نام پژوهشگر: شهاب عباس زاده
مایده قاسم زاده شهاب عباس زاده
با روند رو به رشد شهرنشینی و تسلط زندگی پرشتاب و خشک ماشینی بر جوامع شهری، شهروندان نیازمند فضاهایی هستند که تجهیزات و عناصر با کیفیتی داشته باشد تا حضور آن ها را در این فضاها به دور از دغدغه های زندگی شهری، با احساس خوشایندی همراه سازد. بدین منظور، مقاله حاضر به مطالعه دو فضای شهری پارک ملت و کوهسنگی مشهد، به عنوان فضاهایی که شهروندان در آن نیازمند تجهیزات و عناصر باکیفیت شهری هستند، پرداخته و با استفاده از تکنیک پرسشنامه و تحلیل آن ، سعی در بررسی فاکتورهای مبلمان و مطلوبیت و کیفیت فضا داشته و تاثیرات این عوامل را بر حضور شهروندان بررسی کرده است. پژوهش حاضر نشانگر این مهم است که چگونه تجهیزات و عناصر شهری به شهروندان امکان حضور بیشتر در فضاهای شهری را می دهد.فضاهایی که برای ادامه حیات خود نیازمند حضور پررنگ،فعال و متداوم شهروندان می باشند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که فاکتورهای طراحی و مکان یابی مبلمان و همچنین عوامل کیفی فضا و عوامل فرهنگی و روانشناسانه، از عوامل و فاکتورهای اصلی هستند که در افزایش حضور شهروندان در فضاهای مورد مطالعه تاثیرگذار می باشند.
سودا تمری شهاب عباس زاده
یکی از مشکلات شهرهای امروزی عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده است به طوری که کمبود و عدم کیفیت فضاهای باز پیاده محورمنجر به تضعیف حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان شده است،بر این اساس لازم است که عوامل کیفی این فضاها در جهت پاسخگویی به نیازهای شهروندان شناسایی شود. در رساله حاضر به مطالعه موردی محورهای تربیت و ولی عصر کلانشهر تبریز پرداخته و جهت گردآوری داده ها در رابطه با کیفیت فضاهای پیاده محور و میزان رضایتمندی شهروندان از این فضاها از تکنیک پرسشنامه استفاده گردیده و در انتها نیز با استفاده از نرم افزار spss به تجزیه و تحلیل داده ها و نتیجه گیری پرداخته است که نتایج حاصل از این پژوهش نشانگر این است که فاکتورهای سرزندگی، پیاده مداری و زیبایی که از عوامل اصلی کیفیت فضاهای شهری محسوب می شود بررضایتمندی شهروندان تبریزی از فضاهای شهری پیاده محور نقش تعیین کننده دارد.
حامد دهقانی مسیح الله معصومی
طراحی مجتمع های مسکونی مهمترین عرصه در فضای معماری است که بخش اعظم زیست انسانی در آن سپری می شود. به نظر می رسد که پایین بودن کیفیات کالبدی-فضایی مناطق مسکونی ، باعث به وجود آمدن مشکلات و آسیب های عدیده ای از جمله آسیب های اجتماعی و رفتار آنومیک و ایجاد استرس در این نواحی شده است .با توجه به امنیت این فضاها و پارامتر های کیفی مربوط به آن،ایجاد امنیت محیطی در مجتمع های مسکونی از ضروریات و نیازهای اصلی انسان می باشد.این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های ایجاد امنیت در طراحی معماری به معرفی ابعاد مختلف امنیت و راهکارهای اصلی و قابل اجرا در طراحی به منظور ارتقای این حس در مجتمع های مسکونی پرداخته و به بررسی ارتباط برخی از فاکتورهای فضایی و کالبدی با کاهش آسیب های اجتماعی و آنومی در این مناطق می پردازد. بررسی های مقدماتی و مطالعات نظری به ساختن فرضیه ی "همزمانی و هم مکانی انواع آلودگی های کالبدی-فضایی با آلودگی رفتاری"انجامید. براین اساس شاخص های کالبدی-فضایی موثراستنتاج وسپس فهرست چک لیست نحوهانجام مشاهده های میدانی وبرداشت اطلاعات تهیه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از برنامه lisrelوspss استفاده شده است.در بخش مطالعه موردی بااستفاده توأمان روش های مشاهده مستقیم وغیرمستقیم ،چند نمونه از مجتمع های مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه فرضیه متغیر ها اولویت 68 درصد دارای سطح معنی داری کنترل طبیعی دسترسی ها 1 54 درصد دارای سطح معنی داری تقویت قلمرو 2 - پایین تر از سطح معنی داری نظارت طبیعی 3 - پایین تر از سطح معنی داری نگهداری و فعالیت پشتیبانی 4
محمد علی پژوهان کیا شهاب عباس زاده
بادهای دارای ریزگرد طی سال¬های اخیر به دفعات از کشور عراق به مناطق غربی کشور به خصوص منطقه خوزستان و شهرهای آبادان و خرمشهر وزیدن داشته¬اند. این بادها در ساختار شهری نفوذ کرده و موجب انواع مشکلات برای شهروندان شده¬اند. لذا دفع این بادها بسیار ضروری می¬باشد. از سویی به علت رطوبت بالای هوا نیاز به جذب باد مطلوب در این مناطق ضروری به نظر می¬رسد. در پژوهش حاضر که در رابطه با طراحی مجموعه مسکونی در اقلیم گرم و مرطوب جهت کنترل بادهای دارای ریزگرد می¬باشد براساس مطالعات کتابخانه¬ای، مطالعات میدانی نمونه تطبیقی و نمونه موردی اصول طراحی در قالب توده (بافت و خانه) و فضا (گذر و میدان) در راستای بادها تدوین شده و بر اساس آن طراحی مجموعه مسکونی در فرآیندی از کل به جزء طراحی گردید. سپس جهت تایید عملکرد اقلیمی در رابطه با جذب باد مطلوب و دفع باد نامطلوب، طراحی توسط مدلسازی cfd در نرم افزار فلوئنت با مش¬بندی توسط گامبیت تحلیل شده و در صورت عدم دستیابی به نتیجه مطلوب، تغییر در طراحی اعمال گردیده است.
محمدرضا عظیمی شهاب عباس زاده
این پژوهش که هدف آن ارتقاء کیفیت فضایی ـ کالبدی بافت های کهن که دچار فرسودگی شده اند از طریق جذب گردشگر است همچنین سعی در بازآفرینی مجموعه بناهای تاریخی موجود در بافت از طریق سیر تحول سیاست مداخله ها، علوم رفتاری و طراحی شهری دارد. در این نگاه ارتباط دو مولفه بازآفرینی فضایی ـ کالبدی بافت های کهن و عوامل جذب گردشگر که باعث ارتقا کیفیت فضایی ـ کالبدی در بافت های کهن می شوند، که در فرضیه ها مطرح می شود. به نظر می رسد آنچه امروزه به عنوان نگرش های مداخلاتی برای بازآفرینی فضایی ـ کالبدی بافت های کهن شهری بیان می شود، بدون درنظر گرفتن عوامل فضایی ـ کالبدی جذب گردشگر که مخاطب اصلی این گونه بافت هاست صورت می گیرد. اما مسأله اینجاست که چه ارتباطی بین بازآفرینی فضایی ـ کالبدی بافت های کهن با جذب گردشگر وجود دارد؟ و آیا مولفه های رضایت مندی گردشگر می توانند رابطه و نقشی در ارتقاء کیفیت فضایی ـ کالبدی بافت های کهن ایفا کنند؟ مدل اتخاذ شده در روش تحقیقی این پژوهش مدل توصیفی ـ تحلیلی و در بخش طراحی نمونه موردی از مدل تطبیقی ـ مقایسه ای استفاده شده است و بر تقابل نظریه های مختلف براساس یافته های پژوهشگران در حوزه های مختلف علوم مرتبط با بازآفرینی فضایی ـ کالبدی بافت های کهن استوار است. جمع آوری داده ها در این پژوهش به روش پیمایشی بسته و به صورت تصادفی طبقه ای از جامعه آماری 107 نفره از گردشگران بافت گازرگاه که در آن مجموعه زیارتگاهی خواجه عبدالله انصاری قرار دارد انجام شده است. این مطالعه باور دارد که ازطریق القاء مولفه های حس رضایت و زیبایی شناختی و از طریق اعمال راهکارهای عملکردی و کالبدی می توان به بازآفرینی فضایی ـ کالبدی بافت های کهن رسید.
آریا عسکری شهاب عباس زاده
بحث پیرامون تعریف محیط از جمله مسائل همواره مطرح و مشترک بین رشته های مختلف بوده است. متخصصان هر رشته تعریفی از محیط ارائه داده اند و از انواع محیط های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و کالبدی نام برده اند. اما نقطه مشترک در همه این تعاریف این است که محیط دربرگیرنده انسان هاست و نمی توان آن را بدون در نظر گرفتن انسان و نیازهای فردی و اجتماعی وی توصیف یا تفسیر نمود. به علت در هم تنیدگی محیط کالبدی و محیط اجتماعی، مولفه های رفتار اجتماعی افراد و احساس امنیت آن ها در فضای اجتماعی رابطه تحت تأثیر عوامل محیطی است.در واقع قابلیت های محیطی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم می تواند بر رفتار فردی و جمعی افراد اثرگذار باشد. این امر به خصوص در مجموعه های مسکونی اهمیت ویژه می یابد. تقویت روابط همسایگی از طریق ساختار فیزیکی محیط می تواند موجب تقویت نظارت افراد بر محیط زندگی خویش شود و علاوه بر افزایش احساس تعلق اجتماعی افراد، احساس تعلق مکانی را نیز در ایشان افزایش دهد. در این پژوهش با توجه به اهمیت خانه و خانواده از یک سو و اهمیت تأمین نیازهای اجتماعی انسان از سوی دیگر، سعی می شود که با دیدگاهی بین رشته ای به مقتضیات اجتماعی و کالبدی یک مجموعه همسایگی که بتواندتقویت کننده تعاملات اجتماعی مطلوب باشد، پرداخته شود. در واقع وجوه اشتراک محیط اجتماعی افراد با محیط کالبدی کلید یافتن راهکارهای اصلی جهت پاسخگویی به نیازهای اجتماعی افراد در یک محیط زندگی مطلوب جهت آسایش افراد است.
مرتضی آزاد شهاب عباس زاده
نماهای شهری به عنوان عاملی بصری نیز همانند هوا، آب، صدا و... که به لحاظ اکولوژیکی بر انسان موثر هستند، نیز تاثیرگذار می باشد.آنچه این مطالعات بر مبنای آن مطرح می شود، به عبارتی متوجه تبیین عملکرد مغز در شناخت محرک هاست؛ و پی بردن به این موضوع که چگونه می توان نماهای شهری اطراف انسان را با طبیعت آن هماهنگ کرده تا تاثیرات منفی ای که ممکن است در آن داشته باشد کاسته و یا چگونه با عملکرد آن هماهنگ گردد.
ایوب امیدی شهاب عباس زاده
امروزه جداره های شهری و پیامدهای روانی متاثر از کنش های ادراکی آن توسط شهروندان، بحثی است که مدتها در حوزه های علوم رفتاری و شهر سازی مطرح است. حال با عنایت به مطالعات ارائه شده در این راستا، روندی توصیفی در معرفی واژه های کاربردی پیرامون مبحث اصلی ( جداره- تاثیرات ادراکی و شهروندان) صورت خواهد گرفت. از این رو در ادامه با توجه به پیشینه تحقیقات عمل آمده و مطالب کتابخانه ای، سعی بر آن شده تا با گذری بر نقش هندسه و پیمون در تاریخ معماری (دوره زندیه)شیراز، به جنبه های تقدس و کاربردی بودن آن در معماری ایران و دوره(زندیه شیراز)پرداخته؛ تا به نقش هندسه و پیمون در سازماندهی بناهای این دوره دست یابیم. لذا این در حالی است که در این دوره تاریخی تنوعی از کاربری ها (حکومتی- مذهبی- اقتصادی و...)را شاهدیم.اما آن چیزی که امروزه از این آثار برجای مانده و ما شاهد آن هستیم؛ پیوستگی فضایی در داخل و خارج بناها(جداره ها) می باشد.و این خود سوالی هست که آیا میتوان برای این پیوستگی و هماهنگی میان عناصر سازنده جداره های بیرونی نقشی را برای هندسه و پیمون لحاظ کرد؟یا اگر هست چگونه می توان به الگوهای کاربردی برگرفته از هندسه و پیمون برای سازماندهی جداره های امروزی کلان شهرها نمونه موردی(شیراز) دست یافت. البته لازم به ذکر است با توجه به رویکرد پژوهش و روش معرفی شده در تحقیق(کمی- کیفی) به جمع آوری اطلاعات و آنالیز داده ها پرداخته خواهد شد. در نهایت به ارائه دستور العمل های راهبردی ، برای نهاد ها و ارگان های مرتبط با موضوع منجر خواهد شد.
رضا بهروان شهاب عباس زاده
بافت های قدیمی در شهرها یکی از مهم ترین پتانسیل ها برای جذب گردشگران شهری و در نهایت رونق و حیات این قسمت از شهرهاست. شهر سیرجان یکی از شهرهای تاریخی کویری می باشد که در بافت مرکزی خود با برخورداری از بناهای تاریخی این پتانسیل را دارا می باشد که به مرکز جذب گردشگر در حوزه خود تبدیل شود اما مشکلات و موانع مرتبط با بافت های فرسوده مانع این مهم میشود. این پژوهش با تحقیق و گردآوری مبانی نظری، پیشینه پژوهش و تحلیل آن ها به این نتیجه رسیده است که ارتقا کیفیت فضاهای شهری رابطه مستقیمی با جذب گردشگران دارد. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و میدانی برای انجام تحقیق استفاده شده است که در پایان تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار (spss) و (lisrel) نشان از رابطه معنا دار مولفه های کیفی فضای شهری و جذب گردشگران دارد. در پایان نتیجه این تحقیق می تواند راهبرد مناسبی برای طراحی و مدیریت این قسمت از شهر سیرجان باشد.