نام پژوهشگر: معصومه باقری
فاطمه مقتدایی معصومه باقری
رساله حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر مدارای اجتماعی در شهر اهواز انجام گرفته است. امروزه حضور انسانهای متفاوت در عرصه اجتماع از حساسیت بالایی برخوردار است.از آنجا که وجود چنین تنوعی ممکن است باعث درگیری در بین صاحبان هویت های متفاوت شود،لذا انجام پژوهش های علمی در این زمینه ضروری به نظر می رسد. چهارچوب نظری به کارگرفته شده در این تحقیق، برگرفته از آراء وگت، اینگلهارت، وبر، مرتن، هینکلی،پرسل،تریاندیس، پاتنام می باشد. داده های پژوهش بر اساس یک نمونه 388 نفری از شهروندان اهواز، با روش پیمایشی و با نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده، جمع آوری شده است. تحلیل داده ها نیز بوسیله spss16 انجام گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عواملی چون آنومی، جزم اندیشی رابطه معکوس و معنی داری با مدارا اجتماعی در شهر اهواز دارد. همچنین ارزشهای ابراز وجود، اعتماد اجتماعی، احساس امنیت، فردگرایی و تحصیلات رابطه مثبت و معنی داری با مدارا دارد. همچنین متغیرهایی جمعیت شناختی همچون جنسیت، وضعیت تاهل، قومیت،محل تولد به طور مستقیم بر میزان مدارای شهروندان تاثیر می گذارد. لازم به ذکراست که متغیر فشار مالی به طورغیرمستقیم و از طریق متغیر واسط آنومی با مدارا رابطه دارد.
مرضیه شهریاری سید عبدالحسین نبوی
رساله حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر تعارض کار- خانواده زنان شاغل متأهل در ادارات دولتی شهر اهواز انجام گرفته است. در این پژوهش سعی شده است تا با استناد به نظریه های مجموعه نقشی مرتون، فشار نقش گود و نظریه نمایشی گافمن و نیز با بهره گیری از برخی از مدلهای تعارض کار- خانواده، مدلی برای تبیین تعارض مذکور ارائه شود. این مدل دو اندیشه کلی را مطرح می کند که عبارتند از: تأثیرعوامل کاری و خانوادگی بر تعارض کار- خانواده و نقش حمایت اجتماعی در کار و خانواده بر تعارض مذکور. به منظور آزمون تجربی مدل مذکور، پس از تعریف و تبیین ابعاد و شاخص های هر یک از متغیرهای تحقیق، ابزارهای انداره گیری مورد لزوم ساخته شد، برای اندازه گیری قابلیت اعتماد مقیاس ها، محاسبه آلفای مقیاس ها انجام گرفت. داده های پژوهش با روش پیمایشی، از نمونه ای با حجم 400 نفر، از میان کارمندان زن متأهل ادارات دولتی اهواز با روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده جمع آوری شده و مراحل آماری آن با استفاده از نرم افزارspss 16 انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که: متغیر حمایت اجتماعی در کار و خانواده از طریق انتظارات نقش کاری و خانوادگی و همچنین ابهام نقش شغلی و خانوادگی بر تعارض کار- خانواده موثر می باشد و متغیرهای انتظارات نقش کاری و خانوادگی، کنترل برکار، تعلق خانوادگی، ابهام نقش خانوادگی به طور مستقیم بر تعارض کار- خانواده تأثیر داشته است. همچنین رابطه معنی دار و معکوسی بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سابقه کار و نوع سمت سازمانی و تعارض مذکور وجود دارد. مطابق با نتایج تحقیق سه راهکار برای کاهش تعارض پیشنهاد می شود که عبارتند از: متوازن ساختن انتظارات نقش کاری و خانوادگی، افزایش حمایت اجتماعی و برگزاری همآیش ها و کنفرانس هایی در ارتباط با مسائل زنان شاغل و انعکاس نتایج آن به مردم و مسئولین مربوط، برای فرهنگ سازی آینده.