نام پژوهشگر: سید حبیب الله لزگی

بررسی شاخصهای کیفی فیلمنامه های دفاع مقدس از سال 1360 تا 1370- پروژه عملی: نگارش فیلمنامه «بازی زندگی»
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  ناصر درخشان   سید حبیب الله لزگی

چکیده: دفاع مقدس یک واقعه حیاتی و تاثیر گذار بر حیات فرهنگی واجتماعی ما ایرانیان بوده است . این واقعه بر همه شئونات زندگی ما به خصوص جریان خلاقه وهنر(ادبیات، نمایش، ،هنرهای تجسمی، سینماو...) تاثیر مستقیم نهاده است . در حوزه سینما به عنوان پیشرو ترین هنر و خلاقه ترین پدیده هنری گونه(ژانر) دفاع مقدس از آغاز جنگ تحمیلی پدیدار گشته است اگر چه در آغاز آثاری که خلق شده اند ازآن برجستگی زیبا شناختی زبان سینما بر خوردار نبودند ولی به مرور هنر مندان عرصه سینمای دفاع مقدس آثاری متفاوت وقابل تعمق خلق نمودند . بررسی پدیده جنگ وتاثیر آن بر حیات معنوی و خلاقه ما ایرانیان موضوعی است که کماکان محل گفتگو و اندیشه باوری است: ما در سینمای ایران از گونه ی خاصی به نام دفاع مقدس بر خوردار هستیم ؟. چه ویژگی ها و مختصاتی فیلم های دفاع مقدس را از گونه های دیگر جدا می سازد. آیا این گونه از فیلم نامه ها ازنظر ساختاری ومحتوایی متاثر از گونه های جهانی می باشد ویا اینکه در این گونه یک زبان بومی وایرانی شکل گرفته است؟ در حوزه سینما کلیدی ترین عنصر یعنی فیلمنامه در دوره شکل گیری این گونه ی سینمایی بین سال های 1360 تا 1370 تحلیل وبررسی تطبیقی این فیلمنامه ها از نظر کیفیت و فرایند فنی وخلاقه ویا به عبارتی ساختاری ومحتوایی وزیبا شناختی بر مبنای آنچه که خود داشته ایم ویا از دیگران تاثیر پذیرفته ایم مورد نظر این پژوهش است.

بررسی جنبه های دراماتیک داستان حضرت یوسف (ع) با نگاهی به تفسیر عتیق نیشابوری ( سور آبادی ) – پروژه عملی : نگارش نمایشنامه " کنعان"
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  حمید اسمعیل زاده فینی   سید حبیب الله لزگی

در فرهنگ های مختلف قصه ها از افسانه ها و اسطوره ها نشأت گرفته و زمینه خلق آثار نمایشی را فراهم می کنند. با روی آوردن آثار نمایشی به اساطیر، افسانه ها و قصه های کهن استقبال مخاطبان نیز از این آثار بیشتر و اصالتی وصف ناپذیر یافته اند. علاوه بر منابع مکتوب، کتب مقدس و مذهبی نیز که با هدف هدایت انسان آمده است، مورد توجه درام نویسان قرار گرفته اند. نویسندگان ایرانی نیز نظر ویژه ای را به داستان های قرآنی معطوف داشته اند و اینکه آیا داستانهای قرآنی دارای ظرفیت نمایشی هستند و عناصر نمایشی موجود در آنها در چه حدی است مد نظر قرار گرفته است. در این راستا توانایی بالقوه داستان حضرت یوسف برای تبدیل شدن به اثری نمایشی که قابلیت ارتباطی عمیق با مخاطب را داشته باشد در ذهن نگارنده شکل گرفت و در پی آن شدم تا در این مسیر گامی بردارم، تا شاید هنرمندی متعهد با استفاده از آن بتواند اثری خلق کند که مخاطب را با مفاهیم ارزشمند و آموزنده یکی از زیباترین داستانهای قرآن آشنا سازد. به این ترتیب نخست در پی تفسیری متفاوت از تفاسیر قرآن برآمدم که در نهایت با توجه به نثر خاص ، شیوه نمایشی روایت و الگوی داستان نویسی متفاوت، تفسیر عتیق نیشابوری (سورآبادی) را برگزیدم. این تفسیر پس از «ترجمه تفسیر طبری» و «تفسیر اسفراینی» سومین تفسیر جامع قرآن مجید به زبان فارسی است که در سال 574 هجری قمری توسط «ابوبکر عتیق ابن محمد نیشابوری معروف به سورابادی» به نگارش در آمد. تفسیر عتیق نیشابوری متکی است به عمده ترین دستاوردهای علم تفسیر و تاریخ تا زمان خودش، از ابن عباس گرفته تا ابن اسحاق و طبری و زبان او متکی به زبانی است که با اولین ترجمه ها از خدای نامه های پهلوی و عربی و از قرآن مجید پا گرفت و به دست ابوالموید بلخی ها، بلعمی ها و رودکی ها و ناصر خسروها به زبانی ورزیده و استوار تبدیل شد. پس از مطالعه و تحقیق اولیه با روش تحلیلی تاریخی، در پی نیاز به وجود چهارچوبی منسجم از داستان حضرت یوسف و لزوم مقایسه تطبیقی آن با روایات مکتوب دیگر، فصل اول در ذهنم شکل گرفت تا به این وسیله مخاطب بتواند ارتباطی سنجیده و مفید با موضوع برقرار کند. لزوم شناخت ساختار و محتوای داستان حضرت یوسف با رویکرد خوانش نمایشی، فصل دوم را شکل داد که در نهایت وجود یا عدم وجود قابلیت نمایشی آن را به اثبات می رساند. با پیشرفت پایان نامه و رسیدن به عناصر کلیدی که در داستان نقاط عطفی را شکل داده و تکرار می شدند، نگارنده بر آن شد تا در قالب فصل سوم این عناصر را مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق نگارنده در پی پاسخ به سوالات زیر است: آیا داستان حضرت یوسف از تفسیر عتیق نیشابوری دارای جنبه های نمایشی می باشد؟آیا می توان در داستان حضرت یوسف الگوی دراماتیکی یافت؟ آیا روایت داستان حضرت یوسف در تفسیر عتیق نیشابوری دارای ایجاز و زبانی ساده و همه فهم است؟ فرض بر آن است که: 1. داستان حضرت یوسف دارای قابلیت های نمایشی است و امکان تبدیل آن به یک اثر نمایشی وجود دارد. 2. در داستان حضرت یوسف از تفسیر عتیق نیشابوری الگوی دراماتیکی قابل مشاهده است. 3. تفسیر عتیق نیشابوری از داستان یوسف به زبانی ساده و قابل فهم و بدون هیچ حاشیه پردازی و مکث و توقفی بیان شده است و ایجاز در روایت آن قابل توجه است.