هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت وشنود و جهت گیری همنوایی) با میزان افسردگی، اضطراب و فشار روانی در نوجوانان شهری و روستایی بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پایه اول دبیرستان های شهری و روستایی شهرستان شیراز بود. گروه نمونه، با استفاده از روش خوشه ای مرحله ای تصادفی به تعداد 380 نفر (198 پسر و 182 دختر) انتخاب شدند. برای سنجش نوع الگوهای ارتباطی از ابزار تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده و همچنین به منظور تعیین سازگاری روانی آزمودنی ها از مقیاس افسردگی، اضطراب و فشار روانی استفاده گردید. روایی و پایایی هر دو پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفت که همسو با یافته های پیشین، مطلوب ارزیابی می گردد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. ضرایب همبستگی بدست آمده بیانگر آنست که جهت گیری گفت وشنود خانواده با افسردگی، اضطراب و فشار روانی در نوجوانان شهری و روستایی دارای همبستگی معنادار بصورت منفی (01/0p<) است. از سوی دیگر، جهت گیری همنوایی در آزمودنی های شهری دارای همبستگی معنادار مثبت (01/0p<) است. لیکن در آزمودنی های روستایی، رابطه معناداری بین جهت گیری همنوایی و متغیرهای مدّ نظر مشاهده نشد. همینطور نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان، حاکی از آن بود که جهت گیری گفت وشنود خانواده، پیش بینی کننده معنادار و منفی افسردگی، اضطراب و فشار روانی در نوجوانان شهری و روستایی بود (001/0p< ). جهت گیری همنوایی نیز پیش بینی کننده معنادار و مثبت متغیرهای مورد نظر در آزمودنی های شهری و روستایی بود (001/0p<).

چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و هوش سازمانی با سلامت روان بر روی کارکنان اداره جهاد کشاورزی مرودشت بوده است که به علت کوچک بودن مقدار حجم جامعه تمام افراد به عنوان نمونه انتخاب شدند جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه هوش سازمانی کارل آلبرچث (2003)، پرسشنامه هوش هیجانی بار – اون ، پرسشنامه سلامت روان (ghq) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش آماری همبستگی پیرسون ، رگرسیون استفاده شد که نتایج نشان می دهد که بین هوش سازمانی و هوش هیجانی کارکنان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین بین هوش هیجانی و سلامت روان رابطه مثبت معناداری وجود دارد.اما بین هوش سازمانی و سلامت روان کارکنان رابطه معناداری وجود ندارد و نیز هوش سازمانی قادر نیست سلامت روان کارکنان را پیش بینی کند در صورتی که هوش هیجانی قادر است سلامت روان کارکنان را پیش بینی کند.

هدف از اجرای پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان بر اساس الگوی های ارتباط خانوادگی و جهت گیری مذهبی دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی شهرستان شیراز بوده است که شامل 1400 نفر دانش آموز می باشد. نمونه مورد بررسی شامل 300 نفر از این دانش آموزان بودند که با استفاده از جدول مورگان تعیین حجم و با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند، ابزارهای مورد استفاده جهت سنجش متغیر های پژوهش شامل پرسشنامه الگوهای ارتباط خانوادگی ریچی و فیتزپاتریک(1994)، جهت گیری مذهبی الپورت(1967) وپرسشنامه سلامت عمومی گلدنبرگ(1972) بوده است. نتایج پژوهش حاکی از این بود که قویترین پیش بینی برای مولفه های سلامت روان از جمله مولفه های علائم جسمانی، اختلال اضطرابی و افسردگی از بین الگوهای ارتباط خانوادگی، الگوی ارتباط همنوایی می باشد که متغیر فوق را بصورت مثبت پیش بینی می کند و علاوه بر آن، الگوی ارتباط خانوادگی گفت و شنود نیز قادر به پیش بینی متغیر فوق بصورت منفی می باشد. اما در مورد مولفه دیگر سلامت روان که اختلال در کارکرد اجتماعی بود، الگوی ارتباط خانوادگی گفت و شنود قویترین پیش بینی را ارئه می دهد و همچنین جهت گیری مذهبی بیرونی به صورت مثبت پیش بینی کننده معنادار تر و قوی تری برای سلامت روان(علائم جسمانی، علائم اضطرابی و اختلال خواب، اختلال در عملکرد اجتماعی و علائم افسردگی) می باشد. بدین صورت که با افزایش نمره در بعد جهت گیری مذهب بیرونی از طریق افزایش علائم جسمانی، اضطرابی، عملکرد اجتماعی و افسردگی،میزان سلامت روانی افراد کاهش می یابد.

مقدمه زیبایی گرایشی کاملاً طبیعی و مشترک بین تمامی انسان هاست در طبیعت ما تمایل فطری ریشه داری برای دیدن زیبایی ها وجود دارد. این میل از ذات انسان سرچشمه می گیرد به همین دلیل انسان کمال طلب، زیبایی و برتری را در کنار سایر قدرت ها ی دنیوی می خواهد و آن را سمبل محسنات قلمداد می کند. در دنیا تلاشهایی با طول عمری قریب به قدمت تمدن – در جهت ایجاد زیبایی و بر انگیختن احساس زیبایی شناسی صورت پذیرفته است. درک زیبایی و سیما شناسی در تکامل، عقلی و عاطفی بشر سهم دارد و موجب می شود که انسان از(تصویر خود) شناخت پیدا کند (جورابچی، 1384). بیان مسئله در طی دوره های مختلف کودکی و دبستانی انسان ها به تصور ثابتی از بدن خود می رسند اما در دوره های نوجوانی علاقه فراوانی به رضایت از بدن بوجود می آید و تصور از بدن مشغله ذهنی آنها می شود و افراد انگیزه دارند خود واقعی را با خود ایده آل هماهنگ کنند. اما اگر در باورهای فرد نسبت به خود شکاف ایجاد شود ناهمخوانی بین خود واقعی وخود ایده آل به وجود می آید که آسیب پذیری هیجانی و نارضایتی از بدن را در پی خواهد داشت .این امر سبب تضعیف عزت نفس در انسان خواهد شد و از آنجا که عزت نفس جزء جدایی ناپذیر ی از سلامت روان می باشد و تصویر بدنی ارتباط تنگاتنگی با حالات روانی موقتی انسان و همچنین شادکامی در بلند مدت دارد لذا بر روی تمام ابعاد شخصیتی انسان تأثیر می گذارد. بنابراین شخص درصدد تغییر تصویر بدنی واقعی و ایجاد تصویر بدنی ایده آل بر می آید. یکی از راه های تغییر در تصویر بدنی استفاده از جراحی زیبایی است که در دهه اخیر بشدت در ایران رواج یافته است. جراحی های زیبایی که برای تغییر ظاهر افراد انجام می شود سبب کاهش اضطراب و افزایش شادی و بهبود عزت نفس آنها می گردد . اهمیت و ضرورت تحقیق از جمله روشهایی که از سوی جوانان برای تغییر در تصویر بدنی استفاده می شود علاوه بر رژیم های لاغری، جراحی زیبایی است که به منزل? صورت فعال تری از تلاش برای تغییر بدن می باشد (گیملین ، 2000). پژوهش رانکلین و همکارانش در مطالعه کیفیت زندگی بیماران، نشان داد که بعد از عمل جراحی بیماران اعتماد به نفس بیشتری دارند از ظاهرشان خشنود ترند بهزیستی روان شناختی افزوده ای از خود نشان می دهند. آنها تغییرات مثبتی را در زندگی اجتماعی، زندگی جنسی و روابط فردی این افراد گزارش دادند. (استفمن و همکاران، 2006).با توجه به اینکه پژوهش درباره ویژگی های روانپزشکی مراجعه کنندگان برای جراحی زیبایی بسیار اندک است انجام پژوهش در این زمینه ضروری به نظر می رسد . اهداف پژوهش هدف کلی : هدف کلی این پژوهش بررسی تأثیر انجام عمل جراحی زیبایی بر میزان افزایش عزت نفس و شادکامی و کاهش میزان اضطراب زنان اقدام کننده به عمل جراحی زیبایی لاغری است . اهداف جزئی پژوهش 1-بررسی تأثیر انجام عمل زیبایی لاغری بر افزایش میزان عزت نفس 2-بررسی تأثیر انجام عمل زیبایی لاغری بر افزایش میزان شادکامی 3-بررسی تأثیر انجام عمل زیبایی لاغری بر کاهش میزان اضطراب فرضیه های پژوهش 1-انجام عمل جراحی زیبایی لاغری بر افزایش میزان عزت نفس زنان موثر است . 2-انجام عمل جراحی زیبایی لاغری بر افزایش میزان شادکامی زنان موثر است . 3-انجام عمل جراحی زیبایی لاغری بر کاهش میزان اضطراب زنان موثر است . تعاریف اصطلاحات ـ تعریف مفهومی شادکامی: نگرشی است که افراد را در رویارویی دشوار در مقابل افتادن در گرداب بی تفاوتی، ناامیدی و افسردگی مقاوم می سازد و حالتی از بهزیستی روانی و عدم وجود هیجان های منفی و احساس رضایت از زندگی متناسب با ظرفیت ها و امکانات در فرد بوجود می آورد (پور زارعی، 1382). تعریف عملیاتی شادکامی: منظور ویژگی هایی است که با آزمون پرسشنامه آکسفورد (2008) سنجیده می شود. تعریف مفهومی عزت نفس : کوپر اسمیت تعریفی که از عزت نفس ارائه داده است این است که عزت نفس عبارت است از یک تفاوت فردی از شایستگی که ویژگی عام شخصیت است، نه یک نگرش لحظه ای یا اختصاص برای موقعیت های خاص. عزت نفس به توجه ارزشیبانه از خویشتن یا به قضاوت فرد درباره ارزشمندی خود گفته می شود (پروین، 1986؛ ترجمه کدیور و جوادی، 1384). تعریف عملیاتی عزت نفس: منظور از عزت نفس نمره ای است که فرد از آزمون عزت نفس کوپر اسمیت بدست می آورد. تعریف نظری اضطراب: اضطراب یک احساس منتشر، بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند تا از احساس جسمی همراه می‏گردد، مثل احساس خالی شدن سر دل، تنگی قفسه، تپش قلب، سردرد یا میل جبری ناگهانی برای دفع ادرار بی قراری و میل برای حرکت نیز از علائم شایع است. اضطراب یک علامت هشدار دهنده است. خبر از خطری قریب الوقوع می‏دهد و شخص را برای مقابله با تهدید آماده می‏سازد.(هیلگارد ،2000). تعریف علمیاتی اضطراب: اضطراب خصیصه ای است که بوسیله آزمون اضطراب کتل (1986) سنجیده می شود . تعریف مفهومی جراحی زیبایی : عمل یا اعمال جراحی که به علل مختلفی چون تناقض مادرزادی، آسیب دیدگی های ناشی از سوانح یا نارضایتی از قسمت هایی از بدن بر روی افراد توسط پزشک متخصص انجام می گیرد (صفارزاده، 1386). یا تغییر شکل بدن برای ارتقاء زیبایی آن از طریق جراحی (پونت ، 2008). تعریف عملیاتی جراحی زیبایی: فردی که عمل جراحی زیبایی بر قسمت هایی از بدن خود همانند بینی، فک، گونه، شکم یا سینه انجام داده باشد.