نام پژوهشگر: علی اکبر فدایی تهرانی
فرید ثابت بهرام شریف نبی
نقش قارچ ها در کنترل نماتدهای انگل گیاهی به طور وسیع مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش، اثر آنتاگونیستی قارچ هایpaecilomyces lilacinus و isaria farinosa روی نماتد ریشه گرهی meloidogyne javanica در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای مورد بررسی واقع شد. با استفاده از نقوش کوتیکولی انتهای بدن ماده، مشخصات جوان سن دوم (j2) و استفاده از آغازگرهای اختصاصی، نماتد مورد شناسایی قرار گرفت. جدایه های قارچی هم با استفاده از مشخصات مرفولوژیک و آغازگرهای اختصاصی شناسایی شدند. در مطالعات آزمایشگاهی توانایی ریسه های جدایه های مختلف قارچی در آلوده کردن توده های تخم نماتد ریشه گرهی و اثر عصاره کشت تیمارهای قارچی روی مرگ و میر جوان سن دوم (j2) و جلوگیری از تفریخ تخم ها مورد بررسی واقع شد. به این صورت که، توده های تخم در حاشیه پرگنه قارچ در حال رشد روی محیط کشت آب-آگار قرار داده شد و درصد انگلی شدن تخم ها تعیین گردید. جهت مقایسه خاصیت نماتدکشی و جلوگیری از تفریخ تخم ها از محیط کشت مایع عصاره سیب زمینی-دکستروز استفاده و در صد مرگ و میر جوان سن دوم (j2) و تعداد تخم تفریخ شده در غلظت های استاندارد، 1- 10 و 2- 10 عصاره کشت قارچ در زمان های مورد نظر تعیین شد. آزمایش به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی اجرا شد. در شرایط گلخانه ای اثر p. lilacinus و i. farinosa روی فاکتورهای رشدی گیاه گوجه فرنگی و جمعیت نماتد مورد آزمون قرار گرفت، جهت این ارزیابی از مایه تلقیح قارچ رشد یافته روی دانه گندم و مخلوط شده با خاک سترون گلدان استفاده گردید. آزمایش به صورت طرح کاملا تصادفی اجرا شد و مقایسه میانگین های شاخص های رشدی و آلودگی گیاه گوجه فرنگی براساس آزمون lsd صورت گرفت. نتایج مطالعات آزمایشگاهی نشان داد، اثر جدایه های مختلف قارچ روی مرگ و میر جوان سن دوم (j2) و جلوگیری از تفریخ تخم های نماتد متفاوت بوده و جدایه 3 قارچ p. lilacinus موثرتر تشخیص داده شد. براساس نتایج آزمایشات گلخانه ای هم مشخص شد، جدایه 3 قارچ p. lilacinus کمترین آلودگی و بیشترین افزایش شاخص های رشدی گیاه گوجه فرنگی آلوده به نماتد را نشان می دهد، جدایه های 1 و4 هم تا حدی آلودگی ناشی از نماتد را کاهش دادند. جدایه های 3 ، 1 و 4 از قارچ p. lilacinus به ترتیب 65، 43 و 41 درصد جمعیت نماتد را کاهش دادند، که نشان از توانایی آن ها در کنترل موفق نماتد ریشه گرهی دارد.
عبداله جعفری علی اکبر فدایی تهرانی
یکی از بیماری های مهم سیب زمینی در بسیاری از مناطق کشت این محصول، جرب معمولی است. برای بررسی پراکنش و شناسایی گونه های عامل ایجاد این بیماری، طی سال های 1388 و 1389 از غده های سیب زمینی با علائم مختلف فرورفته، برجسته و سطحی و خاک مزارع سیب زمینی کاری استان چهار محال و بختیاری نمونه برداری و تعداد 55 جدایه باکتری جنس streptomyces جداسازی و خالص گردید. به منظور تشخیص جدایه ها، با استفاده از آزمون های فنوتیپی استاندارد، خصوصیات فنوتیپی جدایه ها تعیین گردید. آنالیز داده های حاصله و رسم درخت فیلوژنی با استفاده از نرم افزار ntsys-pc version 2.02، جدایه های مورد بررسی را در شش گروه فنوتیپی متمایز ساخت. مقایسه خصوصیات گروه های مذکور با خصوصیات فنوتیپی ذکر شده برای گونه های مختلف باکتری در منابع نشان دهنده شباهت زیاد جدایه های گروه اول به گونه-های s. stelliscabies و s. europaeiscabies بود. با این حال در تعداد معدودی از آزمون ها خصوصیات متفاوتی نشان دادند. جدایه های گروه دوم با کمترین تنوع، گونه s. scabies تشخیص داده شدند و هرچند از نظر رنگ اسپور با گروه اول متفاوت بودند ولی شباهت بسیار زیادی با گروه مذکور داشتند. جدایه های گروه سوم علیرغم واکنش متفاوت در تعدادی از آزمون ها، با گونه s. acidiscabies تشابه داشتند. جدایه های گروه چهارم نیز با وجود مشابهت به گونه های s. turgidiscabies و s. aurofaciens در تعدادی از آزمون ها با گونه های مذکور تفاوت نشان دادند. جدایه های گروه پنجم گروهی کاملاً متنوع بوده و بر اساس آنالیز داده های فنوتیپی به هیچکدام از گونه های معمول و شناخته شده باکتری عامل جرب شباهت نداشتند. جدایه های گروه ششم به گونه s. griseus شباهت داشتند ولی در تعدادی از خصوصیات متفاوت عمل کردند. از نظر پراکنش بیشترین فراوانی متعلق به گونه s. scabies بود که از نمونه های با علائم مختلف جرب جداسازی و گونه غالب استان تشخیص داده شد. گونه s. acidiscabies(گروه فنوتیپی سوم) و گونه های s. turgidiscabies و s. aurofaciens (گروه فنوتیپی چهارم) نیز با پراکنش منطقه ای نسبتاٌ وسیع به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند. گونه های s. turgidiscabies و s. scabies بطور همزمان از زخم های مختلف روی یک غده، از رقم اگریا جداسازی شد. از 55 جدایه بدست آمده، 46 جدایه بر روی گیاهچه تربچه بیماری زا بودند و علائمی مانند کاهش رشد یا کوتولگی، بافت مردگی یا نکروز و مرگ کامل گیاه ایجاد کردند. نتیجه آزمایش بیماری زایی 26 جدایه انتخابی از گروه های فنوتیپی مختلف روی سیب زمینی، بیماری زا بودن 22 جدایه روی این گیاه را نشان دادکه علائم مختلف جرب با شدت های متفاوت روی غده ها ایجاد شد. به منظور بررسی نقوش الکتروفورز پروتئین های سلولی، از 14 جدایه انتخابی ازگروه های فنوتیپی مختلف و دو استرین مرجع از گونه های s. acidiscabies و s. scabies اهدایی از بخش گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز، استخراج پروتئین و آزمون الکتروفورز عمودی انجام شد. آنالیز داده های حاصله و رسم درخت فیلوژنی با استفاده از نرم افزار ntsys-pc version 2.02، جدایه های مورد بررسی را در 5 گروه قرار داد. جدایه های گروه های فنوتیپی اول، دوم و سوم، در بررسی نقوش الکتروفورزی نیز مشابه گروه بندی فنوتیپی عمل نموده و در سه گروه مجزا قرار گرفتند. اما جدایه های سایر گروه های فنوتیپی، در مواردی مشابه و در مواردی هم متفاوت عمل کردند.
سودابه فتاحی علی اکبر فدایی تهرانی
چکیده پژمردگی فوزاریومی ناشی از قارچ ،fusarium oxysporum f.sp. phaseoli (fop) یکی از بیماریهای مهم لوبیا در بسیاری از مناطق تولید این محصول در سراسر دنیا میباشد. این بیماری از مناطق گرمسیر و نیمه گرمسیر قارههای اروپا، افریقا، امریکا و آسیا گزارش شده است. این بیماری از مناطق مختلف ایران نیز گزارش شده است. برای بررسی انتشار بیماری در چهارمحال و بختیاری، طی سالهای زراعی ???? و ???? در مجموع ??? نمونه مشکوک به بیماری از مناطق عمده لوبیاکاری استان جمع آوری شد. ??? جدایه قارچ از این تعداد نمونه به دست آمد که ?? جدایه متعلق به بودند. با مطالعه جزئیات خصوصیات fusarium و ??? جدایه قارچ متعلق به گونه هایی از جنس rhizoctonia جنس و ?? جدایه متعلق به گونه f.oxysporum (fo) ?? جدایه متع.....
اعظم سیروس نجف آبادی عبدالحسین جمالی زواره
چکیده استفاده از ترکیبات طبیعی گیاهان برای کنترل بیماری ها، بدلیل مزایایی که بر ترکیبات شیمیایی سنتزی دارند، مورد توجه و تحقیق قرار گرفته است. مطالعه مکانیسم های کنترل بیماری توسط عصاره های گیاهی نشان داده است که ترکیبات بیولوژیکی فعال موجود در آنها ممکن است، تأثیر مستقیم ضد میکروبی داشته باشند یا بعنوان محرک عمل کرده و با القاء مقاومت در گیاه میزبان منجر به کاهش توسعه بیماری شوند. در این پژوهش تأثیر پنج عصاره گیاهی در کنترل بیماری سفیدک پودری خیار و امکان القاء مقاومت در گیاه در برابر این بیماری بررسی شده است. از بین پنج عصاره آزمایش شده در گلخانه، عصاره استونی 5% فلفل و چغندر و عصاره متانولی 5% اسفناج و شلغم، در مقایسه با عصاره گیاه reynoutria sachalinensis که کاربرد تجاری در کنترل بیماری دارد، تأثیر نسبی در پیشگیری از بیماری سفیدک پودری خیار داشتند. از طرف دیگر، عصاره متانولی 5% شلغم، موثرترین عصاره در درمان بیماری بود و به اندازه قارچ کش پنکونازول در درمان بیماری موثر بود. همچنین آزمایش نشان داد که 24 ساعت قبل از تلقیح، بهترین زمان کاربرد عصاره های اسفناج و r. sachalinensisبرای کنترل بیماری است و کاربرد عصاره های فلفل و شلغم، 24 ساعت پس از تلقیح در کنترل بیماری موثرتر است. لذا درجه تأثیر عصاره ها، تحت تأثیر زمان کاربرد، فاکتورهای محیطی، غلظت و نوع حلال قرار می گیرد. از نظر کنترل سیستمیک بیماری، عصاره چغندر تأثیر نسبی داشت و عصاره های اسفناج و r. sachalinensis موثر نبودند. بعلاوه، از نظر ممانعت از تندش اسپور قارچ بیمارگر در سطح برگ تلقیح شده، عصاره اسفناج کمترین تأثیر را داشت و از نظر آماری در گروه شاهد قرار گرفت. در بوته خیار تیمار شده با عصاره اسفناج، با یا بدون تلقیح بیمارگر، فعالیت ویژه آنزیم ?-1و3- گلوکاناز بصورت موضعی افزایش یافت و در بوته تیمار شده با عصاره چغندر، با یا بدون تلقیح بیمارگر، فعالیت این آنزیم بصورت سیستمیک افزایش یافت. با توجه به مجموع نتایج، بنظر می رسد که کنترل بیماری توسط عصاره برگ اسفناج از طریق القاء مقاومت در گیاه باشد و احتمالاً افزایش فعالیت آنزیم ?-1و3-گلوکاناز در این مقاومت نقش دارد. از طرف دیگر، گرچه بخشی از کنترل بیماری توسط عصاره چغندر می تواند ناشی از خاصیت قارچ کشی باشد، اما با توجه به کنترل بیماری در برگ دوم که دور از تماس مستقیم عصاره است، احتمالاً نقش القاء مقاومت گیاه در کنترل بیماری نیز قابل توجه است، و همراه بودن کنترل بیماری در برگ دوم با افزایش فعالیت آنزیم ?-1و3- گلوکاناز در این برگ، احتمال دخالت این آنزیم در القاء مقاومت به بیماری را تقویت می کند.
فاطمه سهرابی علی اکبر فدایی تهرانی
نماتدهای انگل گیاهی، به ویژه نماتدهای ریشه گرهی (meloidogyne spp.) سهم زیادی در کاهش عملکرد گیاه گوجه-فرنگی بر عهده دارند. استفاده از هر یک از روش های مدیریتی موجود برای کنترل این نماتدها نیز با محدودیت هایی روبرو می باشد. همزیستی میکوریزایی یکی از شناخته شده ترین روابط همزیستی موجود در کره زمین است که به دلیل ایفای نقش مثبت در تأمین نیازهای آبی، تغذیه ای و افزایش رشد و سلامت گیاهان، از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. میکوریز های داخلی از جمله عواملی هستند که می توانند روی جمعیت نماتد ریشه گرهی اثر بگذارند. جهت ارزیابی اثرات متقابل قارچ های میکوریز آربوسکولار و نماتد ریشه گرهی در گو جه فرنگی از دو گونه قارچ میکوریز آربوسکولارglomus mosseae و intraradices glomus و نماتد ریشه گرهی meloidogyne javanica استفاده شد. پس از تکثیر قارچ های مذکور روی شبدر سفید و تکثیر نماتد روی گوجه فرنگی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانه انجام شد. سنجش اثرات قارچ ها روی بیماری زایی و خسارت نماتد با استفاده از شاخص های رشدی گیاه و پارامترهای رشد و نموی نماتد و ارزیابی اثرات نماتد روی قارچ های میکوریز بر اساس پارامترهای رشد و نموی قارچ انجام شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده افزایش رشد بخش های مختلف گیاه و هم چنین کاهش بیماری زایی و خسارت نماتد ریشه گرهی در اثر حضور قارچ های میکوریز بود. به منظور بررسی حد تأثیر قارچ های مذکور، حضور آن ها در سطوح مختلف جمعیت نماتد نیز در آزمایشات جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل موید توانایی بالای قارچ های میکوریز در کنترل سطوح مختلف جمعیت نماتد بود. مطالعات هیستوپاتولوژیکی نیز نشان دهنده تأثیر مثبت قارچ های میکوریز آربوسکولار در کاهش خسارت نماتد ریشه گرهی بود. به منظور بررسی مکانیسم های درگیر در روابط متقابل قارچ میکوریز و نماتد ریشه گرهی، میزان تولید آنزیم کیتیناز در مراحل مختلف ارزیابی شد. نتایج نشان داد که قارچ های میکوریز از طریق تحریک تولید آنزیم کیتیناز باعث کاهش خسارت نماتد می گردند. این اثر می تواند مستقیماً ناشی از تجزیه کیتین موجود در پوسته تخم نماتد و ممانعت از تکامل آن باشد و یا به طور غیر مستقیم با فعال کردن مکانیسم های دفاعی گیاه از حمله و توسعه نماتد ممانعت به عمل آید. با توجه به نتایج حاصل از این بررسی و نتایج آزمایشات مشابه، قارچ های میکوریز آربوسکولار قادر به محدود کردن بیماری زایی نماتد ریشه گرهی و کاهش خسارت نماتد می باشند. بنابراین امکان موفقیت در استفاده از آن ها به عنوان عوامل بیوکنترل نماتد ریشه گرهی بالا می باشد.
المیرا هادی علیجانوند علی اکبر فدایی تهرانی
چکیده نماتدهای آزادزی خاک به دلیل حضور در تمامی زیستگاه ها، اندازه کوچک و تنوع فراوان از اهمیت بوم شناسی بالایی برخوردار هستند و راسته dorylaimida در بین گروه های مختلف این نماتدها به دلیل تنوع و جمعیت بالا در خاک، اهمیت خاصی دارد. نماتدهای بالاخانوادهdorylaimoidea علاوه بر اهمیت اکولوژیک به واسطه نفشی که در کنترل عوامل بیماریزای خاکزی دارند، حائز اهمیت می باشند. به منظور بررسی ریخت شناسی و ریخت سنجی نماتدهای بالاخانواده dorylaimoidea در طول سال های 1388 تا 1390 بیش از 200 نمونه خاک، از مناطق مختلف استان چهارمحال و بختیاری جمع آوری شد. نماتدها به روش سانتریفیوژ و الک استخراج شدند. نماتدهای استخراج شده به روش تکمیل شده دگریس (1969) تثبیت و به گلیسرین منتقل گردیدند. پس از تهیه اسلایدهای دائمی، با استفاده از میکروسکوپ نوری مجهز به لوله ترسیم خصوصیات ریخت سنجی نماتدها مورد مطالعه قرار گرفتند و شکل قسمت های مختلف بدن ترسیم و اندازه گیری های لازم انجام شد. سپس با استفاده از خصوصیات مذکور جنس ها و گونه های نماتدهای جدا شده شناسایی شدند. مشخصات و اندازه کلیه گونه ها، با شرح اصلی گونه و گزارشات متعدد آنها که از نقاط مختلف دنیا صورت گرفته بود، مقایسه شد و وجوه تشابه و موارد اختلاف هر گونه با شرح اصلی آن و گونه های نزدیک به آن مورد بحث قرار گرفت. در این بررسی 16 گونه از 7 جنس نماتدهای بالاخانواده dorylaimoidea متعلق به چهار خانواده dorylaimidae،apocelaimidae ، qudsianematidae و longidoridae شناسایی شدند، که نام علمی گونه ها به شرح زیر می باشد: 1-mesodorylaimus litoralis loof, 1969 2-m. vulneratus andrassy, 1986 3-m. graciosus andrassy, 1986 4-m. pseudobastiani loof, 1969 5-m. ibericus abolafia & pena-santiago, 1997 6-ecumenicus monohystera thorne, 1974 7-thonus cylindricus thorne, 1974 8-eudorylaimus spaulli loof, 1975 9- e. subdigitalis tjepkema, 1971 10- e. sabulophilus tjepkema, 1971 11-discolaimus bicorticus furstewnberg & heynse, 1966 12- d. agricolus sauer & annells, 1985 13- aporcelaimellus obuscurus heyns, 1965 14-a. adoxus tjepkema, 1971 15-a. insignis baqri & khera, 1975 16-xiphinema index thorne & allen, 1951 گونه های شماره 2، 3، 4، 5، 7، 8، 10، 12، 13، 14و 15 برای اولین بار از ایران گزارش می شوند.
سیده فاطمه هاشمی علی اکبر فدایی تهرانی
پوسیدگی های نرم سیب زمینی از جمله بیماری های مخرب این محصول در بسیاری از مناطق کشت آن به شمار می روند. باکتری ها بهویژه اعضای جنس pectobacterium از جمله مهمترین عوامل ایجاد بیماری در سیب زمینی هستند که بهواسطه داشتن آنزیم های پکتولیتیک مختلف توان تخریب ساختمان های نگهدارنده (تیغه میانی) در بافت های گیاهی و در نتیجه پوسیدگی نرم را دارند .طیف وسیع آنزیم های پکتولیتیک و ژن های کدکننده آنها همراه با سایر ژن های بیماری زا، باعث گستردگی خسارت این باکتری ها شده است. از خصوصیات بیوشیمیایی و توالی ژن های کدکننده آنزیم های پکتولیتیک می توان جهت شناسایی و تفکیک گونه ها و جمعیت های این باکتری استفاده کرد. به این منظور از حدود 200 نمونه با علائم پوسیدگی نرم و ساقسیاه جمع آوری شده از مزارع (در مراحل کاشت، داشت و برداشت) و انبارهای مختلف سیبزمینی در استان چهارمحال و بختیاری، با توجه به خصوصیات مرفولوژیکی حدود 41 جدایه باکتری بهدست آمد که با آزمایشات بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی و بیماریزایی 32 جدایه pectobacterium carotovorum تشخیص داده شدند. برای تأیید شناسایی از ژن پکتاتلیاز (ناحیه معروف به pel) اختصاصی گونه نیز استفاده شد. بدین ترتیب که با استفاده از آغازگرهای اختصاصی y1 و y2 در واکنش زنجیرهای پلیمراز در تمامی جدایهها قطعه 434 جفت بازی تکثیر گردید. برای مقایسه جدایه های مختلف نیز از توالی همین قطعه تکثیر شده استفاده شد. به این منظور، محصول pcr تکثیر شده، با 5 آنزیم برشی (haeii، hpaii، alui، sau3ai و hhai) به مدت 4 ساعت هضم گردید و محصول حاصل با الکتروفورز روی ژل آگارز 3% تفکیک شد. آنالیز الگوهای برش ایجاد شده بهوسیله نرم افزار 2.21 ntsys-pc انجام شد و جدایه های مورد بررسی را در 5 گروه تفکیک کرد. اعضای گروه اول و دوم از نظر رشد در °c37، رشد ضعیف روی محیط حاوی آلفا متیل دیگلوکوزاید و توانایی استفاده از قندهای مورد آزمایش به زیرگونهp.carotovorum subsp. carotovorum شباهت داشتند. اعضای گروه سوم و چهارم به علت عدم توانایی رشد در °c37 و تولید کلنیهای قرمز در محیط حاوی آلفا متیل دیگلوکوزاید مشابه زیرگونهp.carotovorum subsp. atrosepticum بودند. گروه پنجم نیز خصوصیات حدواسط با مشخصات زیرگونهp.carotovorum subsp. carotovorum وp.carotovorum subsp atrosepticum را داشتند این گروه بندی نشان دهنده تنوع زیاد جمعیت های این گونه در استان میباشد که باید جهت برنامه ریزی برای مدیریت بیماری های ناشی از این باکتری ها مورد توجه قرار گیرد. نه جدایه دیگر هر چند از بعضی جهات مشابه dickeya spp بودند ولی از نظر سایر خصوصیات با جنس مذکور تفاوت داشتند.
فاطمه ابن علی سامانی کامکار جایمند
چکیده اهمیت و ارزش گیاهان دارویی در طول تاریخ و آثار دارویی و شفا بخشی این گیاهان از مباحث آشکار در پزشکی است. عمده استفاده ی این گیاهان از گذشته تاکنون در درمان بیماری های جسمی و روحی بوده است. در عصر کنونی با توجه به توسعه روز افزون علوم کشاورزی و سفارشات گسترده بازارهای جهانی و با توجه به مضرات داروهای شیمیایی و اقبال عمومی برای استفاده از داروهای گیاهی در درمان بیماری ها، کشت و کار این گیاهان روند رو به توسعه ای را نشان می دهد. گیاهان دارویی در حال حاضر از جمله گیاهان اقتصادی و درآمد زا محسوب می شوند و به جهت داشتن مواد بیوشیمیایی هر چند به مقادیر جزئی اما فعال و مفید، به طور گسترده در داروسازی مورد استفاده قرار می گیرند. در کشور ایران گیاهان دارویی به طور خودرو در اکثر مراتع وجود دارند و از منابع غنی و ارزشمند کشور محسوب می شوند و با توجه به بازارهای تجارت جهانی این گیاهان، کشور ما می تواند به عنوان یکی از صادر کنندگان این محصولات پر ارزش باشد . در این تحقیق حساسیت گیاهان دارویی بادرنجبویه و زیره سبز نسبت به نماتد مولد گره ریشه، meloidogyne javanica و تاثیر نماتد مذکور بر روی برخی ترکیبات دارویی گیاهان حساس به نماتد مورد بررسی گرفت. طی سال-های 1389-1388 تعدادی ریشه ی آلوده به نماتد ریشه گرهی از استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری جمع آوری گردید. به منظور شناسایی گونه نماتد و تکثیر انبوه، از هر نمونه، ریشه حاوی گره درون تشتک پتری حاوی آب مقطر سترون قرار داده شد. سپس در گلخانه، در مجاورت ریشه نشاهای 4-2 برگی گوجه فرنگی رقم (rutgers) شیاری ایجاد و یک کیسه تخم در کنار آن قرار داده شد. بعد از گذشت 70- 60 روز ریشه گیاهان به منظور شناسایی گونه نماتد مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور از روش های ریخت شناسی و نشانگرهای مولکولی استفاده شد و با توجه به الگوی خطوط شبکه کوتیکولی انتهای بدن ماده های بالغ، تکثیر باند 670 و 1600 جفت بازی از dna استخراجی از تخم، گونه m. javanica شناسایی گردید. وضعیت میزبانی در گیاه بادرنجبویه و زیره سبز، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با پنج تکرار بررسی گردید و پس از 30 روز از زمان کاشت، تعداد 5000 تخم و لارو نماتد m. javanica در 2 کیلوگرم خاک اطراف ریشه ی این گیاهان تلقیح گردید. 60 روز پس از تلقیح، ریشه گیاهان از گلدان خارج و پس از بررسی شاخص های نماتدی مانند تعداد گال، تعداد تخم و تعداد لارو در خاک و هم چنین با توجه به فاکتور تولید مثلی (rf)، زیره سبز نسبت به این گونه نماتد مقاوم و بادرنجبویه حساس تشخیص داده شدند. پس از مشخص شدن وضعیت میزبانی، به منظور بررسی اثر سطوح متفاوت جمعیت اولیه نماتد روی گیاه حساس، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی طراحی گردید. 100 روز پس از تلقیح، داده های به دست آمده از شاخص های اندازه گیری شده با نرم افزار آماری sas مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت و میانگین ها به وسیله آزمون دانکن چند دامنه ای در سطح احتمال 1% مقایسه شدند. نتایج به دست آمده، نشان دهنده ی کاهش میانگین شاخص های رشدی گیاه به جز وزن تر و وزن خشک ریشه با افزایش مایه تلقیح اولیه بود. تجزیه اسانس بادرنجبویه نمونه شاهد و تیمار توسط دستگاه (gc/ms) صورت پذیرفت. نتایج تجزیه و مقایسه ترکیبات شیمیایی برگ های سالم و آلوده حاکی از کاهش برخی ترکیبات شیمیایی، عدم تغییر برخی ترکیبات، حضور بعضی ترکیبات شیمیایی فقط در نمونه شاهد و افزایش ترکیبات شیمیایی terpinene-?، trans-carveol، (z)-caryophyllene، -humulene? ، carophyllene oxide و dihydro citronellol acetate می باشد. با توجه به افزایش غلظت ترکیبات دارویی مذکور در برگ های آلوده نسبت به برگ های سالم، انتظار می رود این گونه نماتد به عنوان عامل القا کننده ترکیبات مذکور در گیاه آلوده باشد. این ترکیبات در گیاه نقش دفاعی داشته و جز متابولیت های ثانویه و به لحاظ دارویی نیز برای انسان حائز اهمیت می باشند. کلمات کلیدی: بادرنجبویه، زیره سبز، meloidogyne javanica ، ترکیبات شیمیایی.
اکرم عبداللهی علی اکبر فدایی تهرانی
یکی از عوارض مهم زندگی شهرنشینی و صنعتی تولید فاضلاب و ضایعات مواد مصرفی است که باید به طریقی به چرخه مواد مورد نظر برگردند. در این میان پساب و لجن فاضلاب حاصل از تصفیه فاضلاب ها از اهمیت زیادی برخوردارند. یکی از راه های بازگشت محصولات اخیر به چرخه مواد استفاده آنها به منظور آبیاری و تغذیه گیاهان است. به همین علت به عنوان منابع آبی و کودی ارزان قیمت مورد توجه قرار گرفته اند. از طرف دیگر نماتدهای انگل گیاهی خصوصاٌٌ نماتد ریشه گرهی meloidogyne javanica خسارت زیادی را به اغلب محصولات کشاورزی وارد می سازد. در این تحقیق تاثیر مصرف پساب و لجن فاضلاب بر جمعیت نماتد ریشه گرهی در گوجه فرنگی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تأثیر نسبت های مختلف پساب در آب آبیاری (0، 25، 50، 75 و 100% پساب) و نسبت های مختلف وزنی لجن در خاک بستر (0، 4،8 ،15و 25 %لجن در خاک بستر) روی بیماری زایی نماتد ریشه گرهی و خسارت به گوجه فرنگی ارزیابی گردید. آزمایش های پساب و لجن به صورت طرح کاملاٌ تصادفی با شش تکرار در شرایط گلخانه به صورت جداگانه انجام شد. ارزیابی نتایج 90 روز پس از تلقیح گیاهان با نماتد و با استفاده از شاخص های رشدی گیاه، میزان عناصر غذایی، پارامترهای رشد و نموی نماتد و محاسبه فاکتور تولیدمثل (rf =pf/pi) صورت گرفت. از تغییرات سلولی و بافتی ایجاد شده (اندازه و تعداد سلول غول آسا) نیز استفاده شد. نتایج به دست آمده موید تاثیر مثبت پساب در افزایش میزان رشد طولی گیاه بود ولی اثر کمتری روی پارامترهای رشد و نموی نماتد ریشه گرهی داشت کاربرد نسبت های مختلف لجن فاضلاب در خاک، علاوه بر تاثیر چشم گیر بر رشد گوجه فرنگی آلوده به نماتد، اثر کاهنده روی شاخص های رشد و نموی نماتد داشت، به نحوی که با افزایش نسبت لجن فاضلاب تعداد گال، توده تخم و تخم در توده تخم کاهش قابل ملاحظه ای نشان داد. آبیاری با پساب و استفاده از لجن فاضلاب سبب افزایش میزان نیتروژن، فسفر، کلسیم و منیزیم در اندام هوایی گوجه فرنگی تلقیح شده با نماتد meloidogyne javanica می گردد در حالی که تغییرات میزان پتاسیم بسیار اندک بود. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که لجن فاضلاب و پساب با تأمین مواد غذایی سبب بهبود شاخص های رشد و نموی گیاه آلوده به نماتد ریشه گرهی می شود. افزایش مذکور احتمالا موجب بالا رفتن تحمل گیاه در برابر حمله نماتد و کاهش خسارت ناشی از آن می گردد.
مهسا رستمی مهران عربی
امروزه روش های سازگار با محیط زیست جهت مهار نماتدهای ریشه گرهی با هدف کاهش اثرات خطرناک سموم شیمیایی از جمله تهدید سلامت بشر، آلودگی محیط زیست، از بین بردن موجودات غیر هدف و پیدایش عوامل بیماری زای مقاوم یک اولویت می باشد. در این راستا استفاده از پتانسیل ضد میکروبی فرآورده های کرم خاکی طی سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش فرآورده های جامد (ورمی کمپوست) و مایع (ورم تی، ورمی-واش، مایع سلومی) کرم خاکی eisenia foetida علیه نماتد ریشه گرهی meloidogyne javanica در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای بر رقم beit alpha 902 خیار و رقم فلات گوجه فرنگی با 4 تکرار مورد آزمایش قرار گرفت. بر اساس اطلاعات بدست آمده از داده های آزمایشگاهی، به ترتیب ورم تی، مایع سلومی و ورمی واش دارای بیش ترین تاثیر بر ممانعت از تفریخ تخم و به ترتیب مایع سلومی ، ورمی واش و ورم تی دارای بیشترین تاثیر بر مرگ و میر لاروها (j2) می باشند. تیمارهای ورمی کمپوست، ورمی کمپوست+ورم تی 10?، ورمی کمپوست+ورمی واش10?، ورمی واش100%، ورم تی10?، ورم تی 100?، مایع سلومی 10? و آب (به عنوان تیمار بدون تاثیر فرآورده های مشتق شده از کرم خاکی) انتخاب شده اند. با افزودن این فرآورده ها به گلدان های حاوی گیاهان خیار و گوجه فرنگی مشخص شد این فرآورده ها تاثیر مثبتی بر رشد گیاهان و کنترل جمعیت نماتد ریشه گرهی گذاشته اند. بهترین ترکیبات برای کنترل بیماری با توجه به میزان شاخص گال، فاکتور تولید مثلی و تعداد لارو موجود در خاک، ورمی کمپوست به همراه ورم تی 10 درصد و ورم تی 100% می باشند و بیش ترین میزان رشد گیاه مربوط به تیمار ورمی کمپوست همراه با ورمی واش است. نتایج نشان دهند ی این است که، ورمی کمپوست علاوه بر اصلاح کیفیت خاک سبب کنترل خسارت ناشی از این نماتد شده و همراه شدن آن با فرآورده های مایع کرم خاکی باعث هم افزایی تاثیر این فرآورده ها شده است. نتایج کلی این تحقیق حاکی از پتانسیل بالای فرآورده های کرم خاکی در کنترل زیستی نماتدهای ریشه گرهی می باشد.
سعید نوروزی محمود رضا تدین
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر ذرات نانو بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی، مورفولوژیکی، عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه باقلا می باشد. به همین منظور آزمایشی در سال 1390 در یک مزرعه تحقیقاتی واقع در استان کهگیلویه و بویر احمد، شهرستان چرام اجرا شد. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد و تیمارهای آزمایشی شامل تلقیح بذر باقلا با باکتری و عدم تلقیح آن و سه تیمار نانو ذره (نانوتیوب کربنی چند جداره، نانو روی و نانو نقره) در چهار غلظت از هر نانو ذره (100، 200، 300 میلی گرم بر لیتر و شاهد) بودند. آزمایش به دو شکل پژوهش مزرعه و آزمایشگاه (پتری دیش) انجام گرفت. تیمارهای کشت آزمایشگاهی نیز شامل سه تیمار نانو ذره (نانوتیوب کربنی چند جداره، نانو روی و نانو نقره) در چهار غلظت از هر نانو ذره (100، 200، 300 میلی گرم بر لیتر و شاهد) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. صفاتی از قبیل درجه روز رشد، اندازه گیری وزن تر و خشک و طول ریشه و اندام هوایی، گره بندی باکتری ریزوبیوم ریشه و تعداد گره های باکتری ریزوبیوم، شاخه های جانبی، شاخص سطح برگ، نسبت سطح برگ، وزن تر و خشک برگ، سرعت رشد محصول، تعداد گل، تعداد غلاف در هر بوته، تعداد دانه در هر غلاف، اندازه گیری میزان کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئیدها، وزن صد دانه، پروتئین بذر، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه وضریب برداشت و در کشت آزمایشگاهی صفاتی از قبیل درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، سرعت نسبی جوانه زنی، میانگین زمان جوانه زنی و زمان رسیدن به 50% جوانه زنی، جوانه زنی نسبی بذر، درصد شاخص مقاومت ریشه و درصد شاخص جوانه زنی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که نانو ذرات مورد استفاده، از طریق برگ جذب شده و تیمار نانو نقره در پژوهش مزرعه ای فقط سبب افزایش میزان پروتئین دانه تحت تیمار تلقیح باکتری ریزوبیوم تحت غلظت 300 میلی گرم بر لیتر نانو نقره شد و در صفات آزمایشگاهی تأثیر منفی داشت. نانوتیوب کربن چند جداره و نانو روی با توجه به شرایط آزمایش، اثرات مثبت و منفی داشتند. اما به طور کلی نتایج در شرایط کشت مزرعه، به تأثیر مثبت تیمار تلقیح باکتری ریزوبیوم تحت غلظت 200 پی پی ام نانوتیوب کربنی چند جداره بر صفات تعداد گره های ریزوبیومی، شاخص سطح برگ، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه، عملکرد دانه، میزان کلروفیل a و کارتنوئیدها اشاره دارد که بهتر از سایر غلطت ها و تیمارهای مواد نانویی اعمال شده بود.
الهام ظفری عبدالرحمن محمد خانی
توت فرنگی با نام علمی ananassa duch× fragaria یک گیاه علفی دائمی از خانواده rosaceae و از زیر خانواده rosoidae می باشد. کیفیت توت فرنگی به ظاهر میوه (رنگ، اندازه، شکل، وجود یا عدم وجود عیب)، سفتی بافت، طعم و ارزش غذایی آن بستگی دارد که همه این شاخص ها به شرایط میوه در زمان برداشت و تغییرات ایجاد شده در طول دوره پس از برداشت بستگی دارد. توت فرنگی به دلیل تنفس بالا، مقدار آب زیاد، فعالیت متابولیکی بالا و تولید سریع رادیکال های آزاد توسط سلول ها و حساسیت به پوسیدگی های میکروبی و قارچی خصوصا" کپک خاکستری حاصل از botrytis cinerea، یکی از میوه های بسیار فسادپذیر بوده و طول عمر پایینی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی بررسی اثر اسانس های گیاهان دارویی پونه و ترخون، ژل گیاه دارویی آلوئه ورا و پلی آمین پوترسین بر عمر پس از برداشت و کیفیت آن و همچنین تاثیر این ترکیبات روی قارچ عامل پوسیدگی خاکستری ناشی از قارچ بوتریتیس سینرا (botrytis cinerea) میوه توت فرنگی رقم کاماروسا می باشد. هر دو آزمایش به صورت کاملا" تصادفی در سال 1391 در آزمایشگاه تخصصی علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد انجام شده است. نتایج آزمایش درون شیشه ای نشان داد که کلیه تیمارها در بازدارندگی از رشد قارچ موثر بوده است. در روش مخلوط با محیط کشت، غلظت های 800 و 1200 پی پی ام اسانس های پونه کوهی و ترخون بیشترین بازدارندگی (100 درصد) را داشته اند و در روش دیسک کاغذی ترخون 1200 پی پی ام بیشترین ممانعت از فعالیت قارچ botrytis cinerea را داشته است. نتایج آزمایش دوم نیز نشان داد که در ژل آلوئه ورا و پوترسین بهترین کیفیت ظاهری و سفتی بافت نسبت به شاهد مشاهده می شود. بالاترین درصد مواد جامد محلول و شاخص رسیدگی در شاهد مشاهده می شود.مقدار ویتامین ث در غلظت های بالای پوترسین (2/1 و 8/1 میلی مولار) حفظ شده است. میزان آنتوسیانین در غلظت بالای پونه کوهی (1200 پی پی ام) بالاترین مقدار بوده است. به طورکلی برای کنترل قارچ botrytis cinerea کلیه تیمارها در هر دو روش موثر بوده اند. در مورد افزایش عمر انبارمانی و خصوصیات کیفی، استفاده از پوترسین و ژل آلوئه ورا بهتر از سایر تیمارها بوده است. البته تیمارهای اسانس ترخون و پونه هم نسبت به شاهد بهتر بوده اند اما به نظر می رسد که غلظت ها نامناسب بوده اند و بهتر است غلظت های کمتر از 400 پی پی ام استفاده شود.
مینا واحدی هفشجانی علی اکبر فدایی تهرانی
امروزه بیش از 80 درصد فعالیت های کشاورزی در جهان با تولید غذا ارتباط مستقیم دارد. سیب زمینی یکی از منابع مهم تولید غذایی انسان است که بخش قابل توجهی از تولید سالانه آن توسط عوامل بیماریزای گیاهی از بین می رود. جرب معمولی سیب زمینی که توسط چندین گونه از جنسstreptomyces ایجاد می شود و نماتدهای ریشه گرهی متعلق به جنسmeloidogyne از مهمترین عواملی هستند که خسارت زیادی به سیب زمینی وارد می سازند. در این تحقیق یرهمکنش باکتری عامل جرب معمولی و نماتد ریشه گرهی روی سیب زمینی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا در شرایط گلخانه و بصورت طرح کاملاٌ تصادفی در شش تکرار، باکتری و نماتد در زمان های مختلف به سیب زمینی تلقیح و چهار ماه بعد شدت بیماری زایی و خسارت آنها روی محصول ارزیابی گردید در آزمایش دوم اثر جمعیت های مختلف نماتد بر بیماریزایی باکتری مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین نتایج حاصل، نشان دهنده تفاوت معنی دار اغلب شاخص های رشدی (طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک ساقه، ریشه و غده) بین تیمارهای مختلف بود. بدین ترتیب که حضور نماتد در تمام تیمارها باعث کاهش معنی دار در شاخص های رشدی نسبت به شاهد (عدم حضور نماتد) گردید. بیشترین کاهش شاخص های رشدی در مایه زنی همزمان نماتد ریشه گرهی m. javanica و باکتری عامل جرب معمولیs. scabies ایجاد شد. نتایج آزمایش دوم نیز بیانگر افزایش درصد زخم ناشی از باکتری به موازات افزایش جمعیت نماتد بود
مهسا صحرانشین سامانی علی اکبر فدایی تهرانی
نماتدهای ریشه گرهی (meloidogyne spp.) از مهمترین نماتد های انگل گیاهی هستند که به طیف وسیعی از گیاهان از جمله درختان بادام خسارت وارد می سازند. با توجه به کارایی پایین اغلب روش های کنترل و یا خطرات زیست محیطی ناشی از استفاده از سموم شیمیایی، شناسایی و استفاده از پایه های مقاوم به بیماری، بعنوان یکی از اقتصادی ترین و بی خطر ترین روش های مدیریتی، بویژه در مورد درختان میوه پیوندی، مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. از طرف دیگر تأثیر پذیری عکس العمل گیاهان پیوندی نسبت به عوامل بیماری زا، از برهمکنش پایه و پیوندک به اثبات رسیده است. در این تحقیق به منظور بررسی عکس العمل ارقام و پایه های مختلف بادام نسبت به نماتد ریشه گرهیmeloidogyne javanica از پایه های gf677، gn15، هلو، هیبرید هلو × بادام شورابی1 و هیبرید هلو × بادام شورابی2 و ارقام پیوندی سفید و مامایی استفاده شد. آزمایش در دو بخش جداگانه و به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در شرایط گلخانه انجام شد. در آزمایش اول به منظور بررسی واکنش ارقام پیوندی (سفید و مامایی) روی پایه های مختلف (gf677، gn15، هلو و هیبرید هلو × بادام شورابی1) به نماتد مذکور، مایه زنی با نماتد قبل از انجام پیوند صورت گرفت. در آزمایش دوم، مایه زنی با نماتد، بعد از پیوند ارقام روی پایه های مختلف (gf677، gn15، هیبرید هلو × بادام شورابی1و هیبرید هلو × بادام شورابی2) انجام شد و تأثیر برهمکنش بین پایه و پیوندک بر واکنش گیاه نسبت به نماتد مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی نتایج سه ماه پس از مایه زنی و با استفاده از شاخص های رشدی گیاهان پیوندی و شاخص های رشد و نموی نماتد صورت گرفت. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری sas و mstatc تجزیه و تحلیل گردید. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین نتایج حاصل نشان داد که به جز gn15، سایر پایه های مورد بررسی به نماتد حساس می باشند. نماتد کاهش معنی داری در شاخص های رشدی پیوندک روی پایه gn15 ایجاد نکرد. مقایسه شاخص های رشدی دو رقم پیوندی روی پایه های مختلف نشان دهنده تأثیر مثبت خصوصیات مطلوب رشدی رقم پیوندی مامایی روی تحمل نسبی برخی از پایه های مورد آزمایش از جمله هیبرید محلی هلو × بادام شورابی بود. نتایج آزمایش دوم نیز تأیید کننده این مطلب بود. در بین پایه های حساس به حمله نماتد (gf677، هیبرید محلی هلو × بادام شورابی1 و 2)، رشد پیوندک روی پایه هیبرید محلی هلو × بادام شورابی 2 نسبت به دو پایه دیگر بیشتر بود به نحوی که بعضی از شاخص های رشدی مشابه پایه غیرحساس gn15 بود. اثر متقابل بین پیوندک پر رشد مامایی و پایه های قوی هیبرید محلی هلو × بادام شورابی 1و 2 باعث تحمل خسارت ناشی از حمله نماتد شد. نتایج این بررسی نشان دهنده توانایی تحمل هیبریدهای بادام × هلو و مقاومت gn15 به نماتد ریشه گرهیmeloidogyne javanica بود.
الهام روستایی پور علی اکبر فدایی تهرانی
در حال حاضر بیش از 80 درصد فعالیت های کشاورزی در جهان در ارتباط مستقیم با تولید غذای بشر صورت می گیرد. سیب زمینی یکی از منابع مهم تأمین کننده غذای انسان است که بخش قابل توجهی از تولید سالیانه آن توسط عوامل بیماری زای گیاهی از بین می رود. جرب معمولی سیب زمینی که توسط چندین گونه از جنس streptomyces ایجاد می شود از جمله بیماری های باکتریایی مهم سیب زمینی به شمار می آیند. در این تحقیق عکس العمل تعدادی از ارقام سیب زمینی نسبت به باکتری عامل جرب معمولی سیب زمینی غالب در استان چهارمحال و بختیاری (streptomyces scabies) ارزیابی گردید. بدین منظور پس از جداسازی و شناسایی گونه شایع باکتری در منطقه، واکنش نه رقم سیب زمینی که سطح زیر کشت بیشتری را در مناطق را به خود اختصاص دادند، در شرایط گلخانه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت، ارزیابی با استفاده از خصوصیات کمی و کیفی گیاه و شاخص های بیماری زایی باکتری انجام شد. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین نتایج حاصل، نشان دهنده تفاوت معنی دار در بسیاری از شاخص های رشدی (طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک ساقه و ریشه، غده)، کیفی (درصد ماده خشک، نشاسته و قند) و بیماری زایی (درصد علائم جرب روی غده، درصد غده های آلوده و جمعیت باکتری در خاک) در ارقام مورد بررسی بود. با این حال میزان تأثیر باکتری بر شاخص های مذکور متفاوت بود. به نحوی که اثر باکتری روی شاخص هایی همچون طول و وزن تر و خشک اندام های هوایی بسیار کم و تأثیر آن روی شاخص هایی چون وزن غده، درصد ماده خشک و نشاسته بیشتر بود. شدت علائم اسکب و جمعیت باکتری نیز در بعضی ارقام مثل اگریا بالا و ارقامی همچون سانته بسیار پایین بود. واکنش متفاوت ارقام به بیماریزایی باکتری با تعدادی از خصوصیات فیزیکوشیمیایی رقم (ترکیب شیمیایی غده، ضخامت پریدرم و آرایش عدسک ها) در ارتباط بود.
مریم فیاض علی اکبر فدایی تهرانی
نماتدهای ریشه¬گرهی (meloidogyne spp) از جمله عوامل بیماریزای بسیار مهم هستند که خسارت زیادی به محصولات کشاورزی وارد می سازند. به همین دلیل روش های متعددی (تناوب زراعی، ارقام مقاوم و ترکیبات شیمیایی) برای کنترل آنها بکار گرفته شده است. کنترل ناقص، هزینه بالا و یا مشکلات زیست محیطی (ترکیبات شیمیایی) بعضی از این روش ها توجه محققان را به استفاده از روش¬های غیر شیمیایی همچون استفاده از گیاهان و فرآورده¬های گیاهی برای مدیریت این نماتدها معطوف کرده است. برای بررسی فعالیت ضد نماتدی تعدادی از گیاهان خانواده نعناع در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه¬ای، از سه گیاه دارویی آویشن باغی (thymus vulgaris)، مرزه (saturea hortensis)و زوفا (hyssopus officinalis) استفاده شد. در بررسی های آزمایشگاهی اثر تأثیر غلظت¬های مختلف (0، 1، 5، و 10 درصد) انواع عصاره¬ها (متانولی، استونی و آبی) و غلظت¬های مختلف (0-500- 1500 میلی گرم در لیتر) اسانس¬ها سه گیاه دارویی، بر تفریخ تخم و مرگ و میر لاروها (j2) ارزیابی گردید. نتایج حاصل موید اثرات مثبت عصاره¬های متانولی، استونی و آبی و نیز اسانس گیاهان مذکور بر ممانعت از تفریخ تخم و مرگ و میر لارو سن دوم نماتد ریشه¬گرهی m. javanica بود. در گلخانه آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با کشت تنها و مخلوط گوجه فرنگی با گیاهان دارویی زوفا، آویشن و مرزه، در حضور و بدون حضور نماتد انجام شد. ارزیابی نتایج سه ماه بعد از تلقیح نماتد و بر اساس شاخص¬های رشد ونموی گوجه فرنگی (وزن خشک و تر ریشه ، ساقه و برگ، طول ریشه ، ارتفاع ساقه) و نسبت سطح برگ و شاخص سطح برگ و بررسی پارامترهای رشد و نموی نماتد صورت گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج نشان دهنده اثر معنی دار حضور گیاهان دارویی در کاهش خسارت نماتد روی گوجه فرنگی بود. به عبارت دیگر به دلیل حضور گیاهان مذکور در کنار گوجه فرنگی های آلوده به نماتد، کاهش کمتری در شاخص های رشدی آنها نسبت به شاهد (گوجه فرنگی تنها) ایجاد گردید. کاهش شاخص های رشد و نموی نماتد (تعداد گال، توده تخم و لارو در خاک) در تیمارهای مذکور نشان دهنده اثر ممانعت کنندگی گیاهان مذکور روی نماتد بود که به نوبه خود کاهش خسارت نماتد را بدنبال داشت. مقایسه میانگین شاخص های مورد بررسی نشان دهنده تفاوت معنی دار بین اثر ممانعت کنندگی گیاهان مورد بررسی بود. به عبارت دیگر موثرترین گیاه در کاهش خسارت و بیماری¬زایی نماتد مرزه بود و آویشن باغی، و زوفا در درجات بعدی قرار گرفتند. در مجموع بررسی های گلخانه ای و آزمایشگاهی گیاهان دارویی مورد آزمایش، اثرات کنترلی مطلوبی علیه نماتد ریشه¬گرهی از خود نشان دادند و می توان استفاده از آنها را در برنامه های مدیریت نماتد ریشه گرهی مورد توجه قرار داد.
شهرزاد فتحی علی اکبر فدایی تهرانی
انگور یکی از محصولات مهم باغی ایران محسوب می¬شود که به دلیل ویژگی¬های آن (مقاومت به خشکی و کم توقع بودن) از یک سو و شرایط اقلیمی کشور از سوی دیگر، اهمیت خاصی پیدا کرده است. بیماری گال طوقه یکی از بیماری¬های مهم اقتصادی در اکثر تاکستان¬های ایران، به ویژه استان چهارمحال و بختیاری به شمار می¬آید. توسعه¬ی گال منجر به ضعف عمومی، کم رشدی، تنش آب و کاهش توان گیاه می¬شود. باکتری عامل بیماری agrobacterium vitis از خانواده¬ی rhizobiaceae است. بقا نسبتاٌ طولانی مدت باکتری در خاک و سبک ایجاد بیماری این بیمارگر مبارزه با آن را مشکل ساخته است. با توجه به کارایی پایین اغلب روش¬های کنترل و یا خطرات زیست محیطی استفاده از سموم شیمیایی، شناسایی و استفاده از ارقام مقاوم به بیماری، بعنوان یکی از اقتصادی¬ترین و بی¬خطر¬ترین روش¬های مدیریتی مورد توجه می-باشد. در این تحقیق به منظور بررسی عملکرد ارقام انگور نسبت به باکتری مولد گال طوقه ( (agrobacterium vitis قلمه-های هشت رقم متداول انگور شامل کشمشی سفید قزوین، کشمشی قرمز قزوین، یاقوتی سفید، ریش بابا، عسکری، شاهانی، رطبی و مهره از کلکسیون دانشگاه صنعتی اصفهان تهیه و در ماسه و شرایط گلخانه ریشه دار گردیدند. جدایه¬های باکتری از نمونه¬های آلوده جدا و با استفاده از آزمایشات بیماریزایی و بیوشیمیایی شناسایی شدند. ازیک جدایه شناسایی شده (اهدایی دانشگاه شیراز) بعنوان شاهد در آزمایشات استفاده شد. روش های مختلف آلوده سازی (تزریق اندام هوایی و ریشه) بصورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش اول مایه زنی 20 میکرولیتر سوسپانسیون باکتری با غلظت cfu/ml 108 به چهار نقطه از قلمه¬های ریشه دار شده ارقام مورد بررسی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام شد. در آزمایش دوم مایه زنی با استفاده از اضافه کردن 40 میلی لیتر از سوسپانسیون دو جدایه باکتری (با همان غلظت) در محیط ریشه انجام شد. در هر دو آزمایش مایه زنی با آب مقطر بعنوان شاهد در نظر گرفته شد. ارزیابی نتایج پنج ماه پس از مایه زنی باکتری با استفاده از شاخص¬های رشدی و فیزیولوژیکی گیاه و شاخص¬های بیماری¬زایی باکتری صورت گرفت. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری sas و mstatc تجزیه و تحلیل گردید. در بخش آزمایشگاهی نیز بررسی میزان نکروز ارقام، با مایه¬زنی ساقه¬های نیمه خشبی گیاهان با باکتری a.vitis و همچنین بررسی میزان تشکیل کالوس ارقام مختلف در شرایط درون شیشه انجام شد. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین شاخص¬های رشدی و فیزیولوژیکی گیاه و همچنین بیماری¬زایی باکتری نشان داد که رقم شاهانی به باکتری مذکور حساس می¬باشد. باکتری باعث کاهش معنی¬دار وزن تر و خشک ساقه و اندام هوایی و میزان رنگدانه¬های فتوسنتزی و افزایش قند محلول و آنتوسیانین در رقم شاهانی شد. همچنین رقم یاقوتی نیز دارای بالاترین میزان کالوس، گال و نکروز ناشی از فعالیت باکتری بود که نشان دهنده¬ی حساسیت این رقم به باکتری مذکور می¬باشد. بنابر نتایج بدست آمده ارقام شاهانی، رطبی و یاقوتی سفید حساس¬ترین ارقام به باکتری عامل گال طوقه می¬باشند.
ملیحه بهمن زیاری مجید اولیاء
امروزه استفاده از گیاهان دارویی در جهت مهار زیستی بسیاری از عوامل بیماری زا گیاهی گسترش یافته است. در این پژوهش اثر ترکیبات طبیعی 4 گیاه دارویی (آویشن باغی thymus vulgaris l.، کرچک ricinus communis l.، پونهmentha pulegium l. و زیره سیاه bunium persicum l.) بر کنترل نماتود ریشه گرهی در گوجه فرنگی در شرایط آزمایشگاه و گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از نقوش کوتیکولی انتهای بدن ماده، مشخصات لارو سن دو (j2) و استفاده از آغازگرهای اختصاصی، نماتود مورد شناسایی قرار گرفت. در مطالعات آزمایشگاهی در تاثیر عصاره های آبی و اتانولی و استونی گیاهان دارویی روی مرگ ومیر ?رو ن?ـز تعداد تفر?خ تخم بعد24 ، 48 و 72 ساعت قرارگ?ری ?روها و تخم ها در معرض عصاره ها با غلظت های 0, 250, 500, 750, 1000 پی پی ام تعیین شد. در مطالعات گلخانه ای با اضافه کردن غلظت های 0, 250, 500, 750, 1000 عصاره های آبی گیاهان ذکر شده به گلدان های حاوی نشاء گوجه فرنگی و خاک آلوده به نماتود فعالیت ضد نماتودی این ترکیبات بررسی شد. آزمایشات به صورت طرح فاکتوریل انجام و مقایسات میانگین بر اساس آزمون lsdصورت پذیرفت. نتایج مطالعات ازمایشگاهینشان داد غلظت 1000ppm عصاره کرچک بهترین اثر را بر مرگ ومیر لارو بهترین اثر را بر عدم تفریخ تخم نماتود m. javanica داشت. براساس مطالعات گلخانه¬ای هم مشخص شد کمترین آلودگی گیاه گوجه-فرنگی و بیشترین افزایش شاخص¬های رشدی مربوط تیمار آویشن بوده است. نتایج این بررسی نشان از توانایی گیاهان دارویی در مهار زیستی نماتود ریشه گرهی دارد.
ندا فروشانی عبدالحسین جمالی زواره
چغندرقند با نام علمی beta vulgaris از خانواده chenopodiaceae یکی از محصولات مهم کشاورزی دنیا می باشد. بخش عمده ای از شکر مصرفی در کشورها را تولید میکند و اهمیت این گیاه از نظر تأمین انرژی مورد نیاز انسان و سابقه نسبتاً طولانی کشت و کار آن است. بیماری سفیدک سطحی یکی از مهمترین بیماری های چغندرقند دراکثر مناطق چغندرکاری ایران به شمار می رود. حمله قارچ عامل بیماری (erysiphe betae weltzien) به گیاه باعث کاهش وزن ریشه و میزان قند آن می شود. میزان خسارت بیماری بستگی به تاریخ ظهور بیماری و زمان آلودگی بوته ها دارد. رایج ترین روش کنترل بیماری استفاده از قارچ کش ها است، اما کاربرد مکرر ترکیبات قارچ کش علاوه بر اثران جانبی نامطلوب روی انسان و محیط زیست باعث توسعه مقاومت در جمعیت بیمارگر می شود استفاده از ترکیبات القاکننده مقاومت در گیاه برای کنترل بیماری ها به دلیل مزایایی که بر ترکیبات شیمیایی دارند مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام این تحقیق بررسی امکان کنترل بیماری با کاربرد سه ترکیب سالیسیلیک اسید، ریبوفلاوین و فسفات پتاسیم می باشد. در این راستا تأثیر سه تیمار فوق در کنترل بیماری سفیدک پودری چغندر بررسی شد. همچنین امکان القای مقاومت در گیاه در برابر بیماری و اثر این ترکیبات بر میزان کل فنول گیاه در دوره شروع بیماری و نقش آن در شدت بیماری بررسی گردید. جهت بررسی اثر هر تیمار در کنترل بیماری آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت و اثر غلظتهای مختلف ترکیبات شیمیایی و زمانهای مختلف کاربرد بررسی شد. همچنین در آزمایشهای جداگانه اثر فرایند بیماری زایی قارچ، اثر ترکیبات شیمیایی مورد بررسی و اثر توأم این دو عامل بر میزان کل ترکیبات فنولی گیاه مطالعه شد. بررسی گلخانه ای موثر بودن این ترکیبات طبیعی را در کنترل بیماری نشان داد بطوری که هر سه ترکیب تأثیر نسبی در پیشگیری از بیماری سفیدک پودری چغندرقند داشتند. اسید سالیسیلیک در همه غلظت های بکار رفته، شدت بیماری را کاهش داد و غلظت 20 میلی مولار با شاهد سالم در یک گروه آماری قرار گرفت. ترکیب ریبوفلاوین در همه غلظت های بکار رفته شدت بیماری را بطور معنی داری کاهش داد و با شاهد سالم در یک گروه آماری قرار گرفت. ترکیب دی پتاسیم فسفات نیز در همه غلظت های بکاررفته شدت بیماری را کاهش داد و غلظت 200 میلی مولار آن اثر کامل در کنترل بیماری داشت و با شاهد سالم در یک گروه آماری قرار گرفت. از نظر زمان کاربرد، کاربرد هر سه ترکیب در دو روز بعد از تلقیح بیمارگر، تأثیر بهتری در کنترل بیماری نشان داد. نتایج بررسی مقدار فنول کل گیاه در تیمارهای مختلف نشان داد که تلقیح بیمارگر و همچنین کاربرد هریک از ترکیبات شیمیایی سبب افزایش مقدار کل فنول گیاه گردید و در مقایسه اثر فسفات پتاسیم در افزایش فنول کل گیاه بیشتر بود. با کاربرد ترکیبات شیمیایی روی گیاه تلقیح شده با قارچ بیمارگر، مقدار افزایش ترکیبات فنولی بیش از گیاه سالم بود. اما مجموع نتایج نتوانست شواهدی بر نقش ترکیبات فنولی در القای مقاومت گیاه به بیماری ارائه دهد.
فرزانه منتظری عبدالحسین جمالی زواره
قارچ fusarium solani f.sp. phaseoli عامل بیماری پوسیدگی خشک ریشه در لوبیا است. هدف از این تحقیق بررسی اثر عصاره پنج گونه گیاه بر علیه قارچ fusarium solani در شرایط آزمایشگاهی و شرایط گلخانه و بررسی نقش احتمالی عصاره بر مقاومت طبیعی گیاه می باشد. جهت بررسی اثر عصاره ها در کنترل بیماری، چند آزمایش مختلف به روش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت و اثر عصاره های گیاهی، روش های عصاره گیری و غلظت های مختلف ارزیابی گردید. بررسی آزمایشگاهی موثر بودن پنج عصاره روی رشد رویشی قارچ در آزمایشگاه نشان داد که این عصاره ها، دارای اثر کنترلی بر روی قارچ مورد نظر هستند. در بررسی شعاع هاله بازدارندگی در تیمارهای مختلف، بهترین اثر بر روی کنترل قارچ یا بیشترین هاله بازدارندگی از رشد مربوط به عصاره استونی 4 درصد رزماری و سیر بوده است. در آزمایش گلخانه ای آبیاری میزبان با عصاره، بررسی پارامتر شاخص بیماری نشان داد که عصاره های 4 درصد متانولی کاج و استونی و متانولی نعنا و استونی خرزهره و استونی رزماری بیشترین اثر را بر کاهش بیماری نشان دادند و کمترین اثر در عصاره های آبی دیده شد. در پارامترهای رویشی به صورت کلی عصاره های متانولی خرزهره و نعنا و استونی نعنا و کاج بیشترین درصد وزنی را نشان دادند. درآزمایش گلخانه ای خیساندن بذور، بررسی پارامتر شاخص بیماری نشان داد که عصاره های 4 درصد متانولی و استونی نعنا و سپس کاج بیشترین تاثیر را داشته اند و در پارامترهای رویشی نیز عصاره های متانولی و استونی نعنا و متانولی کاج بیشترین میزان درصد وزنی را نشان دادند. در آزمایش بررسی میزان فنول کل در گیاهان مورد بررسی، روند تغییرات میزان فنول در تیمارهای مختلف، همبستگی چندانی با میزان کنترل بیماری هر تیمار نشان نداد. نکته قابل توجه اینکه عصاره نعنا که در آزمایش هاله بازدارندگی اثر قابل توجهی بر رشد قارچ نداشته است، در بررسی های گلخانه ای، چه به صورت آبیاری و چه به صورت خیساندن بذر، اثر قابل توجهی در کاهش بیماری داشته است.
الهه صادقی عبدالرحمان معتمدی
گوجه¬فرنگی از محصولات مهم کشاورزی است که به دلیل افزایش میزان و تنوع مصرف در سال های اخیر تولید آن افزایش چشم گیری پیدا کرده است. عملیات زراعی نامناسب و خسارات ناشی از حمله آفات، بیماری ها و علف های هرز، از جمله عوامل مهم موثر در کاهش عملکرد گوجه فرنگی در مناطق مختلف می باشند. باکتری¬های بیماری زای گیاهی از جمله باکتری عامل لکه برگی گوجه¬فرنگی (xanthomonas vesicatoria) از عوامل مهم کاهش کمی و کیفی گوجه فرنگی محسوب می شوند. کاربرد آنتی بیوتیک ها، ترکیبات مسی و ارقام مقاوم، از روش های کنترل این باکتری می باشند که هر کدام محدویت های مخصوص خود را دارد. این تحقیق با رویکرد استفاده از روشهای ایمن، سهل الوصول و ارزان در کنترل باکتری، اثر کاربرد عصاره¬های آبی گیاهان دارویی نعناع فلفلی (mentha piperita)، مریم¬گلی (salvia officinalis) و بادرنجبویه (melissa officinalis) را بر کنترل بیماری در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه¬ای با لحاظ طول دوره آلودگی باکتریایی مختلف مورد بررسی قرار داده است. اثر مستفیم بازداری از رشد باکتری توسط عصاره های مذکور روی محیط کشت در آزمایشگاه بیشترین اثر عصاره آبی نعناع فلفلی را بر ممانعت از رشد باکتری را نشان داد. در آزمایشات گلخانه¬ای کاربرد عصاره نعناع فلفلی با تیمارهای دو روز قبل و همزمان با تلقیح باکتری بیشترین کاهش را در شاخص بیماریزایی و بیشترین اثر مثبت را بر شاخص های رشدی و فیزیولوژیکی میزبان داشت. در بررسی های مولکولی برای تعیین مکانیسم اثر در مقاومت القایی حاصل، آنزیم¬های پراکسیداز و بتا- 1و3- گلوکاناز مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت عصاره ی مورد بررسی بر افزایش فعالیت آنزیم¬های مذکور بود.
هاجر شمس علی اکبر فدایی تهرانی
نماتد سیستی چغندرقند heterodera schachtii schmidt، یکی از مخرب ترین بیمارگرهای چغندرقند به شمار می آید. به طوری که گسترش مناطق آلوده به این نماتد، کشت این محصول را به مخاطره انداخته است. هر چند استفاده از روش های مختلف زراعی و شیمیایی در مواردی توانسته است خسارت این نماتد را کاهش دهد، ولی محدودیت ها و خطرات زیست محیطی هر یک از روش های فوق باعث ادامه تلاش جهت جست و جوی روش های موثرتر و کم خطرتر برای مدیریت نماتد سیستی چغندرقند شده است. باتوجه به گسترش روزافزون مناطق آلوده به نماتد سیستی چغندرقند در کشور، ضرورت استفاده از ارقام مقاوم به عنوان یکی از بهترین روش های کاهش خسارت این بیمارگر مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق از 11 ژنوتیپ مختلف، به منظور بررسی مقایسه عکس العمل ژنوتیپ های چغندرقند به نماتد سیستی استفاده شد. آزمایش در دو بخش گلخانه ای و درون شیشه و به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تکرار انجام شد. در شرایط گلخانه، در آزمایش اول به منظور بررسی عکس العمل ژنوتیپ های چغندرقند به نماتد مذکور، گیاهچه های چغندرقند کاشته شده در گلدان در مرحله چهار برگی توسط 1000 عدد تخم و لاروسن دوم نماتد مایه زنی شدند. در آزمایش دوم به منظور بررسی میزان نفوذ لاروهای سن دوم در ریشه ژنوتیپ های مختلف چغندرقند، 1000 عدد تخم و لاروسن دوم نماتد به گیاهچه های موجود در لیوان حاوی ماسه ضد عفونی شده مایه زنی شدند. ارزیابی نتایج در آزمایش اول 10 هفته و در آزمایش دوم پنج هفته پس از مایه زنی، با استفاده از شاخص های رشد و نموی گیاه و نماتد صورت گرفت. تجزیه واریانس داده ها با استفاده از نرم افزار آماریsas و مقایسه میانگین ها با روش دانکن در سطح احتمال یک درصد انجام شد. در شرایط درون شیشه، به منظور مقایسه ژنوتیپ ها از نظر نفوذ لاروسن دوم، از جوانه زنی بذر های چغندرقند درون ظروف پتری استفاده شد. به منظور بررسی موفقیت عمل مایه زنی گیاهچه ها ، پتری ها به طور روزانه در زیر میکروسکوپ مورد مشاهده قرار گرفتند و تعداد سیست-های تشکیل شده مشاهده شدند. بررسی عکس العمل ژنوتیپ های مختلف چغندرقند نسبت به نماتد سیست نشان داد که از نظر تعداد سیست تشکیل شده روی ریشه، ژنوتیپ های f-20314 وf-20710 با کمترین تعداد سیست جزء ژنوتیپ های مقاوم و ژنوتیپ های جام، sbsi005، جلگه و شیرین با بیشترین تعداد سیست جزء ژنوتیپ های حساس به شمار می آیند. نماتد اثر معنی داری در اکثر شاخص های رشدی ژنوتیپ های چغندرقند شامل ارتفاع گیاه، طول ریشه، وزن تر و وزن خشک گیاه ایجاد کرد، اما نتایج حاصل از این بررسی نشان دهنده تأثیر کم نماتد سیست بر میزان عیار قند ریشه بود، به بیان دیگر اختلاف معنی داری بین تیمار ها مشاهده نشد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان دهنده اثر معنی دار نماتد بر میزان کلروفیل و کارتنویید برگ ارقام چغندر قند آلوده به نماتد بود به طوری که ژنوتیپ های جام،f-20314 وf-20543 به ترتیب کمترین و ژنوتیپ های f-20656 و f-20447 بیشترین میزان کاهش کلروفیل و کارتنویید را نشان دادند. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین تعداد سیست تشکیل شده روی ریشه ژنوتیپ های چغندرقند در شرایط درون شیشه نشان دهنده اختلاف معنی دار بین تیمار ها بود. لازم به ذکر است که نتایج حاصل از این آزمایش با نتایج آزمایش های گلخانه ای تطابق زیادی نشان داد. به نظر می رسد با بررسی همزمان در شرایط گلخانه و آزمایشگاه، بتوان ژنوتیپ های مقاوم و حساس به نماتد مولد سیست را تفکیک نمود .