نام پژوهشگر: محمد فاکرمیبدی

جوان از منظر قرآن، ظرفیت هاو آسیب ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  محسن کارگرشورکی   محمد فاکرمیبدی

قرآن مجید کتاب جامع و کاملی برای زندگی انسان ها در زمینه های اجتماعی، اخلاقی، عقیدتی، سیاسی و... است به گونه ای که در تمام زمینه ها برنامه و دستور دارد. این کتاب کاملِ انسان ساز، از یک سو نیروی فکر و اندیشه را می پرواند واز سوی دیگر عواطف و احساسات را حرکت می بخشد و در آخِر، راه کارهای صحیح و بهینه را ارائه می دهد. بیشتر کتاب های اندیشمندان به بُعدی از زندگی انسان، هستی، جامعه و تاریخ پرداخته اند؛ اما، قرآن نه اختصاصاً یک کتاب فلسفی است، نه تاریخی، نه ادبی، نه اخلاقی و نه مانند آن، بلکه کتاب هدایت انسان ها است؛ کتابی که به همه ابعاد وجود بشر توجه داشته است، هم چنان که خداوند در قرآن کریم می فرماید: «... وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ ...؛ ... این کتاب را در حالی بر تو نازل کردیم که بیان کننده و روشنگر هر چیزی است ...». همچنین علامه طباطبایی(ره) در تبیین جامعیت قرآن کریم می نویسد: «چون قرآن کریم کتاب هدایت برای عموم مردم است و جز این کار و شأنی ندارد لذا ظاهراً مراد از" لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ" همه آن چیزهایی است که برگشتش به هدایت باشد از قبیل معارف حقیقی مربوط به مبدأ و معاد و اخلاق فاضله و شرایع الهی و قصص و مواعظی که مردم در اهتداء و راه یافتنشان به آن محتاجند، و قرآن تبیان همه اینها است‏». حال، قرآن کریم در راستای هدایت هم جانبه خود متذکر مسأله مهم جوان و دوران جوانی نیز شده است؛ چراکه، دوران جوانی مهم ترینِ ایام زندگی است به گونه ای که می توان گفت سعادت یا شقاوت انسان در آن رقم خواهد خورد. تحقیق حاضر نیز به جهت اثبات این موضوع که، قرآن کریم کتابی است که برای همه زمان ها و مکان ها نازل شده و به قوم خاص و یا زمان مشخصی اختصاص ندارد و همچنین بیان ارزش و اهمیت دوران جوانی از نگاه قرآن کریم با بیان ویژگی های جوان شامل ظرفیت ها و توانایی های آن با الهام از آیات وحیانی و بیان آسیب های این دوران با توجه به آیات قرآن کریم و نیز ارائه بهترین راه کارهای مقابله با این آسیب ها با عنوان جوان از منظر قرآن، ظرفیت ها و آسیب ها در یک مقدمه و چهار فصل تنظیم شد؛ که ابتدا در ضمن مقدمه ای – از باب ضرورت و نیاز – طرح تحقیق شامل پرسش اصلی، بیان مسأله، پیشینه تحقیق، فرضیه ها، اهداف تحقیق و روش کار بیان شد که در پیشینه تحقیق نگارنده با بررسی در مورد تألیفاتی که درباره جوان و جوانی به نگارش درآمده، کتاب یا مقاله ای به صورت مستقل درباره این موضوع، با این گرایش خاص(بررسی موضوع جوان از نگاه قرآن به همراه جامعیت مباحث) یافت نکرد. سپس، در فصل اول با عنوان تعاریف و مفهوم شناسی، واژه ها و مفاهیم اصلی تحقیق یعنی جوان، ظرفیت ها و آسیب ها مورد بررسی قرارگرفت که نتایج زیر به دست آمد: 1. در مفهوم جوان، رشد، نیرو و حرارت نهفته است و بیانگر محدوده سنی خاصی است که فرد در آن مرحله به رشد کافی رسیده و دارای قوّت و نیرو می باشد. 2. در زبان عربی، تعبیرهای گوناگونی ناظر به جوان وجود دارد که از آن جمله می توان به «مراهق»، «غلام»، «فتی» و «شاب» اشاره کرد. «مراهق» کسی است که به سن احتلام نزدیک و یا به این سن رسیده است. «غلام» نیز گرچه به سنین پیش از احتلام و حتی بر کودکی اطلاق می شود، به فردی که به سن احتلام رسیده و آن را پشت سرگذاشته نیز اطلاق می گردد.«فتی» نیز کسی است که سن احتلام را پشت سرگذاشته و چهره اش طراوت یافته است و «شاب» به کسی گویند که در سن 30 تا 40 سالگی قرار دارد. البته هم در روایات و هم در متون عربی، شواهدی بر خلاف دیده می شود؛ برای مثال از امام صادق? نقل شده است: «إِذَا زَادَ الرَّجُلُ عَلَی الثَّلَاثِینَ فَهُوَ کَهْل؛ هر گاه سن مرد از سی گذشت، میان سال است». 3. دانشمندان و صاحب نظران درباره این که جوان کیست و دوره جوانی چه محدوده ای از عمر انسان را پوشش می دهد، اتفاق نظر ندارند. 4. بر اساس دیدگاه روان شناسان نوجوانی فصل مشترک کودکی و جوانی است و برای شناخت جوانی و جوانان، باید دوران نوجوانی را هم مطالعه کنیم و در حقیقت ریشه مطالعات دوران جوانی، در شناخت ویژگی ها و اختصاصات روحی نوجوانی و نوجوانان می باشد. 5. از نگاه روان شناسان دوران جوانی را می توان این گونه ترسیم نمود که: جوانی؛ مدخل زندگی بزرگ سالی است که دیگر نشانی از صفات کودکی نمی باشد و فرد از نظر شکل ظاهر همچون بزرگ سالان می باشد و سعی دارد که به کسب موقعیّت اجتماعی بزرگ سالان نیز دست یابد. در حقیقت پس از سپری شدن تحوّلات بلوغ، در طول نوجوانی، ایام جوانی فرا می رسد و جوانان به محیط وسیع جامعه قدم می گذارند و می خواهند که فردی مفید و فعّال بوده و مورد پذیرش جامعه قرار بگیرند؛ لذا، در صدد کسب شخصیّت اجتماعی لازم برمی آیند. 6. جوانی را باید با ویژگی هایش بشناسیم؛ ویژگی ها بیان می کند فرد در چه مرحله ای از عمر خویش به سر می برد؛ چنان که قرآن کریم از سه دوره مهم زندگی به سه مشخصه ضعف، قوت و ضعف ثانویه یاد می کند که همان کودکی، جوانی و پیری است. 7. در قرآن کریم و احادیث، تعبیرهای گوناگونی ناظر به جوان وجود دارد که از آن جمله می توان به «فتی» و مشتقات آن «فتیه» و «فتیات» و همچنین «غلام» و «غلامین» اشاره نمود که در قرآن کریم به کار رفته اند؛ همچنین در مواردی نیز ممکن است، واژه «بنیّ» برای اشاره به این دوران در قرآن کریم به کار رفته باشد. در احادیث نیز واژه «شاب» و مشتقات آن «شباب» و «شبیبه»، به این معنی به کار رفته اند، ولی این واژه در قرآن کریم به کار برده نشده است؛ همچنین «فتی» و مشتقات آن و «حدث» و «الاحداث» هم در روایات آمده است. 8. قرآن کریم در راستای رسالت هدایت همه جانبه خود، مسأله مهم جوان و دوران جوانی را درقالب واژگانی، غیر از «شاب» بیان نموده است که عبارتند از: الف) فتی و مشتقات آن؛ ب) غلام؛ ج) حلم ؛ د) بلوغ أشد. 9. واژه «ظرفیت» در لغت مأخوذ از عربی می باشد که به معانی 1- گنجایش، تحمل. 2- استعداد، قوه آمده است. همچنین این واژه در اصطلاح عبارت است از: توانایی افراد و سازمان ها یا واحدهای سازمانی برای اجرای وظایف خود به صورت اثربخش (effectively)، کارآ (efficiently) و پایدار (sustainably). در نتیجه می توان گفت: مراد از واژه ظرفیت در رابطه با جوان و دوران جوانی همان ویژگی ها و توانایی های جوان می باشد؛ چراکه، دوره های عمر آدمی به تناسب شرایط سنی و نیروهای جسمانی و به اقتضای رشد فکری، از مراحل چندگانه با ویژگی های گوناگون و خصوصیات خاصی تشکیل می شود و هر مرحله از عمر انسان دارای صفاتی است که در مراحل دیگر زندگی کمتر پیدا می شود. در هر فصلی از این سالِ عمر، ویژگی های خاصی وجود دارد. دوره کودکی عمدتاً به بازی می گذرد و دوران جوانی هم ایام تجمل گرایی، زیبایی، پرداختن به حسن جمال و خودنمایی است و سرانجام، ایام پیری و سالخوردگی روزگار حرص و صحنه ازدیاد مال و منال دنیاست. 10. مفهوم آسیب در لغت عبارت است از: آن چه که موجب خرابی چیزی می شود، هرگونه پدیده ای که تندرستی را برهم می زند، زیان. این واژه را در اصطلاح این گونه تعریف نموده اند: «آسیب» از واژه pathos)) که به معنای رنج و آسیب است گرفته شده و ریشه یونانی دارد. آسیب شناسی یعنی شناخت عوامل و نشانه های آسیب پذیری انسان در زندگی اجتماعی، این مفهوم دارای گستره وسیعی است که منشاء آن می تواند مادی یا غیر مادی باشد. آسیب شناسی اجتماعی هرگونه سستی و از هم گسیختگی الگوهای روابط اجتماعی را دربرمی گیرد. 11. اگر بخواهیم در اطوار زندگی انسان، دوره ای را برای تهاجم آفات و عوامل شکست بشری تعیین نماییم، هیچ شکی نخواهیم کرد که دوران جوانی حساس ترین و پرآفت ترین دوران زندگی انسان است. اساساً در همه موجودات زنده و در مزارع و باغ های زیبا و پررونق، دوره نزدیک کمال رشد دوره آسیب ها و آفت های شخصیت می باشد. و بعد در فصل دوم با عنوان جوانی، اهمیت و ویژگی های آن در ضمن دو بخش، ابتدا در بخش اول با عنوان سنین جوانی و اهمیت آن، مباحثی از جمله سنین جوانی و اهمیت آن، ارزش جوانی، بهره گیری از فرصت جوانی و کارگزاران جوانی بیان شد که از مباحث مذکور مطالبی به شرح ذیل نتیجه گرفته شد: 1) در میان فصل های مختلف زندگی انسان، جوانی از تمام جهت ها اهمیت فراوانی دارد. نقش این دوره در ساختار زندگی فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی انسان بسیار حساس است و بنیان های اساسی شخصیت هر فرد در این دوره به شکل نهایی خود می رسد. در حقیقت، این دوره بهار عمر است و عقل و دین مقدس اسلام بر اهمیت آن تأکید می ورزند. با فرا رسیدن بهار عمر، نه تنها بدن قوی ونیرومند می گردد و عواطف و احساسات شکفته می شود، بلکه شکوه جوانی، به منزله زینت گران بها و پرفروغی به صاحبش زیبایی و کمال می بخشد. 2) از منظر قرآن کریم، حیات انسان شامل دوران رحمی، مرحله طفولیت، دوران نوجوانی و سپس مرحله پیری می باشد و مرحله جوانی دورانی مهم است و گویا هدف و غایت مراحل قبل می باشد. 3) در روایات متعددی بر بهره گیری از جوانی برای دوران پیری تأکید شده است و انسان باید در دوران جوانی با بهره گیری از قوای جسمانی و قدرت تفکر و تعقل زمینه رشد و تعالی روح خود را فراهم کند و از زندگی دنیا و زیبایی جوانی برای آخرت خود توشه بردارد. 4) جوانان، بازوی قدرتمند دفاع و سازندگی هر جامعه بوده و همواره درخشنده تر از دیگران در تحولات جامعه تأثیرگذار بوده اند. تقویت و هدایت این بازوی قدرتمند، بدون شک مصونیت جامع را درپی دارد. از سوی دیگر تسخیر نیروی جوان، بزرگ ترین دستمایه قدرت طلبان داخلی و خارجی برای نیل به اهداف جاه طلبانه شان است. به همین دلیل، تربیت جوانان به اندازه ای در سعادت جامعه موثر است که می توان آن را یکی از اهداف بزرگ و سرنوشت ساز برای هر اجتماع دانست. 5) پیامبر اکرم? هرگز جوانان را به جهت جوان بودن، در کنج جامعه نگه نمی داشت، بلکه سیره پیامبر اکرم? چنین بود که اگر جوانی دارای لیاقت کار و کفایت بود، او را به کارهای اجتماعی و کشورداری می گماشت و حتی به اعتراض معترضان نیز توجهی نداشت. 6) مکتب آسمانی اسلام کمال توجه را به مشارکت اجتماعی و مسئولیت پذیری در نسل جوان دارد و این موضوع را چهارده قرن قبل پیامبراسلام عملی نموده و پاره ای از کارهای مهم مملکت را به جوانان لایق سپرده است. 7) این مرحله از حیات که به تعبیر گروهی از روان شناسان، چون باد می آید و چون برق می گذرد، یکی از مهم ترین و زیباترین دوره های حیات است زیرا: • توان بدنی در منتهای اوج خود و دائماً رو به افزایش است. • هوش در بالاترین حدّ خویش و در سطحی است که بالاترین مرز آن به حساب می آید. • عواطف و احساسات در بالاترین نقطه اوج خویشند. • جرأت، شجاعت، تهوّر، عشق و محبّت عامل حرکت و تلاش جوان تا وصول به کرانه های افق حیاتند. • آزادی خواهی، عزت طلبی، کمال جویی، حقیقت دوستی، زیباپرستی، وجدان بیدار و داور در او به عالی ترین وجه جلوه و تجلی دارد. • میل به ستایش، نیایش و رابطه با معبود، در گوشت و خون و جان و دل او ریشه دارند. • خواستاری صلاح و امنیت، دوستداری خدمت به مردم، میل به آبادانی و رفاه و ایجاد جامعه آباد و آزاد برای او از حدّ خواست گذشته و به مرحله آرمان رسیده است. • روح امید و شادابی و نشاط در او زنده و بیدار و مایه انگیزه حرکت او به سوی مقصود است. در ادامه در بخش دوم از فصل دوم با عنوان ویژگی های شخصیتی جوان در سه قسمت جدا برخی از ویژگی های جسمی، روحی و اجتماعی جوانان از دیدگاه قرآن کریم مطرح گردید که ماحصل این بخش نیز نتایجی به شرح زیر بود: دوران جوانی، بهترین و با نشاط ترین دوره زندگی است. فرصت جوانی، استثنایی و زمینه ای مناسب برای برداشتن گام های بلند است؛ اهمیت دوره جوانی و جایگاه ویژه جوانان، ضرورت آشنایی والدین و مربیان را با ویژگی های این دوران دوچندان می کند. این واقعیت انکارناپذیری است که عمر انسان از آغاز تا انجام، یکسان و یکنواخت نمی ماند؛ بلکه، بسان رودی جاری است که مدام در حرکت می باشد و بهتر بگوئیم، عمر انسان همانند سال است، که بهاری دارد، در آن تابستانی وجود دارد، فصل خزان دارد و در آخر زمستانِ همراه با مرگ و میر فرامی رسد. دوره های عمر آدمی به تناسب شرایط سنی و نیروهای جسمانی و به اقتضای رشد فکری، از مراحل چندگانه با ویژگی های گوناگون و خصوصیات خاصی تشکیل می شود و هر مرحله از عمر انسان دارای صفاتی است که در مراحل دیگر زندگی کمتر پیدا می شود. در هر فصلی از این سالِ عمر، ویژگی های خاصی وجود دارد. بهار عمر دوران صباوت و کودکی و نوجوانی است هرچند دوره سستی آغازین است می بایست شکوفه ها که نشانه ثمردهی درخت عمر است جوانه بزند و استعدادهای نهفته در آن آَشکار شود، دوران کهولت و پیری نیز که دوره سستی دوباره است قوای انسان به تدریج تحلیل رفته و انسان فرسوده و از کارافتاده می شود و بسان همان کودک نیازهایش تجدید می گردد با این تفاوت که کودک روز به روز بزرگ تر و قوی تر می گردد و امیدبخش تر می شود امّا انسان پیر، روز به روز ضعیف تر، ناتوان تر و یا حداقل مسن تر می شود. همچنین با توجه به ویژگی های این دوره ها، همان طور که خداوند به آن اشاره نموده است؛ می توان گفت، که دوره کودکی عمدتاً به بازی می گذرد و دوران جوانی هم ایام تجمل گرایی، زیبایی، پرداختن به حسن جمال و خودنمایی است؛ و سرانجام، ایام پیری و سالخوردگی، روزگار حرص و صحنه ازدیاد مال و منال دنیاست. آن چه در این میان حائز اهمیت است دوره جوانی می باشد. دوران جوانی فصلی است پرشکوه و باطراوت و همراه با سرزندگی و امید و شادمانی، که در قرآن، روایات و همچنین نزد روان شناسان، جامعه شناسان، متخصصان تعلیم و تربیت و ... حساب جداگانه ای برای آن باز شده است؛ چراکه، این دوره هم که یکی از دوره های حساس زندگی است دارای صفات و ویژگی های خاص خود است و جوان در این دوره، دستخوش تحولات گسترده در ابعاد گوناگون می شود که اگر با آگاهی با آن ها روبه رو نشود به ناکامی های جبران ناپذیری دچار می شود. حال باید دقت نمود که توجه اسلام به ویژگی های انسان در هر یک از مراحل رشد، دست کم از دو زاویه قابل تفسیر است: نخست این که انسان ها را به شگفتی های آفرینش که خداوند در وجودشان به ودیعه نهاده است، متوجه سازد و از این راه، انگیزه بیشتری برای اطاعت و بندگی پروردگار در آنان پدید آورد و دیگر این که با بیان این حقایق، راهبردها و روش های تربیت و خودسازی و بالندگی را برای انسان ها ترسیم کند. فرد وقتی به دوران جوانی می رسد با علم به این که به بهار عمر خود رسیده و هم این که توان و قدرت برای انجام بسیاری از کارها را دارد، می خواهد بزرگ ترین و بهترین کارهایی را که در خاطرش داشته، انجام دهد و در اوج سربلندی باشد، اما هنوز خیلی از مسائل را نمی داند و بعضی امور را درک نکرده است، به همین خاطر شاید در مسیر زندگی اش به انحراف کشانده شود یا شاید هم به راه هدایت! عمر آدمی به سرعت می گذرد و اگر مرحله به مرحله آن را درک نکند و در غفلت به سر ببرد دیگر عمرِ سپری شده، به عقب باز نمی گردد تا جبران گذشته را بکند پس فرد باید مسائل روحی و فردی خود را بشناسد تا بتواند فرصت های عمر خود را دریابد. بنابراین، جوان نیاز به آگاهی دارد؛ آگاهی از ویژگی ها، خصوصیات و توانمندی های خود، چراکه انسان تا زمانی که خود و ارزش خود را نشناسد، قابلیت و ویژگی های خویش را نیابد، ناتوانی و نیازهای خود را درک نکند، نمی تواند در مسیر تربیتی صحیح و راه هدایت قرار گیرد؛ لذا، «خودشناسی» لازمه تربیت به سوی کمال جویی است. مسأله شناختِ از «خود»، از اقدامات آغازین و ریشه ای در مسیر تربیت است؛ به مقام برتر انسانی نمی توان دست یافت مگر این که واقعیت های نفسانی خود را بشناسیم. اولین و نزدیک ترین واقعیت زندگی، واقعیتِ «خود» است. در درون واقعیت «خود» است که بسیاری از مسائل و حقایق بزرگ جلوه گری می کند که مهم ترین این حقایق حقیقت «خدا» است. بنابراین، برای بررسی ویژگی های جوان باید هم جنبه های فردی او یعنی ویژگی های جسمانی، فکری، عاطفی و اخلاقی وی را شناخت ـ اعم از موروثی و اکتسابی ـ و هم از نظر برخوردهای اجتماعی و ویژگی های پایدار رفتارش با دیگران، او را مورد ارزیابی قرار داد. بررسی شخصیت جوان بدین معناست که نوع انسان در دوران نوجوانی و جوانی از نظر ابعاد وجودی دارای ویژگی ها و خصوصیاتی است که حیات او را از سایر مراحل عمرش ممتازمی کند. هدف از شناخت شخصیت جوان؛ شناخت این ویژگی ها و اقتضائات می باشد تا بتوانیم به کمک این شناخت و با بهره گیری از تعالیم قرآن و ائمه معصومین، جوانان را در مهم ترین مرحله حیاتشان کمک و راهنمایی کنیم. سپس در فصل سوم با عنوان شناخت آسیب های جوانی در ضمن چهار بخش، برخی از مهم ترین آسیب های این دوران، شامل آسیب های اعتقادی، آسیب های اجتماعی، آسیب های فرهنگی و آسیب های روانی را، آن هم از دیدگاه قرآن کریم بیان گردید که از مباحث مذکور، این جمع بندی به دست آمد: جوان وقتی که به دوره جوانی پا می گذارد نیاز است که هویت خود را بشناسد؛ چراکه، با شناختِ درست و صحیحِ هویت حقیقی است که فرد می تواند به درستی عمل نماید و به بیراهه نرود و کمالِ شایسته خود را بیازماید. اما، عصر جدید، یعنی عصر تکنولوژی و ارتباطات، که جهان بزرگ را به دهکده جهانی مبدل ساخته، مشکل جوان امروز را دو چندان نموده است و در شناسایی هویت، موانعی را به وجود آورده است. تبلیغات وسیع و جذاب رسانه های بیگانه، که در اصل با عنصر دین و خداگرائی در ستیز هستند؛ در ضعف اعتقادات و سست نمودن پایه های دینی جوانان، خودباختگی، تقلید بی چون وچرا، کشاندن جوانان به سوی تفریحات کاذب و انحرافات جنسی و در نهایت پوچ گرائی و افسردگی و آسیب های روانی و هزاران ضربه خطرناک دیگر، نقش مهمی را ایفاء می کند. این آسیب ها و ضربه های خطرناک باعث می شوند که جوانان نتوانند هویت دینی، اجتماعی، شغلی، فرهنگی و ... خود را به آسانی بشناسند؛ بنابراین، باید راهی اساسی جهت شناسایی هویت اصلی و حقیقی جوانان و مقابله با این آسیب ها برای جوانان ترسیم گردد و این راه چیزی جز صراط مستقیم نیست و نخواهد بود. به عبارت دیگر ایمان و اعتقاد حقیقی به خداوند، مهم ترین و اساسی ترین راه کاری است که جوانان با کسب آن می توانند همه آسیب ها را کنار بگذارند و هویت خود را در تمامی ابعاد وجودی خویش به درستی بیابند و اگر غیر از قوانین و برنامه های الهی راهی دیگر را برگزینند چیزی جز شکست برای خود انتخاب ننموده اند؛ چراکه، تنها کسی که صلاح و خوشبختی تمام انسان ها را کاملاً می داند، خالق و آفریدگار اوست که بهتر از هر کس دیگری می داند که آفت ها و خطرها کدامند و راه نجات و رستگاری در کجاست. اما، آن جا که بی ایمانی بیداد می کند و رنگ و بوی خدا هرگز دیده و شنیده نمی شود، دیگر چه جایی برای سعادت است. امروزه غرب اسیر و گرفتار مادیات و شهوات است و جوانانش جز پوچی و بی هدفی راهی سراغ ندارند و گویا مرده متحرکی می باشند که فقط راه می روند؛ اما، نمی دانند که به کجا می روند و قرار است که به کجا برسند. بنابراین، پیشنهاد می شود که ایمان جوانان تقویت گردد و برای رسیدن به این مهم باید هم جوانان، هم خانواده ها و هم مسئولان، همه با هم تلاش نموده و برای بالا بردن سطح ایمان جوانان سرمایه گذاری نمایند تا با پروراندن جوانان مومن به خدا، در بر روی تمام آسیب ها و انحرافات بسته شود؛ تا جوانان نه با آسیب های اعتقادی، نه با آسیب های اجتماعی و نه با آسیب های فرهنگی و روانی هیچ کدام، مواجه نشوند و باید در امر تربیت و آموزش دینی و مذهبی جوانان که پایه مهمی برای جوانان است با توجه به سیره عملی اهل بیت(علیهم السلام) یعنی انطباق گفتار و کردار عمل نماییم و از ذخایر و منابع گرانقدر دین در برنامه های تربیتی خانواده ها، کمال استفاده را ببریم که اگر خانواده های ما به درستی و به شیوه اسلامی عمل نمایند و از جاده ایمان و تقوای الهی خارج نشوند، دیگر شاهد این انحرافات و آسیب های برخی از جوانان نخواهیم بود. در پایان نیز ازآن جایی که یکی از راه های قرآن کریم برای هدایت و تربیت افراد نقل داستان و سرگذشت پیشینیان و الگو قرار دادن برخی از آنان برای سایرین می باشد؛ نگارنده نیز به تبعیت از قرآن کریم در فصلی جداگانه با عنوان معرفی الگوهای جوان در قرآن، سعی کرده است تا برخی از این الگوهای قرآنی را که البته در قرآن کریم برای جوانان معرفی شده اند را بیان نماید؛ چراکه، روح بزرگِ انسان های خودساخته و پاک، به دیگران هم، پاکی و ایمان می آموزد. صداقت و فداکاری ایثارگرانِ در راه خدا الهام بخش تعهّد و فداکاری است. انسان های نمونه از نظر ایمان، اخلاق، شهامت، جوانمردی و استقامت، همیشه زینتِ تاریخ بوده و هستند و قرآن کریم نیز از تاریخ زندگی پیشینیان، که وسیله مهم هدایت است، حداکثر استفاده را می نماید وبا نشان دادن الگوها در اعماق عواطف نفوذ می کند و موجب تغییر و تحول می شود. در آخر این فصل نیز چنین نتیجه گرفته شد که: 1. قرآن کریم اسوه های تمام عیاری را برای اقشار گوناگون جامعه معرفی می نماید. 2. قرآن کریم گاهی اسوه همه جانبه ای چون رسول خدا? را معرفی می نماید که در تمام زمینه ها و برای اقشار جامعه می تواند اسوه کامل باشد. همچنین قرآن کریم برای زنان، حضرت مریم و آسیه(سلام الله علیهما) را مثال می زند وبرای دختران، صفورا دختر شعیب و برای پسران حضرت اسماعیل? را معرفی می نماید که نمونه یک دختر وپسر کامل هستند و به طور اخص برای جوانان نمونه هایی آورده که سراسر زندگی این بندگان صالح سرمشق و الگو برای جوانان عزیز می باشد. الگوهای معرفی شده در قرآن کریم می توانند ما را در مسیر صحیح تربیت، هادی و راهنما باشند. 3. نگاهی به زندگی و ویژگی های الگویی هریک از این اسوه ها، ما را با دنیایی مافوق طبیعی آشنامی کند؛ گویا، تمام وجودمان مملوّ از خوبی ها و نیکی های خارق العاده می شود و از زندگی و مسیر عادی آن فراتر می رویم و شخصیت واقعی خود را در زندگی این بزرگان پیدا می کنیم. 4. سیر و سلوک الگوهای قرآنی چگونگی تکامل را به ما یاد می دهند، چگونگی قرب به خدا و ... . بنابراین، با توجه به دیدگاه قرآن کریم نسبت به جوان و همچنین ویژگی ها و آسیب های این دوران می توان چنین نتیجه گرفت که انسان و مخصوصاً قشر جوان باید خود را در ابتدا با قرآن کریم و مسایل دینی آشنا کرده و بتوانند آن را سرلوحه زندگی خود قرار دهند و در انجام هر کاری نخست باید نیت خالصانه داشته و هدف از انجام امر خود را رضای خداوند متعال و خلق و همچنین کمک به جامعه داشته باشند؛ همچنین، صبر و توکل را در انجام هیچ کاری فراموش نکنند و بدانند که آسیب های یاد شده که در جوانی گریبان گیر برخی از افراد می شود، نباید برای رفع آن ها، خود را تنها وابسته به دارو و دوا کنند؛ بلکه، لازم است دستورات اسلام را که سعادت و خوشبختی فرد را تضمین می نمایند، به مرحله اجرا درآوردند و با استفاده از نیروها و ویژگی هایی که خداوند به جوانان بخشیده به مقابله با آن ها بپردازند.