نام پژوهشگر: رابرت فرنام
محمد جراغی رابرت فرنام
چکیده : هدف ازپژوهش حاضربررسی ومقایسه ویژگیهای شخصیتی دردوگروه مردان معتادبه مت آمفتامین ومردان معتادبه موادمخدربوده است . و همچنین درگروه دوم، بررسی ومقایسه ویژگیهای شخصیتی دوگروه مردان معتادبه مت آمفتامین وافراد سالم بوده است. روش پژوهش از نوع توصیفی،علی- مقایسه ای بود.جامعه پژوهش حاضر،تمامی معتادان شهرستان مرودشت که جهت درمان به مراکزترک اعتیادمراجعه کرده اندبوده است.برای انتخاب نمونه ازبین جامعه آماری3 مرکزرابه صورت تصادفی خوشه ایی انتخاب وبااستفاده ازجدول مورگان تعداد افراد معتاد به مواد مخدر 125 نفر و افراد معتاد به مت آمفتامین44 نفر، به عنوان حجم نمونه و همچنین 125 نفر از جامعه پژوهش بعنوان افراد سالم انتخاب شدند . ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه چند محوری بالینی میلون ( mcmi-ii ) بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون انحراف استاندارد استفاده شد. پس از تجزیه وتحلیل داده هانتایج نشان دادکه،بین ویژگیهای شخصیتی اختلالات اضطراب،شبه جسمی،مانیا، افسرده خویی،وابستگی به الکل،وابستگی به موادواسترس پس از سانحه افرادمعتاد به مت آمفتامین،معتادان به موادمخدروافرادسالم تفاوت معناداری وجوددارد. لذا،درگروه اول،بین ویژگیهای شخصیتی دوگروه مردان معتادبه مت آمفتامین ومعتادان به موادمخدر،تفاوت معنی داربوده است به این صورت که،اختلالات اضطراب،شبه جسمی،مانیاوافسرده خویی درافرادمعتاد به مت آمفتامین،نسبت به معتادان به موادمخدربیشتربودواختلالات وابستگی به الکل،وابستگی به موادواسترس پس ازسانحه درمعتادان به موادمخدرنسبت به افرادمعتادبه مت آمفتامین بیشتربوده است.درگروه دوم ، بین ویژگیهای شخصیتی دو گروه مردان معتاد به مت آمفتامین و افراد سالم تفاوت معنی دار بوده است . کلید واژه ها : به مت آمفتامین،معتادان به موادمخدر،افراد سالم .
فرحناز پورنواب سلطانعلی کاظمی
چکیده اثر بخشی آموزش مبتنی بر عوامل تاب آورانه بر میزان تاب آوری و رضایت از زندگی گروهی از زنان دارای مشکلات زناشویی شهر شیراز تاب آوری و مداخلات مبتنی بر مولفه های آن در سال های اخیر مورد توجه محققان متعدد قرار داشته است ( سیبرت 2005، ماستن 2004 ومحمدی 1384، جوکار 1386 ) . طرح این مقوله در حوزه خانواده و رویکرد های خانوادگی نیز به تازگی مورد توجه قرار گرفته است (لوتار 2000) . به منظور بررسی تاثیر آموزش مولفه های تاب آورانه بر میزان تاب آوری و رضایت از زندگی ، گروهی از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات درمانی – بهداشتی ،نمونه ای مشتمل بر 40نفر از زنان مذکور که به دلیل مشکلات زناشویی در طول دو ماه به واحد های مشاوره ایسن مراکز مراجعه نمودند انتخاب شدند . سه متغیر سن، طول مدت ازدواج و تعداد فرزندان در مورد این گروه کنترل شدند . به 20 نفر آنها دو مولفه تاب آورانه (مهارت حل مساله و مهارت ارتباط بین فردی) آموزش داده شد که به صورت دوگروه 10 نفره و همراه با بحث گروهی صورت پذیرفت . 20 نفر گروه کنترل که به طور تصادفی از گروه آزمایشی جدا شده بودند ، تنها پیش آزمون و پس آزمون دریافت کردند . جهت تحلیل داده ها به دلیل اینکه جامعه مورد مطالعه نرمال نبودند از روش آماری یو من ویتنی استفاده گردید.نتایج حاکی از تفاوت معنادار میان نمرات گروه آزمون و گروه گواه بوده است لذا تاثیر آموزش دو مولفه تاب آوری یعنی حل مساله و ارتباط موثربین فردی بر تاب آوری و رضایت از زندگی زنان دارای مشکلات زناشویی تایید می گردد . کلید واژه ها : تاب آوری ، رضایت از زندگی ، حل مساله ، مهارت های ارتباطی
محمدعلی غلامرضازاده شیرازی رابرت فرنام
هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکردهای اجرایی در مصرف کنندگان مت آمفتامین (شیشه) بود. این مطالعه بصورت علّی- مقایسه ای بر روی یک گروه نمونه 35 نفری از وابستگان و مصرف کنندگان مت آمفتامین و یک گروه نمونه 35 نفری از افراد عادی با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. در این پژوهش از آزمون دسته بندی کارتهای ویسکانسین استفاده شد. دوگروه مورد بررسی از نظر سن، جنسیت و تحصیلات همتاسازی شدند. داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد: تفاوت میانگین دو گروه درتعداد تلاشهای انجام شده برای تکمیل دسته ها؛ تعداد پاسخهای خطا و درصد آن؛ پاسخهای درجاماندگی و درصد آن؛ خطاهای درجاماندگی و درصد آن؛ پاسخ های تراز ادراکی و درصد آن؛ تعداد طبقات تکمیل شده و تعداد تلاش های انجام شده برای تکمیل اولین دسته معنی دار بود. در تعداد خطاهای غیر درجاماندگی و درصد آن و یادگیری یادگیری تفاوت معنی دار مشاهده نشد. بدلیل آسیب های شناختی و اشکال در حوزه های مختلف عملکرد های اجرایی ایجاد شده در مصرف کنندگان مت آمفتامین بهتر است درمان ها معطوف به درمان های رفتاری دراز مدت با جلسات کوتاه از نظر زمانی طرح ریزی شوند و روان درمانی این بیماران به سوی درمان های رفتاری شناختی پیشنهاد می شود. همچنین با توجه به این که در حوزه یادگیری یادگیری بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود نداشت با پشتکار و اجرای مناسب درمان امید بهبودی این بیماران قابل توجه و بیشتر است.
محمد رضا ابراهیمی رابرت فرنام
پژوهش با هدف مقایسه سطح سلامت روانی و معنوی بین بیماران معتاد در برنامه نگهدارنده با متادون با بیماران معتاد در برنامه دوازده قدمی انجام شد.طرح کلی پژوهش علی- مقایسه ای وآزمودنی های پژوهش شامل 194 نفر (شامل 97 نفر افراد تحت درمان نگه دارنده با متادون و97 نفرافراد تحت درمان برنامه دوازده قدمی) که بین دو گروه همتاسازی از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی صورت گرفت همچنین نمونه بصورت همتا سازی شده صورت گرفت.داده ها از طریق دو پرسشنامه سلامت عمومیghqو سلامت معنوی جمع آوری شدند وتحلیل اماری نشان دادند: بین میزان سطح سلامت روانی و سطح سلامت معنوی درگروه بیماران معتاد تحت درمان برنامه دوازده قدمی روانی با گروه بیماران معتاد در برنامه نگهدارنده با متادون تفاوت معنا داری دیده شد و این قضاوت به نفع بیمارانی بود که تحت درمان برنامه دوازده قدمی قرار گرفته بودند. در مقایسه مولفه های سلامت روان که شامل اضطراب و بی خوابی ، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی گروه بیماران معتاد تحت درمان برنامه دوازده قدمی نسبت به گروه بیماران معتاد در برنامه نگهدارنده با متادون از میانگین کمتری برخوردار بودند.اما در مولفه علائم جسمانی بین دو گروه بیمار تفاوت معناداری مشاهده نشد . بنابراین درمان های 12 قدمی در مجموع کیفیت بالاتر در زمینه سلامت معنوی، سلامت روان ، اضطراب و بی خوابی ، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی نسبت به برنامه نگهدارنده با متادون نشان داده اند. کلمات کلیدی : سلامت روان ، سلامت معنوی، متادون ، برنامه دوازده قدمی
بیژن ادریسی باقر ثنایی ذاکر
چکیده: در این پژوهش، اثر بخشی واقعیت درمانی به شیوه گروهی بر کاهش میزان افسردگی دانش آموزان پسر سال دوم دبیرستان مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان پسر سال دوم دبیرستان های دولتی ناحیه 2 شیراز تشکیل داده بودند که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بوده اند. تعداد کل جامعه آماری 639 نفر بودند که با استفاده از فرم مصاحبه بالینی با ساختار تعداد 56 نفر با تشخیص افسردگی اساسی انتخاب شدند. در مرحله بعد به تفکیک رشته تحصیلی به قید قرعه 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. پس از اجرای واقعیت درمانی در 12 جلسه برای گروه آزمایش، نتایج پیش آزمون و پس از آزمون مربوط به مقیاس افسردگی نوجوانان آسیایی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. به این منظور هم از آماری توصیفی و هم آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که اجرای واقعیت درمانی به شیوه گروهی در کاهش میزان افسردگی دانش آموزان پسر سال دوم موثر بوده است. کلید واژه ها: افسردگی اساسی، واقعیت درمانی، مشاوره گروهی.
افسانه عبیدی زادگان علیرضا مرادی
چکیده ندارد.
افسانه عبیدی زادگان علیرضا مرادی
چکیده ندارد.