نام پژوهشگر: حسین آقاحسسنی
اعظم مصطفایی حسین آقاحسسنی
قصیده یکی از قالب های سنتی شعر فارسی است که در یک وزن و یک قافیه با بیت مطلع مصرّع، دربار? نعت خداوند، منقبت معصومین (ع)، مدح پادشاهان و بزرگان، توصیف طبیعت، وعظ و اندرز و حکمت و... می آید. هر قصیده ممکن است از قسمت های مختلف زیر تشکیل شده باشد: تشبیب که مقدمه ی قصیده است، تخلّص که بیت یا ابیات پایانی تشبیب است و سبب پیوند آن با متن قصیده می شود، متن اصلی که همان موضوع قصیده است، شریطه و دعای تأبید که بخش پایانی قصیده و دعای شاعر در حق ممدوح است. شریطه و دعای تأبید، بیت یا ابیات پایانی قصیده است که در آن عناصر و مفاهیمی که از دیدگاه شاعر متضمن معنی دوام و همیشگی است، به گونه ی شرط و تعلیق مبنای جاودانگی شریطه و دعا در حق ممدوح قرار می گیرد و به همین دلیل است که شریطه نامیده می شود. البته دعای تأبید، فقط دعا برای ممدوح و جاودانگی او نیست بلکه دعا برای هواخواهان و نفرین در حق دشمنان را نیز شامل می شود. در این تحقیق کوشش شده عناصر و مفاهیمی که از دیدگاه شاعر جاودانه است و همچنین کاربرد این عناصر در شریطه های چهار سبک مشهور ادب فارسی (خراسانی، عراقی، هندی و بازگشت) بررسی شود. به همین منظور قصاید تعدادی از شاعران برجسته ی هرسبک مورد بررسی قرار می گیرد که نشان می دهد آنچه مبنا و معیار جاودانگی شریطه ها قرار می گیرد، عناصر و مفاهیمی متفاوت است که عبارت است از: امور بدیهی، امور طبیعی، صورخیال، مسائل نجومی، باورهای پزشکی، مسائل فلسفی، اموری که جاودانه فرض شده، مسائل اعتقادی و ... . میزان کاربرد این عناصر در هر سبک نسبت به سبک های دیگر و همچنین در شعر شاعران هر سبک، متفاوت است که این امر نتیجه و محصول اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه در هر دوره و نیز شرایط فردی و روحی و خصوصیات فکری شاعر است. نحوه ی کاربرد این عناصر نیز متفاوت است بدین معنی که گاه یکی از این عناصر،به تنهایی مبنای جاودانگی شریطه قرار گرفته و گاه چند عنصر مختلف در یک شریطه آمده است که این امر تأکید در دعای تأبید را بیشتر می کند.