نام پژوهشگر: مهدی خلف خانی
ابراهیم عدیلی مهدی خلف خانی
از گذشته های دور ودرگذر تاریخ کهن ایران شاهد حضور دین درجامعه ایران بودیم. همانند سایر جوامع هیچ دوره ای نبود که ایران از وجود دین ونقش آن برخوردار نباشد. همواره دین به منزله یکی از مقوله های قدرتمند و با نفوذ اجتماعی درجامعه ایرانی حضور داشته که از کارکردهای متفاوتی اعم از اثرگذاری یا اثرپذیری برخوردار بوده است. حضور دین به گونه ای بود که از جامعه ایرانی به عنوان یک جامعه ای دینی یاد می گردد که دین درآن نقش کلیدی داشته و از خصیصه های این جامعه دین محوری می باشد. درکنار حضور دین، در تاریخ این سرزمین همواره تغییر وتحولات زیادی رخ داده است وجنبش های سیاسی- اجتماعی متعددی با علل وزمینه های متفاوت به وقوع پیوستند. . بررسی چگونگی نقش دین درجنبش های اجتماعی ایران از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی ایران هدف تدوین این پایان نامه بود. دراین راستا سوالات مختلفی مطرح شد که نقش دین درجنبش های اجتماعی ایران از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چه بوده است؟ دین چگونه نقش محرک و پیش برنده در جنبش های اجتماعی ایران در این دوره داشته است؟ و اماکن وکارگزاران دینی از چه نقشی درجنبش های اجتماعی این دوره زمانی برخوردار بودند؟ با توجه به هدف ومسئله ایجاد شده و به جهت اینکه مطالعه برپایه یک اصول علمی قابل قبول بنا نهاده شود چارچوب نظری از تلفیق رویکرد ساختی – کارکردی (نظریات پارسونز، اسملسر، دورکیم، گیدنز) و دیدگاه بسیج منابع چارلز تیلی تهیه شد که براساس آن مدل نظری وفرضیه های تحقیق بدست آمدند. به شیوه تحقیقات کیفی و با مطالعات اسنادی وکتابخانه ای داده هایی در رابطه با جنبش تنباکو، جنبش مشروطه، نهضت ملی شدن نفت وقیام پانزده خرداد جمع آوری شدند و با روش تاریخی، موردتحلیل و بررسی قرارگرفتند. از بحث وتحلیل و بررسی یافته ها ونتایجی که به دست آمده فرضیات این مطالعه مورد تایید قرار گرفتند. مشخص گردید که بین دین وجنبش های اجتماعی ایران دراین دوره زمانی رابطه مستقیم وجود دارد. روحانیت به عنوان کارگزاران دینی با بهره گیری از اماکن مذهبی وضمن استفاده از ایدئولوژی دینی و منابع مادی، معنوی وسمبلیک موجود توانستند با آگاهی بخشی به توده نسبت به شرایط حاکم روز آنها را در یک اجتماع واحد منسجم نمایند. این روشنگری و انسجام بخشی توده و برجسته سازی اقدامات مخالف دین وضد ارزشی دولتها از سوی کارگزاران دینی، زیرسوال رفتن مشروعیت نظام، ایجاد بی اعتمادی مردم به نظام، از بین بردن پیوستگی مردم ونظام، پایین آوردن سطح مشارکت مردم وقطع همکاری آنها با نظام را به همراه داشت. موارد ایجاد شده موجب مختل سازی نظام فرهنگی و هم افزایی کل وانسجامی که بین نظام ومردم وجود داشت را از بین برد که در نهایت منجر به شکل گیری جنبش های اجتماعی مختلف دراین برهه زمانی از تاریخ ایران گردید.
حمیدرضا کشاورز نیر پیراهری
آنچه در این پژوهش برای بررسی رابطه میان حوزه دین با سیاست و گرایشات سیاسی، مورد توجه و کنکاش قرار گرفته است، نه اثرگذاری ادیان گوناگون و یا میزان پایبندی به آن ها، بلکه اثرگذاری گونه ها و انواع دینداری مورد بررسی واقع شده است؛ چراکه ما در واقعیت نه با بیش از دوشقی ساده شده «دینداری/ بی دینی»، بلکه با گونه های مختلف دینداری و تغییرات درونی و بیرونی آن ها مواجهیم. برای تبیین چگونگی ارتباط میان انواع دینداری با گرایشات سیاسی باید ابتدا انواع دینداری ها و گرایشات سیاسی شناسایی شوند که پس از بررسی دیدگاه های صاحبنظران مختلف، برای انواع دینداری نهایتا مدل ویلیام شپرد که رهیافتی جامعه شناسانه دارد، به دلیل جامعیت بالا و زیر پوشش قرار دادن اغلب مولفه ها و شاخص های گونه شناسی های دیگر برگزیده شد. گونه شناسی ویلیام شپرد بر اساس چگونگی نگرش به مدرنیته و نحوه مواجهه با ارزش های مدرن و میزان تمامیت گرایی صورت گرفته است و نتیجه 7 سال مطالعه او در سرزمین های اسلامی و از جمله ایران است. وی پنج نوع دینداری سکولار، تجددگرایی اسلامی، اسلام گرایی رادیکال، سنت گرایی جدید و سنت گرایی را بازشناسی نموده است. برای بررسی گرایشات سیاسی نیز تقسیم بندی عبدالرحمن عالم که فضای گسترده تری از نگرش ها و گرایش ها و کنش های سیاسی را پوشش می دهد مورد استفاده قرار گرفت. عالم گرایش گروه های سیاسی را به پنج گرایش رادیکال، لیبرال، میانه رو، محافظه کار و واپسگرا تقسیم می کند. تحقیق حاضر از لحاظ روش یک تحقیق پیمایشی به حساب می آید که در آن از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران می باشد که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 247 نفر انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد از نظر نوع دینداری 7/5 درصد پاسخگویان رادیکال اسلامی، 6/23 درصد سنت گرا، 5/49 درصد سنت گرای جدید، 4/18 درصد تجددگرای اسلامی و 8/2 درصد سکولار هستند. بنابراین بیشترین درصد پاسخگویان از لحاظ نوع دینداری سنت گرای جدید هستند. همچنین داده ها نشان می دهد از نظر گرایش سیاسی 5/9 درصد پاسخگویان محافظه کار، 8/52 درصد میانه رو، 6 درصد رادیکال و 7/31 درصد لیبرال هستند؛ بنابراین بیشترین درصد پاسخگویان از نظر گرایش سیاسی میانه رو هستند. لازم به ذکر است هیچکدام از پاسخگویان، دارای گرایش سیاسی واپسگرا نیستند. در نهایت نتایج حاصل از بررسی رابطه میان داده ها نشان می دهد بیشترین درصد پاسخگویانِ دارای گرایش سیاسیِ محافظه کار از لحاظ نوع دینداری رادیکال اسلامی، بیشترین درصد پاسخگویانِ دارای گرایش سیاسیِ میانه رو از لحاظ نوع دینداری سنت گرا، بیشترین درصد پاسخگویانِ دارای گرایش سیاسیِ لیبرال از لحاظ نوع دینداری تجددگرای اسلامی و بیشترین درصد پاسخگویانِ دارای گرایش سیاسیِ رادیکال از لحاظ نوع دینداری سکولار هستند. بنابراین می توان گفت بین نوع دینداری پاسخگویان و گرایش سیاسی آنان رابطه معنادار وجود دارد. این رابطه از لحاظ آماری نیز با 99 درصد اطمینان معنادار شده است. بنابراین فرضیه رابطه بین نوع دینداری پاسخگویان و گرایش سیاسی آنان تایید می شود.
جلیل هاتفی چهاربرج طاهره میرساردو
در قلمرو جامعه شناسی دین در مورد رابطه دین با پدیده های اجتماعی از جمله قشربندی، جنسیت جامعه بذیری، رفتار ها و نگرش های دینی و پایگاه های اقتصادی– اجتماعی افراد..تئوریهای مختلف تدوین یافته است. در این مطالعه برای بررسی رفتارهای دینی جامعه مورد مطالعه از تئوریهای اعتماد اجتماعی، جامعه پذیری، جنسیت و طبقه اجتماعی استفاده شده است. تحقیق حاضر در برابر دین به عنوان متغیر مستقل رویکردی کارکرد گرایانه دارد که نقش دین را در رابطه با کمیت و کیفیت روابط اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد. اما در مرحله عملیاتی کردن، مدلی که برای سنجش دینداری انتخاب می شود (مدل گلاک و استارک)، از تعریف ماهوی بهره گرفته می شود، به عبارتی تعریفی که عموم مردم و نخبگان دین به طور سنتی از دین و شخص دیندار دارند، به عنوان معیار دینداری در نظر گرفته شده و به کمیت دینداری و کیفیت عمل دینی و شخص دیندار پرداخته می شود. نمونه مورد مطالعه از دانشجویان دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز است که به تعداد 230 نفر بر آورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم نرم افزار spssاستفاده شد. نتایج مطالعه نشان می دهد که بین متغیر های اعتماد اجتماعی و جامعه پذیری و نیز جنسیت همبستگی معنی داری با متغیر وابسته رفتار دینی، وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین متغیر های مستقل بیشترین تاثیر در بروز رفتار های دینی به ترتیب اعتماد اجتماعی، جنسیت، سن و طبقه اجتماعی داشته است. در مجموع واریانس تبیین شده برای متغیر رفتار دینی 27/0است. در مقابل متغیر اجتماعی شدن(جامعه پذیری) تاثیری در تبیین واریانس متغیر وابسته ی رفتارهای دینی نداشته است
علیرضا مرتضی طاهره میرساردو
هدف از این پژوهش و تحقیق «مطالعه بررسی عوامل اجتماعی موثر در وقوع نزاع نزاع دسته جمعی در شهرستان شاهرود در سال 1390» بوده است. عوامل اجتماعی شامل: کنترل اجتماعی والدین، کنترل اجتماعی پلیس، تماشای فیلم های سینمایی خشن و اکشن، بازی های رایانه ای اکشن، افراد قوی هیکل و ورزشکار، تعریف مثبت نزاع و بیکاری که در قالب هفت فرضیه بررسی شده است. روش تحقیق این پژوهش پیمایشی بوده و جامعه آماری آن بر اساس آمار ارائه شده از سوی مرکز تحقیقات کاربردی شهرستان شاهرود در مجموع سالهای 1389 ـ 1390، 319 نفر در نزاع دسته جمعی مشارکت داشته اند و به خاطر حمایت از افشاء هویت متهمین، محقق از روش نمونه گیری زنجیره ای 90 نفر از افراد نزاع گری که در طی این دو سال به نزاع دسته جمعی پرداخته اند یافته، برای جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته با اعتبار صوری و برای سنجش پایایی شاخص ها و میزان همبستگی درونی گویه ها، مقدمتاً حدود 20 پرسشنامه قبل از پرسشنامه اصلی پر شده و با استفاده از آلفای کرونباخ همبستگی درونی و بر اساس آزمون، آزمون مجدد گویه هایی که شاخص ها را تشکیل می دادند سنجیده شد، در تحلیل آماری پژوهش از شیوه آمار توصیفی (میانگین، فراوانی، درصد و نمودار) و آمار استنباطی ( آماره t ، تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، دو رشته ای، رگرسیون چند گانه و آزمون فیشر) استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که: متغیرهای کنترل اجتماعی پلیس (365/0r=)، تعریف مثبت نزاع (322/0r=) در سطح یک درصد و فیزیک افراد (234/0r=) در سطح 5 درصد معنی دار بود. از طرفی متغیر کنترل اجتماعی والدین (253/0r=-) همبستگی منفی و معنی داری با نزاع دسته جمعی نشان داد. همچنین متغیرهای مستقل بازیهای رایانهای ، فیلم سینمایی و اکشن و وضعیت اشتغال رابطه معنی داری با متغیر وابسته نشان ندادند. کلید واژه ها: نزاع دسته جمعی، کنترل اجتماعی پلیس، کنترل اجتماعی والدین، تعریف مثبت نزاع، فیلم های سینمایی اکشن، بازی های رایانه ای اکشن، افراد قوی هیکل و ورزشکار، بیکاری و شهرستان شاهرود
امیر عباس عبدالهی مهدی خلف خانی
مفهوم سرمایه اجتماعی در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی ،اقتصادو اخیرا در علوم سیاسی مطرح شده است . می توان گفت : سرمایه اجتماعی از ارتباطات و شبکه های اجتماعی که می توانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورند . وامروزه نگاهی که به سرمایه اجتماعی می شود یک نگاه کلان می باشد و جامعه ای فاقد این سرمایه باشددیگر سرمایه ها را نیز تلف می شود . از این رو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل اساسی برای نیل به توسعه پایدار محسوب شده و حکومت ها ودولتمردانی موفق می باشند که بتوانند با اتخاذ سیاست لازم و ارائه راهکار ها ی مناسب در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتر نائل شوند. و از طرفی نظریه ولایت فقیه که نظام سیاسی اسلام در عصر غیبت را مشخص می نماید به تمام امور معصوم گسترش پیدا می کند . که این نظریه نیز کلان و منحصر به فرد می باشد .که زیر بنای جمهوری اسلامی می باشد و از نظر جامعه شناسان سیاسی هر جامعه ای ممکن است در روند توسعه و رشد خود با بحران هایی مواجه می شود که نظام مبتنی بر ولایت فقیه باعث ایجاد ثبات و تعادل اجتماعی و سیاسی در جامعه است . هدف این پژوهش ارتباط بین این دومفهوم کلان می باشد.و در این تحقیق سعی بر آن است نقش ولایت فقیه بر سرمایه اجتماعی و رابطه بین آنها را مورد بررسی قرار می دهد وولایت فقیه را بعنوان عنصر انسجام بخش جامعه مورد بررسی می نماید که این خود خلق سرمایه اجتماعی جدید می باشد . روش مطرح شده در این تحقیق بصورت کتاب خانه ای واسنادی است . چون در این موضوع تحقیق و پژوهشی انجام نگرفته و متاسفانه ادبیات مشترکی در این مورد وجود ندارد و برای بدست آوردن ادبیات مشترک مجبور به استفاده از روش اسنادی و توصیفی شدم . و از منظر تاریخی ارتباطاتی که بین این دو حوزه پیدا نمودم که می تواند منشا تحقیقات میدانی باشد و بیش از 86مورد هم پوشانی بین دو مفهوم کلان سر مایه اجتماعی و بحث ولایت فقیه (که منحصر به موضوع قدرت ، مقبولیت و مشروعیت ) را دنبال می کند و می توان در تحقیقات میدانی از آن بهره برد.
حسین کریمی مهدی خلف خانی
جامعه ایرانی از خشونت گسترده رنج می برد.علیرغم تحولات جدی اقتصادی و اجتماعی و آموزشی رخ داده در جامع هنوز خشونت قسمتی از کنش های اجتماعی مشهود مردم در ایران است .به هر صورت خشونت در هر جامعه ای وجود دارد و بایستی به عنوان واقعیت اجتماعی به آن نگریسته شده و برای کاهش آن اقدام نمود. به همین منظور بایستی ابتدا دلایل به بهترین وجه شناسائی و نهایتا راهکاره و استراتژی های لازم برای رفع آن تدوین شد.رویکرد تدوین این ژوهش هم به این نحو بوده استودر همین راستا به منظور بررسی رابطه بین کنشهای خشونت آمیز و میزان طرد اجتماعی در جامعه مورد بررسی قرار گرفته است.به همین منظور سوالات این پژوهش این بود که ، آیا رابطه ای بین طرد اجتماعی و گرایش به کنش های خشونت آمیز وجود دارد؟آیا بین میزان شدت خشونت و طرد بالای اجتماعی ارتباط وجود دارد؟آیا مجرمین با جرائم خشن از طرد بالای اجتماعی برخوردار هستند؟بین سرمایه فرهنگی به عنوان شاخصی برای جذب و در برگیرندگی اجتماعی و خشونت چه رابطه ای وجود دارد؟بین عدالت ااچتماعی به عنوان مولفه ای از میزان طرد اجتماعی و میزان خشونت ارتباط وجود دارد؟ به همین منظور فرضیه های هفتگانه زیر یعنی بین اعمال خشونت و احساس نابرابری اجتماعی رابطه وجود دارد ، بین محیط سکونت و گرایش به اعمال خشونت ارتباط وجود دارد. ،بین میزان سرمایه فرهنگی و گرایش به کنش خشونت آمیز ارتباط وجود دارد ،بین میزان احساس عدالت و گرایش به اعمال خشونت آمیز ارتباط وجود دارد ،بین سن و گرایش ببه اعمل خشونت رابطه وجود دارد.بین میزان طرد شدگی اجتماعی و درجه خشونت ارتباط وجود دارد ،بین احساس عدالت اقتصادی و در جه خشوننت ارتباط وجو دارد.با توجه به فرضیه های مذکور گویه های لازم در قالب پرسشنامه تدوین از از نمونه های آماری که شامل 60 زندانی زندان گرمسار پرسیده شدند.سپس داده های جمع آوری شده به شیوه آماری مورد تحلیل قرار گرفتند و نتایج حاصله نشان دهنده رابطه بین طرد اجتماعی و میزان کنش های خشونت آمیز است. کلید واژه:خشونت ، کنش خشونت آمیز ، طرد اجتماعی ، سرمایه فرهنگی ، نابرابری اجتماعی ، عدالت اجتماعی.
شادی اکبری مهدی خلف خانی
هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش نظارت های غیر رسمی بر امنیت مناطق بی دفاع شهری در شهرستان بهارستان استان تهران بود. روش انجام آن توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه افراد ساکن در شهر گلستان تشکیل می دادند. دلیل انتخاب این منطقه این بود که شهر گلستان با توجه به معیارهای توسعه شهری یک منطقه بی دفاع شهری تلقی می شود. حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 384 نفر حاصل گردید که در نهایت با 340 نمونه به جمع آوری داده ها پرداخته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. داده ها در دو قسمت آمار توصیفی و آمار استنباطی تحلیل شدند. در بخش استنباطی از تحلیل همبستگی و ضرایب مبتنی بر کی دو، تحلیل همبستگی پیرسن و رگرسیون چند متغیره با روش اینتر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نظارت غیررسمی و امنیت اجتماعی در منطقه بی دفاع شهری گلستان، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین نظارت رسمی، وجدان جمعی، پیوند فرد با جامعه، تعلق فرد به گروه های اجتماعی و امنیت اجتماعی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. بین فقدان کنترل و ترس از طرد شدن و امنیت اجتماعی در مناطق بی دفاع شهری رابطه منفی و معنادار وجود دارد. متغیرهای پیوند اجتماعی، فقدان کنترل و ترس از طرد شدن می توانند 24 درصد از تغییرات متغیر ملاک را پیش بینی کنند که در این میان سهم پیوند اجتماعی بیشتر است. بین نفوذ هنجارهای اجتماعی و امنیت در محله های بی دفاع شهری ارتباط معناداری وجود نداشت.