نام پژوهشگر: آرش شاهین
محمود احمدی آذر آرش شاهین
امروزه سازمان ها برای حداکثر کردن سود و حداقل کردن هزینه، مشتریان را بخش بندی می کنند و بیشترین سهم سود یا هزینه خود را مربوط به بخشی از مشتریان خود می دانند. این در حالی است که برای سرمایه گذاری بر روی توسعه کالاها و خدمات نیاز است علاوه بر بخش بندی، ترکیب بهینه آنها و یا به عبارت دیگر، تعداد یا درصد مشتریان در هر بخش مشخص شود. در این پژوهش به منظور به دست آوردن ترکیب بهینه مشتریان، از معیار حداکثر سازی رضایت مندی مشتریان استفاده خواهد شد. لذا هدف از این پژوهش، ارائه روشی برای تعیین ترکیب بهینه مشتریان بر مبنای الگوی کانو و با استفاده از برنامه ریزی آرمانی است. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای – کاربردی ؛ از نظر زمان گردآوری از نوع پیمایشی - مقطعی ؛ از نظر ماهیت داده ها از نوع کمی ؛ و بالاخره از نظر مساله پژوهش از نوع توصیفی است. در این پژوهش پس از بررسی مطالعات مربوط به رضایت مندی مشتری، ابعاد کیفیت خدمات، الگوی کانو و برنامه ریزی آرمانی، چارچوبی منطقی ارائه می شود که گویای حداکثر کردن رضایت مشتری با توجه اولویت بندی ابعاد کیفیت خدمات باشد. به منظور حداکثر سازی رضایت مشتری، با توجه به روابط ذکر شده در مورد ضریب رضایت مشتری، مدل سازی انجام می شود که برای این کار با استفاده از برنامه ریزی آرمانی، تابع هدفی که بیانگر حداکثر سازی ضریب رضایت مشتری باشد، تنظیم می گردد که اولویت بندی ابعاد کیفیت خدمات در این تابع با استفاده از ماتریس اهمیت – عملکرد انجام شده است. همچنین محدودیت های الگو را ابعاد کیفیت خدمات تشکیل می دهند که ضرایب متغیرهای تصمیم در محدودیت ها نیز از طریق پرسشنامه استاندارد کانو و رابطه حداکثر نمودن رضایت مشتری، محاسبه گردیده است. بعد از ارائه الگو، پرسشنامه هایی استاندارد تهیه شده که با توجه به اطلاعات به دست آمده از آن ها، الگوی پیشنهادی در کلینیک تخصصی قلب بیمارستان الزهراء اصفهان، آزمون شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه بیمارانی است که در فصل تابستان و پاییز 1389، به کلینیک تخصصی قلب بیمارستان الزهراء اصفهان مراجعه کرده بودند. روش نمونه برداری در این پژوهش از نوع احتمالی و به روش تصادفی ساده است. سرانجام با استفاده از نرم افزار winqsb ، نتایج تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که روش پیشنهادی قادر به تعیین ترکیب بهینه بیماران بیمارستان است به گونه ای که مدیریت در برنامه ریزی امکانات خود باید 34 درصد بیماران را از بیماران مبتلا به بیماری حمله قلبی (انفارکتوس عضله قلب) و 66 درصد بیماران را از بیماران مبتلا به بیماری دریچه ای قلب انتخاب نماید.
امیر پرنیانی فرد آرش شاهین
در برنامه ریزی تولید پیشرفته نگاه فرآیندی به تولید نقش با اهمیتی دارد. یکی از این فرآیندهای پر کاربرد در مقوله برنامه ریزی و تصمیم گیری بهینه تولید فرآیند امتزاج می باشد. مدل مذکور تنها هزینه تأمین را معیار تصمیم گیری در انتخاب مواد ورودی به فرآیند می داند و کیفیت محصول خروجی از فرآیند را مد نظر قرار نمی دهد. بیشتر فرآیندهای تولیدی از جمله فرآیند امتزاج در شرایط واقعی تحت تأثیر فاکتورها و عوامل خارجی و محیطی غیر قابل کنترل قرار داشته که باعث فاصله گرفتن مشخصه-های کیفی فرآیند از نقاط ایده ال می شوند. در این تحقیق وجود فاکتورهای اختلال جهت نزدیک شدن مشخصه های کیفی به نقاط بهینه مد نظر قرار گرفته و میزان نوسانات بوجود آمده در مقادیر مشخصه های کیفی که ناشی از تأثیر فاکتورهای اختلال بر فرآیند می باشند به حداقل می رسد. همچنین با در نظر گرفتن برخی از مشخصه های کیفی به صورت متغیر زبانی و شرایط محیط فازی قابلیت مدل ارائه شده به شکل چشمگیری افزایش می-یابد. در طول این تحقیق این موارد مدنظر قرار گرفته و یک مدل بهینه سازی توسعه یافته امتزاج در قالب یک مدل برنامه ریزی غیر خطی چند هدفه ارائه می گردد. از نتایج عمده و کلی این تحقیق می توان به دو مورد اشاره نمود. اول ایجاد یک ساختار مناسب جهت پوشش محدودیتهای موجود در مدل ریاضی امتزاج در برخورد با شرایط واقعی محیط فرآیندها و دوم پوشش برخی از محدودیتهای تکنیکهای مهندسی کیفیت از جمله بهینه سازی چندین شاخص کیفی به صورت همزمان و در نظر گرفتن محدودیتهای سیستمی در انتخاب پارامترهای ورودی فرآیند. همچنین نحوه کاربرد مدل ارائه شده در این تحقیق در قالب یک مطالعه موردی برای فرآیند تولید آسفالت نشان داده شده است.