نام پژوهشگر: محمدرضا واعظ مهدوی
ارشک مسائلی حسین صادقی
دو هدف اصلی نظام سلامت را می¬توان بهبود وضعیت شاخص¬های مختلف سلامت و حفاظت مالی در برابر هزینه¬های ناخواسته سلامت دانست. رشد دائمی و سریع جمعیت، تغییرات در نحوه زندگی ناشی از صنعتی شدن، توسعه فن¬آوری¬های پزشکی، وجود بیماری¬های نوپدید و ... از عواملی هستند که باعث تغییراتی در وضعیت سلامت و رشد هزینه¬های خدمات درمانی در دهه¬های گذشته شده¬اند. با توجه به مباحث بالا، در بخش اول تحقیق حاضر، شاخص¬های مختلف وضعیتی نظام سلامت ایران و استان¬ها مورد بررسی قرار گرفته و شاخص¬های ترکیبی استاندارد و کیفیت سلامت با استفاده از منطق فازی ارائه شده است. بخش دوم نیز به بررسی حفاظت مالی در نظام سلامت با استفاده از سه روش سازمان جهانی بهداشت، بانک جهانی و روش فازی پرداخته است. نتایج بخش اول در بخش استاندارد سلامت گویای آن است که استان¬های چهارمحال و بختیاری، تهران، سمنان در رتبه¬های ابتدایی قرار دارند و بر اساس نقطه بحرانی، استان¬های خراسان شمالی، گیلان و سیستان و بلوچستان از نظر استاندارد سلامت دچار بحران هستند. در حیطه کیفیت سلامت، استان¬های چهارمحال و بختیاری، یزد، مازندران در رتبه¬های ابتدایی قرار دارند و استان¬های خوزستان، کردستان، تهران در رتبه¬های پایین قرار دارند و در مرحله بحران می¬باشند. نتایج بخش دوم در مواجهه خانوارها با هزینه¬های کمرشکن، فقیرکننده و هزینه بالای 2 میلیون ریال در ماه بیانگر آن است که در سال 1390 به ترتیب 56/1، 65/0، 4/4 درصد با چنین هزینه¬هایی در کشور مواجه هستند. استان¬هایی مانند استان مرکزی، فارس، اصفهان و چهارمحال بختیاری بالاترین میزان مواجهه با هزینه¬های کمرشکن را در اختیار دارند که اغلب از استان¬های با توان پرداخت بالا می¬باشند. در مقابل استان¬هایی مانند خراسان جنوبی، هرمزگان و بوشهر که ظرفیت پرداخت پایین¬تری دارند از مواجهه با هزینه¬های کمرشکن پایین¬تری نیز برخوردارند. شاخص مشارکت مالی عادلانه در سطح کشور برابر 86/0 می¬باشد و تغییر معناداری در دهه گذشته نداشته است. طی دو سال 1390 و 1391 به دلایلی از قبیل هدفمندی¬یارانه¬ها، تحریم¬ها و افزایش نرخ تورم شاهد باز تخصیص در بودجه خانوار بوده¬ایم و سهم هزینه¬های سلامت کاهش یافت است. هزینه¬های مختلف سلامت بین 19 تا 40 درصد رفاه خانوارها را کاهش می¬دهد. به برنامه¬ریزان و سیاست¬گذاران بخش سلامت توصیه می¬شود نظام پیش¬پرداخت¬ها شامل بیمه¬ها و مالیات¬ها جایگزین هزینه¬های مستقیم سلامت شود (هزینه¬های مستقیم سلامت به کل هزینه¬های سلامت در میان¬مدت به 30 درصد و در بلندمدت به 15 درصد کاهش یابد)؛ بعلاوه نسبت هزینه¬های سلامت به تولیدناخالص ملی همزمان با افزایش کارایی سیستمی، ارتقا یابد.
شهناز مجرب محمدرضا واعظ مهدوی
چکیده تحقیق رابطه بین موقعیت اجتماعی – اقتصادی و سلامت همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و نشان داده اند که بین فقر و نابرابری با بیماری و امید به زندگی رابطه معنی داری وجود دارد. اما اینکه فقر و نابرابری از طریق کدام مکا نیزم های بیولوژیک می تواند سبب بروز آثار پاتولوژیک گردد همواره مورد بحث بوده است.مطالعه حاضراهتمام به طراحی مدلی حیوانی از نابرابری در دریافت مواد غذایی به همراه ویا عدم همراه با پایداری در شرایط اجتماعی کرده است. با این هدف که بتواند به بررسی آثار هیستوپاتولوژیک شرایط ایجاد شده بر عضله قلب خرگوش نر سفید نیوزلندی بپردازد و نشان دهد که چگونه بی عدالتی و نابرابری اجتماعی برکارکرد سیستم های بیولوژیک اثر می گذارد.در این مدل حیوانی از54 سر خرگوش نر سفید نیوزلندی استفاده شده است. آنها را در شش گروه مختلف هر کدام به تعداد 9- 8 حیوان قراردادیم و استرس محرومیت از غذای کامل و عدم ثبات در مکان زندگی و هم خانه را به مدت ده هفته به روش های مختلف در بعضی ازگروه ها اعمال کردیم در پایان عضله میوکارد قلب را مورد بررسی هیستوپاتولوژیک قرار دادیم و متوجه تغییرات گوناگون بافتی بویژه در تجمع گرانول های لیپوفوشین متناسب با نحوه اعمال استرس های مذکور شدیم. و دریافتیم نابرابری در دریافت مواد غذایی به همراه نا پایداری در شرایط اجتماعی می تواند سبب تجمع بیشتر گرانول های لیپوفوشین و ایجاد کانون های آپوپتوزیس گردد. برعکس پایداری در شرایط اجتماعی حتی در صورت محرومیت از مواد غذایی می تواند شدت تجمع این گرانول ها را کاهش دهد. همچنین نا پایداری در شرایط اجتماعی حتی در صورت عدم محرومیت از مواد غذایی می تواند سبب وقوع پدیده استرس اکسیداتیو و ایجاد گرانول های لیپوفوشین در عضله میوکارد بطن چپ گردد. کلمات کلیدی : نابرابری در دریافت مواد غذایی ، پایداری در شرایط اجتماعی ، تغییرات هیستوپاتولوژیک ، گرانول های لیپوفوشین ، استرس اکسیداتیو