نام پژوهشگر: میرزا محمد حسنی
رضا شهبازی میرزا محمد حسنی
چکیده: در این تحقیق بر اساس مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی - تحلیلی سعی شده است تا به صورت نسبتا مبسوط به بررسی ملل تابعه ایران در دوره ساسانی، پرداخته شود. بدین منظور، ابتدا حکومت کوشانیان که در مرز های شرقی ایران قرار داشت و همزمان با حکومت ساسانیان دچار ضعف شده بود، مورد بررسی قرار گرفته است، پس از کوشانیان، دولت ارمنستان که شاخه ای از خاندان اشکانی در آن سرزمین حکومت می کرد، مورد توجه قرار گرفته است. از دیگر ملل تابعه ساسانی که پس از ارمنستان، مورد مداقّه قرار گرفته است، دولت عربی حیره می باشد؛ دولتی که از ابتدای شکل گیری حکومت ساسانی، تحت تابعیّت این دولت بوده و روابط بسیار نزدیکی با ساسانیان داشته است و در نبردهای ایران با روم، کمک شایانی به ساسانیان می رسانده است. دیگر دولت عربی که از ملل تابعه ساسانی بوده و به عنوان آخرین دولت تابعه در این پژوهش، بررسی شده است، دولت یمن می باشد؛ دولتی که در جریان رقابت ساسانیان با امپراتوری روم و به واسطه کمک خواهی یکی از بزرگان یمن، تحت تابعیت ساسانیان قرار گرفته و تا ظهور اسلام نیز زیر نظر این حکومت قرار داشت. البته، لازم به ذکر است که برای دستیابی به یک دید نسبتا کامل و همه جانبه، قبل از بررسی هر یک از این ملل تابعه، به موقعیت جغرافیایی و پیشینه تاریخی آنها نیز، هرچند به صورت مختصر و اجمالی، توجه شده است. کلید واژه: ملل تابعه، ساسانیان، ارمنستان، کوشانیان، حیره، یمن
منیر مرجمکی نادر میرسعیدی
چکیده آیین مهر (مهرپرستی) از کهن ترین آیین های هند و ایرانی است که از ورود آریایی ها به ایران تا قرن ها بعد و حتی تا امروز، نشانه هایی از آن در ساختار فرهنگی و اجتماعی ایران به چشم می خورد. مهرپرستی در ایران و سرزمین های پیرامون آن، مبتنی بر بن مایه های منطبق با اندیشه قومی و محلی به حیات فرهنگی و اجتماعی خود ادامه داد. با توجه به شواهد و آثار باقی مانده، از حضور این آیین در دوره های مختلف ایران باستان، نشانه هایی در دست است. این آیین در بین النهرین تحت تأثیر ستاره شناسی و در آسیای صغیر تحت تأثیر مناسک سری قرار گرفت؛ از طریق آسیای صغیر به روم راه یافت و با بخشی از فرهنگ بومی تلفیق شد و به عنوان آیینی منسجم با مناسک ویژه مورد توجه قرار گرفت. مهرابه های بازمانده در امپراتوری روم، از انجام این مناسک ازجمله عبور از هفت مرحله، رازداری و سرسپردگی حکایت می کنند. اما در آثار تاریخی موجود در ایران پیش از اسلام، نشانی از این مناسک در دست نیست. از اینرو، در این پژوهش، ضمن بررسی سیر تاریخی مهرپرستی در ایران و سرزمین های پیرامون آن، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی و بر اساس روش توصیفی – تحلیلی، نشانه های کاربرد مناسک ویژه مهرپرستی در ایران بعد از اسلام ازجمله در مناسک فرقه یزیدیه، اسماعیلیه، اهل حق و برخی آداب اجتماعی، شناسایی و معرفی می شود. کلیدواژه ها: مهرپرستی – ایران – روم – آسیای صغیر - میترا – یزیدیه - اهل حق – اسماعیلیه
نسرین زمانی میرزا محمد حسنی
یکی از نوادگان سلغر به نام سنقر بن مودود در سال 543 هـ .ق (1148م) بر فارس دست پیدا کرد و موفق یه تشکیل سلسله ای شد که این سلسله تا یک قرن و نیم دوام داشت و به اتابکان فارس معروف شدند. آنها به دلیل تولید محصول کشاورزی و تولید انواع پارچه و توسعه دامپروری با دولت های همجوار خود روابط اقتصادی برقرار می کردند و این سلسله از سکه های مربوط به حکمرانان آن زمان استفاده می کردند. و مسئله قابل توجه دیگر قحطی و خشکسالی که فارس را فرا گرفته بود بر اقتصاد آن دوران تأثیر سو داشت و باعث می شد که تجار و بازرگانان متحمل خسارت زیادی بشوند. در زمان ایلخانان یکسری تصمیماتی اتخاذ شد که در رونق اقتصادی اتابکان فارس تأثیر مثبتی داشت: سازماندهی بخش کشاورزی و واگذاری زمین به کشاورزان، کاهش مالیات، حمایت از تجار برای رونق بازرگانی. اتابکان فارس با دولت های همجوار روابط سیاسی برقرار می کردند همین برقراری روابط سیاسی هم باعث می شد بر اقتصاد آن دوران تأثیر بگذارد و اتابکان فارس سعی می کردند با پرداخت خراج و یا ازدواج با آنها در آرامش نسبی به سر ببرند. مثلاً اتابکان فارس با پرداخت 30هزار دینار و رکنی و مقداری هم مروارید به مغولان باعث می شد که نه تنها از حمله مغول مصون بمانند بلکه مورد توجه اندیشمندان و شاعران آن زمان قرار بگیرند. در پایان حکومت اتابکان بعد از آبش خاتون، شوهرش منگوتیمور به قدرت رسید و فارس ضمیمه قلمرو ایلخانان شد.
زهرا غلامی نادر میرسعیدی مجدآبادی
پایان نامه حاضر پژوهشی است درباره ارتباط فرهنگی و هنری در تمدن ایران و مصر در دوره هخامنشیان و تاثیر و تاثر فرهنگی این دو ملت بر یکدیگر با استفاده از منابع موجود که شامل کتابهای تاریخ نویسان قدیم و کلاسیک و کتیبه ها و یافته های باستان شناسی که به صورت مکتوب در کتابهای تاریخ نویسان جدید ارائه شده است. که به روش کتابخانه ای و توصیفی انجام یافته است هدف از این تحقیق این بود که با توجه به تاثیر پذیری ایران از فرهنگ های همجوار که در نمادهای مختلف فرهنگ و هنر هخامنشی می توان ان را حس کرد این ضرورت احساس شد که زمینه های تاثیر پذیری ایران از تمدن های دیگر از جمله مصر و تاثیر پذیری مصر از ایران به طور تطبیقی مورد مداقه قرار گیرد و هدف از پایان نامه حاضر روشنگری این موضوع است که اثرگذاری تمدن مصر بر تمدن ایران نسبت به سایر تمدنهای همجوار بیشتر است و به دلیل کمبود تحقیقات در این زمینه این ضرورت احساس شد که به این مهم پرداخته شود . البته درپایان نامه حاضر به تمامی زوایای فرهنگی و تمدنی مصر و ایران در دوره هخامنشی به طور تطبیقی پرداخته شده است و در نتیجه مشخص شده است که تمدن ایران نیز در جامعه مصری تغییراتی به وجود آورده است هر چند این تحقیقات به طور شگرفی نبوده است . اما می توان گفت که فرهنگ و تمدن هخامنشی باعث تکمیل و ارتقا فرهنگی کشور مصر شده است و این اجازه را به تمدن مصر داده است که در سایه آرامش و امنیتی که تمدن هخامنشی در میان ملل تابعه بوجود آورده است . این کشور را به بلوغ کامل فرهنگی برساند و در واقع به تکمیل نهادهای فرهنگی و تمدنی مصر کمک کرده است. در واقع هر دو فرهنگ به طور متقابل در ساختارهای مختلف جامعه تغییراتی به وجود آوردند که هنوز هم بسیاری از این تغییرات و تاثیرات را می توان در ساختارهای فرهنگی دو کشور یافت. کلید واژه ها: هخامنشیان ، مصر ، پارسیان ، ساتراپی ، کمبوجیه
نسیم هاشمی پور نهی مجتبی خلیفه
در این پژوهش سعی شده است که منطقه سیستان از دیدگاه تاریخی مورد بررسی قرار گیرد و دلایل اهمیت سیستان در دوره های پارت و ساسانی از جنبه های تاریخی و اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد و با معرفی حکمرانان مختلف پارتی و ساسانی که در این ایالت حکومت کرده اند معرفی جنبه های کمتر بیان شده ای از تاریخ سرزمین سیستان بپردازیم . از دیگر مباحثی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است نقش خاندان های محلی چون سورن ها و تطبیق حکمرانان اساطیری و تاریخی چون رستم و گندافاروس حاکم اشکانی منطقه است که هر کدام به استناد متون تاریخی در دوره ای حاکم این منطقه بوده اند .
غلامعلی کاظمی علاءالدین آذری
سیاست دینی ساسانیان عبارت بود از، تلاش در تقویت آیین ملی به منظور مبارزه با مذاهب تفرقه انگیز غیر ملی، یا تسامح در مقابل اینگونه مذاهب به قصد مقاومت در برابر نفوذ طبقه ای که آیین ملی در دست آنها وسیله ای می شد برای کسب قدرت و اعمال نفوذ در امور حکومت. در این بین شاهانی نیز روش تسامح در مسائل دینی را جهت جلوگیری از قدرت گرفتن موبدان بکار بردند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف مذهبی ، سیاسی ، اجتماعی در شکل گیری جنبش های مذهبی در این دوره تأثیرات بسزایی داشته اند، سیاست شاهان ساسانی در قبال اقلیت های دینی و جنبش های مذهبی مبتنی بر اوضاع سیاسی شاهنشاهی ساسانی و مقتضیات زمان و نظرات موبدان مذهبی بوده، همچنین این جنبشها در روابط خارجی ساسانیان با سایر کشورها موثر بوده است. بسیاری از این جنبشها از نارضایتی عامه مردم از اوضاع داخلی و نظام طبقاتی دوره مورد بحث سرچشمه می گیرد.
علی نوایی حسین مفتخری
نخستین پادشاه سلسله ساسانی ،(اردشیر بابکان) درگیر جنگ های فرسایشی با الکساندر سوروس شد ،اما اوج درگیری ها با رومیان به دوره شاپور اول بر می گردد ، وی توانست در دوران پادشاهی خود به پیروزی های خیره کننده ای دست یابد .گرچه پس از گذشت زمان و در دوران حکمرانی پادشاهان بعدی از جمله بهرام دوم ، ایران باز هم درگیر با رومیان بوده است . در این زمان بهرام دوم با کاروس به جنگ پرداخت . بهرام از عهده مقابله با کاروس برنیامد در نتیجه کاروس خود را فاتح بزرگ پارت خواند. فاتح بزرگ پارت،در نزدیک تختگاه ساسانی، به طور مرموزی به هلاکت رسید . دوران درخشان ایران ،با روی کار آمدن شاپور دوم آغاز شد . وی سه مرتبه با رومیان به جنگ پرداخت و توانست در هر سه جنگ به طور کامل بر رومیان فائق آید. همچنین با بررسی جغرافیایی نبرد ها در این دوره به نظر می رسد رومی ها و ساسانیان علاوه بر مسئله ارمنستان ،بیشتر بر سر بین النهرین و سوریه درگیر شده و رومیان کمتر موفق به ورود در داخل خاک ایران شده اند
رضا کلانی محمد علی علیزاده
نشان ها نوعی از علائم قراردادی تکامل یافته در سرزمین های باختری اروپا هستند که قدمت آنها به قرن دوازدهم میلادی بازمی گردد. این علائم بیانگر بخشی از حیات اجتماعی و فرهنگی اروپا می باشند. به بیانی دقیق تر اینها منعکس کننده فراشدهای وقایع و رخدادهای تاریخی مربوط به دوران شکل گیری خود هستند. در واقع نشان ها از مدارک سامانمند در مطالعات تاریخی و تبارشناسی مرتبط با قاره اروپا به شمار می روند. هدف این تحقیق بررسی چگونگی و چیستی خاستگاه های نشان ها در قرون وسطای متأخر است. این برزش با استفاده از تحلیل و واکاوی فرضیه های مختلف درباره چنین خاستگاه هایی صورت گرفت، و تلاش شد تا با کمک مقایسه های تاریخی عمق آن فزونی یابد. به طور کل نگاشته حاضر به دنبال پاسخ این پرسش است که خاستگاه نشان ها از کجا و چگونه بود و جایگاه و اثر آنها در دوره های بعدی تاریخی به چه انجامید؟
مهین کیایی محمد علی علیزاده
ساسانیان پس از منازعات طولانیِ داخلی و بدست آوردنِ تاج و تخت، حکومتی ملّی را تأسیس کردند که متکی به دینِ ملی و تمدنی بود که از جنب? ایرانیت در سراسر تاریخِ ایرانیان نظیر نداشته است. ساسانیان با تشکیل یک شاهنشاهی عظیم، تشکیل قدرت مرکزی و قوی، ارتش منظم و آموزش دیده، تبدیل به قدرتی جهانی شدند. از نظر مسائل خارجی، ساسانیان در طولِ 400 سال حیاتشان، بدون خستگی و با موفقیت های متناوب در چند جبهه، جنگ ها را ادامه می دادند؛ در غرب و شمال غرب با رومیان، در قفقاز با هون ها و خزرها، در شمال شرق با هپتالیان، در جنوب غرب با اعراب، و نیز مشکل همیشگیِ ارمنستان. درگیری های ساسانیان در شمال شرق، غرب و شمال غرب که به دلیل موقعیت خاص و استراتژیکِ ایران بود، آنان را بر آن داشت که همواره آماد? نبرد باشند و بخش زیادی از توان و استعدادهایشان را به سوی تکمیلِ قوای نظامی و تسلیحات و جنگ افزارهای نظامی متوجه کنند. ساسانیان به تدریج در طول زمان، روش ها و سیستم های پیشرفته تری را در ساختار ارتش و نیز ساخت دژها، قلعه ها، خندق ها و دیوارهای دفاعی مورد استفاده قرار دادند که نقط? اوج آن، اصلاحاتِ زمانِ خسرو انوشیروان بود. در راستای همین اهدافِ نظامی و دفاعی، شاهان ساسانی به ساختِ بزرگترین پروژه های ساختمانیِ خود که همانا دیوارهای دفاعی بود، دست زدند؛ دیوارهایی که اکثراً در جنوب شرقی و شمال غربی دریای مازندران ساخته شد. مجموعه دیوارهای قفقاز بویژه شهر و دیوار دربند، دیوار تمیشه و نیز دیوار بزرگ گرگان. در این میان، دیوار بزرگ گرگان که در سراسر طولِ دشتِ گرگان (ایالت تاریخی گرگان) کشیده شده بود، بزرگترین پروژ? ساختمانیِ دفاعیِ ساسانیان بود که با قلعه های متعدد و خندقِ طولی خود، سد عظیمی در برابر تهاجمات اقوام بیابانگرد آسیای مرکزی بود. این پژوهش با توجه به ماهیت نظری آن، توصیفی و تحلیلی و بر اساس روش های متداول در علوم انسانی و مطالعات تاریخی به شیو? جمع آوری داده ها انجام گرفته، این پژوهش می تواند جنبه های مبهمِ روش ها و ساختارهای دفاعی و نظامی ساسانیان بویژه دیوارهای دفاعی آنان را تبیین نماید.
لیلی پور تیموری مهری ادریسی
این پژوهش به اقوام کوچرو بیابانگردی می پردازد که در زمان امپراتوری ساسانی، مرزهای باختری ایران را مورد تاخت و تاز قرار می دادند . این قبایل ترک نژاد سیر هجومی خود را از کوه های اورال و دشت های سیبری آغاز نموده و با گذر از ماوراء النهر و نبردهایی با سکنه بومی منطقه، خود را به مرزهای شرقی ایران رسانیدند تا از دنیای متمدن آن سرزمین ها بهره مندگردند. تنها انگیزه کوچروان،تشکیل یک حکومت واحدو مستقل بود تابتوانند بر امپراتوری های قدرتمندی که در مجاورتشان بود حکمروایی کنند. آنان به این مهم دست نیافتند ، ولی در طول فعالیتهایشان ، به مداخله در امور داخلی حکومت ساسانی و نیز امور مرزهای غربی ساسانیان با روم پرداختند .این قبایل در نهایت توسط پادشاهان ساسانی منقرض گردیدند . این پژوهش بر اساس این سوال که حملات قبائل کوچرو به مرزهای شرقی ایران در دوره ساسانی بر مبنای چه دلایلی صورت می گرفت و تأثیرات هجوم قبایل مذکور بر روند تحولات کشور در غرب چه بوده است ، شکل گرفت و با اهداف میزان اثرگذاری تهاجمات کوچروان در مرزهای شرقی بر روند تحولات سیاسی و نظامی در غرب ایران دوره ساسانی و مداخلات اقوام مذکور در امور داخلی ساسانی به بررسی پرداخته است . روش تحقیق ، گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و بانک های اطلاعاتی و تجزیه و تحلیل اطلاعات بوده است . نتایج بدست آمده، حاکی است که این اقوام در اتحاد با امپراتوری روم شرقی علیه ایران و دخالت در مسائل داخلی ایران بیشترین تأثیرات را داشته اند.
فاطمه خرم پور میرزا محمد حسنی
اعتقادات انسان به نیروی مافوق جهت رفع نیازهای خود او را به سمت توتم پرستی می کشاند و انسان درمی یابد برای رفع نیاز خود به نیروی برتر تکیه کند. از این رو همیشه درصدد است که به نیرویی تکیه کند که نیازهای خود را تأمین کند. از این رو به حیواناتی که بیشترین کاربرد را در زندگی بشر دارند روی آورد و به پرستش حیوان و یا واسطه بین خود و خدای خود قرار می دهد. در این تحقیق به بررسی حیوانات مقدس در ایران باستان می پردازیم و اینکه تا چه حد در اعتقادات و مذهب و نقوش برجسته، سکه ها و مهرها تأثیر داشته، نتایج این پژوهش را می توان در این عبارت خلاصه کرد. حیواناتی از جمله اسب و گاو که کاربرد ویژه ای در زندگی بشر داشته اند همواره در مهاجرت ها و جنگها و خدمات دیگر به مردم ایران باستان همواره در کنار بشر دیده شده است. از این رو کم کم حالت تقدس به خود گرفته و در اعتقادات و مذهب بشر رسوخ پیدا می کند بطوری که آن چنان در ذهن و اعتقادات نفوذ پیدا می کند که حتی بروی نقش برجسته ها، مهرها، سکه ها و گاهی آن نقش به بطور واضح که گاهی نقشی در کلاه یا تاج پادشاه دیده می شود که این حکایت از تقدس ویژه ای است که برای آن حیوان قائل می شدند.
سید محمد حسین مصطفوی میرزا محمد حسنی
ایران میانه قلب سرزمین پهناور ایران است. این بخش از خاک کشور، دارای شاخصه ها و ویژگی هایی است که آن را برجسته کرده است. شهرهای واقع شده در ایران میانه نقش نقطه اتصال و حلقه ارتباط بین شرقی و غربی خاک ایران را بر عهده دارند. این بخش از خاک ایران در دوره ساسانی بسیار مورد توجه پادشاهان آن سلسله بوده است. شرایط جغرافیایی و موقعیت قرارگیری آن، از مهمترین مواردی بوده که هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی این منطقه را برجسته می کرده است. توجه ساسانیان به شهرهای ایران میانه به آن اندازه بوده که حتی در دوره اسلامی نیز در یادها باقی بوده و خاطرات آن توجهات ویژه در منایع تاریخی محلی شهرهای این منطقه حفظ شده است. شناخت و بررسی تاریخ سیاسی – اقتصادی و اجتماعی ایران باستان و جغرافیای تاریخی ایران باستان بدون توجه به تاریخ این بخش، امکان پذیر نیست. ساسانیان که تختگاه و مقر حکومتشان در غرب ایران واقع بود، برای گسترش حاکمیت خود بر نواحی شرقی ایران نیازمند به استفاده از موقعیت ویژه شهرهای ایران میانه بودند. مرزها و شهرهای آباد و مترقی شرقی کشور که همواره مورد دست اندازی بیگانگان قرار می گرفتند، تنها در صورت حمایت دولت مرکزی می توانستند امنیت خود را حفظ کنند؛ که دولت مرکزی نیز از طریق و واسطه بخش میانی ایران می توانست به نیاز بخش های شرقی کشور پاسخ دهد. توجه به ایران مرکزی ضامن پیوستگی و یکپارچگی بخش های مختلف قلمرو زیر فرمان ساسانیان بوده است.
محمد حیدری میرزا محمد حسنی
سکاها اقوام بیابانگرد وکوچ نشینی بودند که در محدوده جغرافیایی پیرامون آرال، از مرز چین تا کرانه های رود دانوب بصورت پراکنده زندگی می کردند.این محدوده استپی، زندگی بیابانگردی را به همراه داشت و این قوم که مردمانی جنگجو، وابسته به اسب و دارای تمدن و فرهنگی در خور توجه بودند همواره سعی می کردند تا حدودی این خصوصیت را حفظ نمایند. علاوه بر آن قوم سکاها بدلیل شرایط نا مناسب اقلیمی و معیشتی،کثرت اقوام ساکن در این محدوده، در جستجوی منابع جدید برای رفع نیازها ی خود درسده های نخستین هزاره اول ق.م از طریق قفقاز وارد شمال غربی ایران شده اند. از لحاظ جنبه های مختلف سیاسی،فرهنگی وتمدنی می توان گفت که قوم سکاها با دولت های ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی ارتباط داشته و تا حدودی در وقایع تاریخ ایران تأثیرگذار بوده اند و اهمیت این روابط و تأثیرگذاری تا حدی است که ما را بر آن داشته به تفحص درباره این موضوع بپردازیم. پژوهش حاضر با هدف بررسی مناسبات سکاها با مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان می باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی بوده که با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی با مطالعه دقیق و بررسی کتب تاریخی متعدد که هر یک از دیدی به این موضوع پرداخته بودند در صدد تبیین پژوهش حاضر برآمده است. نتایج فرضیات نشان داد: با توجه به ساختار قبیله ای و خاندانی در ایران باستان که سران سکاها در میان قوم خود اعتبار و احترام معنوی و سیاسی زایدالوصفی داشتند در طول سالها توانسته بودند از توانمندی های اقتصادی، سیاسی و نظامی بسیاری برخوردار شوند، سبب شد که در کنار عوامل گوناگون دیگر، همراهی یا رویگردانی آنها از حکومت ها نقش مهمی در تحولات سیاسی، به خصوص در فراز و فرود سلسله های پادشاهی داشته باشند. بطوری که در دوره مادها و هخامنشیان عامل و واسطه اصلی انتقال دستاوردهای هنری ایرانی به شرق و قلمرو چین بوده اند و بدلیل مراودات طولانی مدت سکاها با اقوام ایرانی در دوره اشکانی ؛ دولت اشکانی سکایی ایجاد گردید. و با توجه به کتب تاریخی و نوشته های اساطیر ایرانی به صراحت درمی یابیم که با پذیرش آیین زرتشت توسط کیانیان، اختلافات ایرانیان با اقوام تورانی جنبه دینی هم پیدا نمود.
جعفرعلی کوهساریان میرزا محمد حسنی
عصری که به حق عصر هخامنشیان نامیده شده است (قرون چهارم و پنجم ق.م) پیش از آنکه در آثار و اسناد پارسیان و تاریخ نگاری ایرانیان درج گردد و میراث داران آن به روشنی و صراحت این آثار و اسناد را دریابند و آنها را مورد توجه قرار دهند، مورد عنایت مورخان غربی دوران یونان کهن و عصر جدید قرار گرفته و آنان نیز اغماض گونه و غرض ورزانه به تاریخ ایران و هخامنشیان نگریسته و در مورد آنها مطالب بسیاری نگاشته اند و آنچه که شایسته نام ایران بوده در نوشته های خود نشان نداده اند. پژوهش حاضر بنیادی و از روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد است با هدف بررسی شورشهای مصریان در عصرهخامنشی به این موضوع بپردازد. درباره روابط ایران و مصر باید گفت: ایران و مصر به عنوان دو مرکز عمده و دو حوزه اصل تمدن شرق ، از دیر باز با یکدیگر ارتباط داشته، در پیشبرد تاریخ و تمدن بشری نقشی بسیار تعیین کننده ایفا کرده اند. آغاز این روابط به زمان های بسیار دور باز می گردد، زمانی که هر دو کشور «گهواره تمدن» خوانده می شدند. در طول تاریخ این روابط، اگرچه شاهان وقت، گاهی از سر حسادت و زمانی دیگر بر اثر رقابت، یکدیگر را به چالش می طلبیدند، ولی مردم ایران و مصر همواره به ارتباط و همکاری بیشتر تمایل نشان می دادند به هر حال آشنایی با سابقه تاریخی و فرهنگی روابط دو کشور می تواند ما را در زمینه شناخت و موقعیت ها، ضرورت ها و شرایط حاضر که بسط و تحکیم روابط را در راستای مصالح کشور و امت اسلامی، امری ضروری ساخته است، یاری کند. نتایج فرضیات نشان داد: کشور مصر با داشتن گندم، کشوری استراتژیکی بشمار می آمد و شاهان هخامنشی بخوبی بر این قضیه آگاه بودند که با فتح مصر، حفظ و تسلط همیشگی بر آن می توانند هرگاه بخواهند از ارسال گندم به سرزمین یونان جلوگیری کنند. علاوه بر آن مصریان با داشتن تمدن قدیمی به استقلال و آزادی شان بهاء می دادند و از نظر عقاید دینی و مذهبی؛ ملتی بودند دارای روح دینی قوی به حدی که تنها به پرستش مصدر زندگی بسنده نمی کردند و آنقدر به عقاید مذهبی و ملی خود حساسیت نشان می دادند که اجازه نمی دادند کسی به عقایدشان توهین نماید و اگر خلاف این مسائل از طر ف هخامنشیان صورت می گرفت مصریان دست به شورش می زدند و آخر اینکه یونانیان بخوبی می دانستندکه مصریان علاقمند به آزادی و استقلال خود بودند پس با استفاده از این روحیه مصریها آنها را بر ضد دولت هخامنشی تحریک می کردند و این تحریکات سبب عکس العمل هخامنشیان در مقابل یونانیان می شد که به قراردادهای کالیاس و آنتالیسداس منجر می گردید.
منیره رشیدی نادر میرسعیدی مجد آبادی
چکیده موضوع مورد مطالعه ی این پایان نامه دوران مهمی از تاریخ ایران را در بر می گیرد . در واقع دو شاهنشاهی اشکانی و ساسانی از قرن سوم پیش از میلاد تا قرن هفتم میلادی حکومت کرده اند. طایفه پرنی به رهبری ارشک به پا خاستند و در سال 250 پ.م دولت جدید ایرانی را پایه گذاری کردند اشکانیان برای پیروزی بر سلوکیان ، احیای نیروی گذشته ایران را هدف اصلی خود قرار دادند .چهره ایران دوران اشکانی ترکیبی از مدنیت و فرهنگ هایی است که تا به آن دوران در غرب و شرقِ شاهنشاهی اشکانی بالیده و تصویر رشد یافته ای را به ویژه در زمینه فرهنگی نمایان ساخته بود ، جنبش ساسانی با نفی این فرهنگ ترکیبی ، فرهنگ تازه ای را مبتنی بر سنت های کهن اجتماعی - فرهنگی بنیان گذارد ، نظام اجتماعی نوینی با تلاش های اردشیر بابکان باعث شکل گیری نظام سیاسی تازه ای گردید . در این پایان نامه نگارنده سعی کرده با استفاده از مطالعه ی منابع موجود ، اوضاع اجتماعی این ادوار تاریخی را مورد بررسی قرار دهد تا به یک مقایسه ارزشمند در زمینه طبقات اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و مذهبی دست یابد. به طور خلاصه می توان گفت اوضاع اجتماعی و اقتصادی در دوره ی ساسانی نسبت به دوره ی اشکانی تغییرات چشم گیری داشته است و وضع کشاورزان ، تجار و حتی در آمد حکومت بالاتر بوده است . در زمینه مذهبی بر خلاف دوره اشکانی در دوره ی ساسانی تمرکز دین و دولت به وجود آمده و از نظر فرهنگی چنانکه در آثارساسانی پیدا است فرهنگ ایرانی زنده شده است .
الهام شمعونی میرزا محمد حسنی
پایان نامه حاضر که با عنوان «بررسی مسئله هلنیسم در ایران عهد اشکانی247پ.م-224م» تحقیق و نگارش شده، به بررسی تاثیر و نفوذ فرهنگ و تمدن یونانی در بخش های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری در عصر اشکانی می پردازد. هلنیسم به معنی مجموع تمدن و فرهنگ یونان است، که در دوره تاریخی گسترش آن را تا سال 30 پیش از میلاد نوشته اند. آنچه مسلم است، اسکندر با اقدامات مهم و سازنده ای که در ایران انجام داد باعث گسترش فرهنگ و تمدن یونان در ایران شد و شاید به همین دلیل باشد که اوج گسترش و ترقی هلنیسم را در قرن 4پ.م، یعنی زمان اسکندر می دانند. هلنیسم (یونانی مآبی) بر ایران عهد اشکانی در زمینه های مختلف تاثیر داشته است. از آنجایی که خط و زبان یونانی در عصر اشکانی تاثیر خود را گذاشت و هنر یونانی نیز برهنر دوره اشکانی نفوذ کرده و معماری و شهرسازی نیز از معماری و شهرسازی یونانی تاثیرگرفته، و این تاثیر فرهنگ و تمدن یونان تا اندازه ای بوده که حتی شاهان اشکانی خود را دوستدار یونان (فیل هلن) می نامیدند و آن را بر روی سکه های خود می آوردند، با این وجود اقشار فرودست جامعه تا حدودی از این تاثیر برکنار بودند و شدت این اثرگذاری سطحی و گذرا بوده و در نهایت در جنبشی که اشکانیان آغاز کرده و ساسانیان ادامه دادند، این اثرگذاری یونانی به دور نهاده شد. پژوهش حاضر تحقیقی است درباره اینکه چرا هلنیسم با وجود اینکه دامنه و تنوع گسترده ای پیدا کرد اما تداوم و دوران آن کوتاه مدت بود.
زهرا رحمت اللهی میرزا محمد حسنی
این پژوهش سعی بر آن دارد تا به بررسی مناسبات سیاسی و مذهبی ایران و ارمنستان در دوران نخستین پادشاهان ساسانی (224 تا 379 م) در محدوده تاریخ ایران و همچنین به بررسی عوامل تأثیر گذار سیاسی و مذهبی و رقابت با روم در مناسبات ایران و ارمنستان بپردازد، ضمن اینکه بررسی های تاریخی اثبات کرده است که سیاست توسعه ارضی اردشیر اول و شاپور اول در روابط این دوره تأثیر گذار بوده است چون ساسانیان خود را احیاء کننده ی امپراطوری هخامنشیان می دانستند، درصدد تصرف تمامی متصرفات هخامنشیان بودند و ارمنستان یکی از آنها به حساب می آمد. همچنین تحریکات اشکانیان ارمنستان در مقابل شاهان نخستین ساسانی (شاپور اول) جهت احیاء قدرت از جمله عوامل اصلی ایجاد اختلاف بوده است چون با ظهور ساسانیان، ارمنستان با پناه دادن به هوا خواهان اشکانیان آنجا رابه عنوان پایگاه ضد دولت ساسانی در آورده بود و این دشمنی ارمنستان با ساسانیان موجب نزدیک شدن دولت ارمنستان به روم شد و به دلیل اهمیت ارمنستان به لحاظ سیاسی و نظامی، پادشاهان ساسانی شاهزادگان خود از جمله (هرمزد اول و نرسه) را به عنوان شاهان ارمنستان گمارده بودند. همچنین در دوره شاپور دوم اختلافات ایران و ارمنستان ریشه در مناقشات مذهبی دارد و مسیحی شدن ارمنستان از جمله عوامل اصلی اختلاف ساسانیان با ارمنستان بوده است و زمامداران ایران هم دریافته بودند که تا اختلافات مذهبی در بین است، تصاحب ارمنستان امری ناپایدار و بی ثبات خواهد بود. این پژوهش به روش کتابخانه ای و فیش برداری بوده و سعی بر آن شده با استفاده از منابع و مآخذ و سایت ها ارائه گردد.
اسدالله شریعتی میرزا محمد حسنی
بررسی تحولات سیاسی و مذهبی ایران در دوره ساسانی بدون شناخت دو آئین تاثیرگذار این دوره یعنی آئین مانویت و مزدکی امکان پذیر نیست حتی آئین مزدک نیز در واقع تاثیر زیادی از مانویت پذیرفته بود . آئین مانویت اگر چه به سرعت رهبر و بنیان گذار خود را از دست داد اما این امر مانع پیشرفت سریع این دین در شرق و غرب عالم نشد .دلایل اصلی این پیشرفت ها را می توان حمایت پادشاهان ساسانی چون شاهپور اول و هرمز اول و همچنین شاهزادگانی چون پیروز و مهرشاه از این دین دانست و علاوه بر موارد ذکر شده نقش تاثیر گذار مبلغین این دین و تاثیر زیاد برنگارش کتب متعدد که با تصویر همراه بود بر پیشرفت این دین تاثیر گذار بود .درحالی که درمطالعات ادیان ایران باستان مورخ بطور معمول با کمبود منابع روبروست (همانند آئین مزدکی) اما در مورد آئین مانویت کشفیات تورفان در ترکستان چین و همچنین کشفیات فیوم در مصر وضعیتی متفاوت در مطالعات ائین مانویت ایجاد کرد . کشف هزاران برگ دستنوشته و متون مصور دینی وضعیتی درخشان از چگونگی تفکرات دینی پیروان آئین مانویت بر قرن سوم میلادی بدست داد ترجمه و بررسی این متون علاوه بر کمک به شناخت بهتر چهارچوب اعتقادی آئین مانویت سبب درک و شناخت بهتری از وضعیت سیاسی و مذهبی ایران ساسانی در قرن سوم میلادی شد.
رشید بازیار میرزا محمد حسنی
دو امپراتوری ایران (عصر اشکانی و ساسانی) و روم پس از آن که توسط بانیان¬شان تشکیل شدند، از آنجا که با گذشت زمان و شکل¬گیری طبقات و پیدایش برخی ادیان و مذاهب مختلف، همواره جنگ و درگیری این جوامع را با چالش بزرگی مواجه کرده بود، جهت برقراری نظم و امنیت و برخورداری اقشار مختلف جامعه از حقوق مساوی و برابر، نیاز مبرمی به وضع و تدوین قوانین پیدا کردند. جنگ¬ها و منازعات درونی که عمدتاً بر سر تساوی حقوق در همه¬ی زمینه¬ها رخ می-داد، امپراتوران را وادار به صدور فرامینی می¬کرد و به تدریج با گذشت زمان، این فرامین که روحانیون نیز در تدوین آن مداخله می¬کردند، مبنایی جهت حل و فصل این اختلافات و درگیری¬ها گردید. با مطالعه و بررسی انجام شده بر روی قوانین حقوقی ایران و روم، پرسش اصلی این پژوهش آن است که مبانی و وجه اشتراک و افتراق قوانین حقوقی ایران و روم چه بود؟ در پاسخ می¬توان اذعان داشت که مبانی آن در هر دو امپراتوری بر اساس فرامین طبقه¬ی حاکمه و وجوه آن در حقوق سیاسی، مدنی، اقتصادی و دینی می¬باشد.
فاطمه نظر قلی محمد رضا بابایی
علل موّفّقیّت و ظهور قدرتمندانهی یک دولت و یا افول و عدم توفیق آن رابطهای مستقیم با نحوهی کشورداری و اجرای سیاست خارجی آن حکومت دارد. فلذا آشنایی با اسلوبهای مختلف کشورداری و رعایت اصول این فنّ مهمّ و حیاتی توسّط حکومتهای مختلف در گذشته و حال میتواند راهگشای خوبی برای تحقّق اهداف ملّی و منافع یک سرزمین یا دولت باشد، به ویژه اتّخاذ سیاست خارجی مناسب و منسجم که یکی از عوامل اصلی ثبات و دوام کشورها در صحنهی بینالمللی به شمار میرود. یکی از نمونههای بارز این حکومتها که بررسی چگونگی به قدرت رسیدن، اوجگیری و در نهایت افول آن نشانگر تأثیر انکارنشدنی نحوهی کشورداری و اجرای سیاست خارجی آن است، امپراتوری بزرگ هخامنشی است. هخامنشیان دوّمین سلسلهی پادشاهی ایران است که پس از زوال حکومت مادها، به وسیلهی کوروش هخامنشی به سال 550 ق.م بنیانگذاری شد و به مدّت 220 سال به حیات خویش ادامه داد. هخامنشیان در دوران اوّلیّهی سلطنت خود و به دست پادشاهان موفّق و کارآمدی چون کوروش و داریوش اوّل به دستاوردهای گرانبهایی در ابعاد گوناگون دست یافتند و به ویژه اصول کشورداری و سیاست خارجی موفّق آن قابل تأمّل است. آنها با پایهگذاری اصل تسامح و مدارا با ملل مغلوب و همزیستی مسالمتآمیز و احترام متقابل به ملل مختلف و ادیان و مذاهب گوناگون در عرصهی بینالمللی انقلابی بزرگ در سیاست به وجود آوردند و با طرز تفکّر منطقی و تشکیلات منظّم کشوری و لشکری خود یکی از شکوفاترین تمدّنهای بشری را به جهان عرضه کردند. لذا در این نوشتار به اصول کشورداری و سیاست خارجی هخامنشیان در دورهی حکمرانی کوروش، کمبوجیه و داریوش اوّل پرداخته شده است.
فرشته کردزنگنه میرزا محمد حسنی
چکیده مشکل کم آبی در فلات ایران از گذشته تا زمان حاضر وجود داشته است. از گذشته های دور انسانی که در فلات ایران می زیسته، همیشه سعی داشته است تا با ساخت سازه هایی با این مشکل مقابله کند. ما از وجود و نحوه ساخت این سازه ها بی اطلاع نیستیم. آثار و شواهدی که از این سازه ها در دوران تاریخی به جا مانده است، نشان دهنده تلاش برای ساخت این نوع سازه هاست. اولین آثار بر جای مانده از این نوع سازه های آبی مربوط به دوره ایلامیان است، پس از آن در دوره های بعد و با گستردگی جوامع بشری استفاده از سازه های آبی که روند زندگی بشر را تسهیل می کرد، بیشتر و بیشتر شد. با ورود به دوره ساسانی و رشد زندگی شهری و همچنین رشد جمعیت و گستردگی جغرافیایی این دوران استفاده از سازه هایی که بتوان با آن حداکثر استفاده را از منابع آب جهت تقویت و رشد کشاورزی نمود، افزایش یافت. علاوه بر بخش کشاورزی که به تبع آن، اوضاع اقتصادی را نیز بهبود می بخشید. مسائل اجتماعی، تجاری، سیاسی و مذهبی نیز در ساخت و گسترش سازه های آبی در این دوران تاثیر گذاشته اند. نگارنده در این پژوهش بر آن است تا به تفکیک به بررسی هر یک از این عوامل و میزان تاثیری که هر یک در ساخت و گسترش سازه های آبی در این دوران داشته اند، بپردازد.
حبیبه علی یزدی احمد اشرفی
مهاجرت یزدی ها به قومس و مخصوصا" شهرستان شاهرود در زمان قاجار به دلیل کمبود آب و بدی آب و هوا و خشکسالی ، تجارت ، معماری و قرار گرفتن شاهرود در مسیر زوار ثامن الائمه می باشد که این امر باعث رشد اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی قومس گردیده است . این پایان نامه علمی – پژوهشی با استفاده از منابع دسته اول به روش کتابخانه ای و فیش برداری وروش میدانی که از طریق مصاحبه با یزدی های ساکن شاهرود انجام شده سعی بر این دارد که علاوه بر بررسی علل مهاجرت یزدی ها به قومس ، به تاثیرات فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی آن ها نیز بپردازد . متاسفانه از آن جا که اکثر نسل اولی های مهاجرین از دنیا رفته اند ، نسل دوم و سوم در باره علل مهاجرت پدرانشان اطلاعات اندکی دارند و این موضوع چیزی نبوده که از سوی رسانه ها یا نویسندگان آن زمان مورد توجه واقع شده و ثبت شود . لذا محقق در تدوین این اثر یا دشواری های زیادی مواجه شده است . به هر حال نتایج مطالعات نشان داده است که پس از خشکسالی فزاینده سال 1352 بسیاری از مردم نواحی مختلف استان یزد به سایر نقاط ایران از جمله در ایالت قومس و به ویژه در شاهرود سکنی گزیده اند . البته عوامل دیگری چون تجارت ، مهاجرت یزدی ها برای حفر کاریز و حرفه معماری ، باعث ماندگاری آن ها در منطقه گردیده ، مشاغلی که مورد نیاز مردم منطقه نیز بوده است .
مصومه باشتنی میرزا محمد حسنی
در نگاشته های پهلوی و متون فقهی دین زرتشت، اصطلاحی به نام « خویدوده » دیده می شود که اغلب پژوهشگران و مترجمان زبان پهلوی آن را به معنای « ازدواج با محارم » و « خویشی با نزدیکان » گرفته اند. بر پایه این رهیافت، خویدوده مابین خویشاوندان بسیار نزدیک از شایسته ترین و مهمترین دستورهای دینی و دارای بزرگترین ثواب بوده است. چنان که ازدواج میان محارم در خاندان های سلطنتی دوران باستان، برای پاکیزگی خون و حفظ مالکیّت رایج بوده است و اقوامی چون: عیلامی ها ، یونانی ها و رومیها ، تایلندی ها و....، هم چنین رسمی داشته اند. با وجود ، عدم اشاره صریح منابع اولیه کیش زرتشتی به ازدواج با محارم ، برداشتهای نادرست از واژه خویدوده -که احتمالاً مفهوم « ازدواج با خویشاوندان» را در بر می گرفته است- باعث گمانه زنی در باره وصلت مردان با دختر، خواهر و مادر خویش شده است. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد رائج در حوزه مطالعات علوم انسانی و بهره گیری از شیوه تحقیقات نظری و اسنادی ، بر آن است تا به بحث و بررسی در باره نقش عوامل دینی در رواج سنت ازدواج با خویشان یا اصطلاحاً خویدوته در ایران باستان بپردازد و بُن مایه ها و ماهیت راستین چنین وصلتی را روشن سازد. نتیجه تحقیقات نشان می دهد که در ایران تا روزگار هخامنشیان، رسم وصلت با محارم، نزد پارسیان غریب و ناخوشایند بوده است و ازدواج درون فامیلی که بر اثر وام گیری فرهنگی تمدن ایران و ملل همجوار ، در بین ایرانیان رواج یافته بود، کم کم کارائی خود را از دست داد و ناروا تلقی شد. ضمناً اشتباه در تفسیر واژه هائی چون :« دختر » و « خویش » در اصطلاح فقهی خویدوته ، باعث شده است تا ازدواج با محارم نَسَبی در ایران باستان ، پدیده ای عام و متعارف تلقی گردد. در حالی که در متون اولیه دینی ، خویدودک به مفهوم ازدواج با خویشاوندان نزدیک و برای پاکیزگی خون توصیه شده است
افسانه دلاوری میرزا محمد حسنی
تاریخ اساطیری هر کشوری نمود اندیشه و فرهنگ مردمان آن کشور است و اصولاً اسطوره ها جلوه گاه آرمان ها ها و ارزش های اخلاقی ملت ها تلقی می شوند. اساطیر و حماسه های ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند و گواه بارز این حقیقت را می توان در حماسه پهلوان نام آور ایرانی مشاهده کرد. رستم به عنوان یکی از بزرگ ترین پهلوانان اسطوره ای ایران زمین ، نه تنها نمادی از قدرت بدنی و دلاوری های اعجاب انگیز است ، بلکه مصداق هنجارهائی چون جوانمردی و وطن دوستی است. او به عنوان مظهر قدرت اجرایی حکومت کیانیان و نماینده قشر مرزبانان حکومتگر محلی از ناحیتی چون سیستان و از دل خاندانی نژاده و نجیب سر بر آورد و به پاسداری از کیان ایرانی همت گماشت. همین وظیفه سترگ رستم باعث شد تا به مقام عالی قهرمان ملی و ابرانسانی فرهمند تبدیل شود. روش پژوهش در این تحقیق، سازگار با اصول و قواعد مرسوم در حوزه مطالعات علوم انسانی و بر پایه تحقیقات نظری می باشد و در روند تحقیق، ضمن استفاده از داده های نوشتاری ، تلاش گردید تا به اعتبارسنجی داده ها با کمک منابع و اسناد معتبر و خصوصاً تحلیل های منطقی همت گماشته شود و پس از پالایش داده های موثق، به جمع بندی و تدوین پژوهش در قالب پایان نامه اقدام شود. نتیجه تحقیق حکایت از آن دارد که روستهم مرزبان مقتدر و نیرومند ناحیه نیمروز یا سیستان در شرق ایران و از تبار جمشیدشاه کیانی ، به دلیل پیوند با تحولات تاریخی ایران هزاره اول ق.م ، درگیر ماجراهائی گردید که آوازه او را از یک یل سیستانی به یک پهلوان ملی مبدل ساخت. شهرت و اعتباری که رستم را به یک موجود داستانی و با مضامین حماسی تغییر ماهیت داد و حتی باعث گردید تا آوازه برازندگی ها و رشادت هایش ، در خارج از مرزهای ایران ، و در متن اساطیر ملت های همجوار رسوخ پیدا کند. تا حدی که در افسانه های کهن حماسی ، می توان مواردی همانند مشابهت داستان رستم و سهراب با داستان لی-جینگ و لی نو-جای چینی و یا همانندی رستم و کوهولین قهرمان ایرلندی و یا رستم و هیلدبراند و دیگر تاثیر پذیری های متقابل ادبی و فرهنگی را ملاحظه کرد.
اسماعیل پهلوان میرزا محمد حسنی
در پژوهش حاضر ضمن بررسی اطلاعات پزشکی و جایگاه علم پزشکی در ایران باستان و تاثیر بسزایی که دین در علم پزشکی ایران باستان( منظور از ایران باستان 3 سلسله هخامنشی ،اشکانی و ساسانیان میباشد) و همچنین پزشکان بیگانه که اغلب در دربار سلاطین هخامنشی و ساسانی مشغول بکار بوده اند با مراجعه به متون دینی تاریخی به پیشه ارزشمند پزشکی در دوره های هخامنشیان ،اشکانیان و ساسانیان پرداخته است و همچنین به نقش مغان و موبدان بعنوان پزشکان اولیه ایران باستان یاد کرد . در پزشکی ایران باستان، قوانین متقن پزشکی وجود داشته و علم پزشکی همگام با تمدن آن روزگاران، رشته های مختلف و دستاوردهای متفاوتی داشته است که از طریق جنگ ها و رفت و آمدهای ایرانیان و یونانیان به تمدن یونان منتقل و به نام آنها شهره گردید پزشکی در ایران باستان برپایه پزشکی اوستایی بود که رد پای آنرا می توان در برخی متون به جای مانده ی پهلوی دنبال کرد ، واز سویی دیگرمراوداتی نیز با سرزمینهای هم جوار ایران از جمله مصر و،یونان و روم داشتند ..علم پزشکی در این دوران بالاخص در دوره ساسانیان هم چون سایر علوم پیشرفت چشمگیری داشت .مطالب مربوط به پزشکی هخامنشیان به طور پراکنده در کتب دینی از جمله کتابهای سوم دینکرد،وندیداد و اوستا و مورخان یونانی آمده است . ولی متاسفانه هم چنان که اشکانیان در سایر موارد اطلاعات و منابع کم میباشد در خصوص پزشکی پزشکی نیز چنان اطلاعات قابل استناد یافت نمیشود.
نسا مصباحیان میرزا محمد حسنی
این پژوهش سعی بر آن دارد تا به بررسی وضعیت سنگسر (واقع در ایالت قومس قدیم) در ابعاد مختلف سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی در محدوده تاریخ ایران باستان به ویژه در عهد اشکانیان و ساسانیان بپردازد و تا حد امکان با توجه به محدویت منابع در مورد تاریخ ، جغرافیاو اقتصاداین دوره مستنداتی را ارائه دهد . به همین منظور دستاورد های موجود در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است. با توجه به اهمیت ایالت قومس در دوره اشکانیان و تاکید بر این نکته که یکی از کهن ترین تختگاههای اشکانیان در این پهنه ی جغرافیایی قرار داشته است، بنظر می رسد این ایالت در دوره مورد بحث از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. هم چنین مطالعات زبان شناسی انجام شده بر این نکته تاکید دارد که زبان سنگسری یکی از شاخه های زبان پارتیان بوده که تا به امروز باقی مانده است.این امر اثبات می کند که در دوره اشکانیان، این شهرستان از اهمیت قابل تو جهی برخوردار بوده است. عبور مسیرهای تجاری در دوره اشکانی و ساسانی از این منطقه و تاثیرات اقتصادی آن بر سرزمین های همجوار ، شناسائی و معرفی آداب و رسوم و سنن مردم منطقه از دیگر موارد قابل بحث پژوهش می باشد . لذا نگارنده بر آن شد تا با استفاده از رویکردهای متداول درمطالعات علوم انسانی و بهره مندی از شیوه ی نظری ،کتابخانه ای و میدانی به بررسی موضوع مذکور بپردازد.
طوفان رودبارکی میرزا محمد حسنی
در اوستا جامعۀ ایرانی به سه طبقۀ روحانی، جنگاور و کشاورز تقسیم شده است. ساسانیان نیز تشکیلات جامعۀ خویش را مبتنی بر اوستا طبقه بندی کردند، با این تفاوت که طبقۀ جدیدی به نام دبیران به این تشکیلات اضافه شد که در مرتبۀ سوم و قبل از کشاورزان قرار گرفت. در پادشاهی ساسانی که توسط اردشیر بابکان پی ریزی شد و به مدت چهار قرن و نیم دوام یافت، شرایط زندگانی عمومی و اداری کشور دستخوش تغیرات مختلف شد، اما کلیت و اصول اجتماعی به همان گونه که مؤسس سلسله پی افکنده بود، پا به کمال رسانید و تا پایان عصر ساسانی به یک حال باقی ماند. پژوهش حاضر تحقیقی است دربارۀ طبقات اجتماعی دورۀ ساسانی و تأثیراتی که آنان از الگوی جامعۀ اوستایی گرفته اند. تقسیم جامعه به طبقات، نتیجۀ رشد جامعه و تخصصی شدن کارهاست. در جامعۀ ساسانی با وجود آنکه سختگیری های بسیار برای جلوگیری از ورود مردم عادی به طبقات بالای جامعه می شد، اما مردم به تناسب فعالیتی که می کردند، دارای زندگی راحت و نسبتاً مرفه بودند.
فرشته سادات حس?ن? بجدنی میرزا محمد حسنی
با روی کار آمدن هخامنشیان دوره ای نوین در تاریخ ایران آغاز گردید. گسترش جغرافیایی و ازدیاد نفوس در این دوره سبب ایجاد نیازهای جدید جدید در جامعه گردید. برای پاسخگویی به این نیازها، هخامنشیان نیازمند برنامه ریزی دقیق و بهبود اوضاع القتصادی،حمل و نقل، بازرگانی و ... بودند. یکی از راههای موثر در پاسخگویی به این نیازها،به وجود آمدن مشاغل متعدد و متناسب با خواست شاهان هخامنشی و نیاز جامعه بود و از طرفی تنوع و تعدد در مشاغل، نیازمند محاسبه ی دقیق دستمزد، برنامه ریزی برای تأمین بودجه و متعاقب آن رشد اقتصادی بود.
علی ربیع زاده میرزا محمد حسنی
دراین تحقیق محتوای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کتاب ارداویرافنامه استخراج شده و این محتوی بامتون پهلوی مقایسه گردیده است هدف از این کار این بوده است که اشتراکات و تفاوتهای بین کتاب ارداویرافنامه با دیگر متون پهلوی استخراج شود تا دریابیم که آیا این کتاب می تواند به عنوان یک منبع معتبر دوره ساسانی مورد استفاده قرار گیرد ؟ یافته های تحقیق نیز نشانگر وجود این اشتراکات هستند .
غلامرضا بخشی محبوبه اسماعیلی
حکومت مغولان به دلیل تحولات سیاسی، فرهنگی و نظامی خاصی که در تاریخ ایران و جهان داشته اند، از اهمیت خاصی برخوردار هستند. آنان در راستای سیاستهای داخلی که حول محور اقتصاد بود، سیاستهای خارجی خود را تعقیب می کردند. در منظومه قدرت و روابط حاکم بر ساختار سیاسی مغولان ، تنشها ،منازعات و رقابتهای داخلی از اهمیت خاصی برخوردار است. افتراقات خاندان مغول که تا پایان حکومت مغولان وجود داشت ، موانع و چالشهایی را به وجود آورد . مسیحیان که از همان ابتدا به دنبال گسترش نفوذ خود به دربار مغولان بودند ، جایگاه ویژه ای در میان صاحب منصبان مغول داشتند و پیوندهای دودمانی ، قدرت آنان را افزایش می داد. وضعیت معیشتی و مذهبی مسیحیان در دوره ی مغولان متقدم که استراتژی نظامی را دنبال می کردند ، رو به بهبود بود و آنان در سالهای اولیه مغولان در ایران ، به دلیل رویکرد دیپلماسی مغولان ،بعد از چندین قرن آزادی مذهبی را احساس کردند . اما بعد از آمدن ایلخانان مسلمان به عرصه حکومت ، دیگر جایی برای مسیحیان باقی نماند. هر چند حکام مغول به علل سیاسی و جهانی کردن مغول ، از استراتژی زیادی استفاده کردند و هر جا که وجود مسیحیت گره گشای کارشان بود، با آنها تسامح داشتند و مسیحیان هم سیاست غلبه بر مسلمانان را دنبال می کردند ، اما هرگز به اهداف خود نرسیدند و در این تقابل ، مغولان و مسیحیان شکست خوردند . ابعاد این روابط و علل آن دراین پژوهش بررسی می شود.
محمودرضا عامریان حسن شادپور
نهاد دیوان سالاری، ساختار حکومتی همواره نقشی بسیار پراهمیت و کلیدی در تحول و پیشرفت یا توسعه نیافتگی جوامع ایفا کرده است. این امر، به ویژه در جوامعی نظیر ایران که دارای پیشینه چند هزار ساله دارد، بسیار آشکار می شود. فقدان قانون و قانون گرایی در تاریخ سیاسی اداری ایران به عنوان روال معمول پذیرفته شده در جامعه تا دوره سلجوقی ضرورت واحساس نیازبه هرگونه تغییروتحول اساسی را درنظام دیوان سالاری کشور منتفی می ساخت، هیچ پدیده یا نهاد اجتماعی ازجمله نهاد بوروکراسی به طور ناگهانی و به یکباره خلق نشده است. پدیده ها و رویدادها و تبار و ریشه های عمیق تاریخی قطعاً در جامعه ریشه های عمیق داشته اند. تشکیلات اداری و نظام دیوان سالاری در هر کشوری در برگیرنده ویژگی ها و عناصری است که سرچشمه آن ها رامی توان در تاریخ وفرهنگ وتحولات سیاسی-اجتماعی-اقتصادی آن جامعه جستجو کرد. دیوان سالاری ایران با پیشینه چند هزا رساله درواقع محصول ونمایانگر تحولات و رخدادفراوانی است که در متن و طول تاریخ این سرزمین به وقوع پیوسته است. و حاصل برخی از این عناصر و ویژگی های نهادینه شده در آن است. مروری بر پیشینه دیوان سالاری در ایران نشان می دهد که این تشکیلات با ویژگی های نیرومند و مستحکمی که همواره با تغییراتی هم توأم بوده به رغم تحولات و فراز و فرودهای فراوان تاریخی همچنان مقاوم و تأثیرگذار بر جای مانده است. نکته بسیار مهم در نظام دیوان سالاری ایران این است که ظرفیت و توانایی سنت در ایران به گونه ای بوده که اعراب اقوام ترک مغولان و سایر ایلات و عشایری که در ایران حاکمیت یافتند ظرف مدت کوتاهی ویژگی ها و عناصر اصلی و تعیین کننده دیوان ایرانی را پذیرفتند هر چند اثرات و رنگ و لعابی نیز بر نظام دیوانی در هر دوره ای از خود برجای گذاشتند. هنگامی که ایران بدست اعراب افتاد، ابتدا نهاد وزارت از بین رفت. امّا کم کم اهمیّت آن بیش از پیش احساس شد و ایرانیانی که باسنت دیوانسالاری آگاهی داشتند وزارت را بر عهده گرفتند. پس از تشکیل سلسله های ایرانی در شرق به تقلید ازخلافت عباسی و هم به تقلید از آداب و رسوم ایران باستان بر ارزش و اعتبار وزارت افزوده شد. این نوشتار با روی کرد تطبیقی و مقایسه ای، به واکاوی و توصیف و تحلیل ویژگی های برجسته و تأثیرگذار دیوانسالاری در دو عصرسامانیان و سلجوقیان و مقایسه آن دو ازاین منظر با یک دیگر می پردازد حاکمان سامانی و سلجوقی در امور سیاسی و حکومتی،در حوزه نظام اداری رفتارهای گوناگونی داشته اند و دیوانسالاری دراین دودوره، فراز وفرودهای فراوانی داشته است. دیوانسالاران ایرانی درتوسعه علم و فرهنگ ومراکزعلمی وفرهنگی و در پی آن، وضع عالمان دراین دو دوره بسی تأثیر گذارد و ازدید سیاسی و حکومتی، زمینه نیکویی برای استفاده از اندیشه ها و اندیشه ورزانگروه های مختلف فراهم آورد و حاکمان در استفاده از نخبگان جامعه، از فرصت مغتنمی برخوردار شدند.
مهناز کامیاب میرزا محمد حسنی
پژوهش حاضر در خصوص بررسی آثار و شواهد تاریخی حضور ساسانیان در کرمانشاه از اردشیر دوم تا خسروپرویز (379 تا 628. م) با تأکید بر نقوش برجسته این دوره در تاق بستان می باشد. لذا سئوالات عمده ای که در این پژوهش نگارنده به دنبال دریافت پاسخی برای آنها بوده عبارتند از اینکه دلایل انتقال مرکزیت از پارس به ایالات غربی در نیمه دوم دوران حکومت ساسانیان چیست و چه عوامل داخلی یا خارجی در این مسئله نقش داشته اند. و اینکه چرا ساسانیان منطقه کرمانشاه را برای ایجاد نقوش صخره ای خود انتخاب کرده اند و آثار و شواهد تاریخی بر جامانده از ساسانیان در این منطقه کدام است. لذا فرضیات مورد نظر پژوهشگر بدین صورت بوده است که دو عامل در انتقال مرکزیت از پارس به ایالات غربی نقش داشته اند ابتدا عامل روحانیت استخر و نفوذ بیش از حد ایشان در مسائل سیاسی و مذهبی کشور و دوم درگیرهای مرزی بین دو امپراطوری ایران و روم که سبب شده تا شاهان ساسانی بخواهند برای کنترل بهتر اوضاع مرکزیت خود را از سرزمین مادری به ایالات غربی انتقال دهند همچنین منطقه کرمانشاه که به دروازه آسیا معروف است به دلایل مختلف به مکان ییلاقی برای شاهان ساسانی تبدیل شده و در این منطقه شاهد آثار و ابنیه فراوانی از شاهان ساسانی باشیم. روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی- توصیفی است که با روش کتابخانه ای و میدانی با استفاده از اسناد مکتوب و منابع مدون و نیز بررسی کارکرد تاریخی نقوش برجسته و آثار ابنیه بر جامانده از ساسانیان به این نتایج دست یافته است. با تکیه بر منابع کاهش نفوذ روحانیت حوزه استخر و نیز مقابله با همتای رومی از جمله دلایل انتقال پایتخت در این دوران می باشد که این مسئله خود باعث حضور شاهان ساسانی در منطقه و ایجاد نقوش جدید در تاق بستان و بر جا ماندن آثار و ابنیه فراوان در منطقه شده است. کلید واژگان: ساسانیان، کرمانشاه، روحانیت زرتشتی، پارس و ایالات غربی، نقوش برجسته، استخر و شیز.