هدف از اجرای این پژوهش، مطالعه و بررسی تأثیر به کارگیری روش ارزشیابی کارپوشه بر شکل گیری مفاهیم پیش از عدد دانش آموزان پیش دبستانی می باشد. در این راستا جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر مقطع پیش دبستانی غیردولتی صدیقین، که تعداد آنها 56 نفر بود، تشکیل می دادند که این تعداد ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و سپس به صورت آرایش تصادفی در دو گروه آزمایش (28 نفر) و گواه (28 نفر) جای گرفتند. پژوهش به روش شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه گواه اجرا گردید و داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته مفاهیم پیش عددی (شامل 45 گویه) جمع آوری شد و ضریب اعتباری آن (کودر ریچاردسون) پس از محاسبه 90/0 بدست آمد. در ابتدا از آزمودنی های هر دو گروه، پیش آزمون مفاهیم پیش عددی به عمل آمد سپس شیوه ارزشیابی کارپوشه در گروه آزمایش و شیوه معمول ارزشیابی در گروه گواه اعمال شد درنهایت در پایان سال تحصیلی، هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند و داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون توکی و فریدمن) تحلیل گردید که نتایج بدست آمده از فرضیه ها به قرار زیر می باشد: 5- بین ارزشیابی کارپوشه و شکل گیری مفهوم عدد رابطه معنی داری وجود دارد. 6- بین ارزشیابی کارپوشه و شکل گیری مفهوم دما رابطه معنی داری وجود دارد. 7- بین ارزشیابی کارپوشه و شکل گیری مفهوم فضا رابطه معنی داری وجود دارد. 8- بین ارزشیابی کارپوشه و شکل گیری مفهوم زمان رابطه معنی داری وجود دارد. لذا با توجه به نتایج، پیشنهادهایی کاربردی ارائه شدند از جمله: 3- به مربیان مراکز پیش دبستانی پیشنهاد می شود که هنگام به کار بردن این روش، از وسایل عینی تر بیشتری استفاده کنند. 4- یک مفهوم از تدابیر ویژه مانند شکل، عکس، بازی، نمایش و مثال های واقعی از زندگی روزمره و... استفاده شود.

پژ غُّ زاضز ظر صعظ اٌفحی ه شٍای جاث زٍ ر اّتظ ا ظًا هع زٌای آه سْ? تز رضا ثٌ ?غل کار? اٌطای سی ظا ?ًگا آساظ ج زای خ بٌْ پزظاضح اطث تزای ظطث اٌفحی ت ا یٌ عُف اس ظًز اُی هطحلف ظر سه ر اّتظ ا ظًا هعظ خظح تزض اس خ ثٌ اُی ر اّتظ ا ظًا ک ت تا ظّا فٌ هع زٌای آه سْ? ظر ارجثاط ه تا?ع را ه رْظ ج خْ قزار ظاظ ت تزرط جاث زٍ ارجثاط ا ظًا ظر رضا ثٌ ?غل پزظاضح اطث.ر عّ جسق قٍ: ا دًام جسق قٍ تا ج خْ ت عُف طّ?ث ظاه ه ضْ عْ اس ر عّ پ وٍا ?ٌ اطحفاظ ?ع خاه? آهاری 110 کار? اٌص آه سْ? سی ه تا? عٌ ک تا ر عّ وً گ زٍی طثق ای جصاظف 10 فًز ت پزط? اٌه جسق قٍ پاطص ظاظ ا عً . اتشار اُی ا عًاس گ زٍی ا یٌ پژ غُّ ظ پزط? اٌه ر اّتظ ا ظًا یً ) هسقق طاضح ( رضا ثٌ ?غلی ه ط جْا اطث تزای ج?ط صٍ ر اّ پزط? اٌه اس ظًزات ج?عاظی اس اطحاظای اطحفاظ ?ع ظّر اًِ ثٌ اطحاظای را وٌُا ه?ا رّ آ زًا جا عٌٍ کزظ عً.ک پزط? اٌه ض ظْ طاضح ظر ا یٌ پژ غُّ تزاطاص رجث ت عٌی ل کٍزت طزازی ?ع تزای تزرطی ا?حثار وُظا یً ظر یًّ آی پض اس اخزای آسها ?ٌی تزای زدن وً ای ه?اظل 30 فًز، اس آلفای کز ثًّاش اطحفاظ ?ع. ر اّتظ ا ظًا یً تا ج خْ ت ات?اظ ر اّتظ ا ظًا یً ه?حول تز 34 ط اْل تظح گش ای هی تا?ع ک ر اّ یٌ جفک کٍی ظرطحی پزط? اٌه هذک رْ ج طْظ آسه یْ ت اثثات رط عٍ اطث. ه?اظل 0 ت اثثات رط عٍ پژ غُّ ج طْظ تز اًه کاهپ جٍْزی / 0/10 هی تا?ع پزط? اٌه رضا ثٌ ?غلی ?اهل 11 ط اْل تا ا?حثار ه?اظل 36 spss ه رْظ جسل لٍ قزار گزفح اطث طپض ت طْ لٍ آسه یْ رگزط یٍْ آّسه یْ t خ ثِ ه? اٌظاری جاث زٍ هثثث اطحفاظ ?ع تا ضز هٌ اطو اٌٍی ت اثثات رط عٍ اطث. ظاظ اُ اس طز قٌ ر ?ّ اِی آهاری پ ?ٍزفح ه رْظ جدش جسل لٍ قزار گزفح ا عً حًا حٌ تعطث آهع زاک اس ا یٌ ه تا?ع ک ت یٍ ر اّتظ ا ظًا هع زٌای رضا ثٌ ?غل کار? اٌطای راتط ه? اٌ ظاری خّ ظْ ظارظ. حًا حٌ ا یٌ پژ غُّ تززظه فزض اُی آی ?ًای ظاظ هع زٌا یً ک ر اّتظ ا ظًا یً را ر?ا ثٌ ک عٌ کار? اٌطای آ اًی ظارای ر زّ رضا ثٌ ?غلی هطل بْ ظُح عٌ . کن کاری جزک ضعهث غ ثٍث ظر آ اًی کن اطث ?لاق س اٌظی ت ه?ارکث وُّکاری تا گز را ظار عً ا گً شٍع ق یْ تزای کارکزظی را ظار عً وُچ یٌٍ هع زٌا یً ک ?طص ثٍ کار? اٌطای را ه رْظ ازحزام قزار هیظ عٌُ ظر آ اًِ ا دٌاظ ا گً شٍ کزظ ت آ اًی هسثث رّس عٌ ا?حواظ هی ک عٌ ت اًٍس اُی آ اًی ج خْ ظار عً. کار? اٌطای تا رضا ثٌ ?غلی هطل بْ ، ا دٌاظ فضای ظ طّحا ک تا?ث ه ? ظْ ک کار? اٌطای صاظقا ا عُاف طاسهای را پ غٍ تثز عً. ه وِحز یٌ ?اهل ک ه خْه ر زّ ا گً شٍ ه ?ً ظْ هشارکت دادی کارش اٌسای در تصوین گیری است ک باعث رضایت شغلی آ اًی هی ش دْ .

هدف از این پژوهش، بررسی نحوه گذران اوقات فراغت معلمان دوره ابتدایی آموزش و پرورش عشایری استان لرستان در سال تحصیلی 90-89 از دیدگاه آنان بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 311 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان 175 نفر به عنوان نمونه بصورت تصادفی ساده از بین آنان انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش، پرسشنامه ای شامل سه بخش مجزای: 1) اطلاعات فردی 2) اطلاعات مربوط به اوقات فراغت 3) اطلاعات مربوط به نحوه گذران اوقات فراغت و تکنولوژی های مورد استفاده می باشد. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظرات استاد راهنما و مشاور و سایر کارشناسان و برای بررسی اعتبار و پایایی از آلفای کرانباخ استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از آمار توصیفی در قالب جدول و نمودار و جهت آمار استنباطی (آزمون خی دو و آزمون فریدمن) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان اوقات فراغت و متغیرهایی مانند سن، سابقه کاری، و سطح تحصیلات رابطه معناداری وجود ندارد. و معلمان دوره ابتدایی آموزش و پرورش عشایری استان لرستان اوقات فراغت خود را بیشتر با استفاده از امکانات و تسهیلاتی از قبیل تلویزیون، کامپیوتر، مطالعه، رادیو و ضبط صوت می گذرانند.

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل بازدارنده و پیش برنده آموزش و مشارکت مردمی در فعالیت های شهرداری تهران انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان (مشغول به کار) شهرداری شهر تهران به تعداد (n=5024) نفر بوده است که حجم نمونه مطابق با جدول «مورگان» (n=357) نفر برآورد گردید که این تعداد به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده از بین جامعه آماری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 40 گویه در مقیاس 5 درجه ای لیکرت بوده است که روایی آن از نظر صوری، محتوایی و سازه بررسی شده است و پایایی آن با اجرای آزمایشی بر روی نمونه ای 30 نفره و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (82/0) بدست آمده است. داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون کومو، تحلیل عاملی، تی برای دو گروه مستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی از طریق نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که به ترتیب هفت عامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تکنولوژیکی، انگیزشی، مدیریتی و آموزشی از جمله عوامل بازدارنده و پیش برنده آموزش و مشارکت مردمی در فعالیت های شهرداری تهران هستند. نتایج دیگر پژوهش نیز نشان داده است که بین نظرات آزمودنی ها پیرامون عوامل بازدارنده و پیش برنده آموزش و مشارکت مردمی در فعالیت های شهرداری تهران از نظر جنسیت و سابقه شغلی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما از نظر منطقه تفاوت معناداری بین گروه ها وجود دارد. کلید واژه: مشارکت، شهروندان، آموزش، عوامل بازدارنده، عوامل پیش برنده.

موضوع این پژوهش بررسی تأثیررابطه خود واقعی وخود پنداری بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهرستان قدس در سال تحصیلی 91- 90 است . مطالعه تأثیررابطه خود پنداری دانش آموزان بر خود واقعی وانگیزه تحصیلی آنها از اهداف این تحقیق است . به همین دلیل فرضیه های زیر در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته اند . 1)خود واقعی بر انگیزه تحصیلی تأثیر دارد . 2)خود پنداری بر انگیزه تحصیلی تأثیر دارد . 3)خود واقعی وخود پنداری بر انگیزه تحصیلی تأثیر دارد . روش تحقیق از نوع توصیفی واستنباطی است . جامعه آماری در این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهرستان قدس در سال تحصیلی 91- 90 می باشد که تعداد آنها 1264 نفر است وتعداد مدارس 9 دبیرستان بوده است وبا استفاده از جدول مورگان 200 نفر ( از هر مدرسه 50 نفر ) دانش آموز از 4 دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند . ابزار تحقیق شامل 3 پرسشنامه خود واقعی ، خود پنداری ، انگیزه تحصیلی است که هر کدام شامل 15 سوال 5 گزینه ای است که استفاده گردید که نمره نهایی فرد در هر آزمون مورد بررسی قرار گرفت . هر سوال دارای 5 سطح از 5 امتیاز ، 4 امتیاز ، 3 امتیاز ، 2 امتیاز و1 امتیاز نمره گذاری می شود . برای سنجیدن اعتبار تست ها علاوءبر اینکه اعتبار آنها قبلا توسط محققین سنجیده شده بود با اجرای آزمون بر روی 30 نفر دانش آموز و از طریق فرمول آلفای کرونباخ اعتبار تست بالای 70 درصد بدست آمده است . روایی تست ها نیز توسط محققین دیگر واستفاده از نظرات استادان راهنما ومشاور سنجیده شد. در فصل 4 به کمک نرم افزار اس پی اس اس وبرای بدست آوردن ارتباط بین متغیرها ی پژوهش از روش ضریب همبستگی پیرسون و برای پاسخگویی به اهداف پژوهش از آزمون کای اسکوإر استفاده گردید . بعد از تجزیه وتحلیل داده ها نتایج حاصل از آزمون فرضیه های این پژوهش به شرح زیر است : 1- بین خود واقعی دانش آموزان با انگیزه تحصیلی رابطه وجود دارد . 2- بین خود پنداری دانش آموزان با انگیزه تحصیلی رابطه وجود دارد . 3- بین خود واقعی وخود پنداری وانگیزه تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد . بنابر این در بررسی رابطه خود واقعی وخود پنداری بر انگیزه تحصیلی رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد .

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر خودپنداره و خودکارآمدی ریاضی بر پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی و دروس ریاضی محور دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان چهاردانگه صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بوده و مدل پژوهش از نوع پس آزمون تک گروهی می باشد.جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول متوسطه(دختر و پسر) چهاردانگه که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بوده اند که شامل 814 نفر می باشد که 403 نفر از آنها دختر و 411 نفر پسر می باشند.نمونه آماری با توجه به جدول مورگان 300 نفر برآورد شد.ابزار گردآوری پژوهش شامل دو پرسشنامه است . پرسشنامه12 ماده ای خودپنداره ریاضی و پرسشنامه 30 ماده ای تدوین شده توسط میدلتون و میگلی که در قالب 4 ماده سوال خودکارآمدی ریاضی را اندازه گیری می کند،می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات ، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد و نتایج زیر به دست آمد: نتایج به دست آمده از آزمون کای دو و همبستگی کرامرو آزمون پیرسون ،به طور کلی تایید کننده این مطلب است که خودپنداره و خودکارآمدی ریاضی بر پیشرفت و نمره درس ریاضی وهمچنین پیشرفت ونمره دروس ریاضی محور چون شیمی و فیزیک تاثیر گذار است و خودپنداره ریاضی در مقایسه با خودکارآمدی ریاضی پیش بینی کننده قوی تری از پیشرفت ریاضی ،شیمی و فیزیک است و همچنین خودپنداره و خودکارآمدی ریاضی بر پیشرفت تحصیلی و نمره درس ریاضی تاثیر بیشتری نسبت به پیشرفت تحصیلی و نمره دروس شیمی و فیزیک دارد.نتایج تحلیل واریانس دو طرفه نیز نشان می دهدکه در مورد تاثیر خودپنداره و خودکارآمدی ریاضی در افزایش میانگین نمرات درس ریاضی، فیزیک و شیمی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده نمی شود. اما بین سطوح(ضعیف، متوسط و قوی ) خودپنداره دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد و به نفع دختران است.

چکیده: هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای سبک های عقلانی دانش آموزان رشته ریاضی و تجربی و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی بود . جهت انجام پژوهش از 4 پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ – واگنر (1992) ، سیاهه سبک یادگیری کلب (1985) ، آزمون گروهی اشکال نهفته وینکینز (1971) و آزمون همتایابی اشکال آشنای کاگان (1964) استفاده شد.و بر روی 370 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آمارهای توصیفی نظیر فراوانی ، درصد ، میانگین ، میانه ، کمینه و بیشینه ، انحراف معیار و آزمون کولموگراف و در بخش استنباطی با استفاده از آزمونهای فرید من ، خی دو ، تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که : - سبک عقلانی غالب در دانش آموزان ریاضی و تجربی از نوع اول است. - سبک های عقلانی دانش آموزان رشته ریاضی و تجربی بر پیشرفت تحصیلی تاثیر معنی داری ندارد. - رشته تحصیلی دانش آموزان بدون توجه به سبک های یادگیری ، مفهومی ، ادراکی و سبک های تفکر از لحاظ عملکرد و شکل بر پیشرفت تحصیلی آنان تاثیر دارد. - رشته تحصیلی دانش آموزان بدون توجه به سبک های تفکر از لحاظ سطح ، حیطه و تمایل بر پیشرفت تحصیلی آنان تاثیر ندارد. - سبک های یادگیری ، ادراکی و سبک تفکر از لحاظ عملکرد بدون توجه به رشته تحصیلی دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی آنان اثر دارد. - سبک های مفهومی و تفکر از لحاظ شکل ، سطح و تمایل بدون توجه به رشته تحصیلی دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی آنان اثر ندارد.

این تحقیق برای سنجش میزان تاثیر آموزش مهارتهای فراشناختی و عملکرد تحصیلی ریاضی دانش آموزان پایه پنجم مدارس دولتی درشهرستان انار به روش شبه آزمایشی انجام گرفت نمونه آماری مورد استفاده در این پژوهش عبارت است چهارکلاس 20نفره ازپایه پنجم دبستان که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدن سپس در ابتدا آزمونهای محقق ساخته ریاضی و پرسشنامه فراشناخت که ازطریق محاسبه پایایی و روایی مورد قبول بوده اند به عنوان پیش آزمون از همه افراد گروههای نمونه گرفته شد .درگروه آزمایش به مدت سه ماه مهارتهای فراشناخت توسط معلمین آموزش دیده به دانش آموزان تدریس شد و درطی این زمان گروه گواه به حالت معمولی بدون تدریس مهارتهای فرا شناخت رها شدند سپس آزمون های ریاضی و مهارتهای فراشناختی به عنوان پیش آزمون مجدداً درچهارنمونه برگزار گردید .نتایج حاصل از اجرای نهایی پرسشنامه ها با استفاده از روش کمی و کیفی نظیر آمار توصیفی کواریانس و واریانس چند متغیره تحلیل شد نتایج حاکی است که آموزش مهارتهای فراشناخت عملکرد ریاضی را بهبود می بخشد .بین عملکرد گروه آزمایش و گواه در پس آزمون متغیرهای مهارتی آماده سازی ، ارزشیابی و نظم دهی تفاوت معنا داری وجود داشت در نتیجه آموزش مهارتهای فراشناخت برافزایش مهارتهای فراشناخت تاثیر داشته است وکلیه مهارتهای فوق الذکر نیز بربهبود عملکرد تحصیلی ریاضی تائیردارد .لذا پیشنهادهای کاربردی نظیر : برگزاری کلاسهای آموزش مهارت فراشناخت برای معلمان ، راه اندازی گروههای تحقیق با موضوع کار فراشناخت، اجرای تحقیق برای گروه های سنی داده شد.

پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان تطابق رشته های تحصیلی کاردانش با تمایلات شغلی دانش آموزان دختر منطقه شش شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی ?پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر منطقه شش شهر تهران به تعداد 99 n?? نفر بوده است، ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسشنامه 242 سوالی شغلی-شخصیتی جان هالند بوده است که شامل پنج گروه می باشد. روایی آن از نظر صوری، محتوایی مورد قبول بوده است و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به طور میانگین 77 درصد بوده است . داده های گردآوری شده به کمک?روش های آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار آماری ? spss???مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است،در آمار توصیفی نمودارها، میانگین، میانه، انحراف معیارو...ودر آمار استنباطی از آزمون خی دو استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که به ترتیب بین رشته های تصویرسازی کامپیوتر، چهره سازی، حسابداری، نقشه کشی ساختمان و عکاسی دیجیتال با علاقه مندی دانش آموزان به رشته و امکان اشتغال این رشته ها در آینده تفاوت معناداری وجود ندارد. بنابراین پیشنهادهایی به مسئولین و مدیران و کارکنان مدارس و همینطور به محققان بعدی ارائه شد.

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): بررسی تأثیر برنامه ریزی چند بعدی بر تحول هوشی و مهارتهای اجتماعی با توجه به گسترش روزافزون علم و سرعت تغییر برنامه ریزان و متولیان آموزشی در جهت آموختن مهارتهای اساسی تفکر به کودکان می باشند تا آنها بتوانند از مسائل آموخته در جهت حل مسائل جدید مدد جویند. اهداف تحقیق: میزان تأثیر برنامه ریزی چندبعدی در تحول هوشی میزان تأثیر برنامه ریزی چندبعدی در مهارتهای اجتماعی بررسی تفاوت بین تحول هوشی در دو گروه ( گروه آموزش دیده و آموزش ندیده، برنامه ریزی چندبعدی ) بررسی تفاوت بین مهارتهای اجتماعی دو گروه ( گروه آموزش دیده و آموزش ندیده، برنامه ریزی چندبعدی ) روش اجرا از طریق روش تحقیق شبه آزمایشی می باشد که دو گروه آزمایش و گواه در نظر گرفته شده اند. پیش آزمون استانفورد و تست های مهارتهای اجتماعی در مورد هر دو گروه اجرا می گردد سپس گروه آزمایش از برنامه ریزی چند بعدی ( پکیج زمین ها و آنچه در آن است) استفاده می کنند به مدت 4 ماه سپس مجدد از هر دو گروه آزمایش و گواه پس آزمون گرفته شد و از طریق تحلیل کواریانس و آزمون t مستقل تفاوت دو گروه آزمایش در هوش و مهارتهای اجتماعی معنی دار بود و نتیجه گرفته شد که برنامه ریزی چندبعدی در هوش و مهارتهای اجتماعی موثر می باشد.

هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر در انگیزش شغلی کارشناسان حوزه ستادی دانشگاه تهران از دیدگاه آنان در جامعه آماری و ارائه پیشنهادها و راهکارهایی جهت افزایش انگیزش شغلی کارکنان حوزه ستادی به مسئولان ذیربط بوده است. در این راستا ضمن شناسایی میزان انگیزش کارشناسان حوزه ستادی دانشگاه تهران به بررسی عوامل موثر بر انگیزش شغلی و رابطه هر یک از متغیرهای مورد اشاره در سئوالات تحقیق پرداخته شده است. جامعه تحقیق عبارت بود از: کلیه کارشناسان حوزه ستادی دانشگاه تهران ،که از این جامعه231 نفری ، نمونه ای با حجم 144 نفر با استفاده از جدول «مورگان» تعیین و به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای نسبتی انتخاب شد برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته که اعتبار آن با آلفای کرونباخ 93% برآورده شده، استفاده گردیده است. این تحقیق از نوع توصیفی بوده که از روش پیمایشی سود جسته است و کلیه عملیات آمار توصیفی و استنباطی پژوهشی از نرم افزار spss انجام گرفته و سطوح احتمال خطاپذیری x=%5منظور شده و با توجه به آزمون فرضیه ها نتایج زیر به دست آمد: 1ـ بین مشارکت و انگیزش در جامعه آماری رابطه معناداری وجود دارد. 2ـ بین تفویض اختیار متناسب با وظیفه کارشناسان و افزایش انگیزش شغلی در جامعه آماری رابطه معناداری وجود دارد. 3ـ بین نظارت بر انجام وظیفه کارشناسان و افزایش انگیزش شغلی در جامعه آماری رابطه معناداری وجود دارد. 4ـ بین ارزشیابی از عملکرد کارشناسان و بها دادن به نتایج آن و انگیزش شغلی در جامعه آماری رابطه معناداری وجود دارد. 5ـ بین امنیت شغلی و انگیزش در جامعه آماری رابطه معناداری وجود دارد. 6ـ بین درآمد و انگیزش در جامعه آماری رابطه معناداری وجود دارد. 7- سابقه خدمت کارشناسان در جامعه آماری تأثیری بر انگیزش آنان ندارد. 8ـ مدرک تحصیلی کارشناسان در جامعه آماری تأثیری بر انگیزش آنان ندارد. 9- نوع جنسیت کارشناسان تاثیری در جامعه آماری تاثیری بر انگیزش آنان ندارد.

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): مقدمه: در عصر پسا صنعتی با رویکرد مدیریت دانش که جزء جدید ترین روشهای مدیریتی میباشد و در آن پرسنل دانشگر (knowledge workers ) رکن اصلی سازمانها را تشکیل می دهند، ماندگاری و بهره وری این نیروها یکی از چالشهای مهم مدیریت منابع انسانی است . بیمارستانها سازمانهای دانشی وتخصصی هستند که تعداد زیادی از کارکنان آنها راپرستاران تشکیل میدهند که دانشگران این سازمانها محسوب شده و حفظ آنها در بیمارستان هااز اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. هدف: هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت موجود ومطلوب پرستاران دانشگرواولویت بندی عوامل موثر برماندگاری آنهاست. روش: پژوهش حاضر بصورت توصیفی پیمایشی وازنوع کاربردی می باشد که در سال 91-1390 انجام شده وجامعه آماری مورد مطالعه،کلیه پرستاران شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران که 388 نفر از این افراد بعنوان حجم نمونه با نمونه برداری تصادفی طبقه ای از هر بیمارستان انتخاب شدند پرسشنامه محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفته با ضریب متوسط پایایی 96% شامل 52 سوال برای بررسی وضعیت موجودومطلوب عوامل موثر (فردی ،سازمانی،شغلی) در ماندگاری پرستاران دانشگر که برای وضعیت موجود، ضریب پایایی 95%، وبرای وضعیت مطلوب، 97%بوده است. روایی محتوی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید ومتخصصین بدست آمد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، t وابسته وآزمون رتبه ای فریدمن استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند که عوامل موثر برماندگاری پرستاران دانشگر دروضعیت موجود ومطلوب به ترتیب اولویت عبارتند از: 1)عوامل سازمانی(مشارکت،انگیزش،ارتباطات سازمانی، آموزش ومدیریت عملکرد)، 2 )عوامل فردی (توان ومهارت، رضایت شغلی وشایستگی)و3)عوامل شغلی (کار بامعنی وچالش برانگیز، آزادی واستقلال عمل و وضوح نقش). نتیجه گیری: توصیه میشودبیمارستانها سازوکارهای لازم را برای افزایش انگیزش ومشارکت، بهبود ارتباطات سازمانی وآموزش پرستاران فراهم کنند. همچنین به پرستاران دانشگر توصیه میشود با افزایش توان ومهارت های فردی وگروهی، زمینه شایستگی ورضایت شغلی خود را فراهم کنند. کلمات کلیدی : پرستار بالینی، دانشگر، ماندگاری

هدف از اجرای این پژوهش، مطالعه و بررسی تاثیر به کارگیری برنامه درسی مبتنی بر رویکرد هوش های چندگانه به پیشرفت مفاهیم پایه ریاضی دانش آموزان پیش دبستانی می باشد. در این راستا جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پسر مقطع پیش دبستانی غیر دولتی مهر هشتم به عنوان گروه آزمایش انتخاب شد. و سپس در همان منطقه به همتازی پرداخته شد و مرکز پیش دبستانی سعادت آباد پسرانه به عنوان گروه گواه انتخاب گردیده است که تعداد آنها 56 نفر می باشد و در دو گروه آزمایش (28 نفر) و گواه (28 نفر) جای گرفتند. پژوهش به روش شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید و داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته مفاهیم پیش نیاز ریاضی (شامل 30 گویه) جمع آوری شد و ضریب اعتباری آن (آلفای کرانباخ) پس از محاسبه 97% به دست آمد. در ابتدا از آزمون های هر دو گروه ، پیش آزمون ها مفاهیم پیش نیاز ریاضی به عمل آمد پس روش هوش های چندگانه در گروه آزمایش و روش معمول در گروه گواه اعمال شد و در نهایت در پایان سال تحصیلی ، هر دو گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند و داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کالمرگروف- اسمیرنوف و u مان ویتنی) تحلیل گردید که نتایج به دست آمده از فرضیه ها به قرار زیر می باشد: - بکارگیری رویکرد هوش های چندگانه بر شکل گیری مفاهیم پیش از عدد تأثیر دارد. - بکارگیری رویکرد هوش های چندگانه بر شکل گیری مفهوم عدد تأثیر دارد. - بکارگیری رویکرد هوش های چندگانه بر شکل گیری مفهوم زمان تأثیر دارد. - بکارگیری رویکرد هوش های چندگانه بر شکل گیری حرارت (دما) تأثیر دارد. - بکارگیری رویکرد هوش های چندگانه بر شکل گیری فضا (مکان) تأثیر دارد. لذا با توجه به نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شدند از جمله: 1- به مربیان مراکز پیش دبستانی پیشنهاد می شود که هنگام به کار بردن این روش ، از وسایل عینی تر بیشتری استفاده کنند. 2- برگزاری بازی های نمایشی آزاد که در آنها کودکان موقعیت های واقعی زندگی را به نمایش می گذارند.

هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر روش تدریس ایفای نقش بر عملکرد تحصیلی درس اجتماعی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی است. اهداف جزئی: 1- روش تدریس ایفای نقش بر پرورش مسئولیت پذیری دانش آموزان تأثیر دارد. 2- روش تدریس ایفای نقش بر درک مفاهیم انضباط اجتماعی تأثیر دارد. 3- روش تدریس ایفای نقش بر پرورش مهارتهای اجتماعی تأثیر دارد. روش تحقیق: شبه آزمایشی با وجود دو گروه آزمایش و گواه با روش نمونه گیری تصادفی ساده. جامعه آماری: دانش آموزان پسر چهارم ابتدایی. حجم نمونه: دو کلاس 32 نفره. ابزار اندازه گیری: پرسشنامه محقق ساخته 24 سوال 4 گزینه ای با توجه به اهداف در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون. جهت تجزیه و تحلیل داده ها آزمون توصیفی توکی بین پس آزمون گروه آزمایش با پیش آزمون گروه آزمایش، پیش آزمون گروه گواه و پس آزمون گروه گواه کمتر از 05/0 است بین میانگین نمرات تفاوت معنی داری وجود دارد که با اعمال روش تدریس ایفای نقش در طی سال بر گروه آزمایش در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی دار مشهود است بنابراین استفاده از روش تدریس ایفای نقش با ضریب آلفای محاسبه شده از طریق نرم افزار spss بر عملکرد تحصیلی با 89/0 اطمینان تائید می گردد. نتایج حاکی از تائید فرضیه اصلی و فرضیه های فرعی می باشند و لذا پیشنهادهایی نظیر تشکیل دوره ها و کارگاههای آموزشی برای آشنایی کارشناسان، برنامه ریزی درسی و مولفان درسی با نظریه و اصول کاربرد روش ایفای نقش در آموزش ارائه شده است. کلید واژه ها: روش تدریس ایفای نقش، مطالعات اجتماعی، عملکرد تحصیلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، انضباط اجتماعی، مهارت های اجتماعی.

پژوهش حاضر به منظور بررسی سلسله مراتب ارزشهای نوجوانان پسر و ارتباط آن با مرجع کنترل انجام شده است . 387 نفر دانش آموز پسر مقطع تحصیلی متوسطه شهر تهران ( سنین 15 ، 16 و 17 سال ) از سه تراز اقتصادی – اجتماعی با استفاده از روش " نمونه گیری خوشه ایی چند مرحله ای " انتخاب و به پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه ارزش ها ، آلپورت ( a v l )و پرسشنامه مرجع کنترل راتر پاسخ داده اند.پس از جمع آوری پاسخها ، داده ها با استفاده از:آزمون کولموگرف اسمیرنف ، آزمون t مستقل ، آزمون فریدمن ، آزمون f لِوِن و آزمون تحلیل واریانس یک راهه anova مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتندوبه طورخلاصه نتایج زیربه دست آمده است: سلسله مراتب ارزشهای نوجوانان شهر تهران به ترتیب اولویت:ارزشهای نظری ، مذهبی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و هنری میباشد.سلسله مراتب ارزشهای نوجوانان شهرتهران با مرجع کنترل درونی به ترتیب اولویت: ارزشهای نظری،مذهبی ،سیاسی ،اقتصادی ، اجتماعی و هنری میباشد.سلسله مراتب ارزشهای نوجوانان شهرتهران با مرجع کنترل بیرونی به ترتیب اولویت :نظری ، اقتصادی ، سیاسی ، مذهبی ، اجتماعی و هنری میباشد. بین سلسله مراتب ارزشهای نوجوانان پسر با مرجع کنترل درونی و بیرونی تفاوت معنا داری وجود دارد. و با افزایش سن ، تفاوت ها بین سلسله مراتب ارزشهای نوجوانان معنا دار میگردند . بین سلسله مراتب ارزشهای نوجوانان در سه تراز اقتصادی – اجتماعی تفاوت معنا دار وجود دارد . کلید واژه ها : ارزش ها ، سلسله مراتب ارزش ها ، مرجع کنترل درونی- بیرونی و نوجوانان

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کیفیت زندگی کاری بر عملکرد کارکنان شاغل در رادیو البرز می باشد . جهت بررسی فرضیه های پژوهش از روش تحقیق توصیفی (پیمایشی) استفاده شده است. جامعه و نمونه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کارکنان شاغل در رادیو البرز (70 نفر) می باشد. بنابراین جامعه و نمونه با هم برابرند و روش نمونه گیری در این پژوهش استفاده از جامعه در دسترس می باشد. ابزار اندازه گیری شامل: 1- پرسشنامه 27 سوالی کیفیت زندگی کاری والتون 2- پرسشنامه 25 سوالی ارزیابی عملکرد می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی، نمودارها و ویژگی های جمعیت شناختی) و آمار استنباطی (آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر، تحلیل رگرسیون و تحلیل کواریانس) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که کلیه مولفه های هشت گانه کیفیت زندگی کاری بر عملکرد کارکنان تأثیر مستقیم و معنی دار دارد. و نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین مولفه های کیفیت زندگی کاری تنها چهار متغیر وابستگی اجتماعی زندگی کاری، انسجام اجتماعی زندگی کاری، قانون گرایی در سازمان و در نهایت نیز پرداخت منصفانه و کافی بر عملکرد کارکنان تأثیر دارند و به ترتیب دارای اولویت و اهمیت می باشند. واژه های کلیدی: کیفیت زندگی کاری، عملکرد کارکنان، رادیو البرز

هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر در گسترش آموزش مجازی در فرآیند یاددهی و یادگیری در بین دانش آموزان مقطع متوسطه آموزش و پرورش منطقه 8 شهر تهران و ارائه راهکارهای کاربردی می باشد . روش تحقیق حاضر توصیفی ـ پیمایشی است و از حیث هدف کاربردی است . جامعه مورد مطالعه شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه منطقه 8 تهران است که در سال 91-90 تدریس می کنند که تعداد آنها 757 نفر می باشد .روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده است و تعداد افراد نمونه 255 نفر می باشد.ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته می باشد در این تحقیق برای روایی سوالات پرسشنامه از روایی صوری استفاده شده است . از ضریب آلفای کرنباخ جهت تعیین ضریب اعتبار استفاده گردید و میزان ضریب اعتبار در همه مولفه ها بالاتر از70/0 محاسبه شد که نشان دهنده اعتبار بالای سوالات پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و در نهایت نتایج حاصل از آزمون سوالات نشان داد : میانگین تاثیر زیر ساخت فناوری، زیر ساخت نیروی انسانی ، محتوای آموزشی ، زیر ساخت فرهنگی و اجتماعی و زیر ساخت اقتصادی بر توسعه آموزش مجازی در فرایند یاددهی و یادگیری می باشد همانطور که مشاهده می شود بالاترین میانگین مربوط به زیر ساخت نیروی انسانی و سپس اقتصادی است و کمترین میانگین مربوط به زیر ساخت محتوای آموزشی با زیر ساخت آموزشی و فناوری است. کلید واژه ها : آموزش مجازی /فرآیند یاددهی و یادگیری/امکانات فناوری /ساخت اقتصادی /ساخت نیروی انسانی /محتوای آموزشی

هدف پژوهش حاضر ،بررسی رابطه مشارکت در تصمیم گیری امور مدرسه با انگیزش پیشرفت و خود نظم جویی دانش آموزان دختر دوره راهنمایی بوده. روش پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره راهنمایی می باشد ،نمونه آماری 400 نفر که با روش تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه بوده. یافته های پژوهش با استفاده از روش تحلیل رگرسیون نشان داد که بین مشارکت در تصمیم گیری امور مدرسه با انگیزش پیشرفت و خود نظم جویی رابطه معناداری وجود دارد. در تحلیل نهایی پژوهش با استفاده از آزمون فریدمن متغیر انگیزش پیشرفت و خود نظم جویی بالاترین رتبه و متغیر مشارکت در تصمیم گیری امور مدرسه پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده است .با اطمینان 0.95 می توان نتیجه گرفت بین انگیزش پیشرفت-خود نظم جویی ومشارکت درتصمیم گیری امور مدرسه رابطه ی معناداری مشاهده می شود . کلید واژه: مشارکت- تصمیم گیری امور مدرسه- انگیزش پیشرفت- خود نظم جویی

هدف اصلی انجام پژوهش بررسی تاثیر اضطراب معلم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اول ابتدایی منطقه 10 تهران است. نمونه مورد مطالعهابین جامعه معلمان 75 نفر و برای دانش آموزان 341 نفر است. که به شکل نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه اضطراب کتل می باشد. تجزیه تحلیل اطلاعات از طریق t مستقل صورت گرفته است. نتایج در فرضیه اصلی نشان داد که معلمان دارای اضطراب بالا دارای دانش آموزانی با سطح پیشرفت تحصیلی پایین و معلمان دارای سطح اضطراب کلی پایین دارای دانش آموزانی با میزان پیشرفت تحصیلی بالا هستند. در فرضیه اول نیز مشخص شد که معلمان با سطح اضطراب پنهان بالا دارای دانش اموزانی با سطح پیشرفت تحصیلی بالایی هستند و بلعکس معلمانی با سطح اضطراب پنهان پایین دارای دانش آموزانی با سطح پیشرفت تحصیلی پایینی هستند و در نهایت در فرضیه دوم مشخص شد که معلمانی که اضطراب آشکار بالایی را نشان دادند دارای دانش آموزانی با پیشرفت تحصیلی پایین و معلمانی که دارای اضطراب آشکار پایینی هستند دارای دانش آموزانی با پیشرفت تحصیلی بالا هستند. کلید واژه ها: اضطراب ، اضطراب آشکار ، اضطراب پنهان ، معلم ، دانش آموز اول ابتدایی.

هدف اصلی انجام پژوهش بررسی تاثیر بکار گیری نرم افزارهای آموزشی بر خلاقیت دانش آموزان ابتدایی منطقه 5 تهران است.نمونه مورد مطالعه 60 نفر از دانش آموزان ابتدایی منطقه 5 تهران در دو گروه 30 نفره دانش آموزان استفاده کننده از نرم افزار های آموزشی و بدون استفاده از نرم افزارهای آموزشی بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایی انتخاب شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه 60 سوالی خلاقیت تورنس است . نتایج حاصل از عملیات آماری نشان می دهد که به کارگیری نرم افزارهای آموزشی بر خلاقیت و خرده مقیاسهای آن (بسط و گسترش ، سیالی ، ابتکار و انعطاف پذیری ) در دانش آموزان تاثیر دارد باعث بهبود خلاقیت و این خرده مقیاسها می شود. کلید واژه ها: خلاقیت ، بسط و گسترش ، سیالی ، ابتکار ، انعطاف پذیری

هدف پژوهش حاضرتحلیل محتوای کتاب«تفکّروپژوهش»پایه ششم ابتدایی،براساس سند تحوّل بنیادین ونظریّات دانشمندانی ازجمله«ماتیولیپمن»میباشد. براساس هدف مذکور4 فرضیه وسوال تدوین گردیده است: 1-تا چه میزان محتوای کتاب «تفکّروپژوهش» منجربه کسب منش تفکّردردانش آموزان شده است ؟2-آیا منجربه کسب مهارت حل مسأله شده است؟ 3- محتوای کتاب درپرورش استدلال ونتیجه گیری باهدفهای تعیین شده درسندتحوّل بنیادین مطابقت دارد؟ 4-آیادرمحتوای کتاب روشهای مناسبی برای پاسخگویی به کنجکاوی دانش آموزان در4 عرصه «ارتباط باخود، خدا، خلق و خلقت»ارائه شده است؟پژوهش ازلحاظ هدف،درزمره «تحقیقات کاربردی» ازنوع «پس رویدادی» میباشد. جامعه این پژوهش،کلیّه معلّمان ششم ابتدایی ناحیه2شهرستان ری،استان تهران درسالتحصیلی92-91 میباشدکه بعنوان نمونه بررسی گردیده اند.برای جمعآوری اطّلاعات علاوه برشیوه اسنادی ومطالعاتی، ازپرسشنامه محقّق ساخته ،که سوالات آن براساس طیف نگرش سنج 7 تایی لیکرت ارزیابی گردیده، استفاده شده است،که روایی آن باآزمون آلفای کرونباخ (978%) اعتبار سنجی وبه تأییداساتیدنیزرسیده است. نتایج حاصل،دردو بخش توصیفی واستنباطی بااستفاده از آزمون «کولموگروف»،«اسمیرونف» ،tو آزمون«فریدمن»موردتجزیه وتحلیل قرارگرفت ونتایج بیانگراین استکه:محتوای کتاب در«ایجادپرورش استدلال،منش تفکّر،روشهای مناسب برای پاسخگویی وطرح پرسش مناسب،» «موفّق» ولیکن در ایجاد «کسب مهارت حل مسأله ومهارت نتیجه گیری» دردانش آموزان ششم ابتدایی «ناموفّق» بوده است.

در این پژوهش هدف اصلی تحقیق بررسی میزان توجه به مفهوم خلاقیت در کتب علوم تجربی دوره راهنمایی تحصیلی در سه پایه اول، دوم و سوم راهنمایی می باشد. از آنجاییکه خلاقیت از دیدگاه صاحب نظران دارای تعاریف مختلفی می باشد. در این پژوهش کتب علوم تجربی از دیدگاه گیلفورد که جامع ترین تعریف از خلاقیت را بیان کرده مورد بررسی قرار گرفته اند. مهم ترین مولفه ها و عناصر خلاقیت از دیدگاه گیلفورد عبارت است از: حساسیت به مسایل، سیالی، ایده های نوین، تحلیل گری پیچیدگی و ارزشیابی و در این پژوهش سعی شده است با توجه به این مولفه ها به این سوالات پاسخ داده شود: 1- آیا محتوای کتاب علوم تجربی دوره راهنمایی به حساسیت به مسایل توجه نموده است؟ 2- آیا محتوای کتاب علوم تجربی دوره راهنمایی به سیالی توجه نموده است؟ 3- آیا محتوای کتاب علوم تجربی دوره راهنمایی به ایده های نوین توجه نموده است؟ 4- آیا محتوای کتاب علوم تجربی دوره راهنمایی به تحلیل گری توجه نموده است؟ 5- آیا محتوای کتاب علوم تجربی دوره راهنمایی به پیچیدگی توجه نموده است؟ 6- آیا محتوای کتاب علوم تجربی دوره راهنمایی به ارزشیابی توجه نموده است؟ در پژوهش حاضر از روش توصیفی از نوع تحلیل محتوای کمّی استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در هر سه پایه دوره راهنمایی به عناصری چون حساسیت به مسایل، سیالی، تحلیل گری و ارزشیابی توجه لازم مبذول گشته ولی در مقابل ایده های نوین و پیچیدگی مورد بی مهری قرار گرفته اند. با توجه به پژوهش حاضر پیشنهاد می شود: کارشناسان و برنامه ریزان ترتیبی اتخاذ نمایند تا متون به ترتیبی تنظیم شوند که موارد مهم تر عناصر خلاقیت اولویت داشته باشند.

پژوهش حاضر به منظور به منظور بررسی نگرش زیست محیطی دانش آموزان دوره متوسطه در شهر اسلامشهر در سال تحصیلی 92-91می باشد و فرض اصلی این پژوهش این است که بین داشتن سواد زیست محیطی دانش آموزان وایجاد نگرش زیست محیطی رابطه معنی داری وجود دارد. روش تحقیق توصیفی زمینه یابی از نوع پس رویدادی می باشد .جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان مدارس اسلامشهر است .نمونه مورد پژوهش دانش آموزان به تعداد 300 نفر می باشند . برای نمونه گیری از روش تصادفی طبقه ای استفاده شده است و برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته که توسط دانش آموزان پاسخ داده شد استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها ابتدا از آمار توصیفی برای توصیف یافته ها استفاده گردید ودر سطح استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنف جهت بررسی نرمال بودن توزیع متغیرهای تحقیق ازمون همبستگی اسپیرمن برای بررسی رابطه بین آموزش صحیح دانش آموزان وایجاد نگرش در آنها از تحلیل رگرسیونی جهت بررسی تاثیر آموزش دانش آموزان وابعاد نگرش در آنها استفاده شده است. نتایج زیر در سطح حداقل 95% اطمینان بدست آمد . بین نگرش رفتار زیست محیطی دانش آموزان با سواد زیست شناختی رابطه معنی دار مثبتی وجود دارد.همچنین بین نگرش زیست محیطی دانش آموزان دوره متوسطه با رعایت بهداشت فردی رابطه معنی دار مثبتی وجود داردودر نهایت بین نگرش زیست محیطی دانش آموزان دوره متوسطه با رعایت بهداشت عمومی اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد.

هدف پژوهش حاضر بررسی زنگ تفریح دانش آموزان در مدارس کم توان هوشی و ارائه ی الگوی مناسب می باشد. جهت بررسی فرضیه های پژوهش از روش تحقیق توصیفی(پیمایشی) استفاده شده است. جامعه و نمونه آماری مورد مطالعه شامل کارکنان شاغل در مدرسه راهنمایی دخترانه کم توان هوشی استان قم(24نفر) می باشد. بنابراین جامعه و نمونه با هم برابرند و روش نمونه گیری در این پژوهش استفاده از جامعه در دسترس می باشد. ابزار اندازه گیری شامل: پرسشنامه 20 سوالی مولفه های زنگ تفریح می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(جداول توزیع فراوانی، نمودارها و ویژگی های جمعیت شناختی) و آمار استنباطی (آزمون های کولموگروف- اسمیرنف و آزمون تی تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کلیه مولفه های 4 گانه زنگ تفریح بر وضعیت دانش آموزان کم توان هوشی تأثیر مستقیم و معنی دار دارد. به طور خلاصه نتایج میانگین مولفه های گذراندن اوقات فراغت در زنگ تفریح به تفکیک وضعیت موجود و مطلوب، بیانگر آن است که میانگین محیط و شرایط موجود در زنگ تفریح و نقش کارکنان در برنامه ریزی هدفمند نسبت به سایر مولفه ها بیشتر است. کمترین مقدار در وضعیت موجود؛ مربوط به اهمیت دادن به انواع فعالیت ها و بها دادن به وضعیت آموزشی در زنگ تفریح دانش آموزان مورد مطالعه این تحقیق است. فاصله میان وضع موجود و وضع مطلوب از طریق تدوین برنامه و الگوی پیشنهادی از میان خواهد رفت که اولویت ها در این برنامه بدین قرار است: 1- توجه به مولفه «انواع فعالیت ها» 2- ارتقاء «وضعیت آموزشی» 3- بهبود مولفه «ماهیت تفریح» 4- توجه به «نقش کارکنان» 5- توجه به «محیط و شرایط»

پژوهش حاضر به منظور نیازسنجی آموزشی کارکنان ستادی وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی به منظور ارائه ی الگوی آموزشی مطابق با نیازها انجام گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش ستاد وزارتخانه مزبور در نظر گرفته شده که با روش نمونه گیری طبقه ای ، جامعه نمونه به تعداد 201 نفر انتخاب گردیده است. سوالات پژوهش حاضر در راستای پاسخ به اینکه نیازهای آموزشی واقعی کارکنان شاغل در ستاد وزارت رفاه و تأمین اجتماعی چیست؟ الگوی مفهومی مناسب برای آموزش کارکنان شاغل در ستاد وزارت رفا ه و تأمین اجتماعی کدام است و آیا می توان الگوی عملیاتی مناسب با نیازهای آموزشی کارکنان ستاد وزارت رفاه و تأمین اجتماعی طراحی نموده مطرح گردیده و با متدلوژی تحقیق پیمایشی ابتدا نیازهای آموزشی با استفاده از تجربیات قبلی و مشورت با کارشناسان و مدیران شناسایی و سپس وضعیت موجود برآورد گردیده و پس از آن وضعیت مطلوب از نگاه جامعه ، مورد مطالعه قرار گرفت و با استفاده از آزمون phi میزان ارتباط وضعیت موجود با وضعیت مطلوب بین دوره های متناظر سنجیده شد و با استفاده از ضریب phi مشخص گردید که چه دور ه هایی به همان صورت موجود قابل قبول بوده و در برگزاری کدام دور ه ها باید تغییراتی بعمل آید . پس از آن با استفاده از آزمون فریدمن به رتبه بندی وضعیت مطلوب پرداخته و رتبه بندی دوره ها و تغییرات لازم جهت اجرا مشخص گردید .

پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل تأثیر گذار بر رشد و پرورش نوآموزان پیش دبستانی انجام گرفته است. جامعه ی آماری در این پژوهش کلیه ی مربیان پیش دبستانی شهرستان ملارد می باشد که حجم نمونه با جامعه ی آماری برابر است و تعداد آن 90 نفر می باشد و به همین تعداد پرسشنامه ها توزیع و جمع آوری گردیده است. در پژوهش حاضر ابتدا مبانی نظری جهت شناسایی شیوه های پرورش خلاقیت در نوآموزان جمع آوری گردید سپس به بررسی اهداف و فرضیه های تحقیق پرداخته شده است. در داده پردازی از مباحث توصیفی و استنباط آماری استفاده شده است. آمارهای توصیفی شامل جداول فراوانی و درصد در خصوص متغیرهایی از قبیل سن میزان تحصیلات و سابقه خدمت و در ادامه نیز به بررسی توزیع فراوانی شاخصهای مربوط به تأثیر عوامل مختلف بر رشد و پرورش خلاقیت در نوآموزان پیش دبستانی پرداخته شده است. در سطح استنباطی نیز آزمون کولموگروف- اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرهای تحقیق، آزمون تی تک نمونه ای جهت آزمون فرضیه های تحقیق و در نهایت نیز از آزمون فرید من جهت رتبه بندی عوامل مختلف بر رشد و پرورش خلاقیت در نوآموزان پیش دبستانی استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که : براساس سطح معنی داری آزمون تی تک نمونه ای مربوط به عوامل تأثیر گذار بر رشد و پرورش خلاقیت نوآموزان، این آزمون برای همه ی عوامل معنی دار بوده و تمام فرضیه ها تأیید می شوند و رتبه بندی عوامل مختلف از طریق آزون فرید من به ترتیب زیر است: 1-بارش فکری 2- شیوه های تدریس معلم 3- نقش خانواده 4- دامن زدن به تخیلات 5- بازی

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نیازهای اعضای هیات علمی برسطح رضایت شغلی آنان (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب) است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ افق زمانی، مقطعی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع علی پس از وقوع بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیات علمی شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی- واحد تهران جنوب در سال 93-92میباشد. با مراجعه به فرمول کوکران تعداد 218نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از جامعه آماری انتخاب شده است پس از حذف پرسشنامه های ناقص تعداد 171 پرسشنامه جهت تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها مربوط به نیازهای اعضای هیات علمی بر رضایت شغلی از پرسشنامه محقق ساخته 32 گویه های استفاده شده است. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ عدد0.928 برای پرسشنامه پاسخگویی به نیازها و عدد 0.902 برای پرسشنامه رضایت شغلی برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون های آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، نمودار خطی میانگین ها، شاخص¬های مرکزی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و چولگی و کشیدگی و برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش در آمار استنباطی از آزمونهای مناسب آمار استنباطی ازجمله ضریب همبستگیی و مان ویتنی، کروسکال والیس و رگرسیون استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که پاسخگویی به نیازهای اعضای هیات علمی بر افزایش رضایتمندی آنها تاثیر معناداری دارد. کلمات کلیدی:نیازهای آموزشی، نیازهای پژوهشی، نیازهای روانی-اجتماعی، نیازهای معیشتی- رفاهی، رضایت شغلی، اعضای هیات علمی

چابکی به عنوان توانایی یک سازمان برای رشد و شکوفا شدن در یک محیط رقابتی با تغییرات مداوم و غیر قابل پیش بینی بوسیله تولید خدمات و محصولات مورد نظر مشتری می باشد.هدف پژوهش حاضر در مورد شناسایی و بررسی عوامل موثر بر چابکسازی سازمان آموزش و پرورش از دیدگاه مدیران ستادی شهر تهران می باشد؛ در این راستا مولفه های چابکسازی که شامل هفت مولفه انعطاف پذیری، پاسخ گویی، فرهنگ تغییر، سرعت، یک پارچگی و پیچیدگی اندک، همکاری متقابل، کارکرد های مدیریتی می باشد، را با استفاده از پرسشنامه 32 سوالی محقق ساخته بر اساس نظرات ریموند کیوی و لوک وان کامپنهود مورد سنجش قرار می دهد . روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از مدیران ستادی شهر تهران در کلیه معاونت ها به تعداد 600 می باشد که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان شامل 234 نفر می باشد. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. آمار استنباطی این تحقیق شامل آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن و تحلیل عاملی می باشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، کلیه مولفه ها در چابک سازی سازمان آموزش و پرورش تاثیر گذار بوده و بیشترین تاثیر را مولفه کارکردهای مدیریتی دارا می باشد. بر این اساس سازمان آموزش و پرورش شهر تهران می تواند با تغییر ساختار خود، زمینه انعطاف پذیری مدیران را فراهم نماید. زیرا انعطاف پذیری کمترین بعد را در میان ابعاد دارا می باشد. دادن اختیار به مدیران و شریک نمودن آنان در تصمیم گیری ها می تواند هم کارکردهای مدیریتی را افزایش دهد و هم باعث انعطاف پذیری مدیران گردد. کلید واژه : چابک سازی سازمان ، مدیران ستادی ،سازمان آموزش و پرورش

هدف اصلی انجام پژوهش بررسی رابطه رضایت از آموزش ضمن خدمت به شیوه مجازی بر بهره وری سازمان صدا و سیما است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری صدا و سیمای شهر تهران تشکیل داده است ، که در مجموع 9000 نفر هستند و نمونه مورد مطالعه 368 نفر می باشد ، که با استفاده از فرمول کوکران مشخص شده است و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش دو پرسشنامه بهره وری نیروی انسانی هرسی، ب?نچارد و گلداسمیت و پرسشنامه رضایت کارکنان از برگزاری دوره های مجازی است. تحلیل داده ها در این پژوهش در بخش توصیفی بوسیله فراوانی ، درصد ، میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از طریق همبستگی پیرسون صورت پذیرفت. نتایج حاصل از عملیات آماری نشان داد که با افزایش رضایت کارکنان از آموزش ضمن خدمت به شیوه مجازی میزان توانایی ، درک و شناخت شغل ، حمایت سازمانی ، انگیزش ، بازخورد ، اعتبار ، سازگاری و بهره وری کارکنان بالاتر می رود.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش و سلامت سازمانی از دیدگاه مدیران واحدهای منطقه هشت دانشگاه آزاد اسلامی است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ افق زمانی، مقطعی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی-زمینه یابی پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران شاغل در منطقه هشت دانشگاه آزاد اسلامی در تحصیلی سال 92-91 بود که بر طبق آمار تعداد آنان در حدود 380 نفر گزارش شد. با مراجعه به جدول مورگان تعداد 181 نمونه برای جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه آماری انتخاب گردید. برای سنجش رابطه مدیریت دانش و سلامت سازمانی از پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش بر اساس مدل عمومی نیومن و پرسشنامه سلامت سازمانی محقق ساخته (شامل مولفه های تمرکز بر هدف، کفایت ارتباطات، توزیع بهین? قدرت، کاربرد منابع، اتحاد و همبستگی، روحیه، نوآوری، خودمختاری، سازگاری با محیط و کفایت حل مشکلات) که بر اساس مقیاس سلامت سازمانی مایلز (1969) و مقیاس سلامت سازمانی هوی، تارتر و کتکمپ (1991) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ 980 برای پرسشنامه مدیریت دانش و 0.932 برای پرسشنامه سلامت سازمانی برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون های آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، نمودار خطی میانگین¬ها، شاخص¬های مرکزی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و چولگی و کشیدگی و برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش در آمار استنباطی از جمله ازمون ضریب من ویتنی، کروسکال والیس و رگرسیون استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که بر اساس دیدگاه مدیران منطقه هشت دانشگاه آزاد اسلامی رابطه معناداری بین مدیریت دانش و سلامت سازمانی وجود دارد.

هدف پژوهش حاضر مطالعه بررسی تاثیر اخلاق حرفه ای مدیران بر اثر بخشی مدارس متوسطه شهر زنجان است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان مقطع متوسطه (دبیرستانهای نظری) ناحیه یک آموزش و پرورش شهر زنجان به تعداد 1240 (40 مدیر و 1200 معلم) بوده که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه و از طریق فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 294 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه اخلاق حرفه ای بهاگیر (1389)، پرسش نامه اثربخشی سازمانی پارسونز بوده است. روایی هر دو پرسش نامه توسط صاحبنظران تایید شد و پایایی پرسشنامه با توجه محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه اخلاق حرفه ای 85/0، و برای اثربخشی سازمانی 91/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (رگرسیون تک متغیره و تی مستقل) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اخلاق حرفه ای و تمامی مولفه های آن بر اثربخشی سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج همچنین نشان داد که بین اخلاق حرفه ای و همچنین اثربخشی سازمانی با جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد. کلید واژه ها: اخلاق، اخلاق حرفه ای، اثربخشی سازمانی.

هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه بین یادگیری خود تنظیم و خلاقیت با فرایند حل مساله دربین دانش آموزان دختر بود.جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر در دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 93-92 بود که طبق فرمول نمونه گیری کوکران و با بهره گیری از روش نمونه گیری چند مرحله ای ، تعداد 300 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند. پژوهش حاضراز نوع همبستگی است. در این پژوهش از سه ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه استاندارد و هنجاریابی شده خودتنظیم کانل وریان ((1987-1985)با متوسط ضریب پایایی 92%وپرسشنامه استاندارد خلاقیت عابدی و اونیل (1996)بامتوسط ضریب پایایی 89% و همچنین پرسشنامه استاندارد حل مساله هپنر و پترسن (1992) با متوسط ضریب پایایی (91%) استفاده شده است.اطلاعات ونتایج به دست آمده بااستفاده از آمارتوصیفی(میانگین و انحراف معیار)وآماراستنباطی(آزمون تحلیل رگرسیون جند متغیره)موردتجزیه وتحلیل قرار گرفتند. ضمن تایید فرضیه های تحقیق،نتایج نشان داد :یادگیری خود تنظیم بر فرایند حل مساله دانش آموزان تاثیر مثبتی دارد.خلاقیت برفرایند حل مساله دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد.خرده مقیاسهای یادگیری خود تنظیم شامل خود نظم دهی بیرونی،خودنظم دهی درونی، خودنظم دهی شناختی و انگیزش درونی بر فرایند حل مساله دانش آموزان و خرده مقیاسهای خلاقیت شامل سیالی- بسط- ابتکار – انعطاف پذیری بر فرایند حل مساله دانش آموزان تاثیر مثبتی دارند.پیشنهادات این پژوهش شامل :حمایت از نوجوانانی که از سطح خود نظم دهی بالایی برخوردارندو از توانایی بالایی نیزدر مواجه با مسائل و مشکلات خود برخورداربوده و.استفاده از مشاوران فعال در مدارس و ایجاد فضاهای آموزشی مناسب جهت پیشبرد سطح خلاقیت و کاربست عملی روشهای حل مساله, سه مهارت زیربنایی خلاقیت یعنی مهارت روانی، انعطاف پذیری و ابتکار را نسبت به سایر مهارتها تقویت کنیم .

هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه بین رابطه سبکهای دلبستگی و هوش معنوی با توانایی حل مساله دربین دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه می باشد.جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 93-1392 است که طبق فرمول نمونه گیری کوکران و با بهره گیری از روش خوشه ای ، تعداد 300 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند. پژوهش حاضراز نوع همبستگی است. در این پژوهش از سه ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های استاندارد و هنجاریابی شده سبکهای دلبستگی گرینبرگ (2009)وپرسشنامه هوش معنوی دینر(2007) و همچنین پرسشنامه حل مساله هپنر و پترسن (1992) استفاده شده است.اطلاعات ونتایج به دست آمده بااستفاده از آمارتوصیفی(میانگین و انحراف معیار)وآماراستنباطی(آزمون تحلیل رگرسیون)موردتجزیه وتحلیل قرار گرفتند. ضمن تایید فرضیه های تحقیق،نتایج نشان دادکه 1- سبکهای دلبستگی بر توانایی حل مساله دانش آموزان تاثیر مثبتی دارند. 2- با افزایش سطح هوش معنوی در بین دانش آموزان،توانایی حل مساله آنها نیز افزایش می یابد. 3- با افزایش سطح اعتماد به والدین در بین دانش آموزان،توانایی حل مساله آنها هم افزایش می یابد. 4- ارتباط با والدین برتوانایی حل مساله دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد. 5- چنانچه سطح احساس بیگانگی با والدین در بین دانش آموزان افزایش یابد،توانایی حل مساله آنها کاهش پیدا می کند. 6- اگر سطح اعتماد به همسالان در بین دانش آموزان افزایش یابد،توانایی حل مساله آنها هم افزایش پیدا می کند. 7- اگر ارتباط باهمسالان در بین دانش آموزان افزایش یابد،توانایی حل مساله آنها هم افزایش پیدا می کند. 8- اگر میزان احساس بیگانگی باهمسالان در بین دانش آموزان افزایش یابد،توانایی حل مساله آنها کاهش پیدا می کند. 9- درک و ارتباط با سرچشمه هستی بر توانایی حل مساله دانش آموزان تاثیر مثبت دارد. 10- اتکاء به هسته درونی بر توانایی حل مساله دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.

چکیده هدف از انجام این پژوهش« بررسی رابطه پیشرفت تحصیلی املا دانش آموزان پایه اول تا سوم ابتدایی دختر با نحوه ارزشیابی» بوده است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان پایه اول ، دوم و سوم دوره ابتدایی دخترانه منطقه 1 شهرتهران می باشد که بر اساس نمونه گیری کوکران تعداد 120 نفر(از هر پایه 40) نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند که با شیوه ی همتاکردن از لحاظ سطح آموزشی، جمعیت کلاس، مقطع تحصیلی، پایه تحصیلی، جنسیت(دختر) منطقه آموزش و پرورش، انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی پس رویدادی و از نوع مقایسه ای می باشد. در این راستا فرضیه های تحقیق مطرح گردید و نتایج چنین نشان دادند: با توجه به محاسبه ضرایب همبستگی و سطح معنی داری 05/0 بین میزان توانایی نوشتن نشانه های فارسی وشیوه ارزشیابی در سه پایه اول تا سوم رابطه معنادار بدست آمد، بین میزان توانایی رونویسی از جملات آشنا و شیوه ارزشیابی در سه پایه اول تا سوم رابطه معنادار بدست آمد. بین میزان توانایی در جملات شنیده شده(املا) و شیوه ارزشیابی در سه پایه اول تا سوم رابطه معنادار بدست آمد. بین میزان توانایی داستان خوانده شده و شیوه ارزشیابی در سه پایه اول تا سوم رابطه معنادار بدست آمد. بین میزان توانایی پاسخگویی نوشتاری به سوالات و شیوه ارزشیابی در سه پایه اول تا سوم رابطه معنادار بدست آمد. در نتیجه مشخص گردید دانش آموزانی که به شیوه ارزشیابی توصیفی مورد آزمون واقع شدند عملکرد بهتری نسبت به دانش آموزانی که با شیوه ی نمره دهی آزمون شدند، داشتند.

هدف اصلی در این پژوهش بررسی نظر کارکنان بانک قوامین نسبت به میزان تاثیر دوره آموزش ضمن خدمت 50 ساعته icbaبر انجام وظایف آنان بوده است . این پژوهش از نوع توصیفی است و از روش زمینه یابی سود جسته است.جامعه مورد مطالعه کلیه کارکنان شرکت کننده در دوره آموزش ضمن خدمت 50 ساعته icba بانک قوامین در سال 89 می باشد که تعداد آنها 166نفر است از این تعداد102 نفر از طریق جدول استاندارد کرجسی و مورگان به عنوان نمونه تعیین شد واز روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه ها استفاده شده است.ابزار اندازه گیری ،پرسشنامه محقق ساخته شامل 29 سوال متناسب با مولفه ها و متغیر های اصلی پژوهش (بر اساس شرح وظایف کارکنان) تنظیم شده است.پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ و در محیط نرم افزاری spssبرابر با 97%به دست آمد.برای استنباط آماری داده ها،ازآمار استنباطی نظیر: آزمون آماری خی دو ،کولمو گروف اسمیرنف،fتحلیل واریانس یک طرفه ،کروسکال واریس و آزمون رتبه بندی فریدمن مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که: دوره آموزشی گذرانده شده برانجام وظایف مربوط به مشتریان، صندوق ، آماده سازی باجه تاثیر زیادی داشته است.اما بر وظایف مربوط به حواله جات، چک، ثبت و نگهداری اسنادو مدرک، ارتباط با واحدهای ذیربط تا حد متوسطی تاثیر داشته است. در مجموع یافته ها نشان داد که دوره آموزش ضمن خدمت icba بر انجام وظایف کارکنان تا حد متوسطی تاثیر داشته است .

به طور کلی هدف از این پژوهش بررسی تاثیر طرح پروژه علمی بر عملکرد دانش آموزان کلاس پنجم شهر تهران در مهارتهای فرایندی درس علوم می باشد.بدین منظور بر اساس چارچوبهای نظری ، مهارتهای فرایندی مطابق کتاب مبانی نظری و مهارتهای آموزش علوم احصاء و از میان آنها مهارتهایی که بدون نیاز به آزمون عملکردی و تنها با انجام یک آزمون مداد کاغذی قابل سنجش بودند و ضمنا در دوره ی ابتدایی بیشتر مورد نظر بودند فهرست شد :1- نتیجه گیری و تفسیر داده ها 2- پیش بینی 3- فرضیه سازی4- استنباط کردن 5- طراحی آزمایش 6- برقراری ارتباط و 7- تشخیص و کنترل متغیرها سپس در یک پژوهش شبه آزمایشی دو گروه از دانش آموزان کلاس پنجمی دو مدرسه ابتدایی دولتی پس از گمارش بر اساس نمره تست ریون در دو گروه شاهد و آزمایش طبقه بندی و در پیش آزمون شرکت داده شدند . سوالات این آزمون از آخرین سوالات قابل انتشار آزمون تیمز 2007 از درس علوم انتخاب شدند . پایایی آزمون نیز با استفاده از روش آلفای کرانباخ مورد ارزیابی قرار گرفت که نتیجه پایایی آن برای آزمون مذکور با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 78 صدم می باشد. سپس به مدت شش ماه گروه آزمایش در یک کاربست مربوط به انجام پروژه علمی شرکت داده شد و هر دانش آموز حداقل دو پروژه علمی از نوع آزمایش را در این مدت به انجام رساند . در پایان کاربست مجددا هر دو گروه در پس آزمونی که مشتمل بر همان سوالات پیش آزمون می شد شرکت نموده و پس از تصحیح هر دو آزمون جدول داده ها برای هریک از سوالات هجده گانه آزمون و برای تک تک دانش آموزان تهیه شد . سپس با یک تحلیل آماری روی داده های مذکور ، اثر معنی دار انجام پروژه علمی روی پیشرفت دانش آموزان در کسب مهارتهای فرایندی درس علوم مشخص شد . با استفاده از سوالات استاندارد آزمون تیمز، فهرست مهارتهای فرایندی درس علوم و با نمونه گیری به صورت در دسترس از طریق معرفی دو مدرسه دولتی عادی توسط اداره آموزش و پرورش منطقه 7 تهران و انجام یک کاربست 6 ماهه روی گروه آزمایش و تحلیل نتایج با استفاده از آزمونهای آماری نظیرt مستقل (مقایسه تفاضل میانگین ها ) و آزمون کوواریانس می توان نتیجه گرفت که در میزان عملکرد دانش آموزان در مهارتهای فرایندی درس علوم به طور کلی و به طور خاص در مهارتهای برقراری ارتباط ، استنباط کردن ، مهارت طراحی تحقیق مهارت نتیجه گیری و تفسیر داده ها مهارت پیش بینی مهارت فرضیه سازی بین دو گروه شاهد و آزمایش تفاوت معنی داری وجود دارد بنابر این طرح پروژه های علمی بر عملکرد دانش آموزان در مهارتهای فرایندی درس علوم اثر مثبت دارد

سرمایه فکری درسازمان به عنوان یکی از دارایی های نامشهود سازمان مورد توجه قرار می گیرد. دستیابی سازمان به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت، در صورت بکارگیری سرمایه فکری و توجه به مولفه های آن شامل : روابط، نیروی انسانی و ساختار سازمانی با سهولت بیشتری صورت خواهد پذیرفت. هدف از انجام این تحقیق بررسی امکان پذیری استقرار سیسم مدیریت سرمایه فکری در اداره آموزش و پرورشترن بوده است. بدیین منظور تعداد 168 نفر از کارکنان این اداره به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده و پرسشامه های تحقیق در اختیار ایشان قرار گرفت. اطلاعات حاصل از فعالیت های میدانی تحقیق بااستفاده از آزمون تی- استودنت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های آزمون نشان داد که زمینه های استقرار سیستم مدیریت سرمایه فکری در آموزش و پرورش تهران از نظر مولفه های سرمایه انسانی و سرمنایه ساختاری وجود ندارد اما سرمایه رابطه ای در این اداره امکان پیاده سازی این سیستم را فراهم آورده است. اطلاعات در مجموع نشان داد که امکان پیاده سازی سیستم مدیریت سرمایه فکری در اداره آموزش و پرورش تهران وجود ندارد. واژگان کلیدی: سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه رابطه ای ، آموزش و پرورش

هدف پژوهش حاضر یررسی رابطه سبک های اسنادی و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در میان دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم دبیرستان آموزش و پرورش منطقه 11 شهر تهران بود.نمونه این پژوهش تعداد 180 نفر دختر و 180 نفر پسرازدانش آموزان پایه سوم متوسطه منطقه 11 آموزش و پرورش تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند . همه افراد نمونه به کمک پرسش نامه های فرم کوتاه پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه سبک اسنادی(سلیگمن-پترسون) ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های روش آماری رگرسیون چند متغیره و همبستگی پیرسون به کار رفت. نتایج به دست آمده نشان داد که همبستگی خیلی بالا بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس وجود دارد. بین پیشرفت تحصیلی و سبک اسنادی رابطه معنا داری وجود دارد ولی بین پیشرفت تحصیلی وسبک اسنادی مثبت همبستگی وجود ندارد. وبین پیشرفت تحصیلی و سبک اسنادی منفی همبستگی پایینی وجود دارد.با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت مدرسه به عنوان یک نظام اجتماعی ،می تواند تأثیر بسزایی برنگرش دانش آموزان داشته باشد . در نظر گرفتن این موضوع می توان یک رویکرد پیشگیری از نتایج زیان آور پی آمدهای تحصیلی در دانش آموزان تدارک دید و یافته های این پژوهش را در محیط های بالینی و مشاوره ای و مدارس برای کمک به دانش آموزان مشکل دار به کار گرفت.

نقش اساسی نیروی انسانی فعال وکارآمد در سازمانها برکسی پوشیده نیست. رسالت اجتماعی خطیری که برعهده سازمانها قرار دارد توجه جدی به شرایط کاری نیروی انسانی این سازمان را ایجاب می کند.از این رو شاخصهای مرتبط باعملکرد بهینه ذینفعان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار خواهد بود.رضایت شغلی از جمله عواملی است که می تواند سرمایه انسانی را از همدیگر متمایز کند. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش، توصیفی ازنوع پیمایشی می باشد که به بررسی میزان رضایتمندی کارمندان ومدیرا ن ستادی گمرک جمهوری اسلامی در شهر تهران می پردازد. هدف اصلی پژوهش بررسی وضعیت رضایتمندی ذینفعان اصلی گمرک جمهوری اسلامی ایران و ارائه الگوی مناسب می باشد . ابزاراندازه گیری در این پژوهش،پرسشنامه محقق ساخته تلفیقی(اسپکترومینه سوتا) می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارمندان ومدیران ستادی گمرک جمهوری اسلامی ایران به تعداد800 نفر تشکیل داده اندکه براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای وفرمول تعیین حجم نمونه جدول مکفی (مورگان،1989) تعداد270نفر بعنوان نمونه آماری انتخاب شده اند .برای تجزیه و تحلیل اطلاعات پرسشنامه از روشهای آماری توصیفی واستنباطی باآزمونهای مرتبط استفاده شده است وجهت اجرای آزمونهای از نرم افزار spss استفاده شده است. دراین پژوهش برای شاخص رضایت شغلی 9مولفه مورداستفاده قرار گرفته است یافته های بدست آمده نشان داد که بین تمامی ابعاد با شاخص رضایت شغلی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.پس از تجزیه و تحلیل آماری محقق به ارائه مدل مفهومی ،بادرنظرگرفتن ابعاد نه گانه که به ترتیب اهمیت عبارتنداز(ارتباطات باضریب تاثیر0.183 ، سرپرستی 0.170 ،ماهیت کار0.166، پرداخت0.123،فرصتهای ترفیع0.106،پاداشهای اقتضایی0.088، همکاران0.087،منافع حاشیه ای 0.065 وزمینه های فعالیت 0.032)پرداخته که در نهایت از نتایج بدست آمده استنتاج می گردد که میزان رضایت شغلی با توجه به 4مولفه موثرشامل(ارتباطات،سرپرستی،ماهیت کار وپرداخت)دارای سطح مطلوب در سطح سازمان برآورد گردید.

یکی از ویژگی های بارز افراد خلاق، داشتن تفکر انتقادی است و همیشه این باور وجود دارد که هر دانشجو در حالت عادی دارای استعدادها، قابلیت ها و ظرفیت هایی نظیر خلاقیت، سخت کوشی و اختراع است که بر اثر آموزش و پرورش مناسب می توان این استعدادها را به منصه ظهور رسانید.از آن جا که همه دانشجویان دارای نظرات بدیع و سازنده می باشند و لذا محیط های مناسب راهی برای طرح اندیشه های نو را فراهم می آورند. در این تحقیق سعی گردید تا با تعاریف تفکرانتقادی ، سخت کوشی، انگیزه پیشرفت و خلاقیت آشنا شویم . پژوهش حاضر تحت عنوان بررسی رابطه بین "تفکر انتقادی، سخت کوشی، انگیزه یشرفت تحصیلی و خلاقیت در بین دانش جویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران واحد شهرری" انجام شده است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه دانشجویان (دختر و پسر) دانشکده علوم پایه و دانشکده فنی و مهندسی ( ساختمان شیخ صدوق ) دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری بوده که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بوده که تعداد کل آنها حدودا 4900نفر می باشد. که از بین آنها 354 آزمودنی با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای آزمون فرضیات تحقیق از داده های حاصل از پرسشنامه های مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا ( فرم ب ) (cctst )، پرسشنامه سخت کوشی، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمانس و پرسشنامه خلاقیت عابدی کمک گرفته شد و نتایج حاصل از پژوهش با توجه به داده های جمع آوری شده با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون به تحلیل داده ها پرداخته شد که نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان داد ضریب همبستگی (396/0 =r) بین تفکر انتقادی و سخت کوشی ، ضریب همبستگی (292/0 =r) بین تفکر انتقادی و انگیزه پیشرفت تحصیلی ، ضریب همبستگی (47/0 =r) بین تفکر انتقادی و خلاقیت ، ضریب همبستگی (461/0 =r) بین سخت کوشی و انگیزه پیشرفت تحصیلی ، ضریب همبستگی (259/0 =r) بین خلاقیت و انگیزه پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود داردولی با توجه به ضریب همبستگی (159/0 =r) بین سخت کوشی و خلاقیت رابطه معناداری دیده نمی شود.

هدف این پژوهش مطالعه تاثیر آموزش بر استقرار مدل تعالی در یک سازمان نظامی(وزارت دفاع ) در استان تهران می باشد. مدل مورد استفاده در این تحقیق مدل تعالی efqm می باشد این مدل 7 دوره در این سازمان اجرا شده است که در حدود 9 سال قدمت دارد روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی پیمایشی و از نوع علی مقایسه ای است. برای تدوین مبانی نظری و تئوری پژوهش از روش مطالعه ای کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل کارکنان و کارشناسان و مدیران حوزه های مختلف و مدیران سازمان (1850) نفر می باشد. به منظور انتخاب حجم نمونه مورد نظر از جدول کوکران که شامل 285 نفر بودند استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه تلفیقی محقق ساخته می باشد که بر اساس معیارهای مدل تعالی سازمانی و نیز روش کرک پاتریک و برخی سئوالات استاندارد داده های لازم جمع آوری گردیده است. این پرسشنامه با بهره جستن از نظرات کارشناسان و مسئولین صاحب نظر در موضوع تعالی سازمانی از روایی برخوردار است. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده که برابر 88 درصد بوده است. محاسبه های آماری شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون t تک نمونه ای به منظور پی بردن به وجود یا عدم وجود تفاوت معنادار بین متغیر ها و آزمون کولموگروف اسمیرنف اشاره کرد.

این تحقیق با هدف بررسی میزان فرسودگی شغلی کارکنان صف بانک سپه و تاثیر آن بر عملکرد سازمان و توسعه شغلی واحدهای مختلف انجام شده است. به این منظور 234 نفر از کارکنان صف بانک سپه شهر تهران به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. تحقیق به روش زمینه یابی انجام شد. پرسشنامه های مورد بررسی شامل پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون، پرسشنامه استاندارد توسعه مسیر شغلی براساس مدل ادگار شاین و پرسشنامه استاندارد عملکرد سازمانی برمبنای کارت امتیازی کاپلان و نورتون می باشند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از نرم افزار spss19 استفاده شده است. میزان آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های فرسودگی شغلی، توسعه شغلی و عملکرد سازمانی به ترتیب 0.907، 0.955 و 0.890 به دست آمدند. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که فرسودگی شغلی کارکنان صف بانک سپه بر عملکرد سازمان و توسعه شغلی واحدهای مختلف تاثیر معناداری ندارد. همچنین فرسودگی شغلی کارکنان صف بانک سپه بر عملکرد سازمان، منظر مالی سازمان، منظر مشتری سازمان، فرایند داخلی سازمان، یادگیری و رشد سازمان، استقلال واحدهای مختلف، سبک زندگی یکپارچه واحدهای مختلف و نوآوری کارآفرینانه تاثیر منفی و معکوس و بر شایستگی فنی واحدهای مختلف، تاثیر مثبت و معنی داری دارد. از طرفی فرسودگی شغلی کارکنان صف بانک سپه بر توسعه شغلی واحدهای مختلف، شایستگی مدیریتی واحدهای مختلف، امنیت واحدهای مختلف، احساس خدمت واحدهای مختلف و چالش خالص واحدهای مختلف تاثیر ندارد.

این پژوهش به بررسی نحوه مدیریت منابع انسانی (معلم)در مدارس شناختی پرداخته است.جهت دستیابی به هدف مورد نظر ابتدا اهم وظایف مدیریت منابع انسانی مشخص گردید .سپس با استفاده از نتایج حاصل از رویکرد شناختی به آموزش هر یک از وظایف مورد بررسی قرار گرفت . روش تحقیق توصیفی –پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه معلمان و مدیران مدارس شناختی و اساتید علوم شناختی بوده است .

)هدف پژوهش:هدف،تحلیل محتوای کتاب های"فارسی" و"ریاضی" پایه ابتدایی ازمنظر توجه به هوش های چندگانه گاردنراست. 2)روش نمونه گیری:درپژوهش حاضرازروش نمونه گیری به شیوه سرشماری استفاده شده است.حجم نمونه کلیه ی کتاب های"فارسی" و"ریاضی" درسال تحصیلی 90-89 می باشد. 3)روش پژوهش:پژوهش حاضربه روش کیفی ازنوع تحلیل محتوامی باشد. 4)ابزاراندازه گیری:شامل کدهای طبقه بندی شده توسط پژوهشگرمی باشدکه اعتباروروایی آن محاسبه گردیده است. 5)طرح پژوهش:پژوهش حاضرازقاعده پژوهش های سندکاوی ومساله پژوهشی متاثراست ودرآن تلاش می شودیادگیرندگان ازحیث گوناگونی یادگیریشان موردتوجه قرارگیرند. 6)نتیجه کلی:بانظربه اینکه در کتاب های فارسی وریاضی پایه ابتدایی مجموعانوع گرایش به هوش های چندگانه گاردنرجنبه ی نگرشی پیداکرده است می تواندزمینه ای برای پرورش باشد.اماتحلیل این کتاب ها نشانی ازتوجه به مهارت هاندارند.درکل میزان توجه به این هوش ها6/9 درصدمی باشد.

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری در چهار حیطه مرور ذهنی، بسط دهی، سازماندهی و نظارت بر درک مطلب بر یادگیری مفاهیم درس فیزیک و پایایی یادگیری می باشد. به این منظور 40 دانش آموز دختر پایه اول دبیرستان به روش نمونه گیری دردسترس (غیرتصادفی) ازمنطقه 1 شهر تهران در سال تحصیلی 94-93 انتخاب شدند و با استفاده از طرح شبه آزمایشی (پیش آزمون - پس آزمون) در دوگروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری محقق ساخته که شامل 25 سوال چهار گزینه ای که روایی آن توسط اساتید مورد تأیید قرار گرفته و ضریب پایایی آن 94/0 می باشد و هم چنین آزمون کتبی فیزیک که روایی آن نیز توسط اساتید مورد تأیید بوده و توسط آزمون نیتکو (2001) مورد بررسی قرار گرفته است، می باشد. دانش آموزان گروه آزمایش در 3 جلسه 60 دقیقه ای قبل از اجرای پس آزمون در دوره آموزشی راهبردهای یادگیری شرکت کردند. پس از برنامه مداخله ای دو گروه آزمایشی و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها نشان داد راهبردهای یادگیری اثر معناداری بر بهبود نمرات فیزیک دانش آموزان در گروه آزمایش داشته است. هم چنین 30 روز پس از اجرای پس آزمون، آزمون یادداری برگزار شد که یافته ها اثرمعنادار راهبردها بر یادداری (پایایی) را نشان می دهند. از این رو پیشنهادهایی مطرح می شود، از جمله معلمان با آموزش راهبردهای یادگیری و روش بکارگیری آن ها به دانش آموزان، گامی موثر در جهت پیشبرد اهداف آموزشی داشته باشند.

توجیه ارتباط بین سلسله مباحث مربوط به معرفت شناسی و روش شناسی بخصوص در تعلیم وتربیت یکی از موضوعات اساسی مورد نظر فلاسفه تربیتی است. لوکاس(2005) به نقل از زین(1990)سبک تدریس را رفتار عملیاتی یا فلسفه تربیتی معلم می داند. به نظر او سبک تدریس فراتر از رفتار یا روش است،بلکه سبک تدریس رفتارها و روش هایی است که بایستی مبتنی بر یک نظام ارزشی خاص باشد که معلم به آن باور دارد.این نظام ارزش ها،فلسفه تدریس است. سوأل اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین فلسفه تربیتی معلمان با سبک تدریسشان است. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بوده وبانمونه گیری طبقه ای تصادفی، تعداد 386 نفر، از بین 4796 معلم شاغل در مدارس دولتی منطقه 5 شهر تهران با پرسشنامه فلسفی وایلز و باندی و پرسشنامه سبک های تدریس هانی و مامفورد مورد بررسی و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها تحقیق نشان می دهد که: 1 – فلسفه تربیتی غالبی بین معلمین مشاهده نمی شود. 2 – سبک تدریس غالبی بین معلمین مشاهده نمی شود. 3 - بین فلسفه تربیتی معلمان و سبک تدریسشان با احتمالات کم و زیاد رابطه مستقیم وجود دارد.