نام پژوهشگر: رویا منتظمی
نجمه سلیمانی کاریزمه رویا منتظمی
جمهوری گرجستان به دلیل واقع شدن در منطقه ی مهم قفقاز همواره از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده است. قدرتهای بزرگ، کوشیده اند تا با تسلط براین منطقه از منابع سرشار آن بهره گیرند. تقابل منافع روسیه و آمریکا، همراه با اختلافات داخلی موجود در گرجستان، این کشور را با بحرانهای متعددی روبرو کرده است. آنچه در اوت 2008 روی داد، ناشی از همین اختلافات داخلی و نیز تقابل منافع آمریکا و روسیه در این کشور کوچک قفقازی بود. این بحران که به جنگ محدود میان روسیه و گرجستان منجر شد، علل متعددی را در خود داشت که از جمله مهمترین آنها نقش آمریکا در تحریک روسیه و در نهایت، ورود روسیه به بهانه ی حمایت از اوستیایی ها به صحنه ی درگیری بود. آمریکا که با انقلاب گل رز دولت مورد نظر خود را در گرجستان روی کار آورده بود، با حمایت های خود از گرجستان در خصوص عضویت این کشور در ناتو و نیز عبور خطوط لوله ی انرژی از خاک گرجستان، مهمترین نقش را در خصوص تحریک روسیه و رویارویی نظامی روسیه و گرجستان در اوت 2008 ایفا نمود .
غلامرضاا خالدپور مرتضی محمودی
در پژوهش حاضر تلاشمی شود که ابتدا نظریه های توسعه همکاری در روابط بین الملل بیان شود. سپس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به آمریکای لاتین مورد بحثقرار گیرد. در ادامه روابط جمهوری اسلامی ایران و آمریکا قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به سیاستایران در زمینه سلاحهای کشتار جمعی، صلح خاورمیانه و حقوق بشر مورد بررسی قرارمی گیرد. آنگاه با معرفی منطقه آمریکای لاتین و برخی از کشورهای این منطقه، اهمیت منطقه و تمدنهای موجود در آن و توانمندیهای برخی از کشورهای آن بررسیمی شود. و نقاط اشتراک کشورهای منطقه آمریکای لاتین که عامل نزدیکی و تا حدودی هم سویی با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران شده و همچنین روابط ایران و کشور ونزوئلا مورد بررسی قرار می گیرد. به نظر میرسد جهت گیری جمهوری اسلامی ایران جهت گسترش و تعمیق روابط با برخی کشورهای منطقه آمریکای لاتین با توجه به داشتن یک بهانه مشترک مانند مخالفت با آمریکا از یک طرف و تهدید زدائی از مناطق پیرامونی جمهوری اسلامی ایران از طرف دیگر، قابل توجه باشد، از دیگر سو با گسترش مناسبات کشورها در سطح جهانی و نیازهای متقابل در جهات مختلف و تأثیر روابط ایران با کشورهای منطقه آمریکای لاتین در جبران انزوا و تحریم های ایران ، عوامل محرک دیگری برای بست و توسعه این روابط بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیل می شودکه طی آن زمینه ها، شرایط و علل گسترش روابط ایران با آمریکای لاتین مورد بررسی قرار می گیرد و سپس منافع متقابل ایران و کشورهای منطقه آمریکای لاتین بیان میشود و در آخر پیشنهاداتی جهت گسترش این روابط ارائه می گردد.
واحد اوردخانی رویا منتظمی
طرح مساله : امروزه بخش قابل ملاحظه ای از روابط بین الملل، حول محور محیط زیست شکل می گیرد. اگر بدانیم که استفاده روز افزون از منابع زیستی و به تبع آن تخریب سیاره زمین پدیده هایی هستند که اثرات آنها به ندرت در درون مرزهای قراردادی یک کشور محدود می گردند؛ آشکارا به این نتیجه می رسیم که موضوعات زیست محیطی می توانند دقیقاً از موضع ژئوپلیتیک مورد بررسی واقع شوند. تنگناهای زیست محیطی، دیگر به عنوان یک موضوع محلی و یا حتی ملی به شمار نمی آید و با توجه به وابستگی متقابل و غیر قابل تفکیک محیط زیست با مباحث کلان انسانی (از جمله سیاست) مشکلی برای کل جهان و نوع بشر بشمار می آید. در این راستا، حاکمیت بر منابع آبی و هیدروپلیتیک یکی از موضوعات مهم جهان کنونی بشمار می آید. حرکت آب بعنوان یک منبع طبیعی سیال و گذر آن از مرزهای قراردادی کشورها، موجب ایجاد این حساسیت گردیده است . بسیاری از تحلیلگران بین المللی و مراکز استراتژیک بر این باورند که کمبود آب و نحوه استفاده از منابع آب در دنیا و چگونگی تقسیم آن بین کشورها از عوامل بروز جنگ ها در آینده خواهد بود. کمبود آب شیرین و نحوه تقسیم آن زمینه ساز بحران در منطقه آسیای مرکزی می باشد. بیشتر قلمرو آسیای مرکزی در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده است و بخشی از این منطقه را کوهها پوشانیده است. عمده آبهای این منطقه از آب شدن برف ها و یخهای کوهستانها سرچشمه می گیرد. دو کشور تاجیکستان و قرقیزستان منابع آبی فراوانی را در اختیار دارند اما این دو کشور به ناچار می بایست این آبها را در اختیار کشورهای پایین دستی رودخانه یعنی قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان نیز قرار دهند. اتحاد جماهیر شوروی سابق با ایجاد رقابت بر سر آب بدنبال تقویت جدایی طلبی ملی جمهوری ها و محدود ساختن ظرفیت همکاری منطقه ای بود که تهدیدی برای تسلط شوروی بشمار می آمد همچنین رقابت مذکور، جمهوری ها را مجبور میکرد تا از مسکو تقاضای مداخله نمایند. پس از فروپاشی شوروی در آسیای مرکزی "توزیع نامتناسب آب"، "اشتراکی بودن بعضی از منابع آبی میان کشورها" و "عدم مدیریت صحیح بر سیستم ها و منابع آبی" در کنار روند رو به رشد جمعیت در این منطقه و استراتژی بعضی از کشورها از جمله قزاقستان، ازبکستان و تاجیکستان در مورد توسعه کشاورزی و سیاست خودکفایی غذایی این کشورها و نارسایی قوانین بین المللی برای تخصیص منابع آبی مشترک، مشکل را دو چندان می کند. نود درصد منابع آب در قرقیزستان و تاجیکستان متمرکز شده است درحالی که مصرف کنندگان عمده یعنی ازبکستان و قزاقستان تنها قادر به تأمین بترتیب 14% و 45% از نیازهای خود هستند. ازبکستان به تنهایی بیش از نیمی از منابع آب منطقه را مصرف می کند. قرقیزستان و تاجیکستان بر آب مورد نیاز ازبکستان و قزاقستان کنترل دارند و بر این اساس احتمال بروز بحران بین دولتها در مورد دسترسی به منابع آب را افزایش می دهد. در عین حال از لحاظ ژئوپلیتیکی، این منطقه در تقاطع قدرت های رقیبی از جمله روسیه، چین، پاکستان، ایران، هند، اسرائیل و امریکا قرار دارد که همه آنها بدنبال نفوذ یابی در این منطقه هستند. با عنایت به شرح فوق ملاحظه می گردد که موضوع آب می تواند تبدیل به منشاء نزاع و بحران سیاسی شده و بر روابط بین کشورهای درگیر تأثیر بگذارد. در نتیجه بررسی و تحلیل در این خصوص بصورت موشکافانه در سطح دانشگاهی با توجه به اهمیت موضوع، از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد. انگیزه و اهداف پژوهش: مهمترین اهداف این رساله عبارتند از تبیین شرایط زیست محیطی، خصوصاً نقش آب و هیدروپلیتیک بعنوان عاملی کلیدی و تأثیر گذار بر روابط بین کشورهای آسیای مرکزی، مقایسه بحران موجود در بخش های مختلف این منطقه و پیش بینی روند آتی در هر یک از آنها و نهایتاً بازشناسی عوامل موثر بر اختتام یا تداوم منازعات در این حوزه که می تواند ضمن روشن نمودن اهمیت آب بعنوان اهرم سیاسی در روابط فیمابین، دورنمایی از وضعیت آینده منطقه در پیش روی تصمیم گیرندگان سیاسی کشورمان ترسیم نماید و افقی از تهدیدهای اساسی منطقه را به نمایش گذارد. پیشینه و ادبیات پژوهش: مباحث مربوط به محیط زیست، عموماً و بحران آب، خصوصاً از موضوعات جوانی هستند که به طور جدی مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. عمر این موضوع بعنوان یک سوال جدی دانشگاهی در همه دنیا به نیم قرن نمی رسد. بیشتر مقالات به زبان انگلیسی و منابعی هم (کم) به زبان فارسی موجود است و تحقیقات کلیدی نیز توسط مراکز نظامی و اطلاعاتی صورت پذیرفته است که خود به اهمیت و شکل سیاسی موضوع توجه دارد. البته از سوی؛ برنامه ارزیابی جهانی آبهای بین المللی (giwa) ، نیز تحقیقاتی در این خصوص صورت پذیرفته که بیشتر به مواردخشک شدن دریاچه آرال و عوامل زیست محیطی توجه داشته و چکش های لازم علمی را نخورده و بطور عمده، آسیب شناسی موضوع صورت نگرفته است. سئولات اصلی و فرعی: - سوال اصلی : شرایط زیست محیطی به خصوص بحران آب با توجه به روندهای موجود آن چه تأثیراتی بر روابط کشورهای آسیای مرکزی دارد؟ - سوالات فرعی : ـ اصولاً آب (از عوامل زیست محیطی) چه نقشی در تدوین جوامع بشری داشته و درحال حاضر در مقیاس جهانی، در چه وضعیتی است؟ ـ آیا بحرانی بعنوان بحران آب در منطقه آسیای مرکزی وجود دارد؟ بحران آب در بخشهای مختلف این منطقه در چه مرحله ای است؟ ـ منابع آب منطقه چگونه است؟ ـ سابقه تاریخی همکاری ها و یا منازعات بر سر آب چگونه است؟ ـ روابط کشورهای بالا دست رودخانه های فرامرزی با یکدیگر چگونه است؟ روابط کشورهای پایین دست رودخانه های مذکور با یکدیگر چگونه است؟ ـ روابط کشورهای بالادست با پایین دست رودخانه های فرا مرزی چگونه است؟ ـ نقش روسیه و سایر قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای در این حوزه در تشدید و یا کاهش سطح بحران چیست؟ ـ عوامل تشدید بحران و یا عدم تشدید و همچنین راهکارهای موجود جهت کاهش بحران چیست؟ ـ از بررسی شرایط موجود در هر یک از کشورها چه نتیجه ای مستفاد می شود؟ فرضیه: آب (به عنوان یکی از عوامل زیست محیطی) در مناقشات آسیای مرکزی یکی از عوامل اصلی تنش و تعارض میان کشورهای این منطقه(قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و ترکمنستان) بوده است و در آینده نیز بعنوان یک متغیر تأثیر گذار در کاهش همگرایی سیاسی در منطقه عمل خواهد نمود. متغیر های مستقل و وابسته: در این تحقیق، بحران آب (یکی از شرایط زیست محیطی) بعنوان متغیر مستقل و کاهش همگرایی در روابط سیاسی کشورهای منطقه، بعنوان متغیر وابسته و تنش و تعارض بعنوان متغیر میانگیر می باشد. روش پژوهش: روشی که پیرامون اهداف یادشده در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است؛ روش دوگانه توصیفی ـ عِلّی می باشد. توصیفی از آن جهت که بدنبال گردآوری و ارائه اطلاعات و بیان روندها و برقرار کردن ارتباط بین متغیرهاست و عِلّی از آن رو که با درنظر گرفتن سوابق تاریخی و واقعیات عینی، ارتباط علمی و علت و معلولی بین عوامل دخیل در موضوع را بررسی و تحلیل می کند. روش گرد آوری اطلاعات: شیوه گردآوری اطلاعات مورد نظر، استفاده از روش کتابخانه ای و بهره گرفتن از متون داخلی و خارجی، اسناد معتبر منتشر شده، بولتنها و گزارشات مراکز و مراجع متعددی نظیر سازمان ملل متحد، وزارت امور خارجه، رسانه های سمعی و بصری، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، درصورت امکان و نیاز مصاحبه با برخی صاحب نظران دانشگاهی و اجرایی آشنا با مباحث و استفاده از دیدگاه های ارزشمند آنها و با استفاده از مدارک موجود در این خصوص از طریق سفارتخانه های کشورهای مذکور می باشد. سازماندهی رساله: در این رساله، فصل اول اختصاص به کلیات و چارچوب نظری تحقیق ـ فصل دوم، اهمیت جهانی محیط زیست، عوامل موثر در بحران زیست محیطی در سطح جهانی، ویژگیهای آسیای مرکزی و منابع آب آن ـ فصل سوم، مشکلات زیست محیطی در آسیای مرکزی از زمان تسلط روسها تا به امروز ـ فصل چهارم، تاثیر بحران آب بر روابط سیاسی میان کشورهای آسیای مرکزی، داده شده و نهایتا درنتیجه گیری پیشنهاداتی برای حل بحران ها ارائه گردیده است.
علی اصغر سعیدی حبیب اله ابوالحسن شیرازی
هدف این پژوهش پاسخ گویی به این سوال است که نقش سیاست نظامی- امنیتی آمریکا در آسیای مرکزی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران چگونه است. با این فرض که امنیت ملی ایران از سیاست های آمریکا در آسیای مرکزی تاثیرپذیری دارد. در این راستا اهداف دیگری از قبیل شناسایی اهداف سیاسی، اقتصادی، استراتژی آمریکا در منطقه، منطق و نگاه حاکم بر کاخ سفید نسبت به ایران هم مورد بررسی قرارگرفته است. اهمیت ژئوپلیتیک آسیای مرکزی پس از فروپاشی شوروی، در سال های پایانی قرن 20 و مسئله انرژی در حوزه خزر بازی بزرگ و تلخ میان قدرت ها در قرن 18و 19 را تداعی می کند. به همین جهت منطقه مرده و ناشناس آسیای مرکزی در بورس توجهات جهانی قرار گرفت. استقلال ناخواسته این جمهوری ها، مشکلات زیادی را پیش روی سیاستمداران این منطقه قرار داد. مشکلات ناشی از سلطه200ساله تزارها و نظام کمونیستی موجب باز شدن درهای منطقه به سوی غرب شده و سراسیمه و به منظور جبران عقب ماندگی و به مدد انرژی کشف شده، به قراردادهای نفتی روی آورند تا بر مشکلات خود فایق آیند. بحران ها و چالش های زیادی از جمله بحران هویت، و درهم آمیختگی قومیتی، اختلافات زبانی، دینی و مرزی، بخشی ار آن می باشد، و مسئله عدم تعیین رژیم حقوقی دریای خزر که بعضی از کشورهای آسیای مرکزی با آن درگیر هستند از مسایل چالش زا و جدی این منطقه می باشد. حضور قدرت های فرامنطقه ای به ویژه آمریکا در منطقه می تواند گستره بحران ها را افزایش دهد. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که استراتژی، اهداف و سیاست های آمریکا درآسیای مرکزی در راستای محدود نمودن دامنه فعالیت ج.ا. ایران و کاهش قدرت مانوری آن در منطقه و خاورمیانه می باشد. بنابراین حضور نظامیان و شرکت های نفتی آمریکایی با هر هدفی فاصله جغرافیایی ایران با آمریکا را از میان برداشته و دو کشور را هم مرز کرده است. بنابراین تضاد ماهوی این سیاست ها با انقلاب اسلامی موجب شده تا همواره این حضور آثار تخریبی و آسیب های جدی را در ابعاد مختلف(اقتصادی، سیاسی، منابع و نظامی) یرامنیت ملی ج.ا. ایران بگذارد.
ناهید صادقی چیمه رویا منتظمی
چکیده این پژوهش با هدف بررسی نگرش ها و مواضع اتخاذ شده توسط روسیه و چین در قبال برنامه هسته ای، در صدد ارائه تحلیلی از آنچه که این دو کشور را به تعقیب مواضع نیمه حمایتی وا می دارد ، می باشد. پژوهش حاضر این موضوع را از لحاظ اهمیت انرژی و تأثیر سلطه آمریکا بر تصمیمات اتخاذ شده توسط این دو کشور مورد بررسی قرار داده است . چین و روسیه دو کشوری هستند که به دلیل اهمیت انرژی و جهت توسعه و پیشرفت صنعتی شان ، همکاری های گسترده ای را با ایران در زمینه های مختلف اقتصادی ، تجاری ، سیاسی ، تجهیزات نظامی و همکاری های هسته ای داشته اند. با این تفاوت که روسیه نیازی به انرژی ایران ندارد بلکه در زمینه صادرات انرژی بویژه گاز رقیب ایران محسوب می شود، لیکن بازار ایران را برای صدور تجهیزات و تکنولوژی هسته ای خود بسیار پر سود می دانند . اما چین برای رشد اقتصاد خود نیاز به نفت و گاز ایران دارد . با این وجود این دو کشور به عنوان دو قدرت برخوردار از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل به قطعنامه های شورای امنیت رأی موافق داده و برتحریم های اعمال شده علیه ایران علی رغم متضرر شدن از لحاظ اقتصادی ،صحه گذارده اند. البته باید خاطر نشان کرد که هر دو کشور سعی خود را برای عدم ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت و حل این مسئله از راه های دیپلماتیک نموده اند ، اما به دلیل وجود قدرت موثری همچون آمریکا که ابزاری جهت تحت فشار قرار دادن و همسو ساختن چین و روسیه با خود در دست داشت ، سبب شد تا این دو کشور در راستای حفظ هویت در عرصه نظام بین-الملل و منافع خود گام بر دارند به این معنی که از یک طرف طبق خواسته آمریکا به قطعنامه ها رأی مثبت داده و از طرف دیگر به ادامه همکاری های خود با ایران مبادرت ورزند . چین و روسیه با حفظ مواضع دو پهلو در قبال پرونده هسته ای ایران سعی دارند در روابط خود با ایران و آمریکا تعادل ایجاد کنند و از مسئله جهت کسب امتیاز بیشتر از سوی آمریکا و ایران استفاده کنند بدین ترتیب هم نقش خود را به عنوان یک بازیگر متعهد بازی می کنند و هم روابطشان را با ایران و آمریکا حفظ می نمایند .لیکن بازار ایران را برای صادرکردن تجهیزات و تکنولوژی هسته ای خود بسیار پر سود می دانند.
لیلا استیری طاهره ابراهیمی فر
نگاهی کوتاه به تحولات ترکیه در یک دهه اخیر نشان می دهد ، این کشور پس از چند دهه رویکرد غربگرایانه در سیاست خارجی اش اکنون راه میانه و سیاست متعادل تر را در قبال همسایگان و خاورمیانه در پیش گرفته است و متناسب با منافع ملی خود روابطش را با جهان اسلام و غرب گسترش می دهد . در بررسی های به عمل آمده مشخص گردید ، این تغییر در سیاست خارجی ترکیه پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه و اتخاذ رویکرد جدید در سیاست خارجی این حزب با تکیه بر اصول جدید به وقوع پیوسته است . اسلام گرایان بعد از به دست گرفتن قدرت با تکیه بر اندیشه های داوود اوغلو که گفته می شود معمار سیاست خارجی این کشور است در سیاست خارجی خود اصولی را به نمایش گذاشتند که این اصول راه ترکیه را به سمت کشورهای اسلامی و خاورمیانه سوق می دهد . از جمله اصول مهم سیاست خارجی این حزب ، دیپلماسی فعال و صفر کردن مشکلات با همسایگان است که ترکیه در پرتو این دو اصل مهم توانسته با گسترش روابط خود با کشور های اسلامی بی وقفه در راه رسیدن به جایگاه شایسته تر در جهان اسلام و عرصه روابط بین الملل حرکت نماید . ایران به عنوان یکی از کشور های اسلامی بی تاثیر از این رویکرد در سیاست خارجی ترکیه نبوده است ، چرا که بعد از به قدرت رسیدن حزب عدالت توسعه روابطش با ایران در زمینه اقتصادی – سیاسی افزایش یافته است . نگارنده در تحقیق حاضر در صدد است تا مولفه های این تغییر سیاست آنکارا را با توجه به رهیافت سازه انگارانه تحلیل نماید و تاثیر آن را بر خاور میانه به ویژه ایران مورد واکاوی قرار دهد .
مانی جواددرجی بابک نادرپور
فمینیسم آموزه و جنبشی است که خواهان برابری و تساوی بین مردان و زنان در حوزه های مختلف اجتماعی ـ سیاسی، حقوقی... است؛ همچنین فمینیسم را می توان زیر مجموعه جنبشهای اجتماعی مورد بررسی قرار داد. جنبش اجتماعی دارای یک رابطه دوسویه با جامعه می باشند، بدین شکل که از سویی خود برآیند شکاف های اجتماعی موجود در جامعه هستند؛ و از سویی دیگر بر بسیاری از حوزه های اجتماعی اثر می گذارند. تفکر فمینیستی بر بسیاری از عرصه های اجتماعی ـ سیاسی و اندیشه های آکادمیک در ایران نیز تأثیر داشته است. پایان نامه حاضر نیز درصدد پی گیری همین تاثیر در ادبیات داستانی در ایران می باشد. امروز یکی از عناصر شناخت تحولات سیاسی اجتماعی زندگی روزمره انسان طبقه متوسط جدید، توجه به ادبیات و مشخصاً رمان و "داستان کوتاه" می باشد. کارایی دوگانه ادبیات در بیان اوضاع و احوال انسان در بستر سیاسی ـ اجتماعی معاصر از یک طرف، و مقبولیت آن نزد عوام(کمیت/ تعداد فروش) و خواص(کیفیت/کسب جوایز ادبی) از طرف دیگر آن را در جایگاهی ویژه قرار می دهد. در این پایان نامه با قرار دادن نظریات زن محور به عنوان متغیر مستقل و همچنین با قرار دادن ادبیات داستانی به عنوان متغیر وابسته به این سئوال جواب داده خواهد شد که ایا نظریات فمینیستی تاثیری بر شکل گیری ادبیات داستانی زنان در دهه هشتاد در ایران داشته اند؟. که البته برای محدود کردن دامنه تحقیق با توجه به دو مولفه کمیت و کیفیت چهار داستان زیر را برگزیدهایم : الف) "نگران نباش" نوشته مهسا محبعلی ب) "احتمالاً گم شده ام" نوشته سارا سالار ج) "شب های چهارشنبه" نوشته آذردخت بهرامی د) "بعد از آن شب" نوشته مرجان شیرمحمدی
ماریا رضایی ملکی کابک خبیری
پیروزی اسلام گرایان در انتخابات سال 2002 در ترکیه موجب پیشگویی هایی در مورد تعارض این گروه با کمالیست ها گشت. اما این تعارضات در حوزه سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه چندان چشمگیر نبود. چرا که توجه به ماهیت حزب اسلام گرای عدالت و توسعه بیانگر این است که این حزب، مذهب را به عنوان امری شخصی قلمداد می کنند و رهبران این حزب بارها گفته اند که هدفشان برقراری حکومت اسلامی در ترکیه نمی باشد و به قانون اساسی سکولار این کشور پای بندی کامل دارند. پیروزی اسلام گرایان معطوف به موفقیت آنان در امور اقتصادی و بالا بردن درآمد سرانه و کاهش تورم و سیاست های آنان در عرصه خصوصی سازی و همراه شدن با اقتصاد جهانی است. کارنامه موفق این حزب در سیاست خارجی که نکته محوری آن را می توان سنگین کردن وزنه ترکیه در مذاکرات الحاق ترکیه به اتحادیه اروپایی عنوان کرد، از نشانه های دیگر موفقیت حزب عدالت و توسعه می باشد. علت بعدی اصلاحات داخلی حزب عدالت و توسعه دانسته شده است که مواردی از قبیل حذف مجازات اعدام، رعایت حقوق اقلیت ها، رفع تبعیض های جنسیتی و کاهش نقش نظامیان را شامل می گردد. در کل پیروزی اسلام گرایان در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین الملل پیامدهایی را به همراه داشت: پیامد اصلی این پیروزی در سطح داخلی، تثبیت دموکراسی در این کشور میباشد. همچنین این امر بر مترادف نبودن اسلام با غرب ستیزی صحه گذاشت که این عامل تأثیر مهمی در کاهش نقش نظامیان داشته است. در سطح منطقه ای می توان به گسترش نقش ترکیه در حل بحران های منطقه ای و مسائل خاورمیانه و گسترش روابط با همسایگان اشاره کرد. در خصوص پیامد این پیروزی در سطح بین الملل به استقلال عمل سیاست خارجی ترکیه در عین حفظ روابط با قدرتهای غربی و بزرگ، می توان اشارهای کرد که با ادامه این روند شاهد وزنهی سنگین ترکیه در معادلات بین المللی خواهیم بود.
عبدالرضا تیزچنگ حبیب اله ابوالحسن شیرازی
در آوریل سال 2010 طی یک شورش مردمی در چند شهر قرقیزستان از جمله شهر بیشکک پایتخت این کشور،کورمان بیک باقی اف رئیس جمهور قرقیزستان از قدرت ساقط شد. چند نفر از شخصیت های سیاسی قرقیزستان به رهبری خانم روزا آتونبایوا، با بدست گرفتن قدرت ، دولت موقت در این کشور را تشکیل دادند . تیم جدید حاکم بر قرقیزستان اعلام کردند که برای رهایی کشور از استبداد و دیکتاتوری و فساد که ناشی از تمرکز قدرت در دست یک فرد بنام رئیس جمهور می باشد ،قصد دارند تا رژیم قرقیزستان را از ریاست جمهوری به پارلمانی و یا ترکیب ریاستی – پارلمانی تغییر دهند . بر این مبنا مقدمات کار با انجام رفراندوم برای تغییر رژیم سیاسی کشور فراهم شد و با رای مثبت اکثریت مردم ، انتخابات پارلمانی صورت گرفت و پس از آن دولت جدید قرقیزستان از درون پارلمان بیرون آمد . تغییر رژیم سیاسی در قرقیزستان به مذاق برخی کشورهای منطقه خوش نیامد. از جمله مهمترین این کشورها میتوان به روسیه و قزاقستان اشاره نمود.مقامات روس هیچگونه عکس العملی نسبت به نظام پارلمانی در قرقیزستان از خود بروز ندادند و حتی آنر را موجب بی ثباتی بیشتر در این کشور ارزیابی کردند. نورسلطان نظر بایف رئیس جمهور قزاقستان نیز به مناسبت های مختلف در اینکه نظام پارلمانی در قرقیزستان بتواند موجب رفاه مردم و پیشرفت کشور شود ،اظهار تردید نمود . از سوی دیگر امریکا با وجود اینکه از حامیان حکومت باقی اف ،رئیس جمهور مخلوع قرقیزستان بود و تا مدتی پس از بر سرکار آمدن دولت جدید سکوت نمود ،اماپس از اینکه ایجاد نظام پارلمانی در قرقیزستان را در جهت اهداف تاکتیکی و استراتژیک خود در منطقه آسیای مرکزی دید ؛ از این نظام و رهبران آن حمایت نمود. اگرچه بسیاری از تحلیل گران در بقای نظام پارلمانی در قرقیزستان دچار تردید بودند ،اما هم اینک با گذشت دو سال از انقلاب آوریل 2010 ، نظام جدید قرقیزستان با پشت سر گذاشتن موانع سخت و دشوار مانند درگیریهای خونین قومی در جنوب کشور و مشکلات عدیده اقتصادی نشان داده است که از صلابت لازم برای ادامه حیات برخوردار است . استمرار نظام پارلمانی در قرقیزستان و تقویت و پیشرفت آن می تواند برای سایر کشورهای آسیای مرکزی که از وجود حکومت های اقتدار گرا رنج می برند ، به الگویی مبدل شود. به عبارت دیگر چنانچه کشور قرقیزستان بتواند با غلبه بر مشکلات اقتصادی،نظامی بر پایه ارزشها و اصول دموکراتیک ارائه نماید،به دلیل قرابت های اجتماعی و فرهنگی میان کشورهای آسیای مرکزی و حتی کشورهای مشترک المنافع،امکان تقویت جریان های اصلاحی در کشورهای این منطقه بیشتر می گردد. شیوع نهضت های اصلاح طلبانه در کشورهای عربی که هم اینک در جریان است و هراز چند گاه در کشوری دیگر بروز پیدا می کند ، می تواند به امکان ظهور و تسریع حرکت های اصلاحی در آسیای مرکزی بیفزاید .
رقیه محمودی محمد جواد حق شناس
اولین جنگ بالکان در قرن بیستم میان صربها و کرواتها درگرفت. دو جمهوری اسلوونی و کرواسی به ترتیب در 25 و 26 ژوئیه سال 1991 به اعلام استقلال خود از فدراسیون چکیده پایان نامه(شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): یوگسلاوی پرداختند. در مارس 1992 جمهوری بوسنی هرزه گوین استقلال خود را از جمهوری یوگسلاوی اعلام نمود که منجر به پیدایش جنگ دوم بالکان در قرن بیستم شد. شورای امنیت در ماه می سال 1992 دولت یوگسلاوی را تحریم تجاری کرد. در 1995 روسای جمهوری بوسنی ـ کرواسی و یوگسلاوی در محلی به نام دیتون آمریکا به مذاکرات صلح پرداختند و بالاخره در 21 نوامبر 1995 توافقنامه صلح دیتون را امضاء نمودند. طبق توافقنامه مذکور، بوسنی و هرزه گوین به فدراسیون بوسنی ـ کروات و جمهوری صرب تقسیم شد. در ژانویه 1998 ارتش آزادی بخش کوزوو خواستار استقلال کوزوو شد. به دنبال تبلیغات گسترده ملی گرایی صرب، میلوشوویچ ( اولین رئیس جمهور یوگسلاوی بعد از مرگ تیتو )ارتش صربستان را وارد منطقه ساخت تا منطقه مذکور را از جمعیت آلبانی تبار مسلمان پاک سازد، و این امر منجر به جنگ چریکی میان اعضای ارتش آزادی بخش کوزوو و ارتش یوگسلاوی و کشته شدن و آوارگی صدها هزار نفر از جمعیت منطقه شد. جامعه بین المللی بدنبال اقدامات فوق وارد عمل شد و خواهان مذاکره میان مقامات صرب و مقامات کوزوو در رامبویه فرانسه شد که مذاکرات به نتیجه نرسید و بدنبال شکست مذاکرات ابتدا آمریکا و بعد کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در مارس 1999 به طور یک جانبه وارد عمل شدند (جنگ سوم بالکان) و به بمباران نظامی و استراتژیک دولت یوگسلاوی پرداخت و تا مدت 78 روز ادامه داشت و بدنبال این امر، بلگراد با آتش بس موافقت نمود. این پژوهش در پنج فصل سازماندهی شده است که فصل اول کلیات تحقیق ، فصل دوم چارچوب نظری تحقیق است که به چارچوب نظری ثبات و همگرایی پرداخته شده است ، در فصل سوم تاریخچه منطقه بالکان و عوامل تأثیرگذار بر تحولات یوگسلاوی مورد بررسی قرار گرفته است در فصل چهارم به روند عضویت کشورهای منطقه بالکان در اتحادیه اروپا اشاره شده است . و در فصل پنجم تأثیر دموکراسی برثبات و امنیت بالکان مورد بررسی قرار گرفته است . هدف این پژوهش، آشکار نمودن اهمیت برقراری ثبات و امنیت در منطقه بالکان و عزم اتحادیه اروپا برای پذیرش این کشورها در اتحادیه اروپا است .این تحقیق در صدد است تا به این سئوال پاسخ دهد که برقراری ثبات در کشورهای بالکان چه تأثیری در پذیرش این کشورها توسط اتحادیه اروپا دارد؟ ( با تأکید برکشورهای تشکیل دهنده یوگسلاوی سابق) . فرضیه این پژوهش ، برقراری ثبات و امنیت در منطقه بالکان زمینه پذیرش این کشورها را در اتحادیه اروپا فراهم می سازد . روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی ـ تحلیلی است . نتایج این پژوهش نشان دهنده این است که ایجاد ثبات و امنیت اولین و مهمترین اقدام است که این امر در سایه گسترش دموکراسی و ایجاد نهادهای دموکراتیک امکان پذیر است و بستر دموکراتیک ساز اتحادیه اروپا امکانات بیشتری برای تحکیم دموکراسی و ثبات سیاسی و اقتصادی در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی فراهم خواهد ساخت و این امر به نفع اتحادیه اروپا خواهد بود و از هزینه وپیامدهای ناشی ازتسری بی ثباتی به میزان قابل ملاحظه ای خواهد کاست
ندا حسینی محمد توحیدفام
تضعیف و شکست دادن دیکتاتوری ها کار ساده ای نیست، به علاوه تمامی تلاش ها و مبارزات مدنی با وجود صدمه های فراوان به کوشندگان و مبارزان مدنی به پیروزی نمی انجامند. دیکتاتوری ها بدون تحمل مخاطرات و تلفات نابود نمی شوند از اینرو هرگونه جریان آزادی خواهانه مخاطرات و رنج های بالقوه ای به همراه دارد و برای عملی شدن نیازمند زمان است. مطمئناً هیچ وسیله ای نمی تواند پیروزی سریع را در تمامی وضعیت ها تضمین کند اما انواعی از مبارزه که ضعف های قابل تشخیص دیکتاتوری ها را هدف قرار می دهند امکان بیشتری برای رسیدن به موفقیت را برای کوشندگان مدنی خواهد داشت. شهرونـدان جامعه ی مدنی در کوشش بی انقطاع خود برای حفظ بنیان های نظام دموکرات، به نقد دولت می پردازند و دولت نیز به نیاز و خواست های قانونی آنها توجه کرده و با حمایت از گروه ها و نهادهای مردمی، زمینه ی مشارکت مردم را در قدرت سیاسی فراهم می سازد. در حالی که در حکومت های دیکتاتوری در غیاب سازمان ها و تشکل های مردمی و عدم پاسخگویی دولتمردان به مطالبات اجتماعی- سیاسی- صنفی و اقتصادی مردم، در هنگام برخورد جامعه با موقعیت های بحرانی مانند رویارویی مردم با حکومت های استبدادی، خواسته های مردم از طریق شورش، هرج و مرج و انقلاب بازنمایی و ابراز می شوند. در مقابل، تاکتیک ها و روش های گوناگون و متنوع مسالمت جویانه به عنوان ابزار عمل جنبش ها و کوشش های اجتماعی- سیاسی، مناسب ترین شیوه ها جهت حمایت و پیشبرد اهداف و برنامه های مدنی و حقوق بشر هستند. یکی از نکات کلیدی که باید همواره مدنظر داشت این است که حکومت دیکتاتوری در اوج قدرت خود، باز هم به سرچشمه های قدرت جامعه وابسته است و اگر مردم دست از حمایت خود بردارند حاکم نمی تواند حکومت کند. مردم اصلی ترین دارندگان قدرت در جامعه هستند و با توجه به اینکه اطاعت، قلب یک قدرت سیاسی است اگر مردم اطاعت نکند حاکم نمی تواند به حکمرانی ادامه دهد. از اینرو فرمانبرداری و تـن دادن مـردم به دستورات، عاملی است که موجب می شود ارکان قدرت به کار خود ادامه دهند، بنابراین خوددارای مردم از عمل به دستورات و در نتیجه مختل کردن ساز و کار قدرت مهمترین اقدام در راه تضعیف یک سیستم سیاسی است. لذا کسانی که از نظر سیاسی بی تفاوتند آنانی هستند که تسلیم تبلیغات رقیب گشته اند، از اینرو جنبش های بی خشونت نیازمند راهکاری هستند تا به جامعه نشان دهند که بی تفاوتی به سرکوب، جعل حقایق و تبلیغات دروغین حکومت، به ضربه خوردن آزادی های فردی آنها بیش از پیـش کمک می کند.
تورج گیوری حبیب الله ابوالحسن شیرازی
در این پژوهش سعی شده است ابتدا به شرح امنیت از دیدگاه ها و مکاتب مختلف علوم سیاسی با تاکید بر دیدگاه واقع گرایی پرداخته شود. سپس، مفهوم امنیت از منظر دولت مردان اسرائیلی، که متاثر از بحران های مختلف امنیتیِ گریبان گیر این کشور بالاخص حدفاصل سال های1990تا2010میلادی، بیان می گردد. در این نوشتار سعی می شود به این سوال که، چالش ها و آسیب های امنیتی اسرائیل ما بین سال های 1990 تا 2010-م چیست؟ پاسخ داده شود. از این رو با برشمردن موارد حائز اهمیت آسیب پذیری و چالشی این کشورِ غیرطبیعی، مصنوعی و تحمیلی به منطقه خاورمیانه و بیان استراتژی ها و رویکردهای امنیتی اتخاذ شده توسط دولت مردان این دولت پادگانی، به بررسی چگونگی تلاش سیاستمداران این کشور برای خروج از این وضعیت امنیتی و تداوم حیات خود، پرداخته شده است، گفتنی است در ادامه به منظور تبیین دقیق عوامل تهدید کننده حیات آن، ضمن برشمردن دیدگاه ها و نقطه نظرات نخست وزیران اسرائیل به عنوان قدرتمندترین شخصیت کشوری و لشگری، که در این سال ها بر اریکه قدرت دست یافته اند، به طور اختصار به نقش جامعه اطلاعاتی اسرائیل در تداوم حیات این کشور پرداخته شده و با استناد به سوابق کاری شخصیت های مهم کشوری و لشگری، امنیتی و نظامی بودن فضای اجتماعی این کشور که منجر به ایجاد یک دولت پادگانی گردیده، به اثبات می رسد. در این پژوهش سعی شده است ضمن بررسی عوامل آسیب زا و چالش انگیز در بعد امنیتی اسرائیل، که تأثیر مستقیمی بر دیدگاه سیاسیون آن برای تداوم حیات و تضمین بقاءخود گذاشته است تشریح گردد. در بخش پایانی نیز با استناد به موارد معنونه ضمن نتیجه-گیری، به حاکم بودن دیدگاه واقع گرایی در بین نخبگان این کشورپرداخته شده است.
رضا منصوری میر طیب موسوی
چکیده پایان نامه(شامل خلاصه، اهداف، روشهای اجرا و نتایج بدست آمده): از زمان کشف نفت و تبدیل آن به منبع درآمد کشورهای نفت خیز، تاثیر این درآمدها بر ساختارهای حکومتی کشورهای برخوردار از این ماده استراتژیک همواره مورد توجه بوده است.دیدگاه های متفاوتی در خصوص تاثیرات احتمالی درآمدهای نفتی بر امنیت ملی کشورها مطرح شده که هر کدام از زاویه ای خاص به موضوع نگریسته اند. هدف این پایان نامه، بررسی تاثیر درآمدهای نفتی بر امنیت کشور کویت در ابعاد ملی، منطقه ای و بین المللی است. البته از آنجایی که بسیاری از کشورهای منطقه خلیج فارس همانند کویت، در ادره کشورهای خود متکی بر درآمدهای نفتی هستند، لذا شناخت نقش نفت در امنیت ملی یکی از این کشورها می تواند راهنمای مناسبی برای تحلیل سایر کشورها باشد. به منظور بررسی و تحلیل موضوع پیش رو، چهارچوب تحلیلی« امنیت مشارکتی» در قالب رویکرد نوواقع گرایی مورد استفاده قرار گرفته است. در پایان و پس از بررسی مولفه های موثر بر امنیت ملی و ارتباط آنها با درآمدهای ملی ناشی از فروش نفت به این نتیجه رسیدیم که این درآمدها و چگونگی بهره گیری از آنها در مسیر توسعه، نقشی به سزا در تامین امنیت ملی کویت ایفا کرده و این کشور را قادر ساخته تا با انجام اصلاحات، به شکل تدریجی از یک کشور با خصوصیات اقتصاد رانتیری صرف خارج شود و در پی دست یابی به ثبات پایدار باشد.
جعفر یوسفی رویا منتظمی
ناگورنو قره باغ استان خودمختاری است که در حال حاضر از نظر سیاسی در ترکیب جمهوری آذربایجان قرار دارد . اما درصد زیادی از جمعیت آن ارمنی هستند . بحران قره باغ در اثر درگیری ها بین دو ملت ارمنی و آذربایجانی و یا به عبارت دیگر ارمنی ومسلمان رخ داد ، که هر دو گروه با دلایل وتوجیهات فرهنگی و تاریخی خود خواستار این هستند که این منطقه متعلق به آنها باشد. این درگیری ها دارای دلایل کوتاه مدت و بلند مدت می باشد . دلایل بلند مدت را باید در مسایل تاریخی مثل جدا شدن این منطقه از ایران وقرار گرفتن در ترکیبات ناهمگون دولت تزاری ، درگیرهای سال 1905 میلادی ، قتل عام ارامنه توسط کشور متحد آذربایجان یعنی دولت عثمانی و ذهنیت منفی و تاریخی ارامنه نسبت به آذربایجانی ها ، سیاست روسی کردن اقوام توسط دولت تزاری روسیه وسپس زمامداران شوروی ، اعطای خودمختاری به قره باغ کوهستانی در سال 1923 توسط استالین ، اهمیت قره باغ از لحاظ جغرافیایی و ژئوپلتیک در طول تاریخ وعواملی نظیر این جستجو نمود . اما سیاست های گورباچف در دادن آزادی به ملیت های شوروی واعمال سیاست های گلاسنوست وپروسترویکا را باید از عوامل کوتاه مدتی ذکر نمود ، که باعث ایجاد بحران شد . به طور کلی این عوامل را در دو دسته جغرافیایی وژئوپلتیکی وسیاست های زمامداران روسیه تزاری می توان مورد بحث وبررسی قرار داد .
علی قربانی بابک نادرپور
منطقه خاورمیانه از جمله مناطق حیاتی و موثر در معادلات ژئو پلتیک جهانی است که آن را مرکز دنیای قدیم می دانند مر کزی که در دل آن منطقه خلیج فارس به منزله (( هارتلند )) جهانی قرار دارد که مهم ترین و عمیق ترین بحران های سیاسی جهان معاصر در این منطقه رقم می خورد و چالش های مهم ژئو پلتیکی از عوامل شکل دهنده ، تشدید کننده و تداوم گر بحران در این حوزه جغرافیایی است موقعیت جغرافیایی به ویژه موقعیت نسبی و منابع زیر زمینی مانند نفت و گاز مدت ها است که مورد توجه و محل تنازع میان قدرت های جهانی و منطقه ای بوده است که خود این امر موجب ایجاد نا امنی در این منطقه گردیده است برای رسیدن به امنیت دو دید گاه کلی وجود دارد 1- امنیت از طریق همکاری 2- امنیت از طریق مقابله علی رغم وجود راه های تامین امنیت از طریق همکاری به دلیل وجود جو بی اعتمادی و بد بینی این امکان میسر نمی باشد لذا کشور های حوزه خلیج فارس برای تامین امنیت راه دوم یعنی دست یابی به امنیت از طریق مقابله و افزایش قدرت دفاعی و توان نظمی را برگزیدند در این میان و با توجه به سوء برداشت های اعضای شورای همکاری خلیج فارس تلاش های ایران برای دست یابی به فن آوری هسته ای موجب تشدید بی اعتمادی و بد بینی میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس با ایران گردیده است .م
عارف عبداللهی آغبلاق حمید هادیان
بعد ازفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی چهره ژئوپلیتیک و منطقه ای جمهوری آذربایجان تغییر یافت و به عنوان یکی از بی ثبات ترین مناطق بجای مانده از امپراطوری شوروی با خلاء قدرت مواجه گردید . اکثریت شیعه در این کشور این نوید را میداد که احزاب اسلامی و شیعی بتوانند جایگاه قابل توجهی را بدست آورند . لکن فقدان نظام دمکراتیک چند حزبی در جمهوری آذربایجان ، نه تنها باعث افزایش سطح دخالت نظامیان در سیاست شده است ، بلکه نفوذ ارتش و نظامیان در نهادهای سیاسی در قالب سیاستمداران نظامی به ویژه در دوران الهام علیف (2003- 2012) که تا چندی پیش بعنوان نظامیان سیاستمدار در کنار پدر وی (حیدر علیف) خدمت میکردند ، به همراه دخالت نهادهای انتظامی و امنیتی ، فعالیت احزاب شیعی را محدود و رهبران آن را روانه زندان کرده است . ارتش و نهادهای امنیتی جمهوری آذربایجان دارای وزن سیاسی در مهندسی قدرت بوده و در تعامل با حزب حاکم و نخبگان و در مدار بسته قدرت به گزینش مدیریت ها و گردش ادواری نخبگان اعمال نفوذ می کند. رژیم حکومتی جمهوری آذربایجان از نوع رژیمهای اقتدارگرا است که درآن مردم و نهادهای جامع? مدنی نظیر گروههای ذینفوذ و احزاب سیاسی نقشی در پروس? تصمیم گیری ندارند و بلکه سعی شده که نقش واقعی آنها در فرایند سیاستگزاری به حداقل برسد. حاکمان این کشور توانسته اند پس از دستیابی به قدرت بر هم? نهادها و از جمله نظامیان مسلط شده و با بکارگیری وسیع وحشت و خشونت هم? ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه را تحت کنترل خود در آورند . همچنین دخالت ونفوذ قدرتهای خارجی بویژه آمریکا ورژیم صهیونیستی ، از یک سوباعث قدرت گرفتن ارتش و نهادهای امنیتی و دخالت آنها در امور سیاسی شده و از سوی دیگر باعث محدود شدن فعالیت احزاب سیاسی شیعه در این کشور گردیده است .
مسلم عادلی رویا منتظمی
چکیده روابط ایران و امریکا از بدو وقوع انقلاب اسلامی وارد فاز جدیدی شد که به هر میزان که مشمول مرور زمان شده به پیچیدگی آن افزوده شده است. در این سه دهه اخیر استراتژی دو کشور در قبال یکدیگر (متاثر از وضعیت سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر دو کشور و روابط بین الملل ) دچار تغییر و نوسان در شکل (و نه در ماهیت) آن بوده است . در این تحقیق ( که هدف آن بررسی استراتژی امنیتی ایالات متحده امریکا در قبال ایران از 2012- 2005 است) با استفاده از چارچوب نظری رئالیسم و سازه انگاری و با روش تحلیلی و توصیفی سعی در تبیین این استراتژی داریم. نتایج کلی تحقیق نشان داد که : - رویکرد ایران به امریکا دارای ویژگی عدم اعتماد – عدم قطعیت و عدم اطمینان است و رویکرد ایالات متحده به ایران نیز دارای ویژگی سیالیت ، نسبیت و عدم قطعیت (قوانین کوانتومی ) و مرکز- پیرامونی است. - در بین مسئولین دو کشور نه تنها اقدامی موثر برای اصلاح این نگرش ها صورت نگرفته است بلکه نسبت به تشدید آن (علی الخصوص از سوی امریکا ) اقدام و درواقع (آنگونه که رویکرد امنیتی انتقادی اذعان دارد) "دولتها خود عامل ناامنی و بخشی از مشکلات می باشند" ، لذا رویکرد انتقادی به جای امنیت دولت توجه خود را به امنیت بشریت معطوف می کند و گسترش ارتباطات بین افراد بشری را راه حلی برای آن می داند. بنابراین استراتژی امریکا یک استراتژی چند لایه ای (مبتنی بر شناخت مجازی و تا حدودی خلاف واقع از یکدیگر)است که هرکدام ازلایه ها و مراحل آن به هر نتیجه نسبی که برسد برای آن کشور رضایت بخش خواهد بود.دولت ایالات متحده سعی نموده است اذهان و افکار عمومی را نیز با خویش همراه سازد و اکنون وضعیت به نحوی است که مردم امریکا آنگونه بیاندیشند که مسئولین آنهامی خواهند. برای برون رفت از این وضعیت، چهارمین سناریوی مطرح شده درتحقیق که مبتنی است بر دیپلماسی عمومی و معطوف به گسترش ارتباطات بین افراد بشری (بلحاظ فرهنگی،هنری،گردشگری،ورزشی و...) مهمترین راه حل خواهد بود.(البته با توجه به وضع موجود.)
محسن ایمانی باغچه حق محبوبه پاک نیا
مبارزات زنان در طی سه دهه گذشته زمینه هایی را برای تغییر در فضای شکاف جنسیتی بوجود آورده است و البته گوناگونگی خود جنبش فمینیسم همواره موضوع تحقیق و بررسی بوده است. گستره شناخت فمینسم وسیع است و ابعاد متنوعی را در بردارد. موضوع این رساله به یکی از آنها خواهد پرداخت و آن ارتباط فمینسم با سیاست است. دقیق تر اگر بگوییم ارتباط فمینیسم با نظریه سیاسی هدف این رساله را تشکیل می دهد. پژوهشگر در این پژوهش در نظر دارد با بررسی زمینه ها ی چگونگی شکل گیری فمینیسم در یابد که آیا این مکتب که معتقد است عقب افتادگی تاریخی برای زنان بوجود آمده است و جایگاه آنان این نیست که در آن قرار گرفته اند، و اساس آن را در وضعیت ساختاری جوامع و دولتها می داند، داری نظریه ایی سیاسی ست که هم بتواند این وضعیت را تبیین کند و هم بتواند در جهت تغییر این وضعیت گام بردارد. البته بر اساس تحقیق انجام گرفته به نظر میرسد فضای شکل گیری نظریه فمینیستی بطور اعم و نظریه سیاسی فمینیستی بطور اخص، با چالش های متعددی روبرو ست، اما علی رغم چالش ها ی شکل گرفته در این زمینه ما با محصول عمده ای از مفاهیم جدید در ادبیات سیاسی فمینیستی روبرو هستیم که در این میان به مفاهیمی برمی خوریم که شاید بتوان آن مفاهیم شکل گرفته را در چارچوب نظریه بررسی نمود.در این تحقیق با تعریف مفاهیمی از منظر فمینیست ها از جمله سیاست،قدرت،اخلاق، جنگ و صلح، در کنار بررسی تاریخچه فمینیسم و نحوه شکل گیری نظریه فمینیستی، به این موضوع می پردازیم.
رامین اسمعیل خو محبوبه پاک نیا
مکتب لیبرالیسم که در عصر روشنگری (مدرن) به وجود آمده است، در قرن بیستم فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرد. و پس از فروپاشی ایدئولوژی کمونیسم در دهه 90 میلادی سلطه بی چون و چرای خود را بر جهان ایدئولوژی ها گستراند. اما با ورود به عصر پست مدرن و با زیر سوال رفتن فراروایت ها، ایدئولوژی لیبرالیسم مانند دیگر ایدئولوژی های دیگر موجود درجهان به نقد کشیده شد و با نظریه هایی همچون پایان تاریخ و پایان ایدئولوژی، موجودیت ایدئولوگ خود را تغییر داده و به یک تفکر جهانی تبدیل شد. اما با این حال، اندیشمندان پست مدرن لیبرال به این راضی نشده اند و نقدهای بسیاری را متوجه اساس و بنیاد لیبرالیسم ساخته اند. که این نقدها در قرن بیست و یکم بنیاد تئوری تازه ای را بنا نهاد که آن را لیبرالیسمِ پست مدرن می نامند که در واقع به نوعی در تقابل با لیبرالیسم خواهد بود. اما آیا لیبرالیسم پست مدرن نظریه ای است که ستون های لیبرالیسم را به لرزه آورد؟ و آیا می تواند تأثیر بسزایی بر عملکرد لیبرالیسم به خصوص در حوزه روابط بین الملل داشته باشد؟ قطعاً پاسخ به این سوال نیاز به تحقیقی جامع و کامل دارد، اما آنچه مسلم است این است که با توجه به پسوند پست مدرنیسم که در تئوری لیبرالیسم پست مدرن آمده است، این فرضیه را می توان ارائه داد که لیبرالیسم پست مدرن نه تنها پایه های بنیادگرایانه لیبرالیسم عصر مدرن را در قرن بیست و یکم به لرزه در خواهد آورد، بلکه عملکرد آن در روابط بین الملل را نیز تحت تأثیر تفکر شالوده شکنانه خود قرار خواهد داد.
عزت محمد نیا بها بادی رویا منتظمی
چکیده پایان نامه(شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): منابع آب به عنوان یک موضوع با اهمیت در مناطق خشک و کم آب نظیر ایران از دیرباز مطرح بوده و همچنان اهمیت خود را در روند توسعه پایدار حفظ کرده است . کارشناسان امور آب پیش بینی می کنند در آینده ای نه چندان دور تنش ها، درگیری های ملی ، منطقه ای بر سر مسائل آب بیشتر خواهد شد و از آنجا که همگان به آب شیرین و پاک نیاز دارند دور از ذهن نخواهد بود که جنگهای آینده جهان بر سر منابع آب صورت گیرد . بحران آب تنها از طریق اعمال برنامه ریزی های کلان و واقع بینانه و با استفاده از تمامی امکانات و ظرفیت ها قابل کنترل خواهد بود. این رساله با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به مطالعه وضعیت و ابعاد بحران آب در ایران و چالشها و راهکارهای حل این مسئله پرداخته است . با توجه به نتایج به دست آمده آنچه ضروری می نماید، ایجاد یک برنامه به منظور دسترسی به آب سالم برای همه ایرانیان است.
لیلا نوروزی زهره بالازاده
ظهور یک جنبش اسلام گرا در عرص? قدرت، برای اولین بار توسط اخوان المسلمین پدید آمد. اما تقابل میان آرمان ها و واقعیت ها سبب شد که جامع? مصر، تواناییِ پذیرش آرمان هایی به دور از واقعیت این حزب اسلام گرا را نداشته باشد. محمد مرسی که نخستین رئیس جمهور برگزید? مصر پس از دوران مبارک بود، تنها یک سال بر اریک? قدرت حضور داشت و در سالروز به قدرت رسیدن خود، از مسند ریاست جمهوری برکنار شد. او به همراه شمار زیادی از رهبران اخوان المسلمین، توسط ارتش مصر بازداشت شد. اخوان المسلمین در حوز? ارزشها و هنجارها، که یکی از نکات کلیدی در مکتب سازه انگاری ست، عملکرد خیلی ضعیفی داشت. شایددلیل اصلیِ تجرب? ناموفق اخوان المسلمین در حکومت داری این بوده که این جمعیت با وجود آنکه هشتاد سال است که یکی از سازمان یافته ترین جوامع سیاسی و فکریِ اهل سنت در جهان عرب است، همواره در حاشی? جریان اصلی سیاست قرار داشته باشد. در طول دوران های گوناگون، رهبران آن همواره بازداشت شده اند، حبس های طولانی مدت را تحمل کرده آند، به کشورهای دیگر تبعید شده اند یا حتی اعدام شده اند. به همین دلیل این گروه هیچگاه تجرب? حکومت داری و در اختیار داشتن قدرت سیاسی را نه در مصر و نه در هیچ نهاد دولتی دیگری نداشته است. اخوان المسلمین به عنوان قدیمی ترین گروه سیاسی اسلامی که هنوز فعال است، در هشتاد و پنجمین سال فعالیت همچنان رابطه خودرا با دولت حفظ کرده و مانند تمام دوران حیات خود میان فعالیت سیاسی مسالمت آمیز و حرکت های خشونت آمیز سرگردان است. شکاف بین عمل و نظر دراین گروه پیوسته روبه افزایش است .
زهرا صیادی محمد توحیدفام
جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران در بستری از اشتراک های بی نظیر تاریخی، فرهنگی و مذهبی در مجاورت هم قرار گرفته اند و به نظر صاحب نظران آگاه، کمتر واحدهای سیاسی در جهان از چنین پیوندهایی برخوردارند؛ با این وجود، سطح و عمق روابط دو کشور در حد مورد انتظار نیست و به هر بهانه ای این پیوندها0دچار چالش می شود. روندی که این پژوهش بر بنیاد نظری سازه انگاری در صدد پاسخ به چرایی آن، از زاویه دید عوامل ژئوپلیتیکی است. بر پایه نتایج این پایان نامه، مولفه های ژئوپلیتیکی چون مسائل تاریخی و ناسیونالیستی، در متغیرهایی چون تحریف تاریخ در کتب درسی، طرح مساله تشکیل آذربایجان واحد، تعیین روزی مشخص برای همبستگی آذریهای جهان، نمادسازی از جمله از بابک خرمدین، ثبت و نیز تلاش برای ثبت آثار تاریخی و فرهنگی ایران به نام خود در یونسکو از جمله ثبت جهانی تار، چوگان، موسیقی عاشیقلار، جنگل هیرکانی و نیز تلاش برای ثبت جهانی یلدا، نماد بزکوهی، موسیقی بخش های خراسان شمالی، همچنین برچیدن کتیبه های اشعار پارسی از مقبره نظامی، همچنین استفاد از اصطلاح "آذربایجان جنوبی" برای مناطق آذری نشین کشورمان از سوی آذریها از جمله مولفه های آذری بازدارنده در روابط دو کشور با ماهیت ژئوپلیتیکی هستند. در این سوی مرز نیز استفاده از اصطلاح "ایران شمالی" برای جمهوری آذربایجان و پیشنهاد الحاق آن به ایران از جمله مولفه های ایرانی بازدارنده در پیوندهای دو کشور محسوب می شود. افزون بر آن عوامل سرزمینی و مسائل هم پیوند با خزر از جمله مولفه های حیثیتی با ماهیت ژئوپلیتیکی موثر در روابط هستند. مجاورت ایران با منطقه بحران (قره باغ) و حساسیت آذریها به تعامل ایران با کشور همسایه خود(ارمنستان) نیز از بازتاب این بحران در روابط حکایت دارد. در چنین بستر آماده ای ماهیت راهبردی روابط باکو با دشمنان ایران، عرصه را برای بهره برداری آنان از چالش های میان دو کشور فراهم کرده و هدف تشدید تنش در روابط را پیگیری می کند؛ نکته ای که دقیقا مدنظر بازیگران فرامنطقه ای است که به نظر نگارنده با استفاده از دیپلماسی فعال و پویا و حاکم نمودن نگاه عقل محور به جای تاریخ محور می توان چنین روندی را تغییر داد و چالش ها را به فرصت ها تبدیل کرد.
حمید نیکو رویا منتظمی
تاریخ مشترک اروپا دربرگیرنده آمیزه ای از تمدن یونان باستان، تمدن روم باستان و تمدن مسیحیت است که با گذشت زمان تکامل یافته است. مساله تقابل غرب و شرق، کاتولیک گرایی و پروتستانتیسم در برابر اورتدکس شرقی، مسیحیت در برابر اسلام ویژگی های مهم هویتی قاره اروپاست که بن مایه های تقابل و تضاد دارند. مفهوم هویت اروپایی پس از نشست کپنهاک با حضور اعضای شورای اروپا در سال 1973 مطرح شد و طی آن «بیانیه هویت اروپایی» انتشار یافت. فرض بنیادین این بیانیه این بود که عوامل فرهنگی و منافع سیاسی مشترک بنیان های مشترکی بودند که می توانستند در نهایت هویت ملی را ارتقا دهند. ابعاد فرهنگی هویت اروپایی از عناصر سیاسی-فرهنگی مانند ارزش های دموکراتیک و عناصر فرهنگی سنتی مشترک تشکیل می شود.
مهرنوش اسدی امیرآبادی زهره بالازاده
اروپا با روند چالش برانگیز جدایی طلبی رو به روست و برآورد شده احتمالا در قرن بیست و یکم این قاره با ظهور 10 کشور از درون این جریان های جدایی طلب مواجه شود. از سال 2000 تاکنون جریان های جدایی طلب مانند کوزوو و کریمه در اروپا از دولت مرکزی خود مستقل شده اند. مبنای چنین گرایش های واگرایانه ای عوامل قومی، زبانی و احساس محرومیت نسبی است. گسل های هویت طلبی و جدایی طلبی در اروپا فعال شده و یکپارچگی اتحادیه اروپا از جمله در بریتانیا، اسپانیا و ایتالیا را با چالش رو به رو کرده است. پس از پایان حاکمیت کمونیستی در اروپای شرقی و شوروی، تمایلات ناسیونالیستی برای خودمختاری و استقلال که سالیان مدیدی سرکوب شده بود، خود را آشکار کرد. امروزه اگرچه ظاهرا پروژه همگرایی نهادی در اتحادیه اروپا به سرعت پیش می رود، اما جنبش های ملی گرایی قومی نیز در حال رشد هستند که یکپارچگی کشورهای عضو اتحادیه اروپا از جمله اسپانیا را تضعیف کرده است. رشد ملی گرایی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا به ویژه پس از بحران اقتصادی سبب واگرایی و تضعیف یکپارچگی اتحادیه اروپا شده است.
میلاد یاری رویا منتظمی
اهمیت مصر به دلیل ویژگی های خاص این کشور است. می توان با قطعیت گفت که تمام جریانات فکری و سیاسی جهان عرب از این کشور شروع می شود. همان گونه که اینک امواج بنیادگرای اسلامی، خاورمیانه و شمال افریقا را درنوردیده است، نقش فکری-سیاسی مصر از هر زمانی پررنگ تر شده است. مصر کلید طلایی نفوذ به خاورمیانه عربی است. با ورود مدرنیسم به جهان اسلام، ساخت سنتی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهان اسلام دستخوش دگرگونی شد و بسیاری از مناسبات مبتنی بر روش مألوف گذشته مورد تردید قرار گرفت. این امر بدنبال خود مشکلاتی مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، سوء حکوت نخبگان، تضاد طبقاتی، ضعف نظامی و بحران فرهنگی را بوجود آورد. این انحطاط و پیامدهای آن، مسلمانان را واداشت که برای پی بردن به دلایل وضع نامساعد خود به جستجو بپردازند. رادیکالیسم اسلامی، پدیده ای مدرن است که در پی ورود مدرنیسم به جهان اسلام در دو سده ی اخیر شکل گرفته است
حسن محمودی کابک خبیری
در سال 2112 ، زمانی که حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان سیاست آشتی را با همسایگان خود در منطقه دنبال کرد، این امید وجود داشت که این سیاست همگرایی بین ترکیه و کشورهای دیگر را به دنبال خواهد داشت. آنکارا همچنین امیدوار بود از این روند با استفاده از قدرت نرم در سراسر خاورمیانه بهره ببرد و به عنوان قدرت برتر منطقه، جایگاه خود را تثبیت کند. اما با شروع بیداری اسلامی، این سیاست تا اندازه زیادی به دلیل تغییر ساختارهای سیاسی و شکل گیری اتحاد و ائتلاف های جدید منطقه، ناکام ماند. ترکیه این بار سیاست جدیدی نسبت به خاورمیانه عربی نه در جهت ثبات و صفر کردن مشکلات با همسایه، بلکه جهت شتاب بخشیدن به تحولات منطقه و شکل دادن به محیط پیرامونی بر اساس منافع خود در پیش گرفته است. پیروزی حزب عدالت وتوسعه باعث تضعیف موقعیت نظامیان درعرصه سیاست داخلی نیزگردید. تنظیم وگسترش روابط باهمسایگان بخصوص باایران درزمینه های اقتصادی، مبارزه باتروریسم،مسئله کردها،ثبات وامنیت درقفقاز وآسیای مرکزی وهمچنین ثبات وامنیت درعراق جایگاه ویژه ای دراین دوره یافته است.اما کماکان ادامه روابط ترکیه با آمریکاواسرائیل نیزدرسیاست خارجی این کشور مشهود می باشد.در مورد روابط ترکیه و آمریکا پس از پایان دوره جنگ سرد چنین می توان نتیجه گیری نمود،که ترکیه برای تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای مهم تلاش نمود تا باحرکت به سوی پیشرفت وتوسعه از طریق ایجاد اقتصادی پویا و قوی و همچنین ایفای نقشی مهم در مسائل خاورمیانه و تعامل و همکاری با تمام کشورهای منطقه ،تواناییهای خود را به اثبات برساند . کلید واژه: ترکیه تعامل همکاری رقابت رقابت