نام پژوهشگر: حسین بیات
الهام اشجع مریم سادات غیاثیان
تحولات سریع جوامع بشری و هجوم سیل آسای تبادل اطلاعات، موجب تغییرات سریعی در زبان جوامع مختلف شده است. زبان فارسی نیز از این تغییرات بی نصیب نمانده است؛ خاصه که منابع تولید علم و فناوری در خارج از مرزهای آن است و با ورود هر پدیده ی جدیدی از دنیای دانش و فناوری، نام آن پدیده نیز وارد زبان فارسی می شود. رسانه های دیداری و شنیداری- از جمله رادیو و تلویزیون- تأثیر بسزایی در تغییرات زبانی هر جامعه دارند. بنابراین آسیب ها و غیرمعیارهای موجود در زبان این دو رسانه، به سرعت در میان مردم رواج می یابد. پژوهش پیش رو به بررسی آسیب های زبان رادیو می پردازد. یافتن الگوهای غیرمعیار زبان رادیو جوان، شناسایی علل و زمینه های بروز الگوهای غیرمعیار، و تقسیم بندی انواع این الگوها از اهداف این پژوهش است. چارچوب نظری پژوهش، برنامه ریزی زبانی است. برنامه ریزی زبان فعالیتی روشمند و سازمان یافته است که برای حل مسائل زبانی جامعه از طریق ایجاد تغییرات آگاهانه در ساخت یا کاربرد زبان انجام می گیرد. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از دو روش کیفی و کمّی است. جامعه ی آماری این پژوهش، برنامه های زنـده ی گـروه جوان و جـامعه در بهـار 87 است. مهم ترین یافته های تحقیق، الگوهای غیرمعیار زبان رادیو جوان است که عبارت اند از: کاربرد عبارات و جملاتی که ساختار غیرفارسی دارند؛ استفاده از واژگان بیگانه که معادل رایج فارسی دارند؛ به کارگیری واژگان کوچه بازاری و تعابیر عامیانه در برنامه هایی به غیر از نمایش.
اعظم براتی جوآباد حسین بیات
چکیده یکی از وظایف رسانه های گروهی به خصوص رادیو و تلویزیون مهیا نمودن اوقات مفرح و دقایقی به دور از دغدغه های روزمره برای افراد جامعه است. اما تهیه و تولید برنامه های شاد که تنها نام طنز را بر خود دارند و جز لودگی، تمسخر و بیان الفاظ بی معنا چیزی در بر ندارند، نه تنها این نیاز مخاطبان را برآورده نمی سازد، بلکه می تواند آسیب هایی چون گسترش فرهنگ نامناسب در جامعه توهین به اقشار مختلف مردم و مسئولان را نیز به دنبال داشته باشد و حتی به عدم اطمینان افراد به رسانه منجر گردد. در این بین رادیو، رسانه ای سهل الوصول، فراگیر و همگانی است که امکان استفاده از آن در شرایط مختلف وجود دارد و به دلیل شینداری بودن، تخیل انسان را بر می انگیزد. به همین دلیل می توان با استفاده از طنزهای مختلف به جذب مخاطب بیشتر در این رسانه اقدام کرد. تا کنون شاخص ها و معیارهایی معین برای نویسندگی، ساخت و تولید برنامه های طنز تدوین نشده است. این امر محقق را بر آن داشت که برای دستیابی شاخص های طنز رادیویی، به تحلیل زبان شناختی برنامه-های طنز شبکه های رادیویی «ایران و جوان» در تیر و مرداد 1387 بپردازد. در این پژوهش، شاخص های طنز رادیویی با روش های تحلیل کیفی و کمی بررسی شده اند.پس از انتخاب برنامه های جمعه ی ایرانی(شبکه ی رادیویی ایران) و آخرشه، روز هشتم و سه کنج (شبکه ی رادیویی جوان) و شنیدن برنامه های تیر و مرداد ماه 1387، ابزارهای طنز از منظر «نویسندگی، اجرا، برنامه سازی و موسیقی» تجزیه و تحلیل شدند. «کنایه و تعریض»، «کشف و غافلگیری»، «پارودی»، «ایهام»، «آهنگ»، «تناقض»، «جناس» و «شعر طنز» از مهمترین شاخص های طنز رادیویی شناخته شدند. در بین برنامه ها، جمعه ی ایرانی بیش از دیگر برنامه ها به رعایت شاخص های طنز پرداخته است .در بین شاخص های مورد بررسی ، «غیر منتظره و نابهنگام بودن» از مهمترین شاخص های طنز رادیویی است در صورتی که «جناس و ابهام» بر خلاف متن های نوشتاری در متن شنیداری نمی تواند قسمت اعظم طنز را به خود اختصاص دهد. طبق آمار به دست آمده «افکت»، « سکوت» و «موسیقی» با کمترین درصد، نقش قابل توجهی در ارائه ی برنامه ی طنز رادیویی به عهده ندارند در صورتی که اجرا و متن یا گفتگوها مهمترین نقش را در ارائه برنامه های طنز عهده دار هستند. کلیدواژه ها: طنز رادیویی، عناصر طنز رادیویی، ابهام، کنایه، جناس، اجرا.
حسین بیات مرتضی قایمی
امام علی(ع) در فصاحت و بلاغت بی مانند و در خطابه و سخنوری سرآمد است. سخنان زیبا و پر محتوا و آموزنده او از روزگار زندگی پربارش، مورد توجه ادیبان و سخن شناسان و بزرگان علم و ادب بوده است. نهج البلاغه که بعد از قرآن کریم، از گرانبهاترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام و یکی از منابع معتبر و مستند دینی است با محتوای غنی و تصاویر زیبا و نغمه دلنشین، از همان آغاز توجه بسیاری از بزرگان دانش زیباشناسی و هنر سخنوری را به خود جلب نموده است. دنیا و آخرت از موضوعات اصلی و محوری نهج البلاغه است، که امام علی(ع) در معرفی این دو مقوله از تصاویر ادبی زیبایی بهره می گیرد و خلاقیت، ابتکار و فصاحت بی بدیل خویش را به نمایش می گذارد. تصاویر ادبی به کار گرفته شده در این دو موضوع، از خیال و ابتکاری بی نظیر برخوردار است. دقت در انتخاب الفاظ و تعابیر، تازگی و طراوتی خاص به توصیفات آن حضرت بخشیده و خطبه ها را از حالت رکود و ایستایی خارج کرده است، به طوری که خواننده با خواندن این خطبه ها، با احساس نشاط پیام امام(ع) را دریافت می نماید. ایشان به شکل هنرمندانه از خیال استمداد گرفته و اندیشه ها و مفاهیم عقلی والا و پیچیده حکمی را در قالب الفاظی اندک و به صورت موثر و گیرا به مخاطب القا می کند. امام(ع) با استفاده از عناصر طبیعی، زمان، مکان، تشخیص، استفاده از تجارب شخصی در به تصویر کشیدن این موضوعات و... پویایی و حرکت خاصی در تصاویر ادبی خویش ایجاد کرده است که نشان از معرفی دقیق چهره دنیا و آخرت و شناخت آن دارد. واژه های کلیدی: امام علی(ع)، نهج البلاغه، دنیا، آخرت، تصاویر ادبی.
جواد باقری مصطفی نیک نژاد کاظم پور
یکی از بیماری های مهم گلایول، پژمردگی آوندی و پوسیدگی کورم ناشی از قارچ fusarium oxysporum f. sp. gladioli می باشد. به منظور کنترل بیولوژیک این قارچ ? جدایه به نامهای mah ، t6 و tr13 از trichoderma harzianum و یک جدایه بنام 6/t7 از گونه t. virens و همچنین گونهt. viridae مورد استفاده قرار گرفتند. اثر جدایه های مذکور از نظر قدرت بیماری زایی، قدرت رقابت ساپروفیتی ، تأثیر متابولیت های فرار و غیر فرار روی قارچ عامل بیماری بررسی شدند. مطالعات میکروسکوپی نشان داد که تمامی جدایه ها با مکانیسم آنتی بیوزیس (antibiosis) باعث لیز و متلاشی شدن هیف های fusarium oxysporum f. sp. gladioli شدند. جدایه t6با ایجاد انشعاب هیفی به طور مستقیم هی های قارچ بیماری زا را سوراخ کرده و باعث متلاشی شدن میسیلیوم آن شد. بعلاوه گونه t. viridae و جدایه mah از طریق پارازیتیسم هیفی باعث انقباض، تغییر شکل و رنگ و تخریب هیف های قارچ بیماری زا شدند. از نظر قدرت رقابت ساپروفیتی جدایه های tr13 و mah گونه t. harzianum بهتر از سایر جدایه ها عمل کرده و پس از ? روز سطح پرگنه قارچ پاتوژن را پوشاندند و مانع از ادامه رشد پرگنه قارچ مذکور شدند. تاثیر ترکیبات فرار جدایه mah با 46/ 12? جلوگیری از رشد میسلیومی بیشتر از سایر جدایه ها بود. تاثیر ترشحات مایع خارج سلولی قارچ جدایه t6 با 26/38? بازدارندگی از رشد بیشترین اثر را نشان داد. نتایج آزمون های گلخانه ای نشان داد که جدایه t.harzianum t6 با 70? جلوگیری از پوسیدگی کورم و پژمردگی آوندی گلایول ناشی از f.oxysporum f. sp. gladioliنسبت به سایر جدایه ها و همچنین قارچ کش کاربندازیم بهتر عمل کرد. جدایه مذکور همچنین بیشترین تاثیر را روی فاکتورهای رشدی از جمله وزن بوته، قطر ساقه، ارتفاع بوته و تعداد کورمچه ها نشان دا
ندا سیروس علی اکبر سبزی پرور
دمای خاک یک متغیر مهم دینامیکی است که از گرمای محسوس بین اتمسفر و سطح زمین تأثیر می پذیرد. در بیشتر موارد دمای خاک از نظر اکولوژیکی برای گیاه مهمتر از دمای هوا است. یکی از چالش های بزرگ در بسیاری از مطالعات مرتبط با کشاورزی، کمبود آماری در داده های اندازه گیری شده است. برای پر کردن خلاء های آماری مطالعاتی در ایران و سایر نقاط دنیا انجام شده و در نهایت روش های مختلفی از جمله روش های رگرسیونی، آنالیز فوریه و شبکه عصبی پیشنهاد گردیده است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از رگرسیون های همزمان در فصل های مختلف سال و نیز در شرایط مختلف جوی و سپس نیز با استفاده از رگرسیون های تأخیری، دمای خاک در 6 عمق مختلف پیش بینی شده است. متغیرهای استفاده شده در پیش بینی های همزمان شامل متوسط های روزانه دمای هوا، فشاربخار آب، رطوبت نسبی، سرعت باد، درصد ابرناکی، مجموع روزانه تبخیر، ساعت آفتابی و بارندگی به عنوان متغیرهای مستقل و متوسط روزانه دمای خاک به عنوان متغیر وابسته منظور شدند. ایستگاه های مورد مطالعه شامل اردبیل، اهواز، اصفهان،ایلام، بابلسر، بندرعباس، تبریز، رشت، زاهدان، سبزوار، قزوین، کرمان، گرگان، نوشهر و همدان هستند. بر اساس طبقه بندی اقلیمی دومارتن، ایستگاه های ذکر شده در پنج کلاس خشک، نیمه خشک، مدیترانه ای، مرطوب و بسیار مرطوب دسته بندی شدند. دوره آماری مورد مطالعه از سال 1993 تا 2008 میلادی می باشد. اطلاعات مربوط به سال های 1993 تا 2005 برای ایجاد معادلات رگرسیونی و اطلاعات مربوط به سال های 2006 تا 2008 جهت اعتبارسنجی معادلات رگرسیونی به دست آمده استفاده شدند. از بین متغیرهای مستقل ذکر شده تنها آنهایی که ضریب همبستگی بیشتر از 3/0 با دمای خاک داشتند برای ورود به معادلات رگرسیونی انتخاب شدند. در این تحقیق همبستگی هایی که سطح معنی داری آنها بالای 95 درصد (05/0p<) بودند در محاسبات منظور شدند. رگرسیون ها نیز به روش گام به گام انجام شد. در بخش رگرسیون تأخیری نیز معادلات رگرسیونی بین دمای هوا و دمای خاک برقرار شدند. نتایج تحقیق نشان داد که ضریب همبستگی پیرسون بین دمای خاک و متغیرهای جوی در اکثر موارد با افزایش عمق کاهش پیدا می کند. متغیرهای دمای هوا و فشار بخار آب نیز بیشترین تأثیر را بر دمای خاک داشتند. بر اساس نتایج، معادله های رگرسیونی ارائه شده به تفکیک فصل های مختلف، فصل های بهار و پاییز با ضریب تعیین بیشتر از 85/0 در تمامی عمق ها بهترین پیش بینی را برای دمای خاک در عمق های مختلف داشته اند. فاکتورهای ضریب تعیین و ریشه دوم مربعات خطا که به عنوان معیارهای خطاسنجی ارائه شده اند این موضوع را تأیید می کنند. در قسمت بعد نیز پیش بینی دمای خاک در شرایط مختلف جوی شامل هوای صاف، ابری و بارانی انجام شد. بر اساس ضریب تعیین و ریشه دوم مربعات خطای محاسبه شده، معادلات رگرسیونی در عمق های سطحی برآورد بهتری از دمای خاک داشته اند. در بخش رگرسیون تأخیری نیز بر اساس ضریب همبستگی پیرسون میان دمای خاک و دمای هوا، تعداد روزهای تأخیر تعیین شد. تعداد روزهای تأخیر در اقلیم های مختلف متفاوت به دست آمد. اما به طور کلی با تغییر مقدار رطوبت تعداد روزهای تأخیر نیز تغییر نمود. نتایج این بخش نشان داد که منظور نمودن تعداد روزهای تأخیر (پسماند) بین وقوع دمای خاک و دمای هوا در بهبود روابط رگرسیونی پیش بینی دمای خاک در عمق های 50 و 100 سانتی متری تأثیر مثبتی دارد.
محسن ساجدی محمود اثنی عشری
خشکی از جمله تنش های محیطی مهم است که رشد و تولید محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهد. در راستای افرایش میزان تولید در شرایط دیم، انتخاب ارقام متحمل به خشکی یکی از راهکارهای اساسی می باشد. با توجه به کاهش میزان نزولات آسمانی طی سال های اخیر و تولید عمده محصول به صورت دیم در منطقه استهبان، فارس اثر تنش خشکی روی برخی عکس العمل های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی تعدادی از ارقام انجیر ( سبز، سیاه، سیاه درشت، شاه انجیر، بر ویل، بر پوزدمبالی) به صورت آزمایشی دو ساله مورد ارزیابی قرار گرفت. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار و سه سطح تنش خشکی شامل 80 % ظرفیت زراعی (شاهد)، 50% ظرفیت زراعی (تنش متوسط) و 25% ظرفیت زراعی (تنش شدید) با استفاده از روش وزنی در گلخانه تحقیقاتی گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه بو علی سینا به اجرا در آمد. دو هفته پس از اعمال تنش خشکی، رقم بر پوزدمبالی تمامی برگ های خود را در دو سطح 50 و 25 % ظرفیت زراعی از دست داد و آزمایش با پنج رقم ادامه پیدا کرد. در پایان آزمایش سال اول فاکتورهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی از جمله محتوای نسبی آب برگ، نشت الکترولیت ها، میزان کلروفیل، پرولین، پروتئین و کربوهیدرات اندازه گیری شد. در سال دوم علاوه بر فاکتورهای مذکور برخی صفات مورفولوژیکی از جمله ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی و طول بلندترین ریشه و غلظت دو عنصر پتاسیم و سدیم اندازه گیری شد. نتایج هر دو سال موید یکدیگر بودند، به نحوی که با افزایش تنش خشکی فاکتورهای رویشی از جمله ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و ساقه و طول ریشه کاهش یافت. تنش آبی 25% ظرفیت زراعی بیشترین کاهش در ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی در رقم سبز و کاهش رشد ریشه در رقم بر ویل را به همراه داشت. بر اساس نتایج بدست آمده ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، طول بلندترین ریشه بسته به رقم با افزایش شدت تنش خشکی کاهش یافت. بیشترین میزان کاهش در پارامترهای فوق در تیمار تنش شدید مشاهده شد که بیانگر اختلاف معنی دار با تیمار های تنش متوسط و ظرفیت زراعی بود. کاهش ارتفاع بوته، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی در رقم سبز از سایر ارقام شدیدتر بود. کاهش طول ریشه در رقم بر ویل از همه بیشتر مشاهده شد. همچنین با کاهش مقدار رطوبت خاک محتوای نسبی آب، کلروفیل a، b و کل کاهش اما نشت الکترولیت ها افزایش یافت. بیشترین مقدار کاهش محتوای نسبی آب برگ مربوط به ارقام سبز و سیاه درشت و بیشترین میزان نشت الکترولیت ها مربوط به رقم سیاه بود. کاهش کلروفیل در رقم سبز بیشتر از سایر ارقام بود و کمترین کاهش کلروفیل در رقم سیاه درشت مشاهده شد. بیشترین تجمع پرولین مربوط به رقم بر ویل و بیشترین انباشت کربوهیدرات متعلق به ارقام بر ویل و سیاه بود.همچنین بیشترین میزان کاهش پروتئین در رقم سیاه و سیاه درشت مشاهده شد که با هم تفاوت معنی دار نشان ندادند. با افزایش میزان تنش خشکی غلظت عناصر پتاسیم و سدیم کاهش یافت و اثر تنش خشکی بر آنها معنی دار شد. حداکثر افزایش در میزان پتاسیم و سدیم در رقم سیاه درشت مشاهده شد. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش دو رقم سیاه و بر ویل با نشان دادن برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مشابه، از نظر تحمل به خشکی تقریباً معادل یکدیگر ارزیابی شدند.
امید خاکپور حمید رجبی معماری
گل میخک dianthus caryophillus توسط ویروس های متعددی مورد حمله قرار می گیرد که برخی از آن ها تنها میخک و گونه های معدودی از جنس dianthusرا آلوده می کنند. از جمله این ویروس ها ویروس نقطه نکروتیک میخک (cnfv) می باشد که با کاهش مقاومت، بهره وری و کیفیت گیاه موجب کاهش سود و در نهایت خسارت اقتصادی می شود.به منظور بررسی، ردیابی و تعیین پراکنش ویروس نقطه نکروتیک میخک طی بهار سال 91 تعداد 220 نمونه از گلخانه های تولید میخک شهرستان محلات جمع آوری شد. نمونه برداری به دو صورت جمع آوری گیاهان دارای علائمی از جمله نقاط ارغوانی مایل به قرمز یا نوار های سفید مایل به خاکستری روی برگ ها که برگ های پیر تر دچار نکروز شده و در حال از بین رفتن هستند و همچنین به صورت تصادفی جهت تعیین پراکنش ویروس انجام شد. برای شناسایی عامل این ویروس از روش های سرولوژِیکی indirect- elisa و مولکولی rt-pcr استفاده شد و نهایتاً در گیاهان بیمار با علائم مذکور، ویروس نقطه نکروتیک میخک تشخیص داده شد. باندی با اندازه bp670 که تکثیر قطعه ای از ژن پروتئین hsp 70 ویروس را نشان می داد در واکنش pcr مشاهده شد. وجود این ناحیه تکثیر شده در نمونه های آلوده، نشان از آلودگی به ویروس مذکور در گلخانه های مورد بررسی دارد. بر اساس نتایج بدست آمده از 6 گلخانه مورد بررسی، متوسط میزان پراکنش ویروس cnfv در شهرستان محلات در این سال 45/35 درصد برآورد شد
مصطفی راستگو حسین بیات
توزیع اندازه ذرات (psd) خاک یکی از مهم ترین ویژگی های فیزیکی خاک های معدنی است. از این ویژگی می توان برای پیش بینی و تخمین خواص هیدرولیکی خاک ها مانند منحنی مشخصه رطوبتی خاک و توابع هدایت هیدرولیکی اشباع و غیراشباع استفاده نمود. مطالعه پدیده های مربوط به آب در خاک، مستلزم آگاهی از مقدار آب موجود و وضعیت انرژی آن (به ترتیب رطوبت و مکش) در خاک است. منحنی مشخصه رطوبتی خاک (swcc) رابطه ی میزان رطوبت خاک با مکش ماتریک خاک را نشان می دهد. با وجود اهمیت زیاد psd و swcc در خاک ها، به مدل سازی و قابلیت برازش مدل های آن ها برای پیش بینی کل منحنی های psd و swcc در خاک توجه کمتری صورت گرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی قابلیت برازش مدل های psd و swcc بر داده های تجربی و انتخاب بهترین مدل از بین آن ها برای کل نمونه های خاک و برای هر کدام از گروه ها و کلاس های بافتی می باشد. در این پژوهش 35 مدل مختلف psd و همچنین 51 مدل مختلف swcc به ترتیب به داده های توزیع اندازه ذرات خاک (160 نمونه خاک) و داده های منحنی مشخصه رطوبتی (145 نمونه خاک) برازش داده شدند. در این پژوهش دقت برازش مدل ها به داده ها، با سه معیار ضریب تعیین (r2)، ریشه میانگین مربعات خطا (rmse) و معیار اطلاعات آکایک (aic) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در بحث مدل های psd، مدل های بست، ویبول دو و سه پارامتری، روسین راملر (1 و 2)، فردلاند دو نمایی و تک نمایی و ون گنوختن در اکثر گروه ها و کلاس های بافتی بهترین برازش را داشتند. به همین علت می توان از این مدل ها با دقت قابل قبول برای پیش بینی منحنی توزیع اندازه ذرات که از ویژگی مهم در مکانیک و فیزیک خاک و همچنین در اندازه گیری غیرمستقیم ویژگی هیدرولیک خاک است، استفاده نمود. مدل های مندلبورت، فرکتال، گایودین، نمایی، لگاریتمی-نمایی، فرکتال جامد منفذ، یانگ، تورکت، شامن، onl و slm دقت ضعیفی در برازش غالب گروه ها و کلاس های بافتی داشتند. در بحث مدل های swcc، نتایج نشان داد که مدل های گرنوالت (1، 2، 3 و 4)، فردلاند و زینگ، ون گنوختن، آپیش، لیباردی، سایمونز، معلم، بروتسائرت، درسین، بوردین، دورنر، دکستر و گاردنر تقریبا در همه ی گروه ها و کلاس های بافتی دارای دقت برازشی بالایی بودند. به همین علت می توان از این مدل ها با دقت قابل قبول برای پیش بینی منحنی مشخصه رطوبتی که از ویژگی مهم در فیزیک خاک است، استفاده نمود. همچنین در اکثر گروه ها و کلاس های بافتی مدل های ژانگ و ون گنوختن، لالیبرت، بروکس و کوری، واکلین، مکی و بامب، روسو و نیمو (1)، فرکتال مرکب، فرمی، کمپل، روسو و خلوصی دقت برازش ضعیفی داشتند. بر اساس نتایج به دست آمده، مشخص می گردد که در گروه ها و کلاس-های بافتی مختلف، دقت برازش مدل های متفاوت با هم فرق داشتند. البته تعمیم پذیری این نتایج مستلزم بررسی تعداد نمونه های بیشتر است که نیاز به تحقیقات وسیع تری در آینده دارد.
اقدس افشاری احمد ارشادی
در این تحقیق در این تحقیق اثر قارچ های میکوریز آربوسکولار و باکتری های تثبیت کننده ازت بر رشد، برخی خصوصیات بیوشیمیایی و جذب عناصر غذایی انار (punica granatum l.) رقم ملس ساوه در شرایط تنش خشکی مطالعه شد. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول تنش خشکی در سه سطح (80%، 60% و 40% آب فراهم خاک) و فاکتور دوم تلقیح نهال ها در هشت سطح :t1 (شاهد (عدم تلقیح)، t2: azotobacter chroococcum، azospirillium lipoferum :t3، t4: مخلوط دو گونه باکتری (a. chroococcum+a. lipoferum)، t5: مخلوط دو نوع قارچ (glomus mosseae+(glomus intraradies، t6: مخلوط دو نوع قارچ+a. lipoferum، t7: مخلوط دو نوع قارچ+a. chroococcum و t8: مخلوط دو نوع قارچ+مخلوط دو نوع باکتری بود. بیشترین و کمترین درصد همزیستی ریشه از مایه زنی باt8 وt5 و کمترین آن از تیمار شاهد،t2 وt3 به دست آمد. تنش رطوبتی شدید بیشترین تاثیر را بر کاهش ارتفاع، حجم ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه داشت. مایه زنی به ویژهً در تیمارt8 و t4 تا حدودی مانع از کاهش رشد در شرایط تنش شدید شد. تنش خشکی باعث افزایش نشت یونی و کاهش محتوای آب برگ ها شد. در تنش خشکی شدید گیاهان تلقیح شده با تیمارهای t8 یا t4 بالاترین محتوای آب نسبی را داشتند. مایه زنی در تنش رطوبتی شدید غلظت کلروفیل، کربوهیدرات های محلول و پروتئین را نسبت به عدم تلقیح افزایش داد به طوری که بالاترین غلظت این ترکیبات در مایه زنی با تیمارهای t8 و t5 و کمترین در t1 مشاهده شد. با افزایش شدت تنش پرولین برگ افزایش یافت در حالی که گیاهان مایه زنی شده با تیمار t8 کمترین پرولین برگ را داشتند. تنش خشکی غلظت نیتروژن، فسفر، آهن و مس را کاهش و پتاسیم را افزایش داد. مایه زنی ریشه ها به ویژه با تیمار t8 باعث افزایش در جذب کلیه عناصر غذایی بررسی شده به استثناء مس شد و غلظت عنصر اخیر تحت تاثیر مایه کوبی کاهش یافت. نتایج نشان داد که همزیستی قارچ های میکوریز و باکتری های محرک رشد با ریشه انار از طریق افزایش محتوای آب گیاه و جذب بیشتر برخی عناصر غذایی باعث بهبود رشد گیاهان در شرایط تنش رطوبتی می شود.
گلناز ابراهیم زاده علی اکبر صفری سنجانی
ویژگی های هیدرولیکی خاک برای مدل سازی حرکت آب و مواد در خاک های غیر اشباع مورد نیاز می باشد. به دلیل تغییرپذیری بالا و پیچیدگی خاک، به دست آوردن آنها بطور مستقیم مشکل، وقت گیر و پرهزینه است. توابع انتقالی برای تخمین منحنی نگهداری آب خاک (swrc) با روش های مختلف ایجاد شده اند. در این مطالعه توابع انتقالی برای تخمین پارامترهای مدل های ون گنوختن (1980) و دکستر و همکاران (2008) توسعه یافتند. به منظور انجام این مطالعه برای آزمایش ها مقاومت فروروی تعداد 30 نمونه از استان آذربایجان غربی، و جهت مطالعات مقاومت کششی تعداد 148 نمونه از استان های آذربایجان غربی، شرقی، مازندران، همدان و کرمانشاه برداشت شد. آزمایش ها شمیایی (ظرفیت تبادل کاتیونی، ماده آلی، هدایت الکتریکی و caco3) و فیزیکی (bd، منحنی مقاومت فروروی (pr)، منحنی مقاومت کششی و توزیع اندازه ذرات) بر روی نمونه ها انجام شد. مدل های مقاومت فروروی و مقاومت کششی بر داده های مربوطه برازش شده و پارامتر های این مدل ها محاسبه شدند. برای پیش بینی پارامتر های دومدل ون گنوختن (1980) و دکستر و همکاران (2008) دو روش رگرسیون خطی چند متغیره (mlr) و شبکه های عصبی مصنوعی (anns) بکار گرفته شدند. تعداد 9 تابع انتقالی برای تخمین پارامتر های دو مدل swrc با استفاده از پارامتر های مدل های مقاومت فروروی به روش mlr و تعداد 11 تابع انتقالی نیز برای تخمین swrc با استفاده از پارامتر های مدل های مقاومت کششی به دو روش mlr و anns ایجاد گردید. تخمین گرها پارامتر های مدل های مقاومت فروروی و مقاومت کششی و ویژگی های پایه ای خاک بودند. در مطالعات منحنی pr، مدل سه پارامتری تو و کی (2005) به همراه ویژگی های پایه و مدل میلیک و همکاران (1994) بدون ویژگی های پایه توانستند بهترین تخمین از مدل ون گنوختن (1980) را ارائه دهند. مدل استوکز و داونز (2008) بر پایه مکش به همراه ویژگی های پایه و مدل دو پارامتری میلیک و همکاران (1994) نیز منجر به بهبود تخمین مدل دکستر و همکاران (2008) شدند. نتایج در مطالعات مقاومت کششی نشان دهنده برتری anns در مقایسه با mlr بود. وقتی که از پارامتر های مقاومت کششی به تنهایی و به همراه ویژگی های پایه استفاده شد، مدل واتس و دکستر (1998) در مرحله آموزش و مدل ایبارا و همکاران (2005) در مرحله آزمون، توانستند رطوبت از طریق مدل دکستر و همکاران (2008) را بهتر تخمین بزنند. وقتی که از پارامتر های مقاومت کششی به تنهایی استفاده شد. در مجموع مدل ایبارا و همکاران (2005) زمانی که از پارامتر های این مدل به تنهایی و به همراه ویزگی های پایه استفاده شد، توانست در هر دو مرحله آموزش و آزمون مدل برتر در تخمین swrc باشد . در تخمین مدل ون گنوختن (1980)، مدل واتس و دکستر (1998) در مرحله آموزش و مدل ابراهیم زاده و همکاران در مرحله آزمون توانستند تخمین بهتری از این مدل ارائه دهند. مدل ون گنوختن با استفاده از این پارامتر ها به همراه ویژگی های پایه در مرحله آموزش توسط مدل ابراهیم زاده و همکاران و در مرحله آزمون توسط مدل استوکز و داونز (2008) بر پایه رطوبت بهتر تخمین زده شد. در مجموع مدل ابراهیم زاده و همکاران زمانی که از پارامتر های این مدل به تنهایی و به همراه ویژگی های پایه استفاده شد، توانست در هر دو مرحله آموزش و آزمون مدل برتر در تخمین swrc باشد. ، مدل دکستر و همکاران (2008) در این مطالعه بهتر از مدل ون گنوختن تخمین زده شد. پارامتر های مدل های مقاومت فروروی در مقایسه با پارامتر های مدل های مقاومت کششی بهتر توانستند مدل های swrc را تخمین بزنند.
آزاده صداقت علی اکبر صفری سنجانی
هدایت هیدرولیکی خاک از مهم ترین ویژگی های فیزیکی خاک است که اهمیتی ویژه درشناخت، بررسی و مدلسازی انتقال آب، املاح و آلاینده ها در محیط های متخلخل دارد. با وجود پژوهش های پرشمار که پیرامون اندازه گیری مستقیم هدایت هیدرولیکی اشباع صورت گرفته است، این روش ها هم چنان پرهزینه، زمان بر و تخصصی هستند. از این رو، برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع و غیر اشباع با بهره گیری از روش های سریع، کم هزینه و با دقت قابل قبول از جمله توابع انتقالی خاک، ضروری است. هدف از این پژوهش برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع و غیر اشباع با بهره گیری از پارامترهای زودیافت خاک شامل خصوصیات فیزیکی، مکانیکی، شیمیایی و ژئوتکنیکی (حدود آتربرگ) با بهره گیری از روش رگرسیونی خطی و غیر خطی و شبکه عصبی مصنوعی است. در این پژوهش 148 نمونه از 5 استان، مازندران، کرمانشاه، آذربایجان غربی و شرقی و همدان جمع آوری شد. اندازه گیری صحرایی هدایت هیدرولیکی با بهره گیری از دستگاه نفوذسنج صفحه ای در 4 استان کرمانشاه، آذربایجان غربی و شرقی و همدان به تعداد 39 نمونه، انجام گرفت؛ که دو سوم داده ها برای مرحله آموزش و یک سوم داده ها برای مرحله آزمون در نظر گرفته شد. توابع انتقالی این پژوهش در دو قسمت جدا از هم که 15 تابع انتقالی با خصوصیات پایه خاک (درصد رس، نسبت لای به شن و جرم مخصوص ظاهری) و شش تابع انتقالی بدون خصوصیات پایه ای ایجاد شد. هشت خروجی که شامل هدایت هیدرولیکی اشباع، ضرایب ? و k0 گاردنر (1958)، هدایت هیدرولیکی در مکش های 40، 100 و 300 سانتی متر ضرایب ? و n ون گنوختن بودند، با بهره گیری از توابع انتقالی برآورد شدند. ورودی های این توابع انتقالی با خروجی ها همبستگی خوبی را نشان دادند. نتایج توابع پارامتریک نسبت به نقطه ای خیلی بهتر و در قسمت پارامتریک نتایج شبکه عصبی مصنوعی نسبت به روش رگرسیونی بهتر بود. در توابع انتقالی پارامتریک مدل ونگنوختن با روش شبکه عصبی مصنوعی در بخشی که بدون خصوصیات پایه ای خاک بود، ptf3 که در آن از پارامترهای تراکم محصور مدل ون گنوختن و نسبت پوکی (n*، *? و e0) به عنوان برآوردگر بهره گیری شده بود، نتایج بهتری نسبت به سایر توابع انتقالی این بخش داشت. همچنین در بخشی که با خصوصیات پایه ای همراه است، ptf14 که از مقاومت کششی به عنوان برآوردگر در توابع انتقالی بهره گیری شد، بهبود بیشتری نسبت به سایر توابع انتقالی در برآورد هدایت هیدرولیکی داشت. در توابع انتقالی پارامتریک مدل گاردنر در بخش بدون خصوصیات پایه ای بهره گیری از ضرایب گمپرتز به عنوان برآورد گر به روش رگرسیون، نتایج بهتری نسبت به سایر توابع انتقالی داشت و در بخش با خصوصیات پایه ای ptf2 که از ضرایب گمپرتز به عنوان برآوردگر بهره گیری شد، بهبود بیشتری نسبت به سایر توابع انتقالی در برآورد هدایت هیدرولیکی داشت. توابع انتقالی ایجاد شده، پارامترهای مدل ون گنوختن-معلم را بهتر از مدل گاردنر برآورد کردند.
علی حمیدی یحیی قایدی
چکیده این تحقیق به بررسی چگونگی استفاده از داستانهای شاهنامه در برنامه ی درسی فلسفه برای کودکان می پردازد .پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوالات می باشد :شاخصهای انتخاب داستانهای شاهنامه برای استفاده در برنامه ی فلسفه برای کودکان چیست؟ و باتوجه به این شاخصها چه داستانهایی از شاهنامه برای برنامه ی فلسفه برای کودکان مفید است؟ و در آخر اینکه برای استفاده از داستانهای شاهنامه چه تمرینها ،فعالیتها و طرح بحثهایی لازم است.روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی ومفهومی می باشد . برای انجام این پژوهش ابتدا با مراجعه به منابع مختلف قابلیت استفاده از داستانهای شاهنامه در برنامه فلسفه برای کودکان مورد ارزیابی قرار گرفت ،سپس بعد از استخراج شاخصهای انتخاب داستان از شاهنامه،داستانهای مناسب برای استفاده در این برنامه مشخص شد وسپس بعد از مشخص شدن داستانهای مناسب سه داستان از داستانهای شاهنامه انتخاب شد و راهنمایی برای استفاده از این داستانها در برنامه ی فلسفه برای کودکان تدوین شد.
حمید خسروی نظرآباد احمد ارشادی
چکیده: خشکی از جمله تنش های محیطی مهم است که رشد و تولید محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهد. انتخاب ارقام متحمل به خشکی یکی از راهکارهای اساسی افزایش تولید در شرایط کم آبی می باشد. در این تحقیق اثر سه رژیم آبی شامل: 80% (شاهد)، 60% و 40% آب فراهم خاک به مدت 6 هفته بر روی برخی ویژگی های رویشی، بیوشیمیایی، غلظت برخی عناصر غذایی و نیز فعالیت برخی آنزیم ها در چهار رقم تجاری انار ملس ساوه، خزر بردسکن، یوسف خانی و شیشه کپ بررسی شد. بیشترین و کمترین کاهش در شاخص های رشد مانند ارتفاع نهال، قطر ساقه، سطح برگ و وزن تر اندام هوایی ناشی از تنش خشکی به ترتیب در ارقام یوسف خانی و ملس ساوه مشاهده شد وخزر بردسکن و شیشه کپ حد واسط این دو قرار داشتند. ارقام ملس ساوه و خزر بردسکن در شرایط عدم تنش حجم و وزن تر ریشه کمتری نسبت به دو رقم دیگر داشتند اما در اثر تنش خشکی افزایش چشم گیری در حجم و وزن تر ریشه از خود نشان دادند. بیشترین و کمترین کاهش در محتوای نسبی آب و کلروفیل برگ تحت تاثیر تنش خشکی به ترتیب در ارقام یوسف خانی و ملس ساوه مشاهده شد و ارقام خزر بردسکن و شیشه کپ حد واسط آنها قرار داشتند. تنش خشکی باعث افزایش غلظت پرولین و کربوهیدرات های محلول برگ شد. ارقام ملس ساوه و خزر بردسکن دارای غلظت بالاتری از پرولین محلول برگ تحت تنش خشکی شدید بودند. بالاترین غلظت کربوهیدارت های محلول برگ در شرایط فاقد تنش خشکی در ارقام ملس ساوه و خزر بردسکن مشاهده شد که رقم ملس ساوه سطح بالای کربوهیدرات محلول برگ خود را در تنش شدید نیز حفظ کرد. غلظت پروتئین های محلول با افزایش شدت تنش خشکی، افزایش نشان داد اما بین ارقام اختلاف محسوسی مشاهده نشد. تنش خشکی غلظت فسفر روی، مس، آهن و منگنز را کاهش و غلظت پتاسیم برگ را افزایش داد و به طور کلی رقم ملس ساوه دارای سطوح بالاتری از عناصر غذایی بررسی شده بود. فعالیت آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز تحت تاثیر تنش خشکی افزایش نشان داد. فعالیت آنزیم کاتالاز در برگ های رقم ملس ساوه در هر سه سطح رطوبتی بیش از سایر ارقام بود و رقم خزر بردسکن فقط در تنش متوسط فعالیت آنزیمی بالاتری نسبت به یوسف خانی و شیشه کپ نشان داد. بیشترین فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز در تنش رطوبتی شدید در ارقام شیشه کپ و ملس ساوه مشاهده شد. با توجه به نتایج به دست آمده ارقام ملس ساوه و یوسف خانی به ترتیب دارای بیشترین وکمترین مقاومت به شرایط کم آبی بودند و ارقام خزر بردسکن و شیشه کپ مقاومت متوسطی به خشکی نشان دادند.
طاهره خادمی منفرد فرشاد دشتی
چکیده ندارد.
سیما نورمحمدی شفق علی اکبر صفری سنجانی
افزایش درون داد کربن آلی با افزودن کودهای آلی به خاک یک راه برای بهبود دادن ویژگی¬های زیستی، شیمیایی و فیزیکی خاک و نگهداشت کربن است. کاربرد پلی اکریل آمید آنیونی همانند یک بهساز آلی به تنهایی و یا همراه با مواد¬آلی، کیفیت خاک را بهبود می بخشد. هدف از این پژوهش بررسی پیامد کاربرد مانده های گیاهی و پلی اکریل امید آنیونی بر فراوانی¬های ریزجانداران و برخی از ریخت¬های گوناگون کربن آلی خاک بود. نمونه¬برداری خاک¬های با بافت سبک و سنگین از لایه 30 سانتی متری رویی دو زمین کشاورزی در همدان (شمال غربی ایران) انجام شد. خاک ها با مانده¬های یونجه و گندم آسیاب شده و گذر یافته از الک 2 میلی متر در نسبت های صفر و 50 گرم کود در یک کیلوگرم وزن خشک خاک تیمار شدند. نمونه¬ها به رطوبت گنجایش کشاورزی رسانده شد، و ظروف در آزمایشگاه در تاریکی نگهداری شد. سپس در زمان¬های 1، 5، 10، 20، 30، 45، 60، 75 و 90 روز نمونه-برداری از خاک¬ها انجام شد و داده¬های بدست آمده برای هر بازه زمانی جداگانه آزمون شدند. برای آزمون آماری داده¬های بدست آمده از هر خاک، از آزمایش فاکتوریل با طرح کاملا تصادفی بهره¬گیری شد. مانده های گیاهی و پلی اکریل امید در سه تکرار آزمون شدند. یافته¬های این پژوهش نشان داد که کاربرد کودهای آلی و پلی اکریل آمید ویژگی¬های بیولوژیک هر دو خاک سبک و سنگین را دگرگون کرد. فراوانی باکتری¬ها، اکتینومیست¬ها، قارچ¬ها و تنفس پایه و برانگیخته خاک با کاربرد مانده¬های گیاهی افزایش یافت. در هر دو خاک فراوانی باکتری¬ها و اکتینومیست¬ها در زمان¬های نخست نمونه¬برداری (1 تا 5 روز) در خاک¬های تیمار شده با غلظت¬های بالاتر پلی اکریل امید کمتر بدست آمد. اگر چه، در خاک با بافت سنگین، کاربرد پلی اکریل امید پیامد سودمندی بر فراوانی قارچ¬ها نداشت، ولی در خاک با بافت سبک در کاربرد پلی اکریل امید با غلظت¬های بیشتر فراوانی قارچ¬ها بالاتر بود. در خاک با بافت سنگین در همه زمان¬ها، پیامد کاربرد پلی اکریل امید بر اندازه تنفس پایه و برانگیخته خاک چشم¬گیر نبود هر چند در خاک سبک کمی تنفس پایه خاک را افزایش داد. در هر دو خاک، با گذشت زمان، همه کربن آلی و کربن آلی بخش هم اندازه شن کاهش یافت، اما بخش کربن هم اندازه رس + سیلت با گذشت زمان افزایش یافت. در هر دو خاک همه کربن آلی، کربن آلی بخش هم اندازه شن و بخش کربن هم اندازه رس+سیلت، با افزودن مانده¬های گیاهی به خاک افزایش یافت. در خاک با بافت سنگین، پلی اکریل امید پیامد چشم گیری بر همه کربن آلی و کربن آلی در بخش هم اندازه شن و بخش هم اندازه رس + سیلت نداشت، ولی در خاک با بافت سبک مایه بهبود کربن اندوزی در خاک شد. چگالی بخش بندی نشان داد که، در هر دو خاک، افزودن مانده¬های گیاهی به ویژه پس از بکارگیری مانده گندم، ماده¬آلی در بخش سبک و کربن آلی در بخش سنگین را به گونه چشم¬گیری افزایش داد. پلی اکریل امید زمان ماندگاری ماده آلی بخش سبک را در خاک سنگین افزایش داد، اما در خاک سبک این پیامد دیده نشد. میانگین وزنی قطر خاکدانه¬ها در هر دو خاک، با افزودن مانده¬های گیاهی به گونه چشم¬گیری افزایش یافت که این پیامد سودمند در تیمار کاه گندم با ویژگی¬های زیستی بهتر، بیشتر بود. در هر دو خاک دیده شد که در خاک بدون مانده گیاهی، کاربرد پلی اکریل آمید مایه افزایش میانگین وزنی قطر خاکدانه¬ها شد. دربرابر آن در خاک سنگین، در تیمارهای کاه گندم و کاه یونجه، کاربرد پلی اکریل آمید پیامد زیانبار و چشم¬گیری بر میانگین وزنی قطر خاکدانه¬ها داشت. این پیامد زیانبار کاربرد پلی اکریل آمید در خاک سبک در تیمارهای کاه گندم و کاه یونجه بر میانگین وزنی قطر خاکدانه¬ها دیده نشد. درصد رس پخش شونده در هر دو خاک، در تیمار شاهد بیشترین و در تیمار مانده گندم کمترین بدست آمد. در هر دو خاک با افزایش در اندازه پلی اکریل آمید بکار رفته، درصد رس پخش شونده به اندازه چشم¬گیری کاهش یافت. یافته¬ها در هر دو خاک نشان داد که، دگرگونی در درصد رس پخش شونده وابستگی نزدیکی با دگرگونی میانگین وزنی قطر خاکدانه¬ها داشت.
مهرانگیز جیرانیان فرشاد دشتی
به منظور بررسی اثرات قارچ های میکوریز آربوسکولار روی عملکرد و برخی پارامتر های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه تره ایرانی ((allium ampeloperasum tareh group تحت تنش خشکی، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل، قارچ میکوریز آربوسکولار( گونه های glomus interaradices، , g.versiform آمیخته دو گونه و گیاهان تلقیح نشده)، سطوح آبیاری (30-، 80- و 150- کیلو پاسکال پتانسیل آب خاک) و شرایط خاک (سترون شده و غیر سترون) بودند. بذور درگلدان حاوی خاک مایه کوبی شده کشت شده و پس از جوانه زنی، بوته ها به 8عدد تنک شدند. اعمال تنش بعد از چین سوم شروع شد. گلدان ها بصورت روزانه توزین شده و مقدار آب کم شده به هر تیمار اضافه گردید. نتایج نشان داد که اثر ساده نوع خاک فقط بر درصد کلونیزاسیون ریشه تره ایرانی معنی دار شد. اثر متقابل تلقیح و تنش خشکی اثر معنی¬داری روی عملکرد و پارامترهای رشدی، محتوای آب نسبی ، کلروفیل، پرولین، کربوهیدراتهای محلول و غلظت فسفر برگ داشت. نتایج نشان داد با افزایش سطح تنش عملکرد و پارامترهای رویشی کاهش یافت اما میکوریزا توانست تحمل به تنش را افزایش دهد. عملکرد در گیاهان تلقیح شده در تیمار رطوبتی 80- کیلوپاسکال (881 گرم بر متر مربع)، 37% و در تیمار 150- کیلوپاسکال (489 گرم بر متر مربع)، 30% بیشتر از گیاهان تلقیح نشده بود. تلقیح با قارچ میکوریزا محتوای کلروفیل و قندهای محلول را در تنش خشکی افزایش داد. با افزایش سطح تنش تجمع پرولین افزایش یافت و کمترین میزان آن در گیاهان تلقیح شده با قارچ مشاهده شد. با افزایش تنش غلظت عناصرفسفر، آهن، روی و مس کاهش و غلظت پتاسیم افزایش یافت. تلقیح با میکوریزا توانست غلظت فسفر، پتاسیم، آهن، روی و مس را در برگ تره ایرانی بهبود بخشد. در رابطه با درصد کلونیزاسیون ریشه، بیشترین میزان (75%) از تلقیح با قارچ گونه g. versiform حاصل شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که همزیستی میکوریزی می تواند روی سطوح تغذیه ای و رشد گیاه در شرایط تنش موثر باشد.
بهرام رمضانی امید بهمنی
منحنی نگهداشت آب در خاک (swrc) اهمیت فراوانی در مطالعات آب و خاک مانند حفاظت خاک، برنامه¬ریزی آبیاری، زهکشی، انتقال املاح، رشد گیاهان و بررسی تنش آبی گیاهان دارد. در این پژوهش عملکرد 10 مدل منحنی نگهداشت رطوبتی خاک ( مدل سایمونز و همکاران (1979)، لیباردی و همکاران (1979)، کمپل (1974)، فارل و لارسون (1972)، ون¬گنوختن (1980)، بروکس و کوری (1964)، درایزن (1986)، نمایی بروس-لاکسمور (1986)، توانی بروس- لاکسمور (1986) و روگوسکی (1971)) با استفاده از مدل swrc 3.0 مورد بررسی قرار گرفت و پس از ارزیابی آماری مدل¬های مناسب انتخاب شدند. 73 نمونه خاک از چای¬کاری¬های شهرستان لاهیجان واقع در استان گیلان جمع¬آوری، کلاس بافتی آنها تعیین و گروه¬های بافتی از هم تفکیک شدند. مقدار رطوبت در 8 پتانسیل ماتریک مختلف اندازه¬گیری شد. با محاسبه شاخص¬های آماری ریشه میانگین مربعات خطا (rmse)، شاخص آکائیک (aic)، ضریب تبیین (r2)، شاخص ویلموت (d)، میانگین خطا (ae) و راندمان یا کارآیی مدل (ef) کیفیت برازش مدل¬ها مشخص گردید. نتایج نشان داد در همه¬ی کلاس¬های بافتی مدل سایمونز و همکاران با خطای (rmse) (از 0136/0 تا 0307/0 cm3 cm-3 )، راندمان ef (از 962/0 تا 984/0 )، شاخص ویلموت d (از 993/0 تا 996/0 )، ضریب آکائیک برابر با 1280- و حداکثر ضریب تبیین (از 96/0 تا 98/0) بهترین عملکردو مدل توانی بروس- لاکسمور با خطای (rmse) (از 372 /0 تا 0881/0 cm3 cm-3 )، ضریب آکائیک برابر با 879-، ضریب تبیین (از 81/0 تا 92/0)، راندمان ef (از 693/0 تا 883/0 ) و شاخص ویلموت d (از 93/0 تا 973/0) ضعیف¬ترین عملکرد را داشتند. مدل لیباردی و همکاران نیز بعد از مدل سایمونز و همکاران عملکرد قابل قبولی داشت و بهتر از سایر مدل¬ها شبیه¬سازی را انجام داد. به همین دلیل، استفاده از مدل سایمونز و همکاران و مدل لیباردی و همکاران برای خاک¬های با بافت متوسط و سنگین شهرستان لاهیجان توصیه می¬ شود.
موسی علیزاده محمّد پارسانسب
ا امروزه، استفاده از نظریه های فلسف? زبان و زبان شناسی در تحلیل آثار ادبی، هم می تواند دیدی نو پیش روی خوانند? متن قرار دهد تا با نگاهی تازه به سمت متون ادبی برود و هم می تواند ظرایف و دقایق هنری ادبای گذشته را آشکار سازد. این پایان نامه، با چنین رویکردی به سراغ نظری? زبانی کنش های گفتاری رفته و آن را بر روی قصاید یکی از تأثیرگذارترین شاعران فارسی زبان، یعنی خاقانی شروانی پیاده کرده است. در این رساله نخست، می کوشیم با اشاره به خاستگاه، نحو? پیدایش و سیر تکوینی تئوری کنش های گفتاری در غرب، مبانی و الگوهای این نظریه را توضیح دهیم؛ مبانی و الگوهایی که پشتوانه نظری این پایان نامه را تشکیل خواهد داد. سپس، به این سوال پرداخته شود که «آیا در بلاغت قدیم و نظریه های بلاغیون گذشته ما، شبیه چنین نظریه ای یا شبیه چنین بحثی مطرح بوده است؟» و در آخر، به تجزیه و تحلیل آماری تعدادی از بافت های گوناگون قصاید خاقانی با استفاده از نظری? کنش های گفتاری پرداخته می شود تا نشان داده شود که چگونه آثار ادبی گذشت? ادب فارسی به دلیل آشنایی شاعران و نویسندگان گذشته با فنون بلاغت ادبی، استعداد بررسی با نظریات امروزی را داراست. تحقیق حاضر نشان می دهد که خاقانی در بافت های گوناگون از کارکردهای معنایی – منظوری مختلف، برای عرضه مفاهیم و اقناع مخاطب خود، استفاده می کند. به عنوان نمونه، از مجموع 514 جمله پرسشی، تعجّب و حیرت شاعر از امور، 18/5 درصد از جملات پرسشی را شامل می شود که در قالب 22 قصیده، بیشتر در موضوع مدح (14 مورد) و مرثیه (3 قصیده)، به کار رفته است.
عیسی ابراهیمی حسین بیات
منحنی نگهداشت آب خاک رابطه بین مکش و مقدار آب خاک را نشان می¬دهد. اندازه¬گیری این منحنی بسیار زمان بر و هزینه بر است، بنابراین محققین با استفاده از روش¬های مختلف این منحنی را بدست می¬آورند. از جمله این روش¬ها استفاده از توابع انتقالی و مدل¬های تحلیلی است. منحنی تراکم رابطه بین نسبت پوکی و لگاریتم تنش را نشان می¬دهد. این منحنی در مباحث مربوط به مهندسی و کشاورزی دارای اهمیت فراوانی است. منحنی تراکم در زمان کوتاه و با هزینه کم بهدست میآید. از این رو بر اساس شباهتی که بین این دو منحنی وجود دارد می¬توان با استفاده از منحنی تراکم، منحنی نگهداشت آب در خاک را تخمین زد. این تحقیق در دو بخش انجام شد، بخش اول مربوط به 75 نمونه جمع آوری شده از استان گیلان است و بخش دوم مربوط به پنج استان کرمانشاه، مازندران، آذربایجان شرقی و غربی و همدان است که 150 نمونه جمعا از این استان-ها جمع آوری شد. آزمایش¬های پایه به همراه اندازه¬گیری منحنی نگهداشت آب خاک و منحنی تراکم انجام شدند. در بخش اول مطالعه استان گیلان ابتدا قابلیت برازش سیزده مدل منحنی نگهداشت آب خاک مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از سه سطح تخمین¬گر به روش¬های شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون سیزده مدل تخمین و مورد مقایسه قرار گرفتند. به طور کلی مدل¬های دو نمایی بر خلاف انتظار دارای نتایج مناسبی نبودند و مدل معروف ونگنوختن دارای دقتی متوسط نسبت به سایر مدل¬های مورد مطالعه بود. در بخش دوم مطالعه پنج استان نامبرده با استفاده از شش سطح تخمین¬گر برگرفته از مشخصات منحنی تراکم اقدام به تخمین سه مدل ونگنوختن، گاردنر و دکستر شد. به طور کلی در بین این شش سطح، سطح دوم که دارای تخمین¬گرهای تنش پیش تراکمی، شاخص تراکم و شاخص تورم به همراه ورودیهای مدل اول بوده است نسبت به دیگر سطوح دارای نتایج بهتری در تخمین منحنی نگهداشت آب خاک بود. علت این تخمین مناسب را می¬توان به همبستگی متغیرهای ورودی با پارامترهای مدل¬ها و فیزیکی بودن پارامترهای تخمین¬گر و همچنین ارتباط فیزیکی که بین تخمین¬گرها با پارامترهای سه مدل نامبرده شده بود نسبت داد. همچینین در مقایسه بین سطوح ششم و پنجم که روش آماده سازی تخمین¬گرهای یکسانی دارند مشاهده می¬شود که سطح ششم در غالب موارد دارای نتایج مناسبتری بوده است. به طور کلی مدل گاردنر در مقایسه با مدل¬های ونگنوختن و دکستر دارای نتایج بهتری بود و با افزایش پارامترهای تخمین¬گر به سطح اول آماره بهبود نسبی به مقدار بیشتری نسبت به دو مدل نامبرده شده افزایش یافت. یعنی مدل گاردنر در مقایسه با مدل¬های ونگنوختن و دکستر دارای قابلیت تخمین بالاتری بود. در مدل ونگنوختن افزودن تخمین¬گر¬های حاصل از منحنی تراکم تاثیر معنی¬داری بر روی افزایش دقت این مدل نداشت. در نهایت بایستی بیان کرد که استفاده از منحنی تراکم جهت تخمین منحنی نگهداشت آب در خاک بسیار مفید بوده است، شاید دلیل افزایش دقت در تخمین تشابه ظاهری و مفهوم مکانیکی نسبتا مشابهی است که بین این دو منحنی وجود دارد.
حسین بیات رامتین جولایی
با توجه به گستردگی پهنه مرزی کشور و تنوع اقلیمی مناطق گوناگون رسیدن به الگوی کشت مناسبی که از آن بتوان حداکثر بهره برداری را از عوامل و نهاده های تولید به ویژه عوامل محدود کننده به دست آورد، ضرورتی انکار ناپذیر است. بعبارت دیگر تولید هر محصول در کشور باید با توجه به هزینه های انجام شده علاوه بر سودآوری برای تولیدکنندگان آن، برای کشور نیز دارای سودآوری باشد. برای تعیین الگوی بهینه کشت هر منطقه، باید اهداف خرد و کلان اقتصادی مورد توجه قرار گیرند، که این مسئله لزوم کاربرد یک مدل آرمانی الگوی کشت را آشکار می نماید. بر این اساس در این مطالعه مدل های الگوی بهینه کشت در شهرستان قائمشهر برای محصولات زراعی سال 91-1390 بصورت تک هدفه و دو هدفه اجرا و با هم مقایسه شدند. نتایج چنین نشان می دهد که اولاً استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی، سود کل را نسبت به وضع موجود حدود 5/2 درصد و نسبت به مدل اجتماعی حدود 10 درصد افزایش می دهد اما سودکل را نسبت به مدل بازاری حدود 6/0 درصد کاهش می دهد. به عبارت دیگر مدل آرمانی به مدل شخصی توصیه می نماید که به مزیت نسبی محصولات نیز نظر داشته باشند و ثانیاً اجرای مدل آرمانی تعدیلاتی را نسبت به اجرای هر یک از مدل ها بوجود می آورد که از یک سونگری آن ها پیشگیری می نماید و توصیه می شود برای تعیین الگوی بهینه ی کشت دقیق برای منطقه بایستی هر دو هدف مدنظر باشد.
علی سهرابی حکیمه دبیران
سام یکی از پهلوانان اسطوره ای ایران زمین است که در آثار ادبی پیش و پس از اسلام چه با نام گرشاسپ و چه با نام سام در آثاری چون روان گرشاسپ، شاهنامه، گرشاسپ نامه و در دوران متأخّرتر در سام نامه شرح پهلوانی های او به تفصیل آمده است . از آنجاکه معیار حماسه در نزد ایرانیان همواره شاهنامه حکیم توس بوده است،طبیعی است که تمام آثاری که پس از آفرینش آن اثر سترگ در همان بحر-متقارب مثمّن محذوف- سروده شده اند، با شاهنامه سنجیده شوند.آثاری که به ادّعای سرایندگان بیشتر آنها، باهدف پرکردن خلأ نپرداختن مفصّل فردوسی به سرگذشت برخی از پهلوانان ملّی،آن چنان که حقّ مطلب درباره ایشان ادا شود، سروده و پرداخته شده اند. پهلوانانی مانند برزو، جهانگیر، فرامرز،...و البته مشهورترین و بزرگترین آنها به گواهی اسطوره ها، سام. بحث درباره میزان ارزش حماسی و داستانی منظومه های یادشده نیز همواره از بحث های داغ در میان اهالی ادب و حماسه بوده است؛این که این منظومه ها تا چه حد واجد جنبه های حماسی برشمرده برای حماسه های بزرگ کهن، و تاکدام پایه برخوردار از ویژگی های گفته شده برای یک داستان کلاسیک با تمام ابعاد و جنبه های آن، هستند. برهمین اساس در این پژوهش به بررسی و مقایسه جنبه های داستانی و حماسی داستان سام در دو منظومه سام نامه وشاهنامه پرداخته شده است.روش کار نیز به این صورت بوده که ابتدا جنبه های حماسی و داستانی دو اثر در فصول جداگانه بررسی و سپس نتایج بررسی ها در دو فصل بعد مقایسه شده و در فصل پایانی نیز نتیجه این بررسی ها و مقایسه ها آمده است. گفتنی است داستان سام در شاهنامه داستانی کوتاه از منظومه بلند فردوسی است امّا سام نامه اثری مستقل و طولانی درباره این جهان پهلوان اساطیر ایرانی است که مطابق ویژگی یادشده بالا درباره این نوع آثار، پردازنده اثر با طول وتفصیل تمام در حدود چهارده هزار بیت شرح سفرها و دلاوری های سام را در آن آورده است.
شبنم جوانشیر حسین بیات
به علت تغییرپذیری بالا و پیچیدگی خاک به دست آوردن ویژگیهای هیدرولیکی خاک به طور مستقیم مشکل، وقتگیر و پرهزینه است. در نتیجه لازم است با روشهای غیرمستقیم تخمین زده شوند. این مطالعه در دو بخش انجام شد. در بخش اول 74 نمونه خاک از استان گیلان تهیه و متغیرهای توزیع اندازه ذرات و خاکدانههای ریز، جرم مخصوص ظاهری و رطوبت در مکشهای 2، 5، 33، 100 و 1500 کیلوپاسکال اندازهگیری گردید. پارامترهای فرکتالی برای توزیع اندازه ذرات خاک و خاکدانههای ریز و پارامترهای توزیع اندازه ذرات مدل فردلاند و همکاران محاسبه و از آنها برای تخمین رطوبت در مکشهای مورد نظر با روشهای رگرسیونی و شبکههای عصبی مصنوعی استفاده شد. به طور کلی استفاده از پارامترهای مدلهای توزیع اندازه ذرات و خاکدانههای ریز موجب بهبود تخمین منحنی نگهداری آب خاک گردید. در بخش دوم تعداد 147 نمونه خاک دست خورده و دست نخورده از استانهای آذربایجانغربی، آذربایجانشرقی، مازندران، همدان و کرمانشاه تهیه و متغیرهای توزیع اندازه ذرات (psd)، جرم مخصوص ظاهری (bd)، شاخص انبساط آزاد (fsi)، گنجایش تبادل کاتیونی (cec)، رطوبت در مکشهای مختلف اندازهگیری گردید. برای پیش بینی پارامتر های دو مدل دکستر و گرنوالت و گرنت و مقدار رطوبت در مکشهای ذکر شده دو روش رگرسیون خطی و شبکههای عصبی مصنوعی بکار گرفته شدند. تخمین پارامتریک نسبت به تخمین نقطهای دقت بالاتری را نشان داد. در تخمین منحنی مشخصه رطوبتی خاک با استفاده از کل دادهها روش شبکه عصبی مصنوعی در مقایسه با روش رگرسیون چند متغیره خطی دقت بالاتری داشت. بطورکلی شاخص انبساط آزاد باعث بهبود معنیدار دقت تخمین نقطهای و پارامتریک منحنی مشخصه رطوبتی خاک شده و گروهبندی دادهها تاثیر مثبت در بهبود تخمینها داشت.
فرهاد بایزیدی حسین بیات
خاک ورزی و گیاه پوششی از عوامل موثر بر ساختمان و مقاومت مکانیکی خاک می باشند. تاثیر عملیات های خاکورزی بر رفتار خاک اساسا به ساختمان خاک مربوط می شود. گیاهان پوششی نیز به علت افزایش مواد آلی، مقاومت خاک، تراکم پذیری و همچنین منافذ خاک را تحت تاثیر قرار می دهند. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی تاثیر انواع سیستم های خاک ورزی و گیاه پوششی بر ضرایب مدل های مقاومت مکانیکی خاک، منحنی مشخصه رطوبتی و توزیع اندازه خاکدانههای ریز و درشت بود. برای این منظور تیمار خاک ورزی در سه سطح خاک ورزی مرسوم با گاوآهن برگرداندار (t1)، خاک ورزی حداقل با چیزل (t2) و بدون خاک ورزی (t3) و همچنین گیاه پوششی نیز در سه سطح ماشک (c1)، خلر (c2) و بدون گیاه پوششی (c3) بهصورت آزمون فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینا- همدان (دستجرد)، اجرا شد. در فصل بهار از هر واحد آزمایشی یک نمونه دست نخورده و یک نمونه دست خورده از عمق 0 تا 10سانتی متری، کلا 27 نمونه برداشته شد. نمونه برداری پاییز از دو عمق انجام گرفت. تعداد 8 نمونه دست نخورده از عمق اول هر واحد آزمایشی (0 تا 10 سانتی متر) کلا 216 نمونه و یک نمونه نیز از عمق دوم (10 تا 20 سانتی متر)، کلا 27 نمونه جمعآوری شد. از هر دو عمق نیز یک نمونه دست خورده بر داشته شد. رطوبت در مکش های مختلف اندازه گیری شد. در مکش های متفاوت، مقاومت در برابر فروروی، تغییرات نسبت پوکی در اثر تنش خارجی و مقاومت کششی خاکدانه ها اندازه گیری شد. هدایت هیدرولیکی در مکش های مختلف تخمین زده شد و پایداری خاکدانه ها نیز با استفاده از الک تر اندازه گیری شد. مدل گاردنر (1958) بر داده های هدایت هیدرولیکی، مدل ون گنوختن (1980) بر داده های منحنی رطوبتی و مدل گمپرتز (1825) بر داده های تراکم محصور برازش شد. مدل استوک و داونز (2008) بر داده های مقاومت فروری و مقاومت کششی خاکدانه ها برازش شد. مدل بست نیز بر داده های مربوط به توزیع اندازه خاکدانه ها برازش شد. تجزیه و تحلیل ضرایب مدل های مذکور با نرم افزار sas9.1 و مقایسه میانگین ها نیز با آزمون دانکن انجام گرفت. نتایج هدایت هیدرولیکی نشان داد که برهم کنش خاک ورزی حداقل و گیاه پوششی خلر مقدار هدایت هیدرولیکی اشباع و غیر اشباع را نسبت به خاک ورزی مرسوم و بدون گیاه پوششی افزایش داد. تیمارهای خاک ورزی حداقل و بدون خاک ورزی ظرفیت نگه داشت آب را نسبت به خاک ورزی مرسوم افزایش دادند. افزایش عمق سبب کاهش تاثیر تیمارهای گیاه پوششی بر نگه داشت آب خاک گردید. خاک ورزی مرسوم و حداقل نسبت به بدون خاک ورزی و گیاه پوششی خلر نسبت به بدون گیاه پوششی مقاومت فروروی خاک را کاهش دادند. در بررسی تاثیر تیمارهای اعمال شده بر مشخصه های منحنی تراکم دریافتیم که ضرایب b و c در تیمارهای گیاه پوششی خلر و سپس ماشک (به دلیل بیشتر بودن ماده آلی) نسبت به بدون گیاه پوششی کاهش یافتند و کاهش قابلیت تراکم خاک های دارای این دو سطح از گیاه پوششی مشاهده شد. شاخص تراکم در عمق دوم پاییز (10 تا 20 سانتی متر) به دلیل ماده آلی کمتر نسبت به عمق اول (0 تا 10 سانتی متر) بیشتر بوده و تراکم پذیری بیشتری نیز داشت. کشت بدون خاک ورزی (به دلیل بکر بودن خاک) و بدون گیاه پوششی (به دلیل ماده آلی کم) مقاومت کششی خاکدانه ها را کاهش دادند. پایداری خاکدانه های دو عمق پاییز در تیمار خاک ورزی مرسوم کاهش یافت و در هر دوعمق پاییز و نمونه های بهار گیاه پوششی خلر پایداری خاکدانه-ها را افزایش داد. خاک ورزی حداقل نسبت به خاک ورزی مرسوم و بدون خاک ورزی، گیاه پوششی خلر نیز در مقایسه با بدون گیاه پوششی و گیاه ماشک تاثیر بیشتری در بهبود ساختمان خاک داشتند. هر دو سطح گیاه پوششی تراکم پذیری را کاهش دادند. به طور کلی برهمکنش خاک ورزی حداقل و گیاه خلر خصوصیات ساختمانی را بهبود و برهمکنش بدون خاک ورزی با بدون گیاه پوششی مقاومت مکانیکی خاک را افزایش دادند.
سعید عبادی جمیل حسین بیات
نظام تصوف به عنوان مهم ترین بستر تجربه های درونی و بیرونی ایرانیانِ پس از حمل? اعراب، از آغاز تکوین تا اوج و افولش در قرون هفتم و هشتم دچار دگردیسی های نامحسوسی در مبانی نظری خود می شود که زمینه را برای تغییر کارکرد آن فراهم می کنند. به تدریج در این نظام مولفه هایی تعریف می شوند که سوی? کنش آن را از تجربه گرایی دینی به بینش اساطیری تغییر می دهند. این مولفه ها که همان مولفه های تفکر اساطیری هستند در یک همگراییِ کلی در نقط? شهودگرایی به یکدیگر متصل می شوند و نه به تنهایی که در ارتباط و هماهنگیِ گسترده ای با هم رفته رفته مصادیقی اساطیری برای تصوف خلق می کنند. مصادیقی که هم در حوز? محتوا و هم در حوز? صورت تماماً اساطیری محسوب می شوند و با هر رویکردی که به تصوف پرداخته شود اساطیری بودن آن ها انکار ناشدنی است. اتحادگرایی، تقابل علم و اسطوره، منطق تمثیلی، شاعرانگی و رمزگرایی، قهرمان مداری، الگوجویی، زنده انگاشتن جهان و طبیعت، آیین مداری و... مولفه های اساطیری هستند که به ترتیب مسائلی مانند وحدت وجود، جدال عقل و عشق، تمثیل عرفانی، زبان خاص تصوف، کرامت های صوفی - قهرمانان، کهن الگوهای صوفیانه و آیین هایِ اساطیری تصوف را پدید می آورند. این موارد نه تنها در کلیّت که در بسیاری از امور جزئی نیز منطبق بر الگوهای اساطیری پیشین عمل می کنند. در این پژوهش پس از بررسی و شرح اساسی ترین شاخصه های بینش اساطیری و تحلیل کارکردهای مرتبط و مشترک آن ها، ارتباط بسیاری از اجزای صوری و محتوایی تصوف با این مولفه ها مشخص شده و ضمن تحلیل این روابط، برای هر یک از آن ها نمونه ای از اساطیر ارائه شده است. در ادامه با پرداختن به قصه ها و کرامت های صوفیان? مبتنی بر بن مایه های اساطیری، تحت عنوان فرم های مشترک اسطوره و عرفان، نشان داده شده است که چگونه بخش عظیمی از میراث صوفیان متأثر از بینش اساطیری شکل گرفته است. همچنین در پایان، خطوطی کلی برای نشان دادن سیر حرکت تصوف از زهد به اسطوره گرایی ترسیم شده است. کلیدواژه ها: تذکرهالاولیا، تصوف، اسطوره، مولفه های تفکر اساطیری، شهود.
سعید ولایی پشوتن زهرا کلاهچی
نانو ذرات شامل ذراتی با اندازه بین 1 تا 100 نانومتر می باشند. این ذرات می توانند بر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک موثر باشند. با این وجود تاثیر این ذرات بر بسیاری از ویژگی های فیزیکی و مکانیکی خاک از جمله میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، توزیع فراوانی خاکدانه ها، مقاومت کششی خاکدانه ها، مقاومت فروروی، نگهداری رطوبت و فشردگی محصور تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین هدف این مطالعه بررسی تاثیر کاربرد نانو اکسیدهای آهن و منیزیم بر برخی خواص فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی خاک مانند مقاومت و پایداری خاکدانهها، هدایت هیدرولیکی اشباع، قابلیت تراکم، جرم مخصوص ظاهری، تخلخل کل، ظرفیت تبادل کاتیونی، هدایت الکتریکی، اسیدیته، ماده آلی و میزان کربنات کلسیم خاک بود. نمونه برداری از منطقه قیه علی بلاغ استان همدان و از عمق 30-0 سانتی متری خاک با بافت لومی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه در ظروف پلاستیکی به ابعاد 6×8×14 سانتی متر انجام شد. برای این منظور فاکتور نانو ذرات در دو سطح شامل نانو اکسیدهای آهن (n1) و منیزیم (n2)، فاکتور سطح استفاده از نانو ذرات در چهار سطح شامل سطح صفر، 1، 3 و 5 درصد (s0، s1، s2و s3) وزنی نانو ذرات و فاکتور زمان در دو سطح شامل انکوباسیون40 و 100 روزه (t1 و t2) بود. پس از اعمال تیمارها در انکوباسیون های 40 و 100 روزه، نمونه های دست خورده و دست نخورده از هر تیمار تهیه شد و آزمایشات مورد نظر بر روی آن ها انجام شد. تجزیه و تحلیل داده های آزمایشات مذکور به وسیله نرم افزار sas.9.1 و مقایسه میانگین با آزمون دانکن انجام شد و تمامی شکل ها به وسیله نرم افزار excel 2010 رسم شدند. نتایج آزمایشات نشان داد که تیمارهای نانو اکسید آهن باعث افزایش گنجایش تبادل کاتیونی و تیمارهای نانو اکسید منیزیم باعث کاهش آن شدند. تاثیر نانو ذرات بر سطح ویژه، نقطه با بار صفر، تشکیل کمپلکس با ماده آلی و تغییر ساختار کانی از عوامل و احتمالات موثر بر تغییر گنجایش تبادل کاتیونی تیمارها بود. تیمارهای نانو اکسید آهن و منیزیم باعث افزایش هدایت الکتریکی خاک شدند. تیمارهای نانو اکسید آهن در انکوباسیون 100 روزه باعث کاهش پ- اچ و تیمارهای نانو اکسید منیزیم در انکوباسیون40 روزه باعث افزایش پ-اچ خاک شدند. میزان کربنات کلسیم معادل خاک نیز تحت تاثیر نانو اکسید آهن کاهش و با نانو اکسید منیزیم افزایش یافت. نتایج آزمایش ماده آلی خاک حاکی از عدم تاثیر نانو ذرات بر ماده آلی خاک است. نتایج میانگین وزنی قطر خاکدانه ها نشان داد که نانو اکسید آهن در انکوباسیون 40 روزه باعث کاهش میانگین وزنی قطر خاکدانه ها شده است و در انکوباسون 100 روزه تاثیر معنی داری بر آن نداشت. نانو اکسید منیزیم در هردو انکوباسیون 40 و 100 روزه باعث افزایش میانگین وزنی قطر خاکدانه ها و پایداری ساختمان خاک شد. نانو اکسید آهن تاثیری بر توزیع اندازه خاکدانه های ریز نداشت ولی تیمارهای نانو اکسید منیزیم باعث افزایش خاکدانه های درشت و کاهش خاکدانه های ریز شد. تیمارهای نانواکسید آهن تاثیری بر جرم مخصوص ظاهری خاک نداشتند و در بین تیمارهای نانو اکسید منیزیم تیمار 3 درصد باعث کاهش معنی دار جرم مخصوص ظاهری خاک شد. نتایج برهمکنش های دو و سه طرفه نوع نانو ذرات× سطح کاربرد× زمان آزمایشات مختلف نشان داد که استفاده از نانو اکسید آهن در تیمار 3 درصد در مکش های 4، 6، 30 و 100 کیلوپاسکال باعث افزایش نگهداری رطوبت حجمی خاک شد و تیمار 5 درصد نانو اکسید منیزیم در مکش های 1، 2، 4، 6 و 30 کیلوپاسکال باعث کاهش رطوبت حجمی و تیمارهای 1 و 3 درصد آن در مکش 100 کیلوپاسکال باعث افزایش نگهداری رطوبت خاک نسبت به شاهد شدند. احتمالا علت افزایش نگهداری رطوبت در تیمارهای یاد شده افزایش تخلخل ریز به وسیله نانو ذرات در خاک است و علت کاهش آن در مکش های کمتر از 100 کیلوپاسکال در تیمار 5 درصد نانو اکسید منیزیم احتمالا کاهش کارایی آن بر ساختمان و منافذ خاک است. افزایش خاکدانه های درشت توسط نانو اکسید منیزیم به علت ایجاد خاصیت هماوری شدید بین ذرات خاک است. تیمارهای نانو اکسید آهن باعث افزایش مقاومت فروروی خاک شده ولی تیمارهای نانو اکسید منیزیم مقاومت فروروی خاک را کاهش دادند. تیمارهای نانو اکسید آهن و منیزیم تاثیری بر مشخصه منحنی تراکم خاک نداشتند. تیمارهای نانو اکسید آهن باعث افزایش مقاومت کششی خاکدانه ها شدند. ایجاد حالت چسبندگی شدید و انقباض خاکدانه ها از جمله عوامل موثر نانو ذرات بر خصوصیات مکانیکی خاک است. نتایج هدایت هیدرولیکی اشباع نشان داد که نانو اکسیدهای آهن و منیزیم سبب کاهش هدایت هیدرولیکی اشباع خاک (به جز تیمارهای 3 و 5 درصد نانو اکسید منیزیم در انکوباسیون 100 روزه) نسبت به تیمار شاهد شدند. کاهش هدایت هیدرولیکی اشباع احتمالا به علت مسدود شدن برخی از منافذ و مسیرهای جریان در خاک است. نتایج آزمایشات نشان داد که نانو ذرات به سبب دارا بودن سطح ویژه زیاد، ذرات فعال و واکنش-پذیر، توانایی تغییر در برخی از خصوصیات فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی خاک را دارند. همچنین این ذرات به دلیل ویژگی های ذاتی خود مانند خاصیت اسیدی یا قلیاییت، ضریب انحلال متفاوت و جذب سطحی زیاد بر خصوصیات شیمیایی خاک موثر هستند.
امیر رضا چیت ساز محمد پارسا نسب
موضوع این تحقیق، بررسی ادبیت در نصیحهالملوک های فارسی است.این آثار دارای اهمیت بسیاری در ادبیات فارسی هستند و بر متون نظم و نثر بسیاری در ادبیات فارسی تاثیر گذاشته-اند. در پی تحقیق در نصیحه الملوک هااین نتیجه حاصل شد که این متون زیر نوع ادبی نوع تعلیمی در ادبیات فارسی محسوب می شوند
لیلی فرج زاده یحیی قائدی
چکیده هدف از انجام این پژوهش تبیین فلسفه دوران کودکی در شعر معاصر می باشد. در این راستا ابتدا ویژگی های فلسفی دوران کودکی در شعر بررسی شد. سپس به رویکردهای فلسفی شعر معاصر ایران نسبت به دوران کودکی پرداخته شد.
رقیه متدین حسین بیات
چکیده ندارد.
حسین بیات
چکیده ندارد.