این پژوهش به منظور مقایسه میزان شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان ابتدایی در دو نظام ارزشیابی توصیفی(کیفی)وسنتی (کمی) درشهرهمدان انجام گرفته است.روش پژوهش ازنوع تحقیقات پس رویدادی است .جامعه آماری موردنظر تمامی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر همدان است که بااستفاده ازنمونه گیری طبقه ای خوشه ای این تحقیق بر روی80 نفر از دانش آموزان پایه سوم در دو گروه 40 نفره که به شیوه ی توصیفی وکمی(سنتی) مورد ارزیابی قرار می گرفته اند انجام پذیرفت .ازتعداد نمونه ی هرگروه، 20 نفر دانش آموز دختر و20 نفر دانش آموز پسر انتخاب شده بود.جهت انجام این پژوهش از سیاهه رفتاری دانش آموزان (فرم والدین)آزمون آخن باخ استفاده گردیدوبرای توصیف داده ها ازروشهای آمار توصیفی درقالب جداول شاخص های توصیفی،نمودار ستونی ،میانگین نمرات وبرای پاسخگویی به سوالات وفرضیات پژوهش از آزمون tمستقل وتحلیل واریانس دو راهه استفاده شدکه محاسبات آماری این پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری spssانجام گرفته است.نتایج این پژوهش نشان داد میانگین اختلالات رفتاری دانش آموزان نظام ارزشیابی کمی بیش از دانش آموزانی است که در نظام ارزشیابی کیفی –توصیفی مشغول به تحصیل هستند. همچنین بالاترین میانگین اختلالات در دانش آموزان نظام ارزشیابی توصیفی مربوط به مشکلات اجتماعی و در نظام ارزشیابی کمی یاسنتی، مربوط به اختلال افسردگی - اضطراب می باشد.در اختلالات اضطراب ،افسردگی،گوشه گیری،مشکلات توجه ورفتار پرخاشگرانه دربین دو گروه تفاوت معنی داراست اما در مشکلات تفکر ،شکایات جسمانی ،مشکلات اجتماعی ورفتار قانون شکنی بین دانش آموزان دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. .باعنایت به یافته های پژوهش مبنی بر تاثیرارزشیابی کیفی –توصیفی در کاهش میزان اختلالات رفتاری دانش آموزان ، ضروریست مسئولین ودست اندرکاران تعلیم وتربیت جهت اجرایی شدن کامل طرح ورفع نواقص اجرایی موجود، برنامه ریزی نمایند. کلید واژه : اختلالات رفتاری،ارزشیابی توصیفی ،ارزشیابی کمی (سنتی)

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب امتحان در بین دانش آموزان تیزهوش و عادی و ارتباط آن با الگوی فرزندپروری با سوالات پژوهشی 1- آیا بین اضطراب امتحان دانش آموزان تیزهوش و عادی تفاوت معناداری وجود دارد؟ 2- آیا میان اضطراب امتحان و الگوهای فرزندپروری ارتباط معناداری وجود دارد؟ می باشد. فرضیه های این پژوهش اضطراب امتحان در دانش آموزان تیزهوش بالاتر از دانش آموزان عادی است تایید شد. برای محاسبه آن از آزمون t مستقل استفاده شد. الگوهای فرزندپروری والدین دانش آموزان تیزهوش متفاوت از والدین کودکان عادی است. تایید شد. خانواده های دانش آموزان تیزهوش از الگوهای استبدادی استفاده می کنند برای محاسبه آن از آزمون t مستقل استفاده شد. اضطراب امتحان با الگوهای فرزندپروری ارتباط معنادار وجود دارد. به منظور بررسی این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون بین اضطراب امتحان با هر یک از الگوهای فرزندپروری محاسبه شد و نتایج نشان داد که فقط بین الگوی فرزندپروری مستبدانه با اضطراب امتحان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. متغیرهای این پژوهش الگوی فرزندپروری و هوش متغیر مستقل و اضطراب امتحان متغیر وابسته می باشد. طرح پژوهش این تحقیق با هدف بررسی تفاوت ها بین دانش آموزان تیزهوش و عادی و ارتباط آن با الگوی فرزندپروری از روش علی مقایسه ای و همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان سال اول و دوم و سوم تجربی و ریاضی و خانواده های آنها که در مدارس دخترانه تیزهوش مدرسه فرزانگان و دانش آموزان عادی مدرسه عصمت ه0که در سال تحصیلی 90-89 در شهر بابل مشغول به تحصیل هستند نمونه و روش نمونه گیری شامل 150 دانش آموز تیزهوش و 150 دانش آموز عادی و خانواده های آن هاست جهت انتخاب نمونه دانش آموزان تیزهوش از روش نمونه گیری در دسترس و انتخاب نمونه دانش آموزان عادی از روش تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. ابزارهای اندازه گیری برای اضطراب امتحان از پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون و برای اندازه گیری الگوهای فرزندپروری از شیوه های فرزندپروری دیانا بامریند استفاده شد.

چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سلامت عمومی والدین و اختلال رفتاری کودکان با پیشرفت تحصیلی آنان است. روش انجام پژوهش، از نوع همبستگی است. جامعه اماری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران بوده اند. بدین منظور تعداد 300 نفر از دانش آموزان بصورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت عمومی والدین و اختلال رفتاری راتر فرم معلم اجرا گردید و به منظور تحلیل یافته های پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون،و رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان می دهد میزان همبستگی بین سلامت عمومی والدین واختلال رفتاری کودکان برابر(بیش فعالی639/0- ، شب ادراری 326/0- و فوبی 103/.-) است. و در سطح معناداری (05/0) معنادار است. همچنین نتایج نشان می دهد میزان همبستگی بین پیشرفت تحصیلی و اختلال رفتاری کودکان برابر(بیش فعالی539/0- ،فوبی 214/.-) است و میزان همبستگی پیشرفت تحصیلی و اختلال شب ادراری برابر (084/0) است. بنابر این با 95 درصد اطمینان می توان نتیجه گرفت بین اختلال ر فتاری با سلامت عمومی والدین و پیشرفت تحصیلی کودکان رابطه منفی معنادار وجود دارد.تحلیل رگرسیون نشان داد که سلامت عمومی والدین و پیشرفت تحصیلی 536/0 واریانس اختلال رفتاری را پیش بینی می کنند. با توجه به (p=0/0385,f=4/336) f محاسبه شده در سطح کمتر از 05/0 معنادار است کلید واژه: سلامت عمومی والدین، اختلال رفتاری کودکان، پیشرفت تحصیلی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با پدیده بولینگ در دانش آموزان دختر و پسر انجام شد ، در این پژوهش از روش همبستگی استفاده شد جامعه آماری متشکل از تمامی دانش آموزان 10 تا 15 ساله منطقه 11 آموزش و پرورش شهر تهران بود که جهت انجام پژوهش تعداد 120 نفر از ( 60 دانش آموز دختر و 60 دانش آموز پسر) با روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسش نامه های aaq سبک دلبستگی بزرگسالان و پرسشنامه محقق ساخته پدیده بولینگ می باشد. در راستای تحلیل داده ها ، از مدل های آماری رگرسیون چند متغیری ، ماتریس ضریب همبستگی و t دو گروه مستقل استفاده شد که نشان دادند ارتباط مثبت و معنا داری بین سبک دلبستگی « دوسوگرا » با « پدیده بولینگ» در پسران وجود دارد ولی ، تفاوت بین مولفه های پدیده بولینگ در گروه دختران و پسران وجود ندارد. کلید واژه ها : پدیده بولینگ ، سبکهای دلبستگی ، جنسیت

هدف از پژوهش حاضربررسی تاثیر فیلم آموزشی ((اختلال اتیسم)) بر میزان آگاهی و معلومات معلمین مدارس استثنایی شهر تهران می باشد.جامعه پژوهش ،معلمین مدارس استثنایی شهر تهران بوده که از این افراد تعداد 64 نفر انتخاب و32 از معلمین به عنوان نمونه های گروه کنترل و 32 نفر به عنوان گروه آزمایشی با استفاده از روش تصادفی تقسیم شدند . به هر دو گروه، پرسشنامه محقق ساخته ای که میزان آگاهی و معلومات معلمین را در خصوص اختلال اتیسم مورد ارزیابی قرار می داد ، ارائه شد . بعد از یک هفته فیلم آموزشی که در خصوص اختلال اتیسم تولید شده بود برای گروه آزمایشی پخش شد(1) . پس از یک هفته دوباره پرسشنامه سنجش معلومات به عنوان پس آزمون به هر دو گروه کنترل و آزمایشی ارائه شد . نتایج بدست آمده به صورت توصیفی و استنباطی و با استفاده از آزمون t ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد استفاده از فیلم آموزشی آگاهی معلمین را از اختلال اتیسم افزایش داد.