نام پژوهشگر: سید جلال طباطیایی
مهدی اورعی سید جلال طباطیایی
شوری خاک یکی از مهم ترین عوامل محیطی محدود کننده میزان تولید محصولات باغبانی می باشد. علاوه بر این، سمیت بور نیز یک عارضه بسیار مهم است که می تواند رشد گیاهان را در خاک های مناطق خشک و نیمه خشک جهان محدود نماید. علی رغم اینکه معمولاً مقادیر بیش از حد بور همراه با شوری زیاد در بسیاری از قسمت های جهان دیده می شود، اما تحقیقات بسیار اندکی به منظور مطالعه اثرات متقابل نمک و بور روی یکدیگر صورت گرفته است. به همین منظور، آزمایشی جهت بررسی اثرات متقابل شوری کلریدسدیم و سمیت بور بر خصوصیات رویشی و فیزیولوژیکی درخت بادام prunus dulcis mill.)) رقم فراگنس در محیط کنترل شده گلخانه، اجرا شد. دو پایه بادام ( جی اف- 677 و تواونو)، سه سطح شوری (mm100، 50، 0) از منبع کلریدسدیم و سه سطح بور (mg/l20، 10، 25/0) از منبع اسید بوریک، در غالب آزمایش فاکتوریل و طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. در طی آزمایش، خصوصیات فیزیولوژیکی نظیر شدت فتوسنتز، شدت تعرق، هدایت روزنه ای، شاخص کلروفیل، محتوای پرولین، درصد نشت الکترولیت و محتوای آب نسبی برگ مورد سنجش قرار گرفتند. در پایان آزمایش، ترکیبات پایه- پیوندک از بستر کاشت خارج و خصوصیات رویشی نظیر وزن تر و خشک برگ و ریشه، تعداد برگ، سطح برگ و غلظت یون هایی نظیر نیتروژن، نیترات، فسفر، پتاسیم، بور،کلرید، سدیم و نسبت پتاسیم به سدیم اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تنش شوری اثر کاهشی معنی داری بر خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی و غلظت عناصر غذایی بادام داشت. هر چند، شدت اثرات بر حسب نوع پایه متفاوت بود. سطوح متوسط شوری (mm50)، باعث تحریک رشد رویشی (افزایش وزن تر و خشک برگ و ریشه، تعداد برگ و شاخص کلروفیل) ترکیب fr/gf677 شده و سطوح بالا (mm100)، باعث کاهش رشد رویشی آن گردید. در مقابل، سطوح متوسط و بالای شوری اثر کاهشی معنی داری بر رشد رویشی ترکیب fr/tuono داشت. با افزایش سطوح کلرید سدیم، شدت فتوسنتز، شدت تعرق، هدایت روزنه ای، غلظت نیتروژن، نیترات، فسفر، پتاسیم، بور و نسبت پـتاسیم به سـدیم برگ به صورت معنی داری کاهش و درصد نشت الکترولیت، محتوای پرولین، سطح نکروز، درصد نکروز و غلظت یون های کلرید و سدیم به صورت معنی داری در هر دو ترکیب افزایش یافت. در شرایط تنش شوری، پایه gf677، به دلیل مکانیسم تدافعی ایجاد محدودیت در جذب و انتقال سدیم و کلرید از ریشه به قسمت های هوایی، تحمل شوری بالاتری نسبت به پایه tuono داشت. همچنین، سمیت بور نیز تأثیر معنی داری بر ترکیبات پایه- پیوندک داشته و بین ترکیبات اختلافات معنی داری مشاهده شد. به نحوی که ترکیب fr/gf677 بیشتر تحت تأثیر قرار گرفت. با افزایش سطوح بور در محلول غذایی، وزن تر و خشک برگ و ریشه، تعداد برگ، سطح برگ، شاخص کلروفیل، شدت فتوسنتز، شدت تعرق، هدایت روزنه ای و غلظت عناصر غذایی به طور معنی داری کاهش و محتوای پرولین، درصد نشت الکترولیت، سطح نکروز برگ، درصد نکروز برگ و غلظت بور در هر دو ترکیب، به طور معنی داری افزایش یافت. پایه tuono، از طریق مکانیسم توزیع ترجیحی بور در ریشه ها، مانع از افزایش غلظت بور در برگ های جوان و مناطق مریستمی شده و تحمل سمیت بور در پیوندک را افزایش داده است. اثرات متقابل شوری کلرید سدیم و سمیت بور در هر دو ترکیب پایه- پیوندک، معنی داری بوده و پایه gf677 (متحمل به نمک)، در مقایسه با پایه tuono (حساس به نمک)، کمتر تحت تأثیر قرار گرفت. با افزایش سطوح کلرید سدیم در محلول غذایی، غلظت بور در تمام اندام های ترکیبات پایه- پیوندک با کاهش معنی داری همراه بود. افزایش سطوح بور نیز باعث کاهش معنی دار غلظت کلرید و سدیم هر دو ترکیب گردید. احتمالاً شوری از طریق کاهش هدایت روزنه ای (افزایش مقاومت روزنه ای)، باعث کاهش جذب و توزیع بور شده، چرا که جذب بور فرآیند غیر فعالی بوده و به شدت تحت تأثیر شدت تعرق می باشد. بر اساس این نتایج، می توان گفت هنگامی که ترکیبات پایه- پیوندک بادام به صورت هم زمان در معرض تنش های شوری کلرید سدیم و سمیت بور قرار گرفتند، نحوه واکنش آنها بر اساس میزان تحمل شوری بوده است. به عبارت دیگر، پایه متحمل به شوری، قابلیت بالاتری جهت تحمل تنش شوری توأم با سمیت بور داشته است