نام پژوهشگر: سیروس عالی پور بیرگانی
فاطمه بوستانی سیروس عالی پور بیرگانی
نمونه این پژوهش شامل 230 دانش آموز دختر پایه اول بود که به صورت تصادفی چند مرحله ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش خرده مقیاس خودکارآمدی، ابزار mslq پینتریچ، اسمیت، گارسیا و مکیچی (1993)، مولفه های هدف تبحرگرا، هدف عملکردگرا و هدف عملکردگریز از مجموعه الگوهای یادگیری سازگار میگلی و همکاران (2000) و مولفه هدف تبحرگریز، از مجموعه مقیاس های هدف های پیشرفت اندرو، الیوت، هولی، مک گریگور (2001) و پرسشنامه آگاهی فراشناختی (mai) شرا و دنیسون (1994) می باشند. نتایج همبستگی ساده نشان داد که خودکارآمدی و هدف های پیشرفت (به جز هدف تبحرگریز) با فراشناخت و عوامل آن رابطه مثبت دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که در پیش بینی فراشناخت متغیرهای خودکارآمدی و هدف های پیشرفت نقش مهمی ایفا می کنند. نتایج حاصل از تحلیل کاننی نیز نشان داد که ترکیب خطی عوامل فراشناختی (دانش بیانی، دانش روشی، دانش موقعیتی، برنامه ریزی، نظارت، مدیریت اطلاعات، عیب زدایی و ارزیابی) با ترکیب خطی عوامل انگیزشی (خودکارآمدی، هدف تبحرگرا، هدف تبحرگریز، هدف عملکردگرا و هدف عملکردگریز) همراه است. به علاوه، یافته های حاصل از تحلیل واریانس با سنجش های تکراری نیز نشان داد که بین دانش آموزان از لحاظ سطوح دانش شناختی (دانش بیانی، دانش روشی و دانش موقعیتی) و دانش خودگردانی (برنامه ریزی، نظارت، مدیریت اطلاعات، عیب زدایی و ارزیابی) تفاوت معنی دار وجود دارد.
فردوس فلاطونی غلامحسین مکتبی
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط ناگویی عاطفی و هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر بوده است. نمونه ی مورد مطالعه در این پژوهش 265 نفر بود که از بین جامعه ی دانش آموزان دختر پایه ی دوّم راهنمایی شهر دزفول، در سال تحصیلی 91-90، با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای نسبتی انتخاب شد. برای سنجش متغیّرهای مورد مطالعه از پرسشنامه ی ناگویی عاطفی کودکان، سیاهه ی بهره ی هیجانی کودکان و نوجوانان بار-آن و خرده آزمون سازگاری اجتماعی آزمون شخصیّت سنج کالیفرنیا استفاده شد. در پژوهش حاضر، ویژگی های روان سنجی ابزارها، مطلوب ارزیابی گردید. برای تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل همبستگی متعارف استفاده شد. آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین ناگویی عاطفی و سازگاری اجتماعی رابطه ی منفی و معنی دار و بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون به روش مرحله ای نشان داد هوش هیجانی و ناگویی عاطفی به ترتیب میتوانند سهم بیشتری در پیش بینی سازگاری اجتماعی داشته باشند. همچنین یافته ها نشان داد که خلق عمومی، مدیریّت استرس، هوش بین فردی، دشواری در توصیف احساس ها، انطباق پذیری و دشواری در تشخیص احساس ها به ترتیب بهترین پیش بین ها برای تمامی مولّفه های سازگاری اجتماعی در دانش آموزان می باشد, emotional intelligence, social adjustment
سیمین زغیبی قناد سیروس عالی پور بیرگانی
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل رابطه ی علّی هیجان های پیشرفت و انگیزش تحصیلی با مشغولیت تحصیلی با میانجی گری سرسختی تحصیلی بود. جامعه ی آماری این پژوهش را تمام دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان دزفول در سال تحصیلی 1391-1392 تشکیل داده است. از این جامعه ی آماری، نمونه ای به تعداد 187 نفر با روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس انگیزش تحصیلی، پرسشنامه مشغولیت تحصیلی تینیو، پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران و مقیاس تجدیدنظر شده ی سرسختی تحصیلی استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم نیز از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور از برازش قابل قبولی برخوردار بود. برازش بهتر با داده ها از طریق حذف مسیرهای انگیزش درونی، انگیزش بیرونی و بی انگیزگی به مشغولیت تحصیلی به دست آمد. به طور کلی، نتایج نشان دادند که هیجان های مثبت و منفی پیشرفت هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق سرسختی تحصیلی با مشغولیت تحصیلی در رابطه هستند. همچنین، تمامی فرضیه های پژوهش به جز مسیرهای مستقیم انگیزش درونی، انگیزش بیرونی و بی انگیزگی به مشغولیت تحصیلی مورد تایید قرار گرفتند.
لیلا فریدونی سیروس عالی پور بیرگانی
چکیده هدف از پژوهش حاضر، مقایسه مولفههای خودتنظیمی تکلیف )ارزش تکلیف، فراشناخت، تلاش و پایداری( دانشآموزان دختر پایه دوم راهنمایی و پایه دوم دبیرستان مدارس استعدادهای درخشان و عادی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانشآموزان دختر پایه دوم راهنمایی و پایه دوم دبیرستان مدارس عادی واستعدادهای درخشان شهر اهواز بود که در سال تحصیلی 2932 2931 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 261 دانشآموز دختر بود که در مدارس عادی به صورت تصادفی چند مرحلهای و در مدارس استعدادهای درخشان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مطالعه خرده مقیاس راهبردهای یادگیری )پینتریج و دیگروت، (، خرده مقیاس ارزش تکلیف )پینتریج، اسمیت، گارسیا و مکیجی، (، مقیاس تلاش )دوپیرات و مارین، ( و مقیاس پایداری )الیوت، مک گریگور و گیبل استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری ) manova ( نشان داد بین دانشآموزان پایه دوم راهنمایی و پایه دوم دبیرستان مدارس عادی و استعدادهای درخشان از لحاظ مولفه های خودتنظیمی تکلیف تفاوت معنیدار وجود داشت. میانگین نمرات دانش آموزان دبیرستان نسبت به دانشآموزان راهنمایی در ارزش تکلیف، تلاش و فراشناخت کمتر بود. همچنین، دانشآموزان عادی میانگین بالاتری در ارزش تکلیف، تلاش و فراشناخت نسبت به دانشآموزان استعدادهای درخشان کسب کردند. اما بین دانشآموزان عادی و استعدادهای درخشان از لحاظ پایداری تفاوت وجود نداشت.
سحر حسامی ذکراله مروتی
هدف این پژوهش مقایسه ی دانش آموزان آزار پذیر، آزار رسان و عادی از لحاظ افسردگی، اضطراب، خشم و عملکرد تحصیلی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه اول دبیرستان در سال تحصیلی 92-1391 شهر اهواز بود. تعداد گروه های نمونه شامل 138 نفر (34 نفر گروه آزار رسان، 35 نفر گروه آزارپذیر و 69 نفر گروه عادی) بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها سیاهه افسردگی کودکان (cdi)، مقیاس اضطراب چند بعدی کودکان (masc)، و خرده مقیاس خشم از پرسشنامه پرخاشگری (agq) مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند راهه (manova) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان آزار رسان، آزار پذیر و عادی از لحاظ افسردگی، اضطراب، خشم و عملکرد تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. افسردگی در دانش آموزان آزار پذیر نسبت به دو گروه دیگر بیشتر بوده و افسردگی دانش آموزان آزار رسان نیز نسبت به دانش آموزان عادی بالاتر می باشد. همچنین، بین اضطراب دانش آموزان آزار پذیر و آزار رسان تفاوتی مشاهده نشد، اما اضطراب در هر دو گروه، نسبت به دانش آموزان عادی، بیشتر است. علاوه براین، خشم در دانش آموزان آزار رسان، نسبت به دو گروه دیگر، بالاتر و در آزار پذیرها، نسبت به گروه عادی، بالاتر می باشد. عملکرد تحصیلی در دانش آموزان عادی، نسبت به دو گروه دیگر، بالاتر و در گروه آزار رسان از هر دو گروه پایین تر می باشد.
مرضیه قنواتی سیروس عالی پور بیرگانی
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای انگیزشی (ارزش گذاری درونی، خودکارآمدی و اضطراب امتحان) و راهبردهای یادگیری خودتنظیم (راهبردهای شناختی، فراشناختی و مدیریت منابع) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. جامعه آماری، کل دانش آموزان دختر مقطع سوم راهنمائی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-91 شهرستان اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای، تعداد 120 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. عملکرد تحصیلی دانش آموزان با معدل نیمسال تحصیلی آن ها سنجیده شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (mslq) بود. روش های آماری همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه برای تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد مولفه های خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی، راهبردهای شناختی، فراشناختی و مدیریت منابع با عملکرد تحصیلی دانش آموزان همبستگی مثبت دارند و در کل 23% از واریانس مربوط به عملکرد تحصیلی را تبیین می کنند. همچنین، نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان متغیرهای این پژوهش، به ترتیب خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی، پیش بینی کننده های عملکرد تحصیلی هستند و سایر متغیرها نقشی در پیش بینی عملکرد تحصیلی ایفا نمی کنند.
جلال مرادیان اشرف ابادی سیروس عالی پور بیرگانی
هدف پژوهش حاضر آزمایش مدل رابطه¬ی علّی سبک¬های فرزندپروری با عملکرد تحصیلی با میانجی¬گری خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت در دانشجویان کارشناسی می¬باشد. 236 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه چمران اهواز به روش نمونه¬گیری تصادفی چندمرحله¬ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سبک¬های فرزندپروری بامریند، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و آزمون انگیزه پیشرفت بودند. در این پژوهش، از روش تحلیل مسیر برای ارزیابی مدل پیشنهادی¬ استفاده شد. اثرات غیرمستقیم نیز توسط روش بو¬ت¬استراپ سنجش شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با داده¬های این پژوهش برازش کافی ندارد. برازش بهتر از طریق حذف مسیر غیرمعنی¬دار (فرزندپروری سهل¬گیر به انگیزه پیشرفت) و با استفاده از شاخص¬های اصلاحی ایموس حاصل شد. به علاوه، اثرات غیرمستقیم کلی سبک¬های فرزندپروری مقتدر، مستبد و آسان¬گیر با عملکرد تحصیلی با میانجی¬گری خودکارآمدی تحصیلی و انگیزه پیشرفت معنی¬دار بودند.
عیدان یونسی سیروس عالی پور بیرگانی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی بین عملکرد قبلی با عملکرد بعدی در زبان انگلیسی، با میانجی¬گری ارزش تکلیف، خودکارآمدی، اهداف پیشرفت، عدم مشغولیت به تکلیف و رابطه با همسالان در دانش¬آموزان پسر سال اول دبیرستان در شهر اهواز در قالب یک مدل علّی و به روش تحلیل مسیر بود. به این منظور پژوهشگر تعداد 270 نفر دانش¬آموز پسر سال اول دبیرستان را از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر اهواز به روش نمونه¬گیری تصادفی نسبتی انتخاب کرد. و از آن¬ها خواسته شد که به خرده مقیاس¬های ارزش تکلیف، خودکارآمدی، عدم مشغولیت به تکلیف و رابطه با همسالان برگرفته از پرسشنامه¬ی راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (mslq) و خرده مقیاس¬های اهداف پیشرفت سه گانه برگرفته از مجموعه الگوهای یادگیری سازگار (pals) پاسخ دهند. برای سنجش عملکرد قبلی و بعدی نیز به ترتیب نمرات نهایی زبان انگلیسی در پایه سوم راهنمایی و نمرات پایان ترم سال اوّل دبیرستان آن¬ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر برون¬زای عملکرد قبلی اثر مستقیم مثبت و معنی¬داری بر ارزش تکلیف و خودکارآمدی دارد و همچنین رابطه مستقیم و غیرمستقیم مثبت معنی¬داری بر عملکرد بعدی دارد. خودکارآمدی و ارزش تکلیف نیز رابطه مستقیم معنی¬داری با دو بعد اهداف پیشرفت تبحرگرا و عملکردگریز دارند و این دو بعد اهداف پیشرفت رابطه مستقیم معنی¬داری با عدم مشغولیت به تکلیف و رابطه با همسالان دارند. در این مدل رابطه مستقیم معنی¬داری بین خودکارآمدی و هدف عملکردگرا و هدف عملکردگرا با عدم مشغولیت به تکلیف و رابطه با همسالان یافته نشده است. بین عدم مشغولیت به تکلیف و عملکرد بعدی رابطه منفی معنی¬داری یافته شد و سرانجام اینکه میان رابطه با همسالان و عملکرد بعدی رابطه مثبت معنی¬داری یافته شده است.
حمیرا کریمی سیروس عالی پور بیرگانی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه طرد-پذیرش والدین و خلق و خوی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی با رفتار پرخاشگرانه آنها در شهر فولادشهر بود. روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود. در این راستا 196 نفر دانش آموز دختر پایه ششم ابتدایی به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه طرد-پذیرش والدین ویژه کودکان (فرم پدر و مادر)، پرخاشگری باس و وارن و مزاج کودکی میانه استفاده شد. یافته ها نشان دهنده آن بود که طرد-پذیرش والدین و حواسپرتی بطور معنی داری پیش بینی کننده پرخاشگری دانش آموزان است. طرد-پذیرش پدر و آستانه ی حسی پیش بین های پرخاشگری کلامی در دانش آموزان، طرد-پذیرش مادر پیش بینی کننده پرخاشگری جسمی و خصومت در دانش آموزان و طرد-پذیرش مادر و حواسپرتی پیش بینی کننده خشم در دانش آموزان بوده، طرد-پذیرش والدین پیش بینی کننده های معنی دار پرخاشگری غیر مستقیم در دانش آموزان بودند. همچنین نتایج حاکی از آن بود که طرد-پذیرش مادر، پیش بینی کننده پرخاشگری در دانش آموزان با حواسپرتی بالا و طرد-پذیرش پدر، پیش بینی کننده پرخاشگری در دانش آموزان با حواسپرتی پایین است
حکیم سحاقی سیروس عالی پور بیرگانی
چکیده: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی علّی ادراک حمایت عاطفی معلم با عملکرد زبان انگلیسی با میانجی گری احساس تعلق، لذت تحصیلی، نااُمیدی تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی و تلاش تحصیلی در دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر اهواز بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 180 نفر از دانش آموزان پسرسال اول دبیرستان شهر اهواز بودند، که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای (نسبتی) انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس حمایت عاطفی معلم، احساس تعلق به مدرسه و تلاش تحصیلی ساکیز، خرده مقیاس های ناامیدی تحصیلی و لذت تحصیلی پرسشنامه ی هیجان های پیشرفت پکران و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ (نرم افزار18 (amos- استفاده شد. نتایج نشان دادند، که متغیر برونزای ادراک حمایت عاطفی معلم به طور مستقیم با متغیر درونزای عملکرد زبان انگلیسی معنی دار نبود اما با میانجی گری، لذت تحصیلی، ناامیدی تحصیلی روی عملکرد زبان انگلیسی معنی بود. همچنین بین احساس تعلق به مدرسه و تلاش تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی و ناامیدی تحصیلی رابطه غیرمستقیم معنی داری یافته شد. برازش بهتر از طریق حذف مسیرهای غیرمعنی دارحمایت عاطفی معلم به عملکرد در زبان انگلیسی، احساس تعلق به ناامیدی تحصیلی، درک حمایت عاطفی معلم به ناامیدی تحصیلی، ناامیدی تحصیلی به عملکرد زبان انگلیسی و درک حمایت عاطفی معلم به خودکارآمدی تحصیلی حاصل شد.