نام پژوهشگر: حمید خطیبب شهیدی
اکبر عابدی حمید خطیبب شهیدی
محوطه کول تپه جلفا با مساحت 4-6 هکتار و ارتفاع 19 متر از سطح زمین های اطراف در ضلع غربی شهر هادیشهر (جلفا) در میان باغات حاصلخیز واقع شده است. اولین فصل کاوش های باستان شناختی در این محوطه برای پاسخ دادن به چندین سوال اساسی از جمله فرایند گذر از دوره مس و سنگی جدید به مفرغ قدیم، بررسی وضعیت محوطه در دوران شکل گیری و i فرهنگ کورا- ارس و نیز مشخص کردن وضعیت فرهنگی منطقه در دوران پیش از تاریخ و آغاز تاریخی انجام گرفت. بر اساس نتایج اولین فصل کاوش مشخص گردید که محوطه دارای آثاری از دوره های مس و سنگی جدید، مفرغ قدیم، مفرغ میانی، مفرغ جدید و آهن iii (اورارتویی، هخامنشی؟؟؟) است که این نتایج در پی کاوش 24 متر نهشته فرهنگی که توسط دو ترانشه ii و iii پوشش داده شد، مشخص گردید که از این میان 3.5- 4 متر از آثار متعلق به دوره مس و سنگ جدید، 3.5 – 3 متر متعلق به فاز شکل گیری و i کورا- ارس، 13- 13.5 متر متعلق به مفرغ قدیم، 1متر متعلق به مفرغ میانی و جدید با سفال های نوع ارومیه و در نهایت 1.5 متر متعلق به دوره آهن iii (اورارتویی و هخامنشی؟؟؟) می گردید. در راستای سوالات مطرح شده برای این پژوهش اشاره به چندین مورد ضروری به نظر می رسد: - یکی اینکه محوطه کول تپه جزء معدود محوطه های شمال غرب ایران است که دارای آثار و لایه های فرهنگی بطور متوالی از دوره مس و سنگ جدید و مفرغ قدیم است که بررسی وضعیت فرهنگی دوره مس و سنگی جدید منطقه و به دنبال آن چگونگی فاز انتقالی (transitional) و شکل گیری، فاز i، ii و iii فرهنگ کورا- ارس را امکان پذیر ساخت. – دیگر اینکه با کاوش انجام گرفته وضعیت منطقه در دوران مفرغ میانی و جدید و نیز آهن iii (اورارتویی و هخامنشی؟؟؟) مشخص گردید. بر اساس کاوش انجام گرفته مشخص گردید که مابین دوره مس و سنگ و مفرغ یک مرحله گذار و انتقال در محوطه انجام گرفته است و محوطه پس از دوره مس و سنگ با یک دوره گذار یا فاز انتقالی که از آن به عنوان فاز شکل گیری کورا- ارس یاد می گردد وارد فاز i، ii و iii فرهنگ کورا- ارس می گردد که کل دوران مفرغ قدیم را در بر می گیرد. همچنین مقایسه نسبی آثار روشن ساخت که محوطه کول تپه در دوره مس و سنگ جدید دارای ارتباطات فرامنطقه ای گسترده ای با منطقه ی بین اانهرین بزرگ (مناطق شمال بین النهرین، جزیره، فرات علیی، شرق ترکیه و قسمت هایی از شمال غرب ایران و قفقاز) بوده است. همچنین در دوره مفرغ نیز دارای ارتباطات گسترده ای از یک سو با منطقه ماوراء قفقاز و مخصوصاً قفقاز جنوبی و از سویی دیگر با محوطه های شمال غرب ایران (حوضه دریاچه ارومیه) و منطقه زاگرس داشته است. همچنین وجود سفال های نوع ارومیه نیز گویای ارتباط با حوضه دریاچه ارومیه و منطقه قفقاز در دوره مفرغ میانی و جدید است. آثار دوره آهن iii محوطه نیز قابل مقایسه با محوطه های حوضه دریاچه ارومیه، منطقه قفقاز و محوطه ای مانند شهریری اردبیل می باشد.