتن ارزش صفر برای نرخ مالیاتی، الگوی جدید را محاسبه کرده تا مقادیر c2 بدست آید. تفاوت بین این دوc حجم پول نقد در گردش در اقتصاد زیرزمینی می باشد که ضرب نمودن آن در سرعت گردش پول نشان دهنده حجم کل اقتصاد زیرزمینی می باشد. برآوردها حاکی از آن هستند که میانگین نسبت حجم اقتصاد زیرزمینی به gdp طی سالهای 86-1352 حدوداً 20% می باشد.
مریم محمدی عباسعلی ابونوری
در یک بازار برق رقابتی واحدهای نیروگاهی نمی توانند قیمت بازار را تحت تاثیر قرار دهند و به بیان دیگر آنها قیمت را از بازار دریافت خواهند کرد. در چنین حالتی آنها تلاش خواهند کرد تا مقدار تولید خود را با توجه به قیمت بازار تعیین کنند. در این شرایط مقدار بهینه تولید بر اساس نقطه تلاقی منحنی هزینه نهایی واحد با قیمت بازار محاسبه می شود. اما در یک بازار برق بر پایه رقابت چند گانه این امکان برای واحدها وجود دارد تا قیمت بازار را تحت تاثیر قرار دهند. واحدی که خواستار افزایش قیمت بازار است می تواند این عمل را با افزایش قیمت پیشنهادی خود انجام دهد. او می تواند این هدف را به شکل غیر مستقیم از کاهش تولید خود نیز برآورده سازد یا هر دو عمل را همزمان انجام دهد. به این منظور برای کسب اطمینان از عملکرد کارای بازار، با پایش مداوم بازار برق باید ناکارایی های سوء استفاده بالقوه و مسایل قدرت بازار بررسی گردد. به منظور شناسایی توانایی بازیگران و آگاهی از میزان قدرت بالقوه و یا بالفعل آن ها در بازار، شاخص هایی تعریف می شوند که به وسیله آن ها می توان پایش بازار برق را به صورت کارآمدتری به انجام رساند. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی و تعیین میزان رقابت در بازار برق ایران با استفاده از شاخصهای اندازه گیری قدرت بازار است. تحلیل شاخصهای فوق و تعیین آنها برای رقابتی نمودن بازار برق در آینده ضروری می باشد. به همین منظور با استفاده از داده های سال 1391 بازار برق ایران، به بررسی واقعی این دسته از شاخصها پرداخته شده است. در انتها نیز راهبردهای مناسب و قابل اجرا برای کاهش رقابت گریزی در هنگام بهره برداری در بازه های زمانی مختلف تحلیل می گردد.