نام پژوهشگر: سید اصغر محمود ابادی

بررسی علل مهاجرت علمای شیعه پس از سقوط صفویه به عتبات و باز گشت آنها به ایران در اغاز عصر قاجار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  محمد جواد کیانی خوزانی   سید اصغر محمود ابادی

مهاجرتهای متفاوت در طول تاریخ امری شایع و شناخته شده است که همواره به دنبال عوامل مختلف صورت می گرفته است. مهاجرت علما ی دین نیز از این امر مستثنی نیست و نیاز به عوامل متعددی دارد. در پایان دوره صفویه این عوامل برای یک مهاجرت – هرچند محدود – فراهم آمد و علمای دینی به سمت عتبات عالیات و سایر شهرهای عراق حرکت کردند و در آنجا توانستند به دور از هیاهوهای سیاسی و نظامی به آموزش و تحقیق در حوزه علوم دینی و فقه شیعه بپردازند. تقریبا همه دوران گذر تاریخی ایران از دوره صفویه به زمان قاجار، علما به دور از وطن خود ایران بودند و رویه ی گوشه نشینی سیاسی را برگزیدند. زیرا ایران در این زمان یعنی دوره افشار و زندیه برای فعالیت علما و گروه های مذهبی فضایی مساعد نبود. نادر شاه افشار سیاست های مذهبی سختی را علیه آنها در پیش گرفت و بعضاً علما را مورد تمسخر قرار داد. در دوره زندیه نیز گرچه سیاست ضد شیعی در جریان نبود اما سیاست حمایتی نیز جریان نداشت و علما که غالبا جهت فعالیت خود به حمایتهای مادی دیگر گروه ها نیاز داشتند؛ به حال خود رها شدند. با روی کار آمدن سلسله ی قاجار که ادعای حمایت از تشیع و فقه اصولی شیعه را داشت؛ راه برای بازگشت یا مهاجرت علما به سمت ایران فراهم گردید که در طی یک فرایند کلی به سمت وطن خود حرکت کردند. برخلاف زمان مهاجرت که عموما‍ً از شهر اصفهان و بعضاً شیراز و سایر شهرهای جنوب صورت می گرفت؛ این بار بازگشت یا مهاجرت علما به سمت ایران بیشتر به سوی شهر تهران بود که مرکزیت مذهبی و سیاسی یافته بودند. پایان نامه پیش رو در تلاش است تا به علل و چگونگی مهاجرت علما به عتبات ،شرایط زندگی و امکانات علمی آنان ،ارتباطات و نتایج آن مهاجرت و علل بازگشت و زمینه های حضور مجدد علما در ایران پرداخته ونتایج و تحولات آن را مورد بررسی قرار دهد.

بررسی تحولات سیاسی،اجتماعی و اقتصادی سیرجان از ورود اسلام تا انقراض قاجاریه(1343-24ه.ق)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  هادی ابوالقاسمی   علی اکبر جعفری

شهر سیرجان با موقعیت 55 درجه و 34 دقیقه ی شرقی و 29 درجه و 28 دقیقه ی شمالی در غرب استان کرمان واقع است. این شهر با 170,916 نفر جمعیت در سال 1385 ، دومین شهر پرجمعیت استان کرمان می باشد. بر طبق روایات، سیرجان در دوره ی هخامنشی شهریگان خوانده می شده، برخی نیز بنای این شهر را به خسرو بن بلاش بن نرسی بن هرمز اشکانی نسبت داده اند. از دوره ی ساسانی تا اوایل سده ی چهارم هجری سیرجان مرکز استان کرمان بوده است. در اوایل عهد اسلامی، سیرجان شهری آباد و زیبا توصیف شده که دارای مساجد، بازارها و کاریزهای فراوانی بوده است. سیرجان در عهد عمربن خطاب فتح شد و از آن پس تحت حاکمیت دولتهای ایران دوره ی اسلامی قرار گرفت و در این ادوار، حال سیرجان یکسان نبوده است. با این وجود، سیرجان در دوره اسلامی هیچگاه اهمیت قرون نخستین هجری را پیدا نکرد. سیرجان اولیه پس از فراز و نشیب بسیار در عهد تیمور گورکانی تخریب و باقیمانده ی مردمانش به روستای بمید کوچ داده شدند. بدینسان موقعیت دوم سیرجان شکل گرفت. سیرجان در موقعیت دومش هیچگاه اهمیت چندانی نمی یابد و هجوم افغانان و ظلم های عهد نادری شهر را از نفس می اندازند. در اوایل عهد قاجاریه میرزا سعید خان نامی در حوالی بمید دو کاریز آباد می کند و این مکان که بعدها موقعیت سوم و حالیه ی سیرجان می شود به سعیدآباد شهره می گردد و رو به توسعه می رود به صورتی که در اواخر عهد قاجار صاحب 8000 نفر جمعیت می شود. هنوز هم نزد مردمان معمر روستاهای حومه ای سیرجان این شهر سیداوا (سعیدآباد) خوانده می شود. و هنوز در کشورهای خارجی نقشه هایی چاپ می شود که سیرجان را سعید آباد می نویسند. این تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این شهر را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. افزایش و کاهش جمعیت و فعالیتهای اقتصادی، ساخت و سازها و فرهنگ عمومی شهر در این دوره ی طولانی، به شدت دستخوش تغییر قرار گرفت نظر به اهمیت این موضوع، این پژوهش با هدف بررسی فراز و فرود تاریخ سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی سیرجان از آغاز دوران اسلامی تا پایان دوره قاجاریه و به شیوه مطالعه ی کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است.