نام پژوهشگر: سید علی حسینی شریف
راضیه نیکی سید مرتضی حسینی شاهرودی
در این پایان نامه ولایت تکوینی حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) در عرفان و روایات مورد بررسی قرار گرفته است. طبق مبانی عرفانی، غیب نهان در ولایت عیان حقیقت محمدیه (صلی الله علیه و آله و سلم) ظهور یافته است. ولایت دارای دو حوزه تکوینی و تشریعی است. ولایت تشریعی ظهور ولایت تکوینی است و نسبت ولایت تکوینی خاندان پیامبر(علیهم السلام) نسبت به سایر انبیاء و اولیاء (علیهم السلام) نسبت محیط به محاط یا مقوّم به متقوّم می باشد. از وجهی دیگر ولایت دارای دو حوزه عامّه و خاصّه است. ولایت عامّه ، تمام اهل ایمان را دربرمی گیرد، اما ولایت خاصّه، ولایت حقیقت حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل مطهر اوست که اصالتاً مختص این خاندان پاک می باشد. خاندان پیامبر(علیهم السلام) که صاحب مقام ولایت تکوینی و تشریعی اند، دارای فضائل و کمالاتی بی انتها همچون مظهریّت ذات خدای متعال، احاطه وجودی و معیّت قیومی بر تمام عوالم افضلیت بر ما سوی الله، وساطت فیض الهی، عصمت و طهارت ذاتی و عبودیت مطلقه هستند. از سویی شبهاتی مانند تنافی عصمت ذاتی با اختیار و عدالت بر مسأله ولایت و برآیندهای آن وارد نیست.
محمد حقیقی راد سید علی حسینی شریف
نفس ناطقه ی انسان دارای قوای مدرکه ای است که از جمله ی آنها، عقل است دراین رساله معنای لغوی واصطلاحی عقل بیان می گردد. وسپس اقسام عقل و مراتب عقل نظری مورد بررسی قرار می گیرد ودیدگاههای فلاسفه ی اسلامی پیرامون این موضوع بیان می شود . چون سیر انسان در مراتب عقل یک سیر تکاملی می باشد،تا به عقل فعال برسد بنابر این ،قوس صعود ونزول عقل نیز از جمله مباحث این رساله به شمار می رود.واز آنجایی که یکی از معانی عقل ،موجودات مجرد (فرشتگان) می باشد به بحث درباره ی عقول ونحوه ی کثرت عقول نیز پرداخته شده است. ازدیگر مباحثی که به آن پرداخته شده است،علم واقسام آن می باشد.در قسمت پایانی نیز مساله اتحاد عاقل ومعقول که یکی از مهمترین مباحث فلسفی است وبراهینی نیز بر اثبات آن بیان گردیده،و عده ای نیز برآن اشکال نموده اند، مطرح می گردد.در این رساله از کتابهای معتبر فلسفی در زمینه ی مباحث مذکور استفاده گردیده است.
غلامرضا کریمی علی رضا کهنسال
چکیده در این نوشتار که به نقد و بررسی نظریه ی تناسخ از منظر عقل و نقل پرداخته شده است در ابتدا و در فصل اول بحث با تعریف لغوی و اصطلاحی آموزه ی تناسخ آغاز شده است و با ذکر انواع تناسخ، پیشینه ی تاریخی آن و معتقدان به آن پایان یافته است. فصل دوم در باب دلایل معتقدین به تناسخ و بررسی و نقد آنهاست. در ادامه به بیان دیدگاه ها و ادله ی عقلی منکرین تناسخ، فیلسوفان و عالمان مسلمان از جمله، ابن سینا، ملاصدرا، سهروردی و... پرداخته شده است. در فصل سوم که به بررسی آموزه ی تناسخ از دیدگاه آیات، احادیث و روایات پرداخته شده است آیات مورد استشهاد معتقدان به تناسخ نقد و بررسی شده است و آیات و روایات معارض نیز ذکر گردیده است درفصل چهارم نیز ضمن تعریف رجعت و اثبات آن و بیان تفاوت آن با تناسخ به تعریف مسخ و اثبات آن از طریق آیات و روایات پرداخته و در پایان در یک نتیجه گیری کلی بیان شده است که آموزه ی تناسخ به معنای بازگشت ارواح پس از مرگ و انتقال آن از بدنی به بدن دیگر، کاملاً باطل و مردود می باشد و مفاهیمی مانند: رجعت، معاد ، مسخ و.. هیچ گونه شباهتی با آموزه ی تناسخ نداشته و برخلاف تناسخ که امری محال و باطل می باشد در اسلام پذیرفته شده و از طریق ادله عقلی و نقلی به اثبات رسیده است.
اعظم عباس نژاد کاریزک سید علی حسینی شریف
این پژوهش به بررسی رویت خدا از منظر کلام اسلامی، قرآن و روایات پرداخته است. در فصل اول که کلیات این مقاله است اشاره ای به مفهوم رویت، کلمات نزدیک به رویت، رویت به چه معناست، امکان رویت خدا شده است. در سه فصل این رساله به بحث و بررسی در مورد عقاید فرقه های مختلف از جمله اشاعره، معتزله، و شیعه شده است. اشاعره رویت خداوند را با همین چشم ظاهر جایز می دانند حتی ذوق و لمس و شم را هم در مورد خداوند جایز می دانند. دلیل عقلی و نقلی از طرف اشاعره ارائه شده است. معتزله و شیعه هم معتقدند خدا نه در این دنیا و نه در آخرت دیده نمی شود. نتیجه می گیریم که دیدن خدا با چشم سر میسر نیست، اما رویت به معنی شهود و با چشم باطن و قلب امکان پذیر است.
حمیده صفرزاده علیرضا کهنسال
چکیده رساله/پایان نامه : یکی از اعتقادات مهم و اصیل شیعه این است که رسول خدا (ص) بعد از خود برای رهبری امت فرد یا افرادی را به عنوان جانشین تعیین فرموده است. در قرآن کریم و سنت نبوی برای اثبات این مدعا دلایل متعدد و بی شماری وجود دارد. یکی از ادله مهم در این مورد، حدیث صحیح و متواتر منزلت است. حدیث منزلت حدیثی معروف نزد علمای اسلام است که رسول خدا (ص)، علی بن ابیطالب را نسبت به خود همانند هارون نسبت به موسی دانسته است. عنوان این رساله اثبات ولایت حضرت علی (ع) به وسیله حدیث منزلت می باشد. آنچه مورد نظر ما در این پژوهش می باشد، اثبات این مطلب است که طبق ادعای شیعه، حدیث منزلت بر خلافت بلافصل حضرت علی (ع) دلالت دارد و از جمله براهین برتری حضرت علی (ع) بر سایر صحابه و از دلایل اثبات امامت و خلافت او شمرده می شود. پس از بررسی در این پژوهش به این نتیجه رهنمون شدیم که متن حدیث بدون اشکال در کتب حدیث ثبت شده است، سند حدیث منزلت هم متواتر می باشد و تمامی اشکالات وارد بر این حدیث قابل دفاع است. روش انجام این پژوهش هم به روش کتابخانه ای و گرد آوری می باشد.
مرتضی مهدویان دلاوری علی رضا کهنسال
حکیم ملاشمسای گیلانی یکی از حکمای معاصر ملاصدرا است. ایشان که مشربی مشایی ممزوج با دلایل الهی و مأثورات اهل بیت، اخبار و احادیث دارد چند پرسش را مطرح می نماید. ملاصدرا هم بر اساس حکمت متعالیه خویش آن ها را پاسخ گفته است. درپرسش نخست ملاشمسا بحث وجود حرکت در کم را مطرح می نماید. او بیان می کند که بر طبق نظر حکما موضوع حرکت باید از آغاز تا پایان حرکت باقی و ثابت باشد، اما درحرکت کمی که نمو یکی از جلوه های آن است صرفاً مجاورت یک جسم با جسم دیگر است و این که موضوع باید از آغاز تا پایان باشد وحدت خویش را از دست می دهد و به موضوع دیگری تبدیل می گردد. بنابراین حرکتی در این مورد تحقق پیدا نکرده است. نظر ملاصدرا این است که موضوع حرکت دراینجا، جسم با مقدار مبهم است وآنچه دراین اثنا دستخوش تغییر می شود عوارض و مشخصات جسم است. بنابراین حرکت کمی وجود دارد. حلول نفس نباتی در ماده درآنات مختلف، عنوان پرسش دومی است که ملاشمسا آن را مورد سوال خویش قرار داده است. جسم همیشه درحال رشد است، پس از این دگرگونی، نفسی که تغییر را قبول می کند، همان نفس پیشین نیست. بنابراین نفس نباتی نمی تواند در مادّه حلول کند. درپاسخ به این پرسش بیان می شود که جوهر ملکوتی هرنفس، وحدتش را با اتّصال به ربّ النوع خود حفظ می کند. پرسش سوم در این محاجّه در مورد حصول ماهیّات درذهن است. مستشکل وجود ماهیات را درعالم ذهن به آن معنی که همه ی عوارض جسم حاضر شود را مورد نقد خویش قرار می دهد و آن را غیرقابل قبول می داند. جوابی که درمورد این اشکال مورد نظر است به آسانی این مسئله را حل می نماید. ماهیات به حمل اولی در ذهن و به حمل شایع درعالم عین حاضر می-شوند. بنابراین همان ماهیتی که درخارج موجود است بدون هیچ تغییری در ذهن حاصل می شود. تفاوت فقط در نوع حمل است. آیا معاد برای حیواناتی که دارای ادراک جزئی هستند اثبات می شود عنوان سوال چهارمی است که سائل آن را از نظر گذرانده است. ایشان پس از اثبات ادراک جزئی برای حیوانات و اینکه ادراک جزئی بخشی ازعلم محسوب می شود، علم را برای حیوانات اثبات می کند. معاد برای موجوداتی است که علم دارند بنابراین با اثبات ادراک جزئی برای حیوانات، معاد هم بالتبع برای آنان محقّق خواهد شد. ملاصدرا هرگونه ادراکی را نشانه ای برای معاد می داند. ایشان نظریه ای بر اساس رویکرد حکمت متعالیه ارائه می دهند. تمام حیوانات دارای جوهری ملکوتی هستند که تمامی افعالشان به آن نسبت داده می شود، پس نفس دارند، بنابراین همه ی حیوانات معاد دارند. بحث پایانی و آخرین پرسشی که ملاشمسا مطرح می کند این است که نفس با حدوث بدن حادث نمی شود. بلکه نفس قدیم است. ایشان احادیثی را در مویّد کلام خویش براساس مشرب خاصی که دارد، بیان می کند. در پاسخ به پرسش انتهایی، ملاصدرا حدوث نفس را تأیید و قدیم بودن آن را منکر می شود. ایشان در تفاوت دو مقام روح و نفس، نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء و همچنین نظریه مهم حرکت جوهری را یادآوری می نماید. بنابراین روح قدیم است و مدبّر بدن نیست بلکه بدن، زمینه را برای تعالی آن فراهم می نماید .
فاطمه معین الدینی علیرضا کهنسال
اثبات وجود خدا، مهم ترین مساله در فلسفهی اسلامی است و باور به خدا رکن دین اسلام می باشد. استدلالهای گوناگونی دربارهی این مساله از جانب هر یک از فیلسوفان و متکلمان مطرح شده است. در نهایت، با تعمق و تحلیل عقلانی بر جمیع مطالب و روایات فصول، رسیدن به این نتیجه ضروری دانسته شده که خداوند عقل را عامل شناخت خود قرار داده است و شناخت یقینی، مطلوب شارع است و این شناخت با برهان به دست میآید و خود او نیز به عنوان علت همه موجودات قابل شناخت عقلی هست و قرآن به برهان اهمیت داده است و افراد را به جستجوی برهان برانگیخته است. برهان نظم در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است.این برهان کاملا ساده برای عموم بیان شده است. برخی فلاسفه هم آن را به همان صورت که قرآن فرموده است، یقینی دانستهاند ولی به نظر برخی دیگر برهان نظم یقینی نیست. برهان فطرت در قرآن آمده است و برای همگان قانع کننده است، ولی در کتب فلاسفه به آن چندان پرداخته نشده است. بیشتر فلاسفه معتقدند که برهان حرکت در آیه "لا احب الآفلین" بیان شده، درحالیکه حدوسط در این آیه محبت است. فلاسفه به این برهان توجه کردهاند، اما در قرآن این به برهان به صورت صریح بیان نشده است و میتوان این برهان را از آیات استنباط کرد. برهان حدوث مورد اعتنای قرآن قرار گرفته است و فلاسفه و متکلمان نیز به این برهان توجه داشتهاند، ولی با نظری دقیق میتوان برهان وجوب و امکان را که دقیقتر است به جای آن قرار داد. البته این برهان، بیشتر مورد متکلمان قرار گرفته است تا فلاسفه، و برهان حرکت به صراحت و با الفاظ فلسفی در قرآن نیامده است، ولی از برخی از آیات قابل استفاده است و برهان حدوث نیز قابل ارجاع به این آیه است. فلاسفه نیز به این برهان توجه خاصی داشتهاند.البته این برهان، بیشتر مورد فلاسفه قرار گرفته است تا متکلمان. برهان صدیقین نیز در قرآن نشانه هایی دارد و بلکه اساس معارف عمیق دینی در رویت و شهود بی واسطه خداوند است بهگونهای که هیچ یک ازمخلوقاتش مستقیما دال بر او نباشند، بلکه او بر مخلوقات خویش دلالت کند.در نتیجه آشکار است که هیچ یک از این براهین با شکل منطقی دقیق و اصطلاحات فنی در قرآن نیامدهاند و دلیل این مطلب روشن است. همانگونه که پیامبر یک دانشمند رسمی نیست، کتاب نازل شده بر او نیز یک کتاب علمی نیست. دین خدا وکتاب و فرستاده او خان گستردهای برای همه انسانها هستند، که هرکس به فراخور خود طعامی از آن برمیگیرد و میتوان نتیجه گرفت که هر آیه از قرآن، آینهای از برهان بر وجود خداست.
سیده عارفه وارسته حسینی نژاد علیرضا کهنسال
چکیده در تحقیق پیش رو در ابتدا معانی لغوی سنت و بدعت بیان گردیده است زیرا این روش مرسوم است که ابتدا مفردات بحث بیان گردد. آنگاه به اقسام سنت و معانی وتقسیمات سنت اشاره شده است. پس از آن حجیت و اعتبار سنت پیامبر و امام مورد بحث قرار گرفته است. در هر دو مقام؛ عمده آن است که عصمت اثبات شود زیرا مبنای همه اشکالات معترضان آن است که در واقع، پیامبر و امام را معصوم نمی دانند. پس از فراغت از بحث اعتبار سنت پیامبر و امام؛ به طریق فهم سنت پرداخته شده است و در این باب اندکی از مباحث اصول فقه به ضرورت آورده شده است. مباحث بعدی در واقع اشکالات و اعتراضات است که اگر چه ظاهرا عنوان انکار و رد سنت نبوی را ندارد ولی در واقع همان است. معترضان به صورت کلی دو راه برای بی اعتبار ساختن و بی فایده گرداندن سنت داشته اند و از هر دو راه بهره برده اند. یک طریق آن بوده است که سنت پیامبر و امام را معصوم ندانند. لکن این راه، برابر دانستن وحی با تجربه دینی بوده است. چون در تجربه دینی، عصمت و مرجع نهایی وجود ندارد و هر کس می تواند مدعی تجربه دینی باشد پس راه برای بیاعتباری سخنان پیامبر باز خواهد بود. بر این اساس، باید نقد مفصلی نسبت به تجربه دینی انجام می گرفت. اگر چه تجربه دینی اساس انکار وحی نبوی است اما همین انکار در صور جزئی تری نیز سر بر آورده است از قبیل: مباحث ذاتی و عرضی دین و زبان دین وتکثرگرایی دینی، از ثمرات شجره تجربه دین است. راه دیگران است که در اصل سنت خدشه نشود بلکه در فهم آن خلل افتد. دعوی شود که قرائت سنتی از کتاب و سنت، خطاست و اکنون باید به قرائت های دیگری رو آورد. مباحث هرمنوتیک و قبض و بسط تئوریک شریعت از این دسته اند. و همچنین سکولاریسم که سرشتی دوگانه دارد به صورت مختصر بیان گردیده است. این مباحث به اجمال در تحقیق کنونی آمده اند اگر چه غرض نویسنده بحث تفصیلی آنها نبوده است بلکه تنها مراد آن شماره کردن راه هایی است که با آنها سنت پیامبر و امام را انکار می کنند.
فهیمه خادمی پور علیرضا کهنسال
یکی از مظاهر ایمان و مکارم اخلاق، توکل به خدا است. توکل از صفات پسندیده و از مراتب رفیع ایمان است که در قرآن و روایات معصومین(ع) و آثار عرفانی بازتاب فراوانی یافته است، مبادی توکل نیز در آراء فلاسفه و متکلمان بیان گشته است. در این پژوهش کوشش برآن بوده است که مفهوم توکل به طریق لمی، مورد بحث قرار گیرد. فصول پایان نامه بر همین اساس تنظیم گشته است و پس از معانی لغوی و اصطلاحی نزد متفکران به ترتیب به توکل، علل آن و آثار آن پرداخته شده است. در این پژوهش آشکار می گردد که بر اساس آراء جبر و تفویض توکل معنای محصلی ندارد. و نیز به مهم ترین ابهام در توکل، که رابطه ی آن با اسباب است توجه ویژه ای شده است. و در انتها نیز فصلی به آراء عارفان اختصاص یافته است.