طراحی و تولید پیام های سلامت در حوزه ای به نام "ارتباطات سلامت " قرار می گیرد زیرا از یک سو باید به مولفه های تولید، توزیع و تأثیر پیام توجه کرده و از سوی دیگر مسائل بهداشتی و سلامت مربوطه را به خوبی و براساس اصول آن در پیام گنجاند. از آنجایی که موضوع ارتباطات سلامت به طورکلی و طراحی پیام های سلامت به طور جزئی تر تاکنون در حوزه علم ارتباطات در ایران جایگاه درخور و شایسته ای نداشته است. پرداختن به ادبیات مرتبط با این موضوعات مانند انواع پیام سلامت، الگوی تأثیر این پیام ها، انواع قالب های الگوهای پیام سلامت، استفاده از جذبه ها در پیام های سلامت و توجه به مفهوم سواد بهداشتی، توجه به مفهوم و انواع مخاطب در طراحی پیام، استفاده از نظریه ها و مدل ها در طراحی این پیام ها و استفاده هدفمند از رسانه ها در طراحی و ارائه پیام ها از اهمیت و ضرورت فوق العاده ای برخوردار است. از طرفی آشنایی دانشجویان و پژوهشگران ارتباطات با این مسئله می تواند زمینه ای برای پیشرفت های پژوهشی و کاربردی بیشتری در حوزه ارتباطات فراهم کند، زیرا تا کنون بیشتر فعالیت های انجام شده در این عرصه عمدتاً صبغه ای بهداشتی داشته و عموماً توسط کارشناسان بهداشت انجام شده است، از این رو کمتر متخصصان ارتباطات، از دیدگاهی ارتباطی به آنها پرداخته و یا در طراحی آنها دخالت داشته اند.

چکیده این پژهش با موضوع «مخاطب شناسی،ارائه ی مدلی برای استفاده و رضامندی مخاطب ایرانی از سینمای ایران» و با اهدف ارائه ی مدلی برای استفاده و رضامندی مخاطبان از سینمای ایران و تبیین وضعیت فعلی مخاطب با توجه به این مدل انجام پذیرفته است. چهارچوب نظری این پژوهش بر اساس نظریه ی استفاده و رضامندی به عنوان رویکرد اصلی و نظریه های لذت بصری، نظام های رسانه ای و سواد رسانه ای شکل گرفته است. این پژوهش با سه روش پیمایش و مصاحبه و تحلیلswot صورت گرفته است. جامعه آماری پیمایش بینندگان فیلم در سالنهای سینما در سطح شهر تهران هستند و برآورد حجم نمونه 400 نفر بوده است. در مصاحبه و جلسه ی توفان مغزی، نخبگان سینمای ایران، اعضای جامعه بوده اند که 10 نفر از ایشان برای هر مورد انتخاب شدند. نتایج پژوهش امکان داشتن مدلی برای مخاطب شناسی سینمای ایران بر اساس رویکرد استفاده و رضامندی و نظریه های جانبی ذکر شده را تایید می کند و به وجود رابطه میان ویژگی های فردی و اجتماعی، نیازهای مخاطب، سوادرسانه ای مخاطب و تولیدکننده، دیدن جماعتی فیلم، لذت بصری، نظام رسانه ای، توان مالی و امکانات فنی تولیدکننده با میزان استفاده ی مخاطب از سینمای ایران صحه می گذارد. نتیجه ی کلی نشان می دهد که مخاطب به طور کلی از سینمای ایران استفاده ی کمی برای رفع نیازهایش می کند. کمترین رغبت در رفع نیازهای محتوایی است و بیشترین رغبت به نیازهای فراگردی مربوط می شود. نتایج حکایت گر رفتن مخاطب به سوی رویگردانی است. abstract

هدف اصلی پایان نامه حاضر، شناخت نحوه بازنمایی جوان در سینمای عامه پسند پس از انقلاب اسلامی با مقایسه تطبیقی دو دوره اصلاحات (1376- 1384) و دوره اصولگرایی (1384- 1389) است؛ بنابراین برای نیل به این هدف، در بخش نظری، به بررسی پیدایش سینما، سینمای عامه پسند و سینما به مثابه رسانه پرداخته شده است؛ در ادامه، نظریه های بازنمایی، نشانه شناسی، نظریه رمزگذاری استوآرت هال و نظریات مطالعات جوانان برای درک بیشتر موضوع مطرح می گردد، در نهایت نیز چارچوب مفهومی، بر اساس نظریه بازنمایی و دیدگاه هبدیج در مورد بازنمایی جوان ارائه می شود. روش پایان نامه حاضر نشانه شناسی و بر اساس دو الگوی سلبی و کادوری (برای تحلیل رمزگان فنی) و الگوی روایی و نشانه شناسی بارت (برای تحلیل رمزگان فرهنگی) پی ریزی شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی شده سه فیلم از دوره اصلاحات (زیرپوست شهر، پارتی و من ترانه 15 سال دارم) و سه فیلم از دوره اصولگرایی (دایره زنگی، درباره الی... و تسویه حساب) که به روشی هدفمند، نمونه پژوهش پیش رو را تشکیل می دهد، مورد مطالعه و تحلیل قرار بگیرند. علاوه بر این، در پایان صحنه های انتخابی از هر فیلم نیز، با استفاده از رمزگان مدنظر فیسک، توضیحی برای درک بیشتر ارائه می شود. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که فیلمهای عامه پسند ساخته شده–که در این پژوهش، مقصود، فروش بالا و درنتیجه مخاطب بسیار است- در دو دوره مذکور، تصویری متفاوت از جوان را بازنمایی می کنند. در هر یک از این دو دوره، ارجاعاتی حتی متناقض به جوان به چشم می خورد. جوان در دوره اصلاحات با مفاهیمی چون "پایبندی به ساختار"، "امید به آینده"، "خودباوری"، "جسارت"، "مسئولیت پذیری"، "آرمان گرایی"، "قانون مداری" و "دموکراسی و آزادی خواهی" نشان داده می شود. در نقطه مقابل، جوان در دوره اصولگرایی به صورتی "ساختارشکن"، "خودابراز"، "بی هویت"، "مبارز ضد اجتماعی"، "درگیر بین سنت و مدرنیته"، "قانون گریز" و "ریسک پذیر" بازنمایی شده است. بنابراین می توان گفت، نوعی هراس رسانه ای در مورد بازنمایی جوان در دوره اصولگرایی در سینمای عامه پسند به وجود آمده است.

پژوهش حاضر در مورد سریال طنز پخش شده در شبکه ی خانگی (قهوه ی تلخ ) می باشد که به صورت مجموعه های سی دی و دی وی دی توزیع و مشاهده می شود . هدف اصلی این پژوهش شناخت عوامل استقبال مخاطبین از سریال قهوه ی تلخ می باشد. در این پژوهش از نظریه های استفاده و رضامندی ، تاثیر انتخابی و استفاده و اثرات ،استفاده شده است . این مطالعه با روش کمی اجرا و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از تکنیک پرسشنامه با شهروندان شهر تهران گردآوری شد . سوال های تحقیق عبارتند از : آیا بین ژانر سریال و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد ؟آیا بین شهرت کارگردان و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد ؟آیا بین ویژگیهای فردی شهروندان تهرانی و استقبال آنها از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد ؟آیا بین بازیگران سریال ( ستارگان ) و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد ؟آیا بین آمیخته ی بازاریابی و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد ؟آیا بین محتوای سریال قهوه ی تلخ و استقبال شهروندان تهرانی از این سریال رابطه ی معناداری وجود دارد؟ فرضیه های تحقیق عبارتند از : به نظر می رسد بین ژانر سریال و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد.به نظر می رسد بین شهرت کارگردان و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد.به نظر می رسد بین ویژگیهای فردی شهروندان تهرانی و استقبال آنها از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد.به نظر می رسد بین بازیگران سریال(ستارگان ) و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد.به نظر می رسد بین آمیخته ی بازاریابی و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معناداری وجود دارد.به نظر می رسد بین محتوای سریال قهوه ی تلخ و استقبال شهروندان تهرانی از این سریال رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج کسب شده حاکی از آن است که بین ژانر کمدی سریال و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معنی داری وجود دارد. بین شهرت کارگردان و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معنی داری وجود دارد. بین شهرت برخی بازیگران سریال و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معنی داری وجود ندارد . بین ویژگی های فردی شهروندان تهرانی (سن ، تحصیلات ، وضعیت تاهل و جنسیت )فقط بین جنسیت و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معنی داری وجود دارد. بین آمیخته ی بازاریابی و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معنی داری وجود دارد. بین محتوای سریال و استقبال شهروندان تهرانی از سریال قهوه ی تلخ رابطه ی معنی داری وجود دارد

این پایان نامه با موضوع بررسی نقش فیلم های سینمایی پخش گردیده در سال 1389 بر تقویت عقاید دینی و مذهبی دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی و دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی تهران می باشد که از طریق توزیع پرسشنامه در بین 300 نفر از دانشجویان دو دانشکده فوق الاشاره که حداقل دو فیلم از فیلم های سینمایی پخش گردیده در سال 1389 را تماشا کرده اند ، اطلاعات جمع آوری گردیده واز طریق برنامه نرم افزاری spss و طی جداول یک بعدی فراوانی و درصد و جداول دو بعدی و بر اساس آزمون خی دو و گاما ارزیابی صورت گرفت . بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید تاثیر پذیری دینی و مذهبی دانشجویانی که مورد پژوهش قرار گرفتند از فیلم های سینمایی با محتوای نیمه مذهبی بیشتر از فیلم های سینمایی با محتوای صرفا مذهبی می باشد وتماشای این فیلم ها در نگرشها و باور ها و نیز در رفتار آنها تاثیر کمی داشته است. بر اساس یافته های تحقیق، فیلم های سینمایی تولید شده در حوزه دینی و مذهبی به طور متوسط 3/39 درصد متناسب با نیاز ها و خواسته های امروز جامعه ما بوده است ونیز سینمای ملی ما به انتظارات معنوی جامعه توجه کمی کرده است.

این تحقیق به بررسی نقش شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران در اصلاح الگوی مصرف از دیدگاه دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی می پردازد. این تحقیق پیمایشی بوده و برای جمع آوری اطلاعات آن از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بوده است. نمونه گیری تحقیق بر اساس فرمول کوکران و روش اتفاقی صورت گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش 5 فرضیه تأیید و 4 فرضیه رد شد. همچنین، یافته های تحقیق حاکی از آن است که بیشترین گرایش در بین افراد 19 تا 25 سال بوده است و بر مبنای جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات و میزان درآمد گرایش به اصلاح الگوی مصرف تفاوت چندانی ندارد و رابطه آنها با گرایش افراد به اصلاح الگوی مصرف در حد متوسط بوده است. یافته ها بیانگر آنند که افزایش استفاده از رسانه ها در مجموع تأثیری در حد متوسط بر روی نگرش افراد در خصوص اصلاح الگوی مصرفی شان داشته است. همچنین مشخص شد که با افزایش استفاده از برنامه های شبکه اول سیما، گرایش افراد به اصلاح الگوی مصرف نیز تا حد متوسطی بیشتر می شود. از سوی دیگر، رابطه معنی داری بین دو متغیر، برنامه های آموزشی شبکه اول سیما و گرایش به اصلاح الگوی مصرف افراد وجود دارد، که این رابطه نیز در حد متوسط د رصد را بنویسم) می باشد. کلید واژه: تلویزیون – الگوی مصرف – اصلاح – اصلاح الگوی مصرف – شبکه اول – رسانه ها – رفتار مصرفی

در این تحقیق با عنوان " بررسی علل و عوامل مرتبط با استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی ( مطالعه موردی دانشجویان کاربر فیس بوک) " به بررسی علل و عوامل مرتبط با استفاده دانشجویان تهرانی از شبکه اجتماعی فیس بوک ذیل4 محور استفاده ارتباطی، استفاده اطلاعاتی،استفاده هویتی و استفاده درجهت سرگرمی پرداخته شده است وتئوری مورد استفاده در تحلیل ها ، نظریه استفاده و خشنودی می باشد. جامعه مورد بررسی در این تحقیق دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران هستند. دراین تحقیق که بر روی یک نمونه 413 نفری از دانشجویان تهرانی انجام گرفت ، با استفاده از روش پیمایشی با تکنیک پرسشنامه مشخص گردید که اصلی ترین دلیل استفاده کاربران دانشجوی تهرانی از شبکه اجتماعی فیس بوک به حفظ ارتباط با دوستان کنونی و نزدیکشان مربوط می شود. واژگان کلیدی : شبکه های اجتماعی ، فیس بوک ، استفاده و خشنودی.

جهان، با ورود به عصر رسانه‏ها و شکل‏گیری جامعه اطلاعاتی، دوران جدیدی را آغاز کرده است. درنظام نوین جهانی‏، ما در عصر رسانه ها زندگی می کنیم؛ عصری که در آن رسانه های گروهی جزء جدایی ناپذیر زندگی ما هستند. در این میان رسانه های نوین و شبکه های اجتماعی مجازی توانسته اند با تغییر فرهنگ و ظهور فرهنگی مدرن، هویت افراد را تحت تاثیر و دگرگونی قرار دهند. حال، در تحقیق حاضر تلاش شده است تا چگونگی بازنمایی هویت مجازی کاربران فیس بوک «مطالعه موردی دانشجویان شهر تهران» مورد بررسی قرار گیرد. تحقیق حاضر با استفاده از روش "تحلیل محتوا" انجام شده است. برای این پژوهش یک دستورالعمل کدگذاری شده متشکل از 20 متغیر (مقوله) تنظیم شده است. به این ترتیب هر پروفایل از 20 جنبه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. طی این پژوهش 384 پروفایل دانشجویان شهر تهران کاربر فیس بوک با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد، میان متغیرهای جنسیت و متغیرهای ارائه اطلاعات تحصیلی و اطلاعات تاریخ تولد در شبکه های اجتماعی مجازی (فیس بوک)، محتوای بخش درباره ی من و محتوای عکس های بارگذاری شده در پروفایل کاربران رابطه وجود دارد. همچنین میان متغیرهای وضعیت تاهل و متغیرهای محتوای بخش درباره ی من، تعداد و محتوای عکس های بارگذاری شده و رعایت حجاب اسلامی در عکس های بارگذاری شده رابطه وجود دارد. نتایج آمارهای به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که بازنمایی هویت مجازی به تفکیک دو متغیر جنس و وضعیت تاهل متفاوت است.

در ایران تلویزیون جایگاه خاصی دارد و بسیاری از خانواده ها تنها سرگرمی خود را تلویزیون می دانند. تلویزیون یک الگوی یادگیری اجتماعی است و مردم از راه "یادگیری مشاهده ای" الگوهای بسیاری را از این رسانه می-آموزند و به آن عمل می کنند. این رسانه، وسیله ای برای همسان کردن نگرشها و رفتار مخاطبان است. در این میان سریال های تلویزیونی جزء پربیننده ترین برنامه های تلویزیونی هستند که تأثیر عمیقی را بر مخاطب خود می گذارند. این پژوهش به دنبال اثبات این ادعاست و می خواهد نقش سریال های تلویزیونی را در یادگیری و آموزش مهارتهای اجتماعی در ارتباطات میان فردی مورد بررسی قرار دهد و ببیند این ژانر تلویزیونی تا چه حد می تواند در اعتلا و بهبود این مهارت اجتماعی به افراد جامعه کمک و یاری رساند. برای انجام این پژوهش در بخش سنجش و اجرای تحقیق از روش کمی (پیمایش) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان شهر سنندج بودند. حجم نمونه در این پژوهش 410 نفر و نمونه گیری به صورت خوشه ای (یک مرحله ای) انجام شده است. بعد از انتخاب خوشه ها، به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ها انتخاب شده اند. مهارتهای ارتباطی در دو بعد ذهنی (نگرشی) و عینی (رفتاری) مورد سنجش و بررسی قرار گرفته شده است. یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد که؛ بین تماشایی سریال های تلویزیونی و یادگیری مهارتهای ارتباطی میان فردی رابطه معنادار وجود دارد و جهت این رابطه نیز مثبت است یعنی هر چقدر میزان تماشای سریال های تلویزیونی در افراد بیشتر باشد میزان مهارتهای ارتباطی آنها نیز افزایش می یابد اما این افزایش مهارتهای ارتباطی در بعد عینی (رفتاری) صورت می گیرد. ولی در بعد ذهنی (نگرشی) میزان تماشای سریال-های تلویزیونی تأثیری در افزایش یا کاهش این مهارتهای ارتباطی ندارد. میزان مهارتهای ارتباطی افراد بسته به اینکه چه نوع سریال تلویزیونی را تماشا کنند تفاوت معناداری با هم ندارند. در بعد عینی نیز تفاوت معنی-دار دیده نشد. اما در بعد ذهنی، بین میزان مهارتهای ارتباطی بسته به اینکه چه نوع سریال تلویزیونی را نگاه می کنند رابطه معنی دار وجود دارد. لازم به ذکر است که متغیرهای مستقل؛ سن، جنسیت، تأهل، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و مصرف رسانه ای (داخلی- خارجی) برای کنترل اثرات متغیرها بر متغیر وابسته در این تحقیق مد نظر گرفته شده است. بین متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی و جنسیت با مهارتهای ارتباطی رابطه وجود دارد و این رابطه با هر دو بعد مهارتهای ارتباطی (عینی- ذهنی) معنی دار است. بین متغیرهای مصرف رسانه ای و سن نیز با مهارتهای ارتباطی رابطه معنی دار وجود دارد و این رابطه با بعد عینی (رفتاری) مهارتها وجود دارد، ولی با بعد ذهنی (نگرشی) معنی دار نیست. بین متغیر وضعیت تأهل با مهارتهای ارتباطی رابطه معنادار وجود ندارد. در بعد ذهنی هم رابطه معنی دار نیست اما در بعد عینی رابطه معنی دار بود.

چکیده: پژوهش حاضر در پی بررسی تاثیر استفاده از شبکه های ماهواره ای bbc فارسی و farsi1 برافکار و عقاید جوانان شهرستان روانسر می باشد. روش مورد استفاده در این تحقیق روش پیمایشی می باشد و تکنیک و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه پیش آزمون می باشد. جامعه آماری این تحقیق، جوانان شهرستان روانسر می باشند. که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 200 نفر برآورد شده است و برای دسترسی به نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. مهمترین یافته های تحقیق به شرح زیر می باشد: فرضیه اصلی تحقیق یعنی رابطه بین استفاده از شبکه های ماهواره ای bbcفارسی و farsi1 و افکار و عقاید جوانان شهرستان روانسر با ضرایب حاصل (t= -7/506) و نیز سطح معناداری متناظر به sig=/001 معنادار بوده و فرض h1 یعنی وجود رابطه تایید گردید. همچنین فرضیه دیگر تحقیق یعنی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های ماهواره ای مورد مطالعه و افکار سیاسی و فرهنگی جوانان شهرستان روانسر با ضرایب حاصل(پیرسون=256/0-) ونیز سطح معنا داری متناظر به sig =/008. نشان دهنده ی آن است. به احتمال 99% افرادی که ازشبکه های ماهواره ای مورد مطالعه استفاده می کنند، از نظر سیاسی متفاوت از کسانی هستند که از این رسانه ها استفاده نمی کنند رابطه بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی مخاطبان و افکار سیاسی با توجه به نتایج حاصل از آزمون تائوسی (125/0=tau-c) و نیز (026/=sig) معنادار گردید. نتایج حاصل از آزمون تائوسی و گاما بین دو متغییر طبقه و افکار فرهنگی معنا دار گردیده است به نحوی که( تائوسی 129/0-) و (گاما 233/0-) و سطح معناداری 25% sig= نشان دهنده ی آن است به احتمال 97% افرادی از نظر طبقه اجتماعی بالاتر قرار دارند افکار فرهنگی متفاوت تری از کسانی دارند طبقه اجتماعی پایین تر دارند. رابطه بین میزان رضامندی از شبکه های ماهواره ای و افکار سیاسی با توجه به ضرایب حاصل (پیرسون=226/-) و معناداری (000/0)=sig فرض h1 یعنی وجود رابطه تایید گردید رابطه بین جنس و افکار سیاسی ردشد و فرض h0 مورد تایید قرار گرفت. کلید واژه ها: شبکه های ماهواره ای، افکار سیاسی، افکار فرهنگی(مد و پوشش)، رضایتمندی، جوانان، مخاطب، پایگاه اجتماعی- اقتصادی

چکیده تمام نما: پژوهش حاضر یک تحقیق مخاطب پژوهانه که هدف اصلی آن"بررسی نقش ماهواره های فارسی زبان برسبک زندگی جوانان مانندشبکه های(فارسی وان ،من وتو،جم کلاسیک)"می باشد.از روش تحقیقی پیمایشی واز" نظریه کاشت" به عنوان مبنای نظری تحقیق استفاده شد.تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود.جمعیت آماری مورد نظرشامل10448نفراز دانش آموزان 14تا 18 سال دختر وپسر مقطع تحصیلی متوسطه شاخه نظری(اول تاچهارم)سال تحصیلی91-1390شهرآمل می باشدکه ازاین تعداد،20آموزشگاه دخترانه(5920نفر)و16آموزشگاه پسرانه(4528نفر)می باشند.جامعه آماری براساس"جدول مورگان"به تعداد370 نفر تعیین وبراساس جنسیت دختر وپسر بطور مساوی تقسیم شدند. باتقسیم شهر آمل به پنج منطقه جغرافیایی :شمال،جنوب،شرق،غرب،مرکزبرای تعیین نمونه آماری از جمعیت هرگروه جنسیتی از روش نمونه گیری خوشه ای وسپس تصادفی ساده استفاده شد. نتایج بعد ازاستخراج وبا استفاده ازspss تحلیل گردید . برای سنجش رابطه بین متغییر هایی سطح اسمی از آزمون"کااسکویر"و"کرامرز وی"،درسطح ترتیبی از آزمون"گاما"استفاده شد.برای شناخت اعتماد وپایایی متغیر ها بخصوص سبک زندگی از "آلفای کرونباخ" و برای بدست آوردن اعتبار مقیاس سبک زندگی از اعتبار"سازه مقیاس تحلیل عاملی"واز طریق"چرخش واریماکس"و"آزمون بارتلت"استفاده شد.سطح تجزیه وتحلیل در این تحقیق خرد بود.یافته های تحقیق نشان می دهد که بین میزان تماشا وحجم دلایل ونوع شبکه ها به عنوان متغیرهای مستقل تسهیل کننده ومتغیرهای زمینه ایی شامل ؛ سن،جنس،تحصیلات،رشته ومقطع تحصیلی رابطه ای وجود ندارد. همچنین مخاطبان کمبود کانال های تلویزیونی ، پایین بودن کیفیت برنامه های تلویزیونی داخل کشور ونبود جذابیت در برنامه های تلویزیونی را بیشترین علل گرایش به شبکه های مورد نظرمی دانند. بیشترین شبکه های مورد توجه مخاطبان در این پژوهش شبکه های شو وموسیقی وشبکه های متنوع وسرگرم کننده هستند و با درصدبالایی نزدیک به 80 درصد (9/76) آنان بیننده شبکه های مورد نظر تحقیق هستند. درزمینه دستیابی به میزان اثرات انباشتی شبکه های تلویزیونی ماهواره ای با سنجش بین میزان تماشای ماهواره های فارسی زبان وشاخصه های سبک زندگی مخاطبان معتقدند؛که این شبکه ها برروی دانش وآگاهی عمومی شان تاثیری نداشته،اما برروی شاخصه های دیگرسبک زندگی شامل؛مدگرایی،روابط جنسی وبین جنسیتی دختران وپسران،رفتارهای فردی وفرد گرایی،رفتارهای اجتماعی وخانوادگی شان موثراست .در مجموع با اثبات فرضیه تحقیق، نتایج نشان می دهد که این شبکه ها بر سبک زندگی جوانان و روی آوردن به زندگی غربی تاثیر گذار است. واژگان کلیدی؛شبکه های تلویزیونی،ماهواره های فارسی زبان،سبک زندگی،جوانان،دوره متوسطه شاخه نظری

تحقیق حاضر با عنوان «بررسی کارکرد های تلفن همراه بین دانش آموزان» به منظور بررسی این مسئله انجام گرفت که میزان و نحوه استفاده از تلفن همراه به چه صورت است؟ محتوای تلفن همراه دانش آموزان شامل چه مواردی است؟ و تلفن همراه چه کارکردهایی برای دانش آموزان دارد؟ نوع تحقیق پیمایشی بود و جامعه آماری این پژوهش را همه دانش آموزان دختر و پسر شمال و جنوب شهر تهران تشکیل می داد که با استفاده از فرمول «کوکران» و روش نمونه گیری تلفیقی ـ ترکیبی در نهایت به حجم نمونه 408 نفر رسیدیم، به منظور پاسخ به سوال-های پژوهش و سنجش متغیرها از آزمون های خی2 و همبستگی استفاده شد و نتایج زیر به دست آمد: 1. میزان استفاده از تلفن همراه و محتوای تلفن همراه ومحتوای پیامک ها در دختران و پسران متفاوت و در شمال و جنوب شهر تهران تقریباً مشابه بود. 2. پیامک اولویت اول همه دانش آموزان در استفاده از تلفن همراه بود. 3. نحوه استفاده از تلفن همراه با جنس و منطقه سکونت ارتباط معناداری داشت. 4. بین جنس و احساس امنیت از داشتن تلفن همراه ارتباط معناداری پیدا نشد ولی بین منطقه و احساس امنیت از داشتن تلفن همراه ارتباط معناداری به دست آمد. 5. بین جنس و وابستگی به تلفن همراه و نیز منطقه و وابستگی به تلفن همراه رابطه معناداری به دست آمد. 6. اکثریت دانش آموزان با این نظر موافق بودند که گرچه تلفن همراه ارتباطات میان فردی شان را افزایش داده است ولی موجب کاهش ارتباطات اجتماعی شان شده است. کلید واژه به زبان فارسی : تلفن همراه، پیامک، دانش آموز، مقطع متوسطه و تهران کلید واژه به زبان انگلیسی: mobile phone, s.m.s, student, secondary level and tehran

گسترش نسل های جدید گوش های تلفن همراه و خدمات متنوع اپراتورها، موبایل به عنوان یک تکنولوژی ارتباطی قابل دسترس کارکردهای بسیار متنوعی در ابعاد اجتماعی-فرهنگی، روانی-عاطفی و ابزاری پیدا کرده است. هدف اصلی این تحقیق سنجش نگرشدانشجویان نسبت به موبایل وعوامل اجتماعی موثر برآن است. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده های اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 382 پرسشنامه محقق ساخته بین نمونه توزیع شد. نتایج حاصل نشان داد که نگرش غالب در بین دانشجویان نسبت به کارکرد موبایل بُعد اجتماعی-فرهنگی با میانگین 63/36 است، در رده دوم بُعد ابزاری با میانگین 71/31 و در رده سوم بُعد روانی-عاطفی با میانگین 70/31 قرار دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد بین متغیرهای سن، وضعیت تأهل، مدت زمان مالکیت موبایل، میزان مکالمه، میزان استفاده از پیامک و ، میزان استفاده از امکانات جانبی موبایل با نوع نگرش دانشجویان نسبت به موبایل رابطه معنی داری وجود دارد و نیز بین متغیرهای جنس، محل سکونت، میزان استفاده از اینترنت، محتوای پیامک و خدمات چندرسانه ای موبایل با نوع نگرش رابطه ای مشاهده نشد. اطلاع رسانی آموزشی- پژوهشی، فرصت های شغلی، ایجاد سامانه های مشاوره روانشناسی و اطلاع رسانی در زمینه آسیب های اجتماعی از جمله مواردی هستند که می تواند تقویت کننده نگرش اجتماعی ، آگاهی درباره ارتباطات روانی-عاطفی و استفاده ابزاری از موبایل باشد.

پژوهش حاضر با هدف « مطالعه تطبیقی تبلیغات بانکی در روزنامه همشهری(عام) با دنیای اقتصاد(خاص) » انجام شده است. پرسش اساسی در این پژوهش این است که تبلیغات بانکی در روزنامه عام و خاص آیا از لحاظ موضوعی، تکنیکی و ... باهم تفاوت دارند؟ جهت یافتن پاسخ سوالات مورد نظر، پس از ارائه مباحثی در رابطه با تبلیغات، تاریخچه تبلیغات در جهان و ایران و نیز ویژگی های تبلیغات بانکی و اهداف آن ، به طرح دیدگاهها و نظریه های مرتبط با رسانه ها و تبلیغات ، از جمله دیدگاههای کارکردگرا و انتقادگرا، نظریه های اقتصادی و انتقادی پرداخته شد. ، نظریه « صنعت فرهنگ » و « نظریه های اقناع» نیز در ادامه مورد توجه قرار گرفت. برای رسیدن به پاسخ اصلی تحقیق از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شد. جامعه آماری در تحقیق حاضر، شامل آگهی های بانکی و موسسات مالی است، که در دو روزنامه همشهری و دنیای اقتصاد طی یک سال (از مهرماه سال90 تا شهریور 91)چاپ شده است که از روش نمونه گیری سیستماتیک منظم استفاده شده و آگهی های تکراری نیز تحلیل شده اند. واحد تحلیل کل محتوای هر تبلیغ بانکی است که در دو روزنامه عام و خاص وجود دارد و دربازه زمانی مذکور است. نتایج پژوهش موید این نکته است که درصد زیادی از تبلیغات بانکی در مطبوعات از تکنیک تجارب تجاری برای جلب مخاطب استفاده می کنند و بین دو روزنامه مورد بررسی به لحاظ انگیزه مخاطب رابطه معنی داری وجود دارد و بیشتر آگهی های مورد بررسی نیز با دستورالعمل آیین نامه انطباق ندارند و در اغلب آگهی ها نقض اصول دستورالعمل مربوطه دیده می شود و به طور کلی دو روزنامه مورد بررسی از روش های تقریباً یکسانی برای تبلیغ استفاده می کنند. کلیدواژه ها : تبلیغات – تبلیغات بانکی – ساختار تبلیغات – محتوای تبلیغات