نام پژوهشگر: محمد مهدی احمدی
اشکان روانبخش محمد مهدی احمدی
روشن است که ظرفیت باربری پی های سطحی هنگامی که تحت بار لرزه ای افقی قرار می گیرند، کاهش می یابد. روش های تحلیلی عموماً شبه استاتیک می باشند. در این روش ها تاثیر عواملی مانند مدت زمان اعمال بار لرزه ای، فرکانس و تغییرات شتاب در عمق در نظر گرفته نمی شود، که این خود بیانگر نادیده گرفته شدن مکانیسم صحیح گسیختگی در آن ها می باشد. انجام آزمایشات عملی نیز به علت سختی و صعوبت انجام آن ها، به تعداد نمونه های کمتر محدود می شود که خود موجب عدم بررسی تأثیر تمامی پارامترها می گردد، لذا برای بررسی کامل تر، استفاده از مدل های عددی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. در این بین، ساخت مدلی که نتایج آن بیشترین انطباق را با نتایج آزمایش های عملی داشته باشد، خود مسئله ساز است زیرا عوامل زیادی در این امر دخیل هستند که از آن جمله می توان به انتخاب قانون جریان همراه و یا غیر همراه برای خاک، چگونگی استفاده از سطح مشترک بین خاک و شالوده و چگونگی حذف اثر انعکاس امواج از مرزها به داخل مدل، اشاره کرد. در این تحقیق در نظر داریم تا با ساخت مدلی که نتایج حاصل از آنالیز آن بیشترین انطباق را با نتایج آزمایشگاهی داشته، اقدام به بررسی تأثیر پارامترهایی از قبیل طول مدت اعمال شتاب، فرکانس و بیشینه شتاب طیف، بر روی ظرفیت باربری لرزه ای شالوده ی نواری کرده و نتایج حاصل، با نتایج آزمایشگاهی و تحلیلی مورد مقایسه قرار گیرد. برای این منظور از نرم افزار flac استفاده شده است. لازم به ذکر است که برای به دست آوردن شکل گسیختگی خاک زیر شالوده، از قابلیت رسم بردارهای سرعت و جابجایی برای نقاط شبکه و نمایش نقاط پلاستیک شده در محیط، که در flac موجود می باشد، استفاده شده است. نتایج حاصل، حاکی از آن است که انتخاب قانون جریان غیر همراه برای خاک و استفاده از قابلیت میدان آزاد موجود در نرم افزار (برای حذف اثر انعکاس امواج از مرزها) موجب انطباق بیشتر نتایج آنالیز مدل، با نتایج آزمایشگاهی می گردد. همراه با تغییر فرکانس، مدت زمان و دامنه ی موج، شاهد تغییر در شکل گوه های گسیختگی و در نتیجه تغییر در ظرفیت باربری پی ها می شویم. همچنین فرکانس تشدید به دست آمده برای سیستم خاک و شالوده با فرکانس ساختگاه تقریباً برابر می-باشد.
هادی مهدوی راد محمد مهدی احمدی
به منظور مصرف به ینه منابع محدود آب و جلوگ یری از آلودگی آنها کنترل آلودگ ی فاضلاب و استفاده مجد?د از آن برا ی مدیران بخش آب الزام ی و سودمند است . عملی ات تغذی ه مصنوع ی فاضلاب تصفیه شده به علت پالا یش بیشتر این منبع از طریق تصف یه طبیع ی خاک - آبخوان و امکان استحصال و استفاده مجد?د از آن منطق یترین روش مدیریت فاضلاب است. در این تحقیق محل مناسب اجرا ی طرح تغذیه مصنوع ی فاضلاب تصف یه شده شهر کرمان در محدوده دشت کرمان مورد مطالعه قرار گرفت . بد ین نقشههای ش یب، عمق تا سطح آب - arcgis منظور بر پایه اطلاعات و آمار موجود و کاربرد نرمافزار 9.3 زیرزمینی، اختلاف ارتفاع با تصف یهخانه، کیفی ت آبزیرزمین ی و حر یم عوارض و تاس ی سات موجود در نیز جهت تهیه نقشههای زمینشناسی و کاربری اراض ی envi منطقه مطالعاتی استخراج شد. از نرمافزار 4.3 از رو ی تصو یر ماهواره ای منط قه مورد مطالعه استفاده شد . با تلفیق این نقشه ها به روش وزندهی لایهها در نقشه مطلوبیت نواحی مختلف منطقه مورد مطالعه جهت اجرا ی طرح مذکور بدست آمد . ،gis محیط نتایج نشان م یدهد بهتر ین مکان جهت اجرا ی این طرح در جنوب غرب ی دشت کرمان واقع شده است . بازدید میدانی نیز صحت نتایج گرفته شده را تایید مینماید.
حدیث حدادی مجید رحیم پور
سرریزهای جانبی سازه هایی هستند که در کنار یک آبراهه یا کانال نصب می شوند و زمانی که ارتفاع جریان از تاج آن بالاتر رود جریان اضافی از روی آن عبور کرده و وارد کانال فرعی می شود. این سازه ها بطور گسترده برای کنترل سطح آب در آبیاری، سیستم های کانال های زهکشی، انحراف آب اضافی به کانال های آزاد برای محافظت از سیلاب و طغیان سیستم های فاضلاب شهری مورد استفاده قرار می گیرند. در پروژه های آبیاری، سرریزهای جانبی لبه پهن به عنوان کنترل کننده تراز آب در سازه های حفاظتی استفاده می شوند. مهمترین مسئله در بررسی جریان روی این سازه ها تعیین میزان ضریب دبی است. در مطالعه حاضر با انجام 570 آزمایش به استخراج ضریب جریان سرریزهای جانبی لبه پهن با مقطع ذوزنقه ای با سه شیب جانبی 1:1، 5/1:1 و 1:2 پرداخته شده است. در ابتدا نتایج بصورت نمودارهای ضریب دبی سرریز نسبت به پارامترهای بی بعد موثر رسم گردیده است، سپس برای ضریب جریان شش معادله غیر خطی برای هر سه شیب جانبی سرریز پیشنهاد و با استفاده از معیارهای خطای معرفی شده، معادله مناسب ارائه شده است.
سمیه کریم پور محمد مهدی احمدی
جریان در رودخانه ها و آبراهه های طبیعی به ویژه در مواقع سیلابی، بسیار پیچیده و از سوی دیگر در زندگی بر روی کره زمین بسیار تأثیرگذار است. بسیاری از مجاری جریان آب در طبیعت به صورت مقاطع مرکب است که بررسی جریان در این مقاطع بسیار پیچیده تر از بررسی جریان در مقاطع ساده می باشد. به دلیل انتقال مومنتم ناشی از تقابل جریان کم عمق و کم سرعت سیلاب دشت و جریان کانال اصلی، ماهیت جریان در این مقاطع کاملاً سه بعدی است. هدف از تحقیق حاضر توسعه یک مدل عددی برای شبیه سازی جریان در مقاطع مرکب است. مدل بر اساس معادلات دوبعدی متوسط عمقی ناویر-استوکس در مختصات کارتزین توسعه داده شده است. برای گسسته سازی معادلات از روش حجم محدود با شبکه بندی staggered استفاده شده و معادلات اصلی با روش تصویری حل شده است. لزجت گردابه ای در مدل توسعه داده شده با استفاده از مدل های تلاطم سهموی و اسماگورینسکی محاسبه شده است. دقت و کارایی مدل با شبیه سازی جریان حول آبشکن سنجیده شده و جریان در دو کانال مرکب آزمایشگاهی مختلف برای بررسی و صحت سنجی مدل توسعه داده شده، مورد شبیه سازی قرار گرفته است. بر اساس صحت سنجی نتایج شبیه سازی با داده های آزمایشگاهی ، مدل توسعه داده شده پروفیل عرضی و مقدار سرعت متوسط عمقی را به خوبی شبیه سازی کرده است.
مجتبی حسین نژاد محمد مهدی احمدی
وقوع آبشستگی موضعی در اطراف پایه ها یکی از دلایل عمده ی عدم پایداری پل ها می باشد. به این ترتیب ارائه روش های مناسب به منظور کنترل و کاهش عمق آبشستگی از مسائلی است که بسیار مورد توجه بوده است. فرموله کردن مدل های ریاضی که بتواند به دقت فرآیند آبشستگی را بررسی کنند و ابعاد هندسی حفره آبشستگی را تخمیین بزنند، بسیار مشکل می باشد. بنابراین در این مطالعه آزمایش هایی روی پایه های پل در یک فلوم به طول 22 متر، عرض77/0 متر و ارتفاع 60/0 متر واقع در آزمایشگاه هیدرولیک دانشکده عمران دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شده است. روش های مختلفی برای کنترل و کاهش آبشستگی اطراف پایه های پل پیشنهاد شده است. در مطالعه حاضر اثر استفاده از آستانه در کاهش آبشستگی اطراف تک پایه و زوج پایه پل استوانه ای در شرایط آب صاف، در رسوبات چسبنده مورد بررسی قرار گرفته است. آستانه در پایین دست پایه ها قرار داده شده و میزان اثر بخشی آن بر کاهش آبشستگی با تغییر فاصله بین پایه و آستانه مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای آزمایشات، از دو پـایه مدور با قطرهای 60 و 75 میلی متری برای تک پـایه و از یک قـطر پایه 60 میـلی متری برای زوج پایه کنار هم، عمود بر جهت جریان استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر چه آستانه به پایه نزدیک تر شود تاثیر آن بر کاهش آبشستگی اطراف پایه پل بیشتر می شود. به طوری که قرارگیری آستانه در فاصله صفر از پایه در پایین دست آن بهترین حالت بوده که سبب کاهش حدود 26% در عمق آبشستگی و 61% در حجم آبشستگی می شود.
محمد مهدی احمدی سهیل گنجه فر
نوسانات فرکانس پایین در سیستم قدرت یک پدیده اجتناب ناپذیر بوده و میراسازی این نوسانات نیز امری ضروری و اجتناب ناپذیراست. جهت میراسازی این نوسانات، پایدارسازهای مختلفی ارائه شده است. از آن جا که رفتار دینامیکی سیستم قدرت، شدیدا غیر خطی و متغیر با زمان است، استفاده از پایدارساز های کلاسیک عملکرد مطلوبی به همراه نخواهد داشت. از طرفی عملکرد مناسب پایدارسازهای تطبیقی عصبی به علت انعطاف پذیری بالا در سیستم های غیرخطی و پیچیده، غیر قابل انکار است. در این پایان نامه یک ساختار پایدارساز تطبیقی عصبی مبتنی بر کوانتوم، به منظور افزایش پایداری و میرا کردن نوسانات فرکانس پایین در سیستم قدرت پیشنهاد می شود. پایدارساز پیشنهادی بر پایه مفاهیم کنترل تطبیقی و شبکه های عصبی کوانتوم بوده تا علاوه بر استفاده از مزایای کنترل تطبیقی، از مزایایی چون سرعت بالا، دقت زیاد و دینامیک خوب شبکه های عصبی کوانتوم نیز بهره مند گردد. پایدارساز پیشنهادی در سیستم قدرت تک ماشینه به کارگرفته شده و قابلیت بالای آن در جهت افزایش میرایی نوسانات محلی فرکانس پایین نسبت به پایدارسازهای کلاسیک و پایدارسازهای عصبی تطبیقی قدیم به اثبات می رسد. همچنین در این راستا ترکیب های مختلف شبکه عصبی mlp و کوانتوم به عنوان شناسایی کننده وکنترلر مورد بررسی قرار گرفته وآزمایشات شبیه سازی نشان خواهد داد ترکیباتی که از شبکه عصبی کوانتوم بیشتر استفاده گردیده نتیجه بهتری دارد. در ادامه با توجه به ویژگی های مطلوب ادوات facts، کنترل کننده پیشنهادی به منظور اعمال به sssc جهت میراسازی نوسانات بین ناحیه ای به کار گرفته خواهد شد. نتایج شبیه سازی نشان خواهد داد پایدارساز پیشنهادی نسبت به پایدارسازهای کلاسیک و پایداسازهای عصبی تطبیقی مبتنی بر mlp و پایدارسازهای معکوس آنلاین موفق تر خواهد بود.
هانیه تقی پور مجید رحیم پور
آبگیر کفی یک سازه استاندارد هیدرولیکی می باشد که برای آبگیری از رودخانه های کوهستانی و انحراف آب به توربین ها استفاده می شود. صفحه مشبک روی آن از ورود رسوبات و اشیاء بزرگتر از بازشدگی صفحه مشبک به داخل جریان انحرافی جلوگیری می کند. مهمترین مسئله در رابطه با این آبگیر ها تعیین ضریب دبی آن ها می باشد. یکی از اشکال آبگیر های کفی که تا کنون مورد مطالعه قرار نگرفته است آبگیر کفی با مقطع لوزی شکل می باشد. در مطالعه حاضر تعداد 135 آزمایش به منظور استخراج ضریب تخلیه آبگیر کفی با مقطع لوزی شکل انجام شده است. در هر سری آزمایش دبی منحرف شده توسط کف مشبک(qd) اندازه گیری شده است. ابتدا تاثیر هر کدام از پارامترها بر دبی منحرف شده مشخص شد. برای این منظور مابین داده های حاصل از 135 آزمایش نمودارهای مختلفی رسم گردید. این نمودارها نشان می دهند که با افزایش دبی کل، درصدبازشدگی و طول کف مشبک، دبی منحرف شده از آبگیر افزایش می یابد و با افزایش شیب، دبی منحرف شده کاهش می یابد. همچنین مشخص می شود که ضریب دبی کف مشبک به عواملی چون درصد بازشدگی، عدد فرود و نسبت طول به عرض کف مشبک بستگی دارد. در نهایت برای ضریب تخلیه در هر شیب یک معادله بدست آورده شد.
محمد اسحاق عارفی محمد جعفر حسینیان
وحی در این رساله به مثابه یکی از تجربه ناپذیرترین مجرای انسان در فرایند فهم و درک حقایق، الزامات و نیازمندیهای متکاملانه انسانی در حوزه های عقلانی و فراعقلانی و ایجاد یک نظام ارزشی که سعادت و نیک فرجامی بشر را تامین کند مورد بررسی قرار گرفته است. معرفت وحیانی معرفت است که در فرایند ایجادات گفتاری خدا و پیامبر به تحقق می رسد. و به همین سبب فهم اشعری گرایانه و تفسیر مینوی از وحی-که این روزها برحوزه تفکر دینی سایه انداخته است دور از حقیقت وحی بوده و به همین دلیل تلاشهای فیلسوفانه انسان بدون موهبتهای خاص پیامبرانه نیز نمی تواند به معرفت وحیانی دست بیابد. با این تحلیل معرفتی از وحی مهمترین دست آوردهای وحی: قرآن، با نزول دوگانه و حفظ جاودانگی و تفسیرپذیری چند وجهی-و عترت به عنوان مفسران اصلی کلام وحی با حفظ جنبه انسانی آن نیز از پیامدهای معرفت و حیانی است که تفاوت کلی با سایر متون و تفسیرگران بشری را دارا است. بر همین مبنا ادعای بسط تجربه نبوی و هم سنخی معرفت مینوی و عرفانی با معرفت وحیانی به ویژه هرمنوتیک وحی از محورهای قابل توسعه این تحقیق می تواند قرار بگیرد.
محمد ظاهر موسوی محمد مهدی احمدی
این رساله مشتمل بر یک مقدمه، طرح پژوهش، پنج فصل، یک خاتمه می باشد. درپایان نتیجه گیری و خلاصه بحث ارائه و ترتیب داده شده است. فصل اول: به کلیات اختصاص دارد و عناوینی مانند، مفهوم شناسی عقل، معنای لغوی و تعریف اصطلاحی عقل و انواع عقل و کاربردهای عقل و مترادفات آن در قرآن و مقام عقل در روایات اسلامی بحث شده است. فصل دوم: تحت عنوان ارزش عقل از نظر قرآن و روایات،ارزش شناخت عقلانی ،هدایت بخشی عقل، حجت باطنی خداوند، ضرورت عقل و وحی، هماهنگی عقل و وحی سپس با بیان دلایل عدم امکان تعارض بحث به پایان می رسد. فصل سوم: به عوامل پرورشی وتکامل عقل مانند تفکرو تعقل در آیات و نشانه های الهی، نشانه های او در زمین وآسمان، عظمت و وسعت آسمان ها، اشاره به انواع مختلف تقلید و در پایان از تقلید کوکورانه مذمت شده است. فصل چهارم: بیانگر خردمندان در آیات و روایات است و وجود موجود دارای عقل و تکلیف اختیار، غیر از انسان، و همچنین اوصاف خردمندان و در ذیل این فصل باارائه بحث سیمای خردمندان در قرآن گفتگو شده است. فصل پنجم: با عنوان آثار خردورزی، حقیقت جویی و پذیرش حق و دین، چگونگی دستیابی به حق، بهره گیری از آیات الهی، تکوینی و تشریعی و نشانه خردورزی، عاقل زبانش را کنترل می کند، از هوای نفس پیروی نمی کند و در ذیل این فصل به پرورش و غذای فکر بحث به پایان رسیده است. و در خاتمه به بیان نشانه های نابخردان پرداخته ایم. و در پایان نتیجه گیری و خلاصه بحث وفهرست منابع آورده شده است.
محمد موسی حمیدی محمد حسن قدردان قراملکی
این نوشتار به منظور بررسی و تبیین اصل علیت و قوانین فرعی آن از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا ، نگارش یافته است . برای رسیدن به این هدف ، بحث طی شش فصل پی گرفته است : در فصل اول پس از ارایه گزارش کوتاهی از زندگی علمی ابن سینا و ملاصدرا ، دیدگاه آنها درباره مفهوم علیت و منشأ تصور آن ، بررسی گردیده است . شیخ الرییس و صدرالمتألهین معتقدند که علت و معلول از تقسیمات وجود است ؛ علت عبارت است از موجودی که تحقق موجودی دیگر – معلول – متوقف برآن است . در نهایت مفهوم علیت از دیدگاه آنهایک مفهوم بدیهی است که از طریق علم حضوری و سنجش بین اشیاء خارجی بدست آمده است . در فصل دوم به تبیین اقسام علت پرداخته ایم . اقسام علت از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا، عبارتند از : علت فاعلی ، غایی ، مادی و صوری ، علت مادی و صوری در محدوده موجودات مرکب هستند و باگذر از عالم طبیعت به عالم مجردات رخت برمی بندند، و علت غایی در نهایت به علت فاعلی باز می گردد . به این ترتیب علتی که مفید و مفیض وجود است ، علت فاعلی می باشد . البته در میان فاعل های ایجادکننده ، فاعلی که خودش نیاز به ایجادکننده نداشته باشد بنام « فاعل حق » اختصاص می یابد که مصداق آن منحصر به ذات اقدس الهی است . در فصل سوم بداهت یا نظری بودن اصل علیت مورد بحث قرار گرفته است . برای بدست آوردن نظریات ابن سینا و ملاصدرا ابتدا موضوع و مفاد اصل علیت مشخص و بیان شده است . پس از بررسی ، این نتیجه بدست آمده است که اصل علیت ، اصل اولی بوده و اقامه برهان ، برآن ، از باب تذکر و تنبه به آن می باشد . فصل چهارم به تبیین معیار علیّت و معلولیت پرداخته است . در این باره ، ابن سینا امکان ماهوی و ملاصدرا ، فقر وجودی را به عنوان معیار معلولیت معرفی کرده اند . فصل پنجم قانون ضرورت را – که یکی از مهم ترین قوانین فرعی اصل علیت است – به بحث گذاشته است . در نتیجه معلوم می شود که تخلف معلول و انفکاک آن ، از علت تامه اش محال است . فصل ششم قانون سنخیت را – که یکی دیگر از قوانین مهم فرعی اصل علیت است – به بحث گرفته است . دست آورد این بحث این است که بین علت و معلول یکنوع خصوصیت و مناسبتی وجود دارد که براساس آن ، فقط معلول خاصی از علت خاصی می تواند صادر شود . در نتیجه نهایی تحقیق ، این فرضیه به اثبات رسیده است که اصل علیت از نظر شیخ الرییس و صدرالمتالهین یک اصل عقلی و متا فیزیکی است که بر اساس آن ، ارتباط و پیوستگی حقیقی و ضروری بین موجودات به اثبات می رسد و آنگاه از ضمیمه شدن اصل علیت با قوانین فرعی آن، مبدأ ، ناظم وغایت حقیقی برای جهان اثبات می شود که به او واجب الوجود و عله العلل می گویند
فادی ناصر محمد مهدی احمدی
سر القدر من الموضوعات التی دار حولها لغط کثیر حتی طاشت فیه العقول وحارت فیه القلوب. وهو السر الذی حذر أطائب آل محمد صلوات الله علیهم أجمعین من الإقتراب منه ومسه لأن فی ذلک الخطر الجسیم والهلاک الموکد. وهو البحر الذی لا یدرک قعره والذی غاص فیه الأولیاء الموحدون والعرفاء الکاملون فاستخرجوا منه ما تیسر لهم من لآلئه وما تسنی لهم من کنوزه کل بحسب سعه إنائه واستعداده، ثم عرضوا بضاعتهم للطالبین والمریدین فأتوا ینسلون من کل فج عمیق لیقبضوا قبضه من أثرهم لعلهم یرزقون. ثم تاهوا فی لجج التفکر والحیره سجداً یشکرون یبکون ویتوسلون أن یثبت الله قلوبهم علی دینه فـ"ما کذب الفواد ما رأی" ولکن سر الله أعظم وأجل من أن یودعه إلآ عند أهله.
جواد آل حسن خالد غفوری
کانت أهم نتائج الرساله ما یلی: 1- تعریف القیاس بأنه: " مساواه فرع لأصله فی عله حکمه الشرعی، من غیر تنصیص علی عله، أو فهم عرفی قطعی ". 2- تعریف العله بأنها: " الوصف الظاهر المنضبط، الذی یظن کون الحکم دائراً مداره ". 3- عدم حجیه جمیع مسالک العله عدا النص ومنه الإیماء. 4- قیاس منصوص العله، وقیاس الأولویه، وتنقیح المناط لیست من القیاس فی شیء. 5- القیاس لا یفید أکثر من الظن. 6- عدم حجیه القیاس الظنی، ولو فرض صحه أدله القیاس وأنه حجه فإنه یکون حجه فیما إذا کانت العله ثبتت بالنص، وأما بقیه المسالک فلا تدل علیها. 7- تواتر أحادیث أهل البیت ( علیهم السلام ) فی حرمه الرأی بشکل عام، والقیاس بشکل خاص. 8- حرمه القیاس فی مذهب أهل البیت ( علیهم السلام ) ضروره مذهبیه. 9- أن الشیخ محمد بن أحمد بن الجنید لا یوجد دلیل قطعی علی عمله بالقیاس.
فهیمه جوادی محمد مهدی احمدی
به ناهمواری های ایجاد شده در بستر رودخانه های آبرفتی در اثر حرکت جریان، فرم بستر گفته می شود. فرم بستر تاثیر مستقیم و مهمی روی زبری بستر، مقاومت در مقابل جریان و پروفیل سطح آب دارد. بنابراین شناخت هرچه بیشتر فرم بستر از اهمیت خاصی در مهندسی رودخانه برخوردار است. روش های تجربی متعددی توسط محققان برای برآورد ابعاد فرم بستر توسعه داده شده است. با پیشرفت علم بشر، به علت نیاز به افزایش سرعت و دقت محاسبات و ناکارآمدی روش های قدیمی در تحلیل سیستم های پیچیده، روش های هوشمند و فراذهنی جهت توسعه هرچه بیشتر شاخه های مختلف علم ارائه شده اند. ماشین بردار پشتیبان یکی از روش های داده محور است که از آن برای طبقه بندی و رگرسیون استفاده می شود. در پژوهش حاضر ابعاد فرم بستر رودخانه با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(ann) و ماشین بردار پشتیبان (svm) پیش بینی شده و با نتایج فرمول تجربی فن راین مقایسه شده است. جهت اعتبار سنجی مدل های مورد استفاده از داده های هیدرولیکی و رسوبی رودخانه های rhine و meuse هلند استفاده شده است. در مرحله ارزیابی مدل از آزمون های آماری r^2، rmse، msre و rb استفاده شده است. بررسی نتایج حاصل از آموزش و آزمون مدل و مقادیر پارامترهای آماری در حالت اول که شامل چهار پارامتر ورودی (پارامتر شیلدز، اندازه حرکت، پارامتر ذره و پارامتر تعلیق) می باشد نشان می دهد که مدل svm با تابع کرنل rbf با مقادیر آماری ، rmse، msre ,r^2,rb 0.066، 0.057،0.79، -0.08 نسبت به ماشین بردار پشتیبان با تابع های کرنل چند جمله ای، شبکه های عصبی مصنوعی و فرمول تجربی فن راین از دقت بالایی در پیش بینی ارتفاع فرم بستر در رودخانه ها برخوردار است. مقادیر پارامترهای آماری در حالت دوم که شامل سه پارامتر ورودی (پارامتر شیلدز، اندازه حرکت و پارامتر ذره) می باشد نشان می دهد که دو مدل svm با تابع کرنل چند جمله ای درجه سه با مقادیر آماری rb ،r2، rmse، msre -0.12، 0.82، 0.057، 0.075 و مدل svm با تابع کرنل rbf با مقادیر آماریrb ،r2، rmse، msre 0.81، 0.059، 0.074، 0.12- نسبت به شبکه های عصبی مصنوعی و فرمول تجربی فن راین از دقت بالایی در پیش بینی ارتفاع فرم بستر در رودخانه ها برخوردار است. مقایسه حالت اول و دوم و بررسی نتایج مقادیر پارامترهای آماری این دو حالت نشان می دهد که حذف پارامتر تعلیق به بهبود نتایج کمک می کند.
زهرا ایوانی محمد مهدی احمدی
رودخانه ها بعنوان یکی از اصلی ترین منابع در دسترس برای تامین آب شیرین همواره در طول تاریخ مورد توجه بشر قرار گرفته اند .معمولا انتقال جریان در مسیر رودخانه ها همراه با فرسایش و رسوبگذاری است. برآورد دقیق میزان انتقال بار رسوب در رودخانه ها و مخازن اهمیت زیادی در برنامه ریزی، طراحی، اجرا و نگهداری سازه های آبی دارد. استخراج روابط ریاضی حاکم بر پدیده انتقال رسوبات بسیار پیچیده است. برای شبیه سازی این چنین پدیده هایی، می توان از روشهای داده محور استفاده نمود. یکی از انواع این روشها، روش گروهی کنترل داده ها(gmdh) می باشد که یک رویکرد خودسازماندهی داده بوده و به عنوان روشی برای شناسایی روابط غیرخطی بین متغیرهای ورودی و خروجی به کار می رود. ترکیب روش gmdh با سیستم فازی منجر به تولید رویکردی نو به نام سیستم کنترل گروهی نرو-فازی داده ها (nf-gmdh) گردیده است. شبکه ارائه شده به علت ترکیب شبکه های عصبی و سیستم های فازی باعث شده نقاط ضعف دو ساختار تشکیل دهنده اش را کمرنگ تر نماید. در مطالعه حاضر مدلهایی جهت برآورد نرخ انتقال رسوب در سیستم رودخانه ای برمبنای روش های هوشمند و داده محور gmdh با دو تابع هدف و شبکهnf-gmdh در محیط نرم افزار matlab توسعه داده شده اند. مدلهای توسعه داده شده با سری زمانی آشوبی مکی گلاس صحت سنجی شده اند و سپس جهت اعتبارسنجی و کاربرد مدلهای توسعه داده شده از داده های دبی جریان و رسوب ایستگاه سیرا در رودخانه کرج مربوط به سالهای 1346 تا 1386 استفاده شده است. بررسی کارایی مدلها با استفاده از معیارهای آماری مجموع مطلق میانگین خطای نسبی(mpre)، مجموع مربعات خطای نسبی (msre)، انحراف نسبی (rb) و ضریب راندمان (ce) انجام شده است. مقایسه نتایج معیارهای آماری بدست آمده از اجرای هر سه کد با مدلهای مختلف نشان دهنده عملکرد بهتر الگوریتم gmdh با تابع غیر خطی نسبت به سایر الگوریتمها است. مقادیر پارامترهای آماری ce و شاخص پراکندگی(si) برای بهترین مدل این الگوریتم با ورودیهای (t-3)q(t-2)to(t)q and s)(t-1)to sکه دارای کمترین میزان خطای نسبی و بهترین پیش بینی بوده است به ترتیب 0/893و 0/86 میباشد. دقت پیش بینی الگوریتم gmdh با تابع خطی کمتر از تابع غیر خطی بوده است. مقادیر پارامترهای مورد اشاره برای بهترین مدل این الگوریتم با ورودیهای (s(t-1)to s(t-3),(t)q)به ترتیب 0/860و 1/166میباشند. و بهترین نتایج الگوریتم nf-gmdh مربوط به مدلی با ورودیهای (t)q), (t-1)q) , (t-2)s,(t-1)s)و ce و شاخص پراکندگی به ترتیب برابر با 0/896و1/653است.
سرور رضاپوریان محمد مهدی احمدی
بالازدگی موضعی آب زیرزمینی پدیده ای است که در اثر نفوذ موضعی آب در خاک و بالا آمدن سطح ایستابی رخ می دهد. در این تحقیق مدل پیش بینی پدیده بالازدگی موضعی آب زیرزمینی در اثر تغذیه مصنوعی در حوضچه مستطیلی بر مبنای حل تحلیلی ارائه شده توسط هانتوش در سال 1967 و حل عددی به روش تفاضل محدود – روش adi توسعه داده شده است. نتایج حاصل از این مدل با نرم افزار pmwin صحت سنجی شده است که روندی صحیح نشان داده است و دقت مدل توسعه داده شده برای پیش بینی این پدیده با استفاده از معیار های آماری از جمله meb، mae، rmse و gsd بررسی شده است. آنالیز حساسیت مدل ها نیز با تغییر پارامتر های هدایت هیدرولیکی آبخوان و میزان تغذیه بطور جداگانه بر روی راه حل های تحلیلی و عددی انجام شد. حل تحلیلی حساسیت کمتری را نسبت به حل عددی در رابطه با ضریب هدایت هیدرولیکی نشان داد اما حساسیت هر دو روش به تغییر پارامتر تغذیه مشابه بوده است. با استفاده از مدل توسعه داده شده، بالازدگی موضعی آب زیرزمینی ناشی از تغذیه مصنوعی در منطقه مطالعاتی قلنگان واقع در دشت شهرکرد استان چهارمحال و بختیاری شبیه سازی شده و نتایج بیان شده است.
مریم حسین زاده محمد مهدی احمدی
رابطه دبی- اشل در رودخانه یک پدیده بسیار پیچیده در علم هیدرولوژی می باشد که شناخت آن در مدیریت و برنامه ریزی منابع آب از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. مدل سازی این فرآیند می تواند ضریب اطمینان بالایی در طراحی سازه های هیدرولیکی، ساماندهی رودخانه ها و برنامه ریزی برای سیستم های هشدار سیل را ممکن نماید. جهت مدل سازی این فرآیند روش های مختلفی مانند روش های تجربی(منحنی دبی_ اشل)، روش های ریاضی و همچنین مدل های آماری وجود دارد. از لحاظ تئوری، برای مدل کردن یک سیستم لازم است که روابط ریاضی صریح بین ورودی ها و خروجی ها بطور دقیق معلوم باشد. استخراج چنین رابطه صریحی بسیار مشکل می باشد و حتی در بسیاری از مسائل این روابط نا معلوم هستند. در این حالت استفاده از روش های محاسبات نرم که محاسبات را در شرایط غیر دقیق انجام می دهند، اجتناب ناپذیر است. یکی از این روش ها، روش کنترل گروهی داده ها(gmdh) است. در این روش به تدریج یک مدل پیچیده در طول ارزیابی مجموعه اطلاعات ورودی و خروجی تولید می شود. اخیرا نیز سیستم های هوشمند ترکیبی(his) وارد مسائل بهینه سازی در دنیای واقعی گردیده اند. سیستم های هوشمند ترکیبی، از ترکیب روش های داده محور و دانش محور به وجود آمده اند. یکی از این سیستم های هموشند ترکیبی، رروش کنترل گروهی داده ها بر مبنای سیستم عصبی_ فازی(nf-gmdh) می باشد که از ترکیب دو رویکرد منطق فازی و روش کنترل گروهی داده ها به وجود آمده است. در این تحقیق برای مدل سازی رابطه دبی_ اشل در رودخانه کرج مدل هایی مبتنی بر روشهای gmdh و nf-gmdh توسعه داده شده است. صحت و سقم مدل های توسعه داده شده توسط سری زمانی mackey-glass که یک مسئله پایه برای مدل سازی سری های زمانی می باشد، بررسی گردید. برای ارزیابی دقت مدل سازی توسط این دو مدل از یک سری شاخص های آماری نظیر میانگین مربعات خطای نسبی(msre)، میانگین درصد خطای نسبی(mpre)، ضریب nash sutcliffe و انحراف نسبی(rb) استفاده شده است. نتایج حاصل از این دو روش حاکی از عملکرد بالای این روش ها به ویژه مدل توسعه داده شده gmdh در پیش بینی و شناسایی روابط پیچیده بین متغیر ها در مسائل مختلفی نظیر پیش بینی دبی جریان با استفاده از رابطه دبی_ اشل می باشد. کلمات کلیدی: مدل سازی، رابطه دبی _اشل، gmdh، رودخانه کرج، nf-gmdh
قاضی نادر حسین علوی علی رحمانی فرد
موضوع این تحقیق نقش فقیهان در عصر حضور امامان شیعه میباشد. و پیرامون این موضوع کنکاش و بررسی به عمل آمده است. و تحت این موضوع، ادوار عصر حضور و فقها این عصر و سپس نشانه ها و وظایف و ابعاد وظایف یک فقیه مورد بررسی قرار گرفت. چون موضوع ما مربوط به نقش فقیهان در عصر حضور امامان بود که از این جهت از ویژگیها و تفاوت اجتهاد در عصر حضور و عصر غیبت بحث کردیم. و با بررسی منابع و مدارک استنباط در عصر حضور به این نتیجه رسیدیم که فقیهان در عصر حضور وجود داشتند و از طرف امامان معصوم علیهم السلام در ابعاد گوناگون برای رشد و هدایت بشر و حفظ نظام الهی وظایفی را به عهده داشته اند با این تفاوت که در عصر حضور اجتهاد و کار استنباط فقیهان محدود، کلی و ساده و تمرینی بوده و فقیهان عصر حضور وکالت و نیابت و وظایف خاصی را داشتند ولی در عصر غیبت کار استنباط و اجتهاد و احکام گسترش یافته و پیچیده و دشوار و جزئی تر شده است. وظایف فقیهان، عصر حضور در عصر غیبت عمومیت پیدا کرده و فقیهان در عصر غیبت نیابت عامه از امامان معصوم علیهم السلام را دارا میباشند. و همان وظایف پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم علیهم السلام از قبیل دینی و پاسخگویی به همه نیازهای بشر و ترویج و تبلیغ تفسیر و اجراء احکام و قوانین اسلام ناب را به عهده دارند.
حسام احمدی افزادی بهرام بختیاری
برآورد و کمی سازی تاثیر احداث سازه های کوتاه بر میزان سیلاب تولیدی حوزه، از جمله مسائلی است که پژوهشگران به آن پرداخته اند. هدف از این مطالعه کاربرد مدل swat در حوزه ی آبریز سد تنگوئیه سیرجان جهت کمی سازی تأثیر سازه های احداث شده بر متوسط رواناب ورودی به این سد در محدوده حوزه ی آبریز آن می باشد. به این منظور از داده های اقلیمی بارندگی، حداکثر و حداقل دما، رطوبت نسبی، سرعت باد و میزان تشعشعات خورشیدی در مقیاس روزانه، طی دوره آماری 28 ساله (1985-2012) جهت مدلسازی استفاده گردید. همچنین داده های حاصل از نقشه های توپوگرافی، خاک، کاربری اراضی و شیب نیز به مدل معرفی شد. پس از آماده سازی داده های مورد نیاز و وارد کردن آن ها به مدل، به منظور مشخص نمودن پارامتر های حساس از بین حساس ترین آن ها براساس مطالعات گذشته، عملیات تحلیل حساسیت برای 20 پارامتر منتخب صورت پذیرفت. واسنجی مدل در بازه ای از ابتدای سال 1987 میلادی تا پایان ماه سپتامبر سال 2001 به مدت 14 سال و 9 ماه در مکان ایستگاه فیروزآباد واقع در خروجی حوزه برای پارامترهای حساس منتخب صورت گرفت. با توجه به نتایج استخراج شده از مدل و آمارهای ایستگاه آبسنجی، ضریب تبیین برابر با 83/0 به دست آمد. داده های مشاهداتی و محاسباتی نشان می دهد نتایج مدل در سطح 1% معنی دار بوده و این امرحاکی از نتایج قابل قبول مدل است. پس از واسنجی مدل با توجه به مقادیر بهینه پارامتر های کالیبره شده، صحت سنجی نتایج در بازه ای از اکتبر سال 2002 میلادی تا سپتامبر سال 2011 میلادی برای مدت 9 سال انجام پذیرفت. نتایج مدل در مرحله صحت سنجی نشان دهنده ی ضریب تبیین برابر با 73/0 بین داده های مشاهداتی و محاسباتی می باشد. این موضوع نشان می دهد که نتایج مدل در سطح 1% معنی دار است. پس از اطمینان از صحت و دقت نتایج، دو سناریوی وجود و عدم وجود سازه ها تعریف و مدل مجدداً اجرا گردید. نتایج نشان داد که متوسط دبی ماهانه به طور میانگین 19/21 درصد کاهش یافته است. در صورت جداسازی کلیه رواناب هایی که مقدار متوسط ماهانه آن ها بیش از 1 متر مکعب بر ثانیه می باشد، سازه های احداث شده می توانند بطور میانگین چنین رواناب هایی را 04/24 درصد کاهش دهند. بیشترین سیلاب رخ داده در منطقه مورد مطالعه مربوط به فوریه سال 1993 (مصادف با بهمن و اسفند سال 1371) می باشد. این نتایج نشان داد که، سازه ها توانسته اند متوسط دبی ماهانه چنین روانابی را تنها 7 درصد کاهش دهند. علت این کاهش را می توان بدلیل حجم آورد بالای رواناب دانست. آورد بالا موجب پر شدن سریع مخزن سازه های موجود شده که این امر سبب عدم ایجاد تأخیر و رهاسازی تدریجی رواناب تولیدی می گردد و سازه ها تنها جریان ورودی به مخزن را از طریق سرریز به پایین دست منتقل می سازند.
محمد مهدی احمدی علی محمد زاده
هدف از این تحقیق، ارزیابی و بهبود متریک های موجود جهت تایید صحت نقشه های قدیمی سه بعدی برداری با استفاده از ابر نقطه حاصل از لیزر اسکن جدید شهر اصفهان می باشد . بنابراین ابر نقطه حاصل از لیزر اسکنر با چگالی حدودا سه نقطه در هر متر مربع جهت شناسایی عوارض تغییر کرده در نقشه های قدیمی سه بعدی استفاده شده است. تمرکز ما در این تحقیق بر روی ساختمان به عنوان یکی از اصلی ترین عارضه های شهری می باشد. منطقه مورد مطالعه شهر اصفهان در بخش مرکزی ایران به مساحت حدودی 2124 هکتار متشکل از 46508 ساختمان می باشد. در این تحقیق سه متریک بکار می رود . ابتدا دو متریک فاصله مبنا در منطقه مورد مطالعه تست شده، پس از آن متریک ترکیبی جهت شناسایی ساختمانهای تغییر یافته استفاده می شود. فاصله ی سه بعدی بین گوشه ی ساختمانها و نزدیکترین نقطه لیزر بعنوان اولین متریک و فاصله عمودی بین نقاط لیزر و سطح پشت بام ساختمانها بعنوان متریک دوم در نظر گرفته شده است. پس از آن جهت بهبود نتایج ، یک سیستم تصمیم گیری گسترش داده شده و نتایج متریک اول و دوم با هم ترکیب شده و بعنوان متریک ترکیبی استفاده می شود. هر سه متریک ذکر شده ، در برابر سه مقدار متفاوت حد آستانه تست می شوند، مقادیر این حد آستانه ها بصورت تجربی انتخاب شده اند. سپس نتایج نهایی بصورت بصری در یک دیتاست متشکل از 400 ساختمان متفاوت تست و ارزیابی می شوند . پارامترهای آماری completeness ، correctness و overall accuracy جهت تشکیل confusion matrix محاسبه شده و کیفیت نتایج شناسایی ساختمانهای تغییر کرده با استفاده از متریک های معرفی شده بررسی می شود. تحقیق فوق نشان می دهد با استفاده از متریک ترکیبی ، نتیجه نهایی شناسایی ساختمانهای تغییر کرده در منطقه مورد مطالعه به میزان 96 درصد بهبود خواهد یافت.
فرشاد احمدی محمد مهدی احمدی
تغییرات اندازه و هندسه ناهمواری ها و مصالح بسترکانال ها تاثیر مستقیمی روی زبری و مقاومت در مقابل جریان دارند. این مساله از جمله پدیده هایی است که متخصصان علم هیدرولیک و دانشمندان محیط زیست در مطالعات مربوط به رودخانه ها با آن روبرو هستند. سرعت جریان و عمق جریان از جمله پارامترهایی هستند که توسط مقاومت جریان و ضریب مقاومت جریان تعیین می شوند. عوامل ایجاد کننده مقاومت جریان توسط محققین مختلف در چهار گروه ارائه شده است که عبارتند از:مقاومت اصطکاک بدنه، مقاومت در برابر فرم، مقاومت موج و بی ثباتی جریان. برای بیان این پارامترها روابط مشهور و شناخته شده ای وجود دارد. بنابراین بررسی چگونگی اثر شکل و مقیاس زبری و نحوه آرایش زبری در بستر کانال ها از اهمیت ویژه ای برخودار می باشد. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر شکل و ارتفاع و تراکم و تیزی زبری و اثر آن بر شرایط هیدرولیکی جریان در کانال های روباز، به بررسی آزمایشگاهی این پدیده پرداخته شده است. آزمایشات مورد نظر در آزمایشگاه هیدرولیک مرکز آموزش عالی امام خمینی(ره) کرج انجام شده است. در این مطالعات برای ایجاد زبری با شکل و اندازه های مختلف و همچنین تراکم و نحوه چیدمان زبری در بستر کانال از قالب های مصنوعی استفاده شد، پروفیل سطح آب از ابتدای فلوم در 14 نقطه با استفاده ازترازسنج با دقت 1/0 میلیمتر اندازه گیری شد. برای اندازه گیری سرعت جریان از دستگاه مولینه مدلbfm 1 s-n 2566 استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که شکل، اندازه، چیدمان و تراکم زبری بر پروفیل سطح آب و همچنین مقدار ضریب زبری مانینگ موثر است. این تاثیر به گونه ای بود که بیشترین اثر را شکل زبری بر پروفیل سرعت داشته است.
عاطفه شجاع الدینی کورش قادری
رودخانه¬ها به مثابه شریان¬های اصلی حیات کلیه سازه¬های آب کشور محسوب می¬گردند و بدین علت حفاظت و بهره¬برداری بهینه از آنها از اهم مسوولیت¬های وزارت نیرو می¬باشد. رودخانه¬ها به عنوان یکی از اصلی¬ترین منابع در دسترس برای تامین آب شیرین همواره در طول تاریخ مورد توجه بشر قرار گرفته¬اند. معمولا انتقال جریان در مسیر رودخانه¬ها همراه با فرسایش و رسوب¬گذاری است. به طور کلی فرسایش و رسوب¬گذاری باعث تغییرات عمده¬ای در ظاهر و نحوه شکل¬گیری سرشاخه¬ها و مشخصات دیگر حوزه- ی آبریز می¬شوند. فرسایش به صورت طبیعی در بستر و کناره¬ی رودخانه¬ها وجود دارد. این فرآیند می¬تواند باعث تغییر در مقطع هندسی رودخانه و نیز تغییر در ریخت شناسی آن گردد. تغییرات ذکر شده خود عامل تغییر در ساختار جریان گردیده و افزایش فرسایش و تولید رسوب را به دنبال خواهد داشت. استخراج روابط ریاضی حاکم بر پدیده انتقال رسوبات بسیار پیچیده است. برای شبیه سازی این چنین پدیده¬هایی، می¬توان از روش¬های داده محور استفاده نمود. یکی از انواع این روش¬ها، روش کنترل گروهی داده-ها که یک رویکرد خود سازماندهی داده بوده و به عنوان روشی برای شناسایی روابط غیر خطی بین متغییرهای ورودی و خروجی به کار می¬رود. ترکیب روش gmdh با الگوریتم جستجوی هارمونی hs منجر به ایجاد شبکه هوشمند جدیدی به نام hs_gmdh می¬گردد. در مطالعه حاضر مدل¬هایی جهت برآورد نرخ انتقال رسوب در سیستم رودخانه¬ای بر مبنای روش¬های هوشمند و داده محور gmdh وشبکه hs_gmdh در محیط نرم افزارmatlab توسعه داده شده اند. مدل¬های توسعه داده شده با سری زمانی آشوبی مکی گلاس صحت سنجی شده اند و سپس جهت اعتبار سنجی و کاربرد مدل های توسعه داده شده از داده های دبی جریان و رسوب ایستگاه سیرا در رودخانه کرج مربوط به سال¬های 1346تا 1386 استفاده شده است بررسی کارایی مدل ها با استفاده از یک سری شاخص های آماری نظیر میانگین مربعات خطای نسبی(msre)، میانگین درصد خطای نسبی(mpre)، ضریب nash sutcliffe و انحراف نسبی(rb) استفاده شده است نتایج حاصل از این دو روش حاکی از عملکرد بالای این روش ها به ویژه مدل توسعه داده شده gmdh با تابع غیر خطی نسبت به سایر الگوریتم ها می باشد.
محمد مهدی احمدی زهره÷ دهدشتی شاهرخ
ژوهش حاضر به بررسی رابطه بین عوامل موثر بر نگرش مصرف کنندگان برند لوکس آدیداس و تأثیر این عوامل بر قصد خرید این محصولات پرداخته است. عوامل موثر بر نگرش در این پژوهش شامل عوامل اجتماعی، عوامل شخصیتی و عوامل مربوط به برند می شود. متغیر دیگر این پژوهش کیفیت ادراک شده است که با توجه به ادبیات موجود در زمینه نگرش، نقش میانجی گری را برای رابطه بین نگرش و عوامل مربوط به برند ایفا می کنم. دلیل انتخاب این پژوهش این بود که در ادبیات موضوع نگرش تأثیر همزمان 3 عامل اجتماعی، شخصیتی و برند بر روی نگرش کمتر سنجیده شده است که محقق در این پژوهش به بررسی تأثیر همزمان این سه عامل بر روی نگرش مصرف کنندگان می پردازد. مدل ساخته شده در این پژوهش ترکیبی از پژوهش های پیشین صورت گرفته توسط فاو و تیا (2009)، ژانگ و کیم (2012) و لوو و لمب (2000) می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر نوع روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی می باشد.
محمد مهدی احمدی علی ایوب زاده
چکیده ندارد.