نام پژوهشگر: محمد معمارزاده تهرانی
فاطمه جنتی محمد معمارزاده تهرانی
حضرت مریم(س) در اسلام تندیس جاویدان دعاست، عظمت این پاک بانوی محراب بدان گونه است که خداوند سبحان، سوره ای بلند در وصف والای او بر گستره هستی فرود آورد. و در قرآن او را به عنوان نشانه و اسوه ایی برای زنان و مردان مومن، و یکی از بانوان کامل و انسانهای برجسته بهشتی معرفی میکند. حضرت مریم از مباحث مشترک نزد مسیحیت و اسلام است که بازتاب آن به صورت آثار نقاشی در نگاره های ایرانی موضوع مورد بررسی در این مجال می-باشد. بنابراین اندیشه ها و باورهای مذهبی ایرانی و اسلامی بر مضامین تصویرهای حضرت مریم در نگاره های ایرانی تأثیر گذاشته است که به روشنی بیانگر جایگاه مقدس و ستودنی حضرت مریم در اعتقاد نگارگر مسلمان است. در این تحقیق سعی بر آن است تا به بررسی ویژگیهای تصاویر حضرت مریم و مقایسه آنها از دوره ایلخانی تا دوره قاجار در نگاره های ایرانی و سیر تحول پوشش، هاله تقدس و بسترهایی که حضرت مریم بر روی آن تصویر شده اند، پرداخته شود. شعر فارسی کانون اندیشه و تفکر نگارگران ایرانی بوده و داستان هایی که نگارگر ایرانی به تصویر می کشید، ریشه در اساطیر و تاریخ کهن داشت از این رو حضرت مریم و آیین مسیحیت نیز در ادبیات و اساطیر ایران، جایگاه شایسته ای داشته اند. قدری تأمل در آثار دوره های متأخر و معاصر، شکی باقی نمی گذارد که مفهوم بنیادین زن ازلی و الهه مادر(اسطوره مادر و کودک) است که در همه آثار با جلوه های متفاوت در همه نقاط جهان ظهور کرده است. . در این پژوهش روش تحقیق به صورت تاریخی ،توصیفی ،تطبیقی و تحلیلی می باشد. روش گرد آوری مطالب به صورت کتابخانه ای و جستجوی اینترنتی و ابزار گردآوری نیز به صورت فیش برداری از آثار مکتوب و اطلاعات اساتید انجام شده است. دیدگاه های اعتقادی و فکری نگارگران مسلمان نسبت به حضرت مریم که جلوه هایی از آنها به صورت برداشتهای مستقیم یا غیر مستقیم در قالب آثار هنری در هر مکتب شکل گرفته اند، می تواند به گونه ای بیانگر جهان بینی و نظرگاه هر یک درباره ی حضرت مریم باشد.