نام پژوهشگر: تیمور آقایی
مرضیه میرزاخانلو تیمور آقایی
نحوه عمل حسابداری وگزارشگری فعلی به گونه ای است که مدیران از منابع سرمایه گذاری واقعی سازمان در دارایی های انسانی آگاه نمی شوند وتصمیمات پرسنلی بدون در نظرگرفتن کلیه هزینه ها وارزش منابع انسانی صورت می گیرد که این موضوع هزینه های پنهان زیادی را برای سازمان بوجود می آورد. حال با توجه به معضل موجود، موضوع تحقیق این گونه خواهد بود که حسابداری منابع انسانی یعنی اندازه گیری ، ثبت و گزارش نمودن اطلاعات مربوط به منابع انسانی چگونه مدیریت را در بهبود تصمیم گیریهای پرسنلی یاری خواهد نمود؟ این پژوهش به بررسی نقش حسابداری منابع انسانی در بهبود تصمیم گیری مدیران بانک کشاورزی می پردازد،چون هدف بررسی رابطه حسابداری منابع انسانی در بهبود تصمیم گیری مدیران است، به عنوان راهنمایی برای سازمانها در جهت تحقق اهداف آنها می باشد، تحقیق کاربردی به شمارمی رود.در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی جهت توزیع پرسشنامه استفاده شده است.اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است.پرسشنامه 30 سوالی بین 120 نفراز اعضای جامعه آماری توزیع وتعداد 114نفربه پرسشنامه پاسخ داده اند. در این پژوهش نقش حسابداری منابع انسانی در بهبود تصمیم گیری مدیران در چهار بعد هزینه های جایگزین ، هزینه های اولیه، شاخص های ارزش فردی و رضایت زیردستان مورد ارزیابی قرارمی دهد. این تحقیق شامل یک فرضیه اصلی وچهار فرضیه فرعی می باشد که با استفاده از آزمون دو جمله ای همه فرضیات آن تایید شد، یعنی رابطه بین حسابداری منابع انسانی وبهبود تصمیمات مدیران در بانک کشاورزی معنی دار بود. فرضیه اصلی : بین اطلاعات حاصل از حسابداری منابع انسانی و بهبود تصمیم گیری مدیران بانک کشاورزی رابطه معنا داری وجود دارد. فرضیه های فرعی: 1- حسابداری منابع انسانی موجب می گردد، هزینه های جایگزینی کارکنان کاهش یابد. 2- حسابداری منابع انسانی موجب می گردد، هزینه های اولیه جذب و استخدام کارکنان جدید کاهش یابد. 3- حسابداری منابع انسانی موجب می گردد، شاخص های ارزش فردی از قبیل مهارتهای فرد، سطح فعالیت ، نقش سازمانی و ساختار پاداش سازمانی در سازمان بیشتر مورد توجه قرار گیرد. 4- استقرار حسابداری منابع انسانی و توجه بیشتر به شاخصهای ارزش گروهی خصوصاً افزایش رضایت زیردستان ،موجب پیشبرد اهداف بانک خواهد گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل 200 نفر از مدیران بانک در 4 رده سازمانی می باشد.با استفاده از فرمول کوکران، تعداد حجم نمونه 114 نفربدست آماده است.برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمارتوصیفی(میانگین، میانه....) ونیز از نرم افزار spss استفاده شده است.در بخش آمار استنباطی از آزمون دوجمله ای برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است . واز آزمون فریدمن ورگرسیون برای رتبه بندی مولفه های متغیرها استفاده شده است.
فاطمه اخوان هزاوه تیمور آقایی
ماموریت اصلی دانشگاهها تا اواخر قرن 19 آموزش و انتقال فرهنگ به نسل های بعد بود. پس از آن تا اوایل قرن 20 با اضافه شدن ماموریت پژوهش، دانشگاه به یک نهاد علمی-فرهنگی در خدمت ارضای حس کنجکاوی اندیشمندان تبدیل شد. از اواخر قرن بیستم ماموریت سوم در دانشگاه شکل گرفت و با اشاعه کارآفرینی دانشگاه به یک نهاد اقتصادی-علمی تبدیل شد. در دهه اخیر در داخل کشور علاقه زیادی در دانشگاهها برای گسترش این ماموریت در دانشگاهها ایجاد شده است. در این تحقیق بررسی کارآفرینی دانشگاهی در دانشگاه شهید بهشتی به عنوان یکی از دانشگاههای جامع و بزرگ کشور که از طرفی ماموریت خود را در تولید دانش و آموزش و پژوهش می داند و از طرف دیگر مانند دیگر دانشگاههای دنیا علاقمند به جهت گیری به سوی اهداف و برنامه های کارآفرینانه است مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس مدل انتخابی به بررسی عواملی مانند ماموریت دانشگاه، برنامه تربیت و آموزش کارآفرینان، نظرات و نگرشهای اعضای هیئت علمی، سیستم پاداش و جبران فعالیتهای کارافرینی و روش تدریس و یاددهی و تکنیکهای نوآورانه بر توسعه کارآفرینی از دید اعضای هیئت علمی پرداخته شده است. این تحقیق توصیفی-پیمایشی بوده و از نظر هدف و ماهیت کاربردی بوده است. بعد از مطالعه کلیات و ادبیات موضوعی تحقیق با توجه به مدل و موضوع پژوهش، برای شناسایی شاخص ها علاوه بر مطالعه منابع اولیه، ابعاد مدل و شاخص های هر بعد، از چند نفر از محققین دانشگاهی و خبرگان نیز مصاحبه انجام و شاخص ها دسته بندی شده که به این صورت شاخص های هر بعد، شناسایی و پایایی پرسشنامه نیز طبق نظرات خبرگان مورد تایید قرار گرفته است. سپس محقق با توزیع30 عدد از پرسشنامه ها در بین اعضای نمونه، با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ پایایی پژوهش را آزمون و با استفاده از نرم افزار آماری داده ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. سپس بقیه پرسشنامه ها در اختیار کل اعضای نمونه قرار گرفته و بعد با استفاده از آزمون آماری کای دو و تاو کندال فرضیات به حیطه آزمایش در آمده است. در این مرحله بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه ای، سعی شده است پیشنهادهایی ارائه گردد تا ضمن پوشش اهداف پژوهش و پاسخگویی به پرسش های پژوهش، توان پاسخ مناسب و علمی به مسئله تحقیق را داشته باشد. نتایج استخراج شده از پرسشنامه ها توسط نرم افزار spss ارزیابی شد و در تمامی موارد نشان دهنده تایید فرضیه ها بود. از طرف دیگر نظر اکثریت اعضای هیئت علمی بر این بود که دانشگاه باید به سوی اهداف کارآفرینانه قدم بردارد و میزان این فعالیتها در حال حاضر کافی نیست.
مهسا مشهدی محمد حسن الماسی
به منظور غلبه بر شرایط نامطمئن ، پیچیده ، پویا تنها راهی که پیش روی مدیران قرار دارد،داشتن نیروی انسانی توانمند و کارآمد که بنیاد ثروت و داررایی های حیاتی سازمان به حساب می آیند، منافع بسیار زیادی برای کلیه موسسات و سازمان ها خواهد داشت. در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر یادگیری سازمانی بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان شرکت ارتباطات زیرساخت پرداخته شده است.هدف از تحقیق: شناخت وضعیت یادگیری سازمانی و تاثیر آن بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان شرکت ارتباطات زیرساخت می باشد.در این زمینه از دو پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی و توانمندسازی استفاده گردید.جامعه آماری در این تحقیق تعداد 489 نفر از کارکنان معاونت اقتصادی،مالی و منابع انسانی شرکت زیرساخت با تحصیلات فوق دیپلم به بالا است. نمونه آماری تحقیق 216 نفر محاسبه شد.روش تحقیق از نوع توصیفی و پیمایشی می باشد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام گرفت و نتایج حاصل از معادلات ساختاری، نشان داد ضریب مسیر اثر یادگیری سازمانی بر احساس شایستگی معادل 06/0 تخمین زده شده،بنابراین یادگیری سازمانی بر احساس شایستگی کارکنان زیر ساخت اثر معناداری ندارد و سپس ضریب مسیر یادگیری سازمانی به ترتیب بر (احساس استقلال 66/0،احساس موثر بودن47/0،احساس معنی داربودن21/0،احساس اعتماد میان همکاران54/0) محاسبه شده و اثر معنی داری داشته و پیشنهاداتی در جهت ارتقای توانمندسازی روانشناختی ارائه شد.
غزال صادقی تیمور آقایی
یادگیری سازمانی جزئی از سازمان محسوب می شود در حالی که سازمان یادگیرنده یک نوع سازمان است. سازمان های مطلوب سازمان های یادگیرنده خواهند بود. این سازمان ها فرصت هایی را برای اعمال مسئولیت بوجود می آورند، از تجربه ها می آموزند، ریسک می پذیرند و از نتایج حاصله و درسهای آموخته شده، احساس رضایت می کنند. فلسفه وجودی چنین سازمان هایی این است در موقعیت هایی که تغییر و تحولات محیطی سریع می باشد، از انعطاف پذیری و انطباق پذیری بیشتری برخوردار هستند و درعرصه رقابت از دیگران برتری خواهند جست. از این روست که سازمان ها برای مواجه شدن با چنین موقعیت هایی نیاز به این درک دارند که چگونه از تعهد و صلاحیت های افراد برای یادگیری در همه سطوح سازمان بهره برداری کنند. سازمان هایی که بطور مستمر توانایی و ظرفیت خود را توسعه می دهند، برای خلق آینده مستلزم انتقال فکر و اندیشه در بین اعضای سازمان می باشند. از دیدگاه پیتر سنگه، یادگیری افراد را برای خلاقیت توانا می سازد بنابراین برای سازمان یادگیرنده پایداری و بقاء در صحنه کافی نیست. در چنین سازمانی، یادگیری دغدغه همگانی و همیشگی است و شعار آن تواضع در یادگیری و سخاوت در آموزش می باشد. ارزش اصلی سازمان یادگیرنده همانا حل مسأله است. کارکنان و اعضای سازمان مسأله ها را حل می کنند و این نشان دهنده آن است که آنها برای تأمین نیازهای مشتری آنچه را که در توان دارند در مسیرهای منحصر به فرد بکار می برند و بدین گونه سازمان از طریق شناسایی نیازهای جدید و تامین آنها می کوشد به میزان ارزش ها بیفزاید و موجبات اثربخشی سازمانی را فراهم آورد. لذا در این تحقیق با توجه به اهمیت موضوع یادگیری سازمانی به بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر اثربخشی سازمانی پرداخته شده است.