نام پژوهشگر: سید محمد راستگو
محمد مهدی سروشیان سید مهدی متولی
تا چو سنجر ادب آموز شوی ترک آداب نمی باید کرد (7/205) چکیده پایان نامه ای که پیش رو دارید به بررسی و تحلیل آداب و رسوم و اشارات در دیوان «سنجر کاشانی» می پردازد. با توجه به اینکه آثار ادبی هر ملتی ترجمان آیین ها، آداب و رسوم آن ملت نیز هست. پرداختن به آداب و رسوم و اشارات در دیوان شاعران باعث آشنایی بهتر خواننده با جوامع گذشته و بالطبع منتهی به فهم بهتری از شعر و شاعران آن دوره می شود. این انگیزه مشوق من شد تا به گزارشی از آداب و رسوم و اشارات در دیوان سنجر کاشانی بپردازم. میر محمد هاشم «سنجر کاشانی» توانسته است بسیاری از رسوم و باورهای مردم روزگار خود (عصر صفوی) را همراه با تصویر پردازی هایی که اختصاص به شاعران سبک هندی دارد به رشته نظم بکشد. در دیوان "سنجر کاشانی"، آداب و رسوم و اشاراتی همچون: ترنج دادن عاشق به معشوق، وعده سر تیر دادن، تاج بخشی، شغل محبت، شیر بها،کَچّه بازی ، لون برناخن، ساز چینی و ... بسیار قابل توجه است که در کمتر دیوانی یافت می شود، این آداب و رسوم و اشارات زیبا از شاعری است که در جوانی ایران را ترک گفته و به سلک ستایشگران "جلال الدین اکبر شاه" در هند در آمده و با همه علاقه ای که به ایران و زادگاهش کاشان دارد هنگام بازگشت به ایران جان می سپارد . این پژوهش در قالب سه فصل تهیه و تنظیم شده است. فصل اول کلیات که شامل بیان مسئله و اهداف تحقیق است فصل دوم بدنه اصلی این پژوهش است که آداب و رسوم و اشارات را در بر می گیرد فصل سوم نتیجه گیری است که نگارنده بدان دست یافته است. کلید واژه: سنجر کاشانی، سبک هندی، آداب و رسوم، اشارات.
معصومه پورکریمی شیرایه سید محمد راستگو
چکیده هزار و یک شب ـ الف لیله و لیله ـ کتابی چند رگه است که ریشه های اصلی آن، هزار افسان فارسی و برخی داستان های هندی است؛ اما پس از انتقال به جامعه ی عربی و اسلامی، بسیاری از عناصر فرهنگ عربی به آن وارد شده است. هزار و یک شب تا سال 1704 میلادی در جهان ناشناخته بود. نخستین بار کتاب شناسی فرانسوی نسخه ای از آن را یافت و با ترجمه ی آن به فرانسه، کتاب را به جهانیان معرفی کرد. صد و پنجاه سال بعد، نخستین ترجمه ی فارسی کتاب در ایران به دست طسوجی تبریزی صورت گرفت. هزار و یک شب شامل 258 حکایت است که شهرزاد قصه گو در طول هزار شب، برای سلطان زخم خورده از زنان روایت می کند تا هم خود از مرگ وا رهد و هم زنان دیگر را از خشم سلطان نجات بخشد. پژوهش حاضر با توجه به زن بودن راوی و قهرمان اصلی کتاب، شهرزاد، نیز زن محور بودن اغلب قصه ها به معرفی سیمای زن در هزار و یک شب پرداخته است. در بخش اول، ویژگی های ظاهری و باطنی زنان مانند اسامی، چهره، پوشش، جوانمردی، شجاعت، پارسایی، دین، و دانش ها، هنرها و تفریحات زنان مورد بررسی قرار گرفته شده و در مجموع تصویری چند چهره و متفاوت از زن ارائه شده است. به ازدواج زنان با طرح مباحثی چون مهریه، دوشیزگی و نقش زن در انتخاب همسر و چند همسری توجه شده است. در ادامه، موارد متعدد خشونت علیه زنان مانند خوارداشت، محصور کردن و به قتل رساندن زنان مورد بررسی قرار گرفته و به برخی دلایل و انگیزه های آن اشاره شده است. آزار مردان توسط زنان از دیگر مواردی است که در بخش جداگانه به آن پرداخته شده و به نمونه های قابل توجه و گاه عجیب آن ذکر شده است. اهمیت فرزند پسر و توجه خاصی که مردان و زنان کتاب به نوزاد پسر نشان می دهند، در بخش بعدی مورد بررسی قرار گرفته شده است. سپس به اوضاع اقتصادی و مشاغل زنان پرداخته شده است. در ادامه زنان صاحب قدرت و مسند کتاب که تعدادشان کم ولی قابل توجه است، معرفی شده اند و در دو بخش پایانی به سوگواری زنان و آیات و احادیث و احکام مرتبط با زنان اشاره شده است. برآیند بخش های یاد شده تصویری برجسته و تأثیرگذار را از زنان هزار و یک شب ارائه می دهد. تصویر ارائه شده نه یک سره سیاه و منفی است و نه به طور مطلق سپید و مثبت؛ اما در روند رویدادهایی که در حکایت های گوناگون آمده تصاویر منفی بر تصاویر مثبت پیشی گرفته است. کلیدواژه ها: زن، هزار و یک شب، شهرزاد، زن ستیزی، مردسالاری.
خدیجه حمیدی سید محمد راستگو
شاعران برای بیان هرچه بهتر دیدگاه ها، اندیشه ها و دریافت های خویش از هر پدیده ای بهره می جویند و به همین دلیل است که سروده های آنان مسائل و مقولات گوناگون مذهبی، اجتماعی، علمی، آداب و رسوم و ... را بازتاب می دهد و محققان را در رشته های گوناگون به کار می آید. یکی از موضوعاتی که در شعر فارسی بازتاب گسترده ای دارد، باده و وابسته های آن است. این بازتاب تا آنجاست که زمینه ی پدید آمدن نوع ادبی خاصی شده است که آن را خمریه و گونه ی ویژه ای از آن را ساقی نامه نامیده اند. در این پژوهش پس از بحث و بررسی هایی درباره ی خمریه و زمینه و پیشینه ی آن، این نوع ادبی را در شعر چهار شاعر فارسی زبان ـ رودکی، منوچهری، خاقانی و عطار ـ بررسی کرده ایم و جایگاه و بازتاب باده را در سروده های آنان نشان داده ایم. دلیل انتخاب این چهار شاعر، جز محدود ساختن موضوع، این است که باده در شعر فارسی به سه نوع متفاوت تقسیم پذیر است: انگوری، عرفانی و ادبی. باده ی انگوری در شعر رودکی و منوچهری نمود بسیار آشکاری دارد و باده ی عرفانی در شعر عطار و باده ی ادبی و هنری در شعر خاقانی. انتخاب رودکی و منوچهری از این رو نیز هست که رودکی پدر شعر فارسی است و نوع ادبی خمریه در شعر او شکل گرفته است و در شعر منوچهری به اوج می رسد. در این تحقیق جز بررسی هایی درباره ی انواع سه گانه ی باده، کوشیده ایم تا بازتاب باده و وابسته های آن را در سروده های این چهار شاعر، زیر عناوینی چون نام های باده، ظروف باده، ویژگی های باده، آداب و رسوم مربوط به باده نوشی و ... نشان دهیم و سپس تصویرسازی هایی که به ویژه در شعر خاقانی آمده است را بررسی کنیم، همان گونه که فهرستی از ترکیباتی که با باده و وابسته های آن از سوی این شاعران ساخته شده، اشاره آورده ایم. در پایان نیز، آمار دقیقی از میزان کاربرد نام های گوناگون باده و ظروف آن در دیوان شاعران مورد بحث و همین طور پربسامدترین این نام ها با رسم نمودار، به دست داده ایم.