نام پژوهشگر: روزبه زرین کوب

بحران های جانشینی در دوره ی هخامنشی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - پژوهشکده ادبیات 1390
  صدیقه تاجی فرد   روزبه زرین کوب

مقدمه : مسأله جانشینی همواره یکی از مسایل تاثیر‎گذار خاندان‎های حکومت‎گر در نظام سیاسی بوده است. در تاریخ ایران نیز دوره‎ی هخامنشی از این قاعده مستثنی نیست. در میان رویدادهای داخلی و خارجی شاهنشاهی هخامنشی مسأله جانشینی از حساسیت و توجه ویژه‎ای برخوردار بوده است. چرا که گزینش و بر تخت نشینی شاهنشاه جدید می‎توانست پیامدهای وسیعی در زمینه‎های گوناگون دربرداشته باشد. در این میان گروه‎های بزرگان و نیرومند با اهداف مختلف در این مسأله مداخله می‎کردند و به فراخور جایگاه و نقشی که ایفا می‎کردند به دنبال منافع و مصالح خاص خود بودند. بدیهی است که در این میان نیروها و منابع قدرت در عمق و وسعت بخشیدن به مسأله جانشینی نقش حساس و مهمی بر عهده داشته‎اند. شاهنشاه گاه در گزینش جانشین، از اقتدار و اراده‏ی بالایی بهره‎مند بود، به گونه‎ای که می‎توانست با جلب موافقت بزرگان و نیروهای متنفذ بر‎تخت‎نشینی شاهزاده‏ی مطلوب خود را تضمین کند و از نزاع‎های احتمالی بر سر جا‎نشینی پیشگیری به عمل آورد. گاه نیز نیروها و منابع قدرت در ساختار سیاسی چنان مقتدر و اثر‎گذار بودند که در گزینش جانشین شاهنشاه، سهم زیادی برای خود قائل بودند و حتی برای رسیدن به اهداف خود از فراهم کردن اسباب قتل شاهنشاه و شاهزاده‎ی جانشین روی‎گردان نبودند. همچنین در برخی دوره‎ها شاهنشاه با وجود برگزیدن جانشین خود، ناچار می‎شد که به خواسته‎های بزرگان و درباریان تن دهد و میدان قدرت را برای جولان دادن بزرگان خالی کند تا آنها بتوانند شاهزاده‎ی دلخواه خود را بر تخت شاهی بنشانند. بدین طریق تصمیم شاهنشاه را تحت‎الشعاع اهداف خود می‎ساختند و نقش اصلی و اولیه را ایفا می‎کردند و گاه نیز مسأله جانشینی به مرحله‎ی حاد و بحرانی خود می‎رسید، به طوری که سران برجسته‎ی کشوری و لشکری به مقابله و رقابت با هم برمی‎خاستند و دامنه‎ی آن به بیرون از مرزهای قلمرو شاهنشاهی کشیده می‎شد. در این زمان حتی نیروهای خارجی، در جدال و کشمکش میان مدعیان تاج و تخت به کمک گرفته می‎شدند. پیداست که این کشمش‎ها به لحاظ داخلی ضعف و کاستی‎هایی را بر پیکره‎ی شاهنشاهی پدیدار می‎کرد تا به لحاظ خارجی نیز بیگانگان را به مداخله در امور شاهنشاهی برانگیزاند. بیان مسأله: موضوع چگونگی تعیین جانشین و برگزیدن جانشین از مسائل تاثیرگذار دوره‎ی هخامنشیان بوده و بحران‎هایی که در هنگام تعیین جانشین و پس از درگذشت پادشاه بر سر تخت جانشینی جدید میان نیروهای منتفذ نظام سیاسی و خاندان‎های شاهی پدید می‎آمد، شکل ثابت و مشخصی نداشته است و درایت دوران تحولات سیاسی، اجتماعی به اقتضای موقعیت‎های پیش آمده بر مسأله‎ی انتخاب جانشین اثر می‎گذارده است. در نحوه‎ی انتخاب جانشین شاهنشاهی هخامنشیان، نقش دربار، عوامل بیگانه، اقتدار طبقات مختلف، گروه‎های آن دوره و ضعف اراده‏ی پادشاهان تأثیر می‏گذاشته است. به همین سبب در جریان جدال‎ها و کشمکش‎ها، نوسان‎ها و موج‎هایی ایجاد می‎شد که باعث می‎گردید تأثیراتی در تعیین جانشینی آن دوره ایجاد کند. پرسش اصلی: آیا خاندان‎های بزرگ حکومت‎گر در بحران‎های جانشینی عصر هخامنشی نقش داشته‎اند؟ پرسش‎های فرعی: 1- آیا در دوران هخامنشی، جانشینی قانون مشخصی داشته و یا شکل‎های گوناگونی داشته است؟ 2- خاندان های اشراف در بحران‎های جانشینی چه تأثیری داشته‎اند؟ 3- نقش دربار در بحران‎های جانشینی به چه میزان بوده است؟ 4- اقتدار طبقات مختلف و نیز نقش زنان بر بحران جانشینی تا چه حد بوده است؟ فرضیه اصلی: به نظر می‎رسد خاندان‎های بزرگ حکومت‎گر برای دستیابی و یا حفظ قدرت خود نقش مهمی ایفا نموده‎اند به طوری که هر میزان قدرت آنان افزایش می‎یافته است به همان میزان در گزینش جانشین شاهنشاه مورد نظر خود نقش اساسی‎تری داشته‎اند. ضرورت و هدف تحقیق: تعیین جانشینی در دوره‎ی هخامنشیان باعث یک سلسله تحولات و رخدادهایی شده بود که آفت‎های شهریاری میان پادشاه و دیگر گروه‎ها را رقم می‎زد و این کینه و اختلافات باعث ضعف و افول قدرت و تأثیر عوامل بیگانه و شورش‎های مردمان شده بود. به همین دلیل است که مطالعه و بررسی علل بحران جانشینی برای درک درست تاریخ هخامنشیان ضروری است و با توجه به کمبود اطلاعات در این زمینه و علاقه‎مندی به دوره‎ی هخامنشیان به دلیل خردورزی و قوانینی که در آن دوره وضع شده بود و از سوی دیگر نبود پژوهش منسجم و متمرکزی در این زمینه لزوم تحقیق و کاوش درباره‎ی موضوع مذکور را امری ضروری کرده و می‎تواند کمکی هرچند اندک به پژوهشگران تاریخ ایران باستان بوده و زاویه ای تاریک از این برهه‎ی مهم را روشن نماید. مشخص کردن نقش خاندان‎های بزرگ حکومت‎گر در بحران‎های جانشینی عصر هخامنشی هدف این تحقیق می‎باشد. روش تحقیق: تبیین و تحلیل عوامل موثر در تعیین جانشینی در دوره‎ی هخامنشیان و با توجه به این که این پژوهش صرف نظر از وقایع‎نگاری و رویدادهائی که غیرقابل‏درک می‎باشد و با توجه به منابع دست اول و روش‎هایی که بیش‎تر توصیفی و تا اندازه‎ای راهبردی و تأثیرات آن دوره را مورد ارزشیابی و تحقیق قرار می‎دهد از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. پیشینه تحقیق: با مطالعه‎ای که در این باره انجام گرفت، مشخص شد که بررسی درباره‎ی مسأله جانشینی در دوره هخامنشی به طور مستقل انجام نشده است. در واقع آنچه در این باره تألیف شده، برخی پژوهش‎های جنبی است. در این مورد می‎توان به کتاب (فئودالیسم در ایران باستان) اشاره داشت که جانشینی دوره هخامنشی را در جستاری کوتاه مورد بررسی قرار داده است و در پژوهش‎های مربوط به دوره هخامنشی نیز اشاره‎ پراکنده‎ای به مسأله جانشینی شده است.