نام پژوهشگر: مهدی شامی زنجانی

سنجش بلوغ شرکت های بیمه خصوصی ایران درپیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری با استفاده از مطالعه موردی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - مرکز آموزش الکترونیکی 1389
  نیلوفر علیرضایی   مهدی شامی زنجانی

به علت رشد سریع صنایع خدماتی و نقش فزاینده آنها در اقتصاد ملی کشورها، ارائه خدمات با کیفیت از چالش های مهم پیش روی سازمان ها در عصر کنونی به شمار می آید. شدت رقابت در بازارها و درک اهمیت حفظ مشتریان برای سازمان ها موجب شده است که آنها به تدریج به سمت ایجاد و حفظ روابط بلند مدت با مشتریان گام بردارند، بنابراین یکی از حساس ترین اقدامات در جلب رضایت مشتریان و تامین نیازهای آنان، ایجاد مکانیزم پویای اطلاعاتی و کارآمد است، چنین مکانیزمی، عامل تعیین کننده ای در موفقیت سازمان ها و دستیابی به یک اهرم رقابتی توانمند است، برای تعیین توانمندی این سازمان ها در اجرای مدیریت ارتباط با مشتری ابتدا به بررسی عوامل کلیدی موفقیت و عوامل شکست پروژه های مدیریت ارتباط با مشتری پرداختیم، از میان آنها سه عامل مربوط به نیروی انسانی، فرایند و فناوری که در اکثریت پژ‍وهش های علمی از موارد مهم در موفقیت مکانیزم مدیریت ارتباط با مشتری به حساب می آمد، بر اساس 15 سنجه مورد بررسی قرار گرفت و براساس مدل یکپارچگی بلوغ و طیف پنج تایی لیکرت سطح بلوغ سه شرکت بیمه خصوصی تعیین گردید. منظور از بلوغ در این پژوهش ارائه رهنمودی جهت بهبود فرایندهای سازمان و قابلیت های آن برای مدیریت توسعه، کسب و نگهداشت محصولات و خدمات است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان و مدیران سه شرکت بیمه فعال خصوصی ایرانی شامل بیمه پارسیان، سامان و کارآفرین بودندکه با مشتریان سروکار داشتند، نمونه آماری به صورت تصادفی به حجم 150 نفرانتخاب شدند و سطح بلوغ هر یک از این سه شرکت براساس بکارگیری مدیریت ارتباط با مشتری با استفاده از روش های آماری متناسب و پرسشنامه محقق ساخته تعیین شد، این تحقیق بدین منظور انجام شد که این سه شرکت و دیگر شرکت های بیمه ایرانی با بهره گیری هرچه بیشتر از مدیریت ارتباط با مشتری بتوانند سطح بلوغ خود را بالاتر ببرند و با توجه به اینکه یکی از مزایای پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری افزایش سهم بازار است با دردرست داشتن سطح بلوغ شرکت های بیمه خصوصی، اطلاعات ارزشمندی در اختیار مدیران قرار می گیرد تا براساس آن نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی نمایند و به سمت رشدو توسعه آتی حرکت کنندو در نهایت بتوانند صنعت بیمه ایران را هرچه بیشتر کارآمد نمایند.

بررسی میزان آمادگی انسانی تسهیم دانش در شرکت شهر صنعتی کاوه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - مرکز آموزش الکترونیکی 1390
  سید جواد رضوی   مهدی شامی زنجانی

تسهیم دانش یکی از کلیدی ترین عناصر مدیریت دانش است. پیش نیازهای سازمانی برای همه پروژه های مدیریت دانش یا تسهیم دانش ضروری بوده و هر سازمان قبل از اقدامات اولیه در این خصوص باید درکی دقیق از عوامل تاثیرگذار بر آن داشته باشد. عوامل دخیل و تاثیرگذار در مدیریت و تسهیم دانش به توانمندسازها، زیرساخت ها، شرط های لازم، فاکتورهای تاثیرگذار و آمادگی معروف هستند. اگر این پیش نیازها و میزان آمادگی سازمانی شناسایی نشود، اجرای فرآیند مدیریت دانش، به امری غیرکاربردی و بی اثر برای سازمان تبدیل شده و از دست رفتن منابع تخصیص یافته را نیز بدنبال خواهد داشت. برای کاهش خطراتی از این دست باید چارچوبی برای ارزیابی عوامل موثر بر مدیریت دانش طراحی و در نهایت میزان آمادگی سازمان در پیاده سازی مدیریت و تسهیم دانش سنجیده شود. هدف این پژوهش، بررسی یکی از وجوه مهم آمادگی مدیریت دانش یعنی میزان آمادگی انسانی تسهیم دانش در شرکت شهر صنعتی کاوه بوده است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی – پیمایشی است. آمادگی انسانی تسهیم دانش با ابعاد فرهنگی، فردی و استراتژی و رهبری تبیین شده است و با استفاده از ادبیات تحقیق (آنچه در فصل دوم آمده است) برای هر یک از ابعاد، شاخص هایی شناسایی شده و چارچوب مفهومی متناسب با آن طراحی و جهت بررسی و تایید در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از تحلیل نظر خبرگان، پرسش نامه ی مبتنی بر چارچوب مفهومی برای سنجش میزان آمادگی انسانی شرکت شهر صنعتی کاوه، تهیه و داده های مورد نیاز گردآوری شد. استفاده از این چارچوب مفهومی، می تواند مدیران سازمان ها را در تجزیه و تحلیل وضع موجود و شناسایی میزان آمادگی سازمان برای تسهیم دانش یاری رساند. بنابراین پژوهش حاضر، ضمن ارائه مدلی برای چارچوب مفهومیِ بررسی میزان آمادگی انسانی در سازمان ها، وضعیت مولفه های آمادگی انسانی در شرکت شهر صنعتی کاوه را نیز با استفاده از شاخص-های آن، مورد سنجش قرار داده است. شرکت مذکور به لحاظ اولویت بندی ابعاد کلی آمادگی انسانی همراستای با اولویت های تعیین شده توسط خبرگان قرار داشته و به لحاظ عملی در بعد فرهنگی تقریباً منطبق و در بعد فردی بالاتر از نرم و در بعد استراتژی و رهبری پایین تر از نرم خبرگان قرار داشته در نهایت با تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری به همراه پیشنهادات لازم، اطلاعات معتبر و مناسب، جهت تصمیم گیری در اختیار مدیران شرکت مذکور قرار گرفته است. بر اساس اطلاعات در دسترس محقق، این پژوهش از معدود پژوهش هایی است که به بررسی آمادگی انسانی تسهیم دانش در ایران پرداخته است.