نام پژوهشگر: محسن عیسوی
معصومه راستگو محسن عیسوی
هدف این پژوهش بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی و سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس علوم دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم راهنمایی شهرهای شاهین دژ و محمودآباد در سال تحصیلی 90-1389 می باشد. روش پژوهش در این تحقیق به صورت آزمایشی می باشد. جامعه ی آماری ما در این تحقیق دانش آموزان دختر و پسر شهرهای شاهین دژ و محمودآباد می باشد که شامل 20 کلاس است و نمونه ی آماری را با توجه به جامعه ی آماری 8 کلاس انتخاب کردیم که 4 کلاس در شاهین دژ و 4 کلاس در محمودآباد می باشد که شیوه ی نمونه گیری به صورت خوشه ای می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها بیشتر شامل روش های توصیفی می باشد و از روش های استنباطی که شامل همبستگی پیرسون و آزمون t است بر حسب مورد استفاده خواهیم کرد. این تحقیق شامل شش فرضیه اصلی می باشد : 1- بین عملکرد دانش آموزان شرکت کننده در پیش آزمون درس علوم شهر شاهین دژ محمودآباد تفاوت وجود دارد. 2- بین عملکرد دانش آموزان شرکت کننده در پس آزمون درس علوم شهر شاهین دژ و محمود آباد تفاوت وجود دارد . 3- بین عملکرد دانش آموزان دختر و پسر شرکت کننده در یادگیری مشارکتی شهر شاهین دژ تفاوت وجود دارد . 4- بین عملکرد دانش آموزان دختر و پسر شرکت کننده در یادگیری مشارکتی شهر محمود آباد تفاوت وجد دارد . 5- بین عملکرد دانش آموزان شرکت کننده در یادگیری مشارکتی شهر شاهین دژ و محمود آباد تفاوت وجود دارد. 6- بین عملکرد دانش آموزانی که از روش یادگیری مشارکتی بهره برده اند با دانش آموزانی که از روش سنتی استفاده کرده اند تفاوت وجود دارد. بر اساس تحقیق انجام شده و تحقیقات امثال این می توان نتیجه گرفت که یادگیری مشارکتی تأثیر زیادی بر روی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد و پیشنهاد می شود که از این پس در صورت امکان هر چه بیشتر معلمان از این روش یادگیری برای درخشان تر کردن استعدادهای دانش آموزان بهره ببرند. کلیدواژه های این تحقیق عبارتند از : یادگیری مشارکتی ، یادگیری سنتی، پیشرفت تحصیلی
مصطفی شمس الدینی محسن عیسوی
چکیده به لحاظ وجود ارتباط مستقیم و تنگاتنگ مباحث مربوط به شناخت و معرفت با تعلیم و تربیت و یادگیری و نقش و تأثیر آن در رشد و شکوفایی فردی و اجتماعی افراد و نظام های آموزشی، اهمیت چشمگیر و روزافزون پژوهشهای دانشگاهی به صورت پایان نامه در حیطه ی مسائل و موضوعات معرفت شناسی بیش از پیش آشکار می گردد. پژوهش حاضر در این راستا مبانی معرفت شناسی از دیدگاه امام محمد غزالی را که از چهره های نامدار و برجسته ی حیات فکری و عرصه ی عرفان و تصوف در سده ی پنجم هجری می باشد، مورد مطالعه قرار داده است. هدف پژوهش ارائه و بیان دیدگاه و باورهای معرفت شناختی غزالی در خصوص معرفت و عناصر و مولفه های آن از قبیل: ماهیت معرفت، منابع معرفت، حدود و ارزش شناخت آدمی و ... می-باشد که در ضمن پاسخ به سوالات پژوهش مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع تاریخی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای با استفاده از اسناد مکتوب که شامل منابع دست اول (آثار و تألیفات غزالی) و منابع دست دوم (شامل کتب، پایان نامه، مقالات و ... که دیگران درباره ی غزالی نگاشته اند) بوده، انجام گرفته است. اطلاعات جمع آوری شده در فرآیندی به هم پیوسته مشتمل بر تنظیم، تحلیل و تفسیر آنها تا یافتن پاسخ به سوالات تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. غزالی معرفت بر امور عالم را برای انسان مقدور دانسته و معرفت و شناخت حق تعالی را غایت تلاش فکری و کمال اندیشه ی بشری می-داند. معرفت حق در امتداد خودشناسی و آگاهی از حقیقت وجودی انسان بدست می آید، چرا که نفس آدمی از جنس گوهرفرشتگان بوده و هر کس به درستی در آن نگرد، ذات حق را می بیند و از شناخت نفس خود هستی ذات خداوند را می شناسد. در نظریه ی معرفت غزالی کسب معرفت و وصول به حقیقت تنها به وسیله ی عقل و حواس امکان پذیر نیست. لذا منبع و سرچشمه ی معرفت واقعی و یقینی الهام و اشراق بوده که از راه دل و به مدد تهذیب و دوری از شهوات بدست می آید. واژگان کلیدی: شناخت، معرفت شناسی، مابعدالطبیعه، منابع شناخت، حدود و ارزش شناخت، ابزار شناخت، حقیقت و خطا