تفکر به معنی سازمان دهی مجدد ذهنی، اساس هر نوع یادگیری است و رشد و گسترش هر مهارت یا دانشی بر آن استوار است. دو مورد از انواع تفکر که نقش مهمی در زندگی هر فرد می تواند ایفا کند، تفکر خلاق و تفکر انتقادی است. تفکر خلاق به معنی «فرآیند حس کردن مشکلات، درک روابط میان پدیده ها، حل مسائل جدید، توانایی بهره گیری تازه و متمایز از تجارب و امکانات، حدس زدن، فرضیه سازی، آزمودن فرضیه ها و انتقال نتایج آن» می باشد و معنای تفکر انتقادی، «تفکر معقول و مستدل که معطوف به تصمیم گیری است در مورد اینکه چه چیزی را باور کنیم و یا چه کاری را انجام دهیم». پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان به کارگیری تفکر خلاق و انتقادی در دانش‏آموزان رشته ریاضی و دانش‏آموزان رشته انسانی و مقایسه آنها انجام گرفته است. آزمودنی های این پژوهش را 204 نفر از دانش‏آموزان دختر سال سوم دبیرستان در منطقه 14 تهران تشکیل داده اند. این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و با دو ابزار تحقیق، پرسش نامه خلاقیت عابدی ـ تورنس و پرسش نامه تفکر انتقادی ریکتس مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل نتایج نشان داد که بین متغیر رشته تحصیلی دانش‏آموزان با میزان تفکر خلاق رابطه معنا دار وجود دارد. و به وجود تفاوت با بالابودن میزان به کارگیری تفکر خلاق و خرده مقیاس های آزمون خلاقیت در دانش‏آموزان رشته ریاضی نسبت به دانش‏آموزان رشته انسانی تأیید شد. همچنین میزان به کارگیری تفکر انتقادی در دانش‏آموزان ریاضی نسبت به دانش‏آموزان انسانی بالاتر بود اما در خرده مقیاس های این آزمون، دو گروه دانش‏آموزان تفاوت معنا دار نداشته و اثر عامل رشته تحصیلی بر بالیدگی، تعهد و خلاقیت تفاوت معنا دار نشان نداد. در زمینه وجود ارتباط مثبت بین خلاقیت و تفکر، با محاسبه ضریب همبستگی پرسون بین نتایج دو آزمون این نتیجه حاصل شد که رابطه همبستگی مثبت و معنا دار بین تفکر خلاق و انتقادی وجود دارد.

این پژوهش به منظور مقایسه فراخنای حافظه کودکانadhd با کودکان عادی انجام شد. اهداف پژوهش شامل: 1 - تعیین تفاوت عملکرد حافظه حسی در کودکان عادی و کودکان adhd 2- تعیین تفاوت عملکرد حافظه کوتاه مدت در کودکان عادی و کودکان adhd 3- تعیین تفاوت عملکرد حافظه بلند مدت در کودکان عادی و کودکان adhd برای انجام این مقایسه از آزمون فراخنای ارقام به منظور سنجش حافظه حسی، آزمون بنتون به منظور سنجش حافظه کوتاه مدت و آزمون اطلاعات عمومی به منظور سنجش حافظه بلند مدت به عنوان ابزار تست استفاده شد.برای رسیدن به اهداف ذکر شده، 25 کودک(7تا10)ساله دارای نقص توجه و بیش فعالی که به یک مرکز روانپزشکی خصوصی مراجعه و تا زمان اجرای این تحقیق سابقه ی مصرف هیچگونه داروی روانپزشکی نداشته اند و مبتلا به آسیب مغزی، فلج مغزی، عقب ماندگی ذهنی وبیماری های سایکوتیک نمی باشندو با توجه به آزمون کانرز والدین ومصاحبه تشخیصیdsm-iv-trتشخیص نقص توجه / بیش فعالی گرفتهاندکه بااستفاده از روش نمونه گیریهدفمندودر دسترس انتخاب شده اندو25 کودک (7تا10)ساله که از یکی از مدارس عادی منطقه 4 آموزش و پرورش تهران که هیچگونه علائم نقص توجه وبیش فعالی و یا اختلال روان پزشکی دیگری نداشته اندبه منظور کنترل سایر متغیر ها از طریق همتا سازی انتخاب شدند.نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که بین میانگین عملکرد حافظه حسی کودکان،عادی و کودکان adhd که از آزمون فراخنای ارقام به دست آمده در سطح 0.05 تفاوت معنی داری وجود دارد.یافته دیگر این پژوهش بیان می کند که بین میانگین عملکرد حافظه کوتاه مدت کودکان،عادی و کودکان adhd که از آزمون بنتون به دست آمده در سطح 0.05 تفاوت معنی داری وجود دارد. در عین حال بین میانگین عملکرد حافظه بلند مدت کودکان،عادی و کودکان adhd که از آزمون اطلاعات عمومی به دست آمده در سطح 0.05 تفاوت معنی داری رویت نگردید.

هدف از انجام تحقیق حاضر، تعیین رابطه ارگونومی فضای آموزشی و اختلالات رفتاری دانش آموزان دوره ابتدایی است. در پژوهش حاضر، روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کلاس های پنجم ابتدایی مدارس دخترانه شهر تهران در مناطق 19 گانه آموزش و پرورش در سال تحصیلی 1389-1390 تشکیل می دهد. انتخاب تعداد نمونه ابتدا به صورت خوشه ای چند مرحله ای و در مرحله بعد به صورت تصادفی ساده بوده و از310 نفر دانش آموز و 15 مدرسه استفاده شده است. به منظور تحلیل فرضیه های پژوهش، از روشهای ضریب همبستگی پیرسون (r) و تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شده است. یافته ها نشان داد که با 95 درصد اطمینان می توان گفت بین مولفه ارگونومی رنگ با تمامی اختلالات رفتاری و نیز کل اختلالات رفتاری همبستگی منفی معنی دار وجود دارد. همچنین، بین مولفه های ارگونومی (نور، فضای باز آموزشی، مبلمان آموزشی و ابعاد فیزیکی فضای آموزشی) با هیچ کدام از اختلالات رفتاری و نیز کل اختلالات رفتاری همبستگی معنی دار دیده نشد. از طرف دیگر با 95 درصد اطمینان میتوان گفت که بین مولفه ارگونومی صدا با تمامی اختلالات رفتاری و نیز کل اختلالات رفتاری همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که مجموع مولفه های ارگونومی فضای آموزشی، 10 درصد از واریانس اختلالات رفتاری دانش آموزان را پیش بینی می کند. در مجموع، به نظر می رسد به پژوهشهای بیشتری نیاز است تا ابعاد مختلف مسئله روشن شود. کلید واژه: ارگونومی فضای آموزشی، اختلال رفتاری، دانش آموزان دوره ابتدایی

پژوهش حاضربه منظور اعتبار و رواسازی پرسشنامه نگرش زندگی (ریکر) ورابطه آن با عزت نفس (کوپراسمیت) دردانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی که در سال تحصیلی 89_88 مشغول به تحصیل بودند صورت گرفت.به همین منظور تعداد 470 نفر دانشجوی دختر و پسر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد.وبا استفاده از پرسشنامه 47 سوالی نگرش زندگی وپرسشنامه 58 سوالی عزت نفس در مورد آنها اجرا و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.پس از اجرای تحلیل عاملی پرسشنامه نگرش زندگی 5 سوال حذف شد.و مقدار ضریب اعتبار آن برابر با 848/0 ،و تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس نشان داد که پرسشنامه از5عامل اشباع شده که روی هم 242/38 درصد واریانس را تبیین می کند.وضریب هماهنگی درونی به روش بازآزمایی برابر با 828/0 و مقدار آلفای کرونباخ برابر702/0 به دست آمد.ومقدار ضریب روایی پیرسون بین دو آزمون نگرش زندگی و عزت نفس برابر با 0/571که نشانگر آن است که آزمون نگرش زندگی از روایی همگرایی قابل قبولی برخوردار است.وهمچنین بر اساس محاسبه تحلیل واریانس تک متغیری که مقدار آن برابربا 244/14=f بدست آمد نشان داد که در بین دو جنس تنها در خرده مقیاس "پذیرش مرگ " تفاوت معنادار وجود دارد.

هدف: هدف از این پژوهش بررسی کاربرد نرم افزار انطباقی مسابقه اعداد در آموزش ریاضیات به کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود روش: بدین منظور در چهار چوب روش پژوهش تجربی با طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل تعداد 28 دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر 12 ساله در پایه سوم ابتدایی شهر تهران در پژوهش شرکت داده شدندکه در دو گروه 14 نفری (آزمایش و کنترل) قرار داده شدند که پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش به مدت 20 جلسه(هرجلسه 30 دقیقه)با نرم افزار به بازی پرداختند. پس از طی 20 جلسه پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه:نرم افزار انطباقی مسابقه اعداد منجر به پیشرفت تحصیلی در زمینه ریاضیات کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر می شود. واژگان کلیدی: کم توانی ذهنی، نرم افزار انطباقی، حس عدد، پیشرفت تحصیلی.

هدف این پژوهش تهیه نرم برای آزمونی در زمینه اضطراب ورزشی است تا بدین وسیله روش علمی ارزشیابی و اندازه گیری اضطراب ورزشی در بین ورزشکاران باشد که در مراکز ورزشی و تیم های حرفه ای به عنوان یکی از ابزار های معتبر شناسایی اضطراب ورزشی مورد استفاده قرار می گیرد. روش این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و اکتشافی است، به لحاظ نوع داده ها توصیفی است و همین طور به لحاظ نحوه اجرا پیمایشی است. جامعه آماری مورد نظر در تحقیق حاضر ورزشکاران حرفه ای کلیه ورزشهای حرفه ای استان تهران در سال 90 است، که در یک رشته گروهی یا انفرادی در عضویت باشگاه قرار دارند و در سنین 18 تا 35 سال می باشند.روش نمونه گیری به صورت چند مرحله ای است. حجم نمونه، به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات تعداد ورزشکاران حرفه ای، از میزان 370 نمونه استفاده خواهد شد. برای اطمینان از کاهش خطای نمونه گیری بالاترین میزان حجم نمونه انتخاب شده است.در این تحقیق روش گردآوری دادها، پرسشنامه اضطراب ورزشی (sas ) می باشد. این پرسشنامه شامل 21 پرسش است وهر پرسش چهار پاسخ دارد. (0-3) که حالتی از افزایش شدت است. دامنه ی نمره ها نیزاز 0 تا 63 می باشد.این پرسشنامه سه خرده مقیاس اضطراب بدنی، نگرانی و اختلال در تمرکز را می سنجد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که پرسشنامه اضطراب ورزشی (sas ) دارای اعتبار بالایی است. بدین صورت که آلفای کرونباخ در این تحقیق 0.849، ضریب آزمون اسپلیت هالف 0.837 و ضریب آزمون گاتمن نیز بالای هشت دهم است. از سوی دیگر روایی این تحقیق نیز با توجه به آزمون بارتلت مشخص شده و آن نیز 0.803 است. از این رو پرسشنامه مذکور دارای اعتبار و روایی بالایی است.

چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سبک های دلبستگی و نشانگان اختلال با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان دختر شهر تهران بود. روش انجام پژوهش، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه منطقه دو شهر تهران بوده اند. بدین منظور تعداد 350 نفر از دانش آموزان بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه دلبستگی، اعتیاد به اینترنت و پرسشنامه نشانگان اختلال آخنباخ اجرا گردید و برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته شد. نتایج نشان داد که دلبستگی ناایمن دوسوگرا/اضطرابی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 05/0= با اعتیاد به اینترنت دارد. همچنین اختلالات رفتاری دانش آموزان نیز رابطه مثبت و معنی داری در سطح 01/0= با اعتیاد به اینترنت دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین اختلالات رفتاری مشکلات سلوک، قانون شکنی، پرخاشگری و مشکلات تفکر در جهت مثبت توان پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانش آموزان را دارند. کلید واژه: سبک های دلبستگی، اختلالات رفتاری، اعتیاد به اینترنت

چکیده هدف پ‍ژوهش : هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مهارت های دیداری-حرکتی بر اختلال دست خط در دانش آموزان ld و در نهایت آموزش مهارت های دیداری-حرکتی و کاستن مشکلات دست خط بود.جامعه آماری شامل کلیه پسران دارای دیسگرافیا در پایه های دوم،سوم و چهارم دوره ی ابتدایی بود. روش نمونه گیری به صورت غیر تصادفی با دست رس انجام پذیرفت. که 30 نفر دانش آموز پسر دارای اختلال یادگیری و اختلال دست خط که در پایه های دوم،سوم و چهارم بودند، از بین مراجعان به مرکز ا ختلال یادگیری انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر از نوع طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود که به این ترتیب افراد نمونه به طور تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش قرار داده شدند . ابزار اندازه گیری شامل چک لیست محقق ساخته خطاهای دست خط بود که شامل 16 مولفه برای خطاهای دست خط می باشد که اعتبار درونی با استفاده از آلفای کرونباخ 75% می باشد. نتیجه ی نهایی حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش مهارت های دیداری-حرکتی بر اختلال دست خط دردانش آموزان ld تأثیر دارد.

پژوهش حاظر باهدف بررسی ارتباط بین سبک مقابله اسلامی و شادکامی در والدین کودکان استثنایی انجام شد.برای این منظور 45 مادر از بین کلیه مادران کودکان استثنایی مقطع ابتدایی شهر بم به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک مقابله اسلامی (احتشام زاده،1388) و شادکامی آکسفورد (آرگایل،1990) پاسخ دادند.داده ها در روش پژوهش همبستگی و از طریق آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه (anova)،تحلیل واریانس چند متغیره (manova) و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین سبک مقابله اسلامی وشادکامی در مادران کودکان کم شنوا و مادران کودکان نابینا ،همین طور بین مادران کودکان کم شنوا و مادران کودکان عقب مانده ذهنی تفاوت معناداری وجود ندارد (wilks lambada=0/819) ، تفاوت معنی دار بین سبک مقابله اسلامی و شادکامی در مادران کودکان کم شنوا و مادران کودکا ن عقب مانده ذهنی (wilks lambada=0/303)می باشد. و پایین تر بودن میانگین نمرات شادکامی در دو گروه مادران کودکان عقب مانده ذهنی و مادران کودکان نابینا نسبت به مادران کودکان کم شنوا مشاهده شد. بنابراین تقویت و آموزش سبک مقابله اسلامی در بحران تولد کودک استثنایی می تواند تا حدی از تنش های خانواده کاسته و شادکامی را افزایش دهد. کلید واژه ها: سبک مقابله اسلامی، شادکامی، کودکان استثنایی،والدین.

چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): هدف پژوهش حاضر بررسی عملی بودن، اعتبار، روایی و نرم یابی پرسشنامه معنویت در بین دانشجویان منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامی و روش پژوهش توصیفی و از نوع توسعه ای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8 که در سال تحصیلی 92-1391 به صورت تمام وقت به تحصیل اشتغال دارند، تشکیل داده و گروهی متشکل از 536 نفر(280 مرد و 256 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه معنویت داونینگ و همکاران (2009) و پرسشنامه هوش معنوی هال و ادواردز (1996). داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، همبستگی بین هر کدام از موارد آزمون معنویت، شاخص kmo و آزمون کرویت بارتلت، تحلیل عاملی اکتشافی و چرخش عامل ها به روش پروماکس و تحلیل عاملی مولفه های اصلی تحلیل شدند. تحلیل داده ها نشان داد ضریب آلفای کرونباخ برای ملاک های چهارگانه و همچنین کل آزمون معنویت مطلوب است(827/0) که نشان دهند? ضریب اعتبار قابل قبول است. همچنین همبستگی تمام پرسش ها با نمر? کل پرسشنامه معنویت مثبت و بالا می باشد و حذف هیچ کدام از ملاک ها باعث افزایش ضریب آلفای کرونباخ نمی شود. بنابراین آزمون معنویت دارای اعتبار کافی برای ارزیابی معنویت دانشجویان دانشگاه است

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش مهارت حل مسئله بر کاهش پرخاشگری کودکان نابینا و کم بینا انجام شده است. این پژوهش به شیوه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه مورد مطالعه را همه دانش آموزان دختر و پسر نابینا و کم بینا مقطع ابتدایی مرکز آموزشی کودکان استثنایی رسولیان یزد در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می دهد. روش نمونه گیری با توجه به جامعه موجود از نوع هدفمند و از طریق پرسشنامه آیزنک که 10 نفر از دانش آموزانی که بیشترین نمره پرخاشگری را بدست آورده بودند. به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند(دو گروه 5 نفره) تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پرخاشگری آیزنک و گلین ویلسون بود. از هر دو گروه ، پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش در هشت جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش حل مسئله قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ویلکاکسون و برای مقایسه پس از آزمون دو گروه کنترل و آزمایش از آزمون ناپارامتری کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که آموزش مهارت حل مسئله کاهش پرخاشگری دانش آموزان را به طور معنا داری افزایش می دهد.سطح معنی داری آزمون 0,042 و زیر 0,05 می باشد. سطح معنی داری آزمون 0,009 و زیر 0,05 می باشد . از یافته های بدست آمده می توان نتیجه گرفت که شرکت دانش آموزان نابینا و کم بینا در جلسات آموزشی مهارت حل مسئله، پرخاشگری آنان را کاهش می دهد. واژه های کلیدی: پرخاشگری ، مهارت حل مسئله ، نابینایی و کم بینایی

هدف مقایسه سخت رویی و سلامت عمومی والدین دارای فرزندان با مشکلات بینایی و عادی مدارس شهر تهران است. جامعه آماری : کلیه والدین دارای فرزندان دارای مشکلات بینایی و عادی در مقطع ابتدایی مدارس نابینا و عادی منطقه 5 شهر تهران می باشد. از روش نمونه گیری در دسترس و همتاسازی تعداد 240 نفر (120 نفر والدین دارای فرزندان عادی و 120 نفر والدین دارای فرزندان با مشکلات بینایی) منطقه 5 شهر تهران انتخاب شدند. این پژوهش از نوع تحقیقات پس رویدادی (علی- مقایسه ای) است. ابزار : مقیاس بررسی دیدگاههای شخصی کوباسا (1984) ، پرسشنامه سلامت عمومی ghq28، روش تجزیه و تحلیل یافته ها: .آمار توصیفی (نمودار ستونی، میانگین، انحراف استاندار، جداول فراوانی). استنباطی : همبستگی پیرسون، t برای مقایسه میانگین نمرات ، رگرسیون استفاده شد. یافته ها: فرضیه کلی: بین میزان سخت رویی روانشناختی (تعهد، کنترل، چالش) و سلامت عمومی والدین دانش آموزان رابطه وجود دارد. نتایج این پژوهش مطابق با جدول4-4 نشان داد، بین سلامت عمومی و سخت رویی روانشناختی (تعهد، کنترل، چالش) رابطه مثبت معنادار وجود دارد. - بین سلامت عمومی والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی و والدین دانش آموزان عادی تفاوت معنادار وجود دارد. - بین میزان تعهد از عوامل سخت رویی والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی و والدین دانش آموزان عادی تفاوت معنادار وجود دارد.. - بین میزان کنترل از عوامل سخت رویی والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی و والدین دانش آموزان عادی تفاوت معنادار وجود دارد. بین میزان چالش از عوامل سخت رویی والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی و والدین دانش آموزان عادی تفاوت معنادار وجود دارد.- بین میزان سخت رویی والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی و والدین دانش آموزان عادی تفاوت معنادار وجود دارد. .- رابطه سخت رویی و سلامت عمومی در بین والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی و والدین دانش آموزان عادی تفاوت معناداروجود دارد..- رابطه تعهد و سلامت عمومی در بین والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی و والدین دانش آموزان عادی تفاوت معنادار دارد. -رابطه کنترل و سلامت عمومی در بین والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی و والدین دانش آموزان عادی تفاوت معناداروجود دارد. - رابطه چالش و سلامت عمومی در بین والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی و والدین دانش آموزان عادی تفاوت معناداروجود دارد. بین سلامت عمومی و سخت رویی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و والدین دانش آموزان دارای مشکلات بینایی در سلامت عمومی، تعهد، کنترل، سخت رویی از والدین دانش آموزان عادی کمتر هستند. بین سلامت عمومی و چالش در والدین تفاوت معناداری وجود ندارد. کلید واژه ها : سخت رویی ، سلامت عمومی ، مشکلات بینایی

مطالعات گسترده ای در مورد اثر بخشی تقویت کننده ها بر رفتار دانش آموزان انجام شده است. اما درباره میزان اثر بخشی تقویت ها بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی تحقیق های کمی وجود دارد. با توجه به اینکه استفاده از تقویت کننده ها باعث علاقه و انگیزه دانش آموزان به یادگیری می شود، لزوم برنامه ریزی در اجرا و نحوه به کارگیری آن ها اهمیت ویژه ای دارد . هدف از پژوهش حاضر،مقایسه اثر بخشی تقویت های کننده های قرار داد رفتاری و اجتماعی بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی پایه سوم ابتدایی است. پژوهش حاضر ، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. 30 دانش آموز دختر پایه سوم ابتدایی کم توان ذهنی در این پژوهش شرکت داشتند که به روش نمونه در دسترس از مدارس استثنایی شهرستا نهای تهران انتخاب شدند. این دانش آموزان بصورت تصادفی به سه گروه 10 نفری تقسیم شدند.(دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل).معیار شمول آنها : تست لایتر و عدم ابتلا به مشکلات رفتاری بود. و برای ارزیابی میزان پیشرفت تحصیلی از آزمون های محقق ساخته در درس ریاضی استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی lsd ،در نرم افزار spss تحلیل شد.میانگین پس آزمون گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل بالاتر است.به ویژه نمرات ریاضی گروه تقویت قراردادرفتاری افزایش داشته است.و میانگین پس آزمون به ترتیب عبارت است از گروه آزمایش قرارداد رفتاری (90/17) و گروه آزمایش تقویت قرار داداجتماعی( 80/15)و گروه کنترل(40/ 15) می باشد.اختلاف میانگین پیشرفت تحصیلی بین گروه های مورد مطالعه با ثابت نگه داشتن اثر نمرات پیش آزمون تفاوت معنا دار وجود دارد.(01/0p< )و 596/50=(26، 1) f و آزمون تعقیبی lsdنشان داد که بین میانگین های پس آزمون در سه گروه دانش آموزان تفاوت معنا دار وجود دارد . بطوری که میانگین نمرات ریاضی در گروه آزمایشی با تقویت قرار داد رفتاری از گروه آزمایشی با تقویت قرار داد اجتماعی و گروه کنترل بالاتر است و نیز نمرات ریاضی در گروه آزمایشی قرار داد اجتماعی بالاتر از گروه کنترل است.باتوجه به مطالعه حاضر ، اثربخشی تقویت کننده های قرار داد رفتاری در مقایسه با تقویت کننده های قرارداداجتماعی و گروه کنترل در پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی کارایی بیشتری دارد.همچنین اثر بخشی تقویت کنند های قرار داد اجتماعی بیشتر از گروه کنترل است.

این پژوهش با هدف بررسی میزان اختلال دیکته دانش آموزان دارای اختلال دیکته نارسانویس مقطع سوم ابتدایی شهر تهران که آموزش مبتنی بر روش چند حسی فرنالد را گذرانده اند و دانش آموزان دارای شرایط مشابه که دوره یکپارچگی حسی را گذرانده اند و دانش آموزان فوق الذکر که این دوره ها را نگذرانده اند انجام شد که دارای یک سئوال اصلی و 8 فرضیه فرعی می باشد که برای تشخیص اختلال دیکته نویسی این دانش آموزان نیز از آزمون تشخیص اختلال دیکته که توسط دکتر تبریزی در سال 1384 ساخته شده است که دارای خرده تست هایی جهت سنجش اختلال دیکته می باشد که شامل حافظه دیداری، حساسیت شنیداری، دقت و وارونه نویسی، حافظه توالی دیداری، تمیز دیداری و دقت و آموزشی می باشد و بر روی 30 نفراز دانش آموزان که به صورت تصادفی به سه گروه آزمایشی اول که روش چندحسی فرنالد و گروه آزمایشی دوم که دوره یکپارچگی حسی و برای گروه کنترل نیز اجرا شد. روش پژوهش حاضر روش آزمایشی با گروه کنترل - سه گروه آزمایشی اول (روش چندحسی فرنالد) وگروه آزمایشی دوم (روش یکپارچگی حسی) و گروه کنترل بود. جهت تحلیل این دو روش از آزمون واریانس یک طرفه و آزمونهای تعقیبی استفاده گردید و نتایج به دست آمده به شرح زیر است: - بین میزان اختلال دیکته نویسی دانش آموزان در گروه آزمایشی اول که روش چندحسی فرنالد اجرا شد و در گروه آزمایشی دوم که روش یکپارچگی حسی اجرا شد در 8 مورد فرضیه با 5% خطا و 95%اطمینان تأیید شد.

در این پژوهش، نمونه ای متشکل از بیست زوج هردو نابینا بیست زوج هر دو بینا و بیست زوج مرد نابینا- زن بینا و ده زوج زن نابینا- مرد بینا، بر اساس کنترل میزان تحصیلات،مدت زندگی مشترک و وضعیت اقتصادی به روش نمونه ¬گیری در دسترس و هدفمند از بین کلی? زوجهای بینا و نابینایان متأهل شهر تهران، انتخاب شدند و مقیاس 110 سوالی رضامندی زوجیت افروز ams به صورت گویا دراختیار نابینایان و فرم معمولی آن دراختیار زوجهای عادی قرار گرفت. داده ها پس از جمع آوری، به منظور تجزیه و تحلیل با روش تحلیل واریانس anova یکراهه و آزمون t مستقل مورد آزمون قرار گرفت. طبق نتایج میانگین کل رضامندی زوجیت زوجها، با95% اطمینان تفاوت معناداری ندارد. تنها در 3 زیر مقیاس رضایت زناشویی، رفتارهای شخصی و رفتارهای ارتباطی واجتماعی، در زوجهای زن یا مرد نابینا از زوجهای هر دو نابینا و هر دو بینا بیشتر است. وضعیت مشابه رضایت زناشویی زوجها نشان می دهد وضعیت بینایی احتمالاً عامل تعیین کنند? رضایت زناشویی در زوجها نیست.

هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های روان سنجی "پرسشنامه گرایش تفکر انتقادی " بااستفاده از دو نظریه کلاسیک و نظریه جدید اندازه گیری(سوال –پاسخ) در دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران است. نمونه آماری این پژوهش از 500 دانش آموز دختر وپسر شاغل به تحصیل در دبیرستان های دولتی شهر تهران که در سال تحصیلی 94 – 93 مشغول به تحصیل هستند وبه روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، تشکیل شده است . سپس این نمونه جهت براورد پارامترها و برازش مدل با داده ها مورد بررسی قرار گرفت.به منظور تجزیه و تحلیل سوالات با استفاده از روش کلاسیک اندازه گیری، ضریب پایایی، ضریب دشواری آزمون، ضریب تمیزواریانس سوالات محاسبه شد. در مقایسه دوگروه دختر و پسر براساس نظریه کلاسیک تفاوتی وجود نداشت . به منظور تحلیل سوالات بر اساس نظریه سوال_پاسخ ابتدا مفروضه های تک بعدی بودن و استقلال موضعی محاسبه گردید.نتیجه دلالت براین داشت که برخلاف تحلیل عاملی کلاسیک که ازمون را سه عاملی نشان داد ، دراین روش ازمون تک بعدی است، پس مفروضه استقلال موضعی نیز برقرار است.پس از بررسی برازش داده ها با مدل ها، مشاهده شد که مدل سه پارامتری بیشترین برازش را باداده ها دارا است.

هدف از انجام این پژوهش بررسی مقایسه سبک های فرزند پروری و تاب آوری مادران و اختلالات رفتاری فرزندان آنان در مادران سرپرست خانوار و مادران غیرسرپرست خانوار بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران سرپرست خانوار و مادران غیرسرپرست خانوار در مناطق 21 و 7 شهر تهران در سال 1393 تشکیل دادند. تعداد نمونه پژوهش، 120 نفر از مادران(60 نفر مادران سرپرست خانوار و60 نفر مادران غیرسرپرست خانوار) که بصورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شده اند و در پژوهش شرکت داده شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1973) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشسنامه cbcl آخن باخ برای اختلالات رفتاری استفاده گردید. در نهایت داده های پژوهش با نرم-افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که فقط در شیوه های فرزندپروری آزادگذار با 95% اطمینان بین دو گروه مادران تفاوت معنادار وجود دارد ولی بین دو سبک فرزندپروری استبدادی و مقتدرانه تفاوت معناداری دیده نشد. همچنین در میزان تاب آوری بین دو گروه مادران تفاوت معناداری دیده نشد و بین فرزندان مادران سرپرست خانوار و غیر سرپرست خانوار در عوامل گوشه گیری/افسردگی، مشکلات اجتماعی و مشکلات توجه با 99% اطمینان بین میانگین ها تفاوت معنادار است و نیز در عامل های شکایت جسمانی و قانون شکنی بین میانگین ها با 95% اطمینان تفاوت معنادار است و در همه موارد فوق میانگین گروه سرپرست خانوار بزرگتر است.

در پژوهش حاضر با موضوع رابطه رضایت زناشویی والدین با اختلالات رفتاری دانش آموزان معلول جسمی ـ حرکتی و عادی در نمونه ای 50 نفری از دانش آموزان عادی و 47 نفری از دانش آموزان معلول جسمی ـ حرکتی (دختر ـ پسر) به همراه والدین آن ها در مقاطع تحصیلی دبیرستان سال 93 ـ 94 که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. نتایج تحلیل داده ها مشخص نمود که بین رضایت زناشویی والدین و تعدادی از اختلالات رفتاری دانش آموزان معلول جسمی ـ حرکتی و عادی در سطح (05/0) و با اطمینان 95 درصد ارتباط معناداری وجود دارد.

هدف این پژوهش، بررسی مقایسه سطح خود تنظیمی و نگرش فرزند دختر به ماد در سه وضعیت شغلی مادران خانه¬دار، مشاغل خانگی و مشاغل اداری بود. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی-مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش را دانش¬آموزان دو دبیرستان پایه اول منطقه دو کرج در سال 1393 تشکیل دادند. نمونه آماری پژوهش 97 نفر که شامل 35 نفر دانش آموز دارای مادران خانه دار، 34 نفر دانش آموز دارای مادران مشاغل اداری و 29 نفر دانش آموز دارای مادران مشاغل خانگی بودند. ابزار جمع اوری داده ها شامل پرسشنامه خود تنظیمی زیمرمن و پرسشنامه نگرش فرزند به مادر هودسون بود. یافته ها با استفاده از نرم افزار کامپیوتری spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات خود تنظیمی مادران خانه دار نسبت به مادران مشاغل خانگی، مشاغل اداری در سطح بالاتری قرار دارد. همچنین در مورد نگرش فرزندان دختر به مشاغل مادران، تفاوتی بین میانگین ها مشاهده نشد.

این پژوهش تحت عنوان "بررسی رابطه پرخاشگری مادر با خود پنداره و سبک اسناد فرزندان"انجام شد.هدف از اجرای این پژوهش ،بررسی رابطه پرخاشگری مادر با خود پنداره فرزندان،بررسی رابطه پرخاشگری مادر با سبک اسنادی فرزندان وابعاد علی سبک اسناد آنان،بررسی رابطه جنسیت با خود پنداره و سبک اسناد فرزندان وبررسی رابطه خود پنداره با سبک اسناد، بوده است .جامعه این پژوهش را مادران و فرزندان دانش آموز آنان در پایه چهارم تا ششم مدارس ابتدایی شهرستان ملاردتشکیل داده است که در سال تحصیلی 94- 93مشغول به تحصیل می باشند. ازجامعه فوق تعداد280 نفر(140 دختر و 140 پسر) از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه پرخاشگری باس و پری ،پرسش نامه خودپنداره کودکان لایپسیت ،پرسش نامه سبک اسناد کودکان تامپسون استفاده شد.داده های پژوهش با استفاده از روش های آمارتو صیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی )و آمار استنباطی (رگرسیون،ضریب همبستگی پیرسون و آزمونt گروه های مستقل ) و با کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.در ارتباط با سوالات، بین میزان پرخاشگری مادر با خود پنداره فرزندان آنان و همچنین بین خود پنداره و سبک اسنادی رابطه معنادار مشاهده شد و در سایر موارد، یافته ها معنا دار نبود. واژگان کلیدی: پرخاشگری مادر- خود پنداره- سبک اسناد

دانش آموزان مبتلا به اختلال ناتوانی هوشی خفیف و طیف اتیسم دچار علایم حرکتی نابهنجار، کمبودهای حرکتی، اشکال در مهارت های حرکتی ظریف و انعطاف ناپذیری هستند که سبب بروز ضعف و مشکل در یادگیری و کسب مهارت های فردی می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه مهارت های حرکتی دانش آموزان مبتلا به اختلال ناتوانی هوشی و طیف اوتیسم بود. در این پژوهش از روش توصیفی- مقایسه ای استفاده شد. جامع? آماری این پژوهش را تمام دانش آموزان پسر مبتلا یه اختلال طیف اتیسم و کم توان ذهنی آموزش پذیر و با محدوده سنی 8 تا 12 سال تشکیل دادند که از میان آنان 30 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر به روش نمونه گیری تصادفی و 30 پسر مبتلا به اختلال طیف اتیسم به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون رشد حرکتی لینکلن ـ اوزرتسکی بود. داده ها در سطح توصیفی با میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی با آزمون تی و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پس از تحلیل یافته ها مشاهده شد که تفاوت معناداری بین مهارت های حرکتی ظریف، درشت، تعادل بدنی و انعطاف و پیچیدگی حرکات بین دانش آموزان کم توان ذهنی و اتیسم وجود دارد به طوریکه پسران کم توان ذهنی آموزش پذیر در مهارت های درشت و ظریف ضعیف تر از کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم هستند(p<0/01).نتایج دلالت بر این دارد که عملکرد حرکتی کودکان کم توان ذهنی نسبت به کودکان اتیسم بطور قابل توجهی پایین تر است. لذا با توجه به یافته های این مطالعه توصیه می شود امکانات کافی و مناسب جهت اجرای موثر وظایف حرکتی با الگوی حرکتی مناسب در مدارس استثنایی فراهم شود. واژه های کلیدی: مهارت حرکتی درشت، مهارت حرکتی ظریف، اختلال طیف اتیسم، ناتوانی هوشی خفیف.

این پژوهش با هدف مقایسه نمرات مکانیسم های دفاعی بین مادران چهار گروه از کودکان استثنایی و مادران کودکان عادی صورت گرفت. برای پیشبرد اهداف پژوهش از بین مدارس کودکان استثنایی برای هر یک از گروه های مربوط به کودکان استثنایی ناشنوا، نابینا، عقب مانده ذهنی، و مبتلا به اتیسم تعداد 150 مادر مراجعه کننده و علاقه مند به شرکت در پژوهش (هر گروه 30 نفر) انتخاب شدند. همچنین یک گروه معادل با این گروه ها از نظر سن از بین مدارس عادی انتخاب شد و این 5 گروه از مادران به پرسش نامه 40 سوالی مکانیسم های دفاعی (dsq-40) پاسخ دادند. برای تحلیل فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش گویای این بود که از بین 12 مکانیسم دفاعی رشد نایافته نمرات مادران کودکان استثنایی در مکانیسم های دفاعی دلیل تراشی، فرافکنی، انکار، لایه سازی، پرخاشگری منفعل، جابجایی به طور معنی داری از نمرات مادران عادی بالاتر بود. همچنین نتایج پژوهش فعلی گویای این بود که در تمامی مکانیسم های دفاعی رشد یافته نمرات مادران کودکان عادی بالاتر از نمرات کودکان استثنایی است. در مورد مکانیسم های روان آزرده نیز به جز مکانیسم دفاعی تشکل واکنشی نمرات مادران کودکان استثنایی بالاتر از نمرات مادران کودکان عادی بود. یافته های بدست آمده با تکیه بر نظریه های مکانیسم های دفاعی بحث شدند.

پژوهش حاضربا هدف بررسی رابطه باورهای غیر منطقی با سازگاری عاطفی،اجتماعی و تحصیلی دردانش آموزان انجام گرفت .این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 200 نفر از دانش آموزان دوره ی متوسطه شهر تهران بودند. نمونه به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند..در این پژوهش از پرسشنامه های 1- باورهای غیرمنطقی جونز و2- سازگاری سینها و سینگ استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چند متغیری گام به گام موردتحلیل قرارگرفت،این تحلیل نشان داد بین باورهای غیر منطقی با متغیرهای سازگاری اجتماعی (01/0>p ، 279/0b=) و سازگاری عاطفی(01/0>p ، 198/0b=) دانش آموزان پایه اول و دوم متوسطه رابطه معنی داروجود دارد.ولی در سازگاری تحصیلی (05/0>p ، 012/0-b=) دانش آموزان متوسطه رابطه معنی داروجود ندارد. بنابراین هرچقدرسازگاری اجتماعی و سازگاری عاطفی در دانش آموزان بالاتر باشد باورهای غیرمنطقی آنها کمتر خواهد بود . همچنین بین متغیرهای وابستگی باورهای غیر منطقی (01/0>p ، 281/0 b = )و کمال گرایی باورهای غیر منطقی (05/0>p ، 195/0 b = )با سازگاری عاطفی رابطه معنی دار وجود دارد.بنابراین می توان براساس متغیرهای وابستگی و کمال گرایی باورهای غیر منطقی ،سازگاری عاطفی در دانش آموزان را پیش بینی کرد و همچنین بین متغیرهای انتظار بیش ازحد از خود (01/0>p ، 254/0 b = )، درماندگی برای تغییر (05/0>p ، 206/0- b = ) و کمال گرایی باورهای غیر منطقی (05/0>p ، 181/0 b = )با سازگاری اجتماعی رابطه معنی دار وجود دارد.بنابراین می توان براساس متغیرهای انتظار بیش ازحد از خود، درماندگی برای تغییرو کمال گرایی باورهای غیر منطقی ،سازگاری اجتماعی در دانش آموزان را پیش بینی کرد. و همچنین بین متغیرهای بی مسئولیتی عاطفی (01/0>p ، 301/0- b = )و فرار از مشکل باورهای غیر منطقی (05/0>p ، 157/0 b = )با سازگاری تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد.بنابراین می توان براساس متغیرهای بی مسئولیتی عاطفی و فرار از مشکل باورهای غیر منطقی ،سازگاری تحصیلی در دانش آموزان را پیش بینی کرد.

در پژوهش حاضر هدف مقایسه سلامت روانی ، رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی و عادی می باشد. حجم نمونه 80 نفر می باشد که تعداد 40 نفر از والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی و 40 نفر از والدین دانش آموزان عادی (هر دو جنسیت) به صورت نمونه گیری خوشه ای روش جدا کردن گروه ها انتخاب شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس انجام شد. یافته ها نشان دادند که بین سلامت روانی ، رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی ادراک شده والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی و عادی با 99% اطمینان تفاوت معنی داری وجود دارد..