نام پژوهشگر: رحیم بردی آنا مراد نژاد
عبدالحمید محمدی رحیم بردی آنا مراد نژاد
یکی از زمینه های ناپایداری توسعه شهری بویژه در کشورهای در حال توسعه، شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در محدوده و حریم شهرها می باشد. این سکونتگاه ها ضمن اینکه عناصر کالبدی نابسامانی در بخش های خاصی از یک شهر بوجود می آورند. لطمات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گسترده ای را برکل مجموعه شهر تحمیل می کنند. در حال حاضر سکونتگاه های غیررسمی شهرگنبدکاووس شامل محلات افغان آباد، سیدآباد، بدلجه و چای بوئی می باشندکه نابرابری های فضایی را در این شهر تشدید نموده است. بنابراین با هدف ارزیابی نقش سکونتگاه های غیررسمی در گسیختگی فضایی ساختار شهری گنبد کاووس، پژوهش پیش رو انجام گرفت. روش تحقیق بکار رفته نیز ترکیبی از روش های تحلیلی- توصیفی و پیمایشی میباشد تا بتواند با تجزیه وتحلیل آماری داده های بدست آمده، به اهداف تحقیق نزدیکترشود. همچنین از نرم افزارهای spss ؛ excel و gis برای تجزیه وتحلیل داده ها؛ رسم نمودارها و نقشه ها استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که اکثر زمین های محلات مورد نظر، فاقد سند رسمی و مجوز شهرداری برای ساخت وساز می باشند؛ با این وجود از خدمات و تسهیلات شهری استفاده نموده و همانند محلات دیگر به رشد خود در بدنه شهر ادامه می دهند. لیکن با داشتن سیمایی آشفته و بی نظم؛ مشکلات اجتماعی و اقتصادی فراوان؛ شبکه معابر نامنظم و عدم رعایت استانداردهای فضایی در پراکنش کاربری ها؛ گسیختگی فضایی قابل توجهی را بر ساختار شهری گنبدکاووس تحمیل می کنند.
شهربانو براری طرقچی صدیقه لطفی
نواحی شهری مراکز اصلی رشد اقتصادی،اجتماعی و سیاسی در هر کشوری هستند که خود را به عنوان جذاب ترین نقاط برای ایجاد ثروت،کار، خلاقیت و نوآوری اثبات کرده اند.اما این نواحی با چالش های مهمی در زمینه های تخریب فیزیکی و محیطی، محرومیت اجتماعی، ناامنی، بیکاری، کمبود مسکن و ترافیک روبرو هستند که این مشکلات کیفیت زندگی شهری را به شدت کاهش می دهند. با این وجود سیاستگذاران و برنامه ریزان در سطوح بین المللی و ملی بر قابلیت شهرها برای بهبود کیفیت زندگی انسان ها تأکید دارند. از این روی برای حل مشکلات بشر شهرنشین و ارتقاء ابعاد کیفی زندگی او مفهومی تحت عنوان کیفیت زندگی مطرح و مورد تحقیق قرار گرفت. شهرهای ایران که متأثر از فرهنگ ایرانی و اسلامی بصورت یک کل منسجم مبتنی بر نظام محله ای عمل می کرده اند در اوایل قرن 13 شمسی با پیوستن ایران به نظام سرمایه داری جهانی و ورود فناوری ماشینی بافت قدیم آنها دچار رکود شده است، لذا در بافت قدیم و فرسوده شهرها نوعی روابط اجتماعی –اقتصادی متفاوت از گذشته ایجاد شده است که با آهنگ زندگی شهری و رونق اقتصادی-اجتماعی امروزی مطابقت ندارد. شهر آمل یکی از قدیمی ترین شهرهای استان مازندران می باشد که 404 هکتار از آن را بافت فرسوده شهری تشکیل می دهد که چهره ای متفاوت از بافت جدید را از جنبه های گوناگون کیفیت زندگی به نمایش می گذارد. از این رو هدف این پژوهش سنجش کیفیت زندگی در بافت فرسوده و جدید شهر آمل براساس مولفه های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی است. روش به کار گرفته شده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. ابتدا مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای (مروری بر ادبیات موضوع در جهان) و مطالعه میدانی با استفاده از روش پرسشنامه ای انجام شده است. برای تعیین حجم نمونه مورد مطالعه از تکنیک کوکران استفاده شده و در نهایت تحلیل آمار گردآوری شده بوسیله نرم افزار spssو روش های آماری توصیفی انجام گرفته است، همچنین برای جانمایی محدوده مورد مطالعه و تهیه نقشه های تکمیلی از نرم افزار های atuo cadو gisاستفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد تفاوت معنی داری به لحاظ رضایت از کیفیت مولفه های مختلف کالبدی- اقتصادی و اجتماعی در بافت فرسوده وجدید شهر آمل از دیدگاه ساکنین وجود دارد.
امید آذریو رحیم بردی آنا مراد نژاد
امروزه مهاجرت بی رویه به شهرها به صورت معضلی، گریبانگیر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران شده است. مسئله مهاجرت بی رویه به شهرها باعث افزایش سریع جمعیت شهرنشین و به تبع آن گسترش و توسعه کالبدی بی نظمی در شهرها شده است. توسعه فضایی و کالبدی شهر، فرایند پویا و مداومی است که اگر این روند سریع و بی برنامه باشد، نه تنها ترکیب فیزیکی مناسبی از فضاهای شهری به وجود نخواهد آمد، بلکه مشکلات عدیده ای را نیز درزمینه دسترسی به خدمات مختلف دامنگیر شهروندان خواهد نمود. عوامل و مسائل بسیاری در رشد و توسعه کالبدی ـ فضایی شهرها نقش دارند که بعضی از آنها در حوزه اقتصادی و برخی در حوزه اجتماعی و سیاسی شرایط لازم را جهت توسعه کالبدی ـ فضایی پیدا می کنند. امروزه مهاجرت در توسعه کالبدی ـ فضایی شهر، نقش مهمی ایفا می کند و شهرها نیز مانند موجود زنده از نظر وسعت، پیچیده تر میگردند و به دنبال این رشد فیزیکی، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها به تدریج دگرگون می شود. بسیاری از شهرهای کشور ما با توجه به گسترش نامحدود و بدون برنامه خود سببب دست اندازی به محیط های طبیعی و از بین بردن آنها شده اند. در حالی که افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی کنترل توسعه شهرها و گام برداری در راستای اصول توسعه پایدار را الزامی می نماید. هدف از این تحقیق بررسی و ارزیابی اثرات مهاجرت های روستایی برگسترش کالبدی و جمعیتی شهر پیرانشهر و ارائه راهکارهای مناسب در راستای گسترش کالبدی برنامه ریزی شده و جلوگیری از افزایش بی رویه مهاجرت های روستایی است. جهت بررسی و تبیین موضوع از روشهای تحقیق تاریخی، توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. برای رسیدن به نتایج مربوطه و جواب فرضیه ها از پرسشنامه، نقشه ها و مدل های همچون هلدرن و آنتروپی و "روش مانده آمار حیاتی" استفاده شده است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که مهاجرت های روستایی عامل اصلی گسترش بی رویه کالبدی و افزایش جمعیت شهر پیرانشهر بوده است. مطابق بررسی های انجام شده و پرسشنامه و همچنین استفاده از مدل های هلدرن و آنتروپی معلوم شد که مهاجرت های روستایی باعث گسترش بی رویه کالبدی شهر پیرانشهر شده است. بیشترین گسترش شهر به سمت شرق بوده است. همچنین با توجه به آمار و ارقام بدست آمده از دوره های سرشماری و محاسبات صورت گرفته با استفاده از فرمول های جمعیتی و مشخصا " روش مانده آمار حیاتی" معلوم گردید که مهاجرت های روستایی عامل اصلی رشد جمعیتی شهر پیرانشهر می باشد. واژگان کلیدی: شهر، شهرنشینی، جمعیت، مهاجرت روستایی، گسترش کالبدی، شهر پیرانشهر
حسین نوروزی قره قشلاق مهرنوش شفیعی سرارودی
نشان های شهری ازجمله عناصر کلیدی و هویت بخش به فضای زندگی معاصر است. بکارگیری این نوع از عناصر هویتی در فضای شهری، نیاز به آگاهی دقیق و علمی از عوامل هویت بخش شهر و ساکنان آن منطقه می باشد. هویت هر جامعه تابع مولفه های متعددی (جغرافیا و اقلیم، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و تربیت) است که شاید بتوان فرهنگ را هسته ی مرکزی موارد هویت بخش ذکر کرد. فرهنگ را عواملی همچون آداب و رسوم، هنر، اخلاق، تاریخ، زبان، نژاد و ... تشکیل می دهد. زیورآلات ترکمن علاوه بر داشتن شاخصه های هنری، به نوعی بیانگر فرهنگ و هویت قوم ترکمن است. همچنین نمادها و نشان های به کار رفته در این هنر، جلوه گر برخی اعتقادات، آداب و رسوم، این قوم است. عدول از عوامل هویتی فرهنگی در فضای شهری معاصر و به تبع آن گنبد کاووس (علارغم داشتن پیشینه ی غنی فرهنگی و هنری) نگارنده را بر آن داشت تا مسئله ی موردنظر با تمرکز بر قوم ترکمن، زیورآلات ترکمن و مهم ترین مکان زیستی این قوم در ایران (گنبدکاووس) بررسی گردد. ایجاد دیدگاه و کاربردی جدید از زیورآلات ترکمن جهت هویت بخشی به فضای زندگی مردمانی که به همان فرهنگ تعلق دارند، مهم ترین هدف این پژوهش را در کنار اهداف دیگری همچون، ایجاد خاطره ای جمعی از فرهنگ و هنر قوم ترکمن و همچنین شناساندن و زنده نگاه داشتن هنر فاخر و اصیل زیورآلات ترکمن به نحوی دیگر را بیان می دارد. رساله ی حاضر در صدد پاسخ گویی به این سوال است که چگونه می توان علی رغم ایجاد کاربردی بدیع از زیورآلات ترکمن، این هنر اصیل قوم ترکمن را به عنوان عاملی هویت بخش در فضای زندگی قوم ترکمن به کار گرفت؟ دراین راستا پژوهش حاضر با استعانت از روش توصیفی - تحلیلی انجام شده و با استفاده از فنون تحقیقات کتابخانه ای و میدانی مبادرت به گردآوری داده هایی کرده است که به صورت کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بررسی های ارزشی و ظاهری بر روی زیورآلات ترکمن ، شاخصه ها و ویژگی هایی از آنها را بروز می دهد که به گونه ای آنها را از سایر زیورآلات متمایز و جنبه ی هویتی این هنر برای قوم ترکمن را آشکار می کند. بکارگیری این ویژگی ها و شاخصه های هویتی زیورآلات ترکمن در فضای شهری به صورت نشان های هویتی؛ در کنار بررسی و انتخاب صحیح مکانِ نشان شهری، بیانگر تناسبات اهداف با نتیجه ی پژوهش است. فرآیند اصولی الهام گرفتن از زیورآلات و در ادامه، طراحی صحیح و منطقی نشان های شهری، با تلفیقی از بررسی های صحیح از فضای شهری گنبدکاووس و نهایتا انتخاب فضای تاریخی بوستان باغ ملی، جلوه و بیان هویتی نشان های شهری را دوچندان کرده و عاملی در جهت پیوند صحیح فضای شهری، نشان شهری، زیورآلات ترکمن و علل بهره گیری از آنها را صورت داده است.
صمد حسن پور فرمی رحیم بردی آنا مراد نژاد
چکیده اکوتوریسم سازگارترین نوع توریسم که امروزه بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه، از گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند. تالاب فریدونکنار با داشتن جاذبه های متنوع اکولوژیکی شرایط مناسبی برای توسعه اکو توریسم تالابی را با تدوین راهبردهای مناسب دارا می باشد. هدف پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و شیوه میدانی (پرسشنامه) سنجش ظرفیت اکوتوریسم تالابی در منطقه مورد مطالعه و بررسی میزان حمایت جامعه محلی در توسعه گردشگری به همراه ارائه راهبردهای توسعه اکوتوریسم تالابی بر اساس شاخص های موثر در توسعه اکوتوریسم تالابی می باشد. در این پژوهش با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه از گردشگران و جامعه محلی در مورد موضوعات پژوهش، نظر خواهی شد و با استفاده از آزمون هایی نظیر رگرسیون و آزمون تی تست به تحلیل سوالات پژوهش پرداخته شد. در مجموع میانگین های محاسبه شده بیانگر ظرفیت بالای تالاب در راستای برنامه ریزی برای توسعه اکوتوریسم است. همچنین نتایج حاصله نشان می دهد که از بین مولفه های تاثیر گذار بر میزان حمایت جامعه محلی هر چند دو مولفه ظرفیت و آگاهی تاثیر بیشتری دارند اما مولفه آگاهی با بتای بیشتر از ظرفیت، در میزان حمایت جامعه محلی از فرآیند توسعه اکوتوریسم تأثیر گذارتر است.