نام پژوهشگر: پرویز عباسی داکانی
نجمه افسانه عنایتی پرویز عباسی داکانی
این رساله «روح» را بر اساس نظریه ابن عربی در حیطه های وجودشناسی، معرفت شناسی، معاد شناسی و آفرینش و ... را بر سه بخش قبل از عالم حس، در عالم حس و پس از عالم حس بررسی شده است. محیی الدین بر طبق آیه قرآن «یسئلونک عن الروح من امر ربی» روح را از امر الهی یعنی «عالم امر» می داند. عالم امر محل تجلی الهی است. در حقیقت روح مخلوقی است اسرارآمیز که زبده عالم خلقت، حقیقتی واحد و مجرد است. به همین منظور جایگاه «روح» در قلب انسان است، زیرا آن واسطه فیض الهی است و تنها مخلوقی است که توانایی ارتباط با حضرت حق را دارد. روح در واقع آلتی برای نفس است و فرق آن با نفس در همین است. زیرا، ارتباط انسان با انسان دیگر است و موجب تفاوت و درجه بین انسان ها می شود. اما «روح» حقیقتی واحد است که موجب ارتباط با باری تعالی می شود. از آن جایی که اندیشه ابن عربی در جهان فراگیر شده است لذا این پژوهش با هدف بیان حقیقت روح از زمان تجلی تا عالم شهادت در سه مرحله؛ ارتباط روح با حق، با مخلوق(انسان) و جهان ،مطرح و تفاوت نفس با روح نیز ذکر شده است. حاصل این بحث و پژوهش آن است که وجودپس از طی مراتب (الوهیت،ارواح،مثال ،شهادت) به انسان کامل یا حقیقت محمدیه ختم می گردد. که او روح همه عالم هستی است از او خلقت یافته و اساس آفرینش بخاطر وجود انسان کامل است. روش اجرای رساله بصورت کتابخانه ای و اسنادی و توصیفی بوده است.
فریبا نجفی کیا عزیزاله افشار کرمانی
چکیده بحث توحید و شناخت خداوند یکی از مباحث مهم در ادیان بخصوص دین اسلام می باشد در این رساله سعی بر این بوده که به آرا و تفکرات عارف و متکلم قرن هفتم عزیز الدین نسفی در این باب اشاره شود ایشان توحید را به معنای یکی کردن و یکی شمردن می داند و همچنین او با اشاره به مراتب ذات،وجه و نفس در خداوند و شناخت او می گوید:«شناخت خداوند از طریق ذات امکان پذیر نیست و از طریق وجه می توان به خداوند رسید» او در آثارش به ادله و نظرات اهل شریعت، اهل حکمت، و اهل وحدت نظر دارد که بیشتر توجه ایشان به نظرات اهل وحدت می باشد او موجودات را مظاهر صفات خداوند دانسته و هر صفتی در خداوند از طریق شناخت مخلوقات او وارد و آشکار می گردد اوهمچنین در آثارش به این مطلب اشاره می کند که برای شناخت خداوند ابتدا باید خود را شناخت تا بتوان به شناخت خداوند نائل شد. مباحث توحیدوذات الهی،صفات و افعال الهی ازدیدگاه عزیز الدین نسفی در حد توان استنتاج گردیده است.درواقع می توان گفت عرفان نسفی که متاثر از عرفان عربی است می تواند بیانگر نوعی سلوک از طریق شناخت انسان برای رسیدن به تعالی می باشد. برای دستیابی به این هدف ازتحقیق کتابخانه ای و کتب نویسنده استفاده شده است
فاطمه یوسف نژاد عبدالرضا مظاهری
عرفان و تشیع دو عنوان دالّ بر حقیقت واحدی هستند که به دلایل گوناگون به ناچار از هم فاصله گرفتند تا اینکه با کم شدن این فاصله به تدریج هر کدام گرایش های ذاتی خود را نسبت به دیگری نشان دادند. یکی از نقاط عطف تاریخی در این خصوص سده هفتم می باشد. پس از تعریف تصوف و عرفان به اختصار سیر نضج گرفتن آن و موقعیت و قلمرو عرفان از دید پیامبر (ص) عنوان شده، سپس به تحولات مربوط به سده هفتم از جمله علمی و استدلالی شدن تصوف، دلایل رواج آن، وجه اشتراک آنها یعنی قبول اصل ولایت به معنای عرفانی آن، پرداخته می شود. دین و مذهب تعریف شده و اعتقادات شیعه بررسی می شود. مبحث امامت و تفاوت شیعه و سنی در نیاز به امام و اعتراض تشیع که در آغاز به دو مسئله حکومت اسلامی و مرجعیت علمی که منحصراً حق اهل بیت (ع) است، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در روش های مبارزاتی، تشیع به تصوف نزدیک می شود که در این مورد آئین فتوت مطرح می گردد. دیدگاه های گوناگون درباره عرفان وجود دارد که در ادامه آن نکاتی از گفتار و کردار خود عرفا در ردّ بعضی نقدها ذکر شده است. ایده ها، و عملکردهای عرفا و دانشمندان و تأثیرگذاری آن ها بر ارتباط تشیع و تصوف شرح داده شده است. وجه اشتراک عرفا نداشتن تعصب دینی است که می توان جمع میان گرایش شیعی و سنی را ملاحظه کرد که در این سده از سوی عرفا گامی از تسنن به سوی تشیع برداشته شد. در ارتباط با حوادث سیاسی و اجتماعی که تأثیر مستقیمی بر تصوف و تشیع داشت به سیاست های نزدیکی به تصوف و تشیع و روحانیان از سوی محمد خوارزمشاه و الناصر لدین لله برای مهار قدرت روزافزون آنان، اشاره شده است. هجوم مغول که سبب آشفتگی ها بود، گرایش مردم به عرفا و تصوف را که به دو شکل انفعالی و فعال بود را، به وجود آورد. سقوط بغداد و اتهام زدن به رهبران تشیع از مباحث آن روز بوده است. حضور دانشمندان شیعی که تحولی شگرف را به نفع عرفان و تشیع با دوراندیشی و فعالیت خود سبب شدند. در نهایت اسلام آوردن ایلخانان و توجه به تشیع و تصوف که از قبل آن تصوف مجال یافت که چهره شیعی خود را ظاهر کند و متقابلاً فقهای شیعه هم علایق صوفیانه خود را بروز دادند.
پروین صفوی پرویز عباسی داکانی
مفهوم قربانی در میان تمامی ادیان، نه تنها تحت نامِ یک آیین و مَنسَک، بلکه بعنوان واسطه ای جهت دست یافتن به خواسته های انسانی، تقرّب به معبود و تعالی بشری، همواره در قلب هر دین، نقش خود را به خوبی نشان داده است. قربانیهای انسانی، حیوانی، گیاهی و پیشکشی های متعدد، به یک خدا یا خدایان و یا ارواح نیاکان، تقدیم میگردیده اند. در این پژوهش، ابتدا به طرح کلیّاتی در باب قربانی پرداخته شده، و نیز از اسطوره آفرینش -که همواره با یک قربانی بزرگ آغاز میگردد- سخن به میان آمده است. سپس قربانی در میان مردمان ابتدایی، با گرایشاتی چون "توتمیسم" - که رابطه نزدیکی با یک قربانی داشته اند- بررسی گردیده و در ادامه ، جایگاه مهمّ قربانی در میان اقوام سامی، سلتها، توتُنها، قربانی نمادینِ گاو در آیین میترا، برچیدن رسم قربانیِ خونین توسط زرتشتِ پیامبر، نقش مهمّ عملِ قربانی و قربانی باطنی در آیین هندو، چین و قربانی انسان در محراب آسمان، آیین شینتو و قربانی قلب در میان آزتکها، مایاها و اینکاها، در فصول بعد مورد بررسی قرار گرفت ه اند. ادیان توحیدی، بدور از رسم قربانی انسان، سه فصل بعد را به خود اختصاص داده اند.در آموزه های موسی(ع) خبری از قربانی کردن انسان نیست؛ اما در میان پیروان آیین یهود چنین انحرافاتی بچشم میخورد. آیین قربانی در مسیحیت، همان قربانی نمادین خون و گوشت عیسی مسیح(ع)، در مراسم عشای ربّانی است ؛ و قربانی خود عیسی(ع) است. و اسلام، این آیینِ تمام، رسمِ قربانی را در روز عید قربان، به یادگار ذبحِ عظیم ابراهیم(ع)، از پیروانش میطلبد. در پایان، اشاره ای داریم به قربانیهای خونین امروزی در میان فرقه های شیطانی.
علی نادری عبدالرضا مظاهری
از آنجایی که ادعیه و مناجات های پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت کرام او صلوات الله علیهم اجمعین مشتمل بر مضامین عالی عرفانی و توحیدی است، سخت مورد توجه و عنایت ویژه اهل تحقیق و بزرگان دین پژوه بوده و همواره معارف الهی مندرج در این ادعیه به عنوان منبع و مأخذ کمّلین از اولیاء الله برای نیل به مدارج کمال انسانی و سلوک معنوی واقع شده است. و چنانچه می دانیم؛ مباحث مربوط به اسمای حسنا و صفات علیای الهی نیز در آثار محققین از اهل عرفان و در سایر موضوعات عرفان نظری و علمی از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ پس نگارنده نیز حسب ضرورت و اقتضای امر بر آن شد تا دعای عظیم الشأن سحر را که از امام باقر أبی جعفر محمد بن علی علیهم السلام روایت شده است و بزرگانی چون امام خمینی، سیّد ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا حبیب الله شریف کاشانی و حاج محمد کریم خان کرمانی شرحی بر آن نوشته و گوشه ای از دقائق و معارف آن را به منصّه ظهور رسانده اند، به عنوان موضوع تحقیق برگزیند و با بررسی و مقایسه اهمّ شروح دعای مذکور، به تفحص و تعمق در مباحث عمده اسمای الهی یا همان کارفرمایان عالم هستی و احکام و دیگر مسائل مربوطه آن بپردازد. لذا مهم ترین سوالات این تحقیق حول مسائل اسماء الله و اوصاف ربّانیه از جمله حقیقت اسم، تقسیمات و مراتب اسمای الهی، اسم جامع، حقیقت اسم اعظم، مقام مشیّت، انسان کامل و ... خواهد بود. در این رساله شروح دعای سحر امام خمینی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و ملا حبیب الله شریف کاشانی مورد مداقه و بررسی قرار گرفته و با نظر به سه جریان فکری حاکم بر آن ها، یعنی کلام، فلسفه و عرفان مبرهن و آشکار می گردد که وصول به حقیقت معانی دعای سحر بدون پذیرش و تلقی نظریه بنیادین عرفان یعنی «وحدت شخصی وجود» امکان ناپذیر است. همچنین بر مدققین و محققین بصیر، عیان خواهد شد که تنها حضرت امام خمینی است که در شرح خود بر اساس همین نظریه سیر نموده و بیش از دیگران در کشف حقایق دعای سحر و پرده برداشتن از اسرار توحیدی آن توفیق حاصل کرده اند.
منیر گلاب فروش پرویز عباسی داکانی
حضرت سلیمان یکی از پیامبران الهی بود که پس از پدرش داود به پیامبری رسید، بنده صالحی که مکرر به خدای خویش رجوع می کرد و از این روی خداوند در قرآن با نام اوّاب از وی یاد کرده است. در سوره های قرآن (17 بار) نام سلیمان آمده و مطالب مختلفی پیرامون زندگی و شخصیت آن حضرت آورده شده است. در سوره انبیاء حکم عادلانه سلیمان درباره قصه چریدن تاکستانی توسط گوسفندان ذکر گردیده است. در سوره (ص) وصف اسبانی بیان شده است که حضرت سلیمان از سر لطف آنها را نوازش می کرد و ... به موجب سوره نمل حضرت سلیمان با زبان مرغان و دیگر حیوانات آشنا بوده است. در این سوره به داستان سلیمان و بلقیس و ایمان آوردن او به خداوند اشاره شده است. داستان انگشتری سلیمان و دانستن اسم اعظم الهی، آوردن تخت بلقیس توسط آصف بن برخیا نزد سلیمان، همچنین مسخر بودن باد و عده ای از دیوان توسط سلیمان از جمله مطالب دیگری است که در آیات شریفه قرآن بدان پرداخته شده است. قصه وفات سلیمان نبی (ع) و چگونگی مرگ وی پایان بخش زندگی، اندیشه و آثار او در طول حیات دنیوی آن ولی خداست که سراسر درس آموز و الهام بخش است. علاوه بر آنچه ذکر شد، کوشش به عمل آمده است با استفاده از منابع دیگری به غیر از قرآن کریم پرده هایی از چهره نورانی آن پیامبر بزرگ الهی برداشته شده و به مثابه الگویی ماندگار و قابل تأسی به شخصیت آن حضرت پرداخته شود. کلید واژه ها: سلیمان ـ بلقیس ـ هدهد ـ سیمرغ ـ دیو ـ مورچه ـ انگشتری ـ اسم اعظم ـ آصف بن برخیا ـ تسخیر ـ تصرف ـ همت ...
مهین نوری راد عبدالرضا مظاهری
صوفیه در نیمه قرن پنجم تمامی قرن ششم و اوایل قرن هفتم مهمترین فعالیت خود را در ایران سپری کردند. و از مهمترین دوره های تاریخ تصوف است . پس از تعریف تصوف و عرفان به اختصار عنوان شده پس به بررسی و سیر تحولات هرقرن و مشایخ بزرگ صوفیه و نقش و عقاید آن ها پرداخته می شود.و از خصوصیات بارز قرن پنجم افکار صوفیه در شعر فارسی با ابوسعید ابوالخیر که در خراسان پایگاه عرفان اسلامی رواج یافت. و به وسیله چند کتاب معتبر که تألیف شد از جمله رساله ی قشیریه، کشف المحجوب هجویری مبانی کلیات تصوف و نحوه فکر بزرگان روشن شد. در این سده متکلم فقیه امام محمد غزالی به تصرف روی آورد. و دائره المعارف ارزشمندی به عنوان احیاء العلوم تألیف نمود و وجهه ای پذیرفتنی به تصوف بخشید و در نتیجه اتحادبین طریقت و شریعت برقرارکرد. و در برابر اعتراضات اهل شریعت دفاع کرد. ودر قرن ششم برخی اصطلاحات علمی و فلسفی به تصوف راه پیدا می کنند و عده ای از صوفیه تصوف را مذهب عشق و محبت قرار دادند و نثر صوفیه مانند شعر آکنده از مضامین عاشقانه و شور و جذبه است عبهر العاشقین روز بهان بقلی و تمیهدات عین القضات و سوانح احمد غزالی از این دسته اند و شعر ایران به وسیله عطار از دنیای محدود ادبیات اهل دربار مدرسه بیرون آمد و در فراخنای زندگی عامه عقا ید و احساسات مردم قدم نهاد. تأسیس طریقه های صوفیه از جمله ابوحفص شهاب الدین سهروردی و نجم الدین کبری و پیروزی تصوف برای رسمیت شناختن در جامعه اسلامی و رشد خانقاه ها را به دنبال داشت. و قرن هفتم نیز با ظهور ابن عربی و پیدایش تصوف نظری،باورها و اندیشه صوفیه تنظیم و صورت بندی شده و تصوف رنگ علوم و مباحث فلسفی به خود گرفت «علم عرفان» به عنوان یکی از شاخه ای علوم رسمی به رسمیت شناخته شد و آثار ماندگاری چون عوارف المعارف،مرصاد العباد و فصوص الحکم به نگارش درآمدند و مثنوی مولوی شعر صوفیانه را به اوج خود رسانید.
فریبا هادی عبدالرضا مظاهری
انسان از لحظه ای که پا به عرصه وجود نهاد و مراحل طبیعی زندگی را طی کرد و سرانجام با مرگ زندگی مادی او پایان پذیرفت. این سوال اذهان بسیاری را به خود مشغول می کرد که آیا مرگ پایان زندگی است یا نه؟ و دائم در مورد عالم مابعدالطبیعه کنجکاو بود و با سوالات بیشماری دست و پنجه نرم می کرد. سوالاتی از این نمونه که آیا با مرگ همه چیز پایان می پذیرد و آیا انسان جاودانه است؟ آیا روح باقی می ماند؟ با هدایت خداوند مهربان و با بررسی های فراوان بسیاری از این سوالات جواب داده شد و فهمیده شد که انسان بیهوده آفریده نشده و اهداف آفرینش بسیار بزرگ بوده و پایان زندگی مادی پایان زندگی او نیست. و انسان به این نتیجه رسید که روح مجرد از ماده است و با مرگ بدن مادی، روح از بین نمی رود و جاودانه می ماند. و بهتر از همه عرفای بزرگ همچون مولانا و امام این مسئله را مطرح کردند و این گرایش با دید عرفانی باعث شد که انسانهای بسیاری دیگر از احساس پوچ بودن در این دنیا دست بکشند و با عشق برای نیل به اهداف اصلی کوشش کنند. چون عشق حقیقی بهترین انگیزه زندگی فعال و امیدوارانه می باشد. با یاری خداوند در این پایان نامه نظرات مختلف در مورد روح و نفس ، رابطه روح و نفس و مجرد بودن روح و نفس بررسی شده ، در این زمینه نظرات مولانا و امام خمینی هم مورد بحث و بررسی و مقایسه قرار گرفته.
الهام احمدی عبدالرضا مظاهری
چکیده: موضوع این رساله بررسی وحدت و کثرت در آثار عطار و جامی است. ابتدا به توضیح اصطلاحات مهم مربوط به این رساله ، از جمله وحدت ، کثرت ، کثرت در وحدت ، تجلی ، ظهور و ... پرداخته شده. در فصل سه و چهار زندگی این دو عارف و شاعر بزرگ ایران و جهانبینی عرفانی آنها به طور کلی بیان شده. فصل پنجم به بررسی وحدت آفاقی و وحدت انفسی از نگاه عطار و جامی پرداخته شده که سعی شده در این فصل نظر عرفا و فلاسفه نیز مورد توجه قرارگیرد. در فصول ششم و هفتم به موضوع اصلی رساله اشاره شده و سعی شده بامطالعه آثار این دو عارف به هدفی که مورد توجه بوده رسیده باشیم .عرفای اسلامی برای بیان این که مخلوقان عین خدا و همه هستی تجلی وجود خداوند هستند به روش زیبایی وحدت و کثرت را با هم جمع کرده اند. عطاربرای این مطلب فنای ذات و صفات بنده را در سه مرحله وحدت انفسی و وحدت آفاقی و بقای پس از فنا تلاش کرده تا جمع دو نقیض وحدت و کثرت را به زبان شعر بیان کند . جامی نیز برای بیان اندیشه وحدت و کثرت در عرفان از زبان شعر و تمثیل و تشبیه استفاده کرده. حاصل کلام آنکه تمام عرفا در پی یافتن حقیقت واحدی بودند که سرچشمه هستی و وجود حقیقی عالم است و آن خداست. ولی چون خود را در صور و تجلیات کثرت متجلی می سازد به نظر کثیر می رسد.با این همه این تقسیمات واحد وکثیر) وحدت و کثرت ( تنها ذهنی است و عالم و خدا دو جنبه از یک حقیقت اند.
فائزه رودکی پرویز عباسی داکانی
در دوران پرآشوب و سراسر دسیسه قاجاریه که ارزش های دینی از سوی مکاتب نوظهور غربی و شرقی و عقاید انحرافی و توطئه های فراماسونرها به شدت تهدید می شد ، آنان که خود را از علمای شیعه می پنداشتند ، چیزی جز وامداران القاب و سنت تزویر مآبان? صفوی نبودند . ایشان در کشاکش کارزار سیاسی و فرهنگی جامعه یا به کنج عزلت عافیت خود خزیده بودند و یا بر سلک دراویش ، منفعلانه عده ای را در خانقاهی گرد خود مشغول داشته بودند . در این زمان معدودی از علمای دین که در بند تعصب و تحجر اسیر نبودند و وظیفه سنگینی بر دوش داشتند ، اینان با هوشمندی کوشیدند تا از عرفان اسلامی و پیوند آن با نیازهای روز آمد عصر خود مکتبی انسان ساز بر اساس تعالیم قرآن و عترت بسازند و انصافاً از این آزمن سربلند بیرون آمدند . سر سلسل? عرفای معصار شیعه و کسیکه کوشید تا حوز? علمیه را پایگاه انسان سازی بسازد استاد العرفا ملاحسینقلی شوندی همدانی است . او را به حق کیمیاگر عرفان خوانده اند ، چرا که با کلامی کوتاه ، انسانی را دگرگون می ساخت و به صراط مستقیم رهنمون می شد ملاحسینقلی همدانی ( 1311 – 1239 ) ه.ق ، را باید خورشید عرفان دانست که پرتو نور آن تا حال حاضر در تابیدن است .
فریده یادگاری پرویز عباسی داکانی
خواب و رویا پدیده ای جمعی و مشترک میان اقوام بشراست که اثر خویش را در اساطیر و فرهنگها و ادیان مختلف به جای گذاشته زیرا در نظر مردم کهن رویا پیام خداوند تلقی می گردیده.عرفا نیز خواب و بیداری را حقایقی میدانند که در "بود" یکی می باشند لیک در "نمود" متفاوتند یعنی خواب و بیداری را دو نمود مربوط به وضع شخصیت آدمی میدانند. در این رساله هدف ما آشنا شدن با رویا و عرصه خیال است زیرا رویا امری ادراکی است که نمیتوان نقش و تأثیر قوه خیال را در آن انکار کرد. عرصه خیال یکی از عرصه های مورد توجه عرفا بخصوص ابن عربی می باشد زیرا عالم خیال در عرفان شاهراه کشف و شهود و در فلسفه حد فاصل میان عالم مجردات و عالم ناسوت است. مولانا نیز به صور خیال و آنچه در قوه متخیله پدید می آید اشاره می کندوهر چه در این جهان واقع میشود را نتیجه اندیشه ها و جریان های ذهنی میداند. در بخشی از این رساله با دیدگاه روانشناسان معاصر پیرامون رویا آشنا می شویم و بعد از دیدگاه و منظر قرآن به رویا پرداخته و سپس به بررسی نظرات مولانا و ابن عربی نسبت به رویا علل و جایگاه آن می پردازیم که هر یک از این دو بزرگوار با شیوه خاص خود آن را بیان کرده اند اما در نحوه ی بیان و طرح مسأله و پاسخ به آن تفاوتهایی میان آن دو دیده میشود. مثنوی پل ارتباطی ما با دنیای اندیشه های مولانا و فصوص الحکم مرجعی برای بیان دیدگاه ابن عربی نسبت به رویاست.
حسین شفیق اسکی عبدالرضا مظاهری
بحث عالم صغیر و عالم کبیر یکی از مباحث مهم در ادیان به خصوص دین اسلام می باشد. در این رساله کوشیده ایم پس از ارائه گزارشی کوتاه از پیشینه تاریخی این موضوع، بر پایه دیدگاه ممتاز شیخ عزیزالدین نسفی در باب عالم صغیر و عالم کبیر و بررسی تناسبات بین این دو، عوالم مختلف (ماسوی الله) و انسان کامل را در نظام عرفانی – فلسفی او بررسی نماییم. پس از بیان کلیات به بررسی آثار و شخصیت شناسی نسفی و تفحص در فضای سیاسی - اجتماعی عرفان و تصوف در قرن هفتم و همچنین ابعاد و زوایای عالم صغیر و عالم کبیر در نظرات و آثار وی پرداخته شده است. سپس رابطه و تناظر فی مابین عالم صغیر و عالم کبیر مورد بررسی قرار گرفته است.
نعیمه ضمدیان پرویز عباسی داکانی
موضوع این پژوهش، ترجمه و شرح کتاب طواسین حلاج است. در این مجال به تمام ده طاسین حلاج و نیز بُستان معرفت پرداخته شده و سعی شده است ترجمه ای دقیق تر، از متن طواسین داده شود به گونه ای که عاری از اشتباهات دیگر مترجمین باشد. بررسی و شرح دیدگاه های حلاج از دیگر کارهایی است که در این پایان نامه انجام شده است. این شرح با توجه به مفاهیم کلیدی هر طاسین صورت گرفته است. گمان می رود طواسین، زاییده ی لحظات هوشیاری حلاج باشد ؛ بازی با واژه ها، آوردن سجع های پی در پی و مترادف می تواند قرینه هایی بر تایید این گفته باشند. نظریه های انسان کامل (حقیقت محمدیه)، حق، توحید، تقدیس ابلیس، از اندیشه های محوری طواسین حلاج می باشند. این پایان نامه متشکل از شش فصل است. درفصل اول کلیات تحقیق بیان شده؛ در فصل دوم به زندگی، آثار و اندیشه های حلاج مرورکوتاهی داشته ایم. درفصل سوم متن عربی طواسین حلاج به علاوه بُستان معرفت قرارداده شده است. در فصل چهارم ترجمه ی فارسی طواسین آمده است. درفصل پنجم شرح طواسین با توجه به اهم مفاهیم کلیدی مطرح شده در آن،گنجانده شده است و در فصل ششم به نتیجه گیری پرداخته ایم.
فاطمه رادمند عبدالرضا مظاهری
عرفان یکی از علوم مورد بحث در فرهنگ اسلامی می باشد و از ان جایی که مسیر نیل به حق تعالی و شرایط و موانع این سیر وسلوک را نشان می دهد در خور اهمیت می باشد عرفان در لغت به معنای شناختن است و در اصطلاح به شناخت ویژه ای اختصاص یافته که از راه شهود درونی و دریافت باطنی حاصل می گردد عرفان به معرفت شهودی خداوند که از طریق تهذیب نفس و صفای باطن حاصل می گردد گفته می شود این رساله تحت عنوان علم وفکر ومعرفت در عرفان اسلامی به اهمیت این مو ضوع می پردازد.اهمیت علم ودانش به قدری است که اولین کلمه ای که خداوند بر پیامبر اکرم نازل کرده اقرا بوده است . در قسمت های بعدی تفکر را کلید روشنایی ها وکسب بصیرت قرار داده است و در اثر این اندیشه ورزی درست به این نتیجه طبیعی می رسد که توحید حق است و جهان در مسیر کمال و هدفمند در حرکت می باشد انسان از راه سیر وسلوک و تزکیه باطن به معرفت می رسد و بالاترین معرفت شناخت خداونداست و ابزار ان تزکیه و تصفیه روح است و از طریق اثر فیض رحمانی حق تعالی است که بر بنده صالح و خالص خداوند عاید می گردد
مریم السادات قاضی میرسعید عبدالرضا مظاهری
تردیدی نیست که هر گروه از عالمان هر علمی الفاظ مخصوص به خود را دارند و از آن برای بیان مقاصد و اهداف خود استفاده می کنند. در میان صوفیان نیز الفاظ و اصطلاحاتی متداول است که مفاهیم خود را با آن اصطلاحات بیان می کنند. البته اصطلاحات عرفا به گونه ای است که بر دیگران پوشیده است زیرا آنها می کوشند که غیر اهلش بر آنها آگاه نشود و در این تحقیق من بر آن شدم که پس از مقدمه ای پیرامون اصطلاح شناسی عرفا به شرح و توضیح دو اصطلاح شوق و انس در عرفان اسلامی از صدر اسلام تا قرن هفتم بپردازم
فاطمه شریفیان پرویز عباسی داکانی
چکیده: امروزه در عصر پیشرفت علم و تکنولوژی در جوامع بشری ، بیش از هر زمان دیگر خلاء وجود "معنویت" خودنمایی می کند. عدم شناخت کافی نسبت به راه و مسیری که انسان را به سر منزل مقصود رهنمون سازد و منبعی فیاض از حقیقت ناب پیش روی او بگشاید ؟ شاید علت گرایش روز افزون به مکاتب و مشرب های عرفانی کاذب نیز همین باشد ، که انسانها را به ورط? وهم و خیال و در نهایت پوچی و بزه کاری کشانده است؟! در این میان معرفی و تبیین شیوه های وصول به سرچمشه "عرفان ناب" و برقراری ارتباط با پیشگامان "حدیث معرفت" و بواسطه ی آنها اتصال به منبع وحی و عالم ملکوت ؛ شاه کلید اصلی این قفل بزرگ در برابر ره پویان معرفت راستین است . بررسی مقامات عرفانی در سیره ابا عبدالله علیه السلام که در جایگاه یکی از موثرترین شخصیت های معرفتی عالم خلقت قرار گرفته اند ؛ می تواند بعنوان الگو و نمادی از عرفان حقیقی ارائه شود . واژه های کلیدی : سرّ الهی ، عرفان ، سلوک ، وجه الله ، ظهور ، تجلّی .
فریبرز زمانی پرویز عباسی داکانی
چکیده شمس الدین محمّدبن یحیی بن علی گیلانی لاهیجی،متخلص به « اسیری» یکی از عارفان و شیوخِ بزرگ بود. وی قرن نهم هجری، سال 840 هـ . ق، در شهر لاهیجان به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در شهر لاهیجان فرا گرفت، پس از آن برای ادامه تحصیل حدود 9 سال سن داشت. به شهر ری رفت و در خانقاه «نوربخشیه» شاگرد و مرید « سید محمّد نوربخش» گردید. وی بعد از توبه کردن وگرفتن تلقین ذکر و با داشتن شرایط خدمت و عزلت وصحبت ، پیشرفت های چشم گیری داشت، بطوری که در مدت شانزده سال خدمت نزد سید محمّد نور بخش، بر حسب تفاوت احوال معنوی که به او دست می داد سه اجازه ارشاد از استادش دریافت نمود، و بعد از وفات استادش، جانشین وی گردید. شیخ محمّد لاهیجی -رحمه الله علیه- درسال 912 (هـ.ق) درشهر شیراز چشم از جهان فرو بست. در زمینه ی مسائل عرفانی وی دارای اندیشه های نو و بدیعی دارد. که با مطالعه وتحقیق و بررسی از آثار وی به اندیشه های بلند عرفانی که توأم با فلسفه ومنطق وکلام می باشد ،می رسیم. شیخ محمّدلاهیجی-رحمه الله علیه- در نزد ما ایرانیان، دارای معروفیّت و مشهوریّت خاصی است، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز ، از مثنوی گلشن راز«شیخ محمود شبستری»که یکی از برجسته ترین آثار وی بوده ، با وجودگذشت چندین سال هنوز هم می توان آن رابه عنوان یکی از منابعِ مهم عرفانی استفاده کرد. در این نوشتار ابتدا با تکیّه بر منابع قدیمی و نیز با رعایت ترتیب زمانی، شرح احوال شیخ محمّد لاهیجی را مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به تحلیل آراء واندیشه های عرفانی وی می پردازد. کلید واژه ها: محمّد لاهیجی،تجلّی ،رویت ،وحدت وجود،اعیان ثابته،انوار الهی، سیر وسلوک ،انسان کامل
محمود ضعیفی پرویز عباسی داکانی
نظر به اهمیت خودشناسی برای رسیدن و وصول به حقیقت و خدا شناسی در این پایان نامه بر آن شدیم که ابتدا میان عرفان و روانشناسی ارتباطی بیابیم و دامنه و حیطه هر یک را تبیین و امتیازات و ارزشمند های هر کدام را مورد بررسی قرار دهیم . در همین راستا موضوع مشترک عرفان و روانشناسی را که انسان و خود و "من" می باشد در عرفان مولانا و آثار و اندیشه های یونگ ملاحظه شده است .
رویا مختارجوزانی عبدالرضا مظاهری
هدف تحقیق حاضر آن است تا نشان دهد فرد خلوت نشین دراثر طی کردن مراحلی چون ریاضت، تزکیه و تصفیه باطن، به مرحله ای می رسد که دلش را از زنگار، تصفیه نموده ؛ در نتیجه از خود خالی شده شده و به وحدت وکشف و شهود و در نهایت به خدا می رسد. در اثر این کشف و شهود سرّ- که ودیعه ای است نهاده دردل – باید از نااهلان و نامحرمان نهان داشته شود. در اینجا است که بحث رازداری وحفظ اسرار مطرح می شود. انسان خود موجودی اسرارآمیز است و رازدانی او با برخورداریش از روح و نورالهی ارتباط مستقیم دارد. هرچه روحش مرتبه ای بالاتری داشته باشد رازدان تر است ؛ و بر عکس هرچه روحش در مرتبه ای خفیف تر و نازل تر قرارگرفته باشد چراغ وجودش بی جان تر ومرده تر است . انبیاء و اولیاء و عرفا و بالاخره انسانهای عادی و حتی موجودات دیگر هم به نوعی از آن نور وجود و جان حیات برخوردارند. این نور در وجود انسانها غلظت و فشردگی و قوام بیشتری دارد و در دیگر موجودات از رقت و کمرنگی بیشتری برخوردار است. درنتیجه عارف خلوت می کند تا به خدا برسد، وبه توحید واخلاص محض رسیدن منجر به کشف و شهود و اسرار می گردد. بنابراین معرفت شهودی حق منجر به ارتباط خلوت وسّر می شود. کلیدواژه :خلوت ، سّر، مکاشفه ، شهود، خاموشی، رازداری
زهرا جنبشی عبدالرضا مظاهری
شریعت را قسم تغییر ناپذیر دین دانسته اند و آن جدای از مسائل فقهی است که ممکن است متغیر باشد. در واقع شریعت احکامی است که از سوی خدا بر پیامبر نازل شد. این احکام را عده ای مطلق دانسته و همواره انسان را ملزم به پایبندی به اجرای آن دانسته اند. عده ای نیز به سبب مقاماتی که در اثر تدوام در مسیر سیرو سلوک، انسان بدان دست می یابد، حائز شرایطی می دانند. مقام جمع در مقابل مقام فرق، جایگاهی است که در آن انسان، ید الهی گشته و سبب به فعل رسیدن مقصود الهی می گردد. همان طور که در قرآن از مقام جمع سخن به میان آمده و فرموده: « و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی »(یا محمد آن مشت خاک را بر روی دشمن تو نینداختی بلکه ما انداختیم). در این رساله با تکیه بر مقام فرق و جمع مقوله شریعت بررسی گشته و ضمن اشاره به نقاط مشترک عرفان و شریعت، این موضوع حاصل گشته که انسان در مقام جمع از اراده خویش خارج شده و شرایط تحقق اعمال شریعت از او ساقط می شود چرا که انسان زمانی مکلف است که از لحاظ قدرت اراده و عقلانیت جهت تصمیم گیری حائز شرایط باشد. کلیدواژه: شریعت، عرفان، مقام جمع، مقام فرق، سیر و سلوک.
مرضیه کمالی عبدالرضا مظاهری
این تحقیق بحث توحید از دیدگاه عارف واصل حضرت علامه حسن زاده ی املی را مورد بررسی قرار می دهد. توحید به عنوان اول اصل اول اصول دین و یکی از اصل های مهم اعتقادی دین اسلام بوده وهمیشه مورد تاکید خداوند متعال در قران وانبیاء وائمهء اطهار "ع" وفیلسوفان و علمای دین قرار گرفته است . تحقیق کنونی علاوه برمقدمه ای مختصردر باره ی اهمییت پرداختن به مساله ی توحیدی که شامل شش فصل بوده که در فهرست آمده،در هر یک از فصول،محور بحث دیدگاه حضرت علامه بوده و درصورت لزوم از دیدگاه های فیلسوفان دیگراستفاده شده است. سرآغازدین الهی ونخستین دعوت پیغمبران، شناخت خداوند متعال وعلم توحیداست.توحید به معنای یکی نمودن و اعتقاد به یک ذات واحد می باشد.معنی یکی دانستن خداوند این است که هم به ذات وهم به صفات،غیر را، از او جدا کنیم.خداوند احد حقیقتی است که دارای ذات وصفات و افعال می باشد،راههای شناخت خداوند، فطرت،تفکر درصنع،اثبات حادث بودن جهان ، اعتقاد به قدیم بودن خداوند است، اما مهمترین راهی که حضرت علامه به ان توجه خاص نموده اند ،راه معرفت نفس است که ایشان می فر مایند: "معرفه النفس انفع المعارف" خودشناسی سودمند ترین شناسایی هاست . هر کس خود را شناخت ، پروردگارش را شناخت تمام پدیده های هستی در نفس انسان جمع شده است که به واسطه ی شناخت آن خداشناسی حاصل می شود .و ایشان اشاره دارند به این ایه "شهدالله انه لا اله الا هو " ال عمران 18، ، که خداوند عز وجل بهترین گواه است برای شناخت خود . و خدا را باید با خدا شناخت و همچنین هر چه غیر او را هم باید با او شناخت حضرت علامه همچون خواجه عبدالله مراتب توحید را سه وجه می شمارد که وجه اول توحید عامه ،وجه دوم توحید خاص ، و وجه سوم تو حید خاص الخاصه است که توجه ویژه ی ایشان به توحید حقیقی همان توحید وجه سوم است . علامه همان توحیدی که امام علی"ع" در خطبه ی اول، امده است ، بیان فرموده اند ، که الهام گرفته از دیدگاه اما میه است و به دیدگاه منتحلین به اسلام ومتوغلین در کثرت خرده می گیرد ودر دیدگاه خود به توحید اکمل توجه ویژه نموده اند گروهی از انسانها در شناخت خداوند فقط از طریق زبان به او اقرار می کنند ،گروهی از طریق استدلال وگروهی از طریق شهود باطنی به وجو د خداوند قائلند ،علامه در این باره بیان دارند که درک تو حید برای همگان در حجاب است و میزان حجابها بر ا ساس ظر فیتها متفاوت است، شخصی که توحید رادر حس وتجربه دریافته است میزان حجابش از فردی که توحید را عر فانی و شهودی کسب کرده است متمایز است. ایشان در باب ذات خداوند معتقدند که هیچ عقلی در ذات اقدس الهی نمی توان راه یافت حتی عقل انسان کامل چون پیامبران و ائمه ی هدی "ع" زیرا این صفات به اولوهیت خداوند بستگی دارد و مختص ذات پروردگاراست . معنای اقسام توحید ،توحید ذاتی :یعنی اینکه در ذات او(خدا) را یگانه بدانی .و نفی هر گونه شریک از ذات :اوست. توحید صفاتی: یعنی اینکه صفات را عین ذات بدانی.توحید افعالی : به معنای این است که سرتا سر جهان با همه ی نظامات،علل ومعلولات فعل خداوند است.ضمن اینکه همه ی بزرگان و علما و عارفان به پدیده ی علم توحید رسیده اند علامه با توجه به همه ی مسائل توحیدی ضمن نگاه فلسفی که استد لال و منطق حر ف اول را می زند نگاه عارفا نه ی ایشان در مراتب معرفت الله که عین الیقین، علم الیقین، و حق الیقین است علامه به یک مرتبه بالاتر است که آن بردالیقین است.درضمن فلاسفه از تو حید ذاتی به تو حید صفاتی و به تو حید افعالی می رسند اما عرفا با لعکس .علامه در . اقسام چهار گانه ی اتحاد به این قسم .اذعان دارند که اگر اتحاد دو امر در طول هم قرار گیرند به این معنی که یکی ناقص در هستی و آن دیگر ،صورت کمالیه آن ناقص است که به واسطه ی آن استکمال بیابد و از قوه به فعل خارج گردد شرح بیان علامه پیرامون تو حید صمدی: خداوند متعال چون در ذاتش صمد است جمیع صفات جمال و جلالش یعنی در جمیع صفا ت لطف وقهرش نیز صمد است هر چند که صفات او عین ذات اوست یعنی علم او صمد است قدرت اوصمد است ودیگر صفاتش صمد است.پس او حی، علیم، قاذر، سمیع، بصیر به ذات خود است نه به واسطه ای او به کمالاتشان می رسند .
هاجر محمدی گم یک پرویز عباسی داکانی
اندیشیدن به انسان و آفرینش و مرگ او از مسائل قابل توجهی هستند که لازم است انسان درباره آنها به تأمل بپردازد. در این میان سرانجام انسان ، بیشتر از آغاز پیدایش او مورد سوال قرار می گیرد بر همین اساس ما مرگ اندیشی را از نگاه امام محمد غزالی و عبدالرحمن جامی در این رساله به جهت نگاه عارفانه شان بررسی کرده ایم و موضوعات مربوط به مرگ را از نظر هر دو بزرگ آورده ایم که به وجوه تشابه و تمایز نگاه آنها راه یابیم .مرگ در اندیشه غزالی زمینه ای برای زندگی دینی داشتن معنا می شود و جامی نگاهی عارفانه وعاشقانه به مرگ دارد و آن را راهی برای اتصال به معشوق که پروردگار می باشد می داند، البته غزالی نیز این نگاه را دارد اما جنبه آخرت اندیشی و دینی زیستن آن بیشتر مشهود است .هردو عارف مرگ اندیشی را در مرگ پیش از مرگ انسان می دانند .و از توجه بیشتر به دیدگاه های غزالی درمی یابیم که بیشتر به کناره گرفتن از زندگی اما نه به معنای ترک آن بلکه زهد وبی رغبت بودن به تعلقات را، عامل پیوستگی به حق و مرگ اندیش بودن میداند در حالی که آنچه از نگاه جامی بر می آید او به جریان داشتن مرگ در همین زندگی دنیایی معتقد است و مرگ اندیشی را با عدم وا بستگی به تعلقات در عین دلبستگی به آنها و آمادگی همیشگی برای فرا رسیدن مرگ و فنا شدن در ذات حق و در فراق معشوق به وصالش اندیشیدن می پندارد .در پایان رساله نظرات نزدیک ودور هر دو عارف بزرگ به طور کلی نسبت به موضوعات وابسته به مرگ و اندیشه به آن بیان خواهد شد . واژگان کلیدی :مرگ ، فنا ، مرگ ارادی ،زندگی ،جاودانگی ،روح ،آفرینش .
محمد اختری پرویز عباسی داکانی
رساله الطیرها آثاری است بجا مانده از بزرگان علم و معرفت و سالکان طریق حضرت حق که گویای احوال ارواح محبوس در قفس تن است و راهرو می کوشد تا با مجاهدت فی سبیل الله بستر کمال نفس و وصول ارواح جزئیه به نفس کلیه را فراهم آورد. اما در عین حال این رساله ها در قالب رمز و تمثیل بیان گردیده است تا ضمن حفظ اسرار الهی که از الزامات سلوک و سفارشات موکد اولیاء الهی است، برای اهل آن گره گشا باشد. هر چند که جناب شیخ الرییس رساله الطیر خود را رمزی می نامد، ولی در این اثر و دیگر آثار مشابه مشاهیر طریق معرفت، مرز بسیار ظریفی بین بیان رمزی و تمثیل و کنایه و تشبیه می توان یافت که خود گویای بیان ناپذیری و صعوبت پوشاندن جامه واژگان بر قامت تجارب روحانی است. در این نوشتار سعی برآن بوده است تا موارد مشابه دو رساله از جناب شیخ و امام محمد مورد مداقه قرار گیرد و در مواردی که مسیر سفر روحانی –با توجه به ملاحظات و تفاوت مشی دو شخصیت- متفاوت بوده است، هر کدام از دیدگاه ها با عنایت به دیگر آثار و نظرات ایشان بررسی و تبیین گردد. ناگفته پیداست که سطح نوشته حاضر برگرفته از آثار اساتید و محققین ارجمند و البته متناسب با بضاعت ناچیز نگارنده خواهد بود و برای فهم دقیق طریق سلوک، سالکی باید، که اگر نگوییم این مراحل را پشت سر گذاشته باشد، لااقل در همان مرتبه طی طریق کند که دست ما کوتاه است.
میثم میرمحمدی عبدالرضا مظاهری
چکیده: مراقبه و محاسبه یک جستجو و سلوک فردی، راهی برای نگرش به درون و درک درونی و تصمیم برای تغییر و دگرگونی است و همچنین روشی است برای مراقبت از جسم و روح. در این پژوهش مراقبه و محاسبه را از منظر عرفان اسلامی در پنج فصل مورد بررسی قرار داده ام. فصل اول این پژوهش اختصاص دارد به کلیات تحقیق ، بیان مسئله تحقیق، اهمیت موضوع تحقیق، همچنین اهداف، سوالات، فرضیه ها، چارچوب نظری، روش و متغیر ها و واژه های کلیدی تحقیق، در فصل دوم و سوم ضرورت مراقبه و محاسبه را از منظر قرآن کریم و احادیث و روایات ائمه معصومین مورد بررسی قرار داده ام، همچنین نظرات بیش از پنجاه عارف را از قرن اول تا قرن هشتم هجری در رابطه با بحث مراقبه و محاسبه جمع آوری نموده ام همچنین در این فصل به تعریف مراقبه و محاسبه، انواع آنها، شرایط، آداب، درجات، نشانه ها و ارکان آنها اهتمام ورزیده ام. در فصل چهارم چگونگی رابطه مراقبه و محاسبه با مقامات و احوال را تبیین نمودم لذا در این فصل مشخص گردید که مراقبه جزء احوال است نه مقامات، در فصل پنجم به پنج سوال تحقیق با رجوع به کتب متعدد عرفانی پاسخ دادم و سپس به نتیجه مراقبه و محاسبه در سیر و سلوک سالک پرداختم در نتیجه مشخص گردید که مراقبه و محاسبه مستمر علاوه بر رسیدن به کمالات معنوی و انسانی منتج به کشف، شهود، مشاهده، قرب، انس و وصال خداوند برای سالک راه حق می گردد
نسرین معینی عبدالرضا مظاهری
این پایان نامه پژوهشی است درباره رابطه روح و جسم در آثار مولانا و عطار نیشابوری. از آن جایی که موضوع روح و حقیقت آن و رابطه آن با بدن یکی از موضوعات مهم انسان شناسی عرفانی بوده و اینکه این بحث به صورت گسترده در آثار این دو عارف بزرگ مطرح شده است. در این پایان نامه فصل اول تحت عنوان مبادی تحقیق و فصل دوم آن تحت عنوان روح و نفس در متون عرفانی که در آن نظر عرفا، فلاسفه و برخی از آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم زندگی نامه و آثار مولانا، فصل چهارم به بررسی رابطه جسم و روح از منظر مولانا و فصل پنجم زندگی نامه وآثار عطار و فصل ششم به رابطه جسم و روح از نگاه عطار نیشابوری اختصاص یافته است ونتیجه ی حاصله چنین است که از نظر این دو عارف بزرگ روح جوهری است ملکوتی و از عالم قدس که در تن خاکی انسان به مصلحتی هبوط نموده و در پی بازگشت به مأمن اصلی خود و سرمنزل مقصود ،لذا این جهان مادی را به منزله قفسی میداندکه در آن زندانی و غریب بوده و غم فراق و عشق به وصال او را دردمند نموده است . روح از امر پروردگار است و باقی و اصل است و ارتباط آن با بدن خاکی بیشتر از نوع مقابله و تضاد و مخالفت است و گاهی در تعامل با هم ، و همچنین با وجود تضادی که با یکدیگر دارند پیوند و اشتراکاتی نیز میانشان وجود دارد و از یکدیگر متأثر می شوند و مکمل و نیازمند یکدیگرند.و مقصود نهائی این دو عارف بزرگ از طرح موضوعات فوق در قالب تمثیل و حکایت بر جنبه ی هدایتگری و دستگیری انسان و نتیجه گیری های عرفانی و اخلاقی استوار است.
فتانه اشتیاقی عبدالرضا مظاهری
1-هدف پایان نامه:شناخت نظام عرفانی ابوسعید ابوالخیر 2-روش نمونه گیری:نمونه های مورد مطالعه این تحقیق شامل کلیه مطالب و اطلاعاتی است که در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه تهران مرکزی در دسترس بوده است 3-روش پژوهش کتابخانه ای 4-ابزار اندازه گیری:از منابع و مآخذ معتبر به عنوان ملاک جهت بررسی و تحقیق صورت گرفته است. 5-طرح پژوهش:ابتدا زندگینامه ابوسعید ابوالخیر مورد برری قرار گرفته و سپس تاثیر افکار او بر مردم و شاهان و عرفای روزگارش مورد بررسی قرار گرفته است. 6-نتیجه کلی:با توجه به مطالبی که در طی فصول تحقیقی پایان نامه به عمل آمده به این نکته پی برده که ابوسعید ابوالخیر عارفی اجتماعی بوده که با تکیه بر رفتار و گفتار محبت آمیز و آمیخته به طنزش و با اشراف بر اندیشه ی دیگران،در مسیر مقابله با ریا و ظاهر سازی،هدایت شاهان و حمایت مردم درمانده،از خود واکنش های مناسبی نشان داد و در این راه بسیار موفق بود.
زهرا بقائی جزه ئی پرویز عباسی داکانی
تصوّف، از جمله گرایشهای درونگرا و عرفانی در اسلام است که در ابتدا با سرلوحه قرار دادن زهد و دنیاگریزی سعی بر طهارت جان داشتند و در ادامه با بارورسازی مبانی نظری خود، تزکیه نفسانی را مقدمه ای برای شناخت خداوند و فناء در او معرّفی کردند. خاستگاه تصوّف و این که این فرقه تا چه حدّ، وامدار اسلام اصیل و سنّت نبوی و جانشینان برحقش بوده، پیوسته محل بحث و جدل بوده است. از یک سو خود صوفیان پیشین? خود را به رسول خدا و امامان معصوم(علیهم السلام) می رسانند و از سوی دیگر محقّقین با استناد به شواهد تاریخی و نیز بدعت های موجود در این فرقه، آن را جریانی التقاطی و غیر اصیل می دانند. در این نوشتار با بررسی نحو? پیدایش تصوّف، به برخی عواملی که در شکل گیری این جریان سهیم بوده اند، اشاره شده است. همچنین به آداب و رسوم و عبادات فردی و جمعی که در خانقاه ها با استناد به کتب اهل تصوف انجام می شده است، اشاره می شود.
زهره جعفری عبدالحسین طریقی
در هر نظام عرفانی مولفه های مشترک وجود دارد. نظام عرفانی قدیس فرانسیس آسیزی (2/1181-1226 م.) و شیخ نجم الدین کبری (540-618ق.) به دلیل معاصر بودن یکی در مسیحیت و دیگری در اسلام مورد تحقیق قرارگرفته است. شیو? عرفانی فرانسیس آسیزی به دلیل پای بند بودن به فقر مطلق چهر ه ای کاملاً متفاوت با فرقه های دیگر موجود در رهبانیت مسیحی ارائه داده است. او موسس فرقه فرانسیسیان است وی پیرو آیین کاتولیک بوده و مولفه های عرفانی آن فقر، اطاعت و تجرد است. ولی اصلی تری مولفه نزد فرانسیس آسیزی عشق است. از سویی شیخ نجم الدین کبری در دور? خود و در میان هم مسلکانش عالمی صاحب حال و مکاشفه و مشاهده مقام، تجلی و سائر در ملکوت و لاهوت بوده است و او را سرسلسل? کبرویّه می شمرند. شیخ در اصول طریقت تألیفات و آثار ارزنده ای دارد و عارفی مبارز به شمار می رود او معتقد است که سالک با تمسک جستن به قوانین قرآنی و گفتار پیامبر و ائمه، مأمور وظیفه شناسی است که باید امر، آمر را تا واپسین دم زندگی به کار برد تا بعد از طی مراحل شریعت و طریقت لیاقت درک مقام شهود را پیدا کند. پس از بررسی شرح حال این عارف بزرگوار در مقایسه این دو نظام عرفانی این نتیجه حاصل است که غایت این هر دو نظام عرفانی رسیدن به توحید است. ولی راه های رسیدن به خدا هم زیاد است و هم متفاوت. واژه های کلیدی: قدیس فرانسیس آسیزی، شیخ نجم الدین کبری، عشق، فقر، نظام عرفانی، نفس، شیطان، کرامات
صغری توحید عبدالرضا مظاهری
"اهل شریعت" یا فقها ادعا می کنند که تنها قرائت ما از دین صحیح است و قرائت" اهل طریقت" یا عرفا و نیز فلاسفه و متکلمین را نمی پذیرند و بعضا برخی آن صاحب نظران را کافر و مرتد قلمداد کرده اند، و از طرف دیگر" اهل طریقت" یا عرفا نگاه و قرائت خاص خود را از دین و شریعت دارند و بعضا دیدگاه فقها و "اهل شریعت" را قشری قلمداد می نمایند در این رساله، دانشمندی که هم در فقه و شریعت صاحب تالیف است و هم در عرفان و طریقت صاحب نظر است و تالیفاتی نیز در این زمینه دارد، مورد مداقه قرار می دهد بررسی نگاه او به این مسائل برای جامعه ما از اهمیت خاصی برخوردار است و اگر ابعاد مختلف اندیشه ورزی او در این مسائل به خوبی روشن شود بسیاری از نزاع های اهل شریعت و طریقت به پایان خواهد رسید و ماحصل آن فراهم شدن شرایط،برای فهم و درک بهتر و بیشتر از دین برای محققان و سایرمشتاقان خواهد بود.شناخت فیض کاشانی به ما کمک می کند تا بتوانیم جایگاه و ارتباط منطقی و موثر بین طریقت و شریعت و حقیقت را در بینش اسلامی درک کنیم.
پروانه شمس جاوی عبدالرضا مظاهری
سعدی شاعر قرن هفتم که ادبیات ایران جایگاه ویژه ای دارد ولی شخصیت معنوی و عرفانی او در آثارش کمتر مورد برسی قرار گرفته . در این پایانامه سعی گردیده که شخصیت معنوی و عرفانی سعدی مورد بررسی قرار گیرد و پژوهشگر سعی نموده با توجه به این اینکه در زمینه ادبی بررسی های بسیار دقیقی در مورد این شاعر بزرگ صورت گرفته، بعد ادبی سعدی در این پایان نامه لحاظ نگردیده است.
میترا کاظمی تبریز پرویز عباسی داکانی
چکیده ابن عربی عارف قرن هفتم هجری قمری مثل هر عارفی، ارتباط با خداوند را مهم می داند و این رابطه در نیایش به کمال میرسد. نیایش در عالم هستی اقسامی دارد و در تمام موجودات اعم از مجردات و مادیات (انسان، حیوان ، نبات ...) نیایش و تسبیح اصل عمومی عالم است. او برای تسبیح و نیایش انسانی نیز مراتب قائل است. و طبق آیه 11 شورا ( لیس کمثله شی) (تنزیه) و هو السمیع البصیر( تشبیه) حد میانه را در نظر می گیرد. هر عمل آیینی نیایش محسوب می شود مانند: مناسک، حج، روزه ،نماز و ... انسان (عادی) ظاهر شریعت را مد نظر دارد اما عارف می خواهد به حقیقت واصل شود، توحیدش با نیایش رابطه دارد. وی در نیایش افعالی به توحید افعالی و در نیایش صفاتی به توحید صفاتی و در نیایش ذاتی به توحید ذاتی دست می یابد. در مرتبه آخر یا توحید ذاتی( فنا) ذاکر در مذکور فانی می شود (ای دعا ز تو اجابت هم ز تو) در واقع عارف به جایی می رسد که تمام حرکات و سکنات او نیایش می گردد و عبد در مسیر الی الله به مقام قرب رسیده و هدف از خلقت و آفرینش انسان ( ما جن و انس را برای عبادت آفریدیم، 56 ذاریات) مهیا می شود.
شهناز خلیلی پرویز عباسی داکانی
با توجه به این که زن نقش به سزایی در جامعه ایفا می کند، مطالعه دیدگاه های طبقات گوناگون جامعه در خصوص این عنصر برجسته اجتماعی، و شناخت اجتماعی دقیق تر از او امری ضروری است. صوفیه (عرفا) به دلیل جایگاه والا و مثبتی که در میان طبقات جامعه دارند، دیدگاه شان از اهمیتی ویژه برخوردار است. در این تحقیق تلاش می شود جایگاه زن در عرفان از نظر عطار و جستجو در آثارش و نوع نگاه این عارف بزرگ به زن تحلیل و بررسی شود؛ و ازجمله به امر آفرینش زن، خالقیت زن، بحث تانیث و احادیث معروف پیامبر (ص) پرداخته شود. وهمچنین زن مظهر عشق و جمال الهی، نظر عرفا و شاعران بزرگ را نسبت به زن مورد بررسی قرار گیرد. آنچه در این تحقیق نخست دریافت می شود این است که عطار نیشابوری بیشتر اندیشه های خود را از آموزه های متعالی قرآن و احادیث نبوی دریافت نموده و در اشعار و حکایت هایش این نمود مشاهده می شود و درمرحله دوم حاصل از این پژوهش درمی یابیم که نگاه مثبت و احیاناً منفی او نسبت به زنان امری احساسی یا شخصی نیست؛ بلکه ناشی از رفتارهای ناپسند شخصیت منفی افراد است. آنچنان که گاه در قرآن کریم و کلام بزرگان دین هم با نمونه هایی از آنها روبرو می شویم. مردان بسیاری هم از جمله ابوجهل ها و ابولهب در قرآن کریم کم نیستند که از آنها به بدی یاد شده است؛ اغلب واکنشی در برابر رفتار منفی و ناشایست فردی و نقش هایی که برخی از زنان ایفا نموده اند، بوده است. انتقاد عطار از بعضی از زنان در حکایت ها و اشعار او مشاهده می گردد با پند و اندرز سعی در بیدار نمودن آنان از غفلت می کند. او به زنان بزرگ و عارفه، به دیده احترام می نگرد و این گونه زنان را اسوه و الگو معرفی می کند که مردان باید درس مردانگی، توکل، فداکاری، از آن ها بیاموزند؛ چنانکه می دانیم حسن بصری بی حضور رابعه مجلس نمی گفت.
حمیده حایری پور محمد بیدهندی
چکیده ندارد.
مدینه نصیری پروج محمدرضا ریخته گران
چکیده ندارد.