نام پژوهشگر: سیدابراهیم جعفری
قاسمپور دهاقانی علی سیدابراهیم جعفری
پژوهش حاضر با هدف تبیین رویکرد بینالمللیسازی برنامههای درسی در آموزش عالی انجام شده است. اصلیترین هدف این پژوهش، سنجش دیدگاه متخصصین صاحبنظر و نیز بررسی دیدگاه اعضای هیات علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه بینالمللی امام خمینی، دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است. جنبههای اصلی مورد سنجش در این پژوهش عبارت بودهاند الزامها، پیامدهای آموزشی، پیامدهای پژوهشی و نقاط قوت رویکرد بینالمللیسازی برنامههای درسی آموزش عالی در دو وضعیت موجود و مطلوب. این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بوده است. برای اجرای بخش کیفی از روش پدیدارنگاری استفاده شده است. در بخش کمی، روش مورد استفاده توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی، شامل متخصصین و صاحبنظران موضوع مورد پژوهش است که تعداد آنها بر اساس آثار علمیشان 27 نفر بوده و از طریق مراجعه به کتابها، مقالات، سخنرانیها و پژوهشهای آنان و نیز و پرسوجو از شخصیتهای مختلف شناسایی شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 1827 عضو هیات علمی و نیز 17253 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در سال تحصیلی 1389 بوده است. نمونهگیری بخش کیفی انتخاب کل جامعه مورد شناسایی شده به شکل هدفمند بوده، بر این اساس تعداد 17 نفر از آنان حاضر شدند تا در این بخش شرکت کرده و به فرمهای پرسشنامه ارسال شده پاسخ دهند. در بخش کمی، نیز از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم استفاده گردید. برای تعیین حجم نمونه در بخش کمی پژوهش، پس از انجام مطالعه مقدماتی بر روی 30 نفر از اعضای هیات علمی و دانشجویان، بر اساس جدول تعیین حجم نمونه تصادفی کرجسی و مورگان، تعداد 320 نفر اعضای هیات علمی و تعداد 377 نفر دانشجو، جهت نمونه تعیین گردید. توان آماری 89/0 نیز کفایت حجم نمونه را تایید نموده است. پرسشنامههای بازپاسخ استاندارد و بستهپاسخ محقق ساخته، ابزارهای این پژوهش بودهاند. روایی سازه پرسشنامه محقق ساخته از طریق تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن از روش آلفای کرانباخ 81/0 برای کل پرسشنامه تعیین شده است. به منظور تجزیه و تحلیل نتایج پرسشنامه بازپاسخ، از روش مقولهبندی و برای تجزیه و تحلیل نتایج پرسشنامه بستهپاسخ محققساخته، از روشهای آماری توصیفی و همچنین استنباطی مانند آزمونهای کالموگروف-اسمیرنف، t تک متغیره، t زوجی، و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی نظرات اعضای هیات علمی و دانشجویان نشان داد که آنان گویههای مربوط به الزامهای بینالمللی سازی برنامههای درسی در وضعیت موجود آموزش عالی کشور را پایینتر از حد متوسط ارزیابی کردهاند. از نظر آنان محتوای دروس و رشتههای علمی در وضعیت موجود با تحولات جهان دانش، همگام نبوده و گروههای آموزشی نیز به منظور بینالمللی سازی برنامههای درسی اختیارات لازم را ندارند. یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش و ارتقای مهارتهای زبانی، برقراری ارتباطات علمی و فرهنگی با دانشگاههای معتبر خارجی و دادن اختیارات لازم به گروههای آموزشی در مورد مبادله استاد و دانشجو با سایر دانشگاهها، لازمه ارتقا و بهبود وضعیت موجود برای رسیدن به وضع مطلوب در راستای بینالمللیشدن برنامههای درسی است. از نظر اعضای هیات علمی و دانشجویان شرکت کننده در پژوهش، بینالمللی سازی برنامههای درسی در وضع مطلوب، موجب هماهنگی با استانداردهای آموزشی بینالمللی، ارتقاء کیفیت آموزش، بهروز شدن دانش تخصصی استادان و گسترش رشتههای تحصیلی مطرح در سطح بینالملل میشود. ارزیابی نظر اعضای هیات علمی و دانشجویان نشان داد که علیرغم امکانات و فرصتهای موجود در عصر جهانیشدن، شرایط مناسبی برای اشاعه اندیشهها و یافتههای دانش بومی در سطح جهانی از طریق نظام برنامهریزی درسی و فرایندهای آموزشی موجود کشور، وجود ندارد. شرکت کنندگان در پژوهش معتقد بودند در وضعیت موجود آموزش عالی، انجام پژوهشهای تطبیقی، مشارکتی و گروهی فراملی ضعیف بوده است و حتی جامعه علمی پژوهشی نظام آموزش عالی کشور در مراکز پژوهشی بینالمللی مشارکت حداقلی دارند. طبق نظر شرکت کنندگان در پژوهش، راه حل رفع این نقطه ضعف، توسعه و بهبود توانایی پژوهش در دانشجویان و استادان، و افزایش فرصتهای نظریهپردازی علمی در سطح داخل و خارج از کشور و گسترش ارتباطات علمی و مراودات معرفتی میباشد. اعضای هیات علمی و دانشجویان معتقدند نظام برنامهریزی درسی و سیستم آموزش عالی کشور در وضع موجود در سطح بسیار پایینی به آماده سازی و تربیت متخصصان برای کار در موقعیتهای بینالمللی پرداخته است. از نظر آنان به منظور تربیت نیروی انسانی جهت کار در سطح بینالملل و متناسب با نیاز جامعه جهانی، همکاریهای بینالمللی بعنوان یک اصل در نظام آموزش عالی باید نهادینه شود.