نام پژوهشگر: رضامراد صحرایی
فاطمه میدانی سید ضیاءالدین تاج الدین
انتخاب مواد درسی مناسب که بر مبنای اصول آموزشی تدوین یا تألیف شده باشند، از مهم ترین نکات در امر آموزش است. آموزش تکلیف محور زبان به عنوان رویکرد جدیدی که فضایی واقعی برای زبان آموزان فراهم می کند تا آنها زبان را به کار گیرند، اخیراً جایگاه قابل ملاحظه ای در میان دیگر روش ها یافته است. همچنین، در میان چهار مهارت اصلی آموزش زبان، خواندن مهارتی مهم به حساب می آید که زبان آموزان را به ایجاد ارتباط با دنیای واقعی، تقویت توانش ارتباطی، دریافت اطلاعات و نیز تقویت دیگر مهارت های زبانی قادر می سازد. با توجه به اهمیت تألیف مواد درسی مناسب، مهارت خواندن و آموزش تکلیف محور زبان، هدف از این پژوهش، بررسی جوانب مختلف رویکرد تکلیف محور و معرفی آن به عنوان روش نوین آموزشی به معلمان زبان فارسی برای به کارگیری در راستای تقویت درک مطلب خوانداری زبان آموزان است. پژوهش حاضر، شامل مجموعه دروسی است که در چارچوب اصول رویکرد تکلیف محور با تمرکز بر مهارت خواندن برای سطح متوسط بالا طراحی شده اند. بخش اصلی برنامه ریزی و آموزش در این دروس براساس به کارگیری تکالیف صورت می گیرد.
سید اکبر جلیلی رضامراد صحرایی
آزمونِ مهارت، یا همان آزمونِ بسندگی، یکی از انواعِ آزمونهای زبان، با هدف ارزشیابیِ/ارزیابیِ پیشرفتِ زبانآموزان است و توجهی به شیوههای آموزش و یادگیریِ زبان نمیکند. در واقع، در آزمونِ مهارت، بر تعیینِ میزانِ تواناییِ آزموندهنده در کاربرد زبان در زمانِ برگزاریِ آزمون تمرکز میشود و آزمونگر اهمیت چندانی برایِ چگونگیِ دستیابیِ آزموندهنده به توانایی زبانی قائل نمیشود. با توجه به این تعریف مختصر که از آزمونِ مهارت ارائه شد، و با توجه به تعداد قابل توجه دانشجویان غیر ایرانی که در دانشگاههای ایرانی تحصیل میکنند، و نیز با عنایت به این نکته که برای پذیرش دانشجویان غیر فارسیزبان در دانشگاههای ایرانی باید معیار و محک زبانی معتبر و قابل اطمینانی وجود داشته باشد، رسال? حاضر به دنبال آن است که مبانی و مقدمات تهیه و تدوین آزمون مهارتی فارسی (آمفا) را برای سنجش مهارت زبانی افرادی که برای ادامه تحصیلات دانشگاهی به ایران میآیند، بررسی کند و نمونهای از این آزمون را نیز ارائه نماید. آزمون مورد نظر در این رساله، نوعی آزمونِ مهارت است که از تمرکز بر دانش/توانشهای زبانی (دستورزبان، دایرهلغات، و تلفظ) و سنجش مستقیم آنها پرهیز مینماید و در عوض، با آزمودنِ آزموندهندگان، در زمین? مهارتهای زبانی، به میزان تسلطِ آنها بر دانش/توانشهایِ زبانی پی میبَرَد و مهارتِ زبانآموزان را در عرص? کاربردی، که همان عرص? مهارتهای زبانی میباشد، مورد سنجش قرار میدهد. این آزمون که در این رساله به اختصار آن را آمفا مینامیم، چهار مهارت زبانیِ اصلی (گوشدادن، صحبتکردن، خواندن، و نوشتن) را مورد آزمون قرار میدهد. آنچه در آمفا اهمیت دارد این است که این آزمون، از سنجش مستقیم و آشکارِ مقولههای دستورزبان، تلفظ، و دایرهلغات (واژگان) اجتناب میکند و این مقولهها را ملزومات موفقیت در چهار مهارتِ اصلی زبانی میداند که میزان تسلط زبانآموزان بر آن مقولهها، بطور غیر مستقیم، در زمان سنجش همان چهار مهارت نمایان میگردد. آزمون مشابه آمفا در زبانهای دیگر، آزمون آیلتس میباشد که برجستهترین آزمون مهارتی موجود در سطح دنیاست.