یکی از سیاستهای مهم مدیریت مصرف وجوه نقد به نحو مناسب برای کسب حداکثر بازده و بقاء در بازار رقابتی است و همچنین کسب عایدات برای سرمایه گذاران به عنوان یکی از عوامل مهم در تصمیماتشان می باشد. لذا در این پژوهش به بررسی ارتباط بین نسبت پرداخت سود نقدی، بازده سود نقدی و فرصت های رشد سرمایه گذاری با رشد عایدات آتی پرداخته ایم. در این تحقیق ابتدا به بررسی رابطه نسبت پرداخت سود نقدی و بازده سود نقدی با رشد عایدات آتی به صورت جداگانه پرداخته ایم، و با توجه به ارتباط بین نسبت پرداخت سود نقدی (در مصرف وجوه نقد) و فرصت های رشد سرمایه گذاری (سرمایه گذاری وجوه در پروژه ها) رابطه متقابل پرداخت سود نقدی و فرصت های رشد سرمایه گذاری را بررسی نموده ایم. همچنین به بررسی رابطه متقابل نسبت پرداخت سود نقدی و بازده سود نقدی (در تصمیمات اقتصادی سرمایه گذاران که کدام یک مفیدتراست؟)، با رشد عایدات آتی پرداخته ایم. نمونه آماری تحقیق شامل 89 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1384 تا 1388 می باشد. همچنین مفروضات تحقیق با استفاده از مدل های آماری رگرسیون چندگانه مورد آزمون قرار گرفته اند که نتایج حاصل از آن به شرح زیر می باشد. 1- بین سود نقدی پرداختی با رشد عایدات آتی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد 2- بین بازده سود نقدی با رشد عایدات آتی رابطه معنادار و منفی وجود دارد 3- بین ارتباط متقابل سود نقدی پرداختی و بازده سود نقدی با رشد عایدات آتی رابطه معنادار و منفی وجود دارد. 4- بین ارتباط متقابل سود نقدی پرداختی و فرصت های رشد سرمایه گذاری رابطه معنادار و منفی وجود دارد.

جهانی شدن اقتصاد، رقابت بر مبنای زمان، کیفیت، سازگاری محصولات تولید شده با محیط زیست، اطلاعات و قدرت روز افزون مشتری در کنار تولید انبوه و ظرفیت مازاد در اکثر بازارهای جهانی، باعث گردیده که ارزیابی عملکرد برای اندازه گیری میزان دستیابی به اهداف مشخص شده، و بهبود مستمر عملکرد، نقش حیاتی در موفقیت واحدهای تجاری ایفاء نماید. مدیران دیگر نمی توانند برای تصمیم گیری، فقط معیارهای مالی را درنظر بگیرند، بلکه می بایست سیستم های ارزیابی عملکرد خود را تغییر دهند. کارت امتیاز متوازن(bsc) با ارزیابی پنج منظر؛ منابع مالی، مشتری، محیط زیست، فرآیندهای داخلی و آموزش و رشد کارکنان، ابزاری جامع جهت ارزیابی حوزه های مهم و اساسی شرکت ارائه می دهد. این مدل با لحاظ کردن توام معیارهای مالی و غیرمالی، کمی و کیفی، گذشته نگر و آینده نگر، بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت به واحدهای تجاری کمک می کند تا استراتژی خود را به اهداف عملیاتی تبدیل کنند. هدف تحقیق ارزیابی عملکرد شرکت نفت بهران بر اساس کارت امتیاز متوازن می باشد. نتایج حاصل از تحقیق پس از تعیین شاخص های لازم جهت ارزیابی عملکرد شرکت در هر یک از منظر های کارت امتیاز متوازن و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه و صورت های مالی(1386 الی 1390) مورد تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون t–test و مقایسه میانگین فرضیه ها نشان داد که هر 5 فرضیه مطرح شده در سطح اطمینان 95 درصد مورد پذیرش قرار گرفت یعنی وضعیت شرکت نفت بهران از 5 منظر در کل مطلوب بود. با استفاده از آزمون فریدمن، فرضیه ها از اولویت و تاثیر یکسان بر عملکرد شرکت برخوردارند ولی از لحاظ سطح اهمیت به ترتیب منظر؛ آموزش و رشد کارکنان، مالی، محیط زیست، مشتری و فرآیندهای داخلی می باشند. در پایان تحقیق پیشنهادهای لازم جهت بهبود عملکرد و دستیابی به اهداف مشخص شده ارائه گردید.