نام پژوهشگر: سید سعید آقایی
اشرف صبایی سید سعید آقایی
چکیده در پژوهش حاضر محقق سعی داشته قلعه های قدیمی شهرستان گلپایگان را از دیدگاه مردم شناسی مورد تحلیل و مطالعه قرار دهد، تأکید بر اهمیت رابطه کارکرد و ساخت قلعه ها و تأثیر آن بر رفتار مردم در دوره های مختلف تاریخی و باورها و اعتقاداتی که مردم درباره این قلاع به آن باور دارند و جایگاه فرهنگی این قلعه ها از اهداف تحقیق هستند. این تحقیق بر پایه مشاهده، مصاحبه، اسناد و مدارک و عکس برداری اجرا شده است. در نهایت این پروژه تحقیقی به کارکرد و ساخت قلعه ها با توجه به شرایط محیطی که بر اثر فرار و یا حفظ جان و مال مردم از بلایای طبیعی و یا هجوم اقوام مختلف بنا شده اند و مراسم هایی که در روزگاری مردم در آن اجرا می کرده اند و این که اکنون چه مراسمی در آن برپا می شود و امروزه چه کارکردی این قلعه ها دارند می رسیم.
محمد طلایی سید سعید آقایی
رویکرد مشارکتی برای مقابله با مسائل و معضلات شهری و شکل گیری اندیشه مشارکت در ابعاد زندگی، امروزه یگانه راهبردی است که بیش از پیش مورد توجه بوده و به کار گرفته می شود. تحقق مشارکت، مستلزم فراهم آوردن برخی پیش نیاز هاست که عمده ترین آنها عبارتند از: آموزش فرهنگ شهرنشینی و اطلاع رسانی، بهره گیری بهینه از امکانات، توانمندی ها و استعدادهای موجود در شهروندان، ارتقاء نقش تعاملی و حمایتی شهرداری تهران از گروه ها و پایگاه های مردم نهاد، ارائه آموزش های شهروندی فراگیر و اطلاع رسانی اثر بخش از طریق حوزه های تخصصی در راستای مأموریت های ذاتی شهرداری و ... در ایران چند سالی است که نهضت فعالیتهای فرهنگی در شهرداریها به خصوص در کلان شهرها ایجاد شده است. در این حرکت و جنبش فرهنگی که دولتها همراه با ساکنین محلات در آن مشارکت می کنند اصولاً از طریق ایفای نقشهای مختلف نظیر: آموزشی – تربیتی، تبلیغی- ترویجی، تفریحی – سرگرمی، حفظ و ارتقاء ارزشهای دینی و اجتماعی و مانند آن که شهرداریها می کوشند تا از عوارض و آسیبهای سوء تعامل اجتماعی بکاهند و در عوض مشارکتهای اجتماعی را تقویت کنند. هدف اصلی این تحقیق بررسی و شناخت نقش های مختلف فرهنگی شهرداری و تاثیر آن بر جلب مشارکت های مردمی در منطقه 14 شهرداری تهران بوده و در این تحقیق از روش تحقیق کیفی و توصیفی با استفاده از تکنیکهای مشاهده، مشاهده همراه با مشارکت، مصاحبه، مقایسه و تحلیل محتوای اسناد و مدارک تاریخی و بخصوص تکنیکها و روشهای مطالعه میدانی ژرفانگر بهره گیری شده است. یافته ها حاکی از آن است که به علت تفاوت قومیتی و فرهنگی در نواحی مختلف منطقه 14 شهرداری تهران، به وضوح تفاوت در ساخت و عملکرد گروههای اجتماعی و مردم نهاد در برابر فعالیتها و اقدامات فرهنگی شهرداری و بویژه چگونگی تعامل با یکدیگر در درون محلات و همچنین مشارکت در برنامه ها و فعالیتهای خدمات رسانی و همکاری با شهرداری ملاحظه می شود، در عین حال که هرقدر فعالیتهای فرهنگی شهرداری متمایل به ارائه محصولات و کالاهای فرهنگی و یا کمکهای مادی بیشتری بوده است مشارکت کنندگان اغلب متمایل به دریافت این کمکهای مادی و حتی رویگردانی بیشتری از شهرداری بوده اند. در مجموع یافته های این تحقیق نشان می دهد که فعالیتهای فرهنگی شهرداری باید متناسب با سطح آگاهی، نوع شغل، وضعیت خانوادگی و تاهل، فرهنگ و ارزشهای قومی و محلی، موقعیت اجتماعی افراد، سطح نیاز و چگونگی بهره مندی مخاطبین از این اقدامات باشد در غیر اینصورت نه تنها موجب جلب مشارکت بیشتر آنان نمی شود بلکه آنان را نسبت به شهرداری بدبین و رویگردان می کند
اعظم موسوی عسگر نوری
کاروانسرا به معنی سرای کاروان، نام ها و معانی مختلف دارد و رباط های بزرگ و جامع، در شهر یا بیرون از آن را بدین نام می خوانند. کاروانسرا علاوه بر اتاق و ایوان دارای باره بند و طویله و انبار است.مطالعه هر چه بیشتر در مورد کاروانسراها و بناهای عام المنفعه، شناخت ما را نسبت به ساخت های فرهنگی و اجتماعی مان غنی تر می کند. این تحقیق، بررسی جنبه های مردم شناختی و نقش مهمی را که، کاروانسراها از لحاظ تعامل اندیشه و تقابل فرهنگ بر روی مردم داشته، مورد بررسی قرار داده است. و مورد مطالعه این تحقیق کاروانسراهای استان سمنان می باشد.در تحقیق حاضر از روش اسنادی و مشاهده مشارکتی استفاده شده است، و نتایج این تحقیق نشان می دهد، که کاروانسراها، علاوه بر ارزش هنری از دیدگاه مسایل اجتماعی،اقتصادی و سیاسی نیزدارای اهمییت فراوان بوده و تأثیربه سزایی بر زندگی و فرهنگ و اندیش? مردم در گذشته و حال داشته اند. این تحقیق در 5 فصل به نگارش در آمده است: در فصل نخست تحقیق، به مطالعه کلیات پژوهش پرداخته شده است؛ در فصل دوم ادبیات تحقیق و دیدگاههای نظری پیرامون مسایل اجتماعی و فرهنگی کاروانسراها طرح گردیده؛ در فصل سوم به روش شناسی و متدولوژی پژوهش اشاره شده است؛ در فصل چهارم به تحلیل و بررسی یافته های پژوهش پرداخته شده است و در فصل پنجم به نتیجه گیری تحقیق اشاره شده است.
ساناز کرمانیان سید سعید آقایی
باتوجه به اینکه امروزه در ایران تمایل زیادی در خصوص مصرف غذاهای جدید و استفاده و تجربه از غذاهای سایراقوام وفرهنگها(بویژه ماکارونی)بوجود امده و این استفاده با خود تغییرات فرهنگی به همراه داشته است، لذا ضرورت دارد تا ازمنظرعلوم اجتماعی، بویژه از دیدگاه مردم شناسی موضوع تغذیه و خوراک مورد توجه،تعمق و مطالعه قرارگیرد.براین اساس اینجانب سعی نموده ام تا از منظرمردم شناسی دلایل مصرف ماکارونی توسط برخی از شهروندان تهرانی را مورد مطالعه قرار داده و پیامدهای فرهنگی – اجتماعی این رویکرد را ارزیابی نمایم و پاسخگوی اینگونه سئوالات باشم که چرا و به چه میزان برخی از مردم، ماکارونی استفاده می نمایند و آیا با استفاده از ماکارونی و تغییر در نوع خوراک و تعذیه تغییر در آداب و رسوم و باورها آنها نیز صورت می پذیرد؟چرا که در این رابطه، این باور وجود دارد علاوه بر نیاز آدمی به موادغذایی و اهمیت غذا، آداب و رسوم تغذیه نیز از اهمیت خاص خود برخوردارند و فرهنگ و محیط اجتماعی و جغرافیای حاکم برجامعه، تعیین کننده آن خواهند بود که افراد چه چیزهایی بخورند و از خوردن چه چیزهای خودداری نمایند. و این در شبکه پیچیده و نامرئی ساخت یک فرهنگ قرار دارد که خوردن برخی چیزها را ممنوع و برخی دیگر را واجب می داند. براین اساس موضوع جنبه های مردم شناختی ماکارونی درفرهنگ غذایی حاضر،جهت تحقیق انتخاب گردید و با تاکید بر مکتب ساختی – کارکردی بویژه بهره گیری از نظریه مثلث آشپزی«لوی استرواس» و بوسیله 200 پرسشنامه از شهروندان تهرانی منطقه 16 تهران، محله نازی آباد در این خصوص پرس وجو به عمل آمد.
یاسمن قانع سید سعید آقایی
در خصوص حافظ شیرازی، از ابعاد گوناگون بویژه از دیدگاه ادبی کتب و مقالات بسیاری به رشته تحریر درآمده است اما از منظر مردم شناسی کمتر کسی به حافظ توجه داشته است. در تحقیق انجام شده سعی بر آن است تا آداب و رسوم و مسایل فرهنگی – اجتماعی قرن هشتم یعنی زمانه حافظ از دیوان اشعار حافظ استخراج و از بعد مردم شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد به همین خاطر نزدیک به پنجاه جلد کتب گوناگون درحوزه های مردم شناختی-جامعه شناسی، ادبیات و حافظ شناسی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند و پس از آن به استناد مکتب فونکسیونالیسم،کارکردهای گوناگون آداب و رسوم و همچنین سایر موضوعات فرهنگی- اجتماعی عصر حافظ در حد توان دانشجو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند یادآور میگردد در این رساله دیدگاههای حافظ به دو بخش عمده فرهنگی و اجتماعی تقسیم شده اند گاه حافظ را از منظر مردم شناسی همچون یک طبیب سنتی یافتیم لذا موضوعات طب سنتی را در دیوان او جستجو نمودیم گاه حافظ از نظر اینجانب همچون یک موسیقیدان ماهر ظاهر شده و آواها، دستگاههای موسیقی عصر خود را استادانه بازگو می نماید و گاه حافظ از دیدگاه اجتماعی موضوعات ارزشها و ضد ارزش های اجتماعی و همچنین قشر بندی و طبقات اجتماعی را مطرح می سازد که در این رساله نیز به آنها توجه شده است.اما بیشتر از همه آنکه کتاب دیوان حافظ می تواند همچون منبع مردم شناسی اعتقادات دینی تلقی شود.چرا که در آن به آداب و رسوم دراویش،صوفیان،یهودیان،زرتشتیان و سایر اقلیت های دینی و مذهبی قرن هشتم اشارت دارد.لذا اطلاعات این پایان نامه به استناد موضوعات فرهنگی- اجتماعی یاد شده در دیوان حافظ گردآوری،طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده است.
لیلا خویینی ها سید سعید آقایی
در این رساله سعی شده است به مطالعه،شناخت و چگونگی نحوه گذران اوقات فراغت و همچنین به بررسی آداب،ارزش ها و هنجارهایی که در بین فراغت کنندگان وجود دارد،همراه با مطالعه انواع عناصر،نمادها،لوازم و تجهیزات مورد استفاده در گذران اوقات فراغت و در نهایت به توصیف و تحلیل و تبیین مهم ترین ویژگی ها و خصوصیات فرهنگی مستتر در آن ها از دیدگاه مردم شناسی بپردازیم.چهار چوب نظری مورد استفاده در این پژوهش کارکرد گرایی بوده وروش مطالعه در این پژوهش بهره گیری از جمع آوری و مطالعه اسناد و مدارک تاریخی و به خصوص مطالعه و انجام مشاهده میدانی همراه با استفاده از تکنیک های تکمیلی مصاحبه،صدابرداری،مشاهده همراه با مشارکت و مانند آن بوده است.و از ابزارهای فنی نظیر دوربین عکاسی و فیلم برداری و همچنین بررسی عکس ها و تصاویر برجای مانده،کاغذ و قلم مورد استفاده قرار گرفته است.سوالات مورد پژوهش گونه های فراغتی کدامند؟نحوه گذران اوقات فراغت چگونه است؟تغییرات فرهنگی به وجود آمده در طول زمان چه پیامد هایی را به همراه داشته است؟ باتوجه به سیر تحول فراغت در این پژوهش به لحاظ زمانی از گذشته تا به حال حاکی از آن است که در هر دوره جایگاه گذران اوقات فراغت در سطح اجتماع متغیر بوده است و در هر دوره بنا بر نیاز جامعه متغیر بوده است. در نهایت می توان گفت که بررسی نحوه گذران اوقات فراغت پدیده ای با اهمیت است که دارای بارمعنایی و جایگاه اجتماعی و فرهنگی عمیقی بوده و شناخت روند تحولات آن از دیرباز تاکنون می تواند مارا به تبعات گوناگون اجتماعی – فرهنگی آن رهنمون سازد. و در نهایت این که فراغت وجود داشته ،وجود دارد و وجود خواهد داشت و هرگز اوقات فراغت به عنوان یک پدیده تجمع اجتماعی و فرهنگی از بین نرفته و حتی در صورت ممنوعیت رسمی ماهیت فرهنگی و سنتی خود را به شکل های نوین دیگری در جامعه حفظ خواهد کرد و به حیات خود ادامه خواهد داد.
مرضیه صایمی محمدهمایون سپهر
ضرب المثل وکنایه ها در میان مردم واز زندگانی مردم پدید می آید وبا مردم پیوند ناگسستنی دارد.این جملات کوتاه زائیده اندیشه ودانش مردم ومیراثی از غنای معنوی سال های گذشته است که دست به دست وزبان به زبان به آیندگان می رسد و آنان را با آمال وآرزوها،غم وشادی، با عشق ونفرت ، با ایمان وصداقت و با اوهام وباورهای پدران خود آشنا می سازد.از ویژگی های بارز امثال وحکم وجود کنایه در آن است.کنایه از راه های بیان غیرمستقیم اندیشه می باشد وازدیرباز مورد توجه شاعران وصاحب نظران بوده است.کنایه از صورت های بیان پوشیده گفتار است. با توجه به موضوع تحقیق" بررسی مردم شناختی کنایه ها در ادبیات فارسی (مطالعه موردی امثال و حکم)به جمع آوری و تحلیل این کنایه ها از لحاظ مردم شناختی اقدام شد و کنایه های موجود بر اساس فراوانی دسته بندی گردید.این نکات برجسته که تعداد زیادی از کنایه ها را به خود اختصاص داده بود عبارتند از: کنایه های مربوط به حیوانات که 184 کنایه را شامل می شود و در سه دسته چهارپایان،حشرات،پرندگان قرار می گیرد. 2.نهی صفات انسانی بعد از عامل بالا بیشترین تعداد کنایه را در امثال و حکم شامل می شود و 124 کنایه را به خود اختصاص داده است. 3.کنایه های مربوط به عناصر چهارگانه که در حدود 109 کنایه را شامل می شود و در چهار دسته آب،باد،آتش و خاک قرار می گیرد. برای هر دسته بندی کنایه مربوطه ذکر گردید و از روش کتابخانه ای استفاده شد.
فاطمه آقازاده عسگری نوری
زادوولد همواره نقش بسیار مهمی در حفظ و بقای نسل انسان و دوام خانواده ها داشته و دارد، به همین دلیل نزد جوامع مختلف از اهمیت زیادی برخوردار بوده و برای آن باورها و رسوم مختلفی وجود دارد که بعضی از آنها با گذشت زمان و دسترسی جوامع به علوم و فنون جدید و نیز پیشرفت دانش پزشکی دچار تحول شده یا به دست فراموشی سپرده شده اند. لذا مطالعه سیر تحولات و دگرگونی زایمان و سوق یافتن آن از زایمان طبیعی و سنتی(زایمان در خانه و توسط ماماهای خانگی) به زایمان های مدرن از جمله سزارین و ... در یک جامعه می تواند راهی باشد برای بررسی باورها و رسومی که در آن جامعه در مورد دوران بارداری، زایمان و پس از آن وجود دارد و نیز دریافتن تغییر و تحولات آن باورها و رسوم با گذشت زمان و وارد دنیای مدرن شدن به واسطه گسترش ارتباطات و دستیابی به علوم و دانش جدید. در پژوهش حاضر برای رسیدن به اهداف مورد نظر پژوهشگر، چگونگی نگرش و باور مردم منطقه 2 شهر تهران (جامعه تحقیق) درباره دوران بارداری، زایمان و پس از آن، مورد مطالعه قرار گرفته و در این رابطه ابتدا نمادهای باروری، اعتقاد و باورهای مردم دنیا درباره منشا انسان، زایمان و نیز اهمیت بند ناف و جفت آورده شده و پس از آن رسوم و آیین هایی که مردم این منطقه از تهران طی 50 سال اخیر درباره تابوهای بارداری، چگونگی تعیین جنسیت نوزاد، اعتقاد به آل ودفع آن،رفع نازایی، حمام زایمان و... بجا آورده و نیز ضرب المثل هایی که در ارتباط با زایمان به کار برده و می برند به کمک مصاحبه و مشاهده همراه با مشارکت ثبت و ضبط شده است
قادر محمدی سید سعید آقایی
عشایر یکی از جوامع سنتی ایران می باشند. آنها همواره از نقطه ای به نقطه دیگر کوچ می کنند. بین زندگی عشایر و محیط زیست روابط متقابلی وجود دراد. ترکیبی از این عوامل غنای فرهنگی زندگی عشایر را شکل می دهد.ایل "شاهسون" از جمعه عشایر ایرانی به شمار می روند که آداب و رسوم متمدنانه و فرهنگی غنی دارند. این تحقیق درباره چادر مسکونی سنتی شان تحت عنوان "آلاچیق" می باشد. تاریخ فرهنگی این ایل و چادر مسکونی شان در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه کتب و مستندات مرتبط با این موضوعات، کار میدانی مانند: مشاهده مستقیم بهره گیری از مشارکت های مردمی، شرکت در مراسم" برپایی چادر" شیوه های این تحقیق است بطور دقیق تر شیوه "ژرفانگری" متد بنیادین این تحقیق می باشد.در واقع سکونتگاه در هر فرهنگی برخاسته از تفکرات زیست محیطی آن فرهنگ است که غیرقابل اغماض می باشد. در این تحقیق از یک سو تأثیر فضای زندگی روی شبانی از بین رشته های مردم شناسی بررسی می شود و از سوی دیگر تأثیر خصوصیات و ویژگی های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آلاچیق روی این زندگی تبیین می گردد. کلید واژه ها: عشایر، کوچ کردن، شاهسون، ایل، آلاچیق
محمود محسنی سید سعید آقایی
هدف این پژوهش بررسی نحوه و رفتار خرید مردم در فروشگاه هایپراستار است و به بررسی نقش ساختار نیازها در رفتار خرید مردم، نیازسازی، ساختار سلطه، خرده فرهنگ های جنسیتی و سنی خرید، تاثیر سیمای هایپراستار بر نحوه و رفتار خرید و نسبت میان پرسه زنی و خرید در این فروشگاه پرداخته است. این پژوهش دیدگاه نظری بوردیو را ملاک عمل خود قرار داده است و به صورت میدانی، با کمک روش شناسی مردم نگارانه و با ابزار مشاهده و مصاحبه انجام یافته است. در زمینه ی ساختار نیازها، پژوهش نشان داد که نیازهای فرهنگی نحوه و رفتار خرید مراجعه کنندگان به هایپراستار را تعیین می کند. پژوهش در زمینه ی نیازسازی نشان داد که هایپراستار از سه روش نمایش، هجمه ی خرید و تمایز برای نیازسازی استفاده می کند. در زمینه ی ساختار سلطه ی حاکم بر فروشگاه هایپراستار، پژوهش نشان داد که برخلاف ظاهر آزاد خرید در این فروشگاه ها، حدود این آزادی و قواعد بازی رامنافع فروشندگان تعیین می کند. در زمینه ی خرده فرهنگ جنسیتی، حضور زنان به واسطه ی خروج از عرصه ی خصوصی، افزایش امکان دیدن و دیده شدن، لذت پرسه زنی، لذت خرید مستقل و سیاحانه، گذران اوقات فراغت و هویت بخشی اجتماعی در فروشگاه هایپراستار پررنگ است و در زمینه ی خرده فرهنگ سنی، حضور جوانان و سالمندان در فروشگاه بارز است و در برابرآن نوجوانان حضوری کم رنگ دارند. در زمینه ی تاثیر سیمای فروشگاه بر نحوه ی خرید، پژوهش نشان داد که هر دو عنصر گرافیک و سکانس بندی فروشگاه به گونه ای طراحی شده است که بیش ترین تاثیر را بر رفتار خرید مراجعه کنندگان داشته باشد. کلید واژه : خرید، هایپراستار، فروشگاههای بزرگ، مردم شناسی.
مهری سعیدی نژاد سید سعید آقایی
جوامع سنتی وفلاحتی ازلحاظ کارکرد و ساختار بر پایه اصولی به حیات مادی و معنوی خود ادامه حیات داده اند که کاملا وابسته به اصل "رویش" و تولید محصولات کشاورزی بوده است و در این بین تمامی آئین ها و باورها و جشن ها و همچنین تمامی اموری که باعث دوام و بقای این تفکرات شده است ،برپایه همین اصل یعنی رویش استوار است.جامعه زرتشتی ایرانی نیز از این قانون مستثنی نبوده و دست فراخی در امر کشاورزی و پرورش گیاهان و استفاده مفید از آنها داشته تا جایی که در برخی از موارد این گیاهان جنبه تقدس پیدا کرده و حرمت نگه داشتن و حفظ آن گیاه را باعث بقای زندگی دانسته اند و در واقع کارکردهای خاص آن گیاهان از جنبه درمانی و آئینی و اقتصادی و غیره ...همگی نشان از این تقدس دارد.دربیشترآیینها ومناسک زرتشتی می توان گیاهان را به عنوان عنصری معنادار و موثرشناسایی کرد. بررسی آیین ها ومناسک گویی به ما این امکان را می دهد تا حلقه ی گمشده میان باورها واعتقادات پرستشی رابا اعمال و آیینهای مربوط به تولید مثل و باروری، زایش، بلوغ، همسرگزینی ومرگ به رابطه ی کهن وعمیق انسان با گیاه پی برده ودریابیم که گیاهان تاچه حد درزندگی انسان ها موثر و مفید بوده اند. ازاین روست که در اسطوره های آفرینش، عنصر«گیاه» همواره نقش اساسی داشته و بخشی از اسطوره های مردم را گیاهان تشکیل می داده اند.همچنین گیاهان و درختان به اعتبار نوع کارکردشان، معانی و سبک های زندگی و الگوهای معیشتی گوناگون را رقم زده اند. نمادها و نشانه هایِ این حضور را میتوان در روایات اسطوره ای و انواع مناسک جادویی، شعائر دینی، جشنهای دینی و ... مشاهده کرد. دراین پژوهش سعی شده تا با بررسی مطالب فوق وشناسایی وتفکیک گیاهان مقدس از دیگرگیاهان- درآیین زرتشت- و با استفاده از تکنیک های مصاحبه، وروش تحقیق با شیوه مشاهده مشارکت آمیز ژرفانگر که خاص پژوهش های مردم شناختی می باشد و با تکیه بر مکتب یا نظریه کارکرد گرایی (نیاز) برانیسلاومالینوفسکی و تفسیر گرایی گیلفورد گیرتز و میرچا الیاده بیان شود.