نام پژوهشگر: جواد فیروزی
طاهره زارع بنادکوکی قدرت الله خیاطیان
چکیده یکی از پرمخاطره ترین مسائل در تاریخ اندیشه های کلامی مسئله کلام خداوند است. متکلمان مسلمان، نخست تحت تاثیر آیات قرآن و احادیث پیامبر و سپس در مواجهه با اندیشه های مسیحی درباره تثلیث و فلسفه یونان، مسئله صفات را عرضه کردند. پس از آن برمبنای تلقی های متفاوت از صفات الهی، اختلافات و مشاجراتی درباره متکلم بودن خدا بوجود آمد. به اعتقاد معتزله، کلام از صفات فعل خدا و حادث و مخلوق در محل است. معتزله تحت تاثیر آموزه های یهودی و اندیشه های فیلو اسکندرانی، قرآن را کلامِ مخلوقِ خدا می دانند که در هوا یا جای دیگر آفریده شده است؛ و معتقدند آنچه امروز در دست بشر است تنها حکایتی از کلام اصلی خداست. درمقابل، اهل حدیث و حنابله کلام را صفتی قائم بذاتِ خدا و قدیم تلقی می کنند. به اعتقاد حنابله بین الدَفتَین همان کلام غیرمخلوق خدا است. ابن کُلاب نیز کلام الهی را از صفات ذات تلقی می کند اما اشاره می کند که این کلام هرگز در دسترس بشر قرار نگرفته و حروف و کلمات عربی یا عبری تنها رسم این کلامِ ازلی اند. در این میان اشاعره تحت تاثیر اندیشه های حنبلی و کُلابی نظریه جدیدی ارائه می دهند. به اعتقاد اشاعره کلام خداوند حروف و اصوات نیست بلکه معنا و حقیقتی است که در ذات خداست و کلام نفسی نام دارد. قرآن و سایر کتب وحیانی وجود لفظیِ آن حقیقت واحداند. بنابراین کلام خدا غیرمخلوق و قدیم است. بر مبنای نظریه اشاعره قرآن حکایت لفظیِ کلام نفسی و حقیقی خداست. با توجه به دیدگاه های متکلمان مسلمان درباره کلام خدا می توان گفت در طول تاریخ این مسئله دغدغه بسیاری از متفکران بوده و در مواجهه با مسائل فرهنگی، اجتماعی و گاه سیاسی، صورت های متفاوتی به خود گرفته؛ اما ماهیت و حقیقت آن همچنان در پرده ابهام است.
یوکابد جولایی جواد فیروزی
این پژوهش، به دنبال پاسخگویی به این امر است که مسیحیت صهیونیستی چیست؛چه خاستگاهی دارد؛مبانی کلامی آن از چه محتوایی تشکیل شده است و چه رویکردی نسبت به مباحث اساسی مسیحیت پروتستان در زمینه فرجام شناسی داردومتفکران آن چه اندیشه ای دارند.همچنین به دنبال پاسخ به این بحث است که این گرایش دینی چه تفسیری از کتاب مقدس دارد و چه نوع فرجام شناسی را بر اساس آن ارائه می دهد. مساله دیگر در این پژو هش این است که فرجام شناسی مسیحیان صهیونیست چه تفاوتها و شباهتهایی با فرجام شناسی در اعتقاد پروتستان دارد . روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و روش تحقیق ، توصیفی- تطبیقی بوده است .در تهیه این پژوهش،از کتابها،پایان نامه ها، دایره المعارفها ، شبکه جهانی وب، فرهنگنامه ها ومقالات استفاده شده است. در این پژوهش،از سویی به جریان اولیه شکل گیری اندیشه های فرجام شناسانه در تاریخ مسیحیت اولیه و دوران اصلاحات دینی و از سویی دیگر به مسیحیت صهیونیست با نظام پیشاهزاره گرایی تقدیرگرایش که ریشه در جریان پروتستانتیسم قرن 16 م. دارد و تا عصر حاضر، در آمریکا ، شکل کامل تری به خود گرفته است،پرداخته شده است. علاوه بر ذکر چگونگی شکل گیری جنبش مسیحیت صهیونیستی ، مبانی کلامی فرجامشناسانه هر کدام از این دو جریان دینی مورد بررسی قرار گرفته و موارد شباهت و تفاوت مشخص و بررسی شده است . نتایج نشان میدهد که مسیحیت صهیونیستی دارای خاستگاه تاریخی در پروتستانتیسم قرن 16 م. دارد . پیروان این جنبش تفسیری لفظ گرا و ظاهری از آیات کتاب مقدس ارائه می دهند . این جریان تقدیرگرا، تاریخ را به هفت مرحله تقسیم میکند و معتقد است بشر اکنون در مرحله ششم و پیش از آغاز هزاره مسیحی و بازگشت مسیح قرار دارد و هم چنین معتقدان آن باید در تحقق وعده های خداوند و پیشگویی های کتاب مقدس کمک کنند تا زمینه را برای بازگشت هرچه زودتر مسیح آماده سازند. از این رو پیروان این جنبش که اکثریت پروتستانهای معاصر را تشکیل می دهند، بر لزوم بازگشت یهود به ارض موعود و برپایی دولت اسراییل و بازسازی هیکل سلیمان برای از سرگیری آداب و سنن یهود،طبق پیشگویی کتاب مقدس،تاکید دارند.از آنجاکه مسیحیت صهیونیستی ریشه در پروتستانتیسم اولیه دارد و اصول خود را از رهبران این جریان وام دار است شباهتهای بسیاری میان این دو حرکت دینی دیده میشود اما تفاوتها و نقاط اختلاف نیز بسیار است.
زینت السادات حسینی دانشور جواد فیروزی
یونگ خود را محققی درون گرا می دانست که علاقه خاصی به جهان درون مانند رویاها، نمادها و تصاویر دارد .یونگ روانشناسی را عملی شخصی و ذهنی می دانست که بر اساس تجربیات خاص هر روانشناس بنا شده است. وی به رد نظریه عقده کودک ناشی از علاقه جنسی او به مادر پرداخت و گفت که این تئوری فروید جنبه عمومی و جهانی ندارد. او در ابتدا موضوع دین را مانند یک دانشمند تجربی- و نه یک فیلسوف- در نظر می گیرد و به این وسیله می خواهد بگوید که دین "واقعیت روان شناسانه" است. در مرکز روانشناسی تحلیلی او، نظریه "ضمیرناخودآگاه جمعی" قرار دارد. ناخودآگاه جمعی، الگوهای آرمانی کاملی را در بر دارد که می توانند موجود مستقلی را فرض کنند و به عنوان راهنمایان معنوی در حیات بشر خدمت کنند. این نمونه های آرمانی باعث تبدیل نیروهای ویرانگر به قوای شفابخش و پایان بیماری انسان می شوند. این عمل چنان است که گویی از اعماق روان چیزی برای مواجهه با انسان و آغاز فرآیند شفابخشی سر بر می آورد. به همین دلیل است که یونگ مدعی است انسان همواره به کمک دین نیازمند بوده است. چرا که کمک دین به این ترتیب است که ناخودآگاه روان آدمی را به مرتبه آگاهی می رساند و سپس انسان را آزاد می گذارد تا به بهترین وجه ممکن بر آن فائق آید. به همین دلیل بشر اعمال دینی را بسط می دهد تا در مقابل این تهدید مجهز شود و باز به همین دلیل است که ادیان در التیام بخشیدن به بیماری های روانی مفید واقع می شوند. یونگ تجربی مشرب و آروینی است یعنی برای او عامل دینی در انسان اصلی پیش اندر نیست بلکه آن را از آزمایش بی شمار بیماران خود به دست می آورد. از این نظر دین سائقه ای روحانی و معنوی است که به صورت اصلی خودزا یعنی نیروی بدوی عظیمی در می آید. دیدگاه متافیزیکی او در اصل کانتی است، یعنی از دیدگاه شناخت شناسی شناخت خدا میسر نیست، بلکه در این مرحله روان آدمی پا پیش می نهد و اعلام می کند که تجربه خدا وجود دارد و حقایق متافیزیکی را زمانی که تماس و ارتباط خود را با تجربه شخصی از دست داده باشند، فاقد اعتبار می داند. خدایی که یونگ معرفی می کند خدایی است که در درون جان آدمی است و این را نابینایی محض می داند که به دنبال موجودی خارج به نام خدا بگردیم. یونگ همچنین معطوف بحث از محتوای رویاها می شود و عقیده دارد که مطالعه رویاها به ما فرصتی برای بررسی تعارضات و عقیده های شخصی می دهد، اما بلافاصله توضیح می دهد که رویکرد او در این موضوع با فروید متفاوت است. فروید بین معانی سطحی و عمیق رویاها تفاوت قائل می شود، در حالی که یونگ معتقد است، دلیلی ندارد که رویاها را امری فریبنده تلقی کنیم. او غیر از روانشناسی، تأثیر مهمی روی علوم: انسان شناسی، فرهنگ شناسی، دین شناسی، ادبیات، تعلیم و تربیت نیز ازخود به جا گذاشته است، و غیر از روانشناسی در زمینه های: اسطوره شناسی، ستاره شناسی،کیمیاگری، و فلسفه های شرق، نیز تحقیقاتی نموده است.
فهیمه نیک نظر جواد فیروزی
سورن کرکگور (1813-1855) یکی از پرآوازه ترین نویسندگان مسیحی عصر مدرن قلمداد می شود. او در آثارش از دشواری های مسیر مسیحی شدن، ریاکاری مسیحیت مرسوم و کلیسای رسمی بسیار سخن گفته است. کرکگور درصدد بود مسیحیت را از فرهنگ بورژوایی رهایی بخشد و تصریح داشت که ایمان یک عدم قطعیت عینی است، از این رو به کارگیری هرگونه دلیل و برهان عقلی و طبیعی در اثبات مسیحیت را ناکارآمد ارزیابی می کرد و وا کاویدن تاریخمندی مسیح را نمی پسندید. کرکگور زمانه خود را عاری از شور وصف کرده و باور داشت که غالب هم عصرانش معنای هستی مندی حقیقی را از خاطر برده اند. در زمان کرکگور، اندیشه های هگل بر فلسفه دانمارک حاکم بود؛ کرکگور هم برای ساقط کردن مظاهر عقلانی الهیات هگل و دیگر انواع الهیات عقلانی از درجه اعتبار قلم فرسایی می کرد. نظریه دیالکتیک وجودی کرکگور سه سپهر را دربردارد: سپهر زیبایی شناسی، اخلاقی و دینی. دو مفهوم پارادوکس و سوبژکتیویته بودن حقیقت، به ترتیب مهمترین درون مایه های افکار کرکگور را تشکیل می دهند. کرکگور ایمان آوردن را دل سپردن به امری متناقض می داند و اساس دین را قبول امر محال.
نرگس صادقی گویا جواد فیروزی
مسیحیت از ابتدای پیدایش خود تا رسیدن به دوره مدرن تحولات بزرگی را پشت سر گذاشته ؛ تحولات تاریخی ای که عمدتا در زمینه داگما ها رخ داده است. دوره شکل گیری داگماها یا به بیانی دوره آبایی، مهمترین دوره فکری در مسیحیت است. آباء کلیسا با دفاع اصولی خود از مسیحیت، نظام فکری آن را شکل دادند. در این بین شوراهای کلیسایی از قبیل شورای نیقیه، کالسدون، و ... که به ضرورت تشکیل می شدند، با صدور بیانیه هایی از اصول مهم این دین با عنوان اصول جزمی آن گونه که مورد نظر کلیسا بود پاسداری می کردند. اصول مهمی که در شوراهای مسیحی و زیر نظر کلیسا شکل می گرفت، همگان را به رعایت نظری و عملی از انها مجبور می کرد و هر کس ساز مخالف می نواخت، بدعت گذار و بی ایمان به شما ر می آمد. در بین بحثهای ریز و درشت اعتقادی می توان از جمله به مباحثی چون مسیح شناسی ، تثلیث، رستگاری، آخرت شناسی ، خداشناسی، فیض، بخشودگی، آزادی و ... اشاره کرد؛ مسائلی که در دوره قرون وسطی نیز تقریبا بدون تغییرات عمده باقی ماند، گرچه از دایره مشاجره ها و اختلاف نظر ها بیرون نرفت. اما رفته رفته در تداوم حال و هوای رنسانس و روشنگری آن جزمیات مورد تردید و انکار قرار گرفت. از منظر درون دینی نیز با آغاز اصلاحات دینی شکاف عمیقی بین کلیسا و مومنان مسیحی پدید آمد که باعث تغییراتی در بعضی از مسائل اعتقادی شد . این تحولات درونی و از آن مهم تر تحولات ناشی از دوره مدرن موجب شد تا داگماهای کلیسایی در پرتو تحولات علمی و فلسفی و دینی بازخوانی شوند. بدین ترتیب الاهیات جدیدی به وجود آمد که به الاهیات مدرن معروف شد. نخستین و مهمترین نمایندگان فکری این الاهیات آلمانیها بودند . این الاهیات که به کوشش متالهی به نام شلایر ماخر پایه گذاری شد، با اندیشه های متاله دیگری به نام البرخت ریچل تقویت گردید و به بار نشست. لیبرالها از مهمترین داگماهای مد نظر کلیسا تعاریف تازه ای به دست دادند و از آنجا که نمی توانستند یافته های جدید را نادیده انگارند، برداشتهای تازه ای از آنها طرح کردند. در این نوشتار سیر تاریخی این تحول با تاکید بر اندیشه های ریچل بررسی و توصیف شده است.
فاطمه پاسالاری بهجانی رستم شامحمدی
رساله ی حاضر سعی دارد به مقایسه ی دیدگاه امیل دورکیم و کلیفورد گیرتز، در باب پدیده ی دین پرداخته و وجوه افتراق و اشتراک آراء آنان را با توجه به شواهد و قرائنی که برای اموری مانند آداب و مناسک، عقاید دینی، توتم، کارکرد دین، خاستگاه دین، فرهنگ، نماد وجود دارد بررسی نماید. دورکیم دین را با جامعه یکی می انگارد و گیرتز آن را به مثابه ی یک نظام فرهنگی تلقی می کند. هر چند میان مفهوم جامعه از دیدگاه دورکیم و فرهنگ از دیدگاه گیرتز شباهت هایی به چشم می خورد، با این حال هر کدام از آن ها از رویکردی خاص به این موضوع پرداخته اند، به گونه ای که روش شناسی آن ها تا حدی با یکدیگر متفاوت است. دورکیم شیوه ی پوزیتیویستی را در پیش گرفت که به دین به مثابه ی پدیده های علوم طبیعی می نگرد؛ اما گیرتز با این روش وی مخالفت و رویکرد تفسیری را برای فهم دین انتخاب کرد.
سوزان انجم روز حمیدرضا حسن زاده توکلی
این پژوهش به بررسی احوال عارفان? قبض و بسط (غم و شادی) و تعیین جایگاه و خاستگاه هر یک در اندیش? مولوی با تکیه بر توصیف و تحلیل صور خیال دیوان شمس وی پرداخته است. در کنار هم بودن غم و شادی در جهان بینی عرفانی مولانا، جلوه های صوری را پدید آورده که بیش از هر چیز با زبان موسیقی و شعر همخوان است. بنابراین در شعر مولانا ارتباط عمیقی میان صورت و محتوا نمایان است. هدف اصلی، بررسی برخی از اجزای غزلها و چینش واژهها و نیز کلیّت آن است تا خاستگاههای قبض و بسط مولانا که شامل موارد متعددی است نشان داده شود. اهداف فرعی تحقیق شامل مباحثی چون تجدد امثال و تحرک هستی، نگاه غیبی و افلاکی به موسیقی و ارتباط مولانا با خود موسیقی، ساری دیدن عشق در عالم، سنت سماع و مسائل پیرامون آن، مرگ ارادی (مرگ پیش از مرگ) و نگاه عاشقانه به رابط? انسان و خداست. قبض و بسط با مفاهیم وابسته ای در اندیشه مولانا همچون: نظری? حال و وقت عرفانی، خوف و رجا، ملالت و حزن، گریه و خنده، درد طلب و اندیش? غربت ازلی (نیستان مولانا) نیز مرتبط است. همچنین می توان به یک نکت? جامعه-شناختی نیز توجه کرد و آن مسأل? هجرت مولانا و حمل? مغول و اوضاع ویران ایران و فرهنگ آن زمان است. مولانا در دیوان شمس دو چشم انداز اصلی دارد: واقعیتِ انسان (منشأ قبض) و آرمان هستیِ انسان (منشأ بسط) که به شدت و ضعف در کنار یکدیگر مطرح اند. بنابراین در پس اشعار شورانگیز غزلیّات شمس، جلوه های موسیقایی، صور خیال پویا (دینامیک) و نیز شادی و شعف و مستی و خلاقیّت مولانا، نوعی «تجربه و جهان شناسی» وجود دارد. همچنین مولانا در قلمرو قبض و بسط در سطحِ ذهن و زبان خویش به شکل مستقیم و نیز غیر مستقیم متأثر از عارفان پیش از خود است. رابطه ای میان تجربیات عرفانی مولانا و جلوه های این تجربیات با موقعیت های ذومراتب قبض و بسط و بیان خاص او در اینباره وجود دارد. مولانا بیان میکند که در نهایت به یک وصال و درجه ای رسیده که توانسته از این هر دو حال عبور کند. روش بررسی در آغاز، رهیافت توصیفی است که نشان دادن ابعاد پنهان خاستگاههای قبض و بسط در قالب صورخیال است و سپس با رهیافت تبیینی به تحلیل این توصیف ها پرداخته و علل غم و شادی یا قبض و بسط مولوی دستهبندی شده است.
سکینه عبداللهی عظیم حمزییان
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی عناصر عرفانی سیمون وی انجام گرفته است . یکی از بحث برانگیز ترین شخصیت های روزگار ما که به صفتهای گونا گونی همچون، نابغه، قدیسه، پیامبر اجتماعی، عارفه، نظریه پرداز سیاسی توصیف شده است، سیمون وی، عارف مسیحی قرن بیستم، است. او اطلاعات و معلومات چشمگیری در زمین? اخلاق، فلسفه، ادیان شرقی و غربی، علوم تجربی، ریاضیات و... داشت. اما از همه اینها مهمتر و جذابتر، شخصیت و منش روانشناختی و اخلاقی او است. عشق ورزی بی حد و مرز به انسانها، اشتیاق مقاومت ناپذیر به عدالت اجتماعی و حقیقت طلبی مجدّان? وی، چون با وسواس اخلاقی و نیز گرایش ها و تجارب عرفانی او جمع و ترکیب شدند، از او انسانی بسیار دوست داشتنی، غبطه برانگیز، و الهام بخش ساختند. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانه ای است. سوالاتی که در این پژوهش مورد نظر قرار داشته اند عبارتند از: 1- آیا عرفان سیمون وی، عرفان شهودی و کشفی است یا عرفان استدلالی و عقلی است؟2-آیا عرفان سیمون وی با مسلک گنوستیسیزم قرابت و نزدیکی دارد؟3-آیا سیمون وی در افکار عرفانی خود از افکار عرفانی ادیان دیگر تأثیر پذیرفته است؟4- افکارعرفانی سیمون وی تا چه اندازه با افکارعرفانی رایج درکلیسا تفاوت دارد؟5-آیا افکارعرفانی سیمون وی متأثر از زندگی شخصی و شرایط اجتماعی عصرش بوده است؟ این پژوهش در بررسی موضوع مورد نظر به نتایجی در راستای سوالات مطرح شده دست یافته است. از جمله این که عرفان سیمون وی عرفان کشفی و شهودی است و محرک تفکر عرفانی او، تجربه شخصی اش از درد و رنج است. واژگان کلیدی: عرفان، سیمون وی، عرفان مسیحی، عرفان کشفی
عفت خیزاب جواد فیروزی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه روح ایمان از دیدگاه آگوستین با تجربه دینی از دیدگاه شلایر ماخر نوشته شده است. یکی از مباحث مهم و پیچیده در ادیان، مسئله ایمان است. پرداختن به ماهیت ایمان و جایگاه آن درادیان از اصلی ترین مباحث متکلمان و فیلسوفان به شمار می رود. یکی از صاحب نظران توانا در این حوزه آگوستین قدیس است. آراء وی دامنه ای بسیار وسیع دارند و حوزه های گوناگونی را اعم از معرفت شناسی، اخلاق، خداشناسی، جهان شناسی، فلسفه، تاریخ و سیاست را در بر می گیرند. هم چنین در کنار ایمان، مفهوم تجربه دینی که محصول جدید مدرنیته است، مطرح شده است. این بحث نخستین بار توسط شلایر ماخر مطرح شد. وی سعی کرد تا با تعریفی جدید از دین آن را از گزند انتقادات روشن فکران مصون سازد. آراء و اندیشه های وی در زمینه دینی بر دیگر اندیشمندان دینی تاثیر گذاشت. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسشها است که منظور از ایمان و تجربه ی دینی در نظر آگوستین و شلایر ماخر چه می باشد؟ آیا میان روح ایمان از دیدگاه آگوستین با تجربه دینی رابطه ای وجود دارد؟ آیا ایمان دینی که شلایرماخر مطرح می کند با تعالیم اولیه کلیسا و دیدگاه آگوستین تفاوت های عمده ای دارد؟ آیا تجربه دینی وی می تواند اعتقادات دینی را توجیه کند؟ روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقایسه ای و به صورت کتابخانه ای است و در راستای سوالات مطرح شده به نتایجی نیز دست یافته است که از جمله آنها می توان تفاوت دیدگاه آن دو اندیشمند در زمینه موضوعاتی همچون وحی الهی و ایمان ، تثلیت ، مسیح شناسی ، کلیسا و الاهیات اشاره نمود. کلید واژه: ایمان، آگوستین، تجربه دینی، شلایر ماخر
سمیه حقیقت جواد فیروزی
در این پایان نامه موضوع آفرینش و مرگ در اساطیر بین النهرین مورد بررسی قرار می گیرد. در اینجا منظور از آفرینش، آفرینش برای اولین بار است. فرایند قدسی که توسط خدایان صورت می گیرد و شامل سرآغاز هستی، سازمان یافتن جهان و آفرینش انسان می-شود. از ویژگی های اساطیر آفرینش بین النهرین به تصویر کشیدن فرایند آفرینش آغازین از خائوس و نظم یافتن جهان توسط خدایانی است که از این آشفتگی نخستین سر بر آورده اند. همچنین، انسان بین النهرینی در پاسخ به این سوال که پس از مرگ چه خواهد شد، به ترسیم اساطیر مرگ پرداخته است. این اساطیر، مرگ را سرنوشت محتوم انسان و جاودانگی را از آن خدایان می دانند. در کنار موضوع مرگ، مضمون اسطوره ایی مهمی که در اساطیر نمود می یابد، جستجوی جاودانگی است که راهی برای تسکین ترس و فرار از مرگ می باشد. اساطیر آفرینش و مرگ در بین النهرین، که در تمدن سومر متأثر از محیط طبیعی و بازتاب آرزوها و ترس های مردم سومر بود، با روی کار آمدن اقوام سامی در حوزه بین النهرین دستخوش تغییر گردید و وسیله ای برای پیشبرد اهداف سیاسی آنان شد. تا همراه با غلبه نظامی، غلبه فرهنگی خود را نیز تضمین کنند. اگرچه خود، در زمینه اجتماعی و سیاسی و نیز فرهنگی بیش از آن متأثر از تمدن سومر بودند. نتیجه این تغییر صورت ادبی اساطیر، کنار گذاشته شدن ایزدبانوان قدرتمند اعصار گذشته و به قدرت رسیدن خدای ملی و مذکر قوم غالب در رأس پانتئون خدایان بود. اساطیر این دوران بازتاب تحولات سیاسی و فرهنگی در منطقه بین النهرین است.
سوده آروین جواد فیروزی
انجیل¬گرایان پروتستان ایالات متحده¬ی آمریکا یکی از پرجمعیت¬ترین گروه¬های دینی جهان را تشکیل می¬دهند . آنها اخلاف مهاجرانی هستند که عمدتاً با محوریت حفظ دین و برپا کردن ایالت خداگونه پای به دنیای جدید گذاشتند . در طول تاریخ ،آنچه برای آنها از اهمیت خاص برخوردار بوده است تمسک به متن مقدس به عنوان تنها مرجع دینی و نیز بهره¬مندی از ایمانی فردی بود که با زندگی تقدس¬آمیز همراه باشد . این نوع ویژگی¬ها آنان را به برخی جنبش¬های اصلاحی اروپا مربوط ساخته است . به علاوه ،تجربه¬ی دینی انگلستان که متأثر از فضای روشنگری بود تا حد زیادی بر اصالت رفتارو احیاگری¬های دینی انجیل¬گرایان آمریکا تأثیرگذار بوده است . این پایان نامه با هدف بررسی پیشینه و تعالیم انجیل¬گرایان پروتستان نگارش شده است . روش بررسی ،تاریخی است. دراین پژوهش می¬کوشیم تا به این پرسش¬ها پاسخ دهیم: چگونگی پیدایش و شکل¬گیری انجیل¬گرایان در آمریکا تا پایان قرن بیستم و نیز شناخت مهم¬ترین تعالیم انجیل¬گرایان . نتایج به دست آمده حاکی از آن است که با گذشت زمان انجیل¬گرایان به دلیل دغدغه ها¬ی فرهنگی با عنوان نوانجیل¬گرایان هم به تلطیف برخی از عقاید¬شان پرداختند و هم ،با روش¬های بدیع ،به حفظ باورهای بنیادین خود همت گماردند.
محمد صبایی جواد فیروزی
در سده¬ی هجدهم و با ظهورِ جنبش روشنگری، الاهیاتِ مسیحی دچارِ تحوّلی اساسی شد. بعدتر شلایرماخر این تحوّل را به اوج رساند و الاهیاتِ مدرن را پایه¬گذاری کرد. الاهیاتِ مدرنِ مسیحی از بدوِ ظهور، خود را در جهانِ پیچیده¬ای یافت که در آن تمامِ حوزه¬های فکری با یکدیگر داد- و- ستد داشتند. امروزه نیز با پیشرفت و پیچیدگی روزافزون علوم، تعامل حوزه-های فکری به عنوان امری ضروری قلمداد می¬شود که در ماندگاری و تأثیرگذاری هر یک از آن¬ها سهم مهمی دارد. حال پرسیدنی است که آیا الاهیات مدرن مسیحی می¬تواند با سایرِ حوزه¬های فکری و علومِ مدرن ارتباط برقرار کند؟ و اگر می¬تواند این ارتباط چگونه است؟ نویسندگان مقالات حاضر، که ترجمه¬ی آن¬ها فراروی خوانندگان است، می¬کوشند به این سوالات پاسخ دهند. ترجمه و تحقیق حاضر با هدفِ معرفی مقدماتی رابطه¬ی الاهیات مدرن مسیحی با سایر علوم و حوزه¬های فکری انجام شده است. بیشترین تأکید مقالات، بر آن است که با بررسی چیستی و چگونگی رابطه¬ی مذکور، علاقه¬مندان به الاهیات مدرن مسیحی را با مباحث مقدماتی این حوزه آشنا کند. آنچه در بخش تحقیق مورد بررسی قرار گرفته، معرفی رویکردهای انتقادی به مطالعه¬ی کتاب مقدس و دیگری، نحوه¬ی نگرش ادیان یهودیت و مسیحیت به تاریخ است.
مریم همتیان جواد فیروزی
در این پایان نامه به نظریه تکامل و رویکرد دین مداران به آن پرداخته شده است.قرن هیجدهم میلادی ،آغازگر چالش هایی در باب الهیات سنتی است.اما با ظهور نظریه تکامل در کتاب منشا انواع که توسط داروین ارائه شد،نگرش های ضد ونقیضی درباب خدا ،آفرینش ودین به وجود آمد.اندیشمندانی که پیش از نظریه ی داروین خطر مدرنیسم را احساس کردند،سعی بلیغ نمودند تا دین را متناسب بانیازهای روز همساز کنندو در تطبیق تکامل با الهیات ،دردسر کمتری نسبت به کسانی داشتند که به هر روی با علم عناد وستیزه می ورزیدند.کاتولیک ها راه میانه ای برگزیدند.در عین قبول برخی از جنبه های تکامل آنرا تعمید دادند والهیاتی پیشرو عرضه کردند.درحالیکه اندک مردمانی از انجیل گرایان و بنیادگرایان ،به انکار تکامل پرداخته وشیوه ی پیکار با آن را برگزیدند.چون جامعه ی صنعتی وسکولار اروپا مجالی به این اندیشمندان جزم گرا نمی داد،جلای وطن کرده به آمریکا رفتند و در آنجا موقعیت خویش را تثبیت نمودند.اما باز هم جنبه هایی از تکامل را اذعان کردند وبا این حال از پذیرفتن شکل داروینی آن، سرباز زدند.
سارا سپه وندی جواد فیروزی
موضوع تأثیر ادیان بر یکدیگر از دیرباز –پس از سده نوزدهم- توجه دین پژوهان را به خود جلب کرده است. از آنجا که ادیان در بستر تاریخ پدید آمده¬اند، پژوهشگران با توجه به اسناد و مدارک تاریخی و باستان شناختی به جستجو در این زمینه می¬پردازند و هر بار که سند و یا کتیبه¬ای جدید کشف می¬شود، باب تازه¬ای به روی ایشان گشوده می¬شود. دین یهود که قدیمی ترین دین توحیدی ابراهیمی است همواره در برابر این نظر قرار دارد که باور یکتاپرستانه خود را چگونه به دست آورده است. از این رو، محققان به کندوکاو در این زمینه پرداختند تا بتوانند ریشه و سرچشمه¬ای برای این باور در میان یهودیان بیابند. از سویی، بنی اسرائیل مانند پیروان برخی ادیان-به عنوان نمونه: زرتشتی- که همواره یا بیشتر عمر خود را در سرزمینی خاص ساکن بوده¬اند، نبوده و از همان ابتدای شکل گیری و ظهور پیامبرشان، موسی، از سرزمینی به سرزمین دیگر آواره بودند. آنان پس از سال¬ها زندگی در مصر ناگزیر به همراه موسی از آن سرزمین خارج می¬شوند و سپس در کنعان اقامت می¬گزینند. بعد از حمله نبوکدنصر بابلی، به اسارت به بابل می¬روند و در آنجا با سرزمین ایران همسایه می¬شوند. در آن سال¬های لبریز از سختی و دشواری با آیین¬ها و اساطیر بین النهرین از نزدیک مواجه بودند و با توجه به سختگیری¬های دینی که بر آن¬ها تحمیل می¬شد، قادر نبودند آزادانه اعمال و آیین¬های خود را به جا آورند. در نهایت، کوروش هخامنشی آنان را از اسارت می¬رهاند و به همه اقوام آزادی دینی می¬بخشد. در اینجا عده¬ای در بابل مانده و برخی دیگر راهی کنعان می¬شوند. هر چند که در تاریخ، ذکر شده گروهی از ایشان به ایران مهاجرت کردند و به دربار هخامنشی راه یافتند. یهودیان پس از این آزادی، به جمع آوری و بازنگری در متون مقدس خود مشغول می¬شوند و در اینجاست که احتمال نفوذ و تأثیر آرای ادیان ملل دیگر، محل جستجو و تحقیق می¬گردد.
عارفه طاهریان حسن اکبری بیرق
تحلیل گران گفتمان ، با برجسته ساختن نقش زبان در تکوین اندیشه ها، اصالت را به گفتمان می دهند و از آنجا که زبان نقشی محوری در متون ادبی ایفا می کند، در پژوهش حاضر از نظری? «گفتمان»_ بر اساس نظریات لاکلو و موف_ جهت بررسی نقش زبان و سخن پردازی در دوره صفویه و تأثیرات آن بر شعر این دوره به عنوان مهم ترین دوره در تاریخ تشیع استفاده کرده ایم. اما از آنجا که تأثیرات زبان و باورها دوجانبه است، در ادامه بررسی های انجام شده، به تأثیرپذیری باورها و عقاید شیعه از شعر دوره صفویه نیز اشاره کرده ایم. گفتمان کلام تشیع دوره صفویه با تمرکز بر دال مرکزی «امامت» به مقابله با گفتمان اهل سنت می پردازد و این گفتمان اغلب با دال های «شاه»، «ولی»، «شفیع» در شعر شاعران مفصل بندی شده است. شاعران به عنوان بخشی از کنشگران گفتمان تشیع با راهکارهایی چون اعتباربخشی از طریق تأکید بر علم، عدالت، مظلومیت، نسبت ائمه با پیامبر و ... و نیز از طریق برجسته سازی گفتمان خودی و حاشیه رانی گفتمان غیر به ترویج این گفتمان می پردازند.
مینا پیری جواد فیروزی
در اعماق تیره روان لایه هایی وجود دارد که در آن تجربه تکامل انسان پیشین قرار دارد. این لایه ها ضمیر ناهشیار جمعی را تشکیل می دهد که این ضمایر تحت اصطلاحی به نام کهن الگو هستند. کهن الگو درواقع نام دیگری برای اسطوره ای باستانی هستند که در ط.ل تاریخ چند هزار ساله در ذهن انسانها مانده و حتی به صورت موروثی به انسانهای دیگر منتقل شده اند. که این کهن الگوهای مادر در جواعه باستانی ایران بین النهرین و مصر باستان یافت می شوند که در ایران آناهیتا در بین النهرین ایشتر و در مصر به صورت ایزیس جلوه گر می شود. در آخر هم نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پرستش مادر خدا یکی از ریشه دارترن اعتقادات دینی در طول حیات بشری است.
امیر فاضل شیشکلی جعفر فلاحی
مهاتما گاندی رهبر معنوی و اجتماعی هندوان مانند بسیاری از دیگر شخصیتهای اجتماعی و معنوی، متاثر از گیتا بوده است. گاندی در مبارزات سیاسی-اجتماعی اش، خود را یک سالک معنوی می شمرد نه یک فعال سیاسی و همواره به تعالیم معنوی دین هندو خصوصا مضامین گیتا اشاره داشت.