نام پژوهشگر: علیاصغر شیرازی
حسین محمدعلیزاده خیرجوی علی اصغر شیرازی
در پژوهش حاضر به بررسی توانایی های آثار نقاشی امروز ایران در برقراری ارتباط صحیح با مخاطب ایرانی پرداخته شده است. در این تحقیق با مروری بر نقاشی معاصر ایران، شیوه ها و آثار نقاشان ایرانی در طی دوره های مختلف بررسی شده است. با توزیع پرسشنامه هایی در میان بازدیدکنندگان نمایشگاه های نقاشی، و بررسی تحلیلی پاسخ ها به میزان ارتباط آثار نقاشی با بازدیدکنندگان آثار و برداشت های مخاطبین از آثار پرداخته شده است. همچنین با ارسال پرسشنامه هایی به حضور استادان و هنرمندان نقاش و با بررسی جواب های ایشان، بحث درباره عواملی که می توانند در برقراری ارتباط اثر نقاشی با مخاطب تاثیرگذار باشند، به صورت تحلیل کیفی انجام گرفته است. ضمناً مصاحبه هایی با استادان محترم نقاشی انجام گرفت؛ فرازهایی از آنها در بحث درباره هویت اثر هنری و عوامل موثر در ارتباط اثر نقاشی با مخاطب آمده است. با توجه به بررسی های انجام شده و با نظر به بیانات اساتید و هنرمندان نقاش، عناصر دیداری شناخته شده فرهنگ سنتی ایران می توانند پشتوانه ای غنی برای نقاشی امروز ایران باشند. بااینحال نمی توان در قالبی از پیش تعیین شده و تنها با استفاده از عناصر دیداری سنتی ایران، آثاری با هویت امروزی و با توانایی ارتباط با مخاطب امروزی ایرانی آفرید. بلکه می باید با استفاده آگاهانه و بجا از این عناصر به همراه سایر عناصر و امکانات دیداری هنر نقاشی و در فضایی پویا و بالنده به خلق آثاری نو با شیوه های بیانی متناسب با فرهنگ امروز ایران دست یافت.
امین ایران پور علی اصغر شیرازی
این پایان نامه به بررسی ویژگی های خوشنویسی ایرانی از نظر راست دستی و چپ دستی می پردازد؛ به گونه ای که نقش ابزاری دست راست و چپ را درارتباط با دیگر عوامل موثر در شکل گیری اثر خوشنویسی جست وجو می کند. در اجرای خوشنویسی و شکل گیری ویژگی ها و قواعد آن، اقتضائات حرکتی دست، نقشی ویژه دارد. دامنه های حرکتی محدود و موقعیت قرین? دست راست و چپ، سبب می شود ویژگی ها و وضعیت خوشنویسی با هریک دارای تفاوت هایی باشد. هم سو بودن سه مفهوم حرکت شناسی دست راست، حرکت شناسی راست برتری، حرکت شناسی خط نستعلیق در بررسی آثار خوشنویسی با دست راست و مقایس? آن با حرکت شناسی دست چپ، حرکت شناسی چپ برتری، حرکت شناسی خط نستعلیق در بررسی آثار خوشنویسی با دست چپ، روشن می کند که ویژگی های خوشنویسی ایرانی، به ویژه دربار? خط نستعلیق، هماهنگ با وضعیت و طبیعت دست راست است. ازسویی خوشنویسی با دست چپ همراه با اقتضائاتی است که برای خوشنویس چپ دست دشواری هایی را درپی دارد و می توان نمود آن را در ویژگی های آثار خوشنویسی جست وجو کرد. این پایان نامه به شیو? توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات در آن، ترکیبی از اِسنادی و میدانی است.
حمیده انصاری علی اصغر شیرازی
با نگاهی به گذشته تاریخی افغانستان درمی یابیم که این کشور در دوره های مختلفی جزء منطقه جغرافیایی ایران بزرگ بوده از این رو هنر این منطقه هم در طول تاریخ هنر ایران بزرگ در ادوار مختلف سهم مهمی دارد. در دوره اسلامی، خراسان بزرگ که افغانستان فعلی را نیز شامل می شده است منشأ هنرهای مختلف و دارای سبک ها و شیوه های مختلف هنری بوده است. هنر نگارگری در دوره های تیموری و صفوی به اوج شاهکارهای خود می رسد. اهداف اصلی این پژوهش در گام نخست معرفی نگارگری افغانستان و بررسی موضوعات نگارگری در طی سال های 1360 الی 1390 می باشد و در قدم دوم شاخصه های بومی نگارگری معاصر افغانستان، مورد بررسی قرار می گیرد. پس از استقلال افغانستان در سال 28 اسد 1298ه.ش این کشور تحت تأثیر هجوم های متعددی از سال 1357 قرار می گیرد. با تحلیل هنر هر کشور می توان به بسیاری از عقاید، فرهنگ ها و باورهای جامعه متعلق به آن پی برد. این پژوهش ماهیت توصیفی تحلیلی دارد و به بررسی و مطالعه نگارگری معاصر افغانستان با توجه به بیست و دو نگاره از هنرمندان معاصر این کشور پرداخته است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در نگارگری افغانستان، نوعی سوررئالیسم معاصر در هم آمیخته با بیان مدرن و امروزی با استفاده از موضوعات و مفاهیم روزمره بومی و اجتماعی با رویکرد ملی مذهبی آن را با چند شیوه تلفیقی اجرا می کنند و به تصویر می کشند. یاد غصه های دیروز و زخم های به جا مانده تا امروز و میل به اوج، عشق، اتحاد و تلاش و امید، مفاهیمی هستند که توأم با هم در این نگاره ها به چشم می خورند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز کیفی است و با هدف معرفی نگارگری معاصر افغانستان و هنرمندان نگارگر این کشور پرداخته شده است.