نام پژوهشگر: علی اکبر صارمی
سید میثم هاشمی علی اکبر صارمی
شهر بسطام نگینی در ایالت کومش؛ که با دارا بودن سبقه غنی تاریخی و عرفانی به یکی از قطبهای گردشگری کشور تبدیل شده است. این شهر هرساله بخاطر وجود فضاهای فاخر معماری(مجموعه تاریخی بسطام، دیوار ارک و ...) و همچنین مزار بایزید بسطامی عارف بزرگ قرن 2و3 ه.ق، پذیرای خیل عظیمی از گردشگران داخلی و خارجی میباشد. اما هم اکنون علی رغم وجود تمام این قابلیتها، یک گسست و فاصله(گپ) زمانی و مکانی در بین این بافت تاریخی، (فاصله مابین دیوار ارک و مجموعه تاریخی بسطام) ایجاد شده است. حال در جهت بازیابی هویت فرهنگی و احیاء و تعالی بخشیدن به این شهر و بافت تاریخی بین مجموعه تاریخی بسطام و دیوار ارک بعنوان پالیمسستی از گذشته چه باید کرد؟ از آنجایی که تمام افرادی که بهر دلیل در دیرینه ی خویش کنکاش میکنند، بیش از هر چیز با معماری سروکار دارند؛ چرا که رد پای آثار معماری بر چهره تاریخ، بهترین زمینه پیگرد فرهنگی و هویت جویی دیرین است؛ لذا رو بسوی خلق مکانی جمعی با مدد گرفتن از پتانسیلهای موجود میکنیم. ...و اما "چگونه میتوان با خلق یک مکان جمعی در بافت تاریخی شهر، به احیاء آن کمک کرد؟" روش تحقیق در این پژوهش، روش استقرایی(حرکت از جزء به کل) بوده و ابزار و شیوه جمع آوری اطلاعات، از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی میباشد. در نهایت با عنایت به تمام پتانسیلهای موجود تصمیم به خلق مکانی جمعی با عنوان مجموعه یادمانی بایزید بسطامی در کنار دیوار ارک و فضای تفریحی مقابل آن گرفته شد؛ تا مکانی باشد برای گردهمایی،آسودن و تفکر مردمان. همچنین با تعریف محوری پیاده از آن تا مجموعه تاریخی شهر و ایجاد حرکت در آن مسیر، روحی تازه در رگها و کالبد نسیان زده شهر جریان یابد و موجبات احیاء آنرا فراهم آورد.
آتوسا غلامی علی اکبر صارمی
در عصر تیموریان و همزمان با گسترش روابط ایران و اروپا هنر ایران دستخوش تغییرات بسیاری گردید این تغییرات از آن جهت که توسط خودباختگان و شیفتگان غرب و نه در جهت غنای هنر ایرانی بلکه در جهت تقلید کورکورانه از غرب صورت گرفت باعث تخریب پایه های هنر ایرانی گشت.این اتفاق یکبار پس از حمله اعراب و بار دیگر پس از حمله مغول در ایران اتفاق افتاده بود ولی به تعبیر پوپ ایرانیان در همه دوران ها ضمن بهره گرفتن از هنر ملل مهاجم آن را با نبوغ ذاتی و روح حساس خود در هم آمیخته و به آن رنگ و لعابی کاملا ایرانی بخشیده به گونه ای که اثری از شیوه های بیگانه به جای نمانده است. در دهه اول قرن بیستم اروپا شاهد نهضتی نوگرا بود که باعث ایجاد سبکی با نام انتزاعگری گردید و بیشتر سبک های هنری قرن بیستم به عنوان زیر شاخه های این سبک شناخته می شوند.بنابر اعتراف کاندینسکی بنیان گذار و تئورسین این سبک اصول و پایه های انتزاعگری مدیون تجربیات هنر مشرق زمین و به خصوص نگارگری ایرانی بوده است. پس از کاندینسکی و در راستای اعتلای این سبک مالویچ با سبک ناب گرایی انتزاع را به ناب ترین حد خود رسانید .ناب گرایی به عنوان یک سبک منشعب از انتزاعگرایی دارای شباهت های فلسفی و بصری بسیاری با ساخته های هنر ایرانی می باشد که از آن جمله می توان نگارگری، گره چینی، و اسلیمی را نام برد. از طرف دیگر به علت استفاده از عناصر خالص هندسی و همچنین استفاده از روابطی چون حرکت، سکون، سلسله مراتب، ریتم و ... در ناب گرایی قابلیت های فراوان برای تبدیل شدن به معماری وجود دارد. با در نظر گرفتن این اصل که معماری کاربردی ترین محصول هنر است و به تصور بسیاری از متفکرین نقش فراوانی در ساخت یک فرهنگ بر عهده دارد تجربه تبدیل آثار ناب گرایی به معماری می تواند تجربه ای مفید برای ارائه راهکارهای صحیح در آینده برای هنر این کیان باشد.راهکاری که با بهره گرفتن از هنر ملل مهاجم ریشه و رنگ و بویی کاملا ایرانی داشته باشد.در راه رسیدن به این هدف ابتدا در مورد شناخت اصول نگارگری هم چنین اصول و بستر به وجود آورنده ناب گرایی مورد تجزیه و تحلیل بصری قرار گرفت که بر پایه اصول به دست آمده ترکیب بندی جدیدی ساخته شد.از این ترکیب بندی به عنوان شالوده مدل فضایی مرکز هنری مورد نظر استفاده گردید که در ادامه با اضافه کردن برنامه فیزیکی طرح و حل روابط عملکردی در مدل فضایی طرح پیشنهادی مجموعه به دست آمد.