نام پژوهشگر: میرزامحمد حسنی
ماندانا مختاریان میرزامحمد حسنی
چکیده پژوهش حاضربه بررسی وضعیت مسیحیان نسطوری در عصر ساسانیان ( 224-651م) می پردازد. مسیحیان نسطوری از پیروان نسطوریوس بودندکه معتقد به انفصال مطلق بین جنبه ی الهی و بشری حضرت مسیح بود. این عقیده به نسطوریت موسوم گردید. زیرا شخص نسطوریوس تعلیم دهنده ی آن بود. کلیسای روم در سال 431م .شورای افسوس را تشکیل داد ونسطوریوس را از مقام خویش عزل و وی را مرتد خواند. نتیجه ی این شورا سردرگمی وانشقاق در کلیسای شرق بود.پس از تبعید و سپس مرگ نسطوریوس، در سال 451م. در شورای کالسدون پیروان نسطوریوس را بر خطا و کافر اعلام کردند و جریان شکل گیری غیر کالسدونی ها در قالب منوفیزیتی یا یعقوبیه آغاز گردید.کانون مذهب نسطوری در ادسا،واقع در غرب بین النهرین بود . درواقع تاریخچه ی ادسا، همان پیشینه ی کلیسای نسطوری تا پیش از ظهور نسطوریوس می باشد.به دنبال شورشی بر علیه نسطوری ها تصفیه ی آنان در سالهای 457و487م. از مدرسه ی ادسا انجام شدو نهایتاً در سال 489م.به فرمان امپراتوربیزانس، مدرسه ادسا بسته شدو تمام نسطوریان به بیرون از حوزه ی حکومت وی به ایران رانده شدند.از این پس حیات علمی و فرهنگی نسطوریان در نصیبین به رهبری بار صوما ونرسی و افراد دیگر تداوم یافت.بارصوما پس از آن که به فرمان پیروز(459-484م.)اسقف نصیبین شد. برای ترویج مذهب نسطوری کوشش های فراوانی کرد. تشکیل مدرسه ی نصیبین توسط بار صوما باعث تقویت مذهب نسطوری و اشاعه ی آن در ایران گردید. وی در شورای سال 484م. رسماً کلیسای ایران را نسطوری اعلام کرد. این امر سبب گسترش مسیحیت نسطوری در ایران شد.روش پژوهش در این تحقیق مبتنی بر مطالعات تاریخی و استفاده از شیوه های علمی،توصیفی و تحلیلی است.همان گونه که از نتایج این پژوهش بدست می آید، مهمترین عواملی که در تشکیلات و تثبیت وضعیت نسطوریان در ایران عصر ساسانی حائز اهمیت است؛منازعات سیاسی ومذهبی ایران و روم،رقابت مذهبی بین فرق مختلف،فراهم آوردن شرایط مساعد برای نسطوریان پس از اخراج آنان از روم توسط شاهان معاصر آنان،شرایط اجتماعی و نقش نسطوریان در فعالیت های بازرگانی وتبشیری؛علاوه برآن باید به اقدامات پزشکان،دیوانیان و هنرمندان نسطوری اشاره کرد که سبب موفقیت نسطوریان در ایران عصر ساسانی شد.هدف نگارنده از این پژوهش بررسی وضعیت مسیحیان نسطوری درایران عصرساسانی است.
سها زارعی روزبه زرین کوب
کتیبه ی بیستون بزرگترین و مهمترین سند تاریخی زمان داریوش است چرا که ، وقایع را از زبان خود او بازگو می کند . این کتیبه شرح پیروزی داریوش اول بر گوماته ی مغ و به بند کشیدن یاغیان را نشان می دهد ؛ سپس داریوش در ابتدای کتیبه ، خود و خاندان هخامنشی را معرفی می کند و پس از آن به شرح چگونگی اعاده ی پادشاهی به هخامنشیان ، مرگ کمبوجیه و طغیان گوماته ی مغ و کشته شدن او ، شورش و طغیان در بسیاری از سرزمین ها و سرکوبی آن ها ، اعاده ی دوباره ی بسیاری که از فرمان برداری سرباز زده بودند و پیروزی هایی که در 19 نبرد نصیب او شده و چگونگی استقرار آرامش و امنیت در شاهنشاهی پهناور می پردازد و همچنین نام کسانی که در غلبه بر گوماته ی مغ از داریوش پشتیبانی کردند و اشاره به انتشار کتیبه در سراسر قلمرو به خط میخی و سه زبان ( فارسی باستان ، بابلی ، ایلامی ) از دیگر موارد حائز اهمیت است . رویدادهای یاد شده در سنگ نبشته ی بیستون ، به ترتیب زمانی آورده شده اند . البته با پذیرش این نکته که همه ی رویدادها ، آن گونه که داریوش اول خود در پنج جای یاد کرده فقط در یک سال رخ داده است . برخی از تاریخ نویسان در این نکته اصرار دارند که داریوش غاصب و دروغگو بوده است . برخی دیگر از وی دفاع می کنند که بازگرداننده ی تخت شاهی به خاندان هخامنشی بود . در این زمینه هم کتیبه های همزمان داریوش و هم نوشته های یونانیان باستان در دست است . ولی آیا این منابع راست می گویند ؟ در هر صورت داستان گوماته ی مغ و به قدرت رسیدن داریوش یکی از مهمترین داستان ها و پرشورترین غوغاهای تاریخ باستان است . می توان گفت که داریوش اول توانسته در طول یک سال ، شورشیان سراسر قلمرو شاهنشاهی خود را ، در نوزده جنگ سرکوب کند . او درباره ی موضوع گوماته ی مغ دروغ نگفته ولی می توان گفت که تمام حقیقت را نیز نگفته است و شورش های صورت گرفته در این یک سال ، بیشتر به علل سیاسی و تمایل به استقلال طلبی این ملل بوده است که از دوره ی کورش تحت تابعیت هخامنشیان بوده اند .
طاهره ساغری میرزامحمد حسنی
آیین مانویت در ابتدای ظهور مورد تایید نسبی شاهان نخستین ساسانی، از جمله شاپور اول و هرمزد اول قرار گرفت. این تایید که با هدف مهار دو جانبه صورت گرفته بود، جهت کاهش قدرت نو ظهور روحانیت زردشتی مورد استفاده قرار گرفت. این امر فرصت لازم را در اختیار پیروان مانی و مبلغین آیین او قرار داد تا با سفر به نواحی و ایالات مختلف شاهنشاهی ساسانی اقدام به تبلیغ و گسترش آیین مانویت نمایند. اما این دوره کوتاه و به سرعت سپری شد با انتقال قدرت به شاخ? بهرام ها (بهرام اول و دوم و سوم) که همزمان با نفوذ و گسترش قدرت کرتیر روحانی نامدار زردشتی بود سبب شد تا در این دوره آزادی عمل، از پیروان مانی گرفته شود و دور? سرکوبی و فشار بر پیروان مانی آغاز گردد. سرانجام با محاکمه و قتل مانی در دور? بهرام اول که با دسیس? کرتیر همراه بود، دوره فشار بر مانویت آغاز گردید. اما این فشار ها مانع از پیشرفت و گسترش روز افزون آیین مانویت نشد در این دوره نقش اصلی در گسترش مانویت را مبلغین این آیین بر عهده داشتند. آنها موفق شدند با سفر به نواحی مختلف از جمله شرق و غرب شاهنشاهی ساسانی و پخش کتب و دست نوشته های مانوی ساکنان این نواحی را با آموزه های مانی آشنا کنند. کشف نقاشی های دیواری، دست نوشته ها و کتب متعدد مانوی که به زبان های مختلف نوشته شده است در تورفان در ترکستان چین نشانگر گسترش این فعالیت ها و سبب اصلی دوام طولانی مدت آیین مانویت در نواحی شرقی ایران و تا چین بوده است.
احسان تهمورثی میرزامحمد حسنی
پایه گذاری سیاست اتحاد دین و دولت در ایران قبل از اسلام به اردشیر ساسانی(224-241.م) نسبت داده شده است وی پادشاه را عالی ترین مقام مذهبی و دارای فره ی ایزدی اعلام کرد و قصد داشت دین مزدیسنی را با حکومت یکی سازد و از آن به عنوان حربه ی سیاسی بهره برد . در صحنه های دیهیم ستانی پادشاهان ساسانی از اهورامزدا، آناهیتا و میترا که بر روی نقوش برجسته ی دینی و مسکوکات نقش شده اند آنان مردانی متکی به دین معرفی شده اند. در نگاره های سنگی و مسکوکات عصر ساسانی عناصر طبیعت ، اجرام آسمانی، به صورت علائم و نشانه های نمادین بر تاج و کلاه، یا نقش لباس و بازوبند شاهان ظاهر شده اند که همگی حکایت از باورهای مذهبی دارند لازم به ذکر است که صحنه های تفویض قدرت در نقوش سنگی وآتشدان در سکه ها سابقه ای بس طولانی دارند. هدف اصلی این کار تحقیقی بررسی دین و ایزدان و نمادهای دینی در عصر ساسانی با تکیه بر نقوش سنگی و سکه های این دوره است که به طرق مختلف میدانی، توصیفی و تحلیلی، صورت گرفته است . بنابراین می توان نتیجه گرفت که دین زرتشتی دین غالب و اهورامزدا ایزد مهمی نسبت به ایزدان دیگر محسوب می شد و بیشتر نمادهای آمده در نقوش برجسته و سکه های ساسانی مفهومی دینی داشته و اغلب نماد یکی از ایزدان باستانی ایران به حساب می آمدند .
شهده شاکری نژاد محمدعلی علیزاده
مسئله پوشش یکی از مسائل مهم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیالی جهان معاصر است. در واقع پیچیدگی این پدیده را باید یکی از ویژگی های جهان کنونی نامید. موضوع پوشش درطول تاریخ و در فرهنگ ها و اقوام مختلف به شیوه های مختلف در شکل گیری و شکوفایی اجتماعات گوناگون بسیار موثر بوده و به تعبیری می توان نوع پوش اعضای یک جامعه را در هر دوره زمانی و مکانی خاص، نمادی از روند رو به رشد و یا زوال آن اجتماع در نظر گرفت. تنوع شکلی و محتوایی لباس در میان اقوام نشان می دهد که نوع نگرش آنها به وجه جسمانی انسان و نوع ارتباط آن با طبیعت و محیط پیرامون اش چگونه سازمان می یابد. با توجه به این تعریف و با توجه به اینکه اگر بتوان با تحقیق و بررسی، به بازشناسی و ریشه یابی موضوع پوشش ایران باستان پرداخت، شاید بتوان با شناخت نگاه آنها به پوشش، خصوصاً پوشش زنان ایران باستان، بیشتر به ماهیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اجداد و نیاکان خود، پی برد ، این نوشته می کوشد بر اساس روش توصیفی – تحلیلی، موضوع پوشش زنان ایران باستان را مورد بررسی قرار دهد و به رشته نوین مردم شناسی کمک نماید.
احمد خواجه نژاد احمد اشرفی
مناطق شمالی ایران از جمله جرجان و استراباد از زمان خلیفه دوم مورد هجمه اعراب بود. در زمان عباسیان مرکزی امن برای سادات علوی در برابر فشار خلفای بنی عباس شد و آرام آرام تاثیرات این حضور در مناطق و سرزمینهای مجاور باعث آشنایی بیشتر و گرایش مردم شمال به تفکر شیعی گردید. سیر تطور تاریخ تشیع در جرجان و استراباد از قرن سوم به بعد آشکارتر شد و علی رغم اینکه بخش زیادی از ساکنان این نواحی سنی مذهب بودند، اما تشیع به مرور در این مناطق فزونی یافت. فضای عمومی و حکومت های مختلف بر گسترش و یا محدود شدن تشیع در مناطق شمالی و سرزمین استرآباد و جرجان تاثیرات مستقیم داشته است. اما در تمام این ایام می توان نشانه های آشکار شیعه گری را در این مناطق یافت و حضور شیعیان نیز باعث شد مشاهیر زیادی از شیعه در فاصله زمانی تحقیق در این منطقه نشو و نمو پیدا کنند. و آثاری از فعالیتهای فرهنگی و مذهبی تشیع در آن زمان بوجود آمد که برخی از آنها هنوز هم در این سرزمین وجود دارد.
رشید بازیار میرزامحمد حسنی
دو امپراتوری ایران (عصر اشکانی و ساسانی) و روم پس از آن که توسط بانیان¬شان تشکیل شدند، از آنجا که با گذشت زمان و شکل¬گیری طبقات و پیدایش برخی ادیان و مذاهب مختلف، همواره جنگ و درگیری این جوامع را با چالش بزرگی مواجه کرده بود، جهت برقراری نظم و امنیت و برخورداری اقشار مختلف جامعه از حقوق مساوی و برابر، نیاز مبرمی به وضع و تدوین قوانین پیدا کردند. جنگ¬ها و منازعات درونی که عمدتاً بر سر تساوی حقوق در همه¬ی زمینه¬ها رخ می-داد، امپراتوران را وادار به صدور فرامینی می¬کرد و به تدریج با گذشت زمان، این فرامین که روحانیون نیز در تدوین آن مداخله می¬کردند، مبنایی جهت حل و فصل این اختلافات و درگیری¬ها گردید. با مطالعه و بررسی انجام شده بر روی قوانین حقوقی ایران و روم، پرسش اصلی این پژوهش آن است که مبانی و وجه اشتراک و افتراق قوانین حقوقی ایران و روم چه بود؟ در پاسخ می¬توان اذعان داشت که مبانی آن در هر دو امپراتوری بر اساس فرامین طبقه¬ی حاکمه و وجوه آن در حقوق سیاسی، مدنی، اقتصادی و دینی می¬باشد.