نام پژوهشگر: نورمحمد تربتی‌نژاد

تأثیر کاه زیره عمل آوری نشده و عمل آوری شده با اوره- ملاس بر عملکرد و فراسنجه های خونی بره های نر پرواری کردی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی گنبد 1390
  علی مسعودی   نورمحمد تربتی نژاد

به منظور بررسی ارزش غذایی کاه زیره (cuminum cyminum l.) عمل آوری نشده و عمل آوری شده با اوره – ملاس و مقایسه آن ها با کاه گندم در تغذیه بره های پرواری کردی، آزمایشی در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول پس از عمل آوری کاه زیره و کاه گندم با سطوح 5 درصد اوره و 10 درصد ملاس، ترکیب شیمیایی کاه ها تعیین شد. نتایج نشان داد که از لحاظ میانگین ماده خشک، بین کاه های عمل آوری نشده و بین کاه های غنی شده با اوره – ملاس اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0 p>). اما میزان ماده خشک کاه ها در نتیجه عمل آوری به طور معنی داری کاهش یافت (05/0 p<). بین کاه زیره و کاه گندم اختلاف معنی دار در میزان خاکستر و چربی وجود داشت (05/0 p<) و میزان خاکستر و چربی کاه ها تحت تأثیر عمل آوری قرار نگرفت. عمل آوری، میزان پروتئین خام کاه را به طور معنی داری افزایش داد (05/0 p<). کاه های آزمایشی اختلاف معنی داری در بخش دیواره سلولی داشتند (05/0 p<)، ولی اختلاف آن ها در میزان فیبر نامحلول در شوینده اسیدی معنی دار نبود (05/0 p>). عمل آوری باعث کاهش معنی دار میزان دیواره سلولی گردید (05/0 p<). در مرحله دوم آزمایش تأثیر کاه های مختلف بر عملکرد و فراسنجه های خونی بره ها بررسی شد. تیمارها شامل جیره های حاوی 1) 20 درصد کاه گندم، 2) 20 درصد کاه زیره، 3) 20 درصد کاه گندم عمل آوری شده و 4) 20 درصد کاه زیره عمل آوری شده بودند. میزان مصرف خوراک در تیمار کاه زیره معمولی به طور معنی داری کمتر از سایر تیمار ها بود (05/0p< )، ولی سایر تیمارها از نظر مصرف خوراک اختلاف معنی داری با هم نداشتند. افزایش وزن روزانه در بره های تغذیه شده با کاه گندم غنی شده، به طور معنی داری بیشتر از بره های تغذیه شده با کاه های معمولی بود (05/0p< ). ولی سایر تیمارها از نظر افزایش وزن روزانه اختلاف معنی داری با هم نداشتند. ضریب تبدیل غذایی در تیمار کاه گندم عمل آوری شده پایین تر از سایر تیمار ها بود، هرچند اختلاف معنی داری با کاه زیره و کاه زیره غنی شده از این نظر نداشت (05/0p> ). سطح ازت اوره ای، گلوکز و پروتئین کل سرم خون در بره های تغذیه شده با کاه عمل آوری شده بیشتر از بره های تغذیه شده با کاه معمولی بود، ولی بین تیمارها از نظر فراسنجه های خونی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p> ). اختلاف معنی داری در هزینه خوراک مصرفی بین تیمارها وجود نداشت (05/0p> ). هزینه خوراک برای تولید هر کیلوگرم افزایش وزن زنده در تیمار کاه گندم معمولی بیشتر از سایر گروها بود هر چند که با تیمار چهارم تفاوت معنی داری نداشت (05/0p> ). عمل آوری کاه گندم منجر به افزایش معنی دار سود اقتصادی شد، تیمارهای کاه زیره غنی شده و کاه زیره معمولی نیز سود بیشتری را نسبت به کاه گندم معمولی داشتند (05/0p< ). به طورکلی، با توجه به هزینه کم و ارزش غذایی بیشتر کاه زیره نسبت به کاه گندم و همچنین بهبود عملکرد بره های تغذیه شده با این کاه، استفاده از آن در جیره بره های پرواری می تواند مفید باشد .ضمناً با توجه به پایین بودن ارزش غذایی کاه گندم و کاه زیره، عمل آوری آن ها توصیه می شود. کلمات کلیدی: اوره، عمل آوری، کاه زیره، کاه گندم، گوسفند، ملاس

بررسی تأثیر سطوح مختلف اوره و ملاس بر ارزش غذایی علوفه نی سیلو شده به روش های کیسه های نایلونی و تولید گاز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1392
  بهبود غفاری   نورمحمد تربتی نژاد

چکیده این پژوهش به منظور بررسی اثر سطوح مختلف اوره و ملاس بر ترکیب شیمیایی، تجزیه پذیری شکمبه ای ماده خشک، ماده آلی و ndf علوفه نی انجام شد. تیمارها عبارت بودند از : 1- علوفه نی خشک شده، 2- علوفه نی سیلو شده، 3- علوفه نی سیلو شده با 10 درصد ملاس، 4- علوفه نی سیلو شده با 10 درصد ملاس و 2 درصد اوره، 5- علوفه نی سیلو شده با 10 درصد ملاس و 4 درصد اوره و 6- علوفه نی سیلو شده با 10 درصد ملاس و 6 درصد اوره. در این تحقیق برای انجام آزمایش تجزیه پذیری با روش کیسه های نایلونی، از 3 رأس گوسفند نر بالغ نژاد دالاق فیستوله گذاری شده با متوسط وزن 45 کیلوگرم استفاده شد. برای انجام آزمایش تولید گاز، شیرابه شکمبه از گاو نر تالشی (اخته و بالغ) با متوسط وزن 335 کیلوگرم جمع آوری گردید. در هر دو آزمایش از طرح کاملا تصادفی استفاده شد. در اثر افزودن اوره وملاس به علوفه نی مقدار ماده خشک، ndf و adf در تیمارهای آزمایشی (سوم، چهارم، پنجم و ششم) به طور معنی داری کاهش یافت (05/0>p). عمل آوری علوفه نی باعث افزایش پروتئین خام (تیمارهای چهارم، پنجم و ششم) شد (05/0>p). تجزیه پذیری شکمبه ای ماده خشک، ماده آلی و ndf کلیه تیمارها در اثر عمل آوری با اوره و ملاس به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>p). میزان تولید گاز علوفه نی، در اثر افزودن اوره و ملاس در تیمار حاوی 10 درصد ملاس و 2 درصد اوره گاز تولیدی افزایش معنی داری را نشان داد (05/0>p). قابلیت هضم ماده آلی نی سیلو شده و نی سیلو شده به همراه 10 درصد ملاس و 2 درصد اوره نسبت به سایر تیمارها افزایش معنی داری را نشان داد (05/0>p). انرژی قابل متابولیسم نیز در تیمارهای نی سیلو شده و نی سیلو شده به همراه 10 درصد ملاس و 2 درصد اوره افزایش قابل توجهی را نشان داد (05/0>p). به طور کلی نتایج این تحقیق نشان دهنده بهبود ارزش غذایی علوفه نی فرآوری شده با اوره و ملاس می باشد.

اثر جایگزین شیر و جیره های آغازین مختلف بر رشد، تخمیر شکمبه، متابولیت های خون، تولید پروتئین میکروبی و توسعه شکمبه بره های شیر خوار نژاد دالاق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  آشورمحمد قره باش   تقی قورچی

دو آزمایش به منظور مقایسه مصرف اختیاری و قابلیت هضم مواد مغذی شیر میش و جایگزین شیر تجارتی و اثرات تغذیه آنها و جیره های آغازین با سطوح مختلف کنسانتره بر عملکرد رشد، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی، توسعه شکمبه، تولید پروتئین میکروبی، برخی فراسنجه های تخمیری شکمبه و متابولیت های خون بره های شیرخوار نژاد دالاق انجام گرفت. در آزمایش اول تعداد 8 راس بره نر ن‍ژاد دالاق 31 تا34 روزه به دو گروه 4 راسی تقسیم، داخل قفس های متابولیکی انفرادی نگهداری شده و به مدت دو هفته یک گروه با شیر میش و گروه دیگر با جایگزین شیر (با ماده خشک، چربی و پروتئین مساوی با شیر میش) تغذیه شدند. اثر تیمار بر میانگین نسبت ماده خشک مصرفی به وزن زنده، ماده خشک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن زنده، ماده خشک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن متابولیکی، قابلیت هضم ماده خشک، چربی خام، پروتئین خام معنی دار (01/0 >p) و بر ماده خشک مصرفی روزانه و قابلیت هضم انرژی خام معنی دار (0/05 >p) بود و در بره های تغذیه شده با شیر میش بالاتر از بره های تغذیه شده با جایگزین شیر بودند. در آزمایش دوم تعداد30 راس بره نر نژاد دالاق به سن1 ± 3 روزه از مادران جدا، به طور تصادفی به 6 گروه 5 راسی تقسیم و در 30 قفس انفرادی قرار گرفته، با 6 تیمار آزمایشی تا سن 90 روزگی تغذیه شدند. تیمارهای آزمایشی به ترتیب: 1 - شیر مادر + 100 درصد کنسانتره آغازین، 2- شیر مادر + 67 درصد کنسانتره آغازین + 33 درصد یونجه خشک، 3- شیر مادر + 33 درصد کنسانتره آغازین + 67 درصد یونجه خشک، 4- جایگزین شیر + 100 درصد کنسانتره آغازین، 5- جایگزین شیر + 67 درصد کنسانتره آغازین + 33 درصد یونجه خشک و 6 - جایگزین شیر + 33 درصد کنسانتره آغازین + 67 درصد یونجه خشک بودند. در پایان آزمایش 3 راس بره از هر تیمار ذبح شد و خصوصیات توسعه دستگاه گوارش آن ها اندازه گیری شد. روش آماری مورد استفاده طرح کاملا تصادفی در قالب آزمایش فاکتوریل 3 × 2 بود. در آزمایش دوم افزایش وزن روزانه، ماده خشک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی، نسبت وزن شکمبه به وزن معده خالی و ضخامت دیواره شکمبه، اسیدیته، کل اسید های چرب فرار و نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه، نیتروژن اوره ای و بتاهیدروکسی بوتیرات سرم خون، کراتینین، ترکیبات پورینی دفعی ادرار، پورین های میکروبی و تولید نیتروژن میکروبی در بره های تغذیه شده با شیر جایگزین و شیر میش تفاوت آماری نداشتند (0/05<p)، ولی ارتفاع، عرض و تراکم پرز های شکمبه در بره های تغذیه شده با شیر میش بالاتر بود (0/01 >p). در بره های تغذیه شده با جیره های آغازین با 100 درصد کنسانتره افزایش وزن روزانه (0/05 >p)، ضخامت دیواره شکمبه، ارتفاع، عرض و تراکم پرزهای شکمبه، بتا هیدروکسی بوتیرات سرم خون، پورینهای میکروبی دفعی ادرار و نیتروژن میکروبی بالاتر بوده و با بره های تغذیه شده با دو جیره آغازین دیگر تفاوت معنی دار داشتند (0/01 >p). میانگین نسبت آلانتویین به کراتینین و مجموع پورین های دفعی ادرار در بره های تغذیه شده با هر سه جیره آغازین تفاوت آماری معنی دار داشت (p<0/05). نتایج این آزمایشات نشان داد که تغذیه بره های شیرخوار با جایگزین شیر، اگرچه میزان مصرف اختیاری و قابلیت هضم کمتری از شیر میش داشته، هیچ گونه تفاوتی در رشد، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی، برخی پارامترهای توسعه شکمبه، فراسنجه های تخمیری مایع شکمبه، سرم خون وتولید پروتئین میکروبی نداشت و می توان از جایگزین شیر در تغذیه بره های شیرخوار استفاده نمود. سطوح بالای کنسانتره جیره آغازین بره های شیر خوار نسبت به جیره آغازین علوفه ای، عملکرد بهتری در سرعت رشد و توسعه شکمبه داشته و سبب تولید پروتئین میکروبی بیشتر و بهبود برخی فراسنجه های تخمیری شکمبه می شود.

آزمایش فرضیه ی "امکان تحریک اشتها و پرخوری در گوسفند به منظور افزایش وزن با استفاده از استرپتوزوتوسین"
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  فرید مسلمی پور   تقی قورچی

در این تحقیق اثر القای کاهش دائمی سطح انسولین خون (هایپواینسولینمیا) دائمی با شدت های متفاوت با استفاده از استرپتوزوتوسین بر اشتها، پارامترهای رشد فیزیکی، ترشح برخی هورمون های متابولیزمی، متابولیت های خون و ادرار و همچنین شاخص وزن اندام های داخلی در بره های زل بررسی گردید. بیست بره پرواری تقریباً سه ماهه به چهار گروه تیماری تقسیم و بصورت انفرادی نگهداری شدند. تیمارها شامل شاهد و تزریق منفرد و درون رگی سه دز استرپتوزوتوسین شامل؛ 25، 50 و 75 میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن بدن بود که به ترتیب دز کم، متوسط و بالا نامیده شدند. دوره تحقیق شامل هشت هفته متوالی بود که تزریق استرپتوزوتوسین در پایان هفته سوم انجام گرفت. نمونه های خون از رگ وداج به طور هفتگی و در حالت های ناشتا و 5/2 ساعت بعد از تغذیه جمع آوری و برای اندازه گیری سطح هورمون ها و متابولیت های خون استفاده شد. مصرف خوراک، مصرف آب و تغییرات وزن حیوانات اندازه گیری گردید. بعد از کشتار، اندام های درونی توزین شد و نمونه ادرار از مثانه جمع آوری گردید. با تزریق دز بالا، حیوانات دچار شرایط غیرعادی شده و نتوانستند آزمایش را ادامه دهند. نتایج حاکی از بروز هایپواینسولینمیا با تزریق دز متوسط بود که با کاهش معنی دار غلظت انسولین ناشتا و بعد از تغذیه و همچنین غلظت لپتین ناشتا نسبت به شاهد همراه بود (05/0>p). غلظت هورمون رشد و igf-1 نیز در گروه دز متوسط نسبت به دو گروه دیگر بویژه در حالت ناشتا پایین تر بود (05/0>p). تزریق دز متوسط باعث افزایش محسوس و معنی داری در سطح گلوکز، تری گلیسریدها، کلسترول، پروتئین تام و همچنین اجسام کتونی خون نسبت به شاهد شد (05/0>p). تفاوت محسوسی در سطح ازت اوره ای و وزن مخصوص خون بین گروه های تیماری مشاهده نشد. حیوانات با تزریق دز متوسط، پرخوری دیابتی و افزایش مصرف آب را در هفته های بعد تزریق نسبت به شاهد نشان دادند (05/0>p) ولی علیرغم مصرف خوراک بیشتر نتوانستند وزن بیشتری نسبت به شاهد کسب کنند. غلظت قند و پروتئین ادرار در گروه دز متوسط به طور معنی داری نسبت به گروه های دیگر افزایش نشان داد (05/0>p). میزان چربی و پروتئین خام لاشه و کبد بین گروه های تیماری تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0<p). تفاوت معنی داری در وزن و شاخص اندام های داخلی بدن بین گروه ها مشاهده نشد. به طور کلی، نتایج نشان داد که انسولین نقش حیاتی در متابولیزم انرژی و رشد در نشخوارکنندگان دارد که به واسطه ی اثرگذاری بر اشتها، ترشح هورمون ها و سطح متابولیت های خون است.