نام پژوهشگر: مهسا قندهاری
محمد نوری زاده حسین رضایی
با توجه به نقش تعیین کننده تأمین کنندگان در کیفیت محصول نهایی و نهایتا رضایت مشتری، سازمان ها عملکرد تأمین کنندگان خود را به صورت دوره ای ارزیابی می نمایند. تأمین کنندگان می توانند تاثیر بسیار زیادی بر روی عملکرد شرکتها در مقوله های قیمت، کیفیت، تکنولوژی و تحویل داشته باشند. در دهه های اخیر، رویکرد جدید و مهمی که در لجستیک و مدیریت زنجیره تأمین مطرح شده است، تقویت و گسترش ارتباطات با تأمین کنندگان سازمان می باشد که به دلیل نقش اساسی تأمین کنندگان در دستیابی به اهداف زنجیره تأمین، مسئله ارزیابی و اولویت بندی تأمین کنندگان، یکی از مهمترین فعالیتهای مدیران خرید در یک زنجیره تأمین محسوب می شود. در پرداختن به این موضوع، مشخص نبودن و مبهم بودن اطلاعات مربوط به محدودیتها و پارامترهای مساله، تصمیم گیری را سخت و پیچیده می سازد. تئوری فازی یکی از ابزار هایی است که می تواند به خوبی اینگونه مسائل را حل نماید. در این پژوهش با توجه به پیچیدگی مسأله انتخاب بهترین تأمین کننده، معیارهای موثر بر انتخاب تأمین کنندگان در شرکت نصیر لوازم به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی اولویت بندی شدند و با توجه به محدودیت های آرمانی فازی برای تخصیص مقدار سفارش بهینه به هر یک از تأمین کنندگان از تلفیق مدل برنامه ریزی آرمانی فازی(fgp) با فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) استفاده شد. در مطالعه موردی برای تامین 30000 قطعه، جهت تعیین مقادیر بهینه سفارش از تأمین کنندگان، از تلفیق fahp با دو روش برنامه ریزی آرمانی و برنامه ریزی آرمانی فازی استفاده و مقایسه شد. نتایج حاکی از این است که با بکارگیری مدل ترکیبی fahp-fgp جواب های بهینه بهتری بدست می آید. نتایج این تحقیق الگوی مناسبی جهت استفاده از منابع محدود مالی در راستای رشد و تقویت تولید صنعتی برای دست یابی به مزیت های نسبی و استرتژیک می باشد.
مریم ابراهیمی کیا سعیده کتابی
یکی از مسایل مهم در مدیریت و کنترل پروژه، انتخاب بهترین زمان برای انجام هر یک از فعالیت های تشکیل دهنده پروژه می باشد، به نحوی که هزینه و زمان پایانی پروژه دارای کم ترین مقدار ممکن باشد. بنابراین این مسئله شامل دو هدف حداقل سازی زمان تکمیل پروژه و هزینه اتمام پروژه می باشد که بایستی به طور هم زمان بهینه گردند. در پروژه های واقعی معمولاً دستیابی به دو آرمان زمان و هزینه، با توجه به اهداف کلی مدنظر مدیران، دارای اولویت های مختلفی است و از طرفی زمان پیش بینی شده برای تکمیل پروژه همراه با عدم دقت است که منجر به تغییرات زیادی در قیمت تمام شده پروژه می شود. بنابراین در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، اولویت دستیابی به دو آرمان زمان و هزینه تعیین و زمان های نرمال و فشرده هر یک از فعالیت ها به صورت غیر دقیق ( مبهم ) در نظر گرفته شده است. در ادامه یک روش چند معیاره فازی موازنه زمان و هزینه ارائه گردیده است. تابع هدف روش پیشنهادی،حداکثر نمودن درجه دستیابی به توابع عضویت آرمان های زمان و هزینه، با توجه به اولویت دستیابی به آن ها است. به منظور بررسی کارایی روش پیشنهادی،چندین مثال عددی با استفاده از روش پیشنهادی و روش چند معیاره دقیق موازنه زمان و هزینه و از طریق نرم افزار لینگو حل شده است. با مقایسه نتایج به دست آمده از دو روش و مقادیر زمان و هزینه تکمیل پروژه، روش چند معیاره فازی موازنه زمان و هزینه ترجیح داده می شود.
مسعود احمدی سعیده کتابی
کسب بهترین درآمد هدفی کلیدی و اصلی برای همه سازمان های تولیدی و خدماتی به شمار می رود. مدیریت درآمد بکارگیری تجزیه و تحلیل های منظم به منظور بیشینه کردن درآمد و بهینه نمودن دسترسی به محصول و قیمت است. هتل یک سازمان خدماتی است که درآمد خود را از فروش هر شب اتاق به مسافران بدست می آورد. هر «شب اتاق» یک موجودی فناشدنی برای هتل است که اگر به درستی از آن استفاده نشود راهی برای بازگشت سود آن وجود نخواهد داشت. هدف از این پژوهش بهینه کردن درآمد یک هتل فرضی ناشی از پذیرش درخواست های مختلف رزرواسیون در حالت های قطعی و احتمالی است. در راستای نیل به هدف مذکور، در این پژوهش یک مدل برنامه ریزی خطی توسعه یافته است. مدل مذکور یک دوره برنامه ریزی خاص را درنظر گرفته است که می تواند شامل چند روز شلوغ سال باشد. برای این دوره، چند نوبت رزرواسیون انجام شده است که ممکن است از چند ماه قبل از دوره برنامه ریزی آغاز شده باشند. هر نوبت رزرواسیون می تواند قیمت خاص خود را داشته باشد. مهمان های هتل، تعداد روزهای توقف متفاوت دارند و اتاق ها از انواع مختلف هستند. هم چنین جداگانه احتمال عدم حضور و لغو درخواست در نظر گرفته شده است. برای درنظر گرفتن حالت احتمالی تقاضا دو روش شامل سناریو سازی و استفاده از شبیه سازی مونت کارلو برای برنامه ریزی تصادفی دو مرحله ای و تلفیق آن با روش سناریو سازی به کارگرفته شده اند. مدل این پژوهش به سادگی و در زمان بسیار اندک با نرم افزارهای تجاری موجود ( همچون lingo ) قابل حل است. مدل های قبلی ارائه شده برای مدیریت درآمد هتل ظرفیت هتل را تنها بر اساس یک نوع اتاق در نظر گرفته اند. مدل ارائه شده در این پژوهش با در نظر گرفتن ظرفیت هتل براساس تعداد اتاق های با انواع مختلف مشکل مدل های قبلی را حل نموده است. از طرفی مدل مذکور دو عامل را با هم در خود جای داده است: اول این که برنامه ریزی را برای یک دوره زمانی و نه یک روز خاص انجام می دهد و همچنین دوره های رزرواسیون مختلف با قیمت های متفاوت را در نظر می گیرد، درحالی که در پژوهش های قبلی هردوی این عوامل توأمان با هم در مدل وارد نشده اند. علاوه بر این مدل این پژوهش اصلاح شده مدل های پیشین است. نوآوری دیگر این پژوهش، استفاده از شبیه سازی مونت کارلو برای برنامه ریزی تصادفی دو مرحله ای و تلفیق آن با روش سناریو سازی برای در نظر گرفتن حالت احتمالی تقاضا است. کارایی مدل ها و روش های این پژوهش با حل مثال های عددی و مقایسه نتایج بدست آمده با نتایج مدل های قبلی اثبات شده است.
سید مجتبی سجادی آرش شاهین
محیط امروزه کسب و کار به طور قابل ملاحظه ای پیچیده شده است.بنابراین عوامل متعددی بر توان رقابتی یک سازمان تاثیر خواهد گذاشت. سازمان ها با یکدیگر و بر سر عواملی چون زمان، قیمت، تکنولوژی، خلاقیت و نوآوری، کیفیت، قابلیت اطمینان و مدیریت اطلاعات به رقابت می پردازند. در این بین، نگهداری و تعمیرات و قابلیت اطمینان از اهمیت استراتژیکی برخوردار هستند که می تواند به طور اثربخشی برتوان رقابتی سازمان تاثیر گذارند. نگهداری و تعمیرات به عنوان یکی از مهمترین اجزاء تولید نقش بسزایی در تامین اهداف سازمان ها بر عهده دارد. نگهداری و تعمیرات با حفظ وضعیت مطلوب سیستم از وارد آمدن خسارتهای ناشی از توقف خط تولید از جمله ایجاد ضایعات و از بین رفتن مواد اولیه، از دست دادن مشتری، هدر رفتن وقت پرسنل، کاهش کیفیت محصول نهایی، جلوگیری بعمل آورده است. بهبود کیفیت سیستم نگهداری و تعمیرات می تواند از طرق مختلف صورت پذیرد. مهمترین روش بهبود آن ارتقاء سطح قابلیت اطمینان و ملموس بودن آن سیستمی می باشد که نگهداری و تعمیرات بر روی آن انجام می گیرد. با بهره گیری از تکنیک شبیه سازی کامپیوتری به ارزیابی و تعیین قابلیت اطمینان در سیستمهای پیچیده با پارامترهای وابسته به زمان اقدام شده است. همچنین در مورد سیستمهای صف چند مرحله، چند کاناله و با توزیع غیر نمایی نیز با استفاده از تکنیک شبیه سازی کامپیوتری می توان بسیار آسان به برآورد شاخصهای قابلیت دسترسی و بهره وری سرویس دهنده ها در سیستم نگهداری و تعمیرات پرداخت و موجب بهبود کیفیت آن گردید. استفاده از نظریه فازی در این پژوهش به عنوان راه حل مناسب و مبتکرانه ای است که می توان متغیرهای کلامی و کیفی مربوط به عملکرد و زمان و مکان را به متغیرهای کمی تبدیل کند و اثرات آن را در تعیین قابلیت اطمینان محاسبه کند. همچنین می توان به عدم دسترسی به داده های کمی و یا نداشتن سابقه مربوط به عملکرد سیستمها اشاره نمود که در نهایت داده ها به صورت غیر دقیق یا مبهم بیان می شوند که این موجب می گردد که با بهره گیری از نظریه فازی به حل و محاسبه قابلیت اطمینان و مسائل نظریه صف پرداخت. بر این اساس قابلیت اطمینان که به معنای انجام دادن ماموریت سیستم در زمان و مکان معین است و همچنین ملموس بودن که به معنای در دسترس بودن ماشین آلات و تجهیزات می باشد مهمترین ابعاد کیفیت خدمات در نگهداری و تعمیرات معرفی شده اند. در این پژوهش این امکان فرام شده تا با به کارگیری شبیه سازی و استفاده از نرم افزار ed ، انواع سیستم های مهندسی را شبیه سازی نموده، اطلاعات مربوط به قابلیت اطمینان و قابلیت دسترسی را از نتایج آن استخراج کرد.همچنین با بهره گیری از نظریه فازی سیستم های خود را توسعه داده، اقدام به شبیه سازی سیستم های فازی کرده و نتایج را این بار به صورت فازی بیان نمود.این مزیت یعنی تلفیق شبیه سازی و نظریه فازی به کارشناسان این امکان را می دهد تا قابلیت اطمینان و شاخص های صف انواع سیستم ها را که دارای اطلاعات مبهم و غیر دقیق هم می باشند، بدست آورد. در همه این موارد تطابق مناسبی بین نتایج روشهای تحلیلی و شبیه سازی دیده می شود. نتایج این پژوهش تا حدود زیادی در صنایع نظامی، هواپیماسازی، فضایی و صنایعی که با قطعات پیچیده الکترونیکی و مکانیکی سر وکار دارند، قابل استفاده است.همچنین بررسی سیستم های صف بعنوان یکی از پرکاربردترین سیستمهای موجود درنگهداری و تعمیرات می تواند تحلیل گران سیستم را نسبت به کارایی سیستم و شناخت گلوگاه ها کمک زیادی نماید
محمدرضا انصاری سعیده کتابی
بشر همواره با چالشی به نام تصمیم گیری روبرو بوده است، اما تصمیم گیری های سازمانی که اغلب در گروه تصمیم گیری های چندمعیار با اهداف چندگانه جای دارد، به دلیل مواجهه با عدم اطمینان ناشی از معیارها، گزینه ها و اهداف متعدد ناپایدار، به طور روزافزونی نامطمئن و پیچیده شده است. یکی از مهمترین تصمیمات سازمان های تولیدی انتخاب استراتژی های نگهداری و تعمیرات است، که بخش عظیمی از هزینه های بالاسری و فرصت از دست رفته سازمان را تشکیل می دهد و از همین رو مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. به دلیل این اهمیت ویژه است که پژوهشگران حوزه های مختلف مدیریت با ارائه روش های کمّی انتخاب استراتژی بهینه نگهداری در تلاشند کیفیت تصمیم گیری و انتخاب را بهبود بخشند. این پژوهش نیز که به صورت توصیفی- پیمایشی انجام شده است، یک مدل ترکیبی برای انتخاب استراتژی بهینه نگهداری ماشین آلات پرس در کارخانه همگام خودرو آسیا ارائه می نماید که منطبق با تصمیم گیری گروهی چند معیاره در قالب یک گروه تصمیم گیری و برنامه ریزی چندهدفه انجام گرفته است. پس از مطالعه ادبیات پژوهش و بررسی سیر تکاملی الگوهای تصمیم گیری در این زمینه، نسبت به شناسایی عیوب اصلی ماشین آلات پرس و استراتژی های مربوطه در کارخانه همگام خودرو آسیا و معیارهای اساسی در انتخاب استراتژی نگهداری برای هر عیب، از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه و تبادل نظر با کارشناسان و متخصصان مربوطه، اقدام شد. آنگاه با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی، درجه اهمیت معیارها و استراتژی ها برای رفع هر عیب، در یک قضاوت گروهی تعیین گردید. سپس با استفاده از مدل ترکیبی madm-gp، نسبت به انتخاب استراتژی بهینه ای که بطور همزمان هزینه و زمان را کمینه نماید و اولویت محلی و جهانی استراتژی ها را برای هر عیب بیشینه نماید، اقدام شد. نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به اهداف مطرح شده و معیارهای اساسی در انتخاب استراتژی بهینه برای عیوب ماشین آلات در این کارخانه، استراتژی نگهداری پیشگیرانه برای تمامی عیوب به عنوان استراتژی بهینه تعیین می-گردد. در هیچ یک از عیوب، استراتژی پیشگویانه و یا تعمیرات اصلاحی به عنوان استراتژی بهینه انتخاب نمی شود. یکی دیگر از نتایج این پژوهش مطرح کردن مدل های کمّی تصمیم گیری در کارخانه همگام خودرو آسیا و ایجاد ضرورت آموزش مدیران و کارشناسان در زمینه مدل های تصمیم گیری کمّی گروهی، در این کارخانه می باشد. انجام مطالعات کتابخانه ای، تشکیل جلسات تشخیص و شناسایی عیوب، معیارها و اهداف اصلی در انتخاب استراتژی بهینه برای هر عیب، و تعیین درجه اهمیت استراتژی ها و طراحی مدل madm-gp ، در فاصله زمانی خرداد تا اسفند ماه 1389 انجام گرفته است
صدیقه زرگران مقدم علی شایمی برزکی
نیروی انسانی کارآمد و خلاق مهمترین دارایی یک سازمان است. به همین دلیل طی دهه های اخیر سازمانها توجه خاصی به نیروی انسانی سالم معطوف داشته و پژوهشگران حوزه مدیریت منابع سازمانی و رفتار سازمانی بر وجود بازخوردهای متفاوت کارکنان درباره کار و رفتارهای مرتبط با این بازخوردها تاکید کرده اند. از جمله مهمترین بازخوردهای مرتبط با کار، فرسودگی و اشتیاق شغلی هستند که به عنوان دو نقطه مقابل یکدیگر شناخته شده اند. هدف این پژوهش بررسی مفهوم فرسودگی شغلی و اشتیاق شغلی و ارتباط این دو مفهوم در قالب یک چارچوب مفهومی جدید بود. در این چارچوب مفهومی، فرسودگی و اشتیاق شغلی به عنوان نتایجی انکار ناپذیر از تقاضاهای شغلی و منابع شغلی درنظر گرفته می شود. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهشهای توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان دیپلم و بالاتر واحدهای صف و ستاد مجتمع فولاد مبارکه اصفهان در سال 1390 تشکیل دادند و تعداد نمونه آماری 125 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای پرسشنامه های استاندارد صاحبنظران موضوع برای جمع آوری داده ها و از آمار استنباطی (t-test و تحلیل واریانس) و مدلسازی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها استفاده شد. برای تأیید روایی پرسشنامه ها از نظرات اساتید راهنما و مشاور و برخی از اساتید مدیریت و برای سنجش پایایی از نرم افزار spss استفاده شد. با استفاده از نرم افزار spss آلفای کرونباخ برای منابع شغلی و تقاضاهای شغلی به ترتیب 87/0 و 81/0، برای اشتیاق شغلی 9/0 و برای فرسودگی شغلی 74/0 به دست آمد. نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری تأثیر منابع شغلی بر اشتیاق (فرضیه2) و رابطه بین منابع و تقاضاهای شغلی (فرضیه4) را مورد تأیید قرار داد اما تأثیر تقاضاها بر فرسودگی شغلی (فرضیه1)، تأثیر منابع بر فرسودگی شغلی (فرضیه3) و رابطه فرسودگی و اشتیاق شغلی (فرضیه 5) رد شد. در مجموع مدل پیشنهاد شده پژوهش با اصلاحاتی مورد تأیید قرار گرفت.
سید حسن حجازی مهسا قندهاری
موضوع زنجیره تامین و مدیریت آن اخیرا توجه مدیران صنعت را به خود جلب کرده است. در زنجیره تامین به سازمانها به صورت شبکه ای از شرکتهای مختلف نگریسته می شود که با همکاری هم سعی می کنند ارزش افزوده بیشتری برای مشتری نهایی یا مصرف کننده ایجاد کنند. افزایش ارزش افزوده به وسیله بالا بردن کیفیت به همراه کاهش دادن هزینه ها امکان پذیر است و تامین کنندگان می توانند تاثیر بسیار زیادی بر روی عملکرد شرکت ها در مقوله های قیمت، کیفیت، تکنولوژی و تحویل داشته باشند. علاوه بر آن با افزایش رقابت و فشار جهانی سازی و تحولات بازار، روشهای تامین اقلام و ارتباط با خریداران و تامین کندگان تغییر کرده است. در شرایط جدید انتخاب تامین کنندگان، افزایش روابط با تامین کنندگان و توسعه روابط مشارکتی و پایدار بر آنها برای کاهش هزینه ها و افزایش انعطاف پذیری در برابر تغییرات بازار ضروری است. از این رو کسب رضایت مشتری و کاهش هزینه ها مستلزم انتخاب بموقع و مناسب تامین کنندگان است. در این پژوهش معیارهای موثر بر انتخاب تامین کنندگان در شرکت ذوب آهن اصفهان، از طریق مشاهده، مطالعه، مصاحبه با کارشناسان و تهیه پرسشنامه شناسایی شدند. سپس به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) اولویت بندی می شوند. با توجه به محدودیت های آرمانی برای تخصیص مقدار سفارش بهینه به هر یک از تامین کنندگان از تلفیق مدل برنامه ریزی آرمانی (gp) با فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده می شود. در مطالعه موردی برای تامین 1200000 تن سنگ آهن پنج تامین کننده سنگ آهن مرکزی ایران- بافق، امیر سنگان پارسیان، نگین احیا، شرق ایران (سنگان) و کیمیا معدن سپاهان مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تعیین مقادیر بهینه تامین کنندگان، از تلفیق ahp با gp استفاده شده است و مشخص شد خریدار برای تامین سنگ آهن مورد نیاز، مطابق ظرفیت تامین کنندگان سنگ آهن مرکزی ایران- بافق و سنگ آهن نگین احیا سنگ آهن خریداری می کند و مابقی تقاضای خود را از تامین کننده سنگ آهن امیر سنگان پارسیان خریداری می کند. نتایج این تحقیق رویکرد مناسبی جهت استفاده از منابع محدود مالی در راستای رشد و تقویت تولید صنعتی برای دستیابی به مزیت های نسبی و استراتژیک می باشد.
اعظم معتمدی محمد آبادی علی عطافر
امروزه هرقدر هم یک محصول، خوب طراحی شده باشد، اما نتواند در زمان و مکان مناسب در دسترس خریداران قرار گیرد، محکوم به شکست خواهد بود، لذا مسئولین فروش و بازاریابی شرکت ها با بررسی اثربخشی سیستم توزیع محصولات خود، باید همواره در جست و جوی روش های توزیع جدیدتر، اثربخش تر و کاراتر باشند. در این راستا هدف پژوهش حاضر تحلیل عملکرد کانال توزیع شرکت زمزم اصفهان با رویکرد رضایتمندی خرده فروشان و عمده فروشان بوده است. بدین منظور و با در نظر گرفتن متون مربوطه، مطالعات تجربی پیرامون رضایتمندی خرده فروشان از تامین-کنندگان خود، مدل های مطرح شده در زمینه ارزیابی کانال های توزیع و نتایج بحث و گفتگو با کارشناسان، ابعاد رضایتمندی خرده فروشان و عمده فروشان از سیستم توزیع شرکت زمزم اصفهان در قالب دو دسته عوامل فرآیندهای اجرایی و نحوه تعامل با مشتری، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی _ پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، خرده فروشان و عمده فروشان توزیع کننده محصولات شرکت زمزم در سطح شهر اصفهان است. تعداد نمونه آماری برابر با 182 واحد و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. در این پژوهش برای آزمون فرضیه ها از آزمون t تک نمونه ای و به منظور بررسی تاثیر عوامل جمعیت شناختی بر متغیرهای پژوهش از آزمون t مستقل و برای مقایسه میزان اهمیت عوامل با سطح عملکرد توزیع شرکت، از آزمون t وابسته استفاده شده است . نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد سیستم توزیع شرکت زمزم اصفهان از منظر فرآیندهای اجرایی توزیع در زمینه سهولت دریافت و ارسال سفارشات، زمان بندی دریافت و ارسال سفارشات، دقت در دریافت و ارسال سفارشات و نحوه ی تسویه حساب با مشتریان اثربخش بوده است لیکن از نظر فرآیند نظارت و کنترل و تبلیغات پیشبرد تجاری از اثربخشی چندانی برخوردار نبوده است. همچنین از منظر نحوه تعامل با مشتری، سیستم توزیع این شرکت علی رغم اثربخش بودن در زمینه برقراری روابط نزدیک با مشتریان، از جنبه رسیدگی به انتقادات و پیشنهادات مشتریان و همچنین دریافت اطلاعات مفید و به موقع از بازار، چندان اثربخش نبوده است.
مهدی پورمصطفی مهسا قندهاری
یکی از مهم ترین و کلیدی ترین عوامل موفقیت سازمان های تولیدی یا خدماتی، بحث جایابی تسهیلات می باشدکه تاثیر قابل توجه ای روی عملکرد سیستم دارد.با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به منظور ارزیابی کارایی چیدمان تجهیزات در سیستم تولیدی(شرکت پارت صفحه) از تکنیک تحلیل پوششی داده ها استفاده شده است.در واقع از ترکیب تکنیک های slp(برنامه ریزی سیستماتیک طرح استقرار)، شبیه سازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی برای ایجاد داده های مورد نیاز تحلیل پوششی داده ها استفاده شده است.گزینه های مورد ارزیابی در مدل تحلیل پوششی داده ها گزینه های مختلف طرح استقرار می باشند که با استفاده از روش slp ایجاد شده اند، از شبیه سازی برای ارزیابی گزینه ها بنابر معیارهای کمی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی برای ارزیابی معیارهای کیفی استفاده شده است معیارهای کمی شامل هزینه کل و هزینه انتظار و معیارهای کیفی شامل انعطاف پذیری و قابلیت دسترسی می باشد.سپس به کمک روش dea مناسب ترین چیدمان برای تجهیزات انتخاب می شود. نکته قابل توجه پژوهش مورد نظر این است که هم از متغیرهای کمی و هم از متغیرهای کیفی برای تعیین کارایی چیدمان های پیشنهادی استفاده شده است تا اینکه قابلیت اطمینان در انتخاب مناسب ترین گزینه افزایش یابد. یافته ها نشان میدهد در چیدمان منتخب، هزینه های کل و میانگین زمان انتظار نسبت به وضعیت موجود کاهش می یابد و قابلیت انعطاف پذیری برای تطابق با شرایط متغییر افزایش می یابد
زهرا هادی پور مهسا قندهاری
در دنیای رقابتی و پرتلاطم کسب وکار، زمانبندی یکی از پارامتر های اساسی در حفظ جایگاه رقابتی سازما نها است که می تواند به طور مستقیم بر افزایش بهره وری، کاهش زمان تولید و در نتیجه افزایش بازدهی و سوددهی یک سازمان تاثیر گذار باشد. این امر سبب شده سازمان ها در راستای حل مسائل زمانبندی تولید خود دست به دامان راهکارها و تکنیک هایی شوند که بتوان با استفاده از آنها،به زمان بندی بهینه ای دست یافت. مسأله زمانبندی جریان کارگاهی که عبارت است از یافتن توالی بهینه انجام عملیات کارهای مختلف و مرتبط با هر ماشین بر روی آن ماشین، به دلیل کثرت محدودیت ها، متغیرها و جایگشت های مختلفی که ایجاد می شود، از نوع مسائل مشکل چندجمله ای می باشد که الگوریتم های جستجوی دقیق قادر به حل آن نیستند و برای حل این نوع مسائل از روش-های ابتکاری و فرا ابتکاری استفاده می شود. هدف این پژوهش ارائه الگوریتمی فرا ابتکاری برای بهینه سازی مسأله زمان بندی جریان کارگاهی بر مبنای الگوریتم pso می باشد. که بر اساس روش فرا ابتکاری پیشنهادی تلاش می-شود ضمن کمینه کردن زمان تکمیل کارها، زمان های تأخیر و زمان های بیکاری ماشین آلات کمینه شود. پس از مطالعه ادبیات پژوهش و بررسی سیر تکامل روش های حل مسائل زمانبندی جریان کارگاهی، مدلی ریاضی ارائه گردید که بتواند بطور همزمان زمان تکمیل کارها، زمان های تأخیر و زمان های بیکاری ماشین آلات را کمینه نماید. پس از ارائه و معرفی مدل ریاضی، این مدل برای مسائلی با ابعاد کوچک به وسیله نرم افزار lingo حل شد، تا از صحت مدل و کسب نتیجه مورد انتظار اطمینان حاصل آید. پس از حصول اطمینان از صحت مدل، الگوریتم فرا ابتکاری جدیدی بر مبنای الگوریتم ترکیبی pso و neh برای حل مسئله زمانبندی جریان کارگاهی چند هدفه ارائه گردید. سپس عملکرد الگوریتم فرا ابتکاری جدید برای نمونه مسائل تک هدفه تایلارد ( که در ارتباط با مسأله زمان بندی جریان کارگاهی به عنوان بهینه کاو مطرح کرده است)، با استفاده از نرم افزار matlab اندازه گیری و نتایج به دست آمده با جواب ارائه شده توسط پژوهشگران گذشته مقایسه شد.پس از حصول اطمینان از عملکرد الگوریتم جدید، این الگوریتم برای مسأله زمان بندی جریان کارگاهی چند هدفه مورد استفاده قرار گرفته و به وسیله نرم افزار matlab حل شد و نتایج به دست آمده ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوریتم فرا ابتکاری پیشنهادی نسبت به سایر الگوریتم های ابتکاری پیشین ( کو و همکاران، 2009) از سرعت پردازش بیشتری برخوردار می باشد و زمان دستیابی به جواب بهینه را کاهش می دهد. همچنین الگوریتم جدید با کاهش میانگین جواب های به دست آمده، جایگشتی از کارها را ارائه می نماید که نسبت به جایگشت هایی که به وسیله الگوریتم های پیشین ارائه می گردد، از کیفیت بالاتری برخوردار است. کاهش پراکندگی جواب های ارائه شده به وسیله الگوریتم جدید نشان می دهد که روند دسترسی به جواب ها بهبود یافته است. بنابراین می توان انتظار داشت الگوریتم جدید دستیابی سریعتر و دقیقتر به جایگشتی مناسب که مسئله زمانبندی جریان کارگاهی را بهینه نماید، امکان پذیر سازد.
گلناز مومنی علی عطافر
این مسئله که سازمانها چگونه می توانند به طور موفقیت آمیزی با محیط کسب و کار غیرقابل پیش بینی و متغیر مواجه شوند، بحث مورد نظر سازمان های امروزی است. سازمانها برای پاسخ به این چالش با استفاده از بکارگیری استراتژیک ابزارهای مدیریتی، چابکی را به عنوان یک رفتار استراتژیک در تمامی سطوح سازمانی انتخاب نموده اند. هدف اصلی این تحقیق، مطالعه و شناسایی بسترهای لازم برای پیاده سازی استراتژی چابکی در سازمان هاست. هدف مذکور، با درنظر گرفتن عوامل سازمانی، مدیریتی و فردی به عنوان عوامل موثر بر چابکی قابل دستیابی است.
احمد عابدینی مهسا قندهاری
در این پژوهش سعی شد تا با استفاده از مدیریت بهینه دارایی وبدهی (ترازنامه) بانک تجارت، ثروت سهامداران حداکثر گردد. در ابتدا براساس هدف مدیریت دارایی وبدهی که حداکثر سازی ثروت سهامداران است ، معیارها و زیر معیارهای حداکثرسازی ثروت سهامداران شناسایی شدند. ثروت سهامداران تحت تاثیر دو عامل قرار می گیرد. این دو عامل عبارتند از : ریسک و بازده. هرچه بازده افزایش یابد، ثروت سهامداران افزایش یافته و هرچه ریسک کاهش یابد ، ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. در نتیجه تمام تصمیمات مالی تحت تاثیر دو عامل ریسک و بازده قرار می گیرد(تهرانی ، 1388). براساس نظر کارشناسان بانک تجارت 4 زیر معیار برای معیار ریسک شناسایی شدند، که عبارتند از : ریسک نقدینگی ، ریسک بازار ، ریسک اعتباری ، ریسک عملیاتی برای بدست آوردن زیرمعیارهای بازده نیز به صورت زیر عمل شد : بازدهی که سهامداران از داشتن سهام بدست می آورند عبارتند از(تهرانی ، 1388) : 1- افزایش قیمت سهام که اصطلاحا سود سرمایه نامیده می شود. 2- دریافت سود سرمایه و سایر مزایا بنابراین بازده شامل دو زیر معیار است اما این دو زیرمعیار به طور مستقیم با ترازنامه ارتباط ندارند. بنابراین در این پژوهش از معیار سود به جای بازده استفاده شد. برای شناسایی زیرمعیارهای سود ، صروت سود و زیان مورد مطالعه قرار گرفت. به طور خلاصه زیرمعیارهای سود عبارتند از : نرخ سود ، تسهیلات اعطایی ، اوراق مشارکت و سرمایه گذاری ها و مشارکت ها بنابراین هدف حداکثرسازی ثروت سهامداران شامل دو معیار ریسک و بازده و هشت زیرمعیار (هشت هدف) می باشد. در مرحله بعد و از آن جایی که این اهداف از درجه اهمیت یکسانی برخوردار نبودند ، اهداف با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای فازی وزن دهی و رتبه بندی شدند. به منظور وارد کردن وزن اهداف در مدل ، وزن ها از حالت فازی خارج شدند و طبیعتا مسئله چند هدفه طراحی شده نیز قطعی می گردد. در ادامه اهداف و محدودیت های ساختاری مدل سازی شدند . محدودیت های ساختاری شناسایی شده در این مدل به دو صورت محدودیت های قانونی و محدودیت های مدیریتی می باشند . به منظور بدست آوردن مقادیر ریالی هریک از اقلام ترازنامه ، این مدل با استفاده از روش برنامه ریزی آرمانی حل شد.
عبدالصالح پلنگی علی عطافر
این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی تاثیر نظام های مدیریت منابع انسانی بر بهره وری نیروی انسانی در شرکت آب و فاضلاب روستایی استان گلستان اجرا شده است که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران، کارشناسان و کاردانان سازمان مورد مطالعه بود که در سطح استان 120 نفر بودند، با توجه به حجم کم جامعه آماری جهت جمع آوری داده ها از روش سرشماری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که آلفای کرونباخ آن 92/0 بدست آمد. در این پژوهش با توجه به مدل مدیریت منابع انسانی دکتر میرسپاسی تاثیر نظام های جبران خدمت، تامین و تعدیل، نگهداری، بهسازی، کاربردی و روابط کار منابع انسانی بر بهره وری نیروی انسانی در قالب شش فرضیه و یک سوال اصلی مورد بررسی قرارگرفتند، در قسمت جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای برای رد یا پذیرش فرضیات و آزمون رتبه ای فریدمن به منظور رتبه بندی نظام ها استفاده شد، لازم به ذکر است که نرم افزار مورد استفاده در این پژوهش spss بود و نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تمامی نظام های مدیریت منابع انسانی بر بهره وری نیروی انسانی سازمان مورد مطالعه موثر هستند، اولویت بندی نظام های مدیریت منابع انسانی موثر بر بهره وری نیروی انسانی نشان داد که ترتیب اولویت نظام ها بدین صورت است:1. نظام جبران خدمت2 . نظام نگهداری 3. نظام روابط کار 4. نظام کاربردی 5. نظام بهسازی 6. نظام تامین و تعدیل. نتایج جانبی پژوهش نیز نشان داد که تاثیر نظام تامین و تعدیل در غرب استان به مراتب بیشتر از شرق آن می باشد.
نجمه فارغ سعیده کتابی
مدیران پروژه پاسخ گوی نهایی تمام جوانب پروژه می باشند. آنها باید پروژه را در زمان مناسب با کمترین هزینه و بالاترین کیفیت به انجام رسانند. بنابراین حیاتی است که مدیران پروژه موازنه ای بین این سه هدف متناقض ایجاد کنند. این پژوهش در تلاش جهت به دست آوردن جواب بهینه ای برای چنین پروژه هایی است. پژوهش حاضر یک مسأله چند هدفه و چند حالته از فعالیت های یک شبکه پیش نیازی می باشد که هر فعالیت با روش های مختلف اجرا، دارای زمان، هزینه و کیفیت متفاوتی است. مسأله توسط منابع تجدید پذیر محدود شده و از نوع np-hard می باشد. هزینه های پروژه با توجه به هزینه منابع به دست آمده است و از روش گسترش کارکرد کیفیت (qfd) برای محاسبه کیفیت پروژه استفاده شده است. با توجه به وجود عدم قطعیت در برآورد پارامترهای پروژه، در نهایت یک مدل برنامه ریزی فازی آرمانی در شرایط فازی منابع ارائه گردیده است. سپس این مدل توسط نرم افزار گمز با مطالعه موردی در شرکت کیمیا بنا گستر یزد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توجه به هر یک از اهداف در انتخاب روش انجام فعالیت ها موثر می باشد. در شرایط فازی دست یابی به آرمان ها و محدودیت منابع زمان بندی فعالیت ها را با توجه به نیاز آنها به منابع مختلف و حد تخطی آنها تغییر می دهد و جواب واقعی را ارائه می دهد.
دینا بلندی خورزوقی سعیده کتابی
با توجه به رشد پر شتاب نیازها و هزینه های خدمات سلامت، تخصیص بهینه منابع موجود یکی از وظایف مهم نظام های سلامت است که در دهه های اخیر به طور ویژه ای مورد توجه قرار گرفته است. هم چنین به دلیل پیچیدگی های فزاینده محیطی و وجود متغیرهای بی شمار موثر در فرایند تصمیم گیری مدیران و نیاز به کاهش هزینه های جاری سازمان ها، موضوع افزایش کارایی و بهره وری کلیه موسسه ها وبخصوص سازمان های بهداشتی و درمانی در کانون توجه مدیران قرارگرفته است. به منظور کاهش این پیچیدگی ها استفاده از ابزارهای مناسب در راستای تحلیل هزینه ها و بهبود کارایی و تخصیص بهینه منابع اهمیت ویژه ای دارد. در این پژوهش محقق به تحلیل کارایی و تخصیص منابع به بخش های مختلف مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) اصفهان با استفاده از روش تحلیل پوششی داده های متمرکز و مدل bcc ورودی محور پرداخته است.اهداف مطرح شده در این تحقیق عبارتند از:تعیین شاخص های کارایی مناسب، اندازه گیری کارایی و تخصیص منابع به بخش های مختلف مرکز آموزشی درمانی در راستای بیشینه شدن کارایی کل مرکز آموزشی درمانی. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری آن شامل تمام بخش های کلینیکی مرکز آموزشی درمانی الزهرا(س)اصفهان (31بخش) می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، مدل تحلیل پوششی داده ها با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس و بر مبنای حداقل سازی ورودی ها به صورت متمرکز طراحی گردیده و برای تحلیل داده ها از نرم افزارmatlab استفاده شده است.هم چنین برای تعیین کارایی نسبی هر یک از بخش های کلینیکی مدل bcc ورودی محور طراحی و با نرم افزارdea-solver حل شده است. کارایی کل در این تحقیق 0.5901 محاسبه گردید نیز مجموع تعداد تخت فعال از739 به247، مجموع تعداد پزشکان از399 به 224 ، مجموع تعداد پرستاران از1258 به742 و مجموع فضای اختصاص داده شده به بخش ها از19010 به 11216متر مربع کاهش پیدا کرده است. هم چنین میزان مجموع کاهش ورودی های بدست آمده از روش متمرکز بیشتر از میزان کاهش مجموع ورودی های بدست آمده از روش bcc بود؛ لازم به ذکر است که همه محدودیت های اضافه شده به مدل تحقق یافت. مطابق با نتایج همان طور که انتظار می رفت ، مجموع مصارف ورودی بخش ها کاهش یافته در حالی که مجموع تولیدات خروجی کاهش نیافته است.
سید نیما سکاکی سعیده کتابی
چکیده دنیای امروز بیش از هر زمان دیگر رقابتی شده است و شرکت ها همواره در تلاش هستند تا سودآوری خود را از طریق فروش بهینه محصولات و یا خدمات فناشدنی حداکثر کنند. این شرکت ها معمولا با مشکل فروش موجودی ثابتی از یک محصول در افق زمانی محدود مواجه می باشند. در محیط های تولیدی ساخت بر اساس سفارش، زمانی که تقاضای مورد انتظار بیش از ظرفیت موجود است، تولید کننده باید در مورد پذیرش سفارشات پرسودتر و رد سفارشات با سودآوری کمتر به منظور بیشینه سازی درآمد تصمیم گیری کند. از آنجا که اطمینان کافی در مورد اینکه چه میزان سفارش برای هر یک از محصولات در آینده دریافت خواهد شد و هر یک از سفارشات در چه زمانی صورت خواهد گرفت، وجود ندارد، باید از طریق خط مشی های مدیریت تقاضا به دنبال تخصیص بهینه ظرفیت در کوتاه مدت بود. روش های مدیریت درآمد، ابزاری کارا به منظور یافتن خط مش های بهینه در تخصیص ظرفیت منابع فناشدنی و محدود در افق برنامه ریزی موجود می باشند. از آنجا که تقریبا در تمام حالت های مدیریت درآمد، تصمیمات اتخاذ شده در آینده، در ارزیابی تصمیمات فعلی تاثیرگذار است، می توان از مدل های برنامه ریزی پویا به صورت مفید به منظور مدل سازی مسائل مدیریت درآمد استفاده نمود. زیرا مدل های برنامه ریزی پویا روشی بسیار کارا در اتخاذ تصمیماتی که در طی زمان باید اتخاذ شود و یا ورودی های مساله در طی زمان تغییر می کند، می باشند. در این مطالعه، یک مدل برنامه ریزی پویای احتمالی به منظور کنترل ظرفیت در زمانی که تقاضا بیش از از ظرفیت است، ارائه می شود. بدین منظور از سطح حفاظت برای هر یک از گروه های محصول به عنوان خط مشی کنترل ظرفیت استفاده می گردد. مدل پیشنهادی در راستای مدل های پویا می باشد، به گونه ای که در هر دوره برنامه ریزی قابلیت بروز رسانی براساس ظرفیت و زمان باقی مانده فراهم می باشد. بعلاوه مدل مذکور با در نظر گرفتن هزینه کمبود و هزینه ظرفیت استفاده نشده توسعه داده شده است. به منظور محاسبه کارایی مدل پیشنهادی از معیار افزایش در سود نهایی استفاده می شود. بدین منظور عملکرد مدل پیشنهادی در ایجاد سود، در مقایسه با خط مشی اولین ارائه خدمت به اولین ورودی (fcfs) تحت دامنه وسیعی از شرایط شامل جذابیت سود، ساختار اندازه سفارش، ساختار نرخ سفارش و پراکندگی تقاضا و سناریوهای مختلف سودآوری نسبی با استفاده از شبیه سازی مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که میزان سود نهایی مدل پیشنهادی در مقایسه با مدلfcfs در دامنه 49/3- تا 2/15درصد می باشد. همچنین به طور متوسط تحت هر یک از معیارهای سودآوری نسبی، روش پیشنهادی دارای کارایی بالاتر می باشد. لیکن در شرایطی که سطح ساختار نرخ سفارش و ساختار اندازه سفارش پایین باشد، کارایی این مدل نسبت به fcfs کاهش می یابد. اما به طور میانگین می توان ادعا نمود که مدل پیشنهادی، توزیع سود شرکت را تا 31/4 درصد بهبود می بخشد.
امیر شارکیان سعید فتحی
چکیده: در عصر حاضر تغییرات زیادی به سبب ظهور اینترنت و فناوری اطلاعات و ارتباطات رخ داده که بر ساختار سازمان ها تاثیر گذاشته است و نحوه فعالیت آنها را دگرگون ساخته است. اگر سازمان ها در پی گسترش و رفع کمبودهای خود در این زمینه نباشند و تحرک لازم را نداشته باشند قابلیت رقابتی خود را از دست خواهند داد. هر تغییری در حوزه سازمانی ابتدا با مخالفت هائی روبرو می شود که در صورت مدیریت صحیح تغییر صورت می پذیرد. دورکاری به عنوان جلوه ای از فناوری اطلاعات تغییر مهمی ست که سازمان ها باید در شیوه کارکردنشان به سبب تحولات رخ داده در حوزه فناوری، بوجود بیاورند. برای همراه کردن کارکنان با این تغییر، در پایان نامه حاضر که به موضوع "طراحی الگوی تمایل به پذیرش دورکاری توسط کارکنان با رویکرد تجارت الکترونیک (مطالعه موردی : اداره تامین اجتماعی شهرستان مشهد)" می پردازد از مدل tam استفاده شده است. این مدل که توسط دیویس در سال 1986 و در غالب تز دکترایش ارائه شد - تاکنون نیز دستخوش تغییر و تکامل شده است - مخصوص بررسی پذیرش یک پدیده نوین در حوزه فناوری اطلاعات است. دو عامل درک از مفید بودن و درک از سهولت استفاده را به عنوان عوامل اصلی تاثیر گذار بر پذیرش فناوری قلمداد کرده است. برای توسعه مدل دیویس در ارتباط با دورکاری – که خود نوعی از فناوری اطلاعات است – به بررسی تاثیر عوامل دیگری نظیر استفاده همکاران، عوامل اجتماعی و ... بر دو متغیر فوق و به تبع پذیرش دورکاری توسط کارکنان پرداخته شده است. لازم به ذکر است فرضیه های نظیر" حمایت سرپرستان از کارکنان اداره تامین اجتماعی مشهد بر پذیرش دورکاری توسط آنها تأثیر دارد." متناسب با متغیرها در نظر گرفته شده است. روش نمونه برداری مورد استفاده در این پژوهش تصادفی طبقه ای (براساس شعبات اداره تامین اجتماعی در شهرستان مشهد) ست که در هرطبقه نیز روش تصادفی ساده بکار گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری داده های مربوط به آزمون فرضیه ها از ابزار پرسشنامه بسته با طیف لیکرت پنج تائی بصورت محقق ساخته، استفاده شده است. اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه های تکمیل شده به روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (مدل یابی معادلات ساختاری) و با کمک نرم افزار lisrel تجزیه و تحلیل شد و نتیجه زیر در ارتباط با آزمون فرضیه ها بدست آمد : درستی تمام فرضیات به تائید رسید و در نتیجه مدل مفهومی پژوهش نیز تائید شد لذا تمام عوامل ذکر شده در مدل، بر پذیرش دورکاری توسط کارکنان موثر خواهند بود. نتایج این پژوهش قابل استفاده برای تمام سازمان هائی ست که قصد اجرای طرح دورکاری را دارند.
وحید حمیدی پوینده محمد حسین مشرف جوادی
حمل و نقل، پارامتری مهم و تعیین کننده در تمامی جنبه های حیات شهری است. علاوه بر این، برای رسیدن به یک شبکه حمل و نقل پایدار، حالت های جایگزین حمل و نقل باید قابل دسترسی باشد. از سوی دیگر با افزایش آلودگی هوا به علت تردد بیش از حد وسائل نقلیه موتوری، ترافیک سنگین در خیابان های شهر و کاهش فعالیت های فیزیکی شهروندان و به خطر افتادن سلامت مردم، باید به دنبال جایگزین هایی برای اتومبیل ها بود که یکی از این جایگزین ها دوچرخه می باشد که با استفاده از آن، می توان سنگینی ترافیک شهری و آلودگی هوا را کاهش داد و نیز سطح سلامت مردم را بهبود بخشید. پراکندگی مطلوب ایستگاه های دوچرخه و دسترسی راحت به آن ها می تواند باعث افزایش استفاده از این وسیله نقلیه شود؛ لذا هدف این پژوهش مکان یابی ایستگاه های دوچرخه با استفاده از برنامه ریزی ریاضی و تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره می باشد. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش تحقیق توصیفی– پیمایشی می باشد و در شش مرحله انجام می گیرد. در مرحله اول وضعیت کنونی ایستگاه های دوچرخه در سطح شهر مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله دوم اهداف و معیارهای مناسب برای مکان یابی ایستگاه های دوچرخه بدست آمده اند. در مرحله سوم درخت سلسله مراتبی برای معیارها و زیر معیارها ترسیم شده است و پرسشنامه تدوین شده ای به منظور مقایسه زوجی بین معیارها و زیر معیارها به مسئولین شهرداری داده شده است. در مرحله چهارم مکان های پیشنهادی برای احداث ایستگاه های جدید دوچرخه از طریق مصاحبه با مسئولین شهرداری بدست آمده است. در مرحله پنجم با استفاده از نرم افزار expert choice اوزان هر یک از معیارها و زیر معیارها بدست آمده است. برای به دست آوردن اوزان گزینه ها از روش saw استفاده شده است. در مرحله ششم مدل تلفیقی برای تعیین مکان های نهایی جهت احداث ایستگاه دوچرخه تدوین شده و سپس با استفاده از نرم افزار lingo راه حل نهایی بدست آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل عرضه و تقاضا اثر مهمی در مکان یابی ایستگاه های دوچرخه دارند به نحوی که از چهار معیار اصلی دو مورد مرتبط با عرضه و تقاضا می باشند که عبارتند از "نوع کاربری" و "تقاضا". همچنین شبکه حمل و نقل عمومی نیز در مکان یابی این ایستگاه ها موثر می باشد که این مورد تحت عنوان "شبکه حمل و نقل عمومی و معابر" و زیر معیارهای آن نشان داده شده است. از دیگر نتایج این پژوهش این است که از میان اهداف مختلفی که در مکان یابی تسهیلات می توان در نظر گرفت "حداکثر کردن جذابیت ایستگاه ها" و "حداقل کردن هزینه احداث این ایستگاه ها" به عنوان اهداف اصلی در نظر گرفته شده است که یکی از دلایل آن می تواند این باشد که شهرداری یک نهاد خدماتی بوده و ارائه تسهیلات مناسب و حداقل کردن هزینه ها مهم تر از دیگر مسائل مانند به دست آوردن درآمد و ... می باشد
مهدی جعفری حاجی آبادی ناصر ایزدی نیا
حسابرسی مبتنی بر ریسک بر این فرض زیر بنایی استوار است که بیشتر منابع حسابرس می بایست به حساب هایی که پر ریسک تر می باشند، اختصاص یابد. مدیران گزارشگر مالی ممکن است این تخصیص را پیش بینی کنند و به طور عامدانه حساب های به ظاهر کم ریسک را دست کاری (تقلب) کنند و از این استراتژی حسابرس سوء استفاده نمایند. اگر حسابرس این استراتژی مدیر را پیش بینی نکند، ریسک بیان نادرست در حساب کم ریسک بیشتر از حساب پر ریسک خواهد شد. از طرفی تئوری بازی ها یک تئوری ریاضی در موقعیت های تصمیم گیری متقابل است. در هر بازی، بازیکنانی با استراتژی های مختلف وجود دارند که با توجه به پی آ مدها بازی منجر به یک سری نتایج می گردد هدف از انجام این مطالعه آن است که آیا حسابرس استراتژیک ، انتظارات مدیر را پیش بینی می کند و چگونه به آن پاسخ می دهد و آیا این امر منجر به افزایش حساسیت حسابرس نسبت به ریسک استراتژیک تقلب در میان حساب های مختلف می گردد . در این پژوهش، حسابرس و مدیر به عنوان دو بازیکن که در بازی حسابرسی مبتنی بر ریسک بازی می کنند، فرض شده اند. جهت انجام این پژوهش به کمک اقتصاد تجربی، آزمایشگاهی طراحی گردید و شرایط یک بازی بین حسابرس و مدیر در قالب بازی حدس رنگ تیله شبیه سازی گردید. آزمایشگاه توسط سایت تحت وب به آدرس "accjafari.ir "برای این منظور اداره شد. در این تحقیق 178 نفر از دانشجویان رشته حسابداری و مدیریت در این سایت به تعامل پرداختند. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از تجزیه و تحلیل واریانس چند عاملی و اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که در شرایط استراتژیک حسابرسانی که دلیل (نشانه) استراتژیک دریافت می کنند نسبت به حسابرسانی که چنین دلیلی دریافت نمی کنند منابع بیشتری را به حساب به ظاهر کم ریسک تخصیص می دهند. همچنین مشاهده گردید مدیران نیز در شرایط استراتژیک و با پیش بینی مقدماتی استراتژی حسابرس حساب کم ریسک را بیشتر از حساب پرریسک دست کاری کردند. علاوه بر این اگرچه افزایش در سطح منابع در دسترس منجر به کاربرد بیشتر منابع می گردد، اما تأثیر استدلال استراتژیک را قوی تر می کند. واژگان کلیدی: ریسک استراتژیک تقلب ، استدلال استراتژیک ، اقتصاد تجربی، تئوری بازی ها ، مدل حسابرسی مبتنی بر ریسک ، حساسیت حسابرس
راضیه نیکوفر علیرضا غفاری حدیقه
این پایان نامه، یک مدل جریان شبکه هی چند کالا را ارائه می دهد. همچنین زیر مساله سطح محصول را(تک تسهیل،چند تسهیل) با رهاسازی قیود ظرفیت تحلیل می کند.در ادامه به بیان مدل تولید چند کالا روی چند تسهیل می پردازد و سپس آن را با روش تجزیه لاگرانژی حل می کند و طی آزمون های محاسباتی، مشخص می کند الگوریتم کوتاهترین مسیر یک روش ابتکاری موثر برای حل زیر مساله ها است و در زمان بسیارکم از کامپیوتر قابل حل است .
نادر ابوطالبیان مهسا قندهاری
هدف از این پژوهش،شبیه سازی سیستم تخلیه و بارگیری انبار محصولات فولادی کارخانه ی ذوب آهن، به منظور بررسی و تحلیل راهکارهای قابل اجرا در جهت کاهش زمان های ماند و معطلی تریلرهای ورودی به کارخانه جهت بارگیری محصولات است. افزایش زمانهای ماند و معطلی مشتریان در سیستم ،از زوایای مختلفی هزینه زا خواهد بود که مهم ترین آنها عبارتند از کاهش بهره وری منابع انسانی وماشینی مشغول در خطوط بارگیری، ورود دیرتر جریان نقدی حاصل از فروش محصولات به کارخانه،نارضایتی مشتریان از عدم دریافت به موقع محصولات درخواستی،افزایش هزینه سوخت تریلرها معطل در سیستم . براساس زمانهای توقف ثبت شده درسیستم، زمانهای معطلی در خطوط بارگیری بیشترین سهم از اتلافات زمانی را به خود اختصاص می دهد،که تمرکز کار بیشتر بر روی این خطوط وگلوگاههای موجود قرار گرفت. به منظور شبیه سازی کل فرایند ورود یک تریلر به کارخانه، طی کردن مراحل مختلف جهت بارگیری محصولات و نهایتا خروج از کارخانه، نیازمند 2 دسته اطلاعات از سیستم مورد مطالعه بودیم: الف: نرخ ورود تریلرها و نرخ خدمت دهی به تریلر در ایستگاههای مختلف بارگیری ب:اطلاعات ثبت شده در سیستم در خصوص میزان توقفات تریلر در ایستگاههای مختلف، به منظور اعتبارسنجی مدل شبیه سازی شده از سیستم واقعی که به منظور دستیابی به نرخ خدمت دهی در ایستگاههای مختلف سیستم،از ایستگاههای مذکور به تعداد لازم و به صورت تصادفی زمان سنجی شد و در خصوص نرخ ورود تریلرها نیز، براساس زمانهای ورود ثبت شده درسیستم و انتخاب تعداد نمونه ی تصادفی لازم، تصمیم گیری شد. پس از اجرای مدل ساخته شده و تایید اعتبار آن براساس اطلاعات ثبت شده در سیستم، سناریوهایی مبتنی بر گلوگاههای موجود در سیستم تخلیه و بارگیری ساخته شد. سپس زمانهای ماند تریلردر هرسناریوی پیشنهادی، با نتایج مدل اصلی مورد مقایسه قرار داده شد که 2 سناریو از 4 سناریوی پیشنهاد شده، دارای اختلاف معنادار با نتایج مدل اصلی در خصوص میزان کاهش در کل زمان ماند ومعطلی یک تریلر در سیستم بودند .دو سناریوی برتر به روش ارزش فعلی خالص مورد مقایسه و اقتصادی ترین راهکار به منظور کاهش زمان ماند و معطلی تریلره در انبار محصولات کارخانه ی ذوب آهن اصفهان انتخاب گردید.
علی اصغر اخوان بی تقصیر سعیده کتابی
امروزه تخصیص بودجه و اولویت بندی پروژه در هر سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ مخصوصاً اگر به این امر واقف باشیم که بودجه ی سازمان ها محدود و پروژه های متعددی مد نظر اجرا است. شهرداری نیز از این امر مستثنی نبوده و با توجه به اینکه سازمانی مردم نهاد است و با داشتن تعداد پروژه های بسیار زیاد، سعی در اخذ بهترین تصمیمات در حوزه ی تخصیص بودجه جهت ارائه ی بهترین خدمات به مردم دارد. به همین منظور تخصیص بودجه و اولویت بندی پروژه ها زمانی ارزشمندتر می شود که علاوه بر استفاده از جدیدترین و مناسب ترین مدل های تصمیم گیری؛ تمام معیارها و محدودیت های ممکن را در این تصمیم گیری ها مد نظر قرار گیرد. هدف از انجام این پژوهش ارائه ی مدلی به منظور تخصیص بهینه بودجه و اولویت بندی پروژه های عمرانی در شهرداری اصفهان به کمک تلفیقی از فنون تصمیم گیری چند معیاره بود. در این پژوهش معیارهای موثر بر اولویت بندی پروژه ها به کمک جستجو در اسناد، جستجو در پژوهش های پیشین، مصاحبه و پرسشنامه بدست آمد. در این پژوهش ابتدا پروژه های عمرانی تعیین شده سپس معیارهای موثر بر اولویت بندی پروژه های عمرانی مشخص و اهمیت هر معیار تعیین شد. در مرحله ی بعد به وسیله ی پرسش نامه ارزش هر پروژه در کل (از منظر تمام معیارها) بدست آمد و پس از آن، آرمان ها و محدودیت های شهرداری اصفهان مشخص شد. اطلاعات بدست آمده از مراحل قبل، در قالب مدل برنامه ریزی آرمانی فرموله گشت. این مدل در نهایت به وسیله ی نرم افزار lingo حل شد.
مهسا قندهاری محمد مدرس یزدی
چکیده ندارد.