نام پژوهشگر: محمد جواد رزمی
قاسم بابایی محمد جواد رزمی
مطالعه ی حاضر به بررسی رابطه ی بلندمدت درآمدهای نفتی و پنج متغیر کلان (تولید ناخاص داخلی، نرخ تورم، سرمایه گذاری ناخاص داخلی، صادرات غیر نفتی و واردات) برای سه کشور صادر کننده ی نفت، ایران، نروژ و ونزوئلا، طی دوره ی سی ساله ی (2004-1974) می پردازد. با استفاده از تکنیک های اقتصاد سنجی، مشتمل بر آزمون ریشه واحد دیکی- فولر تعمیم یافته و آزمون ریشه واحد فیلیپس و پرون، آزمون همجمعی باند و آزمون تصحیح خطا، نتایجی حاصل شده است که مورد توجه قرار می گیرد. نتایج ارتباط بلندمدت درآمدهای نفتی و هر پنج متغیر مذکور را برای هر سه کشور ایران، نروژ و ونزوئلا تأیید می کنند. هم چنین ارتباط درآمدهای نفتی برای کشور ایران در مورد همه ی متغیرها به جز تولید ناخالص داخلی مثبت به دست آمده است. نتایج برای کشور نروژ نشان می دهند که ارتباط درآمدهای نفتی و هر پنج متغیر مذکور مثبت به دست آمده است. هم چنین نتایج به دست آمده برای کشور ونزوئلا نیز نشان می دهند که ارتباط درآمدهای نفتی و پنج متغیر کلان به استثناء صادرات غیر نفتی مثبت است.
مرجان صالحی فرد محمد جواد رزمی
هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط آموزش زنان در مقاطع آموزشی ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی با سطح توسعه انسانی می باشد. این ارتباط در تمام کشورها که از نظر سطح توسعه انسانی در سه گروه با توسعه انسانی بالا، متوسط و پایین قرار دارند بررسی می شود. در این مطالعه با استفاده از روش کتابخانه ای و سایت های اطلاعاتی مانند unesco و undp برای پاسخ به سوالات پژوهشی مطرح شده استفاده خواهیم کرد و با توجه به دسترسی به داده های شاخص توسعه انسانی، دوره زمانی مورد مطالعه از ???? تا 2009 خواهد بود. نتایج تحقیق نشان می دهد در کشورهای با توسعه انسانی بالا، تحصیلات دانشگاهی زنان نقش موثری در شاخص توسعه انسانی داشته است، در حالیکه در کشورهای دارای توسعه انسانی متوسط، تحصیلات متوسطه زنان نیز منجر به افزایش شاخص توسعه انسانی شده است. در مورد کشورهای با سطح توسعه انسانی پائین، کلیه مقاطع تحصیلی منجر به بهبود سطح توسعه انسانی می شود.
حبیب اله خرمی کاخکی محمد جواد رزمی
پایان نامه حاضر به بررسی مقایسه ای نقش هزینه های تحقیق و توسعه بر شاخص توسعه انسانی در کشورهای منتخب پرداخته است. برای این منظور، داده های مربوط به هزینه های تحقیق و توسعه، هزینه های آموزشی و بهداشتی و شاخص توسعه انسانی (hdi) در دوره زمانی 2009 - 2000 گردآوری و با استفاده از روش داده های تابلویی مدل سازی شده است. نتایج نشان می دهد که هزینه های تحقیق و توسعه نقش مثبت و معناداری بر شاخص توسعه انسانی دارد. همچنین بر اساس سایر نتایج این پایان نامه، جهت این تاثیرگذاری در کشورهای با درجه توسعه یافتگی مختلف، یکسان است. البته ضریب این تاثیرگذاری در کشورهای با توسعه انسانی متوسط بسیار بیشتر از کشورهای با توسعه انسانی بالاست که علت آن را می توان کاهنده بودن مسیر رشد شاخص توسعه انسانی ناشی از اثر هزینه های تحقیق و توسعه دانست.
آمنه زارع مسعود همایونی فر
چکیده امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف مناطق برای دست یابی به توسعه¬ی پایدار نوعی ضرورت جهت ارائه¬ی طرح ها و برنامه ها محسوب می شود. توسعه پایدار دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی -کالبدی است که در هر بعد با توجه به ادبیات توسعه پایدار و شاخص¬های منتخب ارائه شده توسط کمیسیون توسعه¬پایدار سازمان ملل متحد، شاخص¬هایی بصورت منتخب در نظر گرفته شده است. با توجه به اهمیت موضوع توسعه¬پایدار در سطح جهانی و نیز در سطح مناطق، هدف اصلی این پژوهش، تعیین سطح توسعه¬یافتگی(رتبه بندی) و اولویت¬بندی توسعه شهرستان¬های استان خراسان رضوی، بر اساس شاخص¬های توسعه پایدار است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر این پژوهش، از روش¬های تحلیل عاملی، شاخص ناموزونی موریس، امتیاز استاندارد شده و رگرسیون استفاده شده است. یافته های این تحقیق بیانگر این است که بین شاخص¬های انتخابی توسعه پایدار در 27 شهرستان استان خراسان رضوی، تفاوت و نابرابری وجود دارد. در تمامی روش¬های مورد بررسی در این مطالعه، شهرستان¬های خوشاب، زاوه و تخت جلگه محروم شناخته شدند. کلید واژه ها: تحلیل عاملی، توسعه پایدار، خراسان رضوی، شاخص¬های توسعه پایدار، شهرستان.
سمیه رسولی فیروزآبادی محمد جواد رزمی
این مطالعه در پی آن است تا با رویکردی اقتصادی و اجتماعی اثر 8 متغیر سطح درآمد، میزان تحصیلات فرد، میزان تحصیلات همسر، احساس محرومیت¬نسبی، بیکاری، ریسک و شدت مجازات، و سابقه خانوادگی و فاصله قیمت بین بازار رسمی و غیر رسمی بر گرایش افراد به انجام فعالیت¬های زیر-زمینی را مورد بررسی قرار دهد. منطقه مورد مطالعه استان سیستان و بلو چستان و حجم نمونه مورد بررسی 300 نفر می¬باشد. با توجه به اینکه افراد مورد مطالعه در دو گروه افراد شاغل در فعالیت¬های اقتصاد زیر¬زمینی و افراد غیر¬شاغل هستند از روش علی- ¬مقایسه¬ای و همچنین مدل لاجیت جهت تخمین استفاده شده است. نتایج روش علی¬- مقایسه¬ای نیز نشان می¬دهد که میان سطح درآمد، سطح تحصیلات فرد و همسر، اختلاف قیمت در بازار رسمی و غیر¬رسمی، و همچنین سابق خانوادگی افراد با گرایش به انجام فعالیت-های زیر¬زمینی تفاوت معناداری وجود دارد در این بین میان احساس محرومیت¬نسبی و دسترسی افراد به مشاغل قانونی و ریسک و شدت مجازات با گرایش به انجام فعالیت¬های زیر¬زمینی رابطه معناداری وجود ندارد.
راحله بوستانی فرکوش محمد رضا عباس زاده
این پژوهش به مطالعه رابطه¬ی شاخص توسعه انسانی و زیرشاخص¬های تشکیل¬دهنده آن با عملکرد مالی و سرمایه فکری شرکت¬ها می¬پردازد. دوره زمانی مورد مطالعه سال¬های 1380 تا 1388 و نمونه آماری شامل 111 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، انتخاب شده به روش نمونه¬گیری تصادفی ساده می¬باشد. در این تحقیق برای اندازه¬گیری عملکرد از معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد شامل نرخ بازده دارایی¬ها به ارزش دفتری و بازار و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری و بازار و برای اندازه¬گیری سرمایه فکری از روش پالیک استفاده می¬شود. اطلاعات مربوط به شاخص¬های توسعه انسانی نیز از گزارش¬های سالانه منتشر شده توسط برنامه توسعه ملل متحد جمع¬آوری می-گردد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات به روش آماری رگرسیون سری زمانی و با استفاده از نرم¬افزار r، حاکی از آن است که بین شاخص توسعه انسانی و شاخص¬های جزئی آن و اغلب شاخص-های سنتی عملکرد مالی (نرخ بازده دارایی¬ها به ارزش بازار و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری و بازار) رابطه معناداری وجود دارد و بیش¬ترین تأثیر را شاخص امید به زندگی، سپس شاخص دسترسی به آموزش و در آخر شاخص تولید ناخالص داخلی سرانه بر عملکرد مالی شرکت¬ها دارد. همچنین این پژوهش به این نتیجه می¬رسد که ارتباط معنادار و مستقیمی بین شاخص توسعه انسانی و سرمایه فکری شرکت¬ها وجود دارد و تأثیر شاخص توسعه انسانی بر عملکرد مالی شرکت¬ها بیش از تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد آن¬ها است.
زهرا تقی زادگان مصطفی سلیمی فر
در این مطالعه به بررسی اثر اندازه بازبودن تجاری بر تورم در ایران پرداخته شده است. به دلیل وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی و حجم بالای صادرات نفتی در کشور اثر اندازه بازبودن تجاری (غیرنفتی) در مدلی دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از برآورد مدل ها نشان می دهد در بلند مدت اندازه بازبودن تجاری (غیرنفتی)اثر معنی دار و معکوس بر تورم در ایران دارد در حالیکه اثر اندازه بازبودن تجاری (نفتی و غیرنفتی) بر تورم معکوس اما بی معنا است.