این تحقیق با هدف بررسی وضعیت آموزش های الکترونیکی بانک تجارت در شهر تهران انجام شده است. مساله اصلی تحقیق آن بود که مشخص شود بانک تجارت تا چه اندازه برای آموزش الکترونیکی اهمیت قائل بوده و وضعیت این نوع آموزش ها با توجه به ضرورت های اجرای آن چگونه است؟ از نظر هدف، این تحقیق کاربردی بوده و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان مشغول به کار بانک های تجارت شهر تهران در سال 90-89 می باشد که تعداد آنان 6242 نفر (3067 نفر در صف و 3175 نفر در ستاد) نفر گزارش شده است. حجم نمونه بامراجعه به جدول مورگان 327 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که در مقیاس پنج درجه ای از خیلی زیاد تا خیلی کم درجه بندی شده و روایی آن با استفاده از روایی محتوایی، روایی ملاکی و روایی سازه تعیین گردید و پایایی آن با اجرای آزمایشی روی 30 نفر از جامعه و محاسبه ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) 82/0 بدست آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی (شامل جدول فراوانی، نمودار شاخص های گرایش مرکزی و شاخص های پراکندگی)و آمار استنباطی (شامل آزمون t تک گروهی و آزمون t برای مقایسه دو گروه مستقل به کمک نرم افزار آماری spss) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج نشان داد که میزان و تعداد دوره های آموزش الکترونیکی متناسب با نیازهای کارکنان نمی باشد. میزان آشنایی کارکنان با دوره های آموزش الکترونیکی در حد متوسط است. ویژگی های اساسی برنامه های آموزش الکترونیک در طراحی و اجرای این برنامه ها در نظر گرفته نمی شود ونهایتا می توان از راه کارهایی برای بهبود برنامه های آموزش الکترونیکی در بانک تجارت استفاده کرد که مهمترین انها عبارتند از: گسترش مهارتهای کارکنان در زمینه ict ، ایجاد سیستم مدیریت آموزش و یادگیری مناسب، حمایت مدیران بانک از دوره های آموزش الکترونیکی، توسعه دسترسی به شبکه و اینترنت، مشخص نمودن موضوعات قابل آموزش به شیوه الکترونیکی، طراحی و تولید تخصصی محتوای آموزش الکترونیکی، ایجاد سیستم کنترلی و ارزیابی مناسب آموزش الکترونیکی، تشکیل تیم تخصصی برای برنامه ریزی و اجرا و ارزیابی، تشویق کارکنان به استفاده از برنامه های آموزش الکترونیکی و تفکیک آموزش هایی که به شیوه الکترونیکی ارائه می شوند.

منابع انسانی با ارزش ترین منبع برای سازمان ها است و آموزش کارکنان یک امر حیاتی و اجتناب ناپذیر است که باید بطور مستمر با مجموع فرایندهای مدیریت مورد توجه قرار گیرد و نقاط ضعف و قوت آن مورد ارزیابی قرار گیرد. پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با هدف بررسی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت بر کارآیی کارکنان در جامعه آماری کلیه کارکنان گروه شرکت های توربوکمپرسور نفت (otc) و در نمونه ای به حجم 274 نفر بوده که به صورت تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران محاسبه و انتخاب شدند طراحی و اجرا شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 31 سوال در طیف لیکرت با روایی مناسب و ضریب آلفای کرونباخ برای اعتباریابی معادل 894/0 است. در تجزیه و تحلیل آماری نیز در سطح توصیفی با استفاده از شاخص های فراوانی (فراوانی، درصد فراوانی، درصد تراکمی و...)، و نمودار دایره ای و ستونی و در سطح استنباطی نیز از آزمون خی دو (کای اسکویر) استفاده گردیده است. یافته ها حاکی از آن است که 1) بین میزان کارایی کارکنان و گذراندن دوره ضمن خدمت رابطه معناداری وجود ندارد (05/0p>) 2) بین میزان سرعت کارکنان و گذراندن دوره ضمن خدمت رابطه معناداری وجود ندارد (05/0p>) 3) بین میزان دقت کارکنان و گذراندن دوره ضمن خدمت رابطه معناداری وجود ندارد (05/0p>) 4) بین میزان مهارت کارکنان و گذراندن دوره ضمن خدمت رابطه معناداری وجود دارد، مورد تایید قرار نگرفته است (05/0p>) 5) بین میزان تباط کار گروهی کارکنان و گذراندن دوره ضمن خدمت رابطه معناداری وجود دارد (05/0p<).

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دو متغیر عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از دیدگاه معلمان است. جامعه آماری پژوهش تشکیل شده از کلیه معلمان دبیرستانهای پسرانه شهرستان سبزوار که در سال تحصیلی 90_ 89 در دبیرستانهای این شهرستان مشغول به تدریس بودند. روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای می باشد.که تعداد 40 مدرسه از میان 60 مدرسه آموزش وپرورش شهرستان سبزوار انتخاب شد و از هر مدرسه تعداد7 معلم بصورت تصادفی انتخاب شدند.حجم نمونه پژوهش تعداد 285 نفر معلم می باشد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه 21 سئوالی محقق ساخته است. همچنین طرح پژوهش از دو روش توصیف داده ها وتحلیل داده ها استفاده شد که در توصیف از نمودارها،درصد،توزیع فراوانی و در تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون،آزمون t مستقل وتحلیل واریانس استفاده شد. نتیجه کلی: یافته های پژوهش حاکی از آن است که از دید گاه معلمان بین پیشرفت تحصیلی وعزت نفس دانش آموزان رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد،یعنی افرادی که از عزت نفس بالاتری برخوردارند دارای پیشرفت تحصیلی بالایی نیز می باشند و بالعکس. همچنین بین عزت نفس ومیزان یادگیری دانش آموزان همبستگی معنا داری وجود دارد،یعنی می توان گفت که عزت نفس بر یادگیری دانش آموزان تآثیر معنا داری دارد. بین رفتار معلم با اعتماد به نفس دانش آموزان همبستگی معنی دار وجود دارد.یعنی می توان گفت که بین رفتار با اعتماد به نفس دانش آموزان تأثیر معناداری وجود دارد. بین رضایت شغلی معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد،به طوریکه در این پژوهش مولفه رضایت شغلی معلم بیشترین رتبه میانگین را در بین سایر مولفه ها به خود اختصاص داد.

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین مهارت سازمانی مدیریت زمان و اثربخشی سازمانی مدیران واحدهای دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی مستقر در استان تهران در سال تحصیلی 90-89 انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران ارشد دانشکده های دانشگاه آزاد اسلامی تهران به تعداد (n=456) نفر بوده است که حجم نمونه مطابق با جدول «مورگان» 210 نفر برآورد گردید که این تعداد ابتدا به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و تصادفی طبقه ای از جامعه آماری انتخاب شده است. ابزار گردآوری دادهها، دو پرسشنامه محقق ساخته بوده که اولی بر مبنای مدل مدیریت زمان آلن لیکین (1994) مشتمل بر 26 گویه و دومی پرسشنامه اثربخشی سازمانی مبتنی بر نظریه تالگوت پارسونز (1969) مشتمل بر 19 گویه در طیف 5 درجهای لیکرت بوده است. روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری، محتوایی و روایی سازه تعیین و پایایی آن با اجرای آزمایشی روی نمونه 30 نفری از جامعه آماری و محاسبه ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) محاسبه شده است که این ضریب به ترتیب برای دو پرسشنامه 0.83 با ضریب آلفای 0.89 بوده است. دادههای گردآوری شده به کمک روشهای آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، t برای دو گروه مستقل، از طریق نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که بین مهارت سازمانی مدیریت زمان و اثربخشی سازمانی مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین از بین مولفه های مدیریت زمان، به ترتیب مدیریت جلسات، برنامه ریزی و هدفگذاری بیش از سایر مولفه ها توان پیش بینی اثربخشی سازمانی را دارند. همچنین جنسیت در میانگین نمرات نمونه ها تاثیر نداشته است.

پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان انطباق و ساحت های تربیتی در رفتار دینی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران انجام شده است. بدین منظور روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی ( پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران به تعداد577/304 نفر می باشد. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 384 نفر برآورد گردید، که این تعداد ابتدا به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و سپس تصادفی طبقه ای از جامعه آماری انتخاب شده است . ابزار گردآوری داده ها ، پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 38 گویه در مقیاس 5 درجه لیکرت بوده است. روایی پرسشنامه با اخذ نظرات چند تن از اساتید با تجربه و صاحب نظر به دست آمده است . برای محاسبه پایایی نیز تعداد 30 پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع و با استفاده از آلفای کرونباخ ، ضریب 94% برآورد گردیده است . داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی همچون آزمون: تی تک نمونه ای و از طریق نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که نتایج ذیل بدست آمده به شرح زیر می باشد : - شناخت جلوه های مختلف ساحت های تربیتی در حد زیادی موجب تقویت رفتار دینی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران می شود . - اهداف ساحت های تربیتی مصوب وزارت آموزش و پرورش تا حد زیادی منطبق با رفتار های دینی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران می باشد . - یادگیری ساحت های تربیتی تا حد زیادی در آینده رفتار دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران تأثیرگذار می باشد . - شناخت ساحت های تربیتی تا حد زیادی موجب آشنایی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران با فرهنگ دینی جامعه می گردد .

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل بازدارنده و پیش برنده آموزش و مشارکت مردمی در فعالیت های شهرداری تهران انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان (مشغول به کار) شهرداری شهر تهران به تعداد (n=5024) نفر بوده است که حجم نمونه مطابق با جدول «مورگان» (n=357) نفر برآورد گردید که این تعداد به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده از بین جامعه آماری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 40 گویه در مقیاس 5 درجه ای لیکرت بوده است که روایی آن از نظر صوری، محتوایی و سازه بررسی شده است و پایایی آن با اجرای آزمایشی بر روی نمونه ای 30 نفره و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (82/0) بدست آمده است. داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون کومو، تحلیل عاملی، تی برای دو گروه مستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی از طریق نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که به ترتیب هفت عامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تکنولوژیکی، انگیزشی، مدیریتی و آموزشی از جمله عوامل بازدارنده و پیش برنده آموزش و مشارکت مردمی در فعالیت های شهرداری تهران هستند. نتایج دیگر پژوهش نیز نشان داده است که بین نظرات آزمودنی ها پیرامون عوامل بازدارنده و پیش برنده آموزش و مشارکت مردمی در فعالیت های شهرداری تهران از نظر جنسیت و سابقه شغلی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما از نظر منطقه تفاوت معناداری بین گروه ها وجود دارد. کلید واژه: مشارکت، شهروندان، آموزش، عوامل بازدارنده، عوامل پیش برنده.

هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی و رضایت زناشویی با افسردگی در میانسالی می باشد و همچنین تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی با رضایت زناشویی، تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی با افسردگی و تعیین رابطه افسردگی با رضایت زناشویی نیز از اهداف اختصاصی این تحقیق است. روش پژوهش: با توجه به اینکه قصد پژوهشگر کشف و بررسی روابط بین متغیر ها بوده و هیچگونه دخالتی در متغیرها صورت نگرفته است، روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان و مردان 40 تا 65 ساله متأهل شهر تهران است و حجم نمونه 200 نفر در نظر گرفته شده که از بین میانسالان متأهل شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری تصادفی ساده بود، بدین ترتیب که با مراجعه به مراکز مختلف از جمله مراکز مشاوره، فرهنگسراها و خانه های سلامت شهرداری، پارک های سطح شهر، دانشگاه و... 200 نفر مرد و زن میانسال متأهل انتخاب شدند و پرسشنامه های تحقیق توسط آنها تکمیل شد. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه های استاندارد افسردگی بک، سبک های دلبستگی (raas) و فرم کوتاه پرسشنامه رضایت زناشویی (47enrich-) بود که پایایی و روایی آنها در تحقیقات متعدد به اثبات رسیده است. برای آزمون سوالات و فرضیه های تحقیق، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله پرسشنامه ها توسط روش های توصیفی و با استفاده از جداول و نمودارهای مربوطه و روش های استنباطی با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس با آزمون تعقیبی توکی، همبستگی مجذور اتا و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک های دلبستگی و رضایت زناشویی رابطه مستقیم و معناداری با افسردگی در میانسالی وجود دارد. یعنی سبک های دلبستگی اجتنابی و دو سوگرا با رضایت زناشویی پایین و افسردگی بالا در میانسالی رابطه مستقیم و معناداری دارد و سبک دلبستگی ایمن با رضایت زناشویی بالا و افسردگی پایین در میانسالی رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، بزرگسالانی که دلبستگی مطمئن داشتند تمایل به این عقیده داشتند که عشق عاطفی، پایدار و بادوام است. امّا آن هایی که دلبستگی دوسوگرا داشتند بارها به دام عشق گرفتار شده بودند و کسانی که دلبستگی اجتنابی داشتند، عشق را موقت و نایاب توصیف می کردند و همچنین میزان رضایت زناشویی بر شدت افسردگی تاثیر دارد و بر عکس.

چکیده پایان نامه(شامل خلاصه،اهداف،روش های اجرا و نتایج به دست آمده):: هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه ی مولفه های موثردر انتخاب الگوی مناسب نیاز سنجی آموزش های کوتاه مدت کارکنان آموزش وپرورش شهر تهران بوده است ،روش تحقیق توصیفی پیمایشی بوده وجامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان آموزش وپرورش شهر تهران در سال 90-1389بوده است که تعداد320نفرونمونه آماری مورد بررسی 175نفر می باشد ابزار اندازه گیری این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که شامل 39سوال می باشد.پس از گرداوری داده ها و بررسی روایی و پایایی برای تحلیل داده های آزمون از امار توصیفی و استنباطی (آزمونt ، تحلیل عاملی ،فریدمن، خی دو ) استفاده گردید.نتایج بدست آمده بر اساس8مولفه پژوهش شامل مفاهیم تعیین نیاز،منابع تعین نیاز،ابزار ،سطوح،ملاک،شرایط زمانی،شرایط مکانی،وکاربر دی ترین الگو،چنین نشان می دهد که موثر ترین عامل در زمینه ی انتخاب الگوی مناسب نیاز سنجی (مفاهیم تعین نیاز)می باشد،همچنین در زمینه های نیاز سنجی بررسی ها نشان داد که الگویی مناسب است که تلاش در جهت (غنی سازی شغلی )داشته با شد صاحب نظران وکارشناسان سازمان وکارکنان شاغل در سازمان به عنوان منابع تعیین نیاز معرفی گردیدند ،انجام نیاز سنجی از طریق آزمون استاندارد ودر سطح شغلی وسازمانی برآورد شد ومیزان مشارکت کارکنان در آموزش مورد توجه قرار گرفت،واز نظر شرایط زمانی(برای تعیین نیازسنجی در چند مرحله)واز نظر شرایط مکانی (تجمعع صاحبنظران در یک مکان)معرفی گردید ،ودر نهایت کاربردی ترین الگو نیاز سنجی (الگوی ترکیبی)مطرح شد.

چکیده هدف از این پژوهش بررسی موانع گسترش مدارس هوشمند درمقطع متوسطه ازدیدگاه مدیران و معلمان است.جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه ی مدیران ومعلمان شاغل در منطقه3 شهر تهران در سال تحصیلی 91-1390 است.باتوجه به اهداف و موضوع ،پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و روش تحقیق ، توصیفی پیمایشی است. جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه ی مدیران و معلمان شاغل در منطقه 3 شهر تهران است که ازبین 1050 نفر از افراد ، تعداد20 نفر مدیر و 265 نفر دبیر با بهره گیری از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه 50 سوالی محقق ساخته با متوسط ضریب پایایی91% استفاده شدوجهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی واستنباطی (آزمون t-test وآزمون یومن ویتنی) استفاده شده است.نتایج ویافته های پژوهش حاضر بخوبی آشکار نمود که برای رسیدن به اهداف مورد نظردریک سیستم هوشمند درمدارس متوسطه،موانع اساسی بسیاری وجودداردوباید بستر های لازم مهیاوآماده شودتا امکان دستیابی به این سیستم هوشمند به صورت عملی و پایدار فراهم گردد. همجنین بین دیدگاههای معلمان و مدیران درباره موانع گسترش مدارس هوشمند در موانعی نظیر برخور داری از معلمان آموزش دیده درحوزه فناوری اطلاعات ، محیط یاددهی و یادگیری مبتنی برمحتوای چند رسانه ای با استفاده از تکنولوژی و فناوری اطلاعات و فضای آموزشی و همچنین آشنایی و آموزش برای اولیای دانش آموزان درتوسعه هوشمند سازی - اولیا تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود . (05/0p>) ولی این تفاوت در خصوص موانع زیرساخت توسعه یافته ی فناوری اطلاعات- تجهیزات و نقش آن در جلوگیری از گسترش مدارس هوشمند معنادار می باشد. (05/0p<).

چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل موثر بر یادگیری سازمانی بر اساس مدل یانگ، واتکینز و مارسیک در ادارات کل ستادی بانک ملت انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل در ادارات ستادی بانک ملت شهر تهران به تعداد 1772 نفر بوده است که حجم نمونه مطابق با جدول «مورگان» 315 نفر برآورد گردید که این تعداد به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه آماری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته یادگیری سازمانی بر مبنای مدل یانگ، واتکینز و مارسیک (1996) در مقیاس پنج درجه ای با ضریب آلفای 83/0 بوده است. داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون کومو، بارتلت، تحلیل عاملی، t تک نمونه ای، t مستقل، تحلیل واریانس و فریدمن از طریق نرم افزار آماری spss و excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که: 1- عوامل موثر بر یادگیری سازمانی در ادارات کل ستادی بانک ملت به ترتیب عبارتند از: یادگیری مستمر، پرسشگری و گفتگو، یادگیری تیمی، توانمندسازی، سیستم جایگیری یادگیری مشارکتی، ارتباط و اتصال سیستم و رهبری استراتژیک. 2- وضعیت یادگیری سازمانی در ادارات کل ستادی بانک ملت در حد مطلوبی می باشد. 3- بین نظرات آزمودنی ها به هر یک از ابعاد یادگیری سازمانی تفاوت معناداری بر حسب جنسیت و مدرک تحصیلی وجود ندارد. 4- نتایج حاصل از رتبه بندی ابعاد یادگیری سازمانی در بانک ملت نیز نشان داد که رهبری استراتژیک در بالاترین و یادگیری تیمی در انتهای رده بندی قرار گرفته اند. کلید واژه ها: یادگیری، یادگیری سازمانی، بانک.

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): هدف این تحقیق بررسی هریک از مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بوده است.روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی به تعداد954 نفر(451 نفر زن و 503 نفر مرد) بوده است که حجم نمونه مطابق با جدول "مورگان" 274 نفر(130نفر و144 نفر مرد) برآورد گردید و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب جنسیت استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با عنایت بر مدل سازمان یادکیرنده "پیتر سنگه" در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بوده است که روایی آن به تایید افراد صاحب نظر رسیده است و محاسبه پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابربا 83/0 برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های k_s و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان دادکه میزان بکارگیری هریک از مولفه های سازمان یادگیرنده (مهارت های فردی؛ مدل های ذهنی؛ چشم انداز مشترک؛ یادگیری تیمی و تفکر سیستمی) در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بالاتر از متوسط می باشد. واژگان کلیدی: سازمان یادگیرنده؛ مهارت های فردی؛ مدل های ذهنی؛ چشم انداز مشترک؛ یادگیری تیمی و تفکر سیستمی

پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر مدیریت دانش بر سلامت سازمانی کارکنان دانشگاه شاهد با استفاده از روش همبستگی انجام گرفته است . جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه شاهد در منطقه تهران می باشد . حجم این جامعه آماری 498 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه محاسبه شده 217 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده است.جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس شاخص های فرایند مدیریت دانش و مولفه های سلامت سازمانی استفاده گردیده است که بوسیله استاد راهنما و مشاور و کارشناسان و چند موردآزمودنی تحقیق اعتبار یابی گردید و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ مدیریت دانش(88/0) و سلامت سازمانی(83/0) سنجیده شد و سپس به منظور جمع آوری اطلاعات در جامعه آماری مورد نظر توزیع و توسط کارکنان تکمیل گردید . پس از جمع آوری داده ها ی حاصل از پرسشنامه به منظور بررسی فرضیات پژوهش با استفاده از آمار توصیفی از جمله میانگین ، انحراف معیار، کمینه ، بیشینه و در آزمون های استنباطی از ابتدا از آزمون کولموگراف – اسمیرونوف ، برای بررسی نرمال بودن داده ها استفاده شده است . لذا با توجه به عدم نرمال بودن داده ها از آزمون یومان - ویتنی برای بررسی فرضیات تحقیق استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دو گروه مستقل گروهی که رتبه آنها بالاتر از میانگین بود با گروهی که رتبه آنها مساوی یا کمتر از میانگین بوده ، نشان داد که رتبه های گروهی که نمره مولفه های مدیریت دانش آنها بالاتر از میانگین است، نمره آنها در شاخص های سلامت سازمانی آنها نیز بیشتر از گروهی است که نمره مدیریت دانش آنها برابر و یا کمتر از میانگین جامعه است که طی آن کلیه فرضیه های تحقیق به تفکیک مورد بررسی و تائید قرار گرفت. کلید واژه ها: مدیریت دانش، سلامت سازمان ، کارکنان دانشگاه شاهد.

هدف پژوهش حاضربررسی رابطه چگونگی بهسازی سازمان باتعارض در آموزش و پرورش شهرتهران است. روش پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی،از لحاظ افق زمانی، مقطعی وازلحاظ تعدادوروش گردآوری اطلاعات، توصیفی-ازنوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران شاغل دراداره کل و اداره مناطق آموزش و پرورش شهرتهران درسال تحصیلی 92-91 می باشد. با مراجعه به جدول مورگان تعداد333 نمونه برای جامعه بااستفاده ازروش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه آماری انتخاب شده است. برای جمع آوری داده هااز پرسشنامه محقق ساخته چگونگی بهسازی سازمان به منظوربررسی هریک ازابعاد (بهسازی تکنولوژی، نیروی انسانی، ساختار وخط مشی)دارای 28 گویه پاسخ بسته وبرای نحوه برخوردباتعارض در سازمان ازپرسشنامه استاندارد رابینز ترجمه پارسائیان واعرابی دارای 25 گویه پاسخ بسته به منظور بررسی نحوه برخوردبصورت رقابت، مصالحه، همکاری،ایثارو اجتناب استفاده شده است. روایی پرسشنامه هاازطریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ 0.855 برای پرسشنامه بهسازی سازمانی و 0.889 برای پرسشنامه نحوه برخورد با تعارض برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون های آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، نمودار خطی میانگین ها، شاخص های مرکزی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و چولگی و کشیدگی و برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش در آمار استنباطی از آزمونهای مناسب آمار آزمون های مناسب آمار استنباطی از جمله آزمون نرمالیته کولموگروف-اسمیرنف، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون فریدمن، u مان ویتنی، و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که از دیدگاه مدیران نحوه برخورد با تعارض بر بهسازی سازمان در آموزش و پرورش شهر تهران تاثیرگذاراست.کلمات کلیدی: بهسازی سازمانی، تعارض، آموزش و پرورش، مدیران، تهران.

هدف این پژوهش، بررسی رابطه رهبری معنوی با یادگیری سازمانی معلمان در مدارس متوسطه شهر تهران بوده است .جامعه آماری مورد مطالعه کلیه ی معلمان مدارس متوسطه شهر تهران است،حجم نمونه براساس جدول مورگان (460 نفر) انتخاب شدند. در این پژوهش روش نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای انجام شد. روش جمع‏آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه رهبری معنوی (فرای) و یادگیری سازمانی(نیف) مورد استفاده قرار گرفت و بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، واریانس ونمودار و ...) و به منظور آزمون سوال های پژوهش از آمار استنباطی (از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری) استفاده شد. نتایج نشان داد: که بین رهبری معنوی با یادگیری سازمانی در معلمان مدارس متوسطه رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مولفه های رهبری معنوی پیش بینی کننده معناداری برای متغیر یادگیری سازمانی بود. واژه های کلیدی: رهبری معنوی-یادگیری سازمانی.

این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی با مطلوبیت جو آموزشــــی در مراکز دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرتهران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مراکز آموزشی دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرتهران به تعداد18600 نفر را در بر می گیرد. این پژوهش کاربردی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای استفاده گردید. با توجه به امکانات پژوهشگر 30 درصد از مراکز آموزش علمی کاربردی شهرتهران به همراه 30 درصد از رشته های دایر مراکز به طور تصادفی انتخاب شدند و مورد پرسشگری قرار گرفتند.حجم نمونه پژوهش 451 دانشجو که از این تعداد 269 نفر دانشجوی دختر و 182 نفر دانشجوی پسر است. با استفاده از دو پرسشنامه ساختار سازمانی و مطلوبیت جو آموزشی نظرات دانشجویان مراکز آموزشی دانشگاه مذکور جمع آوری و با استفاده از طیف پنج طبقه ای لیکرت سنجیده شده است پایایی پرسشنامه ها توسط آلفای کرونباخ جهت پرسشنامه جوسازمانی 78/0 و برای پرسشنامه مطلوبیت جو آموزشی 74/0 محاسبه گردید. جهت آزمون سئوالات تحقیق و بدست آوردن نتایج از آزمون t تک نمونه ،t وابسته و آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد که در انتها این نتایج بدست آمد:1 - ساختار توانا ساز به طور معنا داری بالاتر از میانگین ساختار بازدارنده در دانشگاه جامع علمی کاربردی شهر تهران می باشد و بر اساس مقدار t بدست آمده تفاوت معناداری بین ساختار سازمانی توانا ساز و باز دارنده از دیدگاه دانشجویان نمونه پژوهش در سطح 0001/0 وجود دارد.2 - میانگین جو آموزشی و ابعاد مختلف آن از نظر دانشجویان نمونه پژوهش در مقایسه آن با معیار وکفایت مطلوب ( q3 ) سطح پایین تری را نشان می دهد.جو آموزشی و ابعاد ادراک دانشجویان از اساتید ، ادراک دانشجویان از مهارت علمی خود و ادراک دانشجویان از محیط اجتماعی در سطح قابل قبولی ارزیابی شده است . اما ادراک دانشجویان از یادگیری و ادراک آنان از فضای یادگیری از سطح قابل قبول (q2 ) به طور معناداری پایین تر ارزیابی گردیده است.

هدف کلی این پایان نامه، بررسی تأثیر اردوهای دانش آموزی در اجتماعی شدن دانش آموزان از دیدگاه مربیان دوره راهنمایی شهر تهران است و هدف های جزئی شامل: بررسی تأثیر اردو در تقویت مهارت کلامی، تصمیم گیری و مسئولیت پذیری و نقش آن در بهبود روابط بین فردی دانش آموزان با همسالان می باشد. نمونه گیری به شیوه تصادفی ساده انجام شده است. و نمونه شامل 300 نفر از مربیان دوره راهنمایی شهر تهران است. در این تحقیق از روش کاربردی و توصیفی (زمینه یابی پیمایشی) استفاده گردیده است از دو روش، کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده که برای گردآوری اطلاعات مربوط به نظرات مربیان از پرسشنامه مهارت اجتماعی محقق ساخته استفاده شد. مراحل این پایان نامه در پنج فصل کلیات، ادبیات و پیشینه، روش شناسی تحقیق، تجزیه و تحلیل داده ها و بحث و نتیجه گیری تدوین گردیده است. در پژوهش حاضر نتیجه نهایی این است که، زنان بیش از مردان در تکمیل پرسشنامه مشارکت داشتند و سطح تحصیلات اکثر پاسخ دهندگان، لیسانس بوده و بیشتر مربیان از نظر سنی بین 40 تا 50 و بین 20 تا 25 سال سابقه مدیریتی داشتند همچنین بیشتر آنها در رشته های علوم انسانی تحصیل کرده بودند. پرسشنامه مهارت اجتماعی از اعتبار و روایی کافی برخوردار است. با توجه به نتایج حاصل از آزمون های ناپارامتریک، بین اردوهای دانش آموزی و تقویت مهارت های اجتماعی دانش آموزان رابطه مثبت، هم جهت و معنادار دیده شد. مهارت های بین فردی دانش آموزان با اردوهای دانش آموزی رابطه مثبت و هم جهت دارد. همچنین بین مهارت های تصمیم گیری و کلامی دانش آموزان با اردوهای دانش آموزی رابطه معنادار، مثبت و هم جهت وجود داشت.

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تربیت فلسفی کودکان بر مهارتهای اجتماعی آنها در دانش آموزان پایه پنجم منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ افق زمانی، مقطعی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه گواه و آزمایش بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیل 93 - 1392 می باشند. در این تحقیق نمونه آماری شامل دو کلاس از پایه پنجم به تعداد 60 نفر از منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران می باشد. که دانشآموزان بهطور تصادف? به دو گروه آزما?ش و گواه ( هر کلاس 30 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با طیف پنج گزینه¬ای لیکرت استفاده شد. ابتدا از هر دو گروه (گواه و آزمایش) مورد سنجش قرار گرفتند و عدم تفاوت معنادار قبل اجرای برنامه مسجل گردید سپس دانش اموزان گروه آزمایش طی 12 جلسه در حلقه کندوکاو شرکت داده شدند. در انتها از هر دو گروه گواه و آزمایش پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون های آمار توصیفی از جداول شاخص¬های مرکزی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و ... استفاده شده است. آنگاه برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش از آزمون¬های مناسب آمار استنباطی از جمله از آزمون کلموگروف اسمیرنف، تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که تربیت فلسفی کودکان بر مهارت های اجتماعی آنان موثر است. و میزان اثر تربیت فلسفی بر مهارت های اجتماعی کودکان 1/54 درصد می باشد(ضریب اتا).

چکیده هدف این تحقیق بررسی میزان بکارگیری شاخص های آموزشی-تربیتی روش مونته سوری در مهدکودک ها و پیش دبستان های شهر تهران است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مربیان مهدکودک ها و پیش دبستان های شهر تهران به تعداد 212 نفر بوده است. حجم نمونه براساس جدول «مورگان» 136 نفر برآورد گردید و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته 42 گویه ای در مقیاس 5 درجه ای لیکرت بوده است که روایی آن به روش صوری و محتوایی تعیین شده و برای مشخص کردن پایایی آن را روی نمونه 30 نفری اجرا و ضریب آلفای کرونباخ برای تک تک تک سوال ها محاسبه شد که برابر با 83/0 برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونk-s و t تک گروهی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که سه شاخص زندگی عملی، فراگیری آگاهانه بوسیله حس ها و ریاضیات و شناخت محیط (زمین) در مهدکودک ها و پیش دبستان های شهر تهران، کمتر از حد متوسط و دو شاخص هنر تکلم و موضوع فرهنگی بیشتر از حد متوسط به کار گرفته می شوند. واژگان کلیدی: آموزش، تربیت، مونته سوری، مهدکودک ، پیش دبستانی.

هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و مدیریت دانش با چابک سازی سازمانی درکارکنان دانشگاه شاهدتهران است،که سوالهای پژوهش در بُعد هوش هیجانی براساس نظرات مایر،سالوی و کارسو شامل بررسی4 مولفه ی خود آگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط، در بعُد مدیریت دانش براساس نظرات پروبست، روب و رومهارت 8 مولفه ی هدف های دانش، شناسایی دانش، کسب دانش، توسعه دانش، تسهیم دانش، کاربرد دانش، ذخیره دانش، ارزیابی دانش ودر بُعد چابک سازی سازمانی براساس نظرات ریموند کیوی و لوک وان کامپنهود 7 مولفه ی انعطاف پذیری، پاسخگویی، سرعت، فرهنگ تغییر، یکپارچگی و کاهش پیچیدگی، همکاری متقابل و کارکردهای مدیریتی است.روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و نمونه آماری شامل217 نفر از کارکنان دانشگاه شاهد در سال1393 است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم جامعه آماری 498 نفر انتخاب شدند.به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها به طور کلی موید اثرات ابعاد هوش هیجانی و مدیریت دانش بر چابک سازی سازمانی است. همچنین آزمون همبستگی برمی آید بین مدیریت دانش و چابک سازی سازمانی همبستگی بیشتری وجود دارد البته این به معنی عدم ارتباط با هوش هیجانی نمی باشد چنانچه برطبق آزمون تحلیل واریانس دوطرفه بدست آمده هر دو متغیر مستقل دارای تاثیر توآمان بر روی چابک سازی سازمانی می باشند یعنی کارکنان و مدیران که دارای هوش هیجانی بالا می باشند در پیاده سازی ابعاد مدیریت دانش موفق تر عمل نموده اند.و سازمان باید با بکارگیری خلاقیت و نوآوری در شناسایی شخصیت دانشجویان ونحوه برخورد با آنهاوهمچنین توجه به کیفیت خدمات خودوسطح انتظارات آنها باعث بدست آوردن مزیت رقابتی برای سازمان خود شود.

هدف این تحقیق بررسی رابطه بین سبک رهبری و مهارتهای شغلی مدیران با فرسودگی شغلی معلمان در دبیرستان دولتی شهرستان ری است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی(همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع دبیرستان شهرستان ری در سال تحصیلی 93-92 به تعداد 1100 نفر بوده است که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 285 نفر برآورد گردید و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بوده است. پرسشنامه سبک رهبری بر اساس سبک رهبری چهارگانه لیکرت و پرسشنامه مهارتهای شغلی بر اساس نظریه کاتز ساخته شده است و پرسشنامه فرسودگی شغلی متعلق به مسلچ بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری همزمان، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمونt برای گروههای مستقل استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که رابطه سبک رهبری مشاورتی و مشارکت گروهی مدیران با فراوانی و شدت فرسودگی شغلی معلمان از لحاظ آماری معنادار بود ولی رابطه سبک رهبری آمرانه مدیران (کاشف و خیرخواه) با فراوانی و شدت فرسودگی شغلی معلمان از لحاظ آماری معنادار نبود. از طرفی سبک رهبری مشارکت گروهی مدیر اثر معنادار بر کاهش فراوانی فرسودگی شغلی معلمان دارد و بقیه سبکهای رهبری اثر معناداری بر فراوانی فرسودگی شغلی معلمان نداشت. بین مهارتهای شغلی مدیران(فنی، انسانی، ادراکی) با فرسودگی شغلی معلمان در دبیرستانهای دولتی رابطه معنادار وجود دارد. همچنین مهارتهای انسانی مدیر اثر معنادار بر کاهش فراوانی فرسودگی شغلی معلمان دارد و مهارتهای ادراکی و فنی مدیران اثر معناداری بر فراوانی فرسودگی شغلی معلمان نداشت.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بررسی میزان موفقیت سیستم های اطلاعات مدیریت (mis) در شهرداری منطقه 16 شهر تهران با استفاده از مدل دلون و مک لین است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ افق زمانی، مقطعی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی-از نوع زمینه یابی پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارکنان شاغل در شهرداری منطقه 16 شهر تهران می باشد. جامعه آماری بطور تقریبی تعداد 30 مدیر و 5600 کارمند را شامل می شود. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 255 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از جامعه آماری انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بررسی وضعیت بکارگیری سیستم اطلاعات مدیریت بر مبنای مدل موفقیت mis دلون و مک لین دارای 31 گویه پاسخ بسته استفاده شده است. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ 0.949 برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آزمون های آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، نمودار خطی میانگین ها، شاخص های مرکزی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و چولگی و کشیدگی و برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش در آمار استنباطی از آزمونهای مناسب آمار آزمون های مناسب آمار استنباطی از جمله آزمون نرمالیته کولموگروف-اسمیرنف، ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون، u مان ویتنی، و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که از دیدگاه مدیران و کارکنان کیفیت اطلاعات، کیفیت سیستم و کیفیت خدمات بر بکارگیری سیستم اطلاعات مدیریت (استفاده و رضایت کاربر) و همچنین بر مزایا (تاثیرات فردی و سازمانی) تاثیر گذار است.

هدف اصلی پژوهش بررسی تاثیر ارزشیابی توصیفی بر ابعادشناختی و ابعاد عاطفی در دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر اسلامشهر بود.پژوهش حاضر،توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه آماری شامل، دانش آموزان پنجم ابتدایی شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی 93-92 می باشد. براساس آمار مندرج در مقطع ابتدایی اداره ی آموزش و پرورش شهر اسلامشهر در این سال تحصیلی تعداد 6450 نفر از دانش آموزان در پایه پنجم می باشند. بر اساس جدول مورگان تعداد 361 دانش آموز پایه پنجم ابتدایی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند.روش نمونه گیری طبقه ای نسبی وسپس تصادفی می باشد.ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل :یک پرسش نامه محقق ساخته جهت سنجش ابعاد شناختی و آزمون خود پنداره ی تحصیلی جهت سنجش ابعاد عاطفی بودند. داده های گرد آوری شده با استفاده از آزمون های کلموگروف اسمیونف، آزمون t برای گروههای مستقل و t تک نمونه ای و آزمون پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهند که ارزشیابی توصیفی بر ابعاد شناختی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی تاثیر مثبت دارد و همچنین ارزشیابی توصیفی برابعاد عاطفی نیز تاثیر مثبت دارد که باعث ایجاد اعتماد به نفس ، تلاش بیشتر برای موفقیت ، و باور توانایی های دانش آموز می شود. کلید واژه : ارزشیابی توصیفی ابعاد شناختی ، ابعاد عاطفی

هدف این پژوهش تأثیربکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اثربخشی آموزشی دبیران مدارس جسمی حرکتی استثنایی شهر تهران است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق 53 نفر است ونمونه آماری پژوهش بر اساس جدول مورگان 48 نفر می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند.ابزار سنجش دو پرسشنامه اثربخشی آموزشی دبیران و فناری اطلاعات و ارتباطات می باشد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی محتوایی و پایایی آنها از طریق آلفای کرونباخ 895/0برای پرسشنامه اثربخشی و 872/0 برای پرسشنامه بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات برآورد گردیده است. نتایج بدست آمده نشان داده است که تأثیر بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات با اثربخشی آموزشی در دبیران مدارس جسمی حرکتی استثنایی مثبت بود. یعنی بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات به وسیله دبیران باعث افزایش اثربخشی آموزشی شده است.

این پژوهش به منظور مطالعه و مقایسه شیوه های مدیریت مدیران آموزش زن ومرد وتاثیر بر اثربخشی آنان در مقطع متوسطه اول شهرتهران انجام شد .روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی واز لحاظ روش گرد آوری اطلاعات در زمره تحقیقات توصیفی-پیمایشی قرار دارد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران آموزشی مدارس متوسطه اول دخترانه و پسرانه شهر تهران که درسال تحصیلی93-92 در پست مدیریت مشغول به کارند، بوده است. پس از برآورد حجم نمونه براساس جدول مورگان، ازبین این تعداد 280 نفرانتخاب شدند.برای جمع آوری داده ها در این تحقیق از پرسشنامه بسته30سوالی اثربخشی مدیران که توسط دکتر علی علاقه بند در سال 1372 تهیه شده ، استفاده شده است.روایی پرسشنامه مذکور از طریق روایی صوری ومحتوایی وپایایی آن ازطریق محاسبهضریب آلفای کرونباخ 94% محاسبه گردید.داده های حاصل با استفاده ازروش آمارتوصیفی واستنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. دربخش آمار توصیفی از (حداقل، حداکثر، میانگین، انحراف معیار، کجی و کشیدگی) ودربخش آمار استنباطی از( آزمونهای آماری t دو گروه مستقل) استفاده شد.تجزیه وتحلیل نتایج نشان دادکه اثربخشی مدیران مرد به طور معناداری بیشتر از مدیران زن است.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت سازمانی مدارس با عملکرد معلمان در دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان ابتدایی مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 92-93 می باشد. حجم جامعه آماری بطور تقریبی 438 نفر گزارش شده است که با مراجعه به جدول مورگان تعداد 205 نمونه ابتدابصورت روش نمونه گیری خوشه ای وبعد تصادفی طبقه ای نسبی از جامعه آماری انتخاب شده است. در این تحقیق، برای سنجش عملکرد شغلی از پرسشنامه استاندارد عملکرد شغلی پارترسون استفاده شد. و برای سنجش سلامت سازمانی از پرسشنامه توصیف سلامت سازمانی هوی و فیلدمن دارای 44 گویه به منظور بررسی هر یک از ابعاد (انسجام نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه گری، ساخت دهی، پشتیبانی منابع، روحیه، تأکید علمی) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ عدد 0.914 برای پرسشنامه سلامت سازمانی و عدد 0.839 برای پرسشنامه عملکرد برآورد گردیده است. برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی، نمودار میله ای، میانگین و انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی و برای پاسخ به فرضیه های پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیری، ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که بین سلامت سازمانی مدارس و عملکرد معلمان مدارس دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و سلامت سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان در هتل های پنج ستاره شهر تهران است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارمندان شاغل در هتل های 5 ستاره شهر تهران به تعداد 1880 در سال تحصیلی 92-93 می باشد که با مراجعه به جدول مورگان تعداد 320 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. در این تحقیق، برای سنجش برای بررسی سلامت سازمانی از فرم ویرایش شده پرسشنامه استاندارد توصیف سلامت سازمانی و برای سنجش کیفیت زندگی کاری از پرسشنامه استاندارد 24 گویه ای والتون (1973) و به منظور بررسی تعهد سازمانی کارکنان از پرسشنامه 24 گویه ای تعهد سازمانی آلن و مایر (1990) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه، به اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 30 نفر پرداخته و پایایی آنها از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای پرسشنامه کیفیت زندگی کاری 0.877 و برای سلامت سازمانی 0.804 و برای تعهد سازمانی 0.892 برآورد گردید. که این میزان نشان دهنده پایایی و انسجام درونی سوالهای در پرسشنامه می باشد. برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی، نمودار خطی میانگین ها، شاخص های مرکزی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و چولگی و کشیدگی استفاده شده است. آنگاه برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش از آزمون های مناسب آمار استنباطی از جمله آزمون رگرسیون، و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که رابطه کیفیت زندگی کاری و سلامت سازمانی با تعهد سازمانی مثبت است. یعنی هرچه کیفیت زندگی کاری و سلامت سازمانی بیشتر باشد، تعهد سازمانی کارکنان بیشتر می شود. کلمات کلیدی: کیفیت زندگی کاری، سلامت سازمانی، تعهد سازمانی، هتل های 5 ستاره شهر تهران

این پژوهش با هدف کلی "سنجش میزان اثربخشی دوره های آموزشی بانکداری الکترونیکی ویژه کارکنان شعب بانک مسکن در استان تهران در سال 1393" اجرا گردیده است. نوع تحقیق از نظر هدف، کاربردی و و از نظر روش ، توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارکنان شعب بانک مسکن در استان تهران می باشند که در دوره های آموزشی بانکداری الکترونیکی شرکت نموده اند و جمعیتی حدود 1100 نفر را شامل می شوند که طبق جدول مورگان، تعداد نمونه، 285 نفر محاسبه گردید. روش نمونه گیری بکار گرفته شده، تصادفی ساده است. ابزار اندازه گیری مورد استفاده، پرسشنامه ای با طیف لیکرت و بر اساس الگوی کرک پاتریک در چهار سطح واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج می باشد که پس از تهیه و تدوین پرسشنامه ، روایی آن با نظر اساتید راهنما و مشاور و متخصصان امر آموزش و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر 89/0 محاسبه و تایید گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده، از روش های آماری توصیفی و استنباطی(از جمله آزمون t تک متغیره، تحلیل واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t در چهار سطح نشان داد که دوره های آموزشی بانکداری الکترونیکی در سطوح واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج اثر بخش بوده اند. تجزیه و تحلیل یافته های جانبی پژوهش(دموگرافی) نیز براساس نتایج آزمون اثرات بین گروهی تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که دیدگاه کارکنان در رده های مختلف خدمتی، سابقه کار و یا تحصیلات، نسبت به عوامل موثر بر اثربخشی دوره های آموزش بانکداری الکترونیکی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. کلیدواژه: ارزیابی اثربخشی، دوره های آموزشی، الگوی کرک پاتریک

هدف پژوهش حاضر تبیین روابط تعهد سازمانی و استرس شغلی با رفتار شهروند سازمانی مدیران و آموزگاران مدارس ابتدایی شهر بندرعباس و ارائه الگوی مناسب است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و آموزگاران شاغل در مدارس ابتدایی شهر بندرعباس در سال تحصیلی 93-92 می باشد، که بر طبق آمار 299 مدیر و 1964 آموزگار شاغل در مدارس ابتدایی می باشد. که با مراجعه به جدول مورگان حجم نمونه تحقیق 331 نفر برآورد شده است و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از جامعه آماری انتخاب شده است. در این تحقیق، برای سنجش رفتار شهروندی سازمانی از پرسشنامه استاندارد اورگان و کانوسکی، استرس شغلی از فرم ویرایش شده پرسشنامه استاندارد توصیف استرس شغلی و همچنین تعهد سازمانی با توجه به پرسشنامه آلن و می یر استفاده شد. برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی، نمودار خطی میانگین ها، شاخص های مرکزی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و چولگی و کشیدگی استفاده شده است. آنگاه برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش از آزمون های مناسب آمار استنباطی از جمله آزمونt گروه های مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیری همزمان و ... استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که رابطه استرس شغلی و رفتار شهروندی و تعهد سازمانی مثبت و معنادار بود

در دنیای سراسر تغییر نه تنها کسب مزیت رقابتی یکی از شاخص های حیات سازمانها محسوب می شود بلکه برای کسب سرآمدی سازمانها ناگزیرند دارای مزیت رقابتی پایدار باشند . مدلهای تعالی سازمانی ابزار قوی برای سنجش میزان استقرار در سازمانهای مختلف بکارگرفته می شوند ، با بکارگیری این مدلها سازمانها می توانند از یک سو موفقیت خود را در اجرای برنامه های بهبود در مقاطع مختلف ارزیابی قرار دهند واز سوی دیگر عملکرد خود را با سایر سازمانها مقایسه کنند . این پژوهش به بررسی وضعیت بکارگیری مئولفه های تعالی سازمانی در سازمان مرکزی میادین میوه و تره بار شهرداری تهران ( بر اساس مدل تعالی سازمانی efqm ) پرداخته است . این تحقیق بر اساس هدف کاربردی واز نوع توصیفی و شاخه پیمایشی محسوب می شود . جامعه آماری این مطالعه شامل کارشناسان سازمان مرکزی میادین میوه وتره بار شهرداری تهران شامل (220 نفر ) بود و نمونه آماری آن به کمک جدول مورگان به صورت تصادفی ساده شامل ( 136 نفر ) انتخاب گردید . برای انجام این تحقیق از پرسشنامه استاندارد 50 گویه ای استاندارد استفاده شد و روایی صوری ومحتوایی آن به کمک اساتید و صاحب نظران تایید گردید، همچنین ضریب پایایی پرسشنامه در یک تحقیق راهنما بر روی 30 نفر به کمک ضریب آلفای کرنباخ (969/0 ) به دست آمد . با استفاده از نرم افزار spss برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی، نمودار خطی میانگین ، شاخص های مرکزی نظیر میانگین ، انحراف استاندارد و چولگی وکشیدگی استفاده شد وبرای تحلیل آماری از آزمون های مناسب آمار استنباطی از جمله آزمون کای اسکوئر ، یومان ویتنی وکروسکال والیس استفاده شد . نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که بکارگیری نه مولفه مدل تعالی efqm شامل رهبری ، خط مشی و استراتژی ، کارکنان ، شرکتها و منابع ، فرآیندها ، نتایج مشتریان ، نتایج کارکنان ، نتایج جامعه ، نتایج کلیدی عملکرد ، در سازمان مرکزی میادین میوه وتره بار شهرداری تهران تعالی سازمانی را ممکن می سازد .

هدف پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی عوامل موثر بر چابک سازی سازمانی (مورد: روسای شعب بانک سامان در تهران) است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و معاونین شعب بانک سامان در شهر تهران و شامل 170 نفر می باشد که با مراجعه به جدول مورگان تعداد 116 نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. در این تحقیق، برای شناسایی عوامل موثر بر چابکی سازمانی از پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از مدل چابکی شریفی و ژانگ (1999) که توسط دونفر به نام های تسنگ و لین(2011)، میزان روایی آن برای شرکتهای فعال در عرصه فناوری اطلاعات تایوان مورد بررسی قرار گرفته بود، استفاده شده است. این پرسشنامه از 21 گویه تشکیل شده است. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ عدد 0.873 برآورد گردیده است. برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی، نمودار میله ای، میانگین و انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی و جهت نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگراف-اسمیرنوف و همچنین جهت تحلیل نظرات افراد از آزمون t و بررسی همبستگی میان ابعاد چابکی و عوامل تاثیرگذار آنها از آزمون پیرسون استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که از چهار عامل مورد بررسی طبق مدل چابکی شریفی و ژانگ، سه عامل سرعت ارائه واکنش به تغییرات محیطی، پاسخگویی و شایستگی از عوامل موثر بر چابکی هستند و عامل انعطاف پذیری از عوامل موثر برچابکی سازمانی نیست.

هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر بهبود کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان مرکز اورژانس تهران تهران است. روش تحقیق توصیفی که از لحاظ نحوه گردآوری اط?عات در زمره تحقیقات پیمایشی قرار می گیرد. جامع? آماری پژوهش شامل کلیه پرسنل شاغل در ساختمان مرکز اورژانس تهران می باشد که بر طبق آمار تعداد آنان در حدود 343 نفر گزارش شد. که با مراجعه به جدول مورگان تعداد 182 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. در این تحقیق، جهت سنجش و بررسی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه، به اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 20 نفر پرداخته و پایایی آنها از طریق محاسبه آلفای کرونباخ 891. برآورد گردید. که این میزان نشان دهنده پایایی بالا و انسجام درونی سوالها در پرسشنامه می باشد. برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی، نمودار خطی میانگین ها، شاخص های مرکزی نظیر میانگین، انحراف استاندارد و چولگی و کشیدگی استفاده شده است. آنگاه برای تحلیل آماری فرضیه های پژوهش از آزمون های مناسب آمار استنباطی از جمله آزمون کولموگروف-اسمیرنف، کای اسکوئر، یو مان ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده گرایش و علایق شرکت کنندگان، کاربردی بودن دوره، اجرای دوره در زمان و مکان مناسب، مدرس دوره، امکانات و تجهیزات آموزشی و رفاهی، فرایند ارزشیابی دوره ها، عوامل مدیرتی و اجرایی بر بهبود کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان مرکز اورژانس تهران تهران موثر است. کلمات کلیدی: کیفیت آموزش ضمن خدمت، مرکز اورژانس تهران، ارزشیابی دوره ها.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و اثربخشی سازمانی در شرکت ایساکو بوده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی همبستگی بود. جامع? آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان بخش اداری و بازرگانی شاغل در شرکت ایساکو در سال 1394 به تعداد 380 نفر می باشد. با مراجعه به جدول مورگان تعداد 108 نمونه برای جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای جمع آوری طلاعات از دو پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با اجرای آزمایشی پرسشنامه در نمونه ای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ برای پرسشنامه فرهنگ سازمانی 926/. و برای پرسشنامه اثربخشی 946/. برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی، نمودار میله ای، میانگین و انحراف استاندارد و برای پاسخ به فرضیه های پژوهش از آزمون کلموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی چند متغیری، رگرسیون گام به گام، آزمون t برای گروه های مستقل و anova استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داده که فرهنگ سازمانی بر اثربخشی کارکنان در شرکت ایساکو تاثیرگذار است. کلمات کلیدی: فرهنگ سازمانی، اثربخشی کارکنان، شرکت ایساکو