نام پژوهشگر: احمد رضا خضری
خدیجه ناطقی احمد رضا خضری
چکیده: در ساختار دیوانی حاکمیت های سیاسی، مقام وزارت یکی از ارکان حکومتی به شمار می آید که با تحول حکومت در طول تاریخ، محدوده ی عملکرد وزرا از نظر مسئولیت، حدود اختیارات و اقتدار، شاهد دگرگونی-هایی بود. یکی از دوره هایی که به وضوح می توان عملکرد وزیر را در آن بررسی نمود عصر خلفای عباسی از زمان خلافت قائم تا ناصر می باشد. در این دوره جهان اسلام با تغییرات و تحولات بسیاری روبرو گردید. یکی از این تغییرات ضعف خلافت به شمار می رفت که ضعف وزارت را نیز به دنبال داشت. به طوری که تنها بغداد و نواحی اطراف آن تحت سیطره و نفوذ خلفا و وزرا قرار داشت. این پایان نامه با رویکرد تاریخی به بررسی وزرای عباسی و تأثیر آنان بر وقایع سیاسی و مذهبی پرداخته است. البته نباید از نظر دور داشت حوزه اختیارت خلفا و وزرا در دوره مورد بحث تا اندازه ی زیادی به قدرت و ضعف سلاجقه و کیفیت روابط آنان با دستگاه خلافت بستگی داشته است؛ چرا که با قدرت یافتن سلجوقیان و انسجام دستگاه دولتی نفوذ و تسلط این حکومت بر خلافت و به تبع آن بر وزارت افزایش می یافت و این امر سبب کاهش نفوذ وزرای دستگاه خلافت در وقایع سیاسی و مذهبی می شد. ولی به محض از بین رفتن انسجام دولت سلجوقی این نفوذ و سلطه نیز کاهش یافته، خلفا و وزرا تا اندازه ای آزادی عمل کسب نمودند. واژگان کلیدی: وزارت - خلفای عباسی- وقایع سیاسی- وقایع مذهبی
اسماعیل معروفی اقدم جواد نیستانی
در معماری اسلامی، آرامگاه ها یکی از عناصر کالبدی در شهر ها و روستاهای ایران به شمار می آید. جایگاه آرامگاه ها در کنار مساجد در عرصه ساخت و ساز در ایران بسیار چشمگیر بوده و دلیل این امر به نقش آرامگاه ها و آمیختگی آن با آداب و رسوم و مذهب ایرانیان مسلمان برمی گردد. در این پایان نامه بناهای آرامگاهی دوره ی قاجار استان آذربایجان غربی مورد پژوهش قرار گرفته است. با توجه به این که در این استان پیروان مذهب شیعه در نواحی شمالی استان و اهل سنت در نواحی جنوبی آن سکنی گزیده اند، بناهای آرامگاهی موجود در آذربایجان غربی نیز به دو گروه : الف) مقابر مربوط به اهل سنت و ب) مقابر مربوط به شیعیان، تقسیم می شود. بر همین اساس در این پایان نامه ابتدا دیدگاه های مذاهب شیعی و سنی در رابطه با بناهای آرامگاهی مطالعه شده و سپس بناهای مربوط به آن دو مذهب معرفی و همچنین وجود تشابهات و تفاوت ها در مقابر شیعی و سنی با توجه به میزان تأثیرات آموزه های آنها بررسی گردیده است. در این مطالعه مشخص گردید که : مذاهب شیعه و سنی مهمترین تأثیرات را در کمیت و کیفیت معماری و تزئینات بناهای آرامگاهی این منطقه دارند و آموزه های آنها به طور آشکاری در مقابر آذربایجان غربی به-ویژه در کاربرد مناره و منبر، کتیبه نگاری، سنگ قبور، تزئینات و ... اثرگذار بوده است.
رضوان لطفی خزایی زهرا ربانی
خوشنویسی به عنوان بخشی از هنر اسلامی در بین مسلمانان دارای اهمیت به سزایی می باشد. در میان خطوط اسلامی، خط نستعلیق که از آن به عنوان دومین خط ایرانی یاد می شود، از بدو پیدایش، مورد توجه خوشنویسان قرار گرفت. عصر قاجار را می توان یکی از دوره های مهم و موثر در رونق و شکوفایی خط نستعلیق به شمار آورد. در این عصر خط نستعلیق پس از یک دوره رکود، حیاتی دوباره یافت و به دوره ای از درخشش و شکوفایی خود گام نهاد. با توجه به اهمیت خوشنویسی در عصر قاجار، این پژوهش بر آن است بر اساس روش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی جایگاه خط نستعلیق درآن دوره بپردازد و مهم ترین مسأله پژوهش، بررسی عوامل موثر بر رونق و رکود خط نستعلیق، تحولات، کاربردها و معرفی مکاتب رایج آن در عصر قاجار می باشد. شاهان قاجار که عمدتاً افراد هنردوستی بودند، به عنوان حامیان اصلی خوشنویسی، زمینه مناسبی برای رشد این هنر فراهم کردند و در رونق آن نقش موثری داشتند. علاوه بر این، چاپ سنگی نیز نقش مهمی در تحول خط نستعلیق در عصر قاجار داشت که این امر به بروز تغییراتی در شیوه نوشتن آن خط منجر شد. به همین دلیل در عصر قاجار خط نستعلیق کاربردهای مختلفی پیدا کرد که از جمله آن ها می توان به کتیبه نگاری، نوشتن روزنامه ها و نسخ خطی، حکاکی مهرها، قطعه نویسی، مرقع نگاری و تزیین اشیاء اشاره کرد. نکته بارز و حائز اهمیت پیرامون خوشنویسی در عصر قاجار، پیدایش مکتب کلهر در کنار مکتب مرسوم و شناخته شده میرعماد بود که شیوه ای تازه در نوشتن خط نستعلیق پیش روی خوشنویسان قرار داد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که علی رغم توجه به خوشنویسی از سوی طبقات مختلف جامعه و رشد و بالندگی آن در عصر قاجار، این هنر در اوایل سده چهاردهم هجری و در سال های پایانی عمر این سلسله سیری نزولی یافت که عوامل متعدد سیاسی و اجتماعی در این زمینه نقش داشتند.
علی رضا غلام پور احمد رضا خضری
دوره خلافت امام علی (ع)(ذیحجه سال35 تا40 هجری)،درپی شکل گیری شرایط سیاسی پیچیده ای که به دنبال ماجرای قتل عثمان،خلیفه سوم به وجود آمد ، عرصه رد و بدل شدن نامه های متعددی میان طرفهای درگیر بود. مطالعه و بررسی این نامه ها با هدف شناسایی رفتار سیاسی شخصیت های آن دوره، برگی جدید از پژوهش درحوزه تاریخ اسلام را ورق خواهد زد. شناسایی نکات محوری در نامه ها شامل ادبیات بکار رفته، استدلال ها، ادعاها، انتقادات ودیگرموارد ونیز مقایسه میان مطالب عنوان شده باعملکردسیاسی نویسندگان آن از دیگر سو، امکان رسیدن به اهداف این پژوهش رافراهم خواهد ساخت.این رساله تلاش دارد تا با روشی تحلیل محتوا و نیزمطالعه تطبیقی به این پرسش اصلی پاسخ دهد که تا چه اندازه عملکرد سیاسی اشخاص با گفته ها وادعاهای آنها در متن نامه ها مطابقت داشت؟ و چگونه می توان از محتوای نامه ها به رفتار سیاسی اشخاص پی برد؟ رفتارسیاسی اشخاص در این دوره منجر به شکل گیری سه جریان ناکثین ، قاسطین ونیز قاعدین گردید. رفتارسیاسی طلحه، زبیر، عایشه، در جریان ناکثین، معاویه ،مروان وسعید بن عاص در جریان قاسطین وابو موسی اشعری ، سعد بن ابی وقاص وعبدالله بن عمر در جریان قاعدین بررسی گردید. نتایج حاصله نشانگر عدم انطباق جدی بین ادعاها، انتقادات ونوع استدلالات موجود درنامه ها با رفتارسیاسی شخصیت های دوجریان ناکثین و قاعدین بوده اما درمورد جریان قاسطین تا حدودی به نوعی انطباق بر می خوریم. وجه مشترک دوجریان ناکثین وقاسطین درمخالفت با امام علی (ع) موضوع خونخواهی عثمان بودکه با توجیهاتی چون خیرخواهی، اصلاح میان امت ، پیروی از فرامین الهی، خونخواهی وقصاص، برکناری خلیفه، تشکیل شورای خلافت همراه بود. اتخاذ مواضع خصمانه ومشکوک درقبال عثمان ، دوگانگی رفتارسیاسی در برابر امام علی (ع)،شتاب درقیام علیه خلیفه مشروع، عدم رجوع به حاکم شرع ، عدم تمایل به گفتگو ، عدم پذیرش حکمیت، گمراه ساختن وتحریک مردم به جنگ وعدم ثبات درمواضع سیاسی از دلایل رفتاری نقض ادعا های این دو جریان بود.